[تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Francis Ford Coppola

[Irag]

| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |

کاپولا در ۱۹۳۹ در دیترویت به دنیا آمد اما کودکی و نوجوانی خود را در نیویورک همراه با خانواده آمریکایی ایتالیایی خود گذراند. پدرش کارمینه کاپولا آهنگساز و موسیقیدان درارکستری شهرشان (دیترویت) فلوت می‌زد و مادرش بازیگر بود. او کودکی سختی را به خاطر فلج اطفال پشت سر گذاشت. او مدرک خود را در ادبیات نمایشی از دانشگاه هوفسترا اخد نمود و سپس به دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس به تحصیل فیلم‌سازی پرداخت. او کار خود را در سینما با دستیاری راجر کورمن شروع کرد و در چند فیلم به عناوین مختلف او را یاری کرد. او ابتدا اولین فیلمنامهٔ خود را با نام پیلما پیلما نوشت و در سال ۱۹۶۳ اولین فیلم خود را ساخت و در چهار سال بعد از آن مشغول فیلمنامه نوشتن شد او توانست درسال ۱۹۶۶ برنده اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی شود. در سال ۱۹۶۶ کمپانی مستقل فیلم زئوتروپ را همراه با جورج لوکاس تأسیس کرد. اولین فیلم این کمپانی به کارگردانی جورج لوکاس و تهیه‌کنندگی کوپولا بود. دومین فیلمی که به این صورت تهیه شد توانست در پنج رشته جایزه اسکار نامزد شود که یکی از این نامزدی‌ها جایزه بهترین فیلم بود. وی برنده پنج اسکار شامل یک اسکار بهترین فیلم، یک اسکار بهترین کارگردانی و سه اسکار بهترین فیلمنامه شده‌است. کوپولا همچنین برنده چهار گلدن گلوب و دو نخل طلا کن شده‌است. از زبان كارگردان: بزرگ‌ترين اميد من حالا به اين دوربين‌هاي خانگي است كه همه جا وجود دارد و مردمي كه كارشان در اصل فيلم‌سازي نيست مي‌تواند فيلم‌هايي با آنها بسازند. و ناگهان يك روز موتزارت تازه، يك دختربچه‌ي چاق اوهايويي خواهد بود و با دوربين ويدئويي پدرش فيلمي زيبا خواهد ساخت. در آن زمان "حرفه‌اي‌گري" لازم در فيلم‌سازي براي هميشه نابود شده و سينما واقعا به يك فرم هنري بدل خواهد شد.

| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |

The Godfather 1972 »» اگر كسي فيلم را نديده باشد حتما موسيقي متن مشهورش را شنيده است. "پدرخوانده" براي كاپولا يك‌ دست‌گرمي معمولي بود؛ يك پروژه‌ي پردردسر اما نه‌چندان با اهميت كه مي‌توانست جاي پاي‌سازنده‌اش را در هاليوود محكم كند. كاپولا هرگز فكر نمي‌كرد پدرخوانده‌اش يكي از مشهور‌ترين فيلم‌هاي تاريخ سينما بشود و هر سينما دوستي را با هر سليقه و معياري سر ذوق بياورد؛ حتي كوبريك (+) سخت‌گير را كه معتقد بود "پدرخوانده" مي‌تواند بهترين فيلم تاريخ سينما نام بگيرد.
The Conversation 1974 »» اگر فرانسيس فورد كاپولا با شاهكارهايي مثل "پدرخوانده" شناخته نمي‌شد و اگر فيلم باشكوهي مثل "اينك‌ آخر‌الزمان" را كارگرداني نكرده بود فقط با "مكالمه" مي‌توانست سرش را بالا بگيرد و تا سال‌هاي سال به عنوان يكي از بزرگ‌ترين فيلمسازان دنيا شناخته شود. مكالمه گرچه به اندازه‌ي ساير آثار دهه‌ي هفتادي كاپولا طرفدار ندارد اما نبوغ و خلاقيت سازنده‌اش در صحنه صحنه‌ي آن مشهود است و مخاطب باحوصله را به تحسين وامي‌دارد. كاپولا هم بارها در مصاحبه‌هايش گفته كه اين فيلم را از همه‌ي فيلم‌هايش بيشتر دوست دارد و با افتخار از خود به عنوان كارگردان آن نام مي‌برد.
The Godfather: Part II 1974 »» باشكوه‌تر و تماشايي‌تر از قسمت‌اول. تمام برگ برنده‌هاي كاپولا در قسمت اول در اين فيلم چند برابر شده‌اند و شاهكاري بي‌رقيب ساخته‌اند. پدرخوانده: قسمت‌دوم نقطه‌ي پاياني بود بر روياي آمريكايي كه آن روزها زياد برايش تبليغ مي‌شد. سرشار از جاه‌طلبي‌هايي كه به بار نشسته بودند و تاثير زيادي بر مخاطب خود مي‌گذاشتند. كاپولا در اتفاقي كم‌سابقه در يك سال هم براي اين فيلم نامزد دريافت جايزه‌ي بهترين فيلم شد و هم براي مكالمه.
Apocalypse Now 1979 »» كاپولا دار و ندارش را بر ساخت اين فيلم گذاشت. هم سرمايه و هم اعتبار سينمايي‌اش را. قرار بود كار را شش هفته‌اي فيلمبرداري كند اما 16ماه! براي توليدش وقت صرف كرد. براي يك فيلم دوساعت و نيمه نزديك 200 ساعت هم راش گرفته بود. كه نمي‌دانست با آنها چه‌كار بايد بكند. به سرانجام رساندن چنين پروژه‌ي عجيبي به يك معجزه نياز داشت و كاپولا با اين كار ثابت كرد معجزه‌گر است.
Dracula 1992 »» روايت كاپولا از داستان مشهور "برام استوكر" ويژگي‌هاي منحصر‌به‌فردي داشت. با اينكه تمام جلوه‌هاي ويژه‌ي آن به صورت غيرديجيتالي ساخته شده بودند اما كاپولا با تكيه بر هنر كارگرداني خود آنها را باورپذير و باشكوه از كار درآورده بود كه هنگام تماشاي فيلم هوش از سر مخاطبان مي‌برد. به همين دليل دراكولا به فروش بي‌سابقه‌اي در زمان خود دست يافت و به يكي از سودآورترين فيلم‌هاي سال تبديل شد.

The Rainmaker 1997 »» آخرين فيلم كاپولا كه با استقبال زيادي از سوي سينما‌روهاي عادي مواجه شد و عده‌ي زيادي از آنها را به سينماها كشاند. اين‌بار هم كاپولا مثل "پدرخوانده‌ها و دراكولا"‌ به سراغ يك متن ادبي رفت و از رماني نوشته‌ي جان گريشام اقتباس كرد. خود گريشام باران‌ساز را بهترين فيلمي دانسته كه از روي رمان‌هايش اقتباس شده. نسخه‌ي اوليه‌ي اين فيلم كه براي نمايش آماده شد نزديك به شش ساعت بود.

Tetro 2009 »» كاپولا با ورود به قرن بيست و يك و تجربه‌ي سال‌خوردگي تصميم گرفت فقط به پروژه‌هاي شخصي‌اش بپردازد و با سرمايه‌اي كه از اين سو و آن‌سو جمع مي‌كند آثار دلخواهش را بسازد. اول براساس كتاب "جواني بدون جواني" ميرچا‌ الياده فيلمي به همين نام ساخت و بعد هم براساس فيلمنامه‌‌اي به قلم خودش به ساخت "تترو" روي آورد. تترو كه فيلمي سياه و سفيد بود بيشتر به مذاق منتقدین خوش آمد و طرفداران چندان زيادي پيدا نكرد.