برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 از مجموع 5
  1. #1
    IM PATHETIC
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    ارسال ها
    4,097
    سپاس
    63,407
    از این کاربر 90,383 بار در 4,552 پست سپاس گزاری شده

    Flesh and Bone | معرفی مینی سریال | بحث و تبادل نظر

    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    Moira Walley-Beckett از نویسندگان سریال محبوب Breaking Bad که اپیزود به یاد ماندنی Ozymandias را نویسندگی کرده است در تعامل با شبکه Starz کار ساخت مجموعه جدیدی را در دست گرفته است.Flesh and Bone عنوان این مجموعه درام جدید خواهد بود که در قالب مینی سریالی هشت قسمتی تهیه شده و پخش آن از هشتم نوامبر 2015 (هجدهم آبان 94) آغاز می شود. Chris Albrecht از مدیران شبکه درباره علت تصمیم Starz که پخش مینی سریال های موفقی همچون The White Queenو Dancing on the Edge را در کارنامه داردبرای تبدیل این اثر به مینی سریال به جای ساخت مجموعه ای چند فصلی می گوید:
    بعد از بررسی پیشنهاد دریافتیم این طرح را نمی توان به سریال تبدیل کرد,اما این قابلیت را دارد تا آن را به فیلمی هشت ساعته با پایانی رضایت بخش برای بینندگان مبدل نمود.اعتقاد داریم بهترین شیوه ارائه این اثر به مخاطبانمان ساخت مینی سریالی از آن خواهد بود قالبی که از نظر بینندگان شبکه,منتقدان و جایزه دهندگان مراسم های تلویزیونی در شبکه Starz به شدت موفق بوده وسبک موفق رو به رشدی در دنیای شبکه های کابلی امروز می باشد
    Moira Walley-Beckett نیز که خود نیز سابقه فعالیت در دنیال باله رادارد درباره این اثر می گوید:
    تیم همکارانم به من کمک نمودند تا به درکی اصیل و صادقانه از دنیای داستان دست یابم.هدف ما در این مجموعه تنها ارائه درامی زیبا نیست بلکه قصد داریم به بینندگانمان بازی های فوق العاده از بازیگران و اجراهای باله دیدنی ارائه نماییم. +
    در این مجموعه بیست و دو اجرا کننده باله حرفه ای در نقش های مکمل بازیگران اصلی حضور دارند ضمن آنکه Ethan Stiefel از بالریست های سرشناس سابق موسسه Royal New Zealand Ballet کار اجرای سیزده دقیقه کامل از یک اجرای باله مجموعه را کارگردانی کرده است. +

    خلاصه داستان:
    داستان مجموعه حول شخصیت بالریست جوان و با استعدادی به نام Claire که زندگش شخصی دشواری را تجربه می کند متمرکز است که در همین دوران سخت بخت به او رو کرده و می تواند وارد موسسه باله حرفه ای که در واقع ورژن خیالی از موسسه معروف American Ballet Theatre است می شود,اما برخلاف انتظارش این پایان مشکلات او نیست و با ورود به این موسسه مجبور است با انبوهی از همکاران حسود,تمرینات دشوار و از همه مهمتر مدیری سخت گیر و دمدمی مزاج مواجه شود.

    بازیگران:

    Sarah Hay در نقش
    Claire

    Sascha Radetsky در نقش
    هنوز اعلام نشده

    Marina Benedict در نقش
    Toni Cannava

    Ben Daniels در نقشPaul

    Tovah Feldshuh در نقشIvana

    Raychel Diane Weiner در نقشDaphne

    Emily Tyra در نقش
    Mia Bialy

    Damon Herriman در نقش
    Romeo

    Josh Helman در نقش
    Bryan

    Vanessa Aspillaga در نقشMonica

    Carling Talcott در نقش
    Ashley
    تریلری از سریال:
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead



  2. #2
    You Talk Too Much
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    ارسال ها
    101
    سپاس
    3,547
    از این کاربر 1,321 بار در 106 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Flesh and Bone | معرفی مینی سریال | بحث و تبادل نظر

    ميني سريال زيبايي به نظر مياد... مدتهاست كه منتظرش هستم...

    هم خوبيش و هم بديش همون شبكش هست... استارز كه ماشاالله! شناخته شده هست...اميدوارم كمتر باشه حداقل!

    تشكر ياسر جان...

    پ.ن : اين بنده خدا اين مدليه كلا يا تو عكس كش اومده؟!!!


  3. 14 کاربرِ زیر از R_HURRICANE بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #3
    تاتاکاعه
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    ارسال ها
    807
    سپاس
    13,825
    از این کاربر 12,768 بار در 817 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Flesh and Bone | معرفی مینی سریال | بحث و تبادل نظر

    *قسمت اول*
    به عنوان قسمت اول نمي گم عالي ولي بد هم نبود ،به عنوان سريالي درام چيز خاصي رو تو قست اول نديدم
    البته تمركز سريال رو فساد و خيانت اينجور چيزا تو صنعت رقص باله هستش ولي همه اينها رو تو صحنه هاي
    جنسي خلاصه مي كنن و به شخصه انتظار درامي با ديالوگ هاي خوب و صحنه هاي تاثير گزار و بازي هاي قوي
    داشتم ،همچنين نمايش هنرمندانه اي از بازيگرا تو قسمت اول نمايش داده نمي شه مخصوصا" بازيگر نقش اول كه
    بازيش فقط تحت تاثير چهره اي كه داره و رقص هستش و غير اون چيز خاصي نداره و اما مربي باله كه انتظار داشتم
    چيزي شبيه «فلچر» فيلم Whiplash باشه ولي شخصيتي فاقد شخصيتي كاريزماتيك و سخت گير بود ،مخصوصا"
    گرايش جنسيش كه كاملا" اون ذهنيت بيننده رو از يه مربي نابود مي كنه.
    البته قضاوت از روي يك قسمت كار درستي نيست ولي ميشه حدس زد كه فضاي سرد سريال و شخصيت ها طوري
    نيستن كه بشه باهاشون همزادپنداري كرد و كل سريال صرف جنگ بي رمق چند رقصنده باله براي رسيدن به جايگاه
    بالاتر هستش كه اين وسط بيننده با خيل عظيم صحنه هاي جنسي و حركاتي غير اخلاقي و غير منطقي مواجه خواهد
    شد و شاهد نابود شدن چند شخصيت و به احتمال قوي نقش اول خواهيم بود كه شايد از لحاظ احساسي روي
    بيننده تاثير گزار باشه.
    سخن آخر اينكه چندان تمايلي به ادامه دادنش ندارم ،حداقل از اون چيزي كه انتظار داشتم پايين تر بود و نميشه گفت
    كه حتما" ارزش ديدن داره .حالا چند قسمت هم مي بينم بلكه نظرم تغيير كرد

  5. 15 کاربرِ زیر از MrP بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #4
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    ارسال ها
    154
    سپاس
    344
    از این کاربر 3,340 بار در 158 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Flesh and Bone | معرفی مینی سریال | بحث و تبادل نظر

    هشدار! در این نوشته، ممکن است برای کسانی که این مینی سریال را تماشا نکرده اند، قسمت هایی از داستان "لو" برود! شاید هم نرود. خلاصه الان باید بترسین دیگه مثلاً.

    اول در پاسخ به دوست عزیزمون، MrP باید بگم تمرکز این سریال بر فساد و خیانت های صنعت رقص باله نیست احساس می کنم دیدگاهتون کمی کلی هست و خب قاعدتاً حق هم داشتید؛ بر اساس مشاهداتتون از قسمت اول، دیدگاهتون رو گفتید. ولی خب این از اونجور مینی سریال هاست، که با یک قسمت یا دو قسمت خیلی نمیشه در موردش قضاوت کرد.

    دوم اینکه شما باید این رو به خوبی بدونید؛ این مینی سریال داره از شبکۀ Starz پخش میشه. خب دیگه شبکۀ Starz رو هم که دیگه همه به خوبی باهاش آشنا هستن...! بر/ه/نه کردن بازیگر از خدا بی خبر، از رسالت های این شبکه ست یکی از ارکان اصلی این شبکه به حساب میاد اصلاً. واسه همین اگه زیاد از حد به اینجور موارد حساس هستین و دوس ندارین خیلی چشم و گوش ـتون رو مورد عنایت حق تعالی قرار بدین، کلاً نزدیک این شبکه هم نشین.

    اما میرسیم به خود این مینی سریال؛ سازنده ش همونطور که در نوشتۀ اول به خوبی توسط یاسر توضیح داده شده، از نویسندگان Breaking Bad هست. کارگردان قسمت های آخرش Alik Sakharov هست که در لیست کارهاش، به کارگردانی کارهایی مثل Boardwalk Empire، Game of Thrones، Rome، Dexter، Brotherhood، The Sopranos، Black Sails و... بر میخوریم.

    این مینی سریال 8 قسمتی، که البته دیگه ادامه هم نداره، و دلیلشم هزینۀ بسیار بالای ساختش بوده (هر قسمت 4 میلیون دلار!)، یک درام Dark هست و از نظر این حقیر، تمرکز سریال خیلی روی صنعت باله نبوده؛ برعکس من فکر می کنم تمرکز این مینی سریال روی روابط بوده. خیلی جالب یک سری از حقایق دنیای روانشناسی رو مطرح کرده که کمتر مورد توجه قرار گرفته و من قصدم اینه که تا حدودی در مورد توضیحاتی رو ارائه کنم تا حداقل کسانی که این 8 قسمت رو دیدن، یا حتی دوست دارن که ببینن، با ذهن بازتری سمتش برن و البته درکش کنن.

    بازیگر نقش اول، یعنی Sarah Hay در زندگی واقعی، در درجۀ اول یک بالرین هست و بعدش یه بازیگره. این بر خلاف فیلم Black Swan هست که بازیگر نقش اول اون، Natalie Portman، واقعاً بازیگر هست. Natalie خیلی تلاش کرد که بالرین خوبی برای Black Swan باشه، ولی خب معایبی هم داشت.

    یکی از نقاط قوت Flesh & Bone رقصنده ها و بالرین های حرفه ای اون بود، که تونستن نمایش های بسیار زیبایی رو به اجرا در بیارن که فی الواقع حین اجرای این نمایش، شخصاً از تک تک حرکاتشون لذت می بردم و واقعاً هنر رو می دیدم. چیز مصنوعی ای در کار نبود؛ همه چیز طبیعی بود.

    موسیقی متن و تیتراژ فوق العادۀ اون واقعاً باعث میشد لحظاتی مو به دست آدم سیخ بشه! خیلی عالی کار شده بود و واقعاً به درک این اثر کمک می کرد.

    اما همونطور که گفتم، این موارد حاشیه ای هستند. اصل قضیه همون نقش اول هست؛ یعنی کلیر! در شروع قسمت اول می بینیم که این دختر 21 ساله، داره وسایلش رو جمع می کنه، در حالی که به در اتاقش قفل زده و قصد داره فرار کنه. فرار می کنه به سمت نیویورک، وارد یه شرکت رقص باله میشه و در اولین مصاحبه ای که انجام میده، پذیرفته میشه. چون واقعاً حرفه ایه و میتونه مسؤولین اون شرکت رو تحت تأثیر خودش قرار بده. این ها همگی، ما رو آماده می کنن که روابط مختلفی رو داخل این مینی سریال ببینیم و سؤالاتی رو برامون پیش میاره که شاید تا آخرین قسمت جوابشون رو متوجه نشیم.

    چرا کلیر فرار کرد؟


    کلیر مادر نداشته. با پدر و برادرش زندگی می کرده. پدرش آدم الکلی ای بوده که خیلی خوب نمیتونسته از بچه هاش مراقبت کنه. این پدر به دلیل رفتار نادرستی که با پسرش داشته، باعث میشه تا پسرش رو از خودش دور کنه. حالا این خواهر و برادر فقط همدیگه رو دارن. به همدیگه تکیه کردن و به هم دیگه وابسته شدن. ولی این وابستگی عاقبت خوبی نداشته و باعث یه مشکل اساسی و یه جور اختلال رفتاری و اخلاقی بین این 2 شده. زنای محارم، تابویی هست که در این مینی سریال مطرح شده؛ البته قبلاً هم در فیلم ها و سریال های دیگه این قضیه مطرح شده بود و بار اولی نیست که این تابو شکسته شده. ولی چرا؟ خوبه بدونید این قضیه واقعاً داره جدی میشه توی دنیا و توی آمریکا هم جدی تر از هر جایی شده. این قضیه واقعاً قضیۀ جدی و پیچیده ای هست و چون معمولاً گزارش نمیشه، خیلی هم در موردش صحبت نمیشه.
    توی این مینی سریال، نشون میده که کسی که داره سوء استفاده می کنه، پسر خانواده هست. این برادر کلیر هست که از کلیر داره سوء استفاده می کنه. این سوء استفاده منجر به بارداری کلیر در سن 18 سالگی میشه، کلیر به خاطر بارداری مجبور میشه که از حرفۀ خودش برای مدتی کنار بکشه. وقتی پدر قضیه رو متوجه میشه، پسر رو می فرسته که به ارتش خدمت کنه تا یه فاصله ای بین این خواهر و برادر به وجود بیاد. کلیر صاحب یه دختر میشه، ولی خب سرنوشت این دختر نامشخصه. فقط میدونیم که شبیه یه هیولا بوده! نمیدونیم زنده مونده یا نه.
    کلیر 3 سال از حرفه ش فاصله میگیره و دوباره در سن 21 سالگی، وقتی برادرش از ارتش برمیگرده، فرار می کنه و میره که به حرفه ش ادامه بده.

    ارتباط عجیب کلیر و برادرش برایان؛ کدومشون مقصرند؟


    کلیر شدیداً به خاطر این مسأله از لحاظ روحی آسیب دیده و کسی که این آسیب رو بهش رسونده برادرش هست. برای همین کلیر در اتاقش رو قفل می کنه. برای همین فرار می کنه. خیلی ها معتقدن در قسمتی که کلیر به خاطر Thanksgiving برمیگرده خونه پیش پدر و برادرش، و دوباره با برادرش اون عمل شنیع رو انجام میده، کاملاً مشخص میشه که این ارتباط با رضایت طرفین بوده. ولی من اون عمل شنیع روز Thanksgiving رو صرفاً ترکیب احساسات کلیر به حساب میارم . برای همین میگم این قضیه واقعاً جدی و پیچیده هست. در زنای با محارم، زنا با کسی صورت میگیره که شناخته شده هست و احساساتی بین این 2 وجود داره. همینه که قضیه رو پیچیده می کنه. اما چرا کلیر یه چنین کاری رو خودش انجام میده؟ شاید بشه به سندروم استکهلم ارتباطش داد. بعضی اوقات قربانی، وابسته میشه به کسی که بهش آسیب وارد کرده. نسبت بهش احساسات پیدا می کنه. شاید به همین خاطر این قسمت با عبارت F.U.B.A.R شروع میشه. یعنی ****ed up beyond all/any recognition/repair/reason/redemption! در حدی وضعیت به فنا رفته، که دیگه غیرقابل تشخیصه. غیر قابل تعمیره. همه چیز قاطی پاتی میشه.

    کلیر هر موقع که میخواد بخوابه، روی بدنش و خصوصاً روی پاهاش کلی کتاب می چینه و میخوابه. من فکر می کنم کلیر از این کتاب ها به عنوان سپر جسمی خودش استفاده می کنه. شاید وقتی بچه بوده، از این کار برای محافظت از خودش استفاده می کرده تا آسیب پذیریش کمتر بشه. تا بتونه از خودش در برابر سوء استفادۀ برادرش (برایان) یک نوع سپر درست کرده باشه و همچنان عادت کرده به این قضیه و داره ادامه ش میده.

    عاقبت این مسأله برای کلیر غیر قابل تحمل میشه؛ قسمتی از وجودش که باعث یادآوری خاطرات ننگی براش میشه رو از بین می بره (معمولاً مو هاش رو به شکل دم اسبی می بست، در انتها دیدیم که اون قسمت از موهاش رو کوتاه کرد که دیگه حالت دم اسبی نداشته باشه).
    اما اون قسمت رو کاملاً از بین نمی بره. در واقع اون قسمت از مو رو میذاره توی جیب کت برادرش. کلیر میخواد وقتی برادرش داره برای همیشه از پیشش میره، یه چیزی به یادگاری ازش داشته باشه.

    اما همه چیز به همین خوبی تموم نمیشه و در انتها می بینیم که قهرمان خیالی، یعنی رومئو، اون برادر هیولا صفتِ "کافر" رو می کشه. روی سینۀ برایان، به فارسی تتویی وجود داره تحت عنوان "کافر". برایان در زمان خدمت، افغانستان بوده. احتمالاً اسیر شده و این تتو رو سینه ش نوشته شده. بعد از اینکه رومئو، برایان رو می کشه، با چاقو روی سینۀ خودش می نویسه "کافر". شاید احساس می کنه به خاطر قتلی که انجام داده، گناهکاره.

    گفته بودم تمرکز این مینی سریال بیشتر روی روابط و روانشناسی روابط هست؛


    مربی هم/جن/س/گرای تنها و خودشیفتۀ این مینی سریال هم داستان خودش رو داره. معشوقه ش رو از دست داده. کسی بهش توجه نمی کنه، و این خیلی عذابش میده. روز Thanksgiving هر کسی با خانواده ش دیدار داره، ولی این مربی کاملاً تنهاست. وقتی که بچه بوده، می فهمه پدر و مادرش، پدر و مادر واقعیش نیستن. تنها دلیلی که اون پدر و مادر دارن این بچه رو تحمل می کنن، پولی هست که هر ماه بابتش دریافت می کنن. مربی تمام عقده هایی که داره رو روی شاگرداش خالی می کنه. ولی خب دیگه دست این مربی برای شاگرداش رو شده؛ شاگردا میدونن که این کار همیشگیشه. برای همین، شب Thanksgiving هماهنگ می کنن تا همگی با هم برن پیشش و از تنهایی در بیارنش.

    روابط بالرین ها و رقصنده ها با هم یه حالت رقابتی داره. خب قاعدتاً چشم و هم چشمی و حسودی هم در این جور کارها هست؛ ولی نقطۀ ضعف این مینی سریال این بود که این مورد رو بیش از اون چیزی که باید، نشون داده بود. تا این حد حسادت و چشم و هم چشمی، واقعاً خارج از واقعیت هست.

    بقیۀ کاراکترها، داستان های خودشون رو داشتن... "میا" هم اتاقی کلیر که بیماری MS داشت و کارش به بیمارستان کشیده شد. رابطۀ "پاشا" نوازندۀ کلاس، با "میا" هم یه چیزایی رو بهمون نشون میداد ولی نه همه چیز رو. کاراکتر "سرگی"، "رومئو"، "کیرا" و خلاصه همه و همه به وضوح داستان های خودشون رو داشتن، که اگه این مینی سریال ادامه داشت، قاعدتاً میتونستیم داستان هاشون رو کاملتر بدونیم و روابطشون رو هم بهتر بشناسیم. خیلی از این موارد نامشخص باقی موندن و از این نظر، ناراحت شدیم که نتونستیم با این شخصیت ها بیشتر آشنا بشیم و بهتر بشناسیمشون.




    به طور کلی، با تمام نواقص و معایبی که به این مینی سریال وارد بود، میتونم بگم که واقعاً خوش ساخت بود و ارزش دیدن رو داشت. این همه نظرات مخالف و انتقاداتی تندی که به این مینی سریال شده رو نمیتونم درک کنم. به نظرم خیلی نباید جدی گرفت اینطور دیدگاه ها رو. هر کسی هم واقعاً قصد داره این 8 قسمتی 8 ساعته رو ببینه، بدون اینکه نظرات مثبت یا منفی رو بخونه، بره ببینه. اون قدر وقتتون رو نمیگیره.

    فقط باید با این پیش زمینه این مینی سریال رو ببینید؛ قرار نیست Breaking Bad یا Game of Thrones یا چیزی توی این مایه ها ببینید؛ قراره یه درام دارک رو ببینید، مشابهش رو هم شخصاً ندیدم. در نوع خودش خاصه، داستانش ممکنه تا حدودی برای بعضیا کلیشه باشه، ولی قطعاً جذابیت و هیجان خاص خودش رو داره و هر لحظه مخاطب منتظر هست که یه چیزی خلاف انتظارش رخ بده. عجیبه!

    سریال مخاطبان خیلی کمی داشته؛ دلیل اولش +19 بودنش هست و دلیل دومش اینه که از یه شبکۀ پرمیومی مثل Starz پخش میشده. البته قسمت اولش ممکنه برای خیلیا تداعی گر یه داستان عادی، کلیشه ای، بدون جذابیت و کشش باشه؛ برای همین خیلیا دیگه نمیرن سراغ قسمت های بعدی. همونطور که گفتم، باید رفت سراغ قسمت های بعدی تا فهمید چی به چیه.

    میانگین امتیاز ملت در IMDb به این سریال 8.1 بوده، که خب مثل همیشه، ملت تینیجر، به این سریال امتیاز بالای 9 دادن و ملت بزرگسال بزرگوار امتیازشون دور و بر 7.5 تا 8.5 بوده. روند امتیازدهی به هر قسمت، سیر صعودی داشته:
    http://graphtv.kevinformatics.com/tt3507484
    همونطور که می بینید، در قسمت های آخری، امتیازهای بهتری گرفته.

    امتیاز خود من بهش 8.4 هست. البته من به موسیقی تیتراژ و موسیقی متنش، 9.3 میدم. واقعاً یکی از نقاط قوتش، موسیقی بی نظیرش بود. به همین خاطر به موسیقیش جدا امتیاز دادم

  7. 10 کاربرِ زیر از Samya بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  8. #5
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    ارسال ها
    148
    سپاس
    2,000
    از این کاربر 1,263 بار در 152 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Flesh and Bone | معرفی مینی سریال | بحث و تبادل نظر

    داشتم یه تریلر از El Maestro می دیدم یاد این سریال افتادم ولی این کجا و آن کجا
    flesh and bones یکی از دو سه تا سریال خیلی خوبی هست که تا حالا دیدم و با نوشته های دوست خوبمون samya هم کاملا موافقم هر چند که این قدر ریز به جزئیات توجه نکرده بودم.
    معمولا یه سریالی رو دو بار نمی بینم ولی واجب شد دوباره از نو تماشا کنم
    شخصیت محبوبم تو این سریال دافنه هست...پل دنس های فراموش نشدنی داخل کلاب دافنه که رقص باله رو هم تنگش قرار داده بود و باعث طراوت و صفای چشم بیننده میشه و همچنین رقص باله دو نفره داخل کشتی با سارا از جاذبه های دیگر این سریال محسوب میشه
    موسیقی متن رو هم هر بار می شنوم از خود بی خود میشم

  9. 5 کاربرِ زیر از eric بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 

موضوعات مشابه

  1. In the Flesh | معرفی سریال | بحث و تبادل نظر
    By yaser63 in forum سریالهای گروهِ I-L
    پاسخ ها: 4
    آخرين ارسال: 05-28-2016, 11:05 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.