در پست قبل تاحدودی با رویاها و الهاماتی که به شخصیت ها وارد شد آشناشدیم. دراین پست قصد داریم تا یک کالبدشکافی ازین 2 رویداد انجام دهیم و شمارا دعوت میکنیم که با این پست همراه ما باشید.
چه چیزی یا چه کسی موجب رویاها میشود؟
نظریه اول : جیکوب باعث دیدن رویا و مرد سیاه پوش باعث دیدن توهمات و الهامات میشود.
دلایل:
• وقتی به نتایج هریک از رویاها مینگرید بنظر میرسد که درتمام آنها منافع جیکوب تامین میشوند. درتمام رویاها یک شعار مطلق از جانب جیکوب به شخصیت ها داده میشود و درتمام آنها هدف جیکوب یاری رساندن به شخصیت ها برای پیروی کردن از
"ایمانشان" است.
•مرد سیاه پوش قادراست به طور فیزیکی برروی افراد تاثیر بگذارد ولی جیکوب تنها در رویای آنها ظاهر میشود. این مسئله یکی از اساسی ترین ارجاعات سریال به نزاع بین عقل و ایمان است. وقتی جیکوب در رویای شخصیت ها ظاهر میشود هیچگونه اجباری از سوی او به شخصیت ها مشاهده نمیشود ؛ اوتنها ایده ی انجام کار را در ذهن شخصیت ها باقی میگذارد ولی شرط رسیدن به اهداف جیکوب اینست که ایده ها بطور انفرادی و تنها توسط خودِ فرد اجرا شوند.اگر به رویاهای شخصیت ها نگاهی دوباره بیفکنید متوجه میشوید که تمام آنها شامل یک سری راهنمایی ها و امداد های غیبی هستند که به شخصیت ها میگویند درمواجه با مشکل چه کار کنند و به کجا پناه ببرند.
•الهامات ؛یعنی اتفاقاتی که به ناگهان جلوی چشم شخصیت ها ظاهر میشوند تحت تاثیر مرد سیاه پوش هستند. درتمامیِ الهامات سریال هرشخصیتی که دچارشان شده تا آستانه ی مرگ پیش رفته است. اینطور تفسیر میشود که
Visions یا تصاویری که شخصیت ها میبینند نتایج ناخوشایندی دارند. اولین الهامی که درسریال رخ میدهد مربوط به تصویری است که جک شفرد از پدر خود میبیند. جک با دنبال کردن آن توهم از لبه ی پرتگاهی به پائین سقوط میکند و اگر شاخه ی درخت و کمک جان لاک به دادش نمیرسید جک شفرد به علت سقوط از پرتگاه جان خود را از دست میداد. توهماتی که شخصیت شنون از والت مشاهده میکند باعث مرگ وی میشود. علت اصلی مرگ آقای Eko دنبال کردن توهم Yemi بوده است.
• جیکوب در هر رویا پیغامی به شخصیت ها میدهد. عملی شدن آن پیغام منوت بر ایمان قوی شخصیتهاست.علت برتری پیغام هایی که مرد سیاه پوش (نیروی شر) به شخصیتها میدهد اینست که او بطور فیزیکی با کارکترها مواجه میشود. عمده باور مردم براین استوار است که چیزی را که میبینند باور کنند و به گمانشان "واقعیت" دارند ولی "حقیقت" چیز دیگریست.ایمان واقعی حتی در مواجه با چیزی که به چشم میبینی به تو میگویند که ببین ولی درنگاه اول باور نکن. این انگیزه تنها در برخی از کارکتر ها بازتاب میابد. آنهایی که به مرحله ی باور قلبی میرسند موفق میشوند رضایت جیکوب را جلب نمایند و بقیه اسیر توهمات واهیِ مرد سیاه پوش و درنهایت مرگ میشوند.
نظریه دوم : مرد سیاه پوش هم باعث رویا و هم باعث توهمات میشود.
دلایل :
•اکثراً و نه تمام رویا ها و الهامات باعث و بانیشان مرد سیاه پوش یا همان هیولای قصه است.
•جزیره یک مسیر به دنیای مردگان است. در مورد الهامات افراد درون سریال یک تفاوت وجود دارد.
الهامات کسانی که بیرون از جزیره مرده اند و الهامات کسانی که درون جزیره مرده اند.افرادی که بیرون از جزیره و دردنیای واقعی مرده اند
(کسانی مثل کریستین شفرد ، مادر بنیامین و Yemi) در جزیره دوباره بصورت کامل و هشیار ظاهر میشوند. آنها قادر به تعامل با انسانهای واقعی شده و بنظر میرسد که جزوی از محیط مادی به حساب می آیند.
خلاف این امر زمانیست که به شخصیتهایی میرسیم که درون جزیره مرده اند.این افراد فقط در رویای شخصیتهای دیگر تجلی میابند.بطور مثال شخصیت Ana Lucia که درون جزیره میمیرد بصورت رویا در ذهن آقای EKO وقتی که خواب است ظاهر میشود. شخصیت Boone که در جزیره مرده است زمانی که جان لاک به خواب میرود وارد رویای او میشود.
•جزیره قادر است افرادی که خارج از جزیره مرده اند را به درون خود احضار کند. دراثبات این موضوع به زمانی برمیگردیم که اولین بار شخصیت
ریچارد آلپرت با بنیامین ملاقات میکند و متوجه میشود که مادر بنجامین مرده است. ریچارد از بن سوال میکند که
"مادرت درجزیره مرد؟؟" و بنجامین پاسخ میدهد که
"خیر". ریچارد باردیگر سوال میکند که
"آیا مادرت را اینجا درون جزیره؛ درون جنگل دیده ای؟؟". ریچارد میداند که جزیره قادر است مردگان دنیای واقعی را به درون خود احضار کند. اینجا
یکی از تئوری های "برزخ" بودن جزیره شکل میگیرد که بعداً مفصل درموردش توضیح خواهم داد.
•جان لاک ، جک شفرد ، بنجامین لاینس و دزموند هیوم چهار شخصیتی هستند که محور مرکزی رویاها و الهامات جزیره را شکل میدهند و اهمیتشان در مواجه با این دو موضوع از دیگر کارکترها زیاد تر است.
الهامات افرادی که بیرون از جزیره مرده اند
•درآینده ،زمانی که 6 بازمانده ی اوشنیک815 به جهان واقعی برمیگردند الهاماتی از کسانی که مرده اند را میبینند. هرلی تصویر چارلی را میبیند ، جک شفرد پدر خود را میبیند ، سعید احتمالاً تصاویری از نادیا را مشاهده میکند ، سان الهاماتی از جین یا Jae Leeرا میبیند
(سان مطمئن نیست که همسرش ؛ جین مرده است یا خیر.) ؛ کیت الهاماتی از Wayne آن مامور فدرالی که اورا دستگیر کرده بود را میبیند ، آرون (هارون) نیز تصاویر مادرخود و چارلی را میبیند.
•فقط افرادی که درون جزیره مرده اند بصورت الهامات به شخصیتها وارد میشوند. این مسئله برعکس درون جزیره است. درون جزیره افرادی که بیرون آن مرده اند بصورت الهام به دیگران ظاهر میشوند ، درخارج از جزیره افرادی که درون جزیره مرده اند بصورت الهام به دیگران ظاهر میشوند.
• جک شفرد و هرلی تنها دو شخصیتی هستند که از بین 6 بازمانده ی اوشنیک قادر به دیدن رویا و الهام هستند. علت این موضوع اینست که این دو شخصیت درون لیست نامزدهای جایگزینی جیکوب قرار دارند. جزیره و جیکوب به هردوطریق با آنها ارتباط برقرار میکنند.
•چارلی درون جزیره میمیرد ، کریستین شفرد بیرون از جزیره میمیرد ولی هردوی این شخصیتها بصورت یک الهام که بسیار به واقعیت شبیه است در دیدگان شخصیت ها ظاهر میشوند علت آنست که این دو شخصیت
"نامیرا" هستند. در اسطوره شناسی سریال یا به اصطلاح (Mythology)
لفظ "نامیرا" به کسی گفته میشود که درون جزیره بوده ، درآنجا مرده ولی ما آنها را در یک بازه ی زمانی متفاوت مشاهده میکنیم. سوالی که پیش می آید اینست که مگر پدر جک هم در جزیره حضور داشته است؟ درپاسخ این سوال باید به پیشینه ی او برگردیم.زمانی که او با پروژه ی DHARMA و شخصیت های
Hanso و Widmore همکار بوده است.!!
• دومین تعبیری که از افراد
"نامیرا" درون سریال میشود به کسانی تلقی شده که جسدشان به درستی دفن نشده باشد.
2 نوع نامیرا درون جزیره وجود دارد. شخصیتهای
Christian ,Yemi , Karl ,Danielle , Goodwin و Charlie نوع اول نامیرا ها هستند.
این افراد قبر مشخصی ندارند.ویژگی این افراد آنست که میتوانند آزادانه در جزیره حرکت کرده و با شخصیتهای دیگر ارتباط برقرار کنند.
نوع دوم شخصیتهای نامیرا کسانی هستند که از بعد از صانحه
مرده اند ولی زیرخاک گیر افتاده اند.شخصیتهای
Shannon,Boone,Ana Lucia,Libbt,Marshal,Nikki و Paula قادر به حرکت درجزیره هستند ولی چون جسدشان زیرخاک دفن شده نمیتوانند بصورت الهام برای دیگران تجلی یابند.
>> منظور از حرکت در جزیره ظاهر شدن در دیدگان دیگرشخصیت هاست.
دیالوگ ماندگار جان لاک :
هیچ چیز دراین جزیره تاابد دفن شده باقی نمیماند. "اشاره به روایات و آیات الهی در کتب مختلف مذهبی ازجمله قرآن که مرگ و قبر (جزیره و خاکش)پلی به سوی زندگی ابدی هستند."
•فرضیه ی بعدی اینست که جزیره یک دروازه به جهان زیرزمین(مردگان) و دودسیاه محافظ آن است. جهان زیرزمین را با بهشت و جهنم اشتباه نگیرید.جزیره فقط یک مکان است که همگان بعد از مرگ به آنجا میروند و مهم نیست که درگذشته چه زندگی را گذرانده اند.
"اشاره به شعار لیبرالیسم : مهم نیست درگذشته چه بوده ای، از الآن زندگی جدیدت راآغاز کن."
•برخلاف عقیده ی بینندگان که تصور میکنند جیکوب و دود سیاه خدایان ، خدا و شیطان هستند باید گفت که شخصیت های
"چارلز ویدمور" و "ریچارد آلپرت" خدایان این جهان زیرزمین(مردگان) هستند. خدایانی که زندگی ابدی دارند و در نزاع با انسان فانی "بنجامین لاینس" برای کنترل جهان (جزیره) به ستیزه برخاسته اند.
•زمزمه ها ، الهامات و تصاویری که درجزیره رخ میدهند تماماً واقعی هستند . فقط مسئله زمانی مطرح میشود که چه کسانی میتوانند آنها را ببینند.
(بار دیگر به روایات ادیان مختلف رجوع میکنیم . زمانی که از صحبت خدا با پیامبران بحث میشود ، هرکدام به فراخور ویژگی هایشان الهام های متفاوتی را میدیده اند. این گفت و گو ها واقعیت داشته اند و تنها تفاوت در مرتبه ی هرکدام از مخاطبانشان بوده است.)
* اکثر شخصیت هایی که در جزیره ظاهر شدند درون رویاها حضور داشته اند. تنها دو شخصیت کریستین شفرد و Yemi جسدشان پیدا نشد. جسد کریستین شفرد بعد از سقوط هواپیما درون تابوت نبود و Yemi قبل از آتش گرفتن هواپیما جسدش ناپدید شد.
•شخصیتهای هرلی،مایکل و جک بعد از خروج از جزیره به دنبال زندگی اصیل خود رفتند و فکر میکردند کارشان با جزیره تمام شده است.این شخصیت ها الهامات متفاوتی از جزیره را مدام در زندگی واقعی خود میدیدند.
•
نتیجه گیری :
•رویاها و الهامات به افراد منتخب ،پیامبران،برگزیدگان،رهبرا ن و... واقع میشدند تا به آنها راه درست تصمیم گیری دربرابرمشکلات جزیر،جهان،دنیا و... را نشان دهند. درجات الهامات و رویاهای هرفرد با دیگری متفاوت است. به شخصB چیزهایی الهام میشود و او رویاهایی را میبیند که شخص A تنها بخشی از آنهارا دیده بود. زمانی که شخصیت جان لاک که برگزیده ، پیامبر،رهبر و... جدید است به بنجامین لاینس میگوید دچار رویاها و توهماتی شده بنجامین به او میگوید
"I used to have dreams,too = من هم قبلاً رویا میدیدم." و این بدان معناست که هم اکنون که بنجامین این سخن را به جان لاک میزند ، جان لاک فرد برگزیده ی جدید است بعد از او زنجیره تا جک شفرد ادامه میابد. زمانی که جک شفرد در آخرین سکانس سرش را برروی زمین میگذارد وآسوده چشمانش را میبندد ، وظیفه ای که درقبال جهان ، جزیره،دنیا و... داشته است را تکمیل کرده است .....!!!