شاهکاری به اسم The office (اختصاصی تی وی ورلد)

[Luca Brasi]

سريال The Office US (به فارسي : اداره نسخه ي آمريكايي) سريالي سيتكام و شبه مستند(ماكيومنتري) است كه از تاريخ ٢٤ مارس ٢٠٠٥ تا ١٦مي ٢٠١٣ در قالب ٩ فصل از شبكه ي NBC جلوي دوربين رفت سريال كه اقتباسي از مجموعه اي بريتانيايي بهمين نام(The Office UK) بود توانست بسيار درخشان تر جلوه كند و با داشتن حدود ١٨٧ اپيزود بيشتر به جايگاهي بسيار بالاتر از نسخه ي اصلي خود برسد

قبل از هرچيزي لازم اشاره كنم كه موفقيت تمام و كمال اين سريال جدا از بازي هاي دلچسب تيم بازيگران و شخصيت پردازي هاي متنوع و "جديد" بر دوش "گرگ دنيلز" هست نويسنده ي با ذوق و شوقي كه قبل از شروع حرفه ي فيلمنامه نويسي سرياليش اوج نبوغ و هنرش رو با نوشتن فيلمنامه ي كارتون هاي سيمپسون ها و The king of hill از سال ١٩٩٣ تا ٢٠٠٥ نشون داده بود.

و نكته ي قابل تامل ديگر سبك روايت داستان اداره هست ، درسته كه سريال در رده ي سيتكام-شبه مستند طبقه بندي ميشه اما ژانر دوم در سرتاسر اپيزود ها و تمامي فصول بر تمام جو حاكم بر سريال سايه افكنده.از اين نظر اين سريال براي اون دسته از كساني كه با پيش زمينه The big bang theory و How i met your mother به استقبالش ميرن بشدت نامأنوس و كسل كننده است(البته اين موارد خيلي دووم نمياره و بشدت شما رو درگير ميكنه) در سبك روايت ماكيومنتري(شبه مستند) بر خلاف تمامي سبك هاي رايج داستان پردازي دوربين همراه بازيگر نيست و در عوض در مقابل بازيگر قرار ميگيره و در اكثر مواقع بازيگر بصورت مستقيم با تماشاگر صحبت ميكنه و در خيلي از مواقع شاهد تكنيك دوربين روي دست هستيم در سكانس ها كه تمامي اين موارد باعث هرچه طبيعي تر شدن خط روايي داستان ميشه البته براي مخاطبي كه عادت به دوربين ثابت و حركت ديناميك بازيگران در صحنه داره ديدن سكانس هايي كه دقيقا برعكس سنت ديداريش هست باعث ميشه يك مقدار ارتباط برقرار كردن با محيط داستان سخت باشه بخصوص كه نحوه ي دكوپاژ در اين سبك فيلمبرداري كاملا متفاوت از دوربين ثابت هست و در مرحله ي بعد(نه هميشه ولي در اكثر مواقع) شاهد تدويني تند با كات و برش هاي زياد و سكانس هاي زياد اما كوتاه هستيم كه در فصول ابتدايي باعث ميشه گاهي خط داستاني مثل كلافي سردر گم براي مخاطب باش از اونجايي كه فيلمبرداري به سبك اول شخص هست پايه ثابت تمامي اپيزود ها " مونولوگ" هست و همين مورد باعث ميشه از همون فصل اول تا انتها با تمامي كاراكترها ارتباطي عميقي بگيريد و شخصيت محبوب خودتون رو انتخاب كنيد و برخلاف سبك روايي سوم شخص كه مدتي طول ميكشه تا با كاراكترها ارتباط عميق و از ته دل برقرار كنيد در اين سبك بعد از اتمام فصل ١ با تمام كاراكترها همزاد پنداري برقرار خواهيد كرد

تایپیک ادامه دارد...