نام فیلم:اگزیستنز,
(eXistenZ)
کارگردان:دیوید کراننبرگ,
(David Cronenberg)
بازیگران:Jennifer Jason Leigh ,
Jude Law ,
Ian Holm ,
Don McKellar ,
Willem Dafoe
ژانر:علمی-تخیلی,وحشت,هیجانی
محصول سال:1999
»»خلاصهی داستان به روایت IMDB:
یک طراح بازی، در حین فرار از دست قاتلینی که قصد جونش رو دارن، باید با یک کارآموز بازریابی، وارد جدیدترین بازی واقعیت مجازی خودش بشه، تا بفهمه طی سوء قصد، بازی ش صدمه دیده یا نه.
»»سخن مترجم:
سعی من این است که تماشگرها، دید زیبایی شناسی خود را تغییر دهند، همان طور که شخصیت های فیلم های من این کار را انجام میدهند.
"دیوید کراننبرگ"
تغییر رفتار زیبایی شناسیکِ مخاطبی که در هزارهی سوم (در عصر تلاش برای مسکونی سازی مریخ ) هنوز اعتقاد داره که ماه تولدش، خصوصیات شخصیتیش رو تعیین میکنه؛ تقریبا غیر ممکنه.اما از بد حادثه، چون یک فیلمسازِ مولف، جهان رو مثل اکثریت مطلق جامعه نمیبینه ,حتا اگر بخواد هم، نمیتونه برای اون اکثریت فیلم بسازه. اکثریتی که شامل منتقدین هم میشه.منتقدینی که چهار فیلم برتر تاریخ رو "سرگیجه، همشهری کین، داستان توکیو و قاعدهی بازی" معرفی میکنند (و این یعنی وفاداری کامل به سینمای کلاسیک ) مسلمن به "بزرگراه گمشده"ی لینچ، امتیازی بیشتر از 52 نخواهند داد.
تعریف شخصی من از سینمای کراننبرگ اینه:
"اگه ازش متنفر نشی، عاشقش میشی."
کراننبرگ، فیلم "اگزیستنز" رو در سال 1999 با بودجهی 15 میلیون دلاری (30 میلیون دلار کانادا) ساخت؛ فیلم با فاصلهی 23 روز، بعد از "ماتریکس" ِ خواهرو برادر واچوفسکی ( البته اون زمان هنوز برادر بودن) که با بودجهی 63 میلیون دلار (یعنی بیش از 4 برابر) ساخته شده بود، اکران شد.
شباهت جهان؛ و جهانبینی این دو فیلم، و همزمانی ساخت و اکرانشون، تصادف جالبیه.
اگر از فیلم "ماتریکس"، زرق و برق و هزینهی بالا و انقلابی که در صنعت جلوههای ویژه به وجود آورد (که تمامن عناصری عامه پسند هستند) رو حذف کنیم و مستقیمن با جوهر اثر رو به رو بشیم (کاری که کراننبرگ انجام داده)، به شخصه "اگزیستنز" رو فیلم بزرگ تری میدونم.
اما ...یازده سال بعد، کریستوفر نولان با بودجهی 160 میلیون دلاری، شاهکار استادانهای به اسم "اینسپشن" رو میسازه، که به شکل آشکاری وامدار عناصر اصلی فیلم کراننبرگه.
1 ـ فرو رفتن در لایههای متعدد رویا، و گم گشتگی در محلی که تشخیص فضای واقعی و مجازی به هیچ عنوان برای بیننده امکان پذیر نیست.
2 ـ تحریف مفهوم زمان (حاوی اسپویل)
3 ـ پایان بازِ مشابه (حاوی اسپویل)
4 ـ و حتا شباهت بین سخت افزاری که در فیلم، ورود به فضای مجازی رو برای شخصیت ها ممکن میکنه.
...
لازم به توضیح نیست که اینسپشن، با فاصله فیلم بهتریه؛ولی برای لذت بردن ساخته شده؛ و طیف مخاطبینش، شامل بخشی از اون اکثریت مطلقی که در بالا ذکرشون رفت، هم میشه.
مخاطبانی که کارگردانانی مثل کراننبرگ، در اکثر مواقع، براشون تره هم خورد نمیکنن.