من دیگه اساسا دارم عاشق کیم میشم
باورتون نمیشه بعد این همه سختی چقدر بخاطر خوشحالی کیم خوشحال شدم، اونجایی که پرید تو بقل جیمی از شدت شوق از از صندلیم بلند شدم و مثل یه بچه با تمام وجود بالا پایین پریدم.البته این خوشی طول زیادی نکشید که باز چاک شت زد به احساساتم.توی چند قسمت قبل یکم داشت تنفرم از چاک کم میشد که این قسمت به طرز فوق العاده ای باعث شد حالم ازش بهم بخوره ، ولی جیمی انگار داره یه کارایی میکنه
از مترجم های عزیز هم بخاطر زحمتاشون ممنونم
check this out
“There's not some finite amount of pain inside us. Our bodies and minds just keep manufacturing more of it.”