Stand up Comedy | بحث و تبـــادل‌نظر درباره استندآپ کمدی

[Amin03]

حالا که استندآپ داره آروم آروم توی انجمن طرفدار پیدا می‌کنه وقت اونه که از ترجمه صرف فراتر بریم. شماتوی این تاپیک می‌تونید درباره‌ی استندآپها و کمدین‌های مورد علاقه‌ـتون حرف بزنید، اخبار کارهای جدیدشون رو بذارید و اونا رو به دیگران معرفی کنین. کارهای کمدین‌ها رو می‌تونید توی یوتیوب ببین و از تورنت بگیرین. اکثرا استندآپ‌ها زیرنویس انگلیسی ندارن به‌خاطر همین نمی‌شه ترجمه‌ـشون کرد اگر کار خوبی پیدا کردین که زیرنویس انگیسی هم داره می‌تونی اسم کار و لینک زیرنویس‌ـش رو برای من یا اشکان (Chandler Bing) پیام خصوصی کنین. لطفا و حتما توی این تاپیک لینک دانلود یا زیرنویس نذارین. لطفا به سلیقه‌ی هم احترام بذارین و به هم نپرین

[wlh]

█ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ Robin Williams : The Weapon of Self-Destruction █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ I Kinda Like It When A Lot of People Die █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ گفته شده به علت فــــشار و اســـــترس ناشی از کار به مواد مخدر و الکل رو آورده، جست وخیز این مرد مـــــسن روی ســـــن رو ببینید، مطالبی که راجع به سخت ترین مسائل و سیاست های روز آمریکاست رو گوش بدید ببینید چقدر سخته کنار هم اینا رو قرار بدید و باز هم مخاطب رو کف زمین پخـــــش کنید. بی نظیر بود این برنامه ای که ازش دیدم ترجمه بچه های خودمون رو نــــــــــگا خدایی دم اطلاعاتتون گرم. ما که لذت بردیم ورود ایده های جدید از افراد جدید رو هم به دریچه مغزمـــــــــــــون نمی بندیم کلا از همه ببینید مخصوصا استندآپ رو. █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ استاد کلام، 22 قسمته این استندآپش باورتون میشه یعنی 22 موضوع رو به هم وصله میکنه مرتبط نگه میداره و میخندونه . 10 فرمانش که عالی بود قبلا دیدم ولی با جریان استندآپ حرکت کردن و گرفتن مود های مختلف این پیرمرد هیچی از لذت آخرین روتین این اجراش کم نکرد. در واقع همین قسمت بود که توی پیج استندآپ فا دیدم و افتادم توی این دنیای زیبا، سیاه، مسخره، جدی، فلسفی و ساده. اگه خواهان گذراندن یک ساعت مفرح هستید واقعا از دست ندید. مقایسه ای بین این استند آپ و قبلی ارزش هنری استندآپ قبلی رو برام اثبات کرد. █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █

[Julie]

Jimmy Carr: Funny Business 2016 جیمی کار خیلی متفاوت از استند آپاییه که معمولا می‌بینم، توی جکاش مسائل دارک خیلی کمتر دیده میشه و در عوض تا دلتون بخواد شوخی با کلمات و مخاطبین داره. یه قسمتی از کمدیش رو همیشه به خوندن جکای کوتاه یا تبلیغات و ... اختصاص میده که خیلی باحال و دوست داشتیه. لهجه بریتیش و فاز گی طوریش هم جای خودش خنده داره. Louis C.K.: Chewed Up این یکی از کارای فوقالعاده لویی که جا مونده بود و ندیده بودمشه، تو این استند آپ راجب زندگی واقعی یه آدم لیزی و چاق آمریکایی صحبت می‌کنه. اینکه تو بچگیش داده سگش غذا رو ار رو ... ـش لیس زده و کلی کثافت کاری‌های دیگه که فقط از لویی بر میاد تو اجراهاش راجبش حرف بزنه. تفاوت کار لویی با بقیه اینه که یه قسمت دارک هیجان انگیزی ته همه حرفاش هست که خیلی خوبه. فاز سریالشم به همین دلیل دوس داشتم.

[Julie]

Joe Rogan - Triggered 2016 خب برای اولین بار یه کار از جویی روگان انتخاب کردم و دیدم، دغدغه‌ها و اکت خوبی داره، به نکات جالبی اشاره می‌کنه. جوکش در مورد بروس جنر رو خیلی خوب اجرا کرد. یه جا در مورد کاخ سفید و کسی که تونسته بود تو دوره اوباما وارد کاخ سفید بشه صحبت می‌کنه که خیلی خوبه اونم. اگه دنبال یه ساعت تفریح خوب هستید پیشنهاد می‌کنم این استند آپ رو از دست ندید.

[Tommy_shelby]

از جو روگن این رو ببینید به توانایی کمدیاییش :دی پی میبرین :

https://m.youtube.com/watch?v=-tpPZ74AdpI

[wlh]

واقعا مگه خنده دار تر از این بشر داشتیم ؟ چیه این استندآپ ـِش! دو ساعت تموم روده بُر کف زمین پهنی خدایی. به هر موضوعی بگید سرک میکشه از سیاست روز آمریکا تا جنگ بعد از 11 سپتامبر ریز ترین جزئیات استفاده از داروهای مختلف، تیکه های ماریجوانا ـییش چقدر سنگینه مگه رو دست این بشر توی اکت روی سن استندآپ داریم؟ یعنی با دیدن این احترامم برای اون استندآپ ریچارد پرایور میلیون فرسنگ کاهش پیدا کرد. بعد پایان استندآپ انگار از توی استخر بیرون اومده، هر چی آب خورده بود رو به تعریق تبدیل کرد. آخرش اگه تونستید خودتون رو کنترل کنید و از خنده کف بُر نشید. احترامم برای این مرد بعد از دیدن این کار بسیار بیشتر شده یعنی ناجور دوستش دارم و این استندآپ تا الان بهترینه برام و تامام. پ.ن: زیاد جدی نگیرید من کلا جو گیرم و بیشتر کارهای معروف رو ندیدم

[wlh]

خب داستان سرایی میکنه توی این استندآپ یعنی هر چیزی که میگه با برنامه و پلن مشخص داره پیش میره، حین برنامه اصلیش یه داستانای کمدی هم میگه و در آخر همه اشون به هم وصل میشن و اینجاست که هنر این مرد 22 ساله به رخ کشیده میشه. واو، 1983 یعنی هنوز به دنیا نیومده بودم چقدر غم انگیزه که هنوز بعد از دیدنش غرق در لذت و شادی ام. به نظرم تنها دوای افسردگی و گوشه گیری دیدن همین برنامه های این شکلی هست، شوری که در آدم بوجود میاره قابل گفتن نیست. حالا یه مقایسه ای بخوام بکنم با چند تا استندآپی که دیدم، می تونم بگم که جورج کارلین فیلسوف ـیه که ردای کمدین تنش کرده تا راه رو نشونمون بده (دوست داشتم می گفتم پیغمبر کمدین هاست ولی یه فحشی ازش می خوردم پس تو پرانتز گفتم که ناراحت نشه)، پرایور انسان کمدین ـیه و تلاش زیادی براش کرده، رابین ویلیامز هنرمنده به تمام معناست و بسیار، از پلشتی های اطرافش زجر میکشیده به خاطر همین رو آورد به کمدی به نظرم اصلا دنیا براش کوچیک بوده ولی همین که توی قلب یه نفر هم باشه یعنی زنده اس، اما برسیم به موضوع این پست و مردی که می خوام راجع بهش صحبت کنم، بی نظیر بود این استندآپ، روح آدم رو جلا میداد، قبلا راجع به کارلین گفتم که سرعتی جوک هاش رو میزنه تو صورتت ولی این ادی خان هم دست کمی نداره، هر چند ارادتم به کارلین دنیای دیگه ایه. تیکه های جالب کم نداشت، چون به پیشنهاد ژولی بود یه یادی هم از کامنت اون بکنم و تیکه خرگوش و خرس. نمی دونم چرا ولی بعد از جریان دوربین یه خوره ای افتاد توی ذهنم که بگردم، عکسها رو پیدا کنم و در کمال ناباوری دیدم دوستان دیگه ای هم بودند که این تلاش مذبوحانه رو انجام دادند و نتیجه ای نگرفتند+++. خاصیت یه کپچری اینه که هیچوقت نا امید نمیشه پس خودم دست به کار شدم و ...

پ.ن: ف.ک د ـِ Bald گای

[Raylan Givens]

اسم اولین بمب‌گذار «مرکز تجارت جهانی» رمزی یوسف بود. و همه فکر می‌کردن ما با هم نسبت داریم، از جمله خودم. مردم کم‌کم رفتن روی مخُ‌ـم، به‌م می‌گفتن من تروریست‌ام و از این مزخرفات. یه پسره متقاعدم کرد که با بن‌لاندن نسبت دارم. باهاش دعوام شد، برگشت گفت: «تو خاورمیانه‌ای هستی». و من برگشتم گفتم: «نه، پسر، من مصری‌ام. مصر توی آفریقاست. من سیاه‌پوست‌ام»

سؤالاتی که وقتی با طرف آشنایی نداری، می‌پرسی، شگفت‌انگیزه. ملت به محض این‌که می‌فهمن من مسلمان‌ام، سؤالات دیوانه‌وار می‌پرسن. «چرا اون‌ها رو مجبور می‌کنید اون رو بپوشن؟». من برمی‌گردم می‌گم: «کی‌ها؟». این زنه برمی‌گرده می‌گه: «من خاورمیانه بودم. خیلی گرم بود. بیرون 100 درجه بود، و این زنه مجبور بود روسری سر کنه، و داشت عرق می‌کرد. چرا مجبورـش می‌کنید اون رو سرـش کنه؟». من برگشتم گفتم: «خیلی‌خب، اولاً، خاورمیانه بودی. 100 درجه نبود، اون‌ها از سانتی‌گراد استفاده می‌کنن. شاید 30 درجه بود. اگه 100 درجه بود، آب می‌شدی». یه طرف قضیه هم اینه که، حالا چون یه چیزی برای تو قابل‌درک نیست، به این معنا نیست که ظالمانه‌ست. من ژانویه توی نیویورک سر قرار بودم. 7 درجه بود... فارنهایت. زنی که باهاش بودم یه لباس خیلی کوتاه پوشیده بود. می‌دونی، می‌خواست قشنگ به نظر برسه. و از ماشین پیاده شدیم، دو بلوک فاصله داشتیم. و اون برگشت گفت: «چی؟ این‌همه راه رو پیاده بریم؟» و من گفتم: «آره، بجنب. زود باش، سریع». و اون لرز کرده بود، ولی نمی‌تونست خیلی تند راه بره چون پاشنه‌هاش سرعت‌ـش رو گرفته بودن. توی چشم‌هاش نگاه کردم و این وحشت رو توی صورت‌ـش دیدم. و خیلی سردش بود. تنها چیزی که به فکرـم می‌رسید این بود که: «گُه بگیرن. چرا مجبورـتون می‌کنن اون رو بپوشید؟»

Ramy Youssef: Feelings

سبک‌ـش خیلی شبیه به جراد کارمایکل‌ـه. همون‌قدر آروم. تعجبی نداره با هم رفیق هم هستن :دال

[mehrdad_dvd]

[QUOTE=Raylan Givens;251422][TABLE="width: 500, align: center"]
سؤالاتی که وقتی با طرف آشنایی نداری، می‌پرسی، شگفت‌انگیزه. ملت به محض این‌که می‌فهمن من مسلمان‌ام، سؤالات دیوانه‌وار می‌پرسن. «چرا اون‌ها رو مجبور می‌کنید اون رو بپوشن؟». من برمی‌گردم می‌گم: «کی‌ها؟». این زنه برمی‌گرده می‌گه: «من خاورمیانه بودم. خیلی گرم بود. بیرون 100 درجه بود، و این زنه مجبور بود روسری سر کنه، و داشت عرق می‌کرد. چرا مجبورـش می‌کنید اون رو سرـش کنه؟». من برگشتم گفتم: «خیلی‌خب، اولاً، خاورمیانه بودی. 100 درجه نبود، اون‌ها از سانتی‌گراد استفاده می‌کنن. شاید 30 درجه بود. اگه 100 درجه بود، آب می‌شدی». یه طرف قضیه هم اینه که، حالا چون یه چیزی برای تو قابل‌درک نیست، به این معنا نیست که ظالمانه‌ست. من ژانویه توی نیویورک سر قرار بودم. 7 درجه بود... فارنهایت. زنی که باهاش بودم یه لباس خیلی کوتاه پوشیده بود. می‌دونی، می‌خواست قشنگ به نظر برسه. و از ماشین پیاده شدیم، دو بلوک فاصله داشتیم. و اون برگشت گفت: «چی؟ این‌همه راه رو پیاده بریم؟» و من گفتم: «آره، بجنب. زود باش، سریع». و اون لرز کرده بود، ولی نمی‌تونست خیلی تند راه بره چون پاشنه‌هاش سرعت‌ـش رو گرفته بودن. توی چشم‌هاش نگاه کردم و این وحشت رو توی صورت‌ـش دیدم. و خیلی سردش بود. تنها چیزی که به فکرـم می‌رسید این بود که: «گُه بگیرن. چرا مجبورـتون می‌کنن اون رو بپوشید؟»[/JUSTIFY][/TD]
چه قیاس مع الفارق مزخرفی!!!!! چه مغلطه تابلویی...و چه ...شعری
تو استند آپ درسته که طرف هرچی دلش میخواد میاد میگه و خب یه مونولوگ یکطرفه هست اما تو همین استندآپ ها من خیلی وقتها مفاهیم خیلی خیلی عمیق رو شنیدم که واقعا تکان دهنده بود که چه طور تا الان کسی از این زاویه و نگاه مطرح نکرده بود یا خودم بهش توجه نکرده بودم.
مفاهیمی که تو کارهای جرج کارلین و جیم جفریز و بیل بور یا کریس راک و دیو چپل و ... بارها دیدم..الان این نقل رمی یوسف خان استدلال و جواب بود؟؟

[125yahel]

[QUOTE=mehrdad_dvd;251426]

[TABLE="width: 500, align: center"]
سؤالاتی که وقتی با طرف آشنایی نداری، می‌پرسی، شگفت‌انگیزه. ملت به محض این‌که می‌فهمن من مسلمان‌ام، سؤالات دیوانه‌وار می‌پرسن. «چرا اون‌ها رو مجبور می‌کنید اون رو بپوشن؟». من برمی‌گردم می‌گم: «کی‌ها؟». این زنه برمی‌گرده می‌گه: «من خاورمیانه بودم. خیلی گرم بود. بیرون 100 درجه بود، و این زنه مجبور بود روسری سر کنه، و داشت عرق می‌کرد. چرا مجبورـش می‌کنید اون رو سرـش کنه؟». من برگشتم گفتم: «خیلی‌خب، اولاً، خاورمیانه بودی. 100 درجه نبود، اون‌ها از سانتی‌گراد استفاده می‌کنن. شاید 30 درجه بود. اگه 100 درجه بود، آب می‌شدی». یه طرف قضیه هم اینه که، حالا چون یه چیزی برای تو قابل‌درک نیست، به این معنا نیست که ظالمانه‌ست. من ژانویه توی نیویورک سر قرار بودم. 7 درجه بود... فارنهایت. زنی که باهاش بودم یه لباس خیلی کوتاه پوشیده بود. می‌دونی، می‌خواست قشنگ به نظر برسه. و از ماشین پیاده شدیم، دو بلوک فاصله داشتیم. و اون برگشت گفت: «چی؟ این‌همه راه رو پیاده بریم؟» و من گفتم: «آره، بجنب. زود باش، سریع». و اون لرز کرده بود، ولی نمی‌تونست خیلی تند راه بره چون پاشنه‌هاش سرعت‌ـش رو گرفته بودن. توی چشم‌هاش نگاه کردم و این وحشت رو توی صورت‌ـش دیدم. و خیلی سردش بود. تنها چیزی که به فکرـم می‌رسید این بود که: «گُه بگیرن. چرا مجبورـتون می‌کنن اون رو بپوشید؟»[/JUSTIFY][/TD]
چه قیاس مع الفارق مزخرفی!!!!! چه مغلطه تابلویی...و چه ...شعری
تو استند آپ درسته که طرف هرچی دلش میخواد میاد میگه و خب یه مونولوگ یکطرفه هست اما تو همین استندآپ ها من خیلی وقتها مفاهیم خیلی خیلی عمیق رو شنیدم که واقعا تکان دهنده بود که چه طور تا الان کسی از این زاویه و نگاه مطرح نکرده بود یا خودم بهش توجه نکرده بودم.
مفاهیمی که تو کارهای جرج کارلین و جیم جفریز و بیل بور یا کریس راک و دیو چپل و ... بارها دیدم..الان این نقل رمی یوسف خان استدلال و جواب بود؟؟

موافقم استدلال بسیار ضعیفی بود

[Julie]