برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید

نمایش نتیجه ی نظرسنجی: تاپیک را چطور میبینید؟؟

رأی دهندگان
101. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • خــوب

    97 96.04%
  • بــد

    1 0.99%
  • زشــت

    3 2.97%
صفحه 7 از 7 اولیناولین ... 567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 64 از مجموع 64
  1. #1
    جمله مورد علاقه ندارد
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    ارسال ها
    1,354
    سپاس
    16,112
    از این کاربر 30,047 بار در 1,455 پست سپاس گزاری شده

    ..:: میزگرد هفتگی TvWorld ::..



    سلام خدمت تمام کاربران و میهمانان!!

    دراقدامی بی سابقه برآن شدیم تا برای اولین بار دربین سایتهای پارسی زبان فیلم و سریال، برای شما علاقه مندان این صنعت گفت و گوهایی را تحت عنوان میزگرد تهیه کنیم.!!
    روند کار اینطور است که هرهفته سعی میکنیم تا مصاحبه ای را با چند بازیگر یا کارگردان و یا افراد ذیربط بااین موضوع برایتان تهیه کنیم.


    >> از آنجایی که برای تمام گپ و گفت ها نمیتوان تاپیک مجزا زد، خواهشمندیم بدون ارسال اسپم، هرگونه نظر،پیشنهاد و انتقادی دارید درهمین تاپیک با ما درمیان بگذارید.

    >>نکته ی مهم این تاپیک، تخصصی بودن مقالات است و هیچگونه کپی برداری از سایت های پارسی زبان به عمل نیامده است.

    >> ترجمه ی متون بصورت گفتاری خواهد بود تا خواندن آن برای شما آسان باشد.





    تمام تلاش ما براینست که شمارا کمی از دنیای فیلمها و سریال ها دورترکنیم و به سازندگان آنها نزدیک تر...!!


    >> برای دسترسی سریع به میزگردها، برروی اسامی میهمانان کلیک کنید!!



  2. #61
    Democracy is so overrated.
    تاریخ عضویت
    May 2015
    محل سکونت
    خانــه ی پوشــالی
    ارسال ها
    438
    سپاس
    6,649
    از این کاربر 10,453 بار در 488 پست سپاس گزاری شده

    میزگرد شماره ی 10 - قسمت اول

    میزگرد سازندگان سریال های درام - قسمت اول


    ( قبل از شروع چند تا چیز رو بگم . اول این که این متن رو من و محمد با هم ترجمه کردیم و ببخشید اگه یکم طول کشید همش تقصیر سریال هایی بود که طی هفته پخش شد و البته تنبلی من :دی . سعی شده برای راحتی کار به صورت گفتاری ترجمه بشه و همچنین کلمات به قولی بی تربیتی رو با / جدا کردیم که امیدوارم خیلی رو اعصاب نباشه ، اگرم بود ببخشین دیگه ... کلا امیدوارم اگه هر ایرادی بود ببخشین از من بوده . حالا بریم ببینیم چی میگن اینا .. )

    میزگرد خالقان سریال‌های درام: شش شورانر مطرح تلویزیون از جنگیدن برای گوناگونی (نژادی و جنسی)، طبقه بندی شدن و استخدام بازیگران عوضی می‌گویند

    شش شورانر مطرح حال حاضر تلویزیون یعنی Sam Esmail (مستر روبات) و Julian Fellowes (دانتون ابی) و Marti Noxon (سریال UnReal) و Melissa Rosenberg (جسیکا جونز) و John Ridley (امریکن کرایم) و Nina Jacobson (سریال The People V. O.J. Simpson) درباره داستان‌هایی که واقعا باعث نگرانی‌شان شده و چیزهایی که هنوز باورشان نمی‌شود توانسته‌اند از سانسورهای شبکه رد کنند و بی‌انصافی‌ای که آنها را همچنان فقط یک سفیدپوست دارای مزایای ویژه می‌بیند صحبت می‌کنند.

    البته که مبلغ چک‌های حقوق و به رسمیت شناخته شدن دوست‌داشتنی‌اند. اما به معنای این نیست که نقش شورانری خالی از اضطراب و ناراحتی است و این چیزی بود که زمانی بیشتر مشخص شد که هالیوود ریپورتر 6 تهیه‌کننده برتر صنعت تلویزیون را برای یک گفتگوی بی‌پرده درباره کار کردن در تلویزیون در سال 2016 جمع کرد.

    برای شورانر جسیکا جونز ملیسا رزنبرگ 53 ساله نوشتن داستانی درباره رابطه بین دو نفر با رنگ پوست‌های متفاوت منجر به قرار گرفتن نامش در یک سایت نازی نفرت‌پراکن شد. یا نینا جیکوبسن 50 ساله شورانر The People v. O.J. Simpson می‌گوید ایده اینکه یک تیم سفیدپوست به پرونده‌ای که از نظر تبعیض نژادی موردی دوقطبی ساز است بپردازد ، باعث وحشتـش می‌شده است. و برای نویسنده امریکن کرایم جان رایدلی 50 ساله پرداختن به سوژه آزار جنسی یک مرد به یک مرد دیگر در فصل دوم این سریال موجب هراس او و مدیران شبکه ABC شد چرا که این سوژه‌ای بسیار خارج از منطقه امن آنها بود. در این میزگرد با این سه شورانر و سم اسماعیل 38 ساله، جولیان فلوز 66 ساله و مارتی ناکسان 51 ساله درباره این نگرانی‌ها و البته بعضی غافلگیری‌هایی که در مسیرشان با آن مواجه شده‌اند صحبت می‌کنیم.




    شما شش نفر به موضوعات قدرتمند و بعضی مواقع حساسی مثل خودکشی، تجاوز، قتل، تبعيض جنسى، تبعیض طبقاتی، اعتیاد و بیماری‌های روانی پرداخته‌اید. به عنوان یک داستانگو آخرین باری که واقعا از گفتن یک داستان ترسیدین کی بود؟

    فلوز: این مواردی که گفتی فکر کردم فقط داری در مورد دانتون صحبت میکنی. [با خنده]

    روزنبرگ: تو جسیکا جونز من به مسائل مختلفی پرداختم: تجاوز، سقط جنین، رابطه بین نژادی (رابطه دو نفر با رنگ پوست‌های متفاوت)، فمنیسم، همه این چیزا. چیزی که نگرانم می‌کرد واکنش بیننده‌ها بود. چیزی که فکر می‌کردم بیشترین مخالفت‌ها رو در پی داشته باشه، داستان سقط جنین بود، ولی اونیکه بیشتر باهاش مخالفت شد و باعث وحشت و ناامیدیم شد، رابطه بین نژادی بود.

    رایدلی: جدا؟

    روزنبرگ: آره اسمم توی یک سایت نازی نفرت‌پراکن مطرح شد. واقعا وحشتناک بود.

    فلوز: وقتی قسمتی که به انا تجاوز می‌شد رو نشون دادیم، یه خانمی به من گفت: "یه چیزی هست که من نمی‌فهمم." پخش دانتون اینجوری بود که ما هر هفته قسمت هفته قبلـو بعداز ظهر یکشنبه نشون می‌دادیم و قسمت اون هفته رو شب. این خانم به من گفت: "من یکشنبه سریالـو دیدم و بعد یکشنبه هفته بعد تکرارشو ولی شما دوباره تدوینش کرده بودین." من گفتم: "منظورتون چیه؟" و اون گفت: "خب، شما همه بخش‌های تصویری مربوط به تجاوز رو حذف کرده بودین." هیچ تغییری توی تدوین انجام نشده بود، همه چیز توی سرش بود. آنچنان از داستان وحشت کرده بود که جزئیات جدیدی توی ذهنش بهش اضافه کرده بود و تبدیل به چیزی شده بود که تقریبا غیرقابل نمایش بود.

    جیکوبسن: من اساسا از اینکه به عنوان یه سفیدپوست به داستان او.جی بپردازم می‌ترسیدم، می‌دونستم که این پرنده‌ایـه که باعث بوجود اومدن دوقطبی در جامعه میشه (با توجه به اینکه او.جی سیمپسون یه سیاه پوستـه و پرونده پیچیده‌ای بخصوص از نظر مسائل نژادپرستی داره). ما همه تلاشمون رو کردیم که یه تیم فراگیر داشته باشیم ولی در نهایت با یه تیم سفید پوست شروع کرده بودیم و می‌دونستیم که این پرونده برای هر کسی معنی متفاوتی داره. اون خیلی ترسناکتر از مثلا اپیزود ششم "Marcia, Marcia, Marcia" و پرداختن به مسئله فمنیسم و تبعیض جنسی در محل کار بود.



    جان، فصل اول امریکن کرایم با سیاست‌های نژادی سر و کار داشت که برای تو سوژه آشنایی بود، جایی خوندم در مورد فصل دوم که حول یک پرونده آزار جنسی بود، گفتی برات رسیدن به نقطه آغاز کار سختی بوده. این قضیه چطور پروسه داستانگوییت رو تحت تاثیر قرار داد؟

    رایدلی: ما می‌خواستیم بریم سراغ چیزایی که تو فصل اول در موردش چیزی نگفتیم، وقتی می‌خواستیم فصل دوم رو شروع کنیم گفتگوی رسانه‌ای زیادی درباره آزار جنسی در خوابگاه‌های دانشجویی بود و این باعث شد که ما به این سمت بریم. مایکل مک‌دانلد، تهیه‌کننده دیگر کار و من احساس کردیم ما داریم وارد کاری میشیم که شاید زمینه خیلی کمی در موردش داریم و حتی یه مقدار ازش دوریم چون ما هر دو مردیم. کمی نگران این بودیم و نگران این هم بودیم که آیا ما داریم یه منظر مردانه دیگه به یک موضوعی که -نمی‌خوام بگم مناسب زن‌ها، چراکه این مرد یا زن یا سیاه یا سفید بودن نیست که کارو انجام میده- بلکه آیا ما داریم یک صدای دیگه به یه عالمه صدای متخصصانه دیگه اضافه می‌کنیم؟ و در واقع ما چند داستان درباره آزار جنسی مرد به مرد خونده بودیم پس آخرین لحظات به مایکل زنگ زدم و گفتم: "فکر نمی‌کنی بهتر باشه این مسیرو بریم؟" ما جلسه ایده‌پردازی برای مدیران شبکه ABC رو چند روز به تعویق انداختیم. وقتی ایده رو دادیم ابتدا نمی‌تونستن قبول کنن ولی همه احساس می‌کردیم که قراره اتفاق بیفته.

    فلوز: مطمئنم که تصمیم خوبی بوده اما فکر نمی‌کنم این قضیه باید مانع نویسنده‌ها بشه که مثلا من نمی‌تونم به تجاوز بپردازم چون زن نیستم یا نمی‌تونم به یهودی‌ستیزی بپردازم چون یهودی نیستم یا نمی‌تونم به نژادپرستی بپردازم چون سیاه پوست نیستم. اینجوری هیچکدوم نمی‌تونستیم درباره هیچ چیزی بنویسیم. البته که با خودت فکر می‌کنی که: "امیدوارم به این مسئله وفادار باشم، امیدوارم توهین آمیز با این مسئله برخورد نکرده باشم، امیدوارم عناصر درستی رو بکار بگیرم" اما نوشتن تا حدی یجور عملی از روی باور و اعتقاده و وقتی می‌نویسی باید کاملا باور داشته باشی.

    رایدلی: اینجوری نبود که "بیا اینکارو انجام ندیم چون ما مردیم" اینجوری بود که اگه میخواهیم در موردش صحبت کنیم و یه منظر جدید به قضیه اضافه کنیم آیا میشه این دو روزی که اضافه‌تر داریم رو به این فکر کنیم که "آیا چیزی هست که در موردش حرف زده نمیشه یا مارو بیشتر نگران میکنه؟" من نمیگم که [با نگاه به جیکوبسن] "نمی‌خوام تو در مورد سیاه پوست‌ها حرف بزنی چون سفید پوستی" یا [با نگاه به ناکسان] "نمی‌خوام تو در مورد مردها صحبت کنی."

    ناکسان: من فقط در مورد آدم‌هایی که مهبل دارن می‌نویسم، پس مشکلی نداری. [با خنده]



    این موضوع در میزگرد سال قبل مطرح شد . یکی از خالقان سریال Empireلی دنیلز گفت که نوشتن سفید پوست ها برای سیاه پوست ها را توهین آمیز می داند . ولی من موندم که آیا این فراتر از نوشتن سفید پوست ها برای سیاه پوست ها هم میره مثلا به نوشتن سیاه پوست ها برای سفید پوست ها ،مرد ها برای زن ها ...

    اسماعیل : تو چیزی رو که می دونی می نویسی . ولی من فکر می کنم که آدم می تونه چیزی رو هم که می خواد بدونه رو بنویسه . ــــ اگه آدم یه کنجکاوی حقیقی داشته باشه برای دونستن راجع به یه فرهنگ ، یه نژاد ، یه گرایش و جهت . وقتی آدم وارد یه سری مسائل میشه که کنجاوی لازم رو نداره و همش اینجوریه که انگار میگه : "اوه، ما تیم بازیگری ای از نژادای مختلف می خوایم . پس بیاین همینطوری این شخصو سیاه کنیم یا اون شخصیتو زن ." اگه این روشی باشه که آدم باهاش برخورد می کنه و اگه آدم واقعا اون کنجکاوی لازم رو برای رفتن به اون دنیا (دنیای نژاد ها ی دیگر) نداشته باشه پس اون آدم نظرات و کامنت ها (ی منفی ) رو می گیره .

    ناکسان : ما همین طور نمی تونیم بنویسیم با نگرانی از این که اینترنت قراره چی فکر کنه . من این حس رو داشتم نمی دونم چند وقت پیش ، جایی که فهمیدم هیچ کدوم از شورانر هایی که بهشون احترام میذارم نظر مثبت همه رو نداشتن و همه اونو دوست نداشتن . و این به این خاطره که اونا نمی ترسن از این که چیزی رو نشون بدن که مردم رو عصبانی می کنه . و وقتی من بالاخره تونستم به جایی برسم که بگم " شاید من هم بتونم جوری رفتار کنم که انگار اهمیتی نمی دم " من یهو یه تغییر اساسی کردم . آدم نمی تونه زندگی کنه به این امید که کسی رو بهش توهین نکرده باشی ــــ آدم باید با این امید زندگی کنه که به افراد دیگه توهین کنه چون اونوقته که آدم یه کار جالب توجه داره انجام میده .

    شما تو سریالاتون چه چیزایی بوده که باورتون نمیشه از سرتون گذشته یا نگذشته ؟

    اسماعیل : ما یه صحنه ی س/ک/س داشتیم که شبکه با من راجع بهش صحبت کرد چون بین دو تا مرد بود و به شدت مشخص بود (به تصویر کشیده شده بود ) . دفاعیه ی من به اونا این بود که " اگه این بین یه مرد و زن بود بازم ما این مکالمه رو داشتیم الان؟ " این پایان اون مکالمه بود .

    روزنبرگ : زیبایی کار توی نت فلیکس به اینه که شما هیچ محدودیتی ندارین . ولی من همین طور با مارول کار می کنم و برند اون ها عموما PG-13 (مناسب برای افراد سیزده سال به بالا ) هست ، پس کلمات f دار(f/u/c/k) رو نمی تونم استفاده کنم . و اگه کسی قرار باشه بگه f— ، اون شخص کسی نیست جز جسیکا جونز . ولی چیزی که خیلی خنده داره اینه که مردم میگن : " اون نگفت f— ؟ من حاضرم قسم بخورم که گفته ." چون ریتر (بازیگر نقش جسیکا جونز) می تونه با صورتش یک f— رو تحویل بده .
    رایدلی : توی ABC شما نمی تونین بگین "ک/و/نی (as/shole) " ولی می تونین ک/و/ن رو در هر ترکیب دیگه ای از لغات استفاده کنین . پس ما این عباراتی که با ک/و/ن (ass) شروع میشن رو داریم که بعدشون یه جاخالی رو میشه پر کرد . مثل : قوطی ک/و/ن (as/s can)، کلاه ک/و/ن (as /s hat) ... هر چیزی .

    جیکوبسن : ما از Standards & Practices (اداره ای که یکی از وظایفش بررسی محتوایی، اخلاقی و قانونی برنامه های تلویزیونی است.)ایمیل های زیادی دریافت کردیم در مورد زبان کارمون . به خصوص در مورد کلمه ی n دار (کاکاسیاه – nigger ) ولی ما بهشون گفتیم که "این بخش ضروری ای از سریال هست ،الکی و بیخود نیستش . باید حتما استفاده بشه " و نهایتا FX هم خیلی حمایت کرد ازش و پشت ما دراومد .

    اسماعیل : ما کلمه های fدار رو همه جا داشتیم . و Standards & Practices می گفت " شما نمی تونین اینا رو رو آنتن بگید " و من گفتم " باشه ، ما صداشو بیرون می کشیم " چون می دونستم که آنلاین و توی iTunes می تونیم داشته باشیمش . در نهایت ، اونا بی خیالش شدن و با مدارا تر شدن چون می دونستن که من فقط صدا رو می کشم بیرون و بعد سراسر قسمت اونا این خارج شدن صدا رو داشتن . (می خندد)

    روزنبرگ : آره . من می تونم ببینم یه یارویی بازوش کنده میشه و خون همه جا می پاشه ولی نمی تونم کلمه ی f— رو بگم .



    ملیسا در ساخت یک ابرقهرمان زن به قولی استعاره هایی بودن که سعی داشتی ازشون فرار کنی ؟

    روزنبرگ : ما قانونای مختلفی داشتیم که من حس خوبی نسبت بهشون داشتم . یک این که او (جسیکا جونز ) قرار نبود شیرین و جذاب باشه ، یعنی او قرار نبود که لباس تنگ بانداژی و پاشنه بلند بپوشه و بره اغفال کنه مردی رو که ازش اطلاعات می خواد رو . این اصلا قرار نبود اتفاق بیفته چون توی شخصیت اون چنین چیزایی نیست . و صلا قرار هم نبود اتفاق بیفته چون هر کدوم از پلیس های زنی که تا به حال توی تلویزیون بودند اون شکلی بودن . و اون اصلا قرار نبود تریپ رفتن به استریپ کلاب و اینا رو داشته باشه . این موضوع خیلی مطرح شد . و من اینجوری بودم که " اره . نه . ما هنوزم نمیریم به استریپ کلاب ." و بعد من همینطور حس نمی کردم که به گفتن واژه ی "ج/ند/ه " (bitch ) نیازی داریم .

    قسمت اول.......................قسمت دوم



  3. #62
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    ارسال ها
    598
    سپاس
    7,921
    از این کاربر 6,705 بار در 612 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : ..:: میزگرد هفتگی TvWorld ::..

    یک نایپیک عالی که ممد انزلیچی عزیز شروع کرد و میزگردهای به شدت جالب و خواندنی که شما دوستان ادامه دهنده کار دوستان قدیمی هستید و خسته نباشی و تمام جذابیت این میزگردها حرفهای بی پرده ای هست که میزنند پس تا امکانش هست اونها رو سانسور نکنید امیدوارم کارشما مستمر باشد

  4. 17 کاربرِ زیر از hadi2006mi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  5. #63
    It's Happenning
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    ارسال ها
    816
    سپاس
    18,798
    از این کاربر 18,910 بار در 814 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : ..:: میزگرد هفتگی TvWorld ::..

    میزگرد سازندگان سریال های درام - قسمت دوم

    در قسمت اول این شش شورانر درباره موضوعات حساسی که بهش پرداختن و پیامدهاش صحبت کردن، درباره پرداختن به سوژه‌هایی که شاید در حوزه اونها نباشه صحبت کردن، درباره سانسور و تجربه‌هاشون در این مورد صحبت کردن و ... . حالا میریم سراغ قسمت دوم. قبل از شروع از یاسمین عزیز تشکر می‌کنم که بیشتر کارهای ترجمه و آماده‌سازی این میزگرد رو انجام داد.


    نینا تو و ملیسا سابقه کار روی بلاک‌باسترها رو دارین (به ترتیب عطش مبارزه و گرگ و میش) عرصه‌ای که به زن‌ها خیلی کم وظایف حساس داده میشه. با چه چالش‌هایی روبرو بودی که اگه مرد بودی شاید باهاش روبرو نمی‌شدی؟

    جیکوبسن: قطعا فکر می‌کنم که متفاوته، یعنی معمولا مردها می‌تونن شکست بخورن و پیشرفت کنن و زن‌ها موفق بشن و پسرفت کنن. و ما همیشه می‌دونیم که به عنوان یه دختر هیچوقت نمی‌تونیم گند بزنیم. یعنی فقط یه گند زدن میتونه به زندان ختم بشه، در مقابل مدیران، نویسنده‌ها و کارگردان‌های مرد بیشماری هستن که شانس‌های بسیاری بهشون داده میشه. و اینکه بتونی شکست بخوری یکی از بخش‌های مهم خلاقیتـه. به دنیای استارت‌آپ‌ها و سیلیکان ولی نگاه کنین و می‌بینین که موفق‌ترین آدم‌ها شکست‌های بیشماری دارن. به عنوان یک زن در هالیوود همیشه این احساس وجود داره که اگه یک اشتباه بکنین کارتون تمومه، یا حتی ممکنه اون اشتباه رو نکنین و با این وجود کارتون تموم بشه. و هیچوقت هیچ زنی رو نمی‌بینیم که مصداق این جمله باشه: "این چطور هنوز اون کارو داره؟" یا "چطور اونو بازم استخدام می‌کنن؟"



    در طول زندگی حرفه‌ایتون آیا احساس کردین که طبقه‌بندیتون کرده باشن؟ و به این خاطر آیا پروژه‌ای بوده که برای انجامش به شما اعتماد نکنند و شما احساس کنید که کاملا توانایی انجامش رو دارید؟

    رایدلی: همه چیز. یکی از چیزایی که اعصابمو خرد میکنه -با احترام به مردای سفید پوست- دیدن یه مرد سفید پوست‌ـه که با یک فیلم نچندان خوب از جشنواره ساندنس بیرون میاد و بعد یه فرنچایز چندین میلیون دلاری تقدیمش می‌کنن. همچین چیزی برای زن‌ها اتفاق نمیفته، همچین چیزی برای رنگین پوست‌ها هم اتفاق نمیفته. روزهایی هست که بیدار میشم و میگم: "میدونی چیه، من دارم کاری رو میکنم که دوست دارم و کاملا روش کنترل دارم. چرا باید وارد یه فرنچایز 200 میلیونی بشم که مجبور بشم چیزهایی رو تحمل کنم که خیلی سخته؟" ولی روزهایی هم هست که بیدار میشم و میگم: " من دو تا بچه 12 و 16 ساله دارم. اونها هم حق دارن که یه ذره از دیدگاه من به مغزشون تزریق بشه."

    ناکسن: این طرز برخورد هم در اکثر کمپانی ها وجود داره که "خب، ما یه کارگردان خانم داریم که داره برامون یک فیلم کارگردانی میکنه و جان رایدلی رو هم داریم که داره یه سریال با موضوع روز کار میکنه پس دیگه از این نظر مشکلی نداریم." چند بار تا حالا شنیدین که: "شما دارین اون فیلم با موضوع زنانه رو کار میکنین. ما خودمون یه همچین فیلمی داریم."

    رزنبرگ: یا برای شما هم اتفاق افتاده که مدیر برنامه‌هاتون شما رو برای کاری معرفی کنه و اونا بهش بگن: "ما خودمون یه (تهیه‌کننده/کارگردان/...) زن داریم."

    ناکسن: اوه بعله.

    فلوز: ولی من فکر می‌کنم اگه تو این بازی به جایی برسی معمولا به این خاطرـه که تو رو به خاطر یک چیزی که خوب انجامش میدی میشناسن. و بعد تبدیل به آدمی میشی که برای اون نوع کار خاص بهت مراجعه می‌کنن و بعد بیشتر از اینکارها انجام میدی و بعد با خودت فکر می‌کنی "چرا من نباید یه فیلم ابرقهرمانی بسازم؟" برای من وقتی ازم خواستن که روی تئاتر موزیکال "مدرسه راک" کار کنم خیلی غیرمنتظره بود و در عین حال هیجان‌انگیز چراکه "کی فکر می‌کرد که من آدم مناسبی برای مدرسه راک باشم؟" اما این نبردی‌ـه برای همه فیلمنامه‌نویس‌ها و بازیگرایی که با شناخته شدن برای یک نوع خاص کار به جایی رسیدن.



    چند تا از شما تجربه کار روی فصل اول‌هایی رو داشتید که ناشناخته بودند و به یکباره خیلی موفق شدند، دونستن اینکه در فصل دوم دیگه از مزیت انتظارات پایین برخوردار نیستید چه تاثیری روی کار شما داشته؟

    رزنبرگ: بنظر من روش درست برخورد با فصل دوم سریالی که فصل اول خیلی موفقی داشته اینه که سعی نکنی از فصل اول تقلید کنی.

    فلوز: دقیقا به همین خاطر ما وقتی تصمیم گرفتیم که یک درام دوره تاریخی بسازیم -و اون موقع همه فکر می‌کردن که درام دوره تاریخی منسوخ شده- ما عمدا فصل اول رو از 1912 شروع کردیم چراکه اگر سریال موفق می‌شد فصل دوم از ابتدای جنگ جهانی اول و فصل سوم در ابتدای دهه 20 شروع می‌شد. پس همه فصل‌ها کاملا از هم متمایز بودن. با این وجود در پایان فصل اول سکانسی وجود داره که شروع جنگ اعلام میشه که می‌تونست آخرین سکانس سریال باشه اگه تمدید نمی‌شد. چراکه چیزی که مردم فراموش می‌کنند اینه که شما تا زمانیکه فیلمبرداری و تدوین تموم نشده نمی‌دونین که آیا کار موفق شده. ما مثل اون مادر اسپارتی هستیم که بچه‌شو در کوه تایجتوس رها می‌کنه تا ببینه می‌تونه در برابر آب و هوا طاقت بیاره.

    نینا تو برای فصل دوم داستان جنایت آمریکایی (American Crime Story) تصمیم گرفتی به سمت و سوی کاملا متفاوتی حرکت کنی و بجای تمرکز روی یک پرونده قتل مشهور به طوفان کاترینا بپردازی. چطور به این تصمیم رسیدی و آیا حالا که دیدی پرونده قتل یه آدم مشهور چقدر خوب دراومده دچار تردید نشدی؟

    جیکوبسن: O.J یک پرونده خاصه که شبیه هیچ چیز دیگه‌ای نیست، پس اینطوری نیست که یه چند تا داستان دیگه مثل این وجود داشته باشه. ایده کلی سریال اینه که هر فصل درباره جرمیـست که آمریکایی که ما خودمون رو باهاش می‌شناسیم یا آمریکایی که در اون لحظه تو آینه می‌بینیم دچار اختلاف نظره. پس تعریف متفاوتی از جرم آمریکایی است تا یک پرونده یا محاکمه و ما می‌خواستیم برای فصل دوم سراغ یه چیز متفاوت و جسورانه بریم اما همچنان اون تمرکز روی تصویر آمریکا در این لحظات برجسته که حالا از هر جهت نگاه کنیم جرم محسوب میشه رو داشته باشیم.

    جولیان، حرف‌های زیادی شنیده شده که قصد ادامه دانتون را با یک فیلم داری. آیا داری این فیلم فرضی رو می‌نویسی؟

    فلوز: اگر این فیلم فرضی تصویب بشه، من هم فرضا می‌نویسمش [می‌خنده]. دوست دارم فیلمـشو بسازم. فکر می‌کنم در اشل بزرگتر و وسعت بیشتر و همه این چیزها جالب بشه. ولی ما این تصمیم‌ها رو نمی‌گیریم. ما فقط مثل الیور تویست و کاسه‌اش می‌نشینیم.

    آیا ایده‌ای داری که چه شکلی خواهد شد؟

    فلوز: آره فقط به این خاطر که نمی‌خوام در وضعیتی باشم که با این جمله روبرو بشم "باشه تصویب شد، ولی می‌شه تا 4 هفته دیگه آمادش کنی؟" می‌خوام تا حدی بدونم که قراره چیکار کنم.



    بهترین داستان های شما در مورد پروسه ی انتخاب بازیگران چیه؟ اون ها چالش های بزرگ یا سورپرایز های خوب بودند؟

    جیکوبسن: انتخاب بازیگرا با رایان مورفی به عنوان همکار شبیه هیچی که تا حالا تجربش کرده باشم نبود. برای مثال، خیلی از بازیگرا واقعا می خواستن باهاش کار کنن و می دونستن که باهاشون درست رفتار می کنه. ولی اون همینطور تواناییشو داره که استودیو و شبکه رو مجبور کنه همشونو استخدام کنه. معمولا حرفایی مثه این می گیری " اوه، اون بازیگر خوب رو گرفتی ... خوبه ... حالا فقط بقیه ی بازیگرا رو انتخاب کن." ما همین طور فکر می کردیم که یه جایی اونا می گن که "بسه دیگه هر چی اول به ذهنتون اومد رو گرفتین (بازیگر ها)" ولی کاراکتری که خیلی انتخاب بازیگرش سخت بود کریس داردن بود. چون کلی از سیاه پوستا بودن که می گفتن "عمراً ... من نقش اونو بازی نمی کنم. ازش متنفرم" اینم نگم که از یه طرف باید یه کسی رو انتخاب کنم که به حدی کاریزماتیک و جذاب (سک/س/ی) باشه که آدم ازش خوشش بیاد و آدم واقعا بهش اهمیت بده ولی از طرفی دیگه به خودش اجازه بده که جانی کوچران (وکیل O.J) اونو بازیچه کنه. خیلی از بازیگرا میومدن و نمی تونستن انجامش بدن. اونا یا خیلی کاریزماتیک و آلفا بودن که نمی تونستن کسی باشن که در هم می شکنه و یا خیلی بتا بودن که نمی تونستن کسی باشن که آدم ازششون خوششون بیاد.

    فلوز: در بریتانیا آدم با کلی رفتار های افاده‌ای درباره بازیگرا روبرو میشه. و اگه اونا توی یه برنامه‌ی تلویزیونی بوده باشن اگه تو این برنامه بودن یا اون یکی همشون و شما می گید که "اوه نه، ما نمی خوایم اینا رو داشته باشیم." و اونا عالی ان، پس آدم مجبور میشه وارد یه جنگ بشه.

    روزنبرگ: من همیشه می دونستم که انتخاب بازیگر جسیکا جونز قراره یه چالش بزرگ باشه. دلیلش هم این بود که در کنار یه سری چیزای دیگه، شما باید به این باور داشته باشین که اون بزن بهادره. پس یه چیز ریزه میزه با دستای ریزه میزه نمی تونه این کارو بکنه. و بعد اون باید بازیگر دراماتیک خوبی هم باشه. و اون باید بتونه یه دیالوگ نیش دار رو هم تحویل بده. بازیگرای زن زیادی هستن که از لحاظ تکه های دراماتیک عالین ولی کمدی با اونا به قهقرا میره. [کریستن] ریتر همیشه به بالای لیست انتخاب بازیگر ما نزدیک بود چون اون حداقل می تونست یه دیالوگ نیش دار رو تحویل بده. و بعد من بازیشو توی Breaking Bad دیدم و این طوری بودم که "اوه، اون یه بازیگر دراماتیک خوبه و خارق العادس."

    اسماعیل: موقع تست بازیگری رامی [ملک، بازیگر نقش الیوت] یه آدم داغون عصبی بود – اون داشت می لرزید. اون دقیقا گفتش که فیلمنامه بهش اضطراب وارد کرده. و این که [تماشا کردنش] استرس زا بود. و من می گفتم که "نمی دونم، اون می تونه از پس این تست بر بیاد؟" و اون زمان ما حدود 100 نفر رو دیده بودیم. و درست نبود و [تست]سخنرانی "f— society" بود و اون به نظر تعلیمی اومد و منم گفتم که "این افتضاحه. ما باید به USA (شبکه ی پخش کننده ی سریال) زنگ بزنیم و کنسل کنیم چون این اصن خوب نیست." ولی بعد رامی فقط انجامش داد. من [هنوز] هم نمی دونم که این ها همه بخشی از شخصیت بوده یا نه. چیز دیگه ای که من دارم میگم اینه که، در همکاری با تلویزیون آدم نمی خواد یه عوضی رو انتخاب کنه به عنوان بازیگر. حالا هر چقدرم می خوان خوب باشن.

    و من تصور می کنم که همه ی افراد دور این میز در مقطعی یک عوضی رو به عنوان بازیگر انتخاب کردن.

    رایدلی: اوه آره. (می خندد)

    فلوز: و حتی اگه شما یه عوضی رو استخدام نکرده باشین، بعضیاشون تبدیل به عوضی می شن.

    ناکسان: این احتمالا غلط و جعلیه ولی یه داستانی هست که گفته می شد که Steven Bochco برای هر کدوم از شخصیت های تمام سریال هاش یه صحنه ی مرگ داشته و اگه یکی از بازیگرا به یه صورتی شروع می کرد به مسئله سازی که به سریال صدمه می زد، اونا رو صدا می کرد و درش میاورد و می دادش به اونا و گفت " اینو بخون". من همیشه به این فکر می کردم.

    چند نفر از شما به طور خاطره انگیزی چند تا از شخصیت ها رو کشتید. شما ترس داشتید از این که تماشاگرا چطور واکنش نشون می دن؟

    فلوز: مرگ متیو میره به عنوان یکی از بهترین جرم های تلویزیون زمان ما. (می خندد)

    روزنبرگ: من هیچ وقت بخاطر این تو رو نمی بخشم.

    فلوز: البته، نکته ی دوست داشتنی اینه که مخاطب به حدی به سریال باور داره که اونا فکر می کنن یه شخصیت فقط به این علت می میره که تو تصمیم گرفتی بکشیش – نه به این علت که بازیگر [Dan Stevens ] به شدت می خواد از سریال بیرون بره و یه تئاتری رو تو برادوی اجرا کنه، که این حقیقت ماجرا بود.



    تصور می کنم که شما رو سریال های دیگه هم در مقاطعی از زندگی و یا پروسه هاتون تحت تاثیر قرار دادن. کسی چیزی داره؟

    ناکسان: Hill Street Blues. من رفتم و این رو برای پروژه ای که روش کار می کردم دیدم و خدایا، پایلوت اون بی نظیره. NYPD Blue هم همینطور. من در مقطعی از زندگیم می خواستم یه درام پلیسی بسازم.

    اسماعیل: برای من The Twilight Zone. باعث میشه که شما خم بشید به سمت تلویزیون در حال تماشا کردنش. انگار تعریف دقیقی از "من می خوام بدونم بعدش چه اتفاقی میفته"ـه. و این منو به شوق می‌آورد.

    فلوز: برای من، تلویزیون یعنی درگیر شدن با شخصیت ها. این برای من کافی نیست که هر هفته یه سری داستان جدید داشته باشم، مثل یه فیلم کوتاه . من فیلم ها رو دوست دارم، ولی یه چیزی در مورد روایت طولانی [که تلویزیون ارائه میده] هست ،در روز هایی که ER و The West Wing پخش می شد، اونا دوباره کشف کردن که آدم می تونه رابطه ای رو با شخصیت های تلویزیونی داشته باشه که توی سینما به دست نمیاد. و اغلب [داستان های] بالغ تری هستن و آدم یه زن قدرتمند رو توی تلویزیون خیلی بیش تر از سینما می بینه.

    ناکسان: هر چند من می گم که اکثر سیاست های جنسیتی [خالق West Wing آرون] سورکین خیلی عقب مونده ان. من مشکلای اساسی ای با بحثای جنسیتی اون دارم.

    رایدلی: ولی غیر از اون، سریال خارق العاده بود.

    ناکسان: نه، اون خارق العاده ست، خارق العاده. من داشتم با یکی از دوستام همینجوری صحبت می کردیم که [چون که] من یه حساسیتی و وسواسی در مورد The Newsroom دارم. من اداهاشونو در میارم و همه چی. و من این کارو برای دوستم کردم چون اون بهم گفته بود که میشناستش (آرون سورکین را) و شاید ما با هم بتونیم بریم به شام. و من همه ی این کارا رو انجام دادم و آخرش اون گفت "اوه خدای من، اون عاشقت میشه." (می خندد) که یه صحنه از The Newsroom هستش.



    کدوم شخصیت توی سریال هاتون بیشتر شما رو معرفی می کنند؟

    اسماعیل: الیوت، همه جوره. اون یه نسخه ی آشکار از خودمه. من چیزی رو که می دونستم نوشتم چون خیلی از جزئیات زندگی او و تنهایی هاش مسائلی بودن که من تقریبا کل زندگیم باهاشون دست و پنجه نرم کردم. می دونم، من بدبخت.

    ناکسان: من می خواستم بگم ماری [در UnREAL] که از پشت بوم پرید پایین. (می خندد)

    فلوز: من فکر می کنم ذره هایی از ما توی همه ی شخصیت هایی که نوشتیمشون هست، به خصوص وقتی که ما اونا رو توی معضلاتی قرار میدیم که خودمون هم در چیزی شبیهش زندگی کردیم.

    اگر هر کدوم از شما قرار بود دوربین هارو به سمت خودتون بچرخونید و یک سریال اتوبیوگرافی بسازید، خلاصه یه خطی یا عنوان این کار چی خواهد بود؟

    اسماعیل: Mr. Robot . (می خندد)

    ناکسان: منم یه ذره شبیه سم ـم .اسمش میشه Gir.lf.riends' Guide to Divorce.

    رایدلی: در مورد یه پیرمرد سیاه پوست 50 ساله می شد که تو هالیوود می نویسه. عناوین چندان تخصص من نیستن. از قضا، شما می دونین عنوان اصلی American Crime که من با اون پیش شبکه رفتم چی بود؟

    ناکسان: American Crime Story ؟

    رایدلی: نه، اسمش بود The People Vs . اونا گفتن: "این خیلی ناشناخته و مرموز ـه. American Crime چطوره؟" این دو تا سریال نمی تونن از همدیگه جدا شن.

    روزنبرگ: محتوای مال من در مورد شکست می بود – من بیشتر از همه ی شماها روی هم، اخراج شدم. اگه من یه مرد سفیدپوست بودم، احتمالا یه ذره شکست می خوردم به نسبت الان تا این که یه کار خوب و بزرگ انجام بدم.

    فلوز: اسم مال من احتمالا Uphill (سربالایی) می بود. من تا 50 سالگی هنوز به هیچ جایی نرسیده بودم.

    جیکوبسن: من احتمالا There's Gotta Be a Pony in Here Somewhere (باید یه پونی [اسب کوتاه] این اطراف باشه) رو انتخاب می کردم. (اشاره به یه جوک داره که یه بچه تو روز کریسمس پای درخت بجای هدیه، مدفوع اسب پیدا می‌کنه ولی چون خیلی خوشبین‌ـه شروع می‌کنه با بیل کندن و وقتی پدر و مادرش می‌بیننش میگه با این همه مدفوع باید یه پونی این اطراف باشه)


  6. #64
    جمله مورد علاقه ندارد
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    ارسال ها
    1,354
    سپاس
    16,112
    از این کاربر 30,047 بار در 1,455 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : ..:: میزگرد هفتگی TvWorld ::..

    لازم دیدم به عنوان شروع کننده ی طرح خدمت دو دوست عزیز برسم و مراتب تشکر خودم رو ازتون به جا بیارم..اول اینکه خیلی ممنون که تاپیک این حقیر رو شایسته ی ادامه دادن دیدید, و دوم ازتون ممنونم که بااین ذوق و علاقه تصمیم دارید ادامه ش بدید...خیلی ها ازین حرکتتون خوشحال میشن.. تاپیکتون خیلی عالیه..دستتون دردنکنه.

  7. 18 کاربرِ زیر از anzalichi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 7 از 7 اولیناولین ... 567

موضوعات مشابه

  1. تیم ترجمه ی TvWorld | آنچه شما خواسته اید
    By Mikado in forum پیشنهادات ,اصول و برنامه های تیم ترجمه TvWorld
    پاسخ ها: 4
    آخرين ارسال: 03-15-2014, 11:04 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.