برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید

نمایش نتیجه ی نظرسنجی: بهترین اثر بیلی وایلدر را کدام فیلم او می دانید؟

رأی دهندگان
24. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • Double Indemnity 1944

    6 25.00%
  • The Lost Weekend 1945

    2 8.33%
  • A Foreign Affair 1948

    0 0%
  • Ace in the Hole 1951

    2 8.33%
  • Stalag 17 1953

    5 20.83%
  • Sabrina 1954

    1 4.17%
  • Love in the Afternoon 1957

    2 8.33%
  • Witness for the Prosecution 1957

    2 8.33%
  • Some Like It Hot 1959

    6 25.00%
  • The Apartment 1960

    18 75.00%
  • سایر فیلم‌ها

    3 12.50%
نظرسنجی با انتخاب چندگانه
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 از مجموع 10
  1. #1
    I understand nothing
    تاریخ عضویت
    May 2012
    محل سکونت
    ج.ا.ایران
    ارسال ها
    4,239
    سپاس
    36,350
    از این کاربر 59,460 بار در 4,705 پست سپاس گزاری شده

    [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder



    وايلدر در بيست و دوم ژوئن 1906 به دنيا آمد، در شهر سوخا، در منطقه‌اي از لهستان كه آن زمان بخشي از امپراطوري اتريش – مجارستان بود. نام او ساموئل بود، ولي مادرش هميشه او را بيلي صدا مي‌كرد. ((من واسه اين بيلي شدم كه مادرم اون‌وقت‌ها باهامون بازي‌هايي مي‌كرد راجع به بوفالو بيل و بيل هيكاك وحشي. من "بيلي وحشي بودم.)) بيلي جوان حتا پيش از اينكه تمام كلمات را درك كند، شروع كرد به گوش دادن داستان‌هاي مادرش از آمريكا. مادر برايش نمايش‌هاي فوق‌العاده‌ي غرب وحشي كه ديده بود و داستان‌هاي بوفالو بيل را تعريف مي‌كرد. چند سال بعد، وايلدرها به وين نقل مكان كردند. وايلدر سينما را در وين كشف كرد. ((اولين فيلمي كه ديدم يادم نمياد اما مادرم مي‌گفت بدون گريه تماشاش كردم. هميشه دنبال چند كروز واسه كيك و سوسيس و به خصوص سينما بودم.)) بيلي فيلم‌هاي وسترن با شركت ويليام اس. هارت و برانكو بيلي اندرسون را دوست داشت. سينماي مورد علاقه‌‌ي او كروز–كينو بود كه هميشه وسترن‌هاي آمريكايي نشان مي‌داد، به آن مي‌گفتند كينوي هفت‌تيري. از فيلم‌هاي كمدي آمريكايي هم خوشش مي‌آمد. محبوب‌هاي او باستر كيتون و چارلي چاپلين بودند كه به باور خودش هر دو بر او اثر گذاشتند.

    هيجده سالم بود كه تصميم گرفتم نَرَم كالج. مي‌تونستم برم اما تصميم گرفتم به جيب پدرم متكي نباشم. بهش گفتم ميخوام برم تو كار روزنامه. توي فيلم‌هاي آمريكايي كُلي از اين پسرهاي جوون چشم‌روشن ديده بودم كه باروني‌هاي بِربِري مي‌پوشيدن، كارت خبرنگاري‌شونم مي‌زدن به روبان دور كلاه‌شون. فكرهامو كردم. مي‌خواستم يه دونه از اون باروني‌ها بپوشم
    زندگي خلاق وايلدر زماني شروع شد كه به عنوان خبرنگار روزنامه‌اي در وين آغاز به كار كرد. او در اين نقش شكوفا شد و چيزي نگذشت كه به پيگيري مستمر موضوع‌هايش شهره گشت. در ژوئن سال 1926، وايلدر به دعوت آهنگساز و موسيقيدان معروف جاز، پُل وايتمن، به برلين دعوت شد و همان جا ماند. ((وقتي برلين رو ديدم فكر كردم ميخوام هميشه اون‌جا بمونم. آدم چقدر ميتونه پرت باشه؟)). كار روزنامه‌نگاري‌اش – زندگي‌اش – از آن پس پر رنگ‌تر شد. حتي براي نوشتن يك رشته مقاله، وايلدر در نقش يك ژيگولو و شريك رقص ظاهر شد و تجربياتش را نوشت. چيزي نگذشت كه تخيل قوي‌اش او را به فيلمنامه‌نويسي راهبر شد و براي صنعت سينماي رو به رشد آلمان به فيلمنامه‌نويسي پرداخت، بدون آن كه نامش در عنوان‌بندي فيلم‌ها ذكر شود. كوتاه زماني بعد نامش در عنوان‌بندي‌ها نوشته شد و همزمان با نزديك شدن جنگ، ارزش آثارش رو به فزوني نهاد. با فرار به پاريس و بعد آمريكا، وايلدر از لوس‌آنجلس سر درآورد و در كنار ساير مهاجران اروپايي‌اي قرار گرفت كه تاريخ سينما را دگرگون كردند. ارنست لوبيچ زودتر آمده بود، و چيزي نگذشت كه وايلدر هم به قهرمانش پيوست و همراه با چارلز براكت، ابتدا در سال 1938، فيلمنامه‌ي زن هشتم ريش آبي و يك سال بعد، نينوچكاي دوران‌ساز را براي او نوشت و همان سال بخاطر فيلمنامه‌ي فيلم Midnight، براي اولين بار نامزد اسكار بهترين فيلمنامه شد. در نهايت نيز وايلدر از سال 1942، با فيلم بزرگتر و كوچكتر و با فيلمنامه‌اي كه با همكار ارجمندش، چارلز براكت، نوشته بود به كارگرداني پرداخت. ((من فقط بخاطر اين كارگردان شدم كه فيلمنامه‌م رو غلط نسازن. بايد از فيلمنامه‌م حفاظت مي‌كردم. من زاويه‌ي دوربين و ديالوگ نمي‌نويسم. شخصيت و ديالوگ مي‌نويسم. مهم نيست چي به سر شخصيت‌هات مياد مگه اينكه سرنوشت‌شون براي مردم مهم باشه.)) موفقيت وايلدر در دوران فيلمسازي به نظر توقف ناپذير مي‌رسيد؛ او 5 بار ديگر موفق به كسب جايزه‌ي اسكار و دوازده بار نامزد اين جايزه شد. وايلدر در 1987 جايزه‌‌ي يك عمر دستاورد هنري از مؤسسه‌‌ي فيلم آمريكا دريافت كرد.

    مردم ميگن من تلخ‌انديش و بدبينم. اينطور نيست. مسئله‌ي من مسابقه‌ي موش‌دواني و شرايط انسانيه؛ من به انسان‌هايي مي‌پردازم كه نميخوان اون موشِ گيرافتاده (Rat Race) باشن.
    » منابع: هيچ‌كس كامل نيست، شارلوت چندلر، ترجمه‌ آرش عزيزي / گفت‌وگو با بيلي وايلدر، كمرون كروو، ترجمه گلي امامي
    ___________________________________________

    Double Indemnity 1944



    » نخستين فيلم ماندگار وايلدر بر مبناي داستان نوشته‌‌ي جيمز ام.كين، يک ((فیلم سیاه)) است حتي پيشتر از آنكه اصطلاح 1film noir به‌وجود آمده باشد. بعد از پنجاه سال، ‌بهتر هم شده است. از نظر سبك، ساختار و كارگرداني، اين فيلمسازي بي‌نقص است. نه اينجا و نه هيچ‌كجاي ديگر به دنبال داستان كپسول شده نباشيد – فقط آن را تماشا كنيد. داستان اوليه‌‌‌ي كين در كتاب سه‌تا از يك جنس را ريموند چندلر بزرگ (فيلمنامه‌نويس)، در نخستين ماموريت هاليوودي‌اش به صورت فيلمنامه‌اي سرشار از رگه‌هاي بدبيني خشن خود درآورد كه در آن شخصيت‌ها گويي در گفت‌وگوهاي‌شان به رقابت با يكديگر مي‌پردازند. فیلم نامزد هفت جایزه‌ی اسکار شد: بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی، بهترین صدابرداری؛ با این حال هیچ اسکاری نبرد. در سال‌ 1982 بازسازي مي‌شود.

    شخصیت‌های اصلی غرامت مضاعف مشکلی دارن. اونا تو متن رویای آمریکایی زندگی نمی‌کنن و امیدوارن این وضعیت رو اصلاح کنن. اینجا خودِ بازی به اندازه‌ی نتیجه‌ش مهمه.
    1. در مورد فیلم نوآر بیشتر بدانید: +

    The Lost Weekend 1945



    »
    وايلدر به هنگام تعويض قطار در شيكاگو، اين كتاب جيبي را انتخاب كرد تا در طول مسافرت سرگرمش كند و موضوع آن را براي فيلم بعدي‌اش برگزيد. اين نخستين اثر هاليوودي بود كه به طور جدي به الكليسم مي‌پرداخت و بيان صريحش، با توجه به سانسور وقت دردسر آفرين شد. وايلدر پس از چند پيش‌نمايش فيلم براي تماشاگراني كه واكنش‌هاي متفاوت نشان دادند، نسبت به سرنوشت آن نامطمئن بود. خود او تا مدتها بعد، از قدرت فيلم آگاه نشد. وايلدر هاليوود را براي پيوستن به ارتش ترك كرد، كه در آنجا تمام نيرو‌ش را صرف تدوين فيلم‌هاي خبري و مستند جنگي كرد. زماني كه برگشت، فيلم نامزد چندين جايزه‌ي اسكار، از جمله براي بهترين كارگردان، بهترين فيلمنامه، و بهترين فيلم شده بود. تعطيلي از دست رفته جايزه‌ي اسكار بهترين فيلم را از آن خود كرد.

    وايلدر: كارخانه‌هاي مشروب‌سازي پيشنهاد كردند فيلم را به پنج ميليون دلار بخرند و آن را از بين ببرند. اگر پنج ميليون را به خودم پيشنهاد كرده بودند، خودم از بينش مي‌بردم.
    Sunset Boulevard 1950



    »
    وايلدر مايل بود فيلمي درباره‌ي هاليوود بسازد. و يكي از نويسنده‌هاي پيشين مجله‌ي لايف بود كه گره را باز كرد؛ دي ام مارش‌من جوني‌ير پيشنهاد كرد كه شخصيت اصلي نويسنده‌‌ي جوان درگير ستاره‌اي از فيلم‌هاي صامت بشود. وقتي فيلم براي نخستين بار در هاليوود نشان داده شد، تاثير آن وحشت‌زدگي، ناشكيبايي، شادماني و خشم بود – همان‌گونه كه نويسنده – كارگردان انتظار داشت. در نخستين نمايش، باربارا استانويك زانو زد و پاي دامن گلوريا سوانسون را بوسيد. در همان حال، در سالن سينما، مدير افسانه‌اي كمپاني متروگلدوين مي‌ير، لوئيس بي‌‌. مي‌ير، روي پله‌ها ايستاد و با غبغب باد كرده گفت: ((اين بيلي وايلدر را بايد به آلمان برگرداند. او دستي را كه عسل در دهانش گذاشته مي‌گزد.)) وايلدر اين سخنانش را شنيد و گفت: ((من آقاي وايلدرم. شما هم برويد گورتان را گم كنيد.)) سانست بولوار به رغم دریافت چند نقد تند و تیز در هالیوود، نامزد دریافت یازده جایزه‌ی اسکار شد و سه‌تا از آنها را هم برد؛ برای بهترین داستان و فیلمنامه، بهترین طراحی صحنه و بهترین موسیقی.

    Some Like It Hot 1959



    » سلزنيك به بيلي گفت: ((فاجعه مي‌شود. امكان ندارد كمدي را با جنايت تركيب كرد.)) وايلدر، نه تنها دقيقا اين كار را كرد، ساختن فيلمي براساس كشتار روز سنت والنتين، بلكه مرلین مونرو را و زنانه‌پوشي را هم به آن اضافه كرد. از بهترين كمدي‌هاي تاريخ سينماي آمريكا با دو ساعت تمام شوخي و هجو و نكته‌سنجي‌هايي كه وايلدر به بازآفريني استادانه فضاي سينمايي آشناي (حداقل براي تماشاگران حرفه‌اي سينماي آمريكا) دنياي دهه‌‌ي 1920 – تاخت و تاز تبهكاران، پري‌رويان نمايشگر و تب و تاب جاز – مي‌پردازد و سپس توهم‌هاي ساخته پرداخته‌ي سينما را زير سئوال مي‌برد.

    The Apartment 1960



    » فكر اوليه‌ي فيلم سالها در دفترچه‌ي جلد سياه فكرهاي وايلدر خاك مي‌خورد. الهام گرفته از فيلمي از ديويد لين با عنوان برخورد كوتاه، در دفترش مي‌خوانيم: ((فيلمي درباره‌ي مردي كه در رختخوابي مي‌خوابد كه هنوز از حضور عاشق و معشوقي گرم مانده است.)) با سهل شدن سانسور، سرانجام زمان آن فرا رسيد كه آپارتمان ساخته شود. آيا تاكنون فيلمي شيرين‌تر و اندوهگين‌تر از اين درباره‌ي زندگي آمريكايي ساخته شده؟ سال‌ها پس از اين، احتمالا جواب همچنان منفي است. در سال 1961، وايلدر تاج نادرِ سه جايزه‌ي اسكار همزمان را بر سر گذاشت: بهترين فيلمنامه (با همكاري دايموند)، بهترين فيلم، و بهترين كارگردان. نمايشنامه‌نويس، ماس هارت، كه دومين اسكار از سه اسكار وايلدر را به او اهدا مي‌كرد به هنگام دادن جايزه، سرش را در گوش كارگردان گذاشت و به او گفت: ((بيلي، وقتش است كه ديگر دست نگهداري.))



  2. #2
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,831
    سپاس
    21,952
    از این کاربر 49,356 بار در 2,808 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder

    تشکر از ایرج عزیز بابت تهیه تاپیک.

    بیلی وایلدر رو میشه نقطه آغاز و اوج خیلی از چیزها در سینما دونست ، از درام های دادگاهی گرفته تا رامکام های اجتماعی ؛ وایلدر Double Indemnity رو وقتی ساخت که ژانری به نام نوآر پا نگرفته بود و هنوز هیچکاک هم نتونسته بود تعلیق رو به کیفیت وایلدر توی فیلمهاش دربیاره.(حتی توی ربکا )

    یکی از مهمترین ویژگی های وایلدر همین تنوع ژانره و فیلمهای متفاوتی که توی کارنامه ش میشه دید. شاید وایلدر به اندازه John Huston پیشرو و پیشگام نباشه و یا کیفیت کارگردانیش به اندازه ویلیام وایلر نباشه ولی مطمئنا یکی از بهترین فیلمسازهای تاریخ سینما و یکی از الگوهای کارگردانی واسه نسلهای بعد از خودشه.

    اگر میخواید از کیفیت کارگردانی وایلدر مطلع بشین فیلم سانست بولوار رو ببینید و از قاب بندی ها و هوش بالای کارگردان لذت ببرید و اگر میخواید از کیفیت فیلمنامه نویسیش مطلع بشین حتما The Apartment و Double Indemnity رو تماشا کنید.

    نکته: سانست بولوار توی گزینه های نظرسنجی نبود ، گزینه "دیگر" رو هم انتخاب کردم.

  3. 21 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #3
    I have a name But never mind
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    محل سکونت
    Gotham City
    ارسال ها
    1,352
    سپاس
    20,421
    از این کاربر 29,513 بار در 1,389 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder

    اتفاقا دو سه هفته پیش بود که One, Two, Three از بیلی وایلدر رو دیدم و واقعا لذت بردم.
    وقتی کارنامه بیلی وایلدر رو میبینیم, انواع و اقسام ژانرها رو میبینیم که در اونها فیلم ساخته و در نوع خودش هم بهترین های اون ژانر محسوب میشه
    اما وقتی به واژه film noir میرسیم, بیلی وایلدر بهترین هست: وقتی اسم film noir میاد در مقام بازیگر همفری بوگارت و در مقام کارگردان بیلی وایلدر نقطه اوج و کمال این نوع سبک فیلم هستند.
    همه فیلم های نظرسنجی شاهکارن اما اگه بخوام یک فیلم رو انتخاب کنم اون Double Indemnity هست

    نکته دیگه نوع بازیگیری از مرلین مونرو هست. سه تا فیلم رو تو کارنامه مونرو از همه بیشتر دوست دارم که دوتای اونها رو بیلی وایلدر ساخته. بواقع بیلی وایلدر کارنامه بازیگری مونرو رو هم متحول میکنه: تبدیل کاراکتر مونرو از یک زن زیبای هالیوودی مو بلوند عروسکی به یک بازیگر توانمند (البته با همون مشخصات). "خارش سال هفتم" و "بعضی ها داغشو دوست دارن" رو دو بار دیدم و هر بار محو نوع بازی مونرو هستم که البته دلیل اون بازی های عالی از اون نوع شخصیت بدون شک بیلی وایلدر هست

    پ ن: تشکر از ایرج عزیز برای تاپیک
    پ ن 2: خیلی خیلی خوشحالم که برگشتی. مقام رفیعت توی فیلم بازی دست نیافتنیه و چی بهتر از این که بتونیم (مخصوصا) از پیشنهادهای فیلمت حظ ببریم
    Our existence is but a brief crack of light between two eternities of darkness

  5. 16 کاربرِ زیر از aramis2800 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #4
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    ارسال ها
    321
    سپاس
    8,094
    از این کاربر 3,621 بار در 326 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder

    ممنون از تاپیک
    به بعضی ها داغشو دوست دارن رای دادم نه چون از نظر فنی نسبت به بقیه فیلم های وایلدر بهتره، بلکه فقط به این خاطر که هنوزم دارمش و بعضی وقتا که دلم برای یه کمدی خوب تو دنیای سینما تنگ میشه، چند تا سکانسش تماشا میکنم.
    بیلی وایلدر شخصیت فوق العاده خاصی تو هالیوود محسوب میشه. جرات کارگران تو انتخاب ژانرهای متفاوت برای کار و همچنین موفقیت تو هر ژانری که پا گذاشته، دو تا مولفه برای ماندگاری تو تاریخ محسوب میشن که خیلی کم پیش میاد دو تایی با هم در قالب یک شخصیت جمع بشن. یا اغلب اون جراته نیست یا اگرم طرف شجاعت همچین کاری رو پیدا میکنه عملکرد مثبتی نداره. اما بیلی وایلدر با جمع کردن این دو تا فاکتور تو عمر سینمایی خودش، برای همیشه تو آسمان هالیود میدرخشه.
    البته که صحبت در مورد تمام آثار این کارگردان بزرگ از حوصله خارجه اما حیفه در مورد Witness for the Prosecution صحبتی نشه. درامی جنایی دادگاهی که حس تعلیق فوق العاده ای داره و پایان بندیش به معنای واقعی کلمه شوکه کنندست. در بهترین نقطه شروع میشه و به موقع تموم میشه. به عنوان یک درام شخصیت های فوق العاده داره و به عنوان یک فیلم جنایی حتی یک سکانس اضافی و نابجا هم نداره. برای خیلی ها که اعتقاد دارن فیلم های سیاه و سفید خسته کننده هستن این فیلم پیشنهاد میشه.

  7. 13 کاربرِ زیر از sarkhail بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  8. #5
    جمله مورد علاقه ندارد
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    ارسال ها
    1,355
    سپاس
    16,112
    از این کاربر 30,060 بار در 1,456 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder

    چه کارگردانی، چه فیلمایی، الان من بخوام به سانست رای بدم باید بقیه فیلم ها رو بزنم ایرج؟ بعد 2 سال تاپیک زدی مثلا؟ برو یه هفته بعد بیا دوباره

  9. 9 کاربرِ زیر از anzalichi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  10. #6
    I understand nothing
    تاریخ عضویت
    May 2012
    محل سکونت
    ج.ا.ایران
    ارسال ها
    4,239
    سپاس
    36,350
    از این کاربر 59,460 بار در 4,705 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder

    نقل قول نوشته اصلی توسط anzalichi نمایش پست ها
    چه کارگردانی، چه فیلمایی، الان من بخوام به سانست رای بدم باید بقیه فیلم ها رو بزنم ایرج؟ بعد 2 سال تاپیک زدی مثلا؟ برو یه هفته بعد بیا دوباره
    ینی همه رو دیدی از سانست خوشت اومده یا فقط سانستو دیدی، کدوم از این سه‌تا؟! والا من کلا با نظرسنجی انجمن مشکل دارم تا حالا نشده یه دونه‌شو دُرُس بزنم. #شرمنده
    حالا برا رَفِ اسپم یه پیشنهاد دارم؛ اگه از بیلی وایلدر خوشت میاد حتما فیلمای اِرنست لوبيچ رو تماشا کن. ویژه این و این.


  11. 12 کاربرِ زیر از Irag بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  12. #7
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    ارسال ها
    600
    سپاس
    7,946
    از این کاربر 6,724 بار در 614 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder

    اینکه اپارتمان قعلا صدرنشین نظرسنجی هست علاوه بر بازی خوب بازیگرهای فیلم باید به دوبله درخشان فیلم هم ربط داد نمیدونم فیلم بعضیها داغشو دوست دارند هم دوبله داره یا نه ولی بعد از اپارتمان شیرینترین فیلم وایلدر هست و حتما تلخترین فیلم وایلدر سانست بلوار هست

  13. 13 کاربرِ زیر از hadi2006mi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  14. #8
    هي جان به سر شدم که تو را ارزو کنم
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    محل سکونت
    شوشتر
    ارسال ها
    515
    سپاس
    7,527
    از این کاربر 5,755 بار در 527 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder


    بعضی وقت ها انتخاب بهترین از بین بهترین ها خیلی سخت میشه
    بیلی وایلدر یک فیلم نه بلکه هفت هشت فیلم بزرگ و دیدنی داره
    انتخاب بهترین یعنی گذشتن از فیلم های بزرک که به تنهایی برای کارنامه کارگردانی و نویسندگی یک هنرمند کافیه
    بین فیلم بازداشتگاه شماره هفده و سایرینا به سختی می تونم یک فیلم رو انتخاب کنم
    البته ترکیب ادری هیپورن و همفری بوگارت و ویلیلام هولدن سه بازیگر مورد علاقم انتخاب رو سخت می کرد
    ولی بازداشتگاه شماره هفده رو انتخاب می کنم دیدنش خیلی لذت بخش بود فک کنم پنج بار دیدمش
    وایلدر از نسل کارگردانان بزرگی بود که علاوه بر قدرت کارگردانی یک نویسنده خلاق و شخصیت ساز بود
    این ویژگی قدرت انتخاب و پرداخت خوبی رو در اختیار کارگردان قرار میده چرا که به خوبی از زیر و بم شحصیت ها اگاهه
    و به طور خوبی می تونه نبض فیلم رو در دست بگیره و بالا پایین کنه
    فیلم های خارش هفت ساله ،ایرما خوشگله هم از فیلم های دیدنی این کارگردان بزرگ سینماست

  15. 10 کاربرِ زیر از ESajad بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  16. #9
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    ارسال ها
    264
    سپاس
    4,754
    از این کاربر 4,099 بار در 269 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder

    خودش اظهار داشته هدف اش از اومدن به حوزه کارگردانی اینه که مانعِ هدر رفتنه پتانسیل و کیفیت فیلمنامه هاش توسط بقیه کارگردان ها بشه.دوره فیلمسازی بیلی وایلدر به دو قسمت تقسیم میشه.دوره اول فیلم هایِ جدیِ تلخ و سیاه ،‌دوره دوم فیلم های کمدی که هنوز هم میشد رد پای اون نگاه بدبینانه دوره اول رو دید.انقدر ریتم اثارش تند و منظمه که محاله بیننده لحظه ای خسته بشه و نگاه شو از تصویر برداره.قبل از اینکه وارد سینما بشه در تئاتر مشغول نمایشنامه نویسی بوده به همین خاطر در پرداخت شخصیت ها واقعا ماهره و حتی فرم رو هم در خدمت این اتقاف قرار داده.ریتم تند اثارش با وارد کردن اتفاقات و حادثه های زیادی که برخلاف شلوغیِ اون به هیچ وجه رابطه های منطقی علت و معلولی نقض نمیشه ، شکل داده.

  17. 9 کاربرِ زیر از Saber-j بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  18. #10
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    ارسال ها
    386
    سپاس
    770
    از این کاربر 3,589 بار در 378 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Billy Wilder

    چجوری و کجا اسم بیلی وایلدر رو شنیدم رو یادم نمیاد ولی همین بس که به سرعت به قدرت ایده هاش و نویسندگیش ایمان پیدا کردم.. اوایلی که شروع کرده بودم به فیلم دیدم با لیست 250 فیلم برتر imdb آشنا شدم و بزور اکثر فیلماش رو دیدم. ولی ازکنار خیلی ها مثل آثار بیلی وایلدر گذشتم. تا حدودن 7-8 ماه پیش که توی بحث با یکی از دوستان نویسنده اسم آپارتمان رو آورد. از قضا همون موقع باز به لیست 250... سر زده بودم و کم و کاسن هاشو گرفته بودم... خلاصه که توی یه شب سرد زمستونی توی اتوبوس طرفای ساعت 1نصفه شب به دید یه فیلم درام عاشقانه سیاه و سفید فیلم رو شروع کردم.. چیزی نگذشت که به خودم اومدم دیدم توی اتوبوسی که همه خوابن بلند بلند میخندم و گذر زمان که هیج حتی برف گیر شدن اتوبوس رو هم متوجه نشده بودم. بعضیا داغشو دوست دارن و سان ست بولوارد رو هم به فاصله چند روز بعدش - البته توی شرایط مساعد جوی و مکانی- دیدم.. دروغ چرا استاندارد های آپارتمان اونقدری برام بالا بود که کمتر به چشمم اومدن.
    فلش فوروارد به دومین هفته قزنطینه شب عید. زمانی که هرکسی به یه دلیلی توی انیستاگرام فیلم و لایو میزاشت که فلان کار کنین توی این مدت. توی صفحه فرزین پور محبی -نویسنده و طنزپرداز نویس- دیدم که کالکشن فیلم های بیلی وایلدر رو معرفی کرد. چنتا شو داشتم بقیش رو هم گرفتم و تا مدتی هر روز یا یک روز در میون عادت عصر هام دیدن فیلم های وایلدر بود.
    بزرگوار چقدر از زمان خودش جلو بوده . چه توی طنز و چه توی ژانر جنایی.. همچنان double identity با فک کنم یدونه فیلم دیگه از ایشون رو فرصت نکردم ببینم. فقط فیلم stalag 17 تا حدودی بنظرم شعاری بود و جای کار میتونست داشته باشه.. ولی من حیث المجموع فیلم هاش به عنوان بهترین کلاس های فیلم نامه نویسی و پیچش در داستان میتونه باشه..

  19. 7 کاربرِ زیر از smh2011 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين ارسال: 08-13-2016, 11:18 AM
  2. ارائه‌ی 413 تی‌وی‌وُرلد | زيرنويس فیلم Billy Liar
    By Milad eMJey in forum فیلم‌های سینمایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين ارسال: 02-29-2016, 12:29 AM
  3. سفر به مغولستان برای یافتن ِ Billy Crystal
    By NOjAN in forum مراسم جوایز تلویزیون , سینما و موسیقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين ارسال: 01-07-2012, 10:47 PM
  4. پاسخ ها: 6
    آخرين ارسال: 11-18-2011, 02:06 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.