Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل پنجم , اپیزود هشتم

[M.Amir]

Season 5, Episode 8, Hardhome


9.9/10

جهت احترام به حقوق سایر کاربران:
الف- لطفا و حتما از بحث درباره مطالب کتاب مرتبط با قسمت های آتی سریال خود داری نموده و از قرار دادن مطالب اسپویلری در خارج از تگ مربوطه پرهیز نمایید.
ب-از بحث درباره مجموعه درتاپیک های غیر مرتبط بوِیژه چت باکس جدا خودداری نمایید.
باتشکرازهمه دوستان گرامی

[tlove]

قسمت فوق العاده ای بود لحظه لحظه اش عالی بود
اپیزود با لحظه ای جادویی شروع شد دیالوگ فوق العاده تیریون و دنریس .دنریس از بالای بلندی با تریوین و سر جورا صحبت می کنه تریون با قدرت سخنرانی می کنه و میتونه جایگاهی رو پیش ملکه به دست بیاره اما نمی تونه از سر جوراه دفاع کنه در آخر صحنه می بینیم تریون از پلکان بالا میره و سر جوراه رانده میشه
بعد می ریم داستان سرسی سرسی تو زندانه تنها و بی کس بدون هیچ کمکی توسط کسانی به زندان افتاده که خودش اونا رو از هیچی به همه چیز رسونده این حداکثر فلاکت یک نفره هیچ کمکی نداره تنها کسی که به یاریش میاد همون جراحی است که سرسی وارد شورا کرد اون گفت کار ادامه داره چه کاری چیکار می خواد بکنه یعنی می خواد با مخلوقش کاری بکنه داره جالب میشه
سانسا و تئون تو این بهبوهه یک خبر خوب به سانسا رسید برن و ریکون زنده اند تئون هم دیگه داره به هم میریزه معلومه ار داخل دچار تشویش شده مونده ریکه یا تئون داره بازم تبدیل میشه به تئون
و اما آریا یکی از لحظات خوب آریا تو این سریال اون داره تبدیل میشه به چیزی که می خواد بی صبرانه منتظر هستم ببینم ماموریت آریا چی میشه
رمزی می خواد با 20 نفر ارتش استنیس رو از بین ببره ؟ اونم استنیس که میگن بهترین فرمانده تو وستروسه ؟
و بهترین صحنه های این فصل جنگ هارلدهام
این سومین جنگه این سریال هست و نسبت به دو جنگ دیگه کوتاه تره اما بسیار کوبنده تر
این صحنه با دو تصویر لانگ سات شروع و تموم شد لانگ شات اول نشون میداد جان اسنو به هاردهام نزدیک میشه تعداد زیادی از شمالی شکست خورده از استنیس توی ساحل ایستادند و منتظرند ببینند رئیس نگهبانان شب با اونا چیکار داره و دومی همان نما با همان جمعیت شاهد هستند چطور جان اسنو چطور از هاردهام فرار می کنه اما اینبار جمعیت زیادی از وایت واکر ها به بدرقه جان اومدن
بلاخره چیزی که تموم دنیای وستروس ازش می ترسه خودشو نشون داد سپاه عظیم وایت واکر ها که به طرز وحشتناکی شکست ناپذیره و همینطور بزرگ تر میشه تنها چیزی که تونست جلویش رو بگیره فولاد والرینیی که لرد مورمونت بهش بخشیده بود
واقعا قسمت خوبی بود لذت بخش بود تنها دو قسمت دیگه از این فصل مونده واقعا زود تموم شد
تو این دو قسمت شاهد چه چیزهایی هستیم
انتقام سانسا؟
قدرتنمایی آریا؟
شکست لنستر ها تو بارنداز پادشاهی؟
واقعا نمی شه منتظر موند

[klax0n]

البته اونی که جان کشت باید دقت داشت اومده بود شیشه اژدها رو ببره چون فکر میکردن فقط توسط اونا کشته میشن....

چرا این حرف میزنی؟ اونا از کجا میدونستن که جان شیشه اژدها آورده؟
شاید جاسوس داشتن

[1919]

اعلام شده تو فصل 6 2 تا لوکیشن جدید تو اسپانیا داریم:
برای کسترلی راک و اولد تاون

[chanter]

چرا این حرف میزنی؟ اونا از کجا میدونستن که جان شیشه اژدها آورده؟
شاید جاسوس داشتن

دوست عزیز کاملا مشخصه اومده شیشه رو برداره...من اینطور تصور کردم حالا اگه اشتباه میکنم شما دلیل منطقی بیارید...

[far30film]

دوست عزیز زمستان و تابستان در مدت زمان مشخصی ندارند.
آگه بدشانسی بیارن سال ها طول می کشه.

تو سریال ؟ اخه جایی خوندم تابستان 10 ساله س

[shahrooz79]

تو سریال ؟ اخه جایی خوندم تابستان 10 ساله س

معلوم نیست!هردفعه یه مدتی طول میکشه ممکنه زمستون 1 سال باشه ممکنه 20 ساله باشه

[S I S]

...

[HMNN]

تو سریال ؟ اخه جایی خوندم تابستان 10 ساله س

تابستان کنونی حدود 10 سال طول کشیده. همه تابستان ها مدت زمان یکسان ندارند.

[mkarimifard77]

واقعا اپيزود فوق العاده اي بود اين قسمت و فوق العاده تر از همه چيز ، پايان بندي تكان دهنده اين قسمت . نگاههاي هراسان و بهت زده جان اسنو و همراهانش به ارتش مردگان و قلع و قمع شدن باقيمانده مردم آزاد و سكوت لحطات پاياني كه پر از معنا بود. پخش نشدن موسيقي تيتراژ آخر هم حقيقتا به تاثيرگذاري اين پايان بندي فوق العاده كمك شايان توجهي كرده بود . اين پايان بندي ، تشابه عجيبي با پايان اپيزودي داشت كه راب استارك و يارانش سلاخي شدن ، سكوت پاياني هر دو قسمت باعث مي شد تماشاگر تا لحظاتي چند ، بهت زده به قاب تلويزيون خيره بشه . مطمئنم كه اين پايان بندي فوق العاده تماشاگر را تا مدتها به فكر فرو مي بره و تاثيرش براي دقايق و ساعات طولاني ماندگار هست. اولين فكري كه بعد از پايان اين اپيزود به ذهنم متبادر شد اين بود كه آينده مردم وستروس با اين ارتش بزرگ و فناناپذير ، آينده اي بسيار تاريك و نااميد كننده است.
اما پيش بيني من براي ادامه داستان :
همانطور كه قبلا هم پيش بيني كردم بنظر من ، دنريس هيچ جنگي را براي پس گرفتن تاج و تختش انجام نميده (البته جمله تيريان به دنريس هم كه ميگه <شايد جاي شما همينجاست> به اين موضوع صحه مي گذاره) چرا كه اوضاع باوجود متعصبين مذهبي و وايت واكرها و همچنين فرارسيدن زمستان طولاني اونقدر در وستروس به هم ريخته ميشه كه حمله دنريس عملا بي نتيجه و ناممكن خواهد بود ولي نابودي وستروس در اثر اتفاقاتي كه پيش مي آد باعث ميشه تا باقيمانده مردم هفت اقليم كه از چنگال مرگ و تباهي گريختن به ملكه دنريس تارگرين پناهنده بشن.
احتمال زياد ميدم كه استنيس هم توسط رمزي كشته نشه ولي عملا بدليل سرماي هوا امكان حمله به وينترفل را پيدا نمي كنه البته با توجه به پيش بيني بانوي سرخپوش ، احتمالا طي فصلهاي بعدي پاي استنيس به وينترفل باز ميشه و در مقابل حمله وايت واكرها از كشور دفاع ميكنه.
رفتن رمزي فرصت كافي براي فرار را به سانسا ميده و اون با كمك تيون و البته برين از وينترفل فرار ميكنه و به احتمال زياد تيون جانش را براي نجات سانسا فدا كنه. سانسا اين دفعه يا خودش را به دنريس مي رسونه و يا به استنيس باراتيون.
اوضاع در پايتخت هم همچنان متشنجه ولي احتمال ميدم كه جيمي يا واريس اسباب فرار سرسي را فراهم كنند. بعيد بنظر ميرسه كه سرسي همين جا كارش به پايان برسه . البته باتوجه به اون اپيزود اول فصل پنجم كه يه ساحره پيش بيني كرد كه همه بچه هاي سرسي كشته مي شن ، من فكر مي كنم كه توي همين فصل و دو قسمت باقيمانده تامن توسط آدمهاي افراطي مذهبي كشته بشه و كشور بدون پادشاه رسمي رها بشه.
درنهايت يقين دارم كه دو قسمت فوق العاده و يك فصل ششم فوق العاده تر را در پيش داشته باشيم.

[KEVIN GARVEY]

اینو داشته باشید و خیلی هم حال کنید
[IMG][17-46-45].jpg][/IMG]

ارباب وایت واکرها در این اپیزود در واقع پادشاه شب است.براساس افسانه ها، پادشاه شب در زمان عصر قهرمانان، مدتی نه چندان طولانی بعد از کامل شدن دیوار زندگی میکرداو یک جنگجوی بی باک بود، که به عنوان سیزدهمین فرمانده نگهبانان شب، برگزیده شدبعدها، او در دام عشق زنی " با پوست سفید همانند ماه، و چشمانی شبیه ستاره آبی" افتاد. او را تعقیب کرد و با آنکه پوست او یخ و سرد بود، به عشق بازی با او پرداخت، و روح خود را نیز تسلیم آن زن کرد. (مشخصات آن زن همانند آدرها توصیف شده است).او آن زن را با خود با قلعه ی نایت فورت (nightfort) برگرداند، و بعد از پیوند نامقدسشان، خود را شاه، و آن زن را ملکه خود کرد، و سیزده سال در نایت فورت حکومت کرددر طول سالهای تاریک حکومت خود، جنایتهای وحشتناکی را مرتکب شد، که این داستانها، هنوز هم در شمال گفته می شود
پادشاه زمستان، برندون شکننده به همراهی جورامون (joramun)، پادشاه پشت دیوار، او را از سلطنت به پایین کشیدن و نگهبانان شب را آزاد کردند
بعد از سقوط او کشف شد که قربانیانی به آدرها (احتمالا مشابه کرستر – craster) تقدیم میکرد
همه اسناد مربوط به او را نابود کردند، و ذکر نام او نیز قدغن شد. این کار احتمالا به این دلیل بود، که تضمین شود اربابان شمال، از سوی جنوب برای نگه داشتن دیوار، در نظر گرفته شوند.

همچنین بر اساس شایعاتی گفته می‌شود که پادشاه شب یک استارک بوده است.

اضافه شده در : 1

اینو داشته باشید و خیلی هم حال کنید

ارباب وایت واکرها در این اپیزود در واقع پادشاه شب است.براساس افسانه ها، پادشاه شب در زمان عصر قهرمانان، مدتی نه چندان طولانی بعد از کامل شدن دیوار زندگی میکرداو یک جنگجوی بی باک بود، که به عنوان سیزدهمین فرمانده نگهبانان شب، برگزیده شدبعدها، او در دام عشق زنی " با پوست سفید همانند ماه، و چشمانی شبیه ستاره آبی" افتاد. او را تعقیب کرد و با آنکه پوست او یخ و سرد بود، به عشق بازی با او پرداخت، و روح خود را نیز تسلیم آن زن کرد. (مشخصات آن زن همانند آدرها توصیف شده است).او آن زن را با خود با قلعه ی نایت فورت (nightfort) برگرداند، و بعد از پیوند نامقدسشان، خود را شاه، و آن زن را ملکه خود کرد، و سیزده سال در نایت فورت حکومت کرددر طول سالهای تاریک حکومت خود، جنایتهای وحشتناکی را مرتکب شد، که این داستانها، هنوز هم در شمال گفته می شود
پادشاه زمستان، برندون شکننده به همراهی جورامون (joramun)، پادشاه پشت دیوار، او را از سلطنت به پایین کشیدن و نگهبانان شب را آزاد کردند
بعد از سقوط او کشف شد که قربانیانی به آدرها (احتمالا مشابه کرستر – craster) تقدیم میکرد
همه اسناد مربوط به او را نابود کردند، و ذکر نام او نیز قدغن شد. این کار احتمالا به این دلیل بود، که تضمین شود اربابان شمال، از سوی جنوب برای نگه داشتن دیوار، در نظر گرفته شوند.

همچنین بر اساس شایعاتی گفته می‌شود که پادشاه شب یک استارک بوده است.