برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 از مجموع 7

Threaded View

  1. #1
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    ارسال ها
    510
    سپاس
    16,133
    از این کاربر 12,950 بار در 502 پست سپاس گزاری شده

    trash H


    من Steve Ember هستم به همراه Faith Lapidus.امروز ما میخواهیم در مورد مارلون براندو صحبت کنیم.نقد ها و صحبت های زیادی از این بازیگر بزرگ تاریخ سینما شده.و خیلی از بازیگرها بودند که گفتند سبک بازیگریشون به شدت تحت تاثیر او بوده و گفتند که دیگه هیچ شخصیت دیگه ای شبیه او به سینما نخواهد اومد.اما وقتی که او در سال ۲۰۰۴ در سن ۸۰ سالگی فوت کرد نتونست هیچ خدمت دولتی شایان توجهی رو انجام بده.خواهر بازیگر او Jocelyn Brando گفته بود که او ازهر حادثه و پیش امدی عمومی که جلب توجه کنه متنفر بوده ودرعوض با خانواده اش مراسم خصوصی کوچکیش رو برگزار میکرد و بیشتر دوست داشته تا در بین اونها باشه.وقتی که براندو زنده بود به دنبال جلب توجه در نزد عموم نبود و به شدت از خانواده ای که داشت محافظت میکرد.اما او یک ستاره ی جهانی و بزرگ بود.ترکیبی از زندگی شخصی فاجعه امیز و سیاسی او باعث این شد که او در اخبار به شکل خاصی مورد هدف شبکه ها و روزنامه ها قرار بگیره.مارلون براندو در الاباما بدنیا اومد در شهر نبراسکا در سال ۱۹۲۴.پدر مارلون اسم خودش رو بر روی پسرش گذاشت(اسم پدر مارلون براندو هم مارلون بوده)اما بقیه خانواده او رو با اسم Bud صدا میکردند.پدر او یک فروشنده بود.مادر او Dorothy یک بازیگر تیاتر محلی بود و براندو از خواهر دیگه اش دو سال بزرگتر بود.


    مارلون براندو در دوران بچگیش انسان خوشحال و شادی نبود.پدر و مادر او الکل زیادی رو مصرف میکردند و اغلب هم با هم در گیر بودند و زد وخورد میکردند.Dorothy شوهرش رو مقصر این میدونست که باعث شده تا نتونه او در زمان بازیگریش پیشرفت خاصی رو بکنه.مارلون براندو پدر هیچ موقع رابطه خوبی رو با پسرش نداشت.در کتاب زندگیش مارلون گفته که پدرش در دوران بچگی هیچ کار خوبی رو براش انجام نداده تا بتونه اونرو خوشحال کنه.خانواده براندو در زمانی که مارلون جوان بود خیلی جای زندگی خودشون رو عوض میکردند.پدر و مادر او خلاصه وقتی که او ۱۱ سال داشت از هم جدا شدند.اما بعد از ۲ سال وقفه دوباره راضی به زندگی با یکدیگر شدند.مارلون جوان همیشه در مدرسه ازار میدید و از بودن در مدرسه رنج میکشید.پدرش تصمیم به اینکار گرفت که او رو به مدرسه ای نظامی در مینستوتا بفرسته.مارلون در اون مدرسه هم درست رفتار نمیکرد.اما در اونجا بود که تونست پیدا کنه پشتیبانی برای علاقه اش که تیاتر بود.معلم نمایشش بهش اصرار کرد که یک نقشی رو در اونجا بازی کنه و او اینکار رو انجام داد.اما او رو از مدرسه به سبب مشکلاتی رو که بوجود اورده بود اخراج کردند.
    مارلون(انگار که پسر خاله ام هستش)به نیویورک نقل مکان کرد وقتی که تنها ۱۹ سال داشت.او به یک کلاس بازیگری رفت که مدرسه ی جدیدی با پژوهش های جمعی بود.و یکی از معلم های او هم Stella Adler بود.کسی که استایل متد بازی واقع گرایانه رو ایجاد کرد وهمچنین اونرو به خوبی به دیگران اموخت. متد درس به این شکل بود که چطور اونها افکارشون و احساساتشون رو در زمان های درستی, بتونند که,به کار ببرند و همچنین بخوبی بشناسند,کاراکتری رو که میخواهند بازی کنند.

    مارلون براندو خیلی سریع و راحت متد رو یاد گرفت.خیلی از منتقدان میگند که,احتمالا او بزرگترین بازیگر برای این سبک بوده برای همیشه و تا ابد.....که البته این,با کمک یکی از مشهورترین هنرپیشه های زن میسر شده بود,به این خاطر که,او بود که این توانایی خدادای رو برای اونها اشکار کرد و همچنین به راه درستی هدایتشون کرد.Stella Adler میگفت که درس دادن به مارلون براندو مثل این میمونه که یک ببر رو بخوای بیاری به مدرسه ای در جنگل.مارلون خودش رو برای بازی کردن اماده میکرد که موفق شد پس از چندی یک نقش اصلی رو در برادوی در سال ۱۹۴۷ بگیره,درست هم در سن ۲۳ سالگی. او تعریف و تمجید های زیادی رو دریافت کرد برای بازی قدرتمندش که در نقش Stanley Kowalski با کارگردانی Tennesses Williams در تئاتری با نام A Streetcar Named Desire بود.حتی شهرتش بیشتر شد وقتی که تنوست نقش مشابهی رو بازی کنه برای ورژن سینمایی این تئاتر که در سال ۱۹۴۹ ساخته شد,که براندو در اون,نقش یک مرد کارگر عصبانی رو بازی می کرد.خواهر زنش کسی بود به اسم بلانچ که اومده بود ملاقات بکنه اونها رو در نیواورلئانز,لوئیزیانا.خانو اده بلانچ افراد پولدار و مالکی بودند اما انها تمام داراییشون رو از دست داده بودند.و همین باعث شده بود که بلانچ از نظر فکری نامتعادل و مشکل دار بشه.استنلی رفتار نامهربانانه با بلانچ داشت و بهش توهین میکرد. براندو برای بازی در فیلم اتوبوسی به نام هوس علی رغم بازی خوبش نتوست برنده جایزه اسکار بشه.
    Streetcar دومین فیلم براندو میباشد که باعث نامزد شدن اسکار او در رشته ی بازیگری شد.او بعد از بازی در ۲ فیلم تونست نامزدی اسکار رو کسب کنه که میتونه خیلی خوب باشه.
    در سال۱۹۵۲ او در نقش رهبر انقلابی اهل مکزیک با نام Emiliano Zapata درفیلم Viva Zapata بازی کرد. البته در همون سال او نقش Marc Antony درJulius Caesar رو هم بازی کرد.
    مارلون براندو تا سال ۱۹۵۴ نتوست برنده اسکار بازیگری بشه تا اینکه فیلم دربارانداز ساخته شد. بسیاری از منتقد ها نظر مثبتشون بر روی بازی زیبای او در این فیلم بود.کارگردان فیلم الیا کازان نظرش این بود که بازی او یکی از بهترین ایفای نقش های تاریخ سینما بوده. براندو در نقش Terry Malloy بازی کرد که یک بوکسور ناموفق و شکست خورده بود.او از سازماندهی رهبران تبهکارها اگاهی داشت که شامل برادرش چارلی هم میشد.برادرش باعث شد که اون در یک مسابقه ی بوکس ببازه تا چارلی بتونه به هدفشون که بدست اوردن پول بیشتر از قمار بود برسه.مارلون تونست برای این فیلم که دربارانداز نام داشت برای اولین بار جایزه اسکار رو کسب کنه.
    براندو تقریبا در ۴۰ فیلم بازی کرده. و برای این فیلم ها ۸ نامزدی اسکار رو تونسته بدست بیاره.در این فیلم ها,او در نقش مترجم ژاپنی, یک افسر نازی ارتش المان و پدر سوپرمن به ایفای نقش پرداخته.او حتی در یک فیلم موزیکال با نام Guys and Dolls اواز هم خونده.


    زندگی واقعی او هم مثل تمام کاراکتر هایی که بازی کرد رنگارنگ بود. و زندگی عاشقانه ویژه و پرکاری رو داشت.او با Anna Kashfi هنرپیشه زن در سال ۱۹۵۵ ازدواج کرد.که بعد از چند ماه از این ازدواج بود که او صاحب یک پسر به نام کریستین شد.که البته انا و مارلون بعد مدت کوتاهی زندگی با هم از هم جدا شدند. در سال ۱۹۶۰ او با یک هنرپیشه ی امریکایی-مکزیکی با نام Movita Castenada ازدواج کرد.که اون هم با دو بچه دوام زیادی پیدا نکرد.سال جدایی این دو از هم ۱۹۶۲ بود.در همون سال براندو با یک هنرپیشه زن اهل تاهیتی به نام Tarita اشنا شد که منجر به ازدواجشون شد.اونها با دو بار دیدن همدیگه در فیلم Mutiny On the Bounty عاشق هم شده بودند. ازدواج براندو با Tarita نزدیک به ۱۰ سال به درازا کشید.اما عشق او به جزیره تاهیتی هیچ موقع پایان پیدا نکرد.پس در سال ۱۹۶۶ یک جزیره ی کوچک رو در نزدیکی تاهیتی خرید.براندو زمان خودش رو بین جزیره اش در تاهیتی و خونش در کالیفرنیا طوری تقسیم کرده بود تا بتونه اوقات فراغتش را به راحتی در جزیره خودش زندگی کنه و در اونجا به استراحت بپردازه.
    منتقدان میگند که براندو برای کار در فیلم Mutiny On the Bounty رنج و سختی زیادی رو کشید و عوامل فیلم رو خیلی اذیت کرد. که اینکار او باعث شد که کارگردان ها و تهیه کننده های هالییودی این موضوع رو براش مطرح کنند که کار کردن با او بسیار سخت و مشکل میباشد. اما براندو در سال ۱۹۷۲ دچار تغییرات اساسی شد بود,درست در زمانی که او,خودش رو برای بازی در فیلم پدر خوانده اماده میکرد,در ابتدای تولید فیلم,استودیو تولید کننده علاقه ای به همکاری با او در این فیلم نداشت,اما کارگردان فرانسیس فورد کاپولا اونرو قسمتی جدایی ناپذیر از چیزی که میخواست بسازه میدونست.پدر خوانده تقدیر های مخصوصی رو از منتقدان دریافت کرد و موفقیت مالی عظیمی رو هم کسب کرد.و براندو برای بازی چشمگیرش در نقش ویتو کورلیونه که رییس قدرتمند یک سازمان تبهکاری در نیویورک بود ستایش ویژه ای رو از عموم دریافت کرد.مارلون تونست که اسکار رو برای بازی در فیلم پدرخوانده ببره.اما از گرفتن جایزه امتناع ورزید پس دختر بچه ای رو با نام Sasheen Littlefeather فرستاد تا به جاش در مراسم اکادمی اسکار صحبت بکنه.اون دختر گفت که براندو نمیتونه تو این مراسم شرکت کنه و همچنین این جایزه رو نمیتونه قبول کنه به این خاطر که راه و روشی که فیلم های امریکایی در پیش گرفتند نابودی هنر و تاریخ بومی های امریکایی میباشد.جمعیتی که در اون مراسم بودند اصلا از این سخنرانی خوششون نیومد.اما تعدادی از کارشناس ها معتقد بودند که این حرکت میتونه تغییراتی رو ایجاد بکنه تا دیگه تو فیلم های امریکایی اینگونه با سرخپوستان امریکایی برخورد نشه و اونها رو به این شکل نمایش ندهند.مارلون براندو همچنین به فعالیت خودش درجنبش راست مدنی ادامه داد.او در مقابل نژاد پرستی ایستاد و صحبت هایی رو در مورد مبارزه با نژاد پرستی انجام داد که خیلی از اوقات موفق هم بود.
    دو حادثه فاجعه امیز و ناراحت کننده برای خانواده براندو در خلال این سال ها بوجود اومد.
    در سال 1990 پسرش کریستین به یک مرد اهل تاهیتی در خونه شون درکالیفرنیا شلیک و باعث مرگ او شد.کسی که کشته شد Dag Drollet دوست پسر دختر براندو بود( Cheyenne ).کریستین براندو گفت که این حرکت و کشته شدن این فرد یک تصادف بوده.او برای این مرگ گناهکار شناخته شد و نزدیک به ۵ سال رو در زندان بسر برد. در خلال محاکمه ی او,مارلون براندو با دادگاه صحبت کرد و گفت که خودش و Anna Kashfi (مادر او)دیگه هیچوقت خودشون رو به عنوان پدر و مادر کریستین قبول نخواهند کرد.همچنین او از خانواده ی مقتول عذر خواهی کرد و گفت که امیدوار هست پسرشون جایگاه اسوده ای رو در اون دنیا داشته باشه.
    اما دومین اتفاق ناگوار برای خانواده براندو خودکشی دختر او( Cheyenne ) در سال ۱۹۹۵ بود.Cheyenne دارای مشکلات ذهنی فراوانی بود بطوریکه دائم با این مشکلات دست و پنجه نرم میکرد و دچار افسردگی شدیدی شده بود مخصوصا بعد از اتفاقی که برای دوست پسرش افتاد.(قتل دوست پسرش توسط برادرش) مارلون براندو هیچ صحبت و اظهار نظر عمومی در مورد مرگ دخترش انجام نداد. اما گفت که خودش رو مسئول این قضیه میدونه. و حتی در مراسم خاکسپاری دخترش در تاهیتی حضور هم نداشت.
    بعد از گذشت ۹ سال,او در بیشتر از ۴ فیلم کار کرد,که بعضی از اونها هم نقش های خیلی کوتاهی بودند که او,درش به ایفای نقش پرداخت.
    اما تاثیری که مارلون براندو, در فیلم های امریکایی گذاشته,غیر قابل انکار و بسیار عظیم میباشد....... وقتی که مارلون براندو مرد,خیلی از بازیگرها اظهار تاسف شدیدی رو کردند و یکی از اونها در انم زما گفت که:او بهترین بود.

    ترجمه شده از سایت www.manythings.org

    جملاتی رو که دیگر بزرگان در مورد او گفته اند:
    حاضرم همه چیزم را بدهم که مارلون براندو باشم . خیلی به استعدادش غبطه می خورم " برایم خیلی تکان دهنده است ( وودی الن – 1989 )
    هر کسی از هم نسلهای من بگوید که از مارلون " تقلید نکرده " دروغ می گوید ( جیمز کان – 1975 )
    من مارلون براندوی نسل خودم بودم ( بت دیویس – 1989 )
    به نظر من وقتی بخواهد خوب باشد " کسی بهتر از او نیست ( هنری فاندا – 1981 )
    وقتی که براندو را در صحنه مشهور تاکسی در فیلم بارانداز می بینید " هنوز هم نفس گیر است ( انتونی هاپکینز – 1980 )
    همه چیزش کامل است . به همین دلیل است که او ماندگار شده . وقتی برای اولین بار فیلم " در بارانداز " را دیدم - نمی توانستم تکان بخورم . نمی توانستم سالن سینما را ترک کنم . هرگز مثل او ندیده بودم . نمی توانستم باورش کنم ( ال پاچینو – 1979 )
    اصلا لازم نبود کارگردانی کنم . صحنه تاکسی ( در بارانداز ) خیلی خوب نوشته شده بود و انها ( براندو و راد استایگر ) هم خیلی خوب درکش کرده بودند . ولی براندو ؟ خیلی باهوش بود " همه چیز را می دانست . خیلی باهوش تر از من بود – واقعا باهوش . او باعث شد که فیلمهایم خوب از اب دربیایند . من کمکش کردم ولی او هم خیلی به من کمک کرد .(الیا کازان – 1983 )
    براندو یکی از بهترین بازیگرانی است که داشته ایم . خیلی متاسفم که او مثل من دوستان مسن تر و با تجربه تری نداشت که کمکش کنند فیلمهایی را انتخاب کند که استعدادش اشکارتر شود ( جان وین – 1974 )
    فکر می کنم در حرفه بازیگری یک مسابقه ای هست که ببینند کی می تواند بهترین جمله را درباره مارلون براندو بگوید ( جک نیکلسون – 1976 )


 

 

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.