Vikings | بحث کلی درباره فصل دوم

[WalTer WhiTe]

در این تاپیک می توانید درباره فصل دوم این سریال با یکدیگر بحث و گفتگو کنید.
لطفا درباره هر قسمتی که میخواهید صحبت کنید ، ابتدا اسم اپیزود رو بیان کنید
تا دیگران متوجه بحث شما بشوند و از اسپویل هم جلوگیری شود.

[WalTer WhiTe]

قسمت سوم
عجب قسمت عالی بود. پسره رگنار رو هم دیدیم ! عجب قدی و عجب قامتی داشت ! مادر بزرگوارش هم چه خوش سلیقه هست ، فقط زنه افراد گونده میشه . حالا دعوای این پسره و پدر خونده اش میتونه خیلی جالب بشه و حتی باعث بشه رگنار هم متوجه این طرف بشه و بیاد کمک پسره ویا اینکه پسره رو یک دفعه ای همچین گونده نشونش می دهند و میزنه پدر خونده رو میکشه و خودش قدرت رو توی اونجا به دست می گیره و بعد به سراغ پدvش میاد و باقی ماجرا ...
من هم از این زن جدید رگنار بدم اومده . خیلی رو مخ و نچسب هست. و به قول دوستان جوجه کشی راه انداخته ! این کشیشه هم فکر کنم اخرش یک کاری دست رگنار میده و یک سوتی میده و باعث میشه رگنار بین این و گروهش گیر کنه و طرف کشیشه رو بگیره چون از وقتی آوردش پیش خودش باهاش خوب بوده و دوستش داشته
در کل من که از این فصل راضیم . خدا خیرشون بده

[Chandler Bing]

الان شوهر جدید لاگرتا همون بابای زن جدید رگنار نیست؟ اسما که یکی هستن. البته بابای دختره مثل اینکه از این خداها بود! دقیق یادم نیست.
از فصل اول خیلی بهتره

وضعیت زیرنویس فارسیش هم در حد بازی شاهانه همه یه دستی تو کار دارن

[majidzendaniyan]

میدونم اینجا جاش نیست اما من همیشه عاشق این نوع سبک از فیلم و سریال بودم
اگه تو این مایه ها فیلم و سریال سراغ داشتید حتما معرفی کنید

واقعا فصل دومش سرعت بالایی داره و خیلی خوبه
درسته شخصیت پردازی ها بعضی جاها و بعضی وقتا کم بهش توجه شده ( به خاطر همین سرعت بالای داستان)
اما عوضش این سریال زیاد ما رو برای اتفاق جدید منتظر نذاشته .

[WalTer WhiTe]

قسمت پنجم
لعنتی هر قسمت میره جلوتر قشنگ تر میشه یعنی عاشق اون جنگ و درگیری رگنار با امیر بودم ها ، خیلی خوب اون جنگ رو در آورده بودن . موزیک خیلی قشنگی هم روی سکانس درگیری و جنگ گذاشته بودن که جالب ترش کرده بود. خدایی بازیگرها یکی از یکی قشنگ تر دارن بازی میکنند . لاگرتا هم که اشک رگنار و زنش و پسرش و ما رو در آورد . ولی من دوست داشتم بمونه و پیش شوهرش برنگرده! توهم های کشیشه هم جالب شده .یک جورایی چون داره دوران توبه و بازگشت به سمت خدا رو طی میکنه برای همین چیزهای عجیب غریب داره می بینه و به نظرم این جور چیزها رو هم خوب در آورده بودن و سکانس های جالبی شده بود. لعنتی کاش 10 قسمت نبود و بیشتر بود از الان ناراحتم که 5 قسمت دیگه تمومه !

[WalTer WhiTe]

قسمت ششم

این قسمت هم عالی بود. وهر چی داره سریال جلوتر میره داره قدرت نمایی رگنار و خانواده اش، داره قشنگ تر میشه.به نظرم با اینکه هدف رگنار از دعوت امیر بورگ معلوم بود ولی باز خوب داستان رو پیش بردند و چیزی از جذابیت این انتقام کم نشد.
از حرکت شاه هاریک هم بسی لذت بردم خدایی پدر به این میگن ها. خودش برای پسرش سیگی رو جور کرد و وایستاد نیگاه کرد. کاش همه پدرها این جوری بودن
لعنتی ، لاگرتا هم این عصبانیت و خشم و دردی که داشت رو قشنگ بازی می کرد فکر کنم با این اتفاقی که افتاد خودش قدرت اون منطقه رو دست بگیره و یک سپاه دوباره درست کنه بفرسته برای کمک به رگنار.خدایی این فصل ترکوندند ها، من که از این فصل خیلی راضیم و به نظرم خیلی از فصل قبلی بهتر شده


پ ن : چرا کسی ،سریال به این قشنگی رو نمی بینه ! سرتون کلاه میره ها

[tigerom]

پ ن : چرا کسی ،سریال به این قشنگی رو نمی بینه ! سرتون کلاه میره ها

به خاطر تعریفای شما و بقیه تو این تاپیک شروع کردم فعلا دو قسمت دیدم که برای شروع بد نیست
ان شاالله به پخش هفتگی برسم میام نظرمو می نویسم

[rezash96]

هر قسمت داره باحال تر میشه . . . من که خیلی حال کردم با این قسمت

[Chandler Bing]

از زمان دیدن سانز سریال به این badas.s ـی ندیدم! خیلی حال میکنم باهاشون. ولی این کینگ هوریک بدجور رو مخه منه! ببینیم حالا چی میشه.
راستی این فصل 10 قسمته؟

موسیقی متنش فوق العاده است

[Gallow]

من انتضار داشتم این قسمت یه جنگی رخ بده ولی اتفاق نیافتاد! از شخصیت فلوکی خوشم میاد ولی داره هوایی میشه

از حرکت شاه هاریک هم بسی لذت بردم خدایی پدر به این میگن ها. خودش برای پسرش سیگی رو جور کرد و وایستاد نیگاه کرد. کاش همه پدرها این جوری بودن

این قسمت هم که اصلا کلی جای بحث داره

[UntouChable]

مشاهده محتوا اسپویلر

کینگ هوریک رو شهید کردن این کینگ هوریک توی سانز هم نقش یه ادم برج زهر ماری رو بازی میکرد خوشحالم که به درک فاسد شد
رگنار چطوری با کله مخشو چرخ کرد :x
وقتی کینگ هوریک به لوکی گفت که برو یکی از عزیزهای رگنار رو بکش تا وفاداریت به من ثابت بشه ... لوکی یه نگاه خیلی بدی به پرنسس اصلا کرد که تو دلم خالی شد
گفتم ای کاش بکشتش تا ایرل لاگاثا بازگردد به اغوش رگنار ... حیف که نشد :دی