برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 2 از 2 اولیناولین 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 از مجموع 13
  1. #1
    کوه باش و دل نبند
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    محل سکونت
    رشت
    ارسال ها
    356
    سپاس
    16,377
    از این کاربر 6,113 بار در 375 پست سپاس گزاری شده

    [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Dardenne Brothers

    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |


    برادران داردن، ژان پیِر داردن متولد 21 آپریل سال 1951 و لوک داردن متولد 10 مارس سال 1954، یک تیم دو نفره فیلم سازی بلژیکی هستند. آن ها تمامی فیلم هایشان را با همدیگر می سازند و کار نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی آن ها را نیز با هم انجام می دهند. شروع حرفه آن ها به اواخر دهه 70 و ساخت مستند ها بر میگرد، مستند هایی نایابی که امروزه به سختی پیدا می شوند. آنها دو فیلم بلند ابتدایی خود به اسم های فالش (1987) و به شما فکر می کنم (1992) را یک ماجراجویی ناخوش آیند می نامند. شهرت بین المللی و حرفه ای داردن ها به سال 1996 و با ساخت فیلم "قول" بر میگردد. اما آنها اولین جایزه مهم بین‌المللی خود را هنگامی به دست آوردند که فیلم رزتا در جشنواره فیلم کن 1999، برنده نخل طلا شد. رزتا جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را نیز برای امیلی دوکن به ارمغان آورد. همه آثار داردن‌ها از زمانی که در جشنواره کن حضور داشته‌اند، در بخش رقابتی به نمایش درآمده‌اند و در هر دوره برنده یکی از جوایز اصلی آن شده‌اند.
    فیلم های آن ها با تم رئالیسم و همچنین نشانه قرار دادن طبقه های متوسط جامعه و مشکلات آن ها و یا دست آویزهای آن ها از عناصر فیلم سازی آن ها به شمار می رود، آن ها در چندین فیلم خود شیوه مستند سازی خود را ترک نکردند و شبه مستند هایی در قالب فیلم از زندگی روزمره و یا مشکلات شخصیت های ملموس زندگی ساختند.

    برادران داردن در شهر صنعتی سُرَن در استان لیژ به دنیا آمدند و بزرگ شدند. شهری واقع در والونی و فرانسوی‌زبان که تا پیش از سکوت لورنا (2008)، تمامی فیلم‌های خود را در آن ساخته بودند. رزتا نخستین فیلم بلژیکی بود که موفق به کسب جایزه نخل طلا شد. پس از آنکه فیلم کودک (2005) دومین نخل طلا را برای داردن‌ها به ارمغان آورد، آنها را در شمار معدود صاحبان چنین افتخاری قرار داد. کارگردانانی مانند کن لوچ، فرانسیس فورد کاپولا، میشائیل هانکه، بیله آگوست، امیر کوستاریتسا و شوهی ایمامورا تا به امروز موفق به کسب دو نخل طلا شده اند.



    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |
    |


    La Promesse 1996

    »» "قول" را میتوان شروعی باشکوه برای داردن‌ها دانست. مؤلفه های سینمای این دو برادر را به شکل زیبایی در فیلم میبینم. زوایای دوربین همگی به صورت مدیوم شات و کلوز آپ و حرکات های فراوان روی دست دوربین. تدوین عالی، برداشت های کوتاه و "تکه‌تکه‌" و کات های فراوان. (نمونه شاخصش فیلم رزتا)
    شخصیت های اندک و درون مایه ی فیلم بر روی یکی از عناصر پیرامون زندگی. استفاده از یک کاراکتر نوجوان در یک سن متسعد برای کسب هویت.
    در بدو امر آنچه که به نظر میاد – همانگونه که منتقدان هم به آن اشاره کرده‌اند – مضمون اصلی فیلم اشاره به شرایط بحرانی زندگی مهاجران غیرقانونی و مشکلات به وجود آمده برای آنهاست اما در نگاهی عمیق‌تر مضمون اساسی فیلم گیرافتادن پسر بین پدرش و حقیقت است. ("مخمصه های اخلاقی"درخشانی که در سینمای داردن‌ها به وفور یافت میشود!)


    Rosetta 1999

    »» رزتا دختر جوانیست که جویای کار است. او همراه با مادر الکلی اش در فقر زندگی می کنند...
    همین یک خط داستان تقریبا هسته مرکزی تمامی اتفاقات و حوادث فیلم را تشکیل می دهد. از آن سوژه هایی که فقط یک کارگردان زبده و خلاق می تواند آن را به خوبی اجرا کند بدون آنکه برای تماشاگر خسته کننده شود و یا مخاطب با شعور حس کند فیلمساز قصد دارد او را احساساتی کند.
    داردن‌ها قهرمانشان را از آن پیچیدگی روانشناختی سینمای قصه‌گو خالی می‌کنند و به جایش تنها یک غریزه می‌نشانند. او تنها برای بقا می‌جنگند که اینجا در پیدا کردن یک "شغل" تجلی یافته‌است. ما از طریق دوربین روی دست به دل این مبارزه برای بقا در فوریت لحظه و همپای فوران شخصیت کشیده می‌شویم.




    The Son 2002

    »» پسر شاید به لحاظ مضمونی در نگاه اول داستانی تکراری به نظر بیاید. ولی برادران داردن در روایت درخشانشان از این مضمون به ظاهر پیش پا افتاده، چنان به شیوه ­ای یگانه و متفاوت آن را روایت می­کنند که مضمون کهنه در این فیلم چیزی یکسر تازه میشود.
    فیلم داردن‌ها بسیار ساده به نظر می رسد، آنقدر ساده که ممکن است تماشگر خو کرده به سینمای معمول متوجه ظرافتهای بی­ شمارش نشود. این همان سادگی است که فیلم داردن‌ها را به سنتی در سینمای اروپا متصل می کند، سنتی که نامی چون روبر برسون فیلمساز بزرگ فرانسوی را یاد می­ آورد.
    شیوه­ ی مواجه ­ی داردن­ها با این سنت نیز خود تجربه ­ای قابل اشاره است. چه آنجا که وامدار این سنت ­اند (برای مثال در سادگی بیانشان، حذف زواید مثل غیبت کامل موسیقی در پسر یا حذف نماهای معرف) و چه آنجا که سینمایشان در گسست از آن سنت ادامه می­یابد (بازیگری و اهمیت ویژه دادن به آن مانند حضور پر طراوت اولیویر گورمت در پسر). و جزئیات اجرای بسیاری از سکانسها.





    The Child 2005


    »» رسیدن به دو تجربه‌ی رادیکال همچون رزتا و پسر، باید تصمیم‌گرفتن را برای گامِ بعدی سخت‌تر کرده باشد. انتخاب داردن‌ها مشخصاً در دو فیلم بعدی حرکت به سوی سینمایی داستان‌گوتر بود.
    دوربینِ پرتحرک قبلی در کودک بیشتر از شخصیت فاصله می‌گرفت، ایستاتر و همپای آن نظاره‌گرتر می‌شد. سخت نیست که با دیدن حرکت به سوی میانه‌روی این فیلم داردن‌ها را به باد انتقاد گرفت، اما وقتی فکر کنیم که انتخاب‌های سبکیِ فیلم، دوباره، تا چه میزان در پیوندی تنگاتنگ با مضمون فیلم هستند (حتی اگر به قدرت دو فیلمِ پیشین نباشند)، تجربه‌ی کودک بامعناتر می‌شود. اگر رزتا فیلم جنگ بود، این یکی داستان سبکسری و بی‌خیالی است.
    داردن‌ها این‌بار راه‌حل را در "روایت" یافتند، فیلم پُر شد از حاشیه‌روی‌ها و لحظه‌های مرده و غیردراماتیک (لحظه‌های بازی برونو با گل و لگد زدن به دیوار!). و نتیجه بازیگوش‌ترین فیلم داردن‌ها نیز بود.
    کریستین تامپسون زمانی در مورد سینمای اُزو نوشت که همه می‌گویند چرا این فیلم‌ها این‌قدر شبیه هم‌اند اما فقط یک بررسی مستقل در دل کلیت کارنامه‌ی سازنده‌یشان است که نشان می‌دهد چقدر تجربه‌هایی متفاوت از همدیگرند. فیلم‌های برادران فیلمساز نیز به چنین دیدن‌‌های دقیقی نیازمندند.








    Lorna's Silence 2008

    »» سکوت لورنا به مانند فیلم قول به عناصری مانند مهاجرت، طبقه متوسط و سطح پائین بلژیک و "تنهایی" می‌پردازد. لورنا جوانیست در حاشیه جامعه معاصر بلژیک که در دنیای کوچک خود مقصدی معلوم دارد. ولی جامعه، سعی در تغییر سرنوشت، استثمار و خارج کردن لورنا از دنیای خود دارد.
    سکوت لورنا، درام موفقی ست. تمام مشخصه های خوب یک درام کامل را دارد. آدم هایی در آستانه ی دوراهی، فشارهای عوامل بیرونی، محیط متشنج، بُن بست ها و ره یافت ها در ارتباط آدم های اصلی با اطرافشان… همه چیز سر جای خودش قرار گرفته است. ریتم بازگویی قصه، معرفی شخصیت ها همه در تعادلی باشکوه با سبک خالقان اثر که فیلم به فیلم دارد کامل تر می شود عجین شده اند.


    The Kid with a Bike 2011

    »» سیریل کودک شگفت‌انگیز پسربچه با دوچرخه چیزی از جنسِ خود داردن‌هاست؛ لجوج و یک دنده؛ یکسره در حرکت و خستگی ناپذیر. او چیزی بیشتر از پیمودن راه خود نمی شناسد و نمی‌خواهد ...
    داردن‌ها پس از سه فیلم به جهان رزتا بازگشتند. به همان قلمرویی که رمز اصالت و بکربودگی سینمای‌شان را در خود نهان داشته بود. این اما بازگشتی بود که بار تمام این مسیر طی شده را نیز در خود داشت. و نتیجه فیلمی دقیق، زیبا و بی‌نقص شد. فیلمی که چیزی از فوران و انرژی و حرکت رزتا، چیزی از دقت و سنجیدگی محاسبه‌شده‌ی پسر و سبکبالی کودک را همزمان در کنار هم دارد.
    جالب است که این فیلم نیز همچون رقیب اصلی خود در جشنواره کن در همان سال (درخت زندگی)، بنا شده بر هارمونی و حرکت است. اما با یک تفاوت اصلی: آن یکی شکوه یک "سمفونی" بزرگ را دارد و این سادگی و غرابت یک "سونات" به دقت طرح‌ریزی شده را.

    Two Days, One Night 2014

    »» تازه ترین اثر برادران داردن، به سان میوه ی پربار درختی محدود می ماند؛ از قصه ی اصلی که همخوان با عنوان فیلم، در محدودیتی زمانی نهایتاً به درازای دو روز تعطیلات آخر هفته روایت می شود گرفته، تا مکانی تنها به گستره ی یک شهر، پرسوناژهایی معدود به یک شخصیت و مابقی تیپ، طرح داستانی مرکزی به نحیفی یک بند، روایتی خطی بر پایه ی فقط یک خط داستانی ثابت و کم و بیش یکنواخت، دوربینی روی دست اما نه چندان لرزان و میزانسن هایی حتی الامکان ساده و بی تکلف.
    حاصل اما آنقدر رسیده و پربار است که در سیری کاملاً واقع گرایانه و رئالیستی و در بستر درامی ساده و کم موقعیت (و شاید حتی بتوان گفت تک موقعیت) و کم فراز و فرود اما دقیق به لحاظ روان شناختی شخصیتی، با محوریت تقابل فرد با جامعه ی پیرامونی، از سویی شخصیت اصلی خود را به نوعی درمان کرده و به تغییر نگرشی نسبی می رساند و از سوی دیگر، خوانشی هر چند گذرا و مینی مالیستی اما حساب شده و در خدمت درام و به دور از کلیشه نگری، بر افرادی از اقشار متوسط و ضعیف و مرفه طبقه ی متوسط جامعه دارد.




  2. #11
    زندگی ارزش ناراحتی نداره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    محل سکونت
    اون دور دورا
    ارسال ها
    74
    سپاس
    502
    از این کاربر 394 بار در 71 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Dardenne Brothers

    تاپیک خیلی عالی و جالب بود مطالبِ زیادی یاد گرفتیم ممنون از دوستان
    پادشاه همیشگیه اروپا=========== رئال مادرید

  3. 11 کاربرِ زیر از eminemkamy بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #12
    Democracy is so overrated.
    تاریخ عضویت
    May 2015
    محل سکونت
    خانــه ی پوشــالی
    ارسال ها
    438
    سپاس
    6,649
    از این کاربر 10,453 بار در 488 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Dardenne Brothers



    خب بالاخره بعد از مدت ها فرصتی شد تا روزتا رو ببینم . واقعا مرسی از پویان برای معرفی این فیلم . پویان خودش به قشنگ ترین و بهترین شکل ممکن راجع به فیلم حرفای لازم رو زده و جزئی ترین نکات رو هم گغته ولی چون پویان می گفت تو تاپیکش نظر بده بعد دیدن فیلم دیگه تصمیم گرفتم هر چند کم و بعضا تکراری و کار نابلدانه یه چند خطی بنویسم .
    فیلم از همون سکانس اول با دوربین رو دستی که با فاصله ی خیلی کم از پشت روزتا میاد منو جذب خودش کرد . همون سکانس نسبتا طولانی که با یه دوربین رو دست با فاصله ی نزدیک به روزتا که دعواش با مدیر اون کارخونه و تلاشش که می خاد هر طور شده شغلشو نگه داره ما رو وارد دنیای پر درد روزتا می کنه . و دوربینی رو دستی که به خصوص توی بخش دعوا که اون جا لرزش های دوربین به شدت زیاده و مدام روزتا رو می بینیم که از کادر خارج میشه و هی میاد تو جالبیش اینه که آدمو اذیت نم یکنه ...با وجود اون تکون ها ... البته شاید به شه گفت نوعی اذیت هم می کنه ، اذیت شدن روزتا رو به آدم به شکل خارق العاده ای منتقل می کنه که آدم همون اول کار با این که اصن نمی دونه این کی هست باهاش همدردی می کنه . و کاملا ما رو می بره به زندگی روزتا . و بعد ما با روزتا وارد خونش می شیم . چیزی که من هنوز نفهمیدم این هست که چرا روزتا از در اصلی وارد اون کمپ نمیشه . هی فکر می کنم یه چیزی رو جا گذاشتم یا یه لایه پنهانی بوده به قول معروف که نگرفتم . هنوز درگیرشم . و اون دعوای با مادرش که نشون داد این دختر آدمیه که مستقله . وابسته نیست . صدقه قبول نمی کنه بلکه برای ذره ذره چیزایی که داره زحمت کشیده و باز باعث شد بیشتر برم تو به قولی نخ این شخصیت . و فیلم با وجود این که مدام دنبال روزتایی هست که دنبال کار می گرده و با مشکلات مامانشم دست و پنجه نرم می کنه اصلا خسته کننده نمیشه و تا لحظه ی آخر آدم رو مجاب می کنه با چشمای واید اوپن روزتا رو دنبال کنه . و دو سکانسی که تو یکیش روزتا میفته تو اون شبه دریاچه یا هر چی که اسمش هست و یه بار هم اون پسره و روزتا موفق میشه از اون لجن زار بیرون بیاد اونم به تنهایی ولی پسره بدون کمک روزتا نمی تونه بیرون بیاد و فرو میرفت اگه روزتا کمکش نمی کرد . می بینیم که علیرغم اون همه مشکل و بدبختی و با اون درد معده ای که هی اذیتش می کنه قوی تره نسبت به پسری که با کلاه برداری تو اون مغازه کار می کنه . یا اون سکانس رقص که میگه روزتا این قدر کار می کنه و زحمت می کشه که حتی فرصت برای پارتی گرفتن و یاد گرفتن رقص رو هم نداشته .
    دختری که این قدر کار براش پیدا نمیشه و بدبختی و بیچارگی می کشه که تنها دوستشو می فروشه برای پیدا کردن کار . و اون سکانس پایانی رویایی که بازی امیلی دوکن توش غوقا می کنه به خصوص بازی چشم هاش . که توش آدم هم ناامیدی رو می بینه هم پشیمونی و اون کلوزآپ پایانی از چهره ی روزتا ... فراموش نشدنی بود واقعا ... اونجا بود که به این کارگردانا و این بازیگر تعظیم کردم ...
    مرسی پویان ... هم بابت معرفی فیلم و هم بابت تاپیک ...

  5. 14 کاربرِ زیر از Katy Perry بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #13
    کوه باش و دل نبند
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    محل سکونت
    رشت
    ارسال ها
    356
    سپاس
    16,377
    از این کاربر 6,113 بار در 375 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Dardenne Brothers



    دوباره صحبت داردنها (به واسطه فیلم جدیدشون) و رزتا شد (امیدوارم بیشتر هم بشه :دی) جا داره چندتا نکته رو بگم
    رزتا جدای از اینکه "اولین" (در کنار ساخته ی دیگه برادران داردن The Child) "تنها" فیلم هایی هستن که تونستن نخل طلا رو به بلژیک ببرن و امیلی دوکن 18 ساله هم تا به امروز جوانترین بازیگری که بهترین بازیگر زن جشنواره کن شده، اهمیتش در این بود که توجهات خاصی رو از جانب دنبال‌کنندگان مسائل اجتماعی و حتی سیاسیون و قانون‌گذاران کشور بلژیک بدنبال داشت (این قضیه برای بقیه آثارشون هم صدق میکنه) و تأثیر زیادی روی قوانین حمایت اجتماعی بلژیک گذاشت
    به لطف اكران شدن اين فيلم، جنبشی به نام "رزتا" عليه كار بدون قرارداد و بيكاری های جوانان تو بلژيک شكل گرفت. در سال اكران فيلم در تظاهرات سنديكايی يكی از شعارها "ما همه رزتا هستيم" بود. اين جنبش چنان قدرت گرفت كه لورت اونکلنیکس وزیر کار و عضو حزب سوسیالیست و دولت وقت بلژيک رو مجبور كرد قانونی برای كار افراد زير 18 سال بگذاره. اين طرح، "طرح رزتا" نام گرفت و هدفش حل بحران نوجوانان بیکار؛ به موجب این طرح هیچ دانش‌آموزی نباید بیش از شش ماه پس از ترک مدرسه بدون شغل باقی بماند."

    اطلاعات بیشتر : طرح رُزتا: سینما، محرومیت و سیاست‌های اجتماعی در بلژیک

    کتاب ارزشمندی در دسترسه به نام "انسان گرائی دیگری" که موضوعاتی مثل مسائل مربوط به مهاجرین در کشورهای اروپای غربی که با وجود حاکمیت دولت‌های رفاه و مدعی دموکراسی شرایط بدی رو برای مهاجرین در داخل مرزهای خودشون بوجود آوردن رو دربرگرقته. موضوعاتی که تو چند فیلم مهم داردن‌ها مثل قول، رزتا، سکوت لورنا و دو روز و یک شب موتیف اصلی بحساب میاد. از طرف دیگه نگاه خاص داردنها به روابط انسانی بواسطه‌ی روابط اجتماعی هم سوژه ی چند مقاله‌ی دیگه ست.
    در کل محوریت مقالات این کتاب عمدتا همین وجه اجتماعی سینمای داردن‌ها بوده
    اما تکنیک‌های خاص و همچنین ریتم منحصر به فرد و سویه‌های هنری سینمای داردن‌ها هم دست‌مایه‌ی تعدادی از مقالات قرار گرفته. در کل با کتابی طرف هستیم که بخش عمده‌ ش تألیف منتقدین و نویسنده‌های ایرانی ـه که مخاطبین جدی سینمای اجتماعی و بخصوص سینمای برادران داردن بشمار میرن و تو جمع‌بندی نهایی اثری جامع در پرداخت و تحلیل کارنامه‌ی سینمایی این زوج فیلمساز بحث برانگیز سه دهه اخیر تاریخ سینما بحساب میاد. نکته‌ی جالب دیگه اینه که مجموع مقالات تمام کارنامه‌ی سینمایی برادران داردن رو شامل شده حتی فیلم های مستند کمیاب دوران ابتدایی فیلمسازیشون





  7. 10 کاربرِ زیر از Days of Heaven بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 2 از 2 اولیناولین 12

موضوعات مشابه

  1. [تیم سینما] یک هفته ، یک کارگردان ==> Coen brothers
    By Gallow in forum یک هفته یک کارگردان
    پاسخ ها: 8
    آخرين ارسال: 08-02-2017, 11:45 PM
  2. پاسخ ها: 26
    آخرين ارسال: 12-21-2016, 07:25 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.