برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید

نمایش نتیجه ی نظرسنجی: بهترین اثر لینچ را کدام فیلم او می دانید؟

رأی دهندگان
25. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • Twin Peaks

    4 16.00%
  • Mulholland Drive

    15 60.00%
  • Blue Velvet

    8 32.00%
  • Eraserhead

    4 16.00%
  • Lost Highway

    10 40.00%
  • Inland Empire

    1 4.00%
  • Wild at Heart

    1 4.00%
  • Dune

    1 4.00%
  • The Elephant Man

    6 24.00%
  • Twin Peaks: Fire Walk With Me

    2 8.00%
نظرسنجی با انتخاب چندگانه
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 از مجموع 10

Threaded View

  1. #1
    Master and Margarita
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    ارسال ها
    524
    سپاس
    2,569
    از این کاربر 7,648 بار در 751 پست سپاس گزاری شده

    [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> David Lynch

    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |


    دیوید لینچ. نقاش. مجسمه ساز. نویسنده. کاریکاتوریست. آهنگ ساز. فیلم ساز. بی شک او غریب ترین، مهیج ترین و سورئال ترین استعدادی است که در سینمای امروز کار می کند. اثری نیست که ساخته باشد و واکنش بینندگان را برنینگیخته باشد. آثارش در سینما و تلوزیون، منقتدان و مخاطبان را به دو دسته تقسیم کرده؛ عده ای می پرستندش و عده ای از او منزجرند. در سال 1991 او نخل طلایی کن، معتبر ترین جایزه ای را که یک فیلم ساز می تواند دریافت کند، برای فیلم "قبلا وحشی" به دست آورد. او همان قدر که تشویق شده، مورد تمسخر نیز قرار گرفته؛ نشانه یک نابغه این است که با آثارش با شور و شدت برخورد می شود. دیوید لینچ با داشتن معدود فیلمی بلند و یک سریال مهم تلوزیونی در کارنامه، شاید پر کار ترین کارگردان نباشد ولی مسلما از بهترین هاست.
    چه از دیدگاه عموم و چه از منظر سینما، دیوید لینچ بیش از هر چیز یک هنرمند است. فیلم های او تعادل بسیار ظریفی را میان به هنجاری مطلق، دنیای غیر عادی و ضمیر ناخودآگاه شکل می دهند. متاسفانه با وجود این بینش عمومی که فیلم به خصوص فیلمی که در هالیوود تولید می شود (صرفا) یک سرگرمیست، هنوز سینما به عنوان یک قالب هنری معتبر تلقی نشده است. از هنرمندان خارج رسانه سینما به ندرت خواسته می شود تا کارشان را تفسیر کنند یا آن را توضیح دهند این امر وظیفه بیننده و یا منتقد است. اما در دنیای فیلم این سکوت جا نیفتاده عده ای لینچ را مصاحبه شونده ی بد قلق می خوانند. او نه تنها از فرو رفتن در بحر معانی فیلم هایش خودداری می ورزد، بلکه آشکارا وجود هر گونه پیام آگاهانه در آن ها را رد می کند. این همان نکته ناخوشایند سیستم هالییود است که هدفش تشریح و توضیح است. قدرت دنیای لینچ در فقدان تفسیر و ساده سازی نهفته است. مسلم وقتی اولین بار فیلمی از لینچ را می بینید، شاید مجبور باشید تصاویر را تنها بپذیرید و با جریان فیلم پیش بروید. این نکته جالب است که فیلم های همیشه محبوب لینچ، کله پاک کن، مخمل آبی و جاده مالهالند تا حد ممکن مرموز بودند؛ در حالی که حس اشنایی در خود داشتند و می توانستند مخاطب را درگیر کنند. لینچ تنها در زمانی که به سراغ منطق رفته یا از واقعیت خیلی فاصله گرفته، مانند آتش با من گام بردار یا تا حد زیادی بزرگراه گمشده، از لحاظ تجاری ضربه خورده است.
    زندگی حرفه ای لینچ مانند همه کارگردان های بزرگ، زیر بار حکایاتی از رفتار های نامتعارف و آداب عجیب است که امری معمول به نظر می رسد؛ چه، هنرمندان اغلب با حالات طبیعی فاصله دارند و عجیب، مضحک یا ترسناک شناخته می شوند. لینچ هر سه این خصوصیات را دارد.
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |


    Eraserhead

    کله پاک کن فقط یک فیلم نیست، بلکه تجربه سورئالیستی است که بیشتر به رویا می ماند. مرد سیاره ای، صاحب قدرت مطلق، با رها کردن اسپ*رمی که سرنوشت هنری را تعیین می کند، به طور مستقیم تقدیر او را تحت فرمان می گیرد. هنری همیشه سرگردان، بدون هدف یا مسیر مشخصی در زندگی، منفعلانه پذیرای تقدیر می شود و هیچ کاری برای تغییر یا بهبود موقعیتش انجام نمی دهد. تنها مفرش خیال پردازی هایش است. رویابینی در میان کابوس ها. او با یک کت و شلوار مشکی و جوراب های سفید و مدل موی پف کرده غیر عادی، در دنیای زمین های مخروبه صنعتی اش پرسه می زند، بی آن که به واقعیت پیرامونش اهمیتی بدهد.



    The Elaphant Man

    مرد فیل نما بر اساس داستان واقعی جوزف مریک است و اساسا به عزت و شرف انسان تحصیل کرده و جذابی می پردازد که به بلای فیزیکی و وخیم مبتلا شده و در جامعه ای بی عاطفه و نادان ویکتوریایی زندگی می کند. همچنین این فیلم در مورد توجیه استثار در اشکال مختلفش است و به گونه ای آن را به مخاطبان عرضه می کند که گویی می خواهد صداقت خود آن ها را زیر سوال ببرد. تقریبا تمامی شخصیت ها در بهره کشی مریک سهیم اند.
    فیلم تصویر های سیاه و سفید فاخری دارد و لینچ و فیلمبردارش "فردی فرانسیس" تاکید ویژه ای بر نور چراغ گاز داشته اند. چنین تاکیدی علاوه بر اصالت بخشیدن به اثر، به تقویت حال و هوا و پیشبرد شخصیت پردازی کمک کرده است.



    Twin Peaks

    پس از اتمام مجموعه تویین پیکس، بدیع ترین و غریب ترین سریال تلوزیونی که صفحه تلوزیون به آن مزین شده، از همان نمای اولیه که جوزی پکارد به لبانش رژ می مالد و پیت مارتل جنازه لورل پالمر را کشف می کند، هر کسی آن را نگاه می کرد می دانست که با بقیه سریال ها فرق می کند. سریال از زمان فیلم بدنام در بزرگترین مک گافین پوشیده شده بود و میلیون ها ببینده هر هفته پای تلوزیون می نشستند تا بفهمند (چه کسی لورا پالمر را کشته) و خود را در زندگی ساکنان عجیب و غریب این شهر بی سرو صدا می یافتند و خیلی زود، خود قتل به جنبه ی فرعی در این داستانِ شخصیت محور تبدیل شد.
    بعد ا حدود یک دهد از زمان ساخت پیش قسمت، سریال هنوز تازه، مبتکرانه و مهم تر از همه حرفه ای به نظر می رسد.



    Blue Velvet

    عده ی زیادی بهترین کار لینچ را مخمل آبی قلمداد می کنند. فیلمی که وی به طور تمام و کمال هنجار و نابهنجار را در هم آمیخته و سورئالیسم را به روشنی نمایش گذاشته، و فیلمی به شدت تکان دهنده آفریده که شایسته چندین بار بازبینی است. شکی وجود ندارد که این فیلم پرمحتوا ترین و بحث برانگیز ترین کار وی است، و چنان فشرده است که به حد کلاسترفوبیا (هراس از محل های بسته و شلوغ) می رسد. به عنوان فیلمی که به فساد پنهان می پردازد، در نگاه اول به نظر می رسد که با یک داستان پلیسی ساده، هرچند پر پیچ و خم روبه رو هستیم.
    مخمل آبی موضوعی است چند لایه و به رغم لحظات مفرحش، تجربه ای بی اندازه اظطراب آور باقی می ماند.



    Dune

    دیون کاری عظیم و بودجه اش برای آن زمان نجومی بود. این پروژه که سه سال طول کشید، می توانست کارگردانش را جسما و روحا تحلیل ببرد. او مدیریتی بالغ بر یک هزار نفر را بر عهده داشت، سکانس هایی با جلوه های ویژه پرهزینه و مفصل داشت که باید نظارت و طراحی می شد، فیلمنامه مرتب بازنویسی می شد و دکور های عظیمی باید ساخته می شد، و همه این ها در گرمای طاقت فرسای مکزیک بود. هر چند، تازه زمانی که فیلم آماده تدوین بود، کابوس واقعی شروع شد. نمایشگران فیلم عموما محصول را آن قدر کوتاه می خواهند که اجازه نمایش های اضافه را در یک روز داشته باشند و این برایشان به معنای پول بیشتر است. دیون قرار بود 137 دقیقه باشد؛ اما نسخه اولیه لینچ حدودا پنج ساعت بود.



    Twin Peaks: Fire Walk With Me

    با دو گونه متفاوت می توان "آتش با من گام بردار" را بررسی کرد؛ یا به شکل دنباله یک سریال تلوزیونی یا به طور مستقل. فیلم به تنهایی ممکن است در برخی لحظات غریب به نظر برسد، ولی در نهایت گلیم خود را از آب بیرون می کشد. ولی، اگر بلافاصله پس از فرو رفتن در فضای سریال تلوزیونی فیلم را ببینیم، نمی توانیم کم و بیش پیوستگی سبک را در آن حس کنیم.
    لحظاتی در فیلم هست که نمی توان بر این حس غلبه کرد که این صحنه ها عجیبند صرفا برای این که عجیب باشند. کثرت شخصیت های غیر عادی می کنند، پیام عای نمادین، همگی اشاره به سبکی درهم بر هم دارند.با این که بسیاری از جنبه های غیر این جهانی، باز هم مشابه فیلم خون یک شاعر هستند.



    Lost Highway

    استقبالی که از بزرگراه گم شده شد نه چندان گرم، بلکه معتدل بود. برای بسیاری از مردم دنبال کردن وقابع سخت، و فیلم دیرفهم بود، اما در حقیقت، با کمال تعجب، فیلم عاری از پیرنگ های فرعی یا توطئه های خارجی است. لینچ به شعور بیننده تکیه کرده و فرض می کند که مخاطب درک کافی از زبان فیلم را دارد تا سرنخ های تلویحی را که گره گشای داستان هستند، پیدا کند. اگر هر چه را که نشان داده می شود به صورت ظاهری بپذیرید، هنجارهاست که یک سوم اولیه فیلم تقریبا به طور کامل در یک خانه می گذرد که ببینده را به شدت به کابوس عاری از منفذ مدیسن می کشاند. هیچ نشانه ای نیست که بشود زمان فیلم را فهمید تنها سرنخ، اظهار نظر لینچ است مبنی بر این که فیلم متعلق به قرن بیست و یکم است.



    Mulholland Drive

    مالهالند درایو نسخه تكامل یافته تر سبكی است كه در شاهكار لینچ بزرگراه گمشده همه بینندگان را میخكوب كرده بود.میزانسنهای حساب شده‏،تركیبات رنگ صحنه،موسیقی،صداها و تم آشنای فیلم نوآری زن موسیاه و زن بلوند و عوض شدن شخصیتها و هویتها مجموعه عواملی را تشكیل داده اند كه به خلق یك شاهكار انجامیده كه توانسته جایزه كارگردانی را از جشنواره كن بگیرد.ادیسه لینچ در جاده مالهالند بر امكان جایگیری شخصیتها به جای یكدیگر استوار شده كه از ناخودآگاه بر آمده اما این تمهیدی دیگر است برای او تا بتواند ساختار خطی داستانش را بشكند و فرمول مدرن روایی راجایگزین كند.
    عناصر سوررئال همچون آدم كوتوله ها و جعبه سحر آمیز با اجزاء فیلم عجین شده اند و ساختار بصری فیلم هم در اوج قرار گرفته است.



    Wild At Heart

    قصه سفر سیلر ریپلی و لولا پیس فورچون از یک سر آمریکا به یک سر دیگرش اساسا داستانی عشقیست که با یک فیلم جاده ای ترکیب شده، افراطی و پرشور، خطرناک و پرتب و تاب، و سفری به معنای واقعی لگام گسیخته. نکته ی کلیدی قلبا وحشی رابطه میان این دو نفر است که یکی از پر شور ترین و گرم ترین رابطه ها در تاریخ سینما محسوب می شود. آن ها جوان و جذاب، بی مسئولیت، با گذشته ای مشقت بار، و از همه مهم تر عمیقا عاشق یکدیگر هستند. دوست دارند با هم نزدیکی کنند، عاشق رقص و موسیقی و به زندگی واقعی با تمام کاستی هایش بی اعتنا هستند.
    برای تشدید واقع گرایی صحنه های ج*نسی فیلم، لینچ، کیج و درن ساعت های زیادی را صرف بحث درباره موقعیت های دلخواهشان برای گنجاندن در فیلم کردند.



    Inland Empire

    دیوید لینچ این فیلم را بدون فیلم نامه شروع به ساخت فیلم کرده است و برای اولین بار به جای نگاتیو از دوربین فیلمبرداری دیجیتال استفاده کرده است و گفته که دیگر هرگز با نگاتیو فیلم نخواهد ساخت.
    لینچ در مصاحبه ای در مورد ساخت این فیلم گفته است: من هیچوقت روی هیچ پروژه ای به این شکل کار نکرده ام. و نمی دونم که داستان در نهایت چگونه تعریف خواهد شد... برای اینکه اصلا فیلم نامه ای ندارم. فیلم را صحنه به صحنه می نویسم و بسیاری از آن ساخته شده است ولی هیچ تصوری ندارم که کجا خاتمه خواهد یافت. این یک ریسک است ولی احساسم به من می گوید که چون تمام اجزاء متحد هستند و هر سر نخی در این اتاق به آن اتاق صورتی مرتبط است.





 

 

موضوعات مشابه

  1. حضور «باراک اوباما» در برنامه ی شبانگاهی David Latterman + دانلود
    By NOjAN in forum تاک شو و ریلیتی شوهای خارجی
    پاسخ ها: 2
    آخرين ارسال: 11-12-2012, 11:51 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.