برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 از مجموع 3

Threaded View

  1. #1
    Master and Margarita
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    ارسال ها
    524
    سپاس
    2,569
    از این کاربر 7,648 بار در 751 پست سپاس گزاری شده

    The Dicalogue | تحلیل اپیزودیک قسمت دوم



    فرمان 2

    هشدار: بعد از دیدن "فرمان دوم" مطالب را بخوانید.

    فرمان: نباید نام خدای، پروردگارت را به باطل ببری.

    درباره فیلم: اگر نخستین قسمت ده فرمان لحنی جدی و اندیشمندانه کار را پیش رو می گذارد، دومین اش بر پیچیدگی اخلاقی ان تمرکز می کند. پزشکی بد عنق برای دورتا سوگند می خورد که شوهرش خواهد مرد و نتیجه وی سقط جنینش را لغو می کند. دکتر که لام نمونه هایی دیده که خبر از بهبود معجزه آسای قریب الوقوع آندری دارند، نام پروردگار را به باطل می برد. ولی او تصمیمش را در حمایت از زندگی می گیرد که چنان که ایرنا با عمه پاول در قسمت 1 به او (و به ما) گفت، یک موهبت است. بچه دینانامده دوروتا را حیات به دست می آورد، همچنان که شوهر او، و دکتر به جای یک نفر دوتا را نجات می دهد. بازگویی این داستان در قسمت 8- به عنوان یک طرح داستانی که در کلاس اخلاق مطرح می شود- نشان می دهد که در طول مسیر ده فرمان هیچ چیز ساده تر نشده، و این که موقعیت های پیچیده حقوقی هیچ گاه به واقع حذف نمی شوند.
    از آن رو که کنش های فیلم بر درونیات متمرکز است و کشمش های اخلاقی، تاکید کیشلوفسکی در قسمت 2 بر نماهای نزدیک است که به واقع گرایی ای منتهی می شود که به ندرت بر پرده دیده شده: لباس ها، موها و چهره ها آن چنان واقعی هستند که همان موقعیت پیچیده. اما واقع گرایی سفت و سخت کیشلوفسکی هیچ گاه راه را بر تصویرپردازی تمثیلی شد نمی کند و در قسمت 2 کارگردان در دو صحنه خود را مجاز به این بیان متکی بر تصویر دانسته. در اولی دورتا از میان پرده آپارتمانش به دکتر که دارد می گذرد چشم می دوزد. همان طور که زن دارد شروع می کند به کندن تک تک برگ های یک گیاه، موسیقی بر اهمین صحنه تاکید می کند. آخرش ساقه را می پیچاند اما نمی تواند آن را بشکند. تا رهایش می کند، حالت کشسان آن سبب بازگشتی خیره کننده و آرام به حالت قبل می شود، دلالتی بر نیروی زندگی که از بریده شدن امتناع می کند. صحنه دوم همچون پرداخت ماهرانه ی سبک شناسانه ای آغاز و با بیان تصویری آشکارتری نسبت به گیاه تمام می شود. در این جا باز هم دوروتا از پنجره اش به بیرون می نگرد، این بار صاف به دورن دوربین، دوربین به پایین می لغزد و دکتر را می بینم که او نیز از پنجره اش بیرون می نگرد. دوربین با یک حرگت سریع به تخت آندری در بیمارستان می رسد که حال او آن حا بسیار بهتر به نظر می رسد. با چرخشی افقی در اتقاق، دوربین در نهایت آرام می گیرید بر زنبوری که دردمندانه تقلا می کند خود را از بقایای ظرف شیشه ای حاوی کمپوت میوه که دوروتا پیش تر آورده بیرون بکشد. زنبور سر انجام با بالا کشیدن سر خود از قاشق از مایع چسبناک خلاص می شود که البته نشان گر گریز آندری از مرگ حتمی ست؛ چونان که قبل تر گیاه بر اراده او برای بقا دلالت داشت.
    در آخرین صحنه، آن گاه که شوهر دوروتا به دکتر از شعفش از خبر بارداری همسرش می گوید، کیشلوفسکی دو خط اضافه کرده که در فیلمنامه منتشر شده نیست: آندری از دکتر می پرسد: (( می توانید درک کنید که بچه داشتن یعنی چه؟)) پاسخ حزن آمیز چنین است: ((درک می کنم.)) میان این صحنه با زندگی خود دکتر و نیز با فرمان 1 ارتباطی مشاهده می شود. دکتر در دو موقعیت در حین خوردن قهوه با بانوی خدمتکارش از شعفی می گوید که از خانواده جوانش نصیبش می شد، خانواده ای که همه اعضایش در جنگ با بمبی کشته شدند. در پاسخ پرسش آندری، دکتر نه فقط آن شعف را، که همچون گریشتف در قسمت 1 انوده بی حدی را که بچه داشتن می تواند در پی داشته باشد درک می کند.

    تصویر ها: باز هم مایع، که این جا بیشتر نماد زندگی ست، گرچه در آغاز به نظر می آید همچون در قسمت 1 دلالت بر مرگ دارد: قطره هایی از سقف بیمارستان که چکه می کند بر لگن خون آلود مریض فرو می چکد. این قطره ها ولی حاکی از گذر زمان، و توام با آن بهبودی آندری هم هستند.

    شاهد: او دوباره این جا ظاهر می شود: نخست وقتی دیدده می شود که لام پیشرفت بیماری آندری را آشکار می کنند؛ و وقتی هم که دوروتا به آندری می گوید که دوستنش می دارد او در پس زمینه اتقا اوست. هر دو صحنه را می توان نقاط عطفی در بازگت بیمار به زندگی دانست.

    توجه کنید به: هیچ شخصیتی (از قسمت های دیگر) در این داستان ظاهر نمی شود، هر چند که هم دکتر و هم دوروتا و همسرش در قسمت های بعدی ظاهر می شوند: دکتر در قسمت 4 و دوروتا و آندری در 5. موقعیتی پیچیده ای که دکتر با آن روبه روست- تصمیم گیری درباره این که آیا می تواند تشخیص اش درباره شوهر دوروتا را به او بگوید و نتیجتا درباره زندگی بچه زاده نشده تصمیم گیری کند- در قسمت 8 به عنوان طرحی داستانی در یک کلاس اخلاق استفاه شده.

    ارزش گذاری: تردید های اخلاقی و وجدانی به شکلی سخت گیرانه در قاب انسان گرای کیشلوفسکی نشسته.

  2. 13 کاربرِ زیر از Gallow بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين ارسال: 03-23-2015, 05:32 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.