Anti - Breaking Bad | نگاهی به حفره های داستانی سریال بریکینگ بد

[anzalichi]

تقریباً امروز که این مقاله را میخوانید 99 درصد از هواداران تلویزیون متفق القول اند که سریال Breaking Bad بهترین اتفاقی است که در تلویزیون رخ داده و ساختار 5 فصلیِ این سریال توانست جلوه ای زیبا در اذهان عمومی بسازد که تا سالیان سال از ذهن هنردوستان پاک نخواهد شد.حالا چه کسی به خودش اجازه میدهد به سریالی بااین عظمت خرده بگیرد؟ مردمی که Breaking Bad را دیده اند معمولاً به قدری تعصبی برخورد میکنند که انتظار نقد و نکوهشی را نسبت به سریال مورد علاقه شان ندارند ولی حقیقت اینست که حتی Breaking Bad هم عالی و کامل نیست و خیلی با عالی بودن فاصله دارد..!! ماهم این نظریه ی مسخره را که بریکینگ بد خیلی عالی است را قبول داریم ولی با اسنادی که خودِ سریال به ما داده به شما اثبات میکنیم این سریال عالی و کامل نیست و یک سری حفره های علمی،داستانی در قلب خود دارد که شاید درنگاه اول از نظر شما بعنوان یک ایده ی جدید و جذاب تلقی شود ولی درحقیقت عملی است که سازندگان برای رفع زحمت از سرِ خود دست به انجامش زده اند. با خواندن این 10 نکته ممکن است کمی از علاقه ی وافرتان به سریال موردعلاقه تان کاسته شود.لطفا با ذهنی باز به سراغ خواندن این موارد بروید.. Spoiler AlerT......هشدار محتوای اسپویلر

"شیشه"ی خالص هرگز به رنگ آبی در نمی آید. اپیزود : پایلوت (1.1) درنگاه اول در قسمت اول سریال ؛ اولین فکری که به سراغتان می آید درس شیمی،معلم شیمی و موادشیمیایی صنعتی هستند. نکته ی ملال آور داستان زمانی رخ مینمایدکه متوجه میشویم در دنیای واقعیت هیچ ترکیبی از شیشه ی خالص با درصد خلوص بالای 90 درصد به رنگ آبی در نمی آیند و محال ممکن است بااستفاده از موادی که والتروایت از آنها درساخت شیشه استفاده میکند بتوان شیشه ی آبی رنگ تولید کرد. تا این لحظه خالص ترین شیشه (مثانمتامین) شناخته شده رنگی متمایل به زرد داشته است.

هیدروفلوئوریک اسید هرگز توانایی خورندگی کفِ وان حمام را ندارد. اپیزود: Cat's In Bag حداقل برای سازندگان جای افتخار دارد که به خود ببالند سریالشان بسیار علمی است و براساس اصول مواد به جلو میرود.جای بدش آنجاست که مردم عوام نیز باور میکنند که هرماده ای ازجمله هیدروفلوئوریک اسید ، چون خاصیت اسیدی دارد میتواند مواد را سوراخ کند. دراین اپیزود، قهرمان های سریال برای ازبین بردنِ جسد دشمن، وان حمام را با هیدروفلوئوریک اسید پرمیکنند و جسد مقتول را با آن نابود میکنند و درنهایت با وانی روبه رو میشوند که کفِ خود را ازدست داده است. شاید با خود بگوئید چنین چیزی ممکن نیست ولی اگر نگاهی دقیق به جنسِ وان حمامِ استفاده شده درآن سکانس بندازید میبینید که ماده ای بسیار قویتر از هیدروفلوئوریک برای پوساندن آن نیاز است.. هنوز از سریال ناامید نشده اید؟ با ما باشید.

استعمال شیشه باعثِ دیدنِ توهم نمیشود. اپیزود:Cancer Man در اپیزود چهارم فصل 1 میبینیم که جسی پینکمن بعد از نئشه شدن با شیشه ی خالص! دچار پارانوید میشود و در توهمات خود دو موتور سوار خشمگین را میبیند که به زور میخواهند خودشان را به جسی برسانند. سکانس خنده داری است ولی اصلاً حقیقت ندارد. میپرسید چرا؟ خب، از تعداد بیشماری از کسانی که شیشه مصرف کردند سوال شد آیا دچارتوهماتی این چنین هم شده اید یا خیر؟ و درعین ناباوری جواب همه شان منفی بود.

واقعاً؟ حادثه ی هوایی دقیقاً باید بالای خانه ی والتر رخ دهد؟ اپیزود:ABQ در اپیزود 13 فصل دوم شاهد برخورد دوهواپیمای مسافربری به یکدیگر بر فراز خانه ی والتر وایت هستیم. ماجرا ازآن قرار است که والتر وایت دوست دخترِ جسی پینکمن را از خفگی نجات نمیدهد و از قضای روزگار پدرِ دخترک، کارمند خطوط هوایی است و بخاطر مرگ دخترش نمیتواند برروی شغل خود تمرکز داشته باشد و شاهد برخورد دو هواپیما با یکدیگر هستیم که در آن 167 نفر کشته میشوند. کمی باخود بیندیشید و قوانین طبیعت را در فکر کردنِ خود دخیل سازید و ببینید چقدر احتمال دارد هواپیمایی که والتر میتوانست از انفجارش جلوگیری کند، درست بر فراز خانه ی او متلاشی شود؟

چرا اداره ی مبارزه با مواد مخدر هزینه ی درمان "هنک" را متقبل نمیشود؟ اپیزود : Kafkaesque باجناغ والتر، هنک کارمند اداره مبارزه با موادمخدر است که دریکی از اپیزودها با دوقاتل مکزیکی گلاویز میشود و بعداز کشتنشان ، خود نیز دچار مصدومیت شدید از نواحی مختلف بدن میشود و برای بازپروری خود ازین آسیب ها متحمل هزینه های سنگین پزشکی میشود. معمولاً اگر یکی از ماموران عالی رتبه ی اداره DEA دچار هرگونه آسیب جانی شود، اداره موظف است تا بهبودیِ کامل مامور خود هزینه های درمانی را متقبل شود. هیچ با خود فکر کرده اید اگر والتر وایت هزینه ی درمان هنک را متقبل نمیشد؛ اصلاً داستان به پیش نمیرفت؟

چطور شد که مایک به والتر بابت رساندنِ کیفش اعتماد کرد؟ اپیزود : Say My Name دربعضی قسمتهای سریال شاهد آن هستیم که کارکترها بالاجبار و آنجاییکه داستان نیاز به پیش روی دارد، تغییر شخصیتی هرچند جزئی در خود میدهند. همین باعث میشود برخی مواقع رفتارهایی را از یک سری شخصیتها ببینیم که اصلاً همخوانی با شخصیت پردازیشان ندارد. مثال بارز این گونه از رفتارها در اپیزود Say My Name در شخصیت "مایک" تجلی میابد. از اپیزودهای اولیه ای که این شخصیت به سریال وارد شد فهمیدیم که او همواره به والتر وایت بی اعتماد است و تنها سفره ی دلش را برای گاس فرینگ و ساول گودمن باز میکند ولی به دلیل پیشبردِ داستان مجبور میشود به والتر اعتماد کند. چرا به جسی یا دیگران برای تحویل دادنِ کیفِ پولش اعتماد نکرد؟

والتر چگونه "براک" را مسموم کرد؟ اپیزود : Face Off یکی از سوالاتِ بی پاسخِ سریال همین مساله بود که چطور والتر توانست پسربچه ای به اسم براک را مصموم کند تا جسی پینکمن را علیه گاس فرینگ بشوراند؟ در انتهای فصل چهارم معلوم میشود که او از گیاهی به اسم "بنفشه ی وحشی" برای عملی کردنِ‌نقشه اش استفاده میکند. همین و بس.!! تاانتهای سریال توضیحی درقبالِ چگونگیِ این مصمومیت ارائه نمیشود. بنظر میرسد این مورد یکی از مواردی است که نویسندگان در توضیحش عاجز مانده اند و راهی جز دور زدنِ بیننده نداشتند. والتر وایت برای مصموم کردن براک 2 راه حل داشت. یکی اینکه محلولی تهیه کند و به غذا یا بدنِ براک تزریقش کند یا اینکه قرصی تهیه کند و براک را وادار به بلعیدن چنین قرصی کند که بنظر سازندگان از نشان دادنِ هردومورد عاجز ماندند و بیخیالِ توضیح دادنِ مناسب دراین مورد شدند.

والتر چگونه "لیدیا" را مسموم کرد؟ اپیزود :Felina اپیزودنهایی سریال جایی بود که شخصیت های سریال به چیزی که لیاقتشان بود رسیدند. دراین اپیزود تقابل بین والتر وایت و لیدیا رو مشاهده میکنیم. همانطور که از ابتدای ورود لیدیا به سریال مشاهده کردیم، او همیشه برای نوشیدنِ چای با خودش ماده ای معطر همراه دارد و آن را درون چای میریزد. سوال اینجاست که والتر چگونه به آن ماده ی سربسته در کیف لیدیا دست پیدا کرد و جای آن را با ماده ی سمی عوض کرد؟ سکانس به قتل رسیدنِ لیدیا مجموعه ای از اشتباهات این چنین بود که ما از آن چشم پوشی کردیم. مثلاً لیدیا عادت داشت برروی صندلی که خودش دوست داشت بنشیند و چای مخصوصش را بنوشد ولی دراین اپیزود حتی روی صندلیه دوست داشتنیِ خود ننشسته بود.

والتر از کجا میدانست ماشینش را در چه نقطه ای باید پارک کند؟ اپیزود : Felina دراپیزود نهایی، والتر برای بازپس گیری پولهایش از "عمو جک" و آزادکردنِ جسی پینکمن به مقرِ مخفیه عمو جک و سربازانِ نازی خود میرود و این درحالیست که والتر وایت یک رگبار اتوماتیک را در صندوق عقب ماشینش کارگذاشته که با فشردنِ کلید دزدگیر ماشین، از صندوق عقب سر بیرون می آورد و بی وقفه شلیک میکند. والتر برای عملی کردنِ این نقشه باید دقیقاً میدانست که ماشینش را قرار است در چه نقطه ای پارک کند. والتر بدون مزاحمتِ اطرافیانِ جک و بدون تفتیش ماشینش به نقطه ی دلخواه میرود ولی از کجا میدانست که عمو جک اورا به اتاقی میبرد که در تیررس رگبارش قرار دارد؟ اگر یکی از افراد عمو جک ماشین والتر را در نقطه ای دور از محوطه پارک میکرد و عملاً نقشه ی والتر خنثی میشد چه میشد؟چرا افراد بعد از شنیدن صدای تیر به مانند والتر برروی زمین دراز نکشیدند؟

سیر تکامل والتر وایت و اشتباهاتی که رخ داد والتر وایت از نقطه ی صفر شروع میکند و در دیوانگی تا نمره ی 100 را تخته گاز میتازد و تبدیل به تونی مونتانای تلویزیون میشود. آیا از چنین شخصیتی میتوان انتظار پشیمانی داشت؟ چرا کارگردان درانتهای سریال کاری میکند تا بیننده با والتر احساس همدردی کند؟ طرز نگاهِ والتر به ظرف تولید شیشه در لحظاتِ آخر به نحوی است که بیننده میپندارد او فردِ گناهکاری است که دوست دارد اشتباهاتش را تصحیح کند. این تناقض با دیالوگ "I Did It For Me=بخاطر خودم اینکارو انجام دادم" قابل توجیه نیست. چرا که والتر وایتی که در اواسط فصل چهارم توصیف میشد بدون درنظرگرفتنِ بقیه تنها دغدغه اش پیروز بیرون آمدن از مسابقه ی مرگ و زندگی بود و بعد از قتل گاس فرینگ با افتخار دیالوگ "I Won= من برنده شدم" را به زبان می آورد. آیا این اوج از خشونت و وحشی گری را میتوان در یک لحظه با انسانیت تعویض کرد و تبدیل به آدمِ خوبِ داستان شد؟ والتر وایت؟ پادشاهی که به شیشه ساختن خود میبالید؟ آیا ممکن است از کارخود متنفرباشد؟ این تضاد ها تمام چیزهایی که از سریال و والتر وایت میدانستیم را زیرسوال میبرد.

نظرشما درمورد سریال چیست؟ آیا با وجودِ این اشتباهات در نگارش و توضیح داستان هنوز هم سریال را دوست دارید؟ نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید. منبع