|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
توماس وينتربرگ در 19 مي سال 1969 در شهر كپنهاك دانمارك متولد شد. براي آموزش سينما به مدرسهي ملي سينمايي دانمارك، مشهورترين مركز آموزش فيلم اين كشور رفت كه سوزان بئر، لارس فونترير و نيلز آردن اوپلف همگي فارغالتحصيلان آن هستند. وينتربرگ در سال 1993 فيلم سيدقيقهايي "آخرين دور" را براي فارغالتحصيلي از اين مدرسهي سينمايي ساخت و با آن برندهي دو جايزهي هئيت داوران و جايزهي استعدادهاي جوان جشنوارهي بينالمللي مدرسههاي سينمايي مونيخ شد. فيلمي كه وينتربرگ هنوز هم با وجود همهي فيلمهاي موفقي كه در اين سالها ساخته، آن را بهترين كارش ميداند. او دو سال بعد فيلم كوتاه "پسري كه عقب عقب ميرفت" را ساخت كه آن هم در جشنوارههاي متعددي در سرتاسر جهان شركت كرد و چندين جايزه بهدست آورد. در سال 1996، ويتنربرگ اولين فيلمسينمايي بلند خود را ساخت: "بزرگترين قهرمانها"؛ فيلمي جادهايي كه در دانمارك جوايزي كسب كرد. توماس بولارسن، يكي از مشهورترين بازيگران دانماركي كه در فيلم "شكار" هم نقش تئو، يك از شخصيتهاي اصلي را بازي كرده، از همان اولين فيلمهاي وينتربرگ (آخرين دور و بزرگترين قهرمانها) پاي ثابت آثار او بوده است.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Celebration
Festen
»» توماس، در سال 1998 فيلم "جشن"،دومين فيلم بلند سينمايي خود و اولين فيلم جريان دگما را كارگرداني كرد. وينتربرگ در اين فيلم مجبور شد برخي از قوانين دگما (مانند منع استفاده از نور غيرطبيعي) را بشكند، اما به تبعيت از بند ده قوانين اين جريان، در عنوانبندي فيلم نام كارگردان را حذف كرد! او ايدهي اصلي فيلم را از حرفها و خاطرات يك مرد روانپريش گرفت. جشن در جشنوارههاي بينالمللي متعددي شركت كرد و موفق به دريافت تعداد زيادي جايزه شد و مهمترين آنها شركت در بخش جشنوارهي كن و گرفتن "جايزهي ويژهي هيئت داوران" اين جشنواره بود. همچنين انجمنهاي منتقدان سينمايي نيويورك و لسآنجلس اين فيلم را به عنوان بهترين فيلم خارجي زبان سال 1998 انتخاب كرد ...
It's All About Love
»» پس از ساخت فيلم جشن،توماس به مدت چهار سال از فيلمسازي سينمايي كناره گرفت و مشغول نوشتن فيلمنامهي "موضوع اصلي عشق است" و ساخت فيلمهاي تلويزيوني شد. وينتربرگ براي اين اولين فيلم انگليسيزبانش داستان عاشقانهاي طراحي كرد كه در آيندهاي نزديك رخ ميداد و واكينفينيكس و شانپن را براي بازي در آن برگزيد. اين فيلم كه در سال 2003 اكران شد، نه در جذب مخاطب عام موفق بود و نه در جذب منتقدان. وينتربرگ در مصاحبهايي اعتراف كرد كه اواسط دوران توليد، احساس كرده كه توانايي كامل كردن اين فيلم را ندارد!
Dear Wendy
»» توماس براي فيلم بعدي خود، فيلمنامهي "وندي عزيز" نوشتهي دوست و همكارش لارس فنترير را انتخاب كرد. داستان فيلم، كه در شهري كوچك در جنوب آمريكا ميگذرد و دربارهي گروهي از نوجوانهاي ياغي آمريكايي و عشقشان به اسلحه و عواقب اين علاقهشان است، در حقیقت در استودیویی در کپنهاک فیلمبرداری شد. وندي عزيز در سال 2004 اكران شد و مانند فيلم قبلي، در جذب مخاطب ناتوان ماند و بسياري از منتقدان ناراضي از فيلم، آن را با "داگويل" لارسفنترير مقايسه كردند كه چند ماه پيش از آن اكران شده بود. پس از این شکست توماس تصمیم گرفت یک فیلم دانمارکی زبان کوچک بسازد؛ این فیلم "وقتی مردی به خانه باز میگردد" نام داشت و در سال 2007 اکران شد و مورد استقبال قرار نگرفت و در گیشه شکست خورد.
Submarino
»» در سال 2008 اعلام شد كه توماس وينتربرگ قصد ساخت اقتباسي سينمايي از رمان دانماركي "سابمرينو" (جوناس تي.بنگتسن) را دارد كه سال 2007 منتشر و با استقبال خوبي مواجه شده بود. شرط تهيهكنندهي اين فيلم براي سرمايهگذاري روي اين پروژه اين بود كه "سابمرينو" بايد براي نيمي از گروه توليد و بازيگران فيلم، اولين تجربهي سينمايي باشد! در میان فیلمهای "وینتربرگ" بعد از جشن، این فیلم با بیشترین استقبال از طرف منتقدان روبهرو شد: "با سابمرینو،به نوعی احساس کردم که بازگشتهام. اگر جشن را مثل یک انفجار در نظر بگیرید،گرد و غبار آن باید کمی فروکش میکرد و بعد من احساس کردم که میتوانم همان کاری را ادامه دهم که قبلتر مشغولش بود." اين فيلم در سال 2010 در بخش مسابقهي شصتمين جشنوارهي برلين انتخاب شد.
The Hunt
»» توماس "شكار" را بدون هياهو در دانمارك ساخت و فيلم در بخش مسابقهي جشنوارهي كن سال گذشته پذيرفته شده؛ آن هم در شرايطي كه تجربههاي نهچندان موفق او پس از فيلم "جشن"، باعث شده بود بسياري نامش را فراموش كنند و بدون داشتن هيچ توقع خاصي، به تماشاي فيلم بشينند و پس از دو ساعت، حيرتزده سالن را ترك كنند. "شكار" موفق به دريافت جايزهي بهترين بازيگر مرد جشنوارهي كن شد و پس از آن، در جشنوارههاي بينالمللي بسياري شركت كرد و جوايز متعددي هم بهدست آورد.
پ.ن: و از همه مهمتر اين فيلم موفق شد در بخش "اكران اختصاصي انجمن" پاييز 92 حضور پيدا كند! كه قطعا اين "افتخار" تا پايان زندگي سينمايياش تكرار نخواهد شد.