برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید

نمایش نتیجه ی نظرسنجی: بهترین اثر هکتور بابنکو را کدام فیلم او می دانید ؟

رأی دهندگان
1. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • King of the Night 1975

    0 0%
  • Lucio Flacio, Passenger of Agony 1977

    0 0%
  • Pixote 1981

    1 100.00%
  • Kiss of the Spider Woman 1985

    0 0%
  • Ironweed 1987

    0 0%
  • At Play in the Fields of the Lord 1990

    0 0%
  • Carandiru 2003

    0 0%
نظرسنجی با انتخاب چندگانه
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 از مجموع 1

Threaded View

  1. #1
    I understand nothing
    تاریخ عضویت
    May 2012
    محل سکونت
    ج.ا.ایران
    ارسال ها
    4,239
    سپاس
    36,350
    از این کاربر 59,459 بار در 4,705 پست سپاس گزاری شده

    [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Héctor Babenco

    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |



    هكتور بابنكو در هفتم فوريه‌ي 1946 در ماردل پلانا (بوئنوس آيرس آرژانتين) به دنيا آمد. از 1964 تا 1968 در اروپا زندگي مي‌كرده، سفرهاي بسيار كرده و به شغل‌هاي مختلفي روي آورده است؛ از جمله نقاشي ساختمان و ظرف‌شويي. در 1969 به برزيل رفت و از آن هنگام تاكنون در سائوپولو زندگي كرده است. در واقع از ميان آرژانتيني‌هايي كه به برزيل مهاجرت كرد‌ه‌اند، شايد او تنها كسي باشد كه موفق شده اعتباري بين‌المللي به دست آورد.

    بابنكو كار سينما را به عنوان دستيار كارگردان آغاز كرد و در 1973 كارگرداني را با مستند "آه فيتيپالدي شگفت‌انگيز" درباره‌ي امرسن فيتيپالدي، راننده‌ي اتومبيل‌هاي مسابقه‌اي، شروع كرد. 1975 اولين فيلم بلندش "پادشاه شب" را كارگرداني كرد و دومين فيلمش لوچيو فلاويو،مسافر درد كه براساس ماجراهايي واقعي ساخته شد، با 5/4 ميليون تماشاگر، يكي از پرفروش‌ترين فيلم‌هاي تاريخ سينما در برزيل بوده است. در 1980 "پيشوت" را درباره‌ي بچه‌هاي بي‌سرپرست برزيل ساخت با بازي بسيار تاثيرگذار فرناندو راموس داسيلواي ده‌ساله كه در 1987 به دست پليس كشته شد. اين فيلم براي بابنكو موفقيت جهاني به همراه آورد و جايزه‌هاي بين‌المللي متعددي نصيب او ساخت. انجمن منتقدان لس‌آنجلس و نيويورك، آن را به عنوان بهترين فيلم خارجي سال انتخاب كردند و بازيگر زن فيلم را انجمن ملي منتقدان سينما در آمريكا به عنوان بهترين بازيگر زن سال برگزيد. در پايان دهه‌ي 1980 مجله‌ي آمريكن فيلم اين فيلم را در كنار "آشوب" (استاد) كوروساوا و "فاني و الكساندر" برگمان، در شمار بزرگ‌ترين آثار دهه آورد.
    "بوسه‌ي زن عنكبوتي" (1984) اين مسير موفقيت‌آميز را تداوم بخشيد. فيلم نامزد دريافت چهار اسكار شد و ويليام هارت اسكار بهترين بازيگر مرد و نيز جايزه‌ي بهترين بازيگر مرد جشنواره‌ي كن را گرفت. فيلم بعدي او "آيرون‌ويد" كه با شركت بازيگران بزرگي مثل جك‌نيكلسن و مريل‌استريپ ساخته شد، نامزد اسكار بهترين بازيگر مرد و زن شد. "بازي در كشتزار‌هاي خداوند" (1990) كه تماما در آمازون فيلمبرداري شده بود، اثر بعدي او بود. "قلب احمق" (1998) شخصي‌ترين فيلم او و ملهم از خاطرات نوجواني‌اش بود!

    در ادامه از زبان خود "هكتور" با فيلم‌هایش آشنا مي‌شويم ...


    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |



    King of the Night 1975

    »» مي‌خواستم نشان دهم مي‌توانم يك فيلم را از ابتدا تا انتها به سرانجام برسانم. تمريني براي حرفه‌اي‌گري بود. هيچ چيز در مورد سينما نمي‌دانستم اما خوش‌اقبال بودم كه با خورخه دوران كه حقيقتا برايم مثل يك مدرسه‌ي فيلم بود آشنا شدم. شخصيت فوق‌العاده‌اي داشت. به ملودرام‌هاي زندگي روزمره علاقه داشتم، چون فكر مي‌كردم فيلم‌هايي كه ساخته مي‌شوند سرد و بي‌روح هستند و به تماشاگران ارتباطي ندارند.
    مي‌توانم فيلمبرداري فيلم را "معصومانه" بخوانم. مدرسه‌ي فيلمسازي نرفته بودم و حتي كتابي هم در مورد تئوري‌هاي سينمايي نخوانده بودم. وقتي قصه‌ي فيلم را مي‌نوشتم فكر مي‌كردم يك فيلم اخلاقي خواهم ساخت كه محبوب همه مي‌شود. امروز ساختن چنان فيلمي به معجزه مي‌ماند. فيلم به جشنواره‌اي رفت و جايزه‌ي بهترين بازيگر مرد را به ارمغان آورد. خيلي هيجان‌زده شده بودم. مي‌خواستم برگردم و يك فيلم برزيلي بسازم. مي‌خواستم دستم را درون واقعيت‌هاي كثيف برزيل فرو كنم!


    Lucio Flacio, Passenger of Agony 1977

    »» در روزنامه‌اي خبري خواندم درباره‌ي چگونگي اعدام زنداني‌ها، و اين موضوع به تدريج به درونم رخنه كرد و شروع به تحقيق در مورد آن كردم. كتابي نوشته‌ي خوزه لوزيرو يافتم و با او روي فيلمنامه كار كرديم و خورخه دوران هم به ما كمك كرد.
    همه در مورد انتخاب "رجينالدو فارياس" براي نقش اول مخالف من بودند. او بازيگر نقش‌هاي كمدي بود، اما مطمئن بودن نقش اول برازنده‌اش است، و برازنده هم بود. يك هفته پيش از شروع فيلمبرداري به مدد يكي از دوستانم در سائوپولو 150هزار دلار به دستم رسيد و كار را آغاز كرديم. موضوع فيلم جنجالي و افشاگرانه بود و بارها تهديد شدم، ولي فيلم مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت و برابر سينماها صف‌هاي بلند ايجاد شد. از اينجا وارد تونل دراز "پيشوت" شدم.


    Pixote 1981

    »» يك روز صبح، تلفني از سائوكاتانو به من شد. پسركي بود به نام فرناندو كه مي‌گفت براي ديدن من مجبور به دزدي شده تا هزينه‌ي سفر را جور كند. به او گفتم با تاكسي پيشم بيايد. روز بعد آن‌جا بود. پسرك هشت‌ساله‌اي با تي‌شرتي كه رويش نوشته بود "منهتن". او را براي نقش اول برگزيدم، و نمي‌دانم آيا با اين امر سرنوشتش را تغيير دادم يا نه. او بعدها پس از نمايش فيلم كشته شد، و هميشه مي‌پرسم آيا دليلش بازي در فيلم من بود؟
    وقتي پيشوت در برزيل به نمايش درآمد، "ژان گابريل البيكوچو" گفت بايد آن را به جشنواره‌ي كن فرستاد و هزينه‌‌هاي مربوط به زيرنويس را تقبل كرد. "ژيل ژاكوب" سال‌ها بعد به من گفت فقط دو حلقه‌ي اول فيلم را ديده و آن را رد كرده بود. فيلم را پس فرستادند، ولي حلقه‌هاي فيلم به اشتباه به جاي برزيل به نيويورك رفت. بنابراين ترتيبي داديم تا در پابليك تيه‌تر به نمايش درآيد. وينسنت‌كنبي آن را ديد و نقدي در موردش نوشت. اين مقدمه‌ي توفيق بين‌المللي پيشوت بود.


    Kiss of the Spider Woman 1985

    »» وقتي پيشوت جايزه‌ي بهترين فيلم خارجي انجمن منتقدان آمريكا را گرفت، كسي را ملاقات كردم كه هميشه تحسين مي‌كردم: "برت لنكسر". با او در مورد قصه‌ي "بوسه‌ي زن عنكبوتي" حرف زدم و او شيفته‌ي شخصيت مالينا شد. هنوز حقوق كتاب را در دست نداشتم. رابطه‌ي من و مانوئل پويگ با اگر و شايد آميخته بود. برت لنكسر براي نقش اول رائول خوليا را معرفي كرد. ولي خوليا، ويليام هارت را معرفي كرد كه در حال بازي در فيلمي در فنلاند بود.
    هارت در سه هفته‌ آخر فيلمرداري با من يك كلمه حرف نزد. يك بار به من گفت: "تو يك خون‌آشامي". جواب دادم: "بله،خونت را مكيدم، اما آن را نخوردم و روي فيلم كداك ريختم." براي يك سالي يكديگر را نديديم. او جايزه‌ي بهترين بازيگر جشنواره‌ي كن و سپس اسكار را برد، اما هرگز به من نگفت: بوسه‌ي زن عنكوبي" را دوست دارد يا نه. پويگ هم حرفي نزد.



    Ironweed 1987

    »» در جريان فيلمبرداري "بوسه‌ي زن عنكبوتي" بود كه قصه‌ي "آيرون‌ويد" نوشته‌ي ويليام كندي را خواندم. اولين كتاب انگليسي بود كه مي‌خواندم و شيفته‌اش شدم. بلافاصله تلاش كردم حقوق آن را بخرم. اما دريافتم حقوق آن را نفروخته‌اند و قرار است ديويد لينچ آن را بسازد. يكي از دوستانم با مدير برنامه‌هاي كندي كه بوسه‌ي زن عنكبوتي را ديده بود تماس گرفت. نمي‌دانم فيلم را دوست داشت يا نه. در آمريكا از اين سوال‌ها نمي‌پرسيدند.
    جك نيكلسن را در افتتاحيه‌ي "رز ارغواني قاهره" ملاقات كردم. و سپس به او تلفن زدم. او كتاب را مي‌شناخت و گفت دوست دارد با مريل‌استريپ همبازي شود. ناگهان خود را كارگردان "آيرون‌ويد" يافتم بدون اينكه هنوز حقوق ساختن آن را در اختيار داشته باشم! اما با جك نيكلسن و مريل‌استريپ همه چيز جلو رفت.


    At Play in the Fields of the Lord 1990

    »» يكي از اعضاي هيات داوران جشنواره‌ي كن 1988 بودم كه تصميم گرفتم فيلمي براساس كتاب "سبكي تحمل‌ناپذير هستي" (بار هستي) ميلان كوندرا بسازم. به خودم گفتم مي‌روي در خانه‌ي كوندرا، زنگش را مي‌زني و به او مي‌گويي تو اهل آمريكا جنوبي هستي، روزگاري كتاب مقدس مي‌فروختي و زماني هم نگهبان گورستان بوده‌اي. و "من مي‌خواهم فيلمي براساس كتابت بسازم."
    خبري خواندم كه "سال سانتز" با افتخار آغاز توليد فيلم "بار هستي" را به كارگرداني فيل كافمن اعلام كرده است. با آقاي سانتز حرف زدم او همان‌جا در مورد ساختن فيلم "بازي در كشتزارهاي خداوند" را كه طرح 25 ساله‌اي بوده، پيشنهاد كرد؛ يك فيلم 32ميليون دلاري كه قبلا قرار بود ميلوش فورمن بسازد. به خاطر دارم وقتي جايزه‌ي بهترين فيلم منتقدان لس‌آنجلس را براي "پيشوت" گرفتم، از صحنه كه پايين آمدم مرد مسن چاقي را روي صندلي چرخدار دديم. اورسن ولز بود. به من گفت: "برزيلي هستي؟ هرگز كشورت را ترك نكن. برزيل بهترين كشور دنيا است.


  2. 17 کاربرِ زیر از Irag بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.