در این تاپیک میتونید نظرات خود را درباره ی فصل پنجم و پایانی به اشتراک بذارید.
در این تاپیک میتونید نظرات خود را درباره ی فصل پنجم و پایانی به اشتراک بذارید.
اگر قرار بود از قبل نشون بده تامی کجا بوده و پیش کی بزرگ شده،(در کل زودتر مشخص میشد پسره، تامی هستش) پایان سریال کاملا قابل پیش بینی بود. قشنگی پایانش این بود که تا لحظه اخر نمی دونستی اون پسره تامی هستش. حتی اینجا بعد قسمت 7 بر اساس یه تئوری که یکی توی پیج سریال مطرح کرده که طرف ممکنه پسر تامی باشه، هیچکدوم از ما اصلا به این موضوع توجه نکرده بودیم. طبق دیالوگایی که آخر فیلم میگه، مشخص میشه با جیلیان در ارتباط بوده.
واقعا حیف. حداقل به جای کشتنش، زبونشو میبریدن تا آخر سریال لال می موند ولی بازی می کرد)
نکته ریزی بود.
یکی از سکانس های زیبای قسمت آخر مربوط به همون صحنه ای بود که لوچیانو قصد داره جلسه بزاره و در مورد 10 سال قبل و اون جلسه ای که توش ناکی و کولوسیمو و توریو و روستین بودن صحبت می کنه (قسمت اول سریال) . برید اون سکانس رو ببینید که همین لوچیانو چقدر تغییر کرده. کلاس بازیگریش تو فصل آخر خیلی بالاتر رفته بود. قشنگ تغییر شخصیتش مشخص بود
از ابتدای ورود تامی من به این فکر میکردم احتمالا کسی که کستینگ رو به عهده داره یه سری گرایشات نا متعارف جنسی به یک سری چهره و میمیک خاص داره، چون خیلی برام شباهت این پسر و جیمی عجیب بود، منتها به خاطر فاصله ای که بین دیدن فصول قبلی و این فصل افتاد، من حتی اصلا به یاد نداشتم که جیمی پسری داشته و دقیقا همراه ناکی با حقیقت مواجه شدم و عجب پایان هوشمندانه ای، این فصل پرده از شخصیت خیلی از کارکترها برداشت من جمله ناکی و کومودور ، چاکی وایت هم که در نهایت دست آورد زندگیش مردن به خاطر بیرون آمدن صفحه ی دختر خواننده بود، به هر حال فصل رضایت بخشی بود، کل سریال یه روند منطقی رو طی میکرد از هیجانات الکی دور بود و این چیزی بود که منو جذبت کرد، سریال، به شدت شروع پایان و میانه منسجم و منطقی ای داشت.
| سه چیز پایدار نماند
| ملک بی سیاست
| مال بی تجارت
| علم بی بحث
نمیدونم چرا از پایان سریال خوشم نیومد شاید چون عادت دارم همه چی به خوبی خوشی تموم شه. شاید هدفشون این بوده که یه پیام اخلاقی بدن که اخر عاقبت خلافکارا همینه
اصلا نمیتونم درک کنم که پسر جیمی چرا باید به سرش بزنه ویهو بیاد انتقام مادربزرگش بگیره نمیدونم شاید به ملاقاتش میرفته که نشون ندادن
یعنی باید همه شخصیتا یکی یکی برای هیچی میمردن اون از ون الدن که من دو فصل اول خدا خدا میکردم بمیره بعدکه کم کم تو دلم جا واکرد زدن زارت کشتنش اخه اگه میخواستن این طوری بمیره چرا این همه نگهش داشتن
میکی دویل هم همینطور نمیشد یه جور با برنامه تر کشتش (این اخری زیاد مهم نیست)
کلا خیلی ساده بدون هیچ پیچیدگی داستانی بود شاید میبایست از تکنیک کارگردان breaking bad (اسمش یادم نیست!)استفاده میکردن منظورم نشون دادن یه چیزی از اینده اول سریال بعد توضیح دادن در موردش و رسیدن به اون نقطه پایانی
من اگه بخوام این سریال رو به کسی بدم تا ببینه فقط سه تا فصل اول میدم چون فصل چهار چنج از نظر داستانی چیزی واسه گفتن نداشت فقط زرق و برق و بازیگری خوب بازیگرا بود
به فصل پنجم 7 میدم چون تمام خاطرات خوبمو با این سریال از بین برد
اگر از پایان خوش و قابل حدس خوشت میاد بشین سریال ایرانی ببین. من نمی دونم اگر قراره که همه سریال ها به خوبی و خوشی تموم بشه، پس دیگه ارزش دیدن ندارن. در مورد پیام سریال هم باهات مخالفم. شاید حرفت در مورد عاقبت خلافکارا در مورد ناکی صدق کنه (که همین سیر تحول شخصیت ناکی رو بررسی کنی کلی نکات دستت میاد) اما در مورد بقیه خلافکارا چی؟ آیا عاقبت بقیه خلافکارا رو نشون داد؟
در کل بین سریالایی که دیدم پایان بسیار خوبی داشت.
جالبه که شما از آخر سریال نتیجه گرفتی که تامی اومده انتقام مادر بزرگش رو گرفته. یعنی شما باباشو کشک حساب کردی؟ در اصل اومد انتقام کشته شدن باباشو بگیره. حالا من نمی دونم شما چطور فکر کردی انتقام مادر بزرگشو گرفته :دی. هر چند مادر بزرگش هم همین سرنوشت رو برای ناکی می خواست.
به شخصه برای خودم بعد فصل دوم و کشته شدن جیمی، سریال افت شدیدی داشت ولی در مورد فصل 5 مخالفم. به نظر من در فصل پنج سریال دوباره زنده شد. البته منکر این نمیشه شد که بخاطر محدودیت قسمت و اینکه می خواستن پرونده سریال رو زود ببندن، سیر تحول سریال خیلی سریع اتفاق افتاد. و البته بازم باید تعجب کنم که گفتید که فصل پنج از نظر داستانی چیزی برای گفتن نداشته. فصل پنج، یکی از مهم ترین قسمت های تاریخ مافیا رو نشون داد. مافیای سازمان یافته آمریکا میشه گفت از همون جلسه لوچیانو و پنج قسمت کردن نیویورک و دادنش به 5 خانواده + شیکاکو و یکی دو شهر دیگه تازه آغاز میشه. تازه خیلی جزئیات دیگه نشون داده نشد از اون برهه.
اقاجان چه خبره من نظرمو گفتم برکینگ بد هم اخرش تلخ تموم شد ولی من دیوونه سریالش شدم (حتی یه مدت دنبال شرت والتر میگشتم)
البته برای شما دوست عزیز خیلی تلخ تموم نشد از ناکی بدت میومد به خاطر این که جیمی رو کشته بود البته برادرش گولش زد بیچاره تقصیری نداشت ولی در سکانس اخر در مورد جیلیان من تازه ازش بدم اومد ولی بازم دوستش دارم چون مرامش از خیلیای دیگه مثل لوچیانو خائن بیشتربود
کی بهش گفته بود باباشو کی کشته نکنه سریال و دیده بود
در مورد فصل پنجم من نمیدونم کلا چند تا صحنه ازلوچیانو و مایر(اینا چرا این قدر تو این فصل خفناک بودن) و چند تا از دیونه بازی های ال کاپون نشون داد . بیشترش گذشته ایناک و افسردگی زمان حالش بود در کل چیزی واسه گفتن نداشت
ولی بازم این سریال دوست دارم چون تنها سریال یا بهترین سریال در مورد مافیا در حال حاضر هستش
یه سوال مبتدیانه:
یکی به من بگه خود ناکی ایا یه شخصیت واقعی بوده؟
سریال از روی کتاب شخصی به اسم ایناک جانسون ساخته شده که تو آتلانتیک سیتی زندگی میکرده.
http://en.wikipedia.org/wiki/Enoch_L._Johnson