معرفی سریال و مقدمهی فصل اول...
شرکتهای تولیدکنندهی Adelstein Productions و MGM Television از سال 2011 در حال ساخت مجموعهای هستند به نام Teen Wolf که تا به امروز 4 فصل کامل این سریال پخش شده و از تاریخ 29 ژوئن 2015 ادامه فصل پنجم آن پخش خواهد شد. این سریال داستان پسری به نام "اسکات مککال" است که یک روز به همراه دوستش استایلز نیمهشب برای پیدا کردن جسدی وارد جنگل میشوند که در این جستوجو یکدفعه متوجه حضور پدر استایلز که کلانتر است و به همراه او تعدادی پلیس دیگر هستند میشوند، اسکات و استایلز به دنبال آنها میروند ولی چون اسکات آسم دارد به دوستش استایلز نمیرسد؛ از اون عقب میماند و در نهایت او را گم میکند اسکات که در جنگل تکوتنها گم شده است ناگهان مورد حجوم حیوانی قرار میگیرد و ...
بازیگران اصلی چهار فصل سریال و مروری بر سرگذشت آنها...
█
█
█
█
█
█
█
█ اسکات مککال: اسکات یه نوجوون خیلی عادیه که بیماری آسم داره و تواناییهای ورزشیش خیلی پایینه، یه شب که ماه کامل بوده توی جنگل با دوسش استایلز به دنبال نیمهی یه جسد میرن و وقتی کلانتر میاد مجبور میشن که از اونجا برن، اما چون اسکات آسم داره نمیتونه که سریعاً فرار کنه و یه آلفا اون رو گاز میگیره و تبدیل به گرگینهی بتا میشه. فرداش که به مدرسه میره متوجه میشه که تواناییهاش خیلی بیشتر شدن و ظاهراً آسماش هم برطرف شده. اون یه مشکلی با گرگینه شدن داره و فکر میکنه این براش یه هدیه نیست و یه نفرینه. تصمیم میگیره از این قابلیت برای کمک به دوستانش استفاده کنه. تو فصل دوم بالأخره از قابلیتهاش جلوی جکسون که گاز درک اون رو تبدیل به کنما کرده استفاده میکنه. در فصل سوم گروهی از آلفاها رو شکست میده و تبدیل به یه آلفای واقعی میشه! در فصل چهارم اسکات بالآخره اولین بتای خودش رو تبدیل میکنه و بر سر این دوراهیه که باید این واقعیت رو بپذیره که یه هیولاس یا یه آلفا!█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
استایلز استیلینسکی: استایلز بهترین دوست اسکاته و در طی تبدیل شدن اسکات به گرگینه اون رو خیلی کمک میکنه تا با این قضیه کنار بیاد. بعد از اینکه جکسون تبدیل به یه کنما میشه، استایلز درک رو نجات میده و کمک میکنه که لیدیا از دست جکسون در امان باشه. بعد از جریانی که جنیفر بلیک راه انداخت استایلز مجبور میشه به پدر و دوستانش کمک کنه تا اونها رو از دست اون نجات بده. بعد از اون استایلز توسط یه نوگیتسونه تسخیر میشه و آشفتگیهای زیادی رو به وجود میاره، اما نهایتاً اون رو از جسم خودش بیرون میکنه. اون بالآخره بعد از تلاشهای فراوان برای دوستدختر پیدا کردن با یه ورکایوتی مؤنث به نام مالیا آشنا میشه و رابطهشون همینطور صمیمیتر میشه و به مالیا یاد میده که بیشتر انسان باشه.█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█ درک هیل: کمی بعد از گرگینه شدن اسکات سروکلهی درک پیدا میشه. اون همین که در جستجوی قاتل خواهرش لارا هست به اسکات کمک میکنه تا با گرگینه شدنش کنار بیاد و سعی داره از دست یه شکارچی روانی به نام کیت آرجنت فرار کنه و در نهایت گلوی آلفای گروه رو میبره و تبدیل به آلفا میشه. بعد از آلفا شدن به دنبال ساخت گلهاشه و مجبور میشه با کنما ای که خودش ساخته و اسکات که میخواد از دوستاش در برابر کنما دفاع کنه دست و پنجه نرم کنه. بعد از اون مجبور میشه تا با گروهی آلفا که ازش میخوان گلهاش رو به قتل برسونه و تبدیل به آلفایی مثه اونا بشه روبرو بشه و در همین حین دوتا از بتاها و آلفا بودنش رو از دست میده! بعد از اون درک به خاطر کیت داره تواناییهای گرگینهایش رو از دست میده اما بعد به یه گرگ کامل تکامل پیدا میکنه و تواناییهاش رو دوباره بهدست میاره.█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█ پیتر هیل: در ابتدای ماجرا پیتر که فردی معلول به نظر میرسه و نیمی از صورتش سوخته، کاشف به عمل میاد که آلفایی قدرتمنده که اسکات رو به گرگینه تبدیل کرده و راجع به ناتوانیش دروغ میگفته! بعد به دنبال انتفام از کساییه که خونهاش رو سوزوندن و خونوادهاش رو کُشتن. اون در آخر فصل اول به دست درک کُشته میشه و بعد از اون با به بازی گرفتن لیدیا خودش رو از مرگ برمیگردونه و دوباره زنده میشه. در جریان حملهی آلفاها وقتی درک مشغول دست و پنجه نرم کردن با اونها ـست پیتر سعی میکنه مخفی بمونه. گرچه وقتی استایلز تبدیل به نوگیتسونه میشه سعی در کمک کردنش در عوض مقدار کمی اطلاعات برای پیدا کردن دختر گمشدهاش مالیا رو داره. پیتر همیشه به قدرتهای اسکات حسودی میکنه و سعی داره که قدرت آلفا بودن رو از اسکات بدزده و با کیت همکاری میکنه که نهایتاً باعث میشه که توی خانهی آیکن حبس بشه!█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█
█ لیدیا مارتین: لیدیا توی مدرسهی اسکات و استایلز درس میخونه و دوستدختر جکسونـه. در جریانات جدیدی که با اومدن آلفا و تبدیل شدن اسکات به گرگینه پیش میاد، لیدیا هم توسط آلفا بهش حمله میشه اما تبدیل به گرگینه نمیشه. بعد از اون وقتی پیتر به دست درک به قتل میرسه به پیتر کمک میکنه که به زندگی برگرده و کمک میکنه که جکسون از کنما به گرگینه تبدیل بشه. بعد از جکسون اون با ایتان وارد رابطه میشه و به قدرت بانشی بودن خودش پی میبره و همهاش خودش رو در صحنههای قتل میبینه. بعد از اون لیدیا به استایلز کمک میکنه که نوگیتسونه رو از وجودش خارج کنه و تصمیم میگیره با قدرتهاش به مردم کمک کنه. در نهایت لیدیا متوجه میشه که مادربزرگش هم یه بانشی بوده و میفهمه که کامپیوترش مشغول کمک به بازی مرگِ نیکوکار بوده. اون همچنان در حال یادگیری قدرتهای در حال افزایشش هست.█
█
█
█
█
█
█
سخن مترجم...
سلامی گرم خدمت تمامی دوآتیشههای سریال گرگینهی نوجوان. با افتخار اعلام میکنم که ما و تیم ناینمووی، یعنی من، شقایق و مصطفی عزیز تنها کسانی بودیم که تمامی قسمتهای این سریال زیبا رو براتون ترجمه کردیم. مصطفی عزیز دو فصل اول رو به عهده داشت و بعد از اون سریال رو کاملاً به من سپرد و من و شقایق فصل سوم و چهارم رو براتون ترجمه کردیم. ترجمهی این سریال تا به الآن نزدیک به 30هزار خط بوده. همواره در طول این چند فصل اخیر کسانی بودند که بویی از اخلاق و انصاف در بحث ترجمه نبردند و همیشه در پی سوءاستفاده از زحمات دیگران بودن و این سریال رو فقط به خاطر ریت بالای بینندگانش در ایران و تعداد دانلودش شروع به ترجمهای نامنظم و یکی درمیان برایش کردند. ما همیشه چیزی نگفتیم و معیار رو بر آزادی مترجمین برای انتخاب پروژههاشون قرار دادیم. اما در طی این دو فصل واقعاً از ترجمههای موازی و نامنظم و بعضاً پراشکال خسته شدم! به صراحت میگم که اگر کسی برای یه سریال زحمتی چندساله بکشه و اون رو ترجمه کنه صرفاً میتونه ترجمهی اون رو حقّ خودش بدونه و از دست موازیکاران شکایت داشته باشه! واقعاً خسته شدم، چرا؟ چون بااشتیاق به اصرار دوستان خوبم که مخاطبین ما هستن شروع به ترجمهی فصل میکنم اونم در حالی که این سریال چندان هم برام مهم نیست که بخوام ترجمهاش کنم و صبح از خواب بلند میشم تا سریال رو ترجمه کنم و میبینم که "کامبیزرضا" از تیم ترجمهی "هفتخان رستم" به همراه دوتا از همکاراش از همون سایت، یا "میرزاغلاماکبر" از تیم "روزمووی" به همراه هفت تن از همکارانش از همون سایت ساب رو زودتر از من قرار دادن و دارن از دانلودی که از ساب پراشکالشون میشه لذت میبرن و دیگران هم براشون چهچه میزنند. خلاصه اینکه دلم پره! همین شمایی که از پارسال که فصل چهارم تمام شده به بنده اصرار کردید که این فصل رو ترجمه کنم، ازتون این فصل یه حمایت خوب میخوام تا با کسایی که اینطور حرکات ازشون سر میزنه حسابی برخورد بشه تا یه کم از قانون جدید "موازیکار بیموازیکار"ـی که واسه این فصل گذاشتم پیروی کنند. من خودم تا به حال هیچ سریالی رو بدون اجازه یا بعضاً خود مترجم پیشنهادش رو بهم داده از فصل اِناُم شروع به ترجمه نکردم و نخواهم کرد. برای همین انتظار دارم که دیگران هم به من احترام بذارن و اینکار رو نکنند. پس همگی با هم با متخلفین برخورد خواهیم کرد! بگذریم... این فصل شامل بیست قسمته که مثه فصل سوم توی دو پارت پخش میشه. ترجمهی کار رو به تنهایی انجام میدم و اگر وقت نداشتم یا تعداد خطوط زیاد بود از دوستان خوبم محمد امیر (M.Amir) و رضا (.::KingSlayer::.) کمک خواهم گرفت. سریال طبق معمول سهشنبهها به دست ما میرسه که ترجمهاش هم همون روز و در کمترین فرصت در اختیارتون قرار میگیره. نسخههای ساب WEB-DL و HDTV هستن که به محض دسترسی هماهنگ و تقدیم حضورتون خواهد شد. درضمن طراحی تمامی پوسترهای این تاپیک کار رضا شاهکُش گُلمونه، خیلی دوسش دارم، دستش درد نکنه. امیدوارم از تماشای این فصل با زیرنویس تیویوُرلد نهایت لذت رو ببرید.