Attack On Titan | معرفی انیمه | بحث و تبادل نظر

[Mahdi Razor]

Attack On Titan




درباره انیمه :

حمله به غول یک مانگای نوشته شده و کشیده شده توسط Hajime Isayama میباشد که خیلی زود به شهرت و محبوبیت جهانی رسید . بیش از 52 میلیون نسخه از این مانگا به فروش رسیده که جزو پرفروش ترین مانگاهای تاریخ هست و با توجه به زمان انتشارش جایگاه خوبی کسب کرده

با انیمه شدن مانگا محبوبیت این سری به شدت افزایش پیدا کرد چرا که انیمه چه از نظر منتقدان و چه از نظر طرفداران یک شاهکار به تمام معنا بود و تمامی نمراتی که این انیمه کسب کرده کاملا نشون دهنده ی این موضوعه ، در کنار انیمه دو فیلم Live action با همین نام به انتشار رسید که با توجه به هایپ بسیار انتظارات رو براورده نکرد . داستان دو فیلم بر روی نیمه اول و نیمه ی دوم فصل یک انیمه تمرکز داشت هر چند هر دو فیلم از لحاظ اقتصادی یک موفقیت محسوب شدند اما منتقدان فیلم ها رو متوسط یا بد دونستن و معتقد بودن در حد و اندازه های این سری بزرگ نبودن

فصل دوم انیمه در سال 2016 و احتمال بسیار بالا در تابستان یا پاییز امسال پخش خواهد شد

داستان انیمه :

انسانیت برای بقای خودش در بین دیوار هایی زندگی میکنه تا از دست غول ها در امان باشند، غول هایی که بدون هیچ دلیلی علاقه به خوردن انسان ها و منقرض کردن انها دارند
داستان بر روی ارن یگر و میکاسا اکرمن خواهر ناتنی ارن و دوست صمیمی انها ارمین ارلت تمرکز داره که به یک مدرسه ی نظامی ملحق میشن بعد از اینکه یک غول عظیم و یک غول زره پوش دیوار های شهر اونها رو خراب میکنن و بقیه ی غول ها به شهر حجوم میارن در همین حین مادر ارن کشته میشه و باعث میشه ارن ، میکاسا و ارمین که هیچکس براش باقی نمونده به مدرسه نظامی ملحق بشن و در راه نابودی غول ها قدم بزارن...

چرا باید حتما دید :

یک سوال کاملا بی مورد! ، اگه با دیدن نمرات ، محبوبیت و فروش این انیمه هنوز متقاعد نشدید که چرا باید این انیمه رو ببینید باید بگم این انیمه جزو خوش ساخت ترین انیمه های تاریخ با یک ایده ی ناب ، شخصیت های اصلی و مکمل عالی ، گرافیک محشر و موسیقی شاهکاره و در کنار اون با تراژدیک ترین انیمه ی تاریخ روبرو هستیم ، انیمه ای که گاهی اوقات ازش متنفر میشی ولی نمیتونی از دیدنش دست بکشی چون به شدت بهش وابسته میشی و بی صبرانه منتظر اپیزودای بعدی میمونی...

شخصیت های اصلی :



ارن یگر ( شخصیت اصلی ) میکاسا اکرمن ( بهترین سرباز مدرسه نظامی )



ارمین ارلت ( بهترین استراتژیست مدرسه نظامی ) کاپیتان لیوای ( یکی از کاپیتان های گروه تجسس بال های ازادی )

[wlh]

واقعا کسی نیست کمپینی چیزی تشکیل بده بهشون اعتراض کنه برای این توهین شون به مخاطب؟ ... این دست از تصمیم گیری‌ها مثل زمان و نحوه‌ی پخش و... با کمپانی‌هاست، نه استودیو ... اعتراض و کمپین؟!!! مثل این می‌مونه آدم بره به مایکروسافت یا راکستار اعتراض کنه! ... و در آخر، نظر من در مورد این چند پاره شدن انیمه اتک آن تایتان؛ به نظرم این تصمیم برای ادامه‌ی هایپ این انیمه‌ست. به جوجو دقت کنید؛ یکی از بهترین‌ترین بخش‌های مانگا، همین پارت ششم بوده... ولی چقدر دیده شد؟ چقدر تو سوشال مدیا یا کانال‌های یوتوبرهای بزرگ در موردش حرف زدن؟ تقریبا هیچی! فا*ینگ جوجو بیزار ادونچر با اون همه دبدبه و کبکبه! این روزها اگه مارکتینگ، چیزی رو چپ و راست هایپ نکنه، مردم به طرفت العینی فراموشش می‌کنن. فرقی هم نمی‌کنه اتک یا وان پیس باشه یا عنوان مستقل. سر همین موضوعه که استودیو یوفوتیبل میاد یه اسپشیال سینمایی واسه فصل جدید دمون اسلیر می‌سازه و اون رو به صورت تور درمیاره (از ژاپن تا امریکا) تا دوباره اون عطش رو در مخاطب‌ها ایجاد کنه. می‌دونم چیز قشنگی نیست، ولی واقعیتی هستش که باید متاسفانه قبولش کرد. از دل برود هر آنکه از دیده برفت! ... اگر انیمه، به همون منوال سابق جلو می‌رفت، در سریع ترین حالت ممکن، توی همین بازه‌ی 2023 تا 2024 تموم می‌شد. (که عملا داره تو همین بازه تموم می‌شه) اگر قرار به میلکینگ این سری می‌بود خیلی راحت تا تابستون 2024 طولش می‌دادن حتی بیشتر از اون... و صدای احدالناسی هم در نمیومد. مشخصه که تخته گاز و با کیلوها cgi دارن جلو می‌رن تا تموم شه تازه! بعد می‌گن طولش می‌دن و آب بستن و... این غرغرها اصلا واسم قابل درک نیست. در کل بنظر میاد این چند پارته شدن بخش سوم بیشتر از مداخلات افراد بالا دستی، بخاطر زحماتی باشه که عوامل انیمه برای هرچه بی‌نقص تر شدن پایان داستان میکشن. ... منظورم کل سازندگان هست، شامل کمپانی و همه ی کسانیکه این تصمیم رو گرفتن اعتراضم به نوع عرضه و گول زدن مخاطب بود بذار اینجوری بریم جلو شما دوست نداری حرفی که زدی رو گردن بگیری پس یه ذره ریز میشیم توی صحبتا. اول اینکه قطعا شما معتقدی دارن آب میبندند به سریال وگرنه استدلال علی توی میلکینگ رو باید به راحتی می‌پذیرفتی. همزمان معتقدی که شما نگفتی دارن آب میبندن به سریال، پس بکاربردن عباراتی چون، گول زدن مخاطب و توهین به شعورش رو چجوری میخوای ربط بدی به اتفاقات پیرامون بخش بخش کردن فصل چهارم؟ منظورت همینه دیگه ولی به داستان آب میبندن نه به توزیع پس راحت از زیر بار حرفت قسر در میری. چون شرلوکیان گفت چه اتفاقی داره میوفته و دلیل اصلی تاخیرها چیه. پس مشکلت توزیعه اتفاقا شینودا هم مشکلش همین نحوه توزیعه و بسیار جالبه جفتتون سر این موضوع توافق دارید ولی شینودا دوست داره پای ماپا رو بکشه بیرون شما کماکان اصرار داری که نه، کمپانی و همه کسانیکه... تا اینجا اوضاع اوکیه، علی شینودا معتقده این نحوه توزیعه که باعث میشه انیمه ای موفق بشه یا نشه دو تا مثال میزنه یکی جوجو و اونیکی دمون اسلیر، تا اینجا علی واقع بینانه تر از توئه هر چند ناراضیه ولی میدونه که کل دنیای انیمه داره سود میکنه از بابت تبلیغات و ایجاد عطش یا همون هایپ (همه این کلمات رو توی بستر منفی و بدبینانه استفاده میکنه). در نهایت علی هم با تو موافقه که انگار این روش درستی نیست ولی مشخص نمیکنه از چه نظری درست نیست. انگار جفتتون از لحاظ اخلاقی با این روش کنار نمیایید ولی تا حالا فکر کردی چرا؟؟؟؟؟ حتما حقوق مخاطب و شعور این مخاطب مظلوم سریعترین جوابیه که به ذهنت میرسه... بزرگوار شما علاوه بر اینکه معتقدی این روش غیراخلاقیه با استفاده از ابزارهای مختلف سعی داری اینو القا کنی و یه حرکت خفن جمع‌گرایی هم بزنی پشتش بعد هم کمپین طور و انقلاب‌وار بری به جنگ همون دشمن فرضی ت که اینجا علی بهت میگه اینکار حتی برای خود خارجی ها هم قفله مثال مایکروسافت رو میزنه... اینا هم به کنار اما بذار ببینیم ریشه اندیشه‌ی تو و علی که توی یه خاک هم هست تا کدوم عمقی رخنه کرده؟!! ذیل مباحث درباره برابری و نابرابری و مفهوم آزادی به یه نکته جالب برمی‌خوری و اونم وصل شدن این مباحث به زندگیه که یکی از نمودهاش میشه اقتصاد، یعنی شما معتقدی کمپانی توزیع کننده که بخش اقتصادی رو انجام میده خطا کرده و دنبال یه بازتوزیع عادلانه میگردی که بر وفق مرادت باشه در اونصورت حقوق مخاطب تامین شده‌ست (که خودت هم قبول داری چیز مبهمیه و حتی نمیتونی آلترناتیو ساده ای برای اون سیستم فرض کنی) و اون بیانیه چند خطی ایجاد کمپین و حضور فعال و اعتراضی در عرصه شبکه های اجتماعی میره تو گنجه تا دفعه بعد و ماجرای بعد. از اونجایی که تا همین الان هم خیلی حرف زدم بقیش رو از زبون فون میزس بخونی یا نخونی و رد بشی چندان تفاوتی نداره. ولی اگه خوندی امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی. مشاهده محتوا اسپویلر آیا مصرف‌کنندگان احمق هستند؟ تصدیق فلسفه‌ای که بر نابرابری مادرزاد ابنای بشر تأکید دارد، خلاف احساسات بسیاری از آدم‌ها است. مردم، آن هم کمابیش به اکراه، تصدیق می‌کنند که با چهره‌های مشهور هنر، ادبیات و علم (دست‌کم از منظر تخصص‌ها) برابر و با قهرمانان ورزشی هم‌پایه نیستند. اما آن‌ها آمادگی تصدیق فروتربودن خویش در دیگر موضوعات انسانی را ندارند. به نظر مردم، کسانی‌که در بازار از آن‌ها پیش افتاده‌اند، یعنی کارآفرینان موفق و صاحبان کامیاب کسب‌وکار برتری خود را منحصراً مدیون ناکسی خویش هستند! و خود آن‌ها، شکر خدا، درستکارند و به‌قول خودشان از توسل‌جستن به شیوه‌های نادرست و شریرانه رفتاری که انسانی را در محیط سرمایه‌دارانه مرفه می‌کند، تن باز می‌زنند! با این وجود، شاخه‌ی رو به رشدی از ادبیات وجود دارد که انسان معمولی را به‌مثابه‌ی سنخ فروتر انسان توصیف می‌کند: کتاب‌های مربوط به رفتار مصرف‌کنندگان و به‌اصطلاح شیاطین تبلیغات. البته نه مولف این کتاب‌ها و نه عامه مردم نوشته‌های یادشده را آزادانه و در ملاعام به زبان نمیآورند یا دستکم باور ندارند که معنای واقعی فاکت‌های گزارش‌شده در این نوشته‌ها چنین چیزی باشد. این کتاب‌ها به ما می‌گویند که یک آمریکایی معمولی ذاتاً (constitutionally) از اجرای ساده‌ترین وظایف یک زندگی روزمره خانوادگی ناتوان است. او چیزی را نمی‌خرد که برای هدایت مناسب و شایسته امور خانواده‌اش مناسب باشد. آن‌ها با بلاهت تنیده در تاروپود وجودشان به‌آسانی فریفته حیله‌ها و خدعه‌های کسبوکار می‌شوند تا چیزهای بی‌مصرف یا کاملاً بی‌ارزش بخرند؛ زیرا مهم‌ترین دغدغه‌ی کسب‌وکار کسب سود است، آن هم نه با عرضه‌ی اقلام مورد نیاز مصرف‌کنندگان بلکه با تحمیل اجناسی به آن‌ها که اگر می‌توانستند در برابر نیرنگ‌های روانشناختی «خیابان مدیسون» مقاومت کنند، هرگز آن اجناس را نمی‌خریدند. ضعف ذاتی و علاج‌ناپذیر اراده و هوش انسان متوسط باعث می‌شود خریداران مثل «آدم‌های ساده‌لوح» رفتار کنند. آن‌ها به‌آسانی طعمه رذالت‌های فروشندگان می‌شوند. نه مولفان و نه خوانندگان این زخم‌زبان‌های پرشور نمی‌دانند که دکترین آن‌ها تلویحاً چنین معنایی می‌دهد: اکثریت ملّت کودن هستند، نمی‌توانند از پس امور خود برآیند و به‌شدّت نیازمند قیمی پدرمآب هستند. آن‌ها چنان مملو از حسادت و نفرت نسبت به صاحبان موفق کسبوکار هستند که نمی‌بینند توصیفشان از رفتار مصرف‌کننده‌ها با همه حرف‌های ادبیات کلاسیک سوسیالیستی درباره‌ی بلندمرتبه بودن کارگران در تضاد است. سوسیالیست‌های قدیمی‌تر به «مردم»، به «توده‌های کارگر و زحمتکش» و به «کارگران یدی» همه کمالات فکری و شخصیتی را نسبت می‌دادند. مردم در نظر آن‌ها «ساده‌لوح و کودن» نبودند، بلکه برعکس، هر آنچه در جهان نیکو و عظیم بود، به دست آن‌ها ساخته می‌شد؛ مردم به نظر آن‌ها سازندگان آینده‌ای بهتر برای نوع بشر بودند. قطعاً انسان عادی در بسیاری جهات نسبت به یک صاحب متوسط کسب‌وکار فروتر است؛ اما این فروتربودن خود را پیش از هر چیز در توانایی محدود وی برای اندیشیدن، کارکردن و در نتیجه مشارکت بیشتر در تلاش دسته جمعی و تولیدی نوع بشر ظاهر می‌سازد. اغلب انسان‌هایی که در مشاغل روزمره عملکرد راضی‌کننده‌ای دارند، در همه کارهایی که مستلزم اندکی ابتکار عمل و تأمل‌ورزی باشند، فرصت کارکردن دارند. اما آن‌ها آنقدر کندذهن نیستند که نتوانند به‌نحو شایسته از پس امور خانوادگی خویش برآیند. شوهرانی که زنان‌شان آن‌ها را «برای تکه‌ای نان به سوپرمارکت می‌فرستند و در بازگشت دستانشان پر است از هله‌هوله»، خیلی پرشمار نیستند. زن خانه‌دار هم که خریدهای غیرضروری می‌کند و «بسته دست مرد را دوست دارد»، چندان شخصیت معمولی‌ای نیست. همه عموماً قبول دارند که انسان‌های متوسط ذائقه‌ی فقیری دارند. در نتیجه کسب‌وکاری که سرتاسر به حمایت توده‌های چنین انسان‌هایی وابسته است، باید ادبیات و هنر فروتر را نیز به بازار بیاورد. (یکی از بزرگ‌ترین معضلات تمدن سرمایه‌دارانه این است: چگونه در محیطی اجتماعی که «انسان عادی» برتر است، می‌توان به موفقیت‌های با کیفیت بالا دست یافت؟) به‌علاوه، مشهور است آدم‌های بسیاری درگیر عاداتی می‌شوند که اثرات نامطلوب به بار میآورد. مشوقان کمپین بزرگ ضدسرمایه‌داری ذائقه‌ی بد و عادت‌های مصرفی ناامن و دیگر شرارت‌های دوران ما را صرفاً حاصل مناسبات عمومی یا فعالیت‌های فروش شاخه‌های گوناگون «سرمایه» می‌دانند. جنگ‌ها را صنایع تسلیحاتی یا همان «تجّار مرگ» به راه میاندازند؛ الکلیسم را نیز سرمایه [مربوط به صنعت] الکل، همان «تراست ویسکی» پرآوازه و کارخانه‌های آبجوسازی تولید می‌کنند. این فلسفه نه‌تنها مبتنی بر دکترینی است که آدم عادی را احمق‌هایی صادق می‌داند که به‌راحتی فریفته خدعه‌های رقابت میان فروشندگان حیله‌گر می‌شود، بلکه همچنین علاوه بر آن تلویحاً نظریه‌ای بی‌معنا نیز صادر می‌کند: فروش اقلامی که مصرف‌کننده به‌راستی به آن‌ها نیازمند است و در صورت هیپنوتیزم‌نشدن توسط فریب‌های فروشندگان آن‌ها را خواهد خرید، برای کسب‌وکار سودآور نیست و از سوی دیگر، فروش اقلامی که استفاده اندکی برای خریدار دارند یا اصلاً ندارند یا حتی برایش مضر هستند، سودهای کلان به بار میآورد. زیرا اگر کسی چنین چیزی را نپذیرد، دلیلی ندارد که در رقابت بازار فروشنده اقلام نامطلوب بر فروشنده اقلام مطلوب پیشی بگیرد. همان حقّه‌های پیچیده‌ای که می‌گویند تجّار مکّار از آن‌ها برای متقاعدکردن مردم به خریدن استفاده می‌کنند، از سوی کسان دیگری هم استفاده می‌شود که کالاها و اقلام ارزشمند را در بازار عرضه می‌کنند. اما آن موقع اقلام مطلوب و نامطلوب تحت شرایط برابر با یکدیگر رقابت می‌کنند و هیچ دلیلی برای بدبینی نسبت به بخت اقلام بهتر در این رقابت وجود ندارد. درحالیکه فروشندگان حقّه و فریب را برای فروش هر دو نوع کالا خوب و بد به یک اندازه به‌کار می‌برند، پس فقط کالای بهتر به‌خاطر بهتر بودن خود مزیت خواهد داشت. نیازی نیست به همه مسائلی توجه کنیم که ادبیات مفصل موجود درباره بلاهت کذایی مصرف‌کننده و نیاز وی به قرارگرفتن تحت قیمومیت حکومت پدرسالارانه پیش می‌کشد. مهم این واقعیت است: به‌رغم جزم مشهور «برابری همه ابناء بشر»، باز هم این تز که آدم معمولی شایستگی رتق‌وفتق امور معمولی زندگی روزمره‌اش را ندارد، از سوی بخش عظیمی از ادبیات «چپ‌گرایانه» عامه‌پسند حمایت و ترویج می‌شود.

[kntu]

بذار اینجوری بریم جلو شما دوست نداری حرفی که زدی رو گردن بگیری پس یه ذره ریز میشیم توی صحبتا. اول اینکه قطعا شما معتقدی دارن آب میبندند به سریال وگرنه استدلال علی توی میلکینگ رو باید به راحتی می‌پذیرفتی. همزمان معتقدی که شما نگفتی دارن آب میبندن به سریال، پس بکاربردن عباراتی چون، گول زدن مخاطب و توهین به شعورش رو چجوری میخوای ربط بدی به اتفاقات پیرامون بخش بخش کردن فصل چهارم؟ منظورت همینه دیگه ولی به داستان آب میبندن نه به توزیع پس راحت از زیر بار حرفت قسر در میری. چون شرلوکیان گفت چه اتفاقی داره میوفته و دلیل اصلی تاخیرها چیه. پس مشکلت توزیعه اتفاقا شینودا هم مشکلش همین نحوه توزیعه و بسیار جالبه جفتتون سر این موضوع توافق دارید ولی شینودا دوست داره پای ماپا رو بکشه بیرون شما کماکان اصرار داری که نه، کمپانی و همه کسانیکه... تا اینجا اوضاع اوکیه، علی شینودا معتقده این نحوه توزیعه که باعث میشه انیمه ای موفق بشه یا نشه دو تا مثال میزنه یکی جوجو و اونیکی دمون اسلیر، تا اینجا علی واقع بینانه تر از توئه هر چند ناراضیه ولی میدونه که کل دنیای انیمه داره سود میکنه از بابت تبلیغات و ایجاد عطش یا همون هایپ (همه این کلمات رو توی بستر منفی و بدبینانه استفاده میکنه). در نهایت علی هم با تو موافقه که انگار این روش درستی نیست ولی مشخص نمیکنه از چه نظری درست نیست. انگار جفتتون از لحاظ اخلاقی با این روش کنار نمیایید ولی تا حالا فکر کردی چرا؟؟؟؟؟ حتما حقوق مخاطب و شعور این مخاطب مظلوم سریعترین جوابیه که به ذهنت میرسه... بزرگوار شما علاوه بر اینکه معتقدی این روش غیراخلاقیه با استفاده از ابزارهای مختلف سعی داری اینو القا کنی و یه حرکت خفن جمع‌گرایی هم بزنی پشتش بعد هم کمپین طور و انقلاب‌وار بری به جنگ همون دشمن فرضی ت که اینجا علی بهت میگه اینکار حتی برای خود خارجی ها هم قفله مثال مایکروسافت رو میزنه... اینا هم به کنار اما بذار ببینیم ریشه اندیشه‌ی تو و علی که توی یه خاک هم هست تا کدوم عمقی رخنه کرده؟!! تو ذیل مباحث درباره برابری و نابرابری و مفهوم آزادی به یه نکته جالب برمی‌خوری و اونم وصل شدن این مباحث به زندگیه که یکی از نمودهاش میشه اقتصاد، یعنی شما معتقدی کمپانی توزیع کننده که بخش اقتصادی رو انجام میده خطا کرده و دنبال یه بازتوزیع عادلانه میگردی که بر وفق مرادت باشه در اونصورت حقوق مخاطب تامین شده‌ست (که خودت هم قبول داری چیز مبهمیه و حتی نمیتونی آلترناتیو ساده ای برای اون سیستم فرض کنی) و اون بیانیه چند خطی ایجاد کمپین و حضور فعال و اعتراضی در عرصه شبکه های اجتماعی میره تو گنجه تا دفعه بعد و ماجرای بعد. از اونجایی که تا همین الان هم خیلی حرف زدم بقیش رو از زبون فون میزس بخونی یا نخونی و رد بشی چندان تفاوتی نداره. ولی اگه خوندی امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی. مشاهده محتوا اسپویلر آیا مصرف‌کنندگان احمق هستند؟ تصدیق فلسفه‌ای که بر نابرابری مادرزاد ابنای بشر تأکید دارد، خلاف احساسات بسیاری از آدم‌ها است. مردم، آن هم کمابیش به اکراه، تصدیق می‌کنند که با چهره‌های مشهور هنر، ادبیات و علم (دست‌کم از منظر تخصص‌ها) برابر و با قهرمانان ورزشی هم‌پایه نیستند. اما آن‌ها آمادگی تصدیق فروتربودن خویش در دیگر موضوعات انسانی را ندارند. به نظر مردم، کسانی‌که در بازار از آن‌ها پیش افتاده‌اند، یعنی کارآفرینان موفق و صاحبان کامیاب کسب‌وکار برتری خود را منحصراً مدیون ناکسی خویش هستند! و خود آن‌ها، شکر خدا، درستکارند و به‌قول خودشان از توسل‌جستن به شیوه‌های نادرست و شریرانه رفتاری که انسانی را در محیط سرمایه‌دارانه مرفه می‌کند، تن باز می‌زنند! با این وجود، شاخه‌ی رو به رشدی از ادبیات وجود دارد که انسان معمولی را به‌مثابه‌ی سنخ فروتر انسان توصیف می‌کند: کتاب‌های مربوط به رفتار مصرف‌کنندگان و به‌اصطلاح شیاطین تبلیغات. البته نه مولف این کتاب‌ها و نه عامه مردم نوشته‌های یادشده را آزادانه و در ملاعام به زبان نمیآورند یا دستکم باور ندارند که معنای واقعی فاکت‌های گزارش‌شده در این نوشته‌ها چنین چیزی باشد. این کتاب‌ها به ما می‌گویند که یک آمریکایی معمولی ذاتاً (constitutionally) از اجرای ساده‌ترین وظایف یک زندگی روزمره خانوادگی ناتوان است. او چیزی را نمی‌خرد که برای هدایت مناسب و شایسته امور خانواده‌اش مناسب باشد. آن‌ها با بلاهت تنیده در تاروپود وجودشان به‌آسانی فریفته حیله‌ها و خدعه‌های کسبوکار می‌شوند تا چیزهای بی‌مصرف یا کاملاً بی‌ارزش بخرند؛ زیرا مهم‌ترین دغدغه‌ی کسب‌وکار کسب سود است، آن هم نه با عرضه‌ی اقلام مورد نیاز مصرف‌کنندگان بلکه با تحمیل اجناسی به آن‌ها که اگر می‌توانستند در برابر نیرنگ‌های روانشناختی «خیابان مدیسون» مقاومت کنند، هرگز آن اجناس را نمی‌خریدند. ضعف ذاتی و علاج‌ناپذیر اراده و هوش انسان متوسط باعث می‌شود خریداران مثل «آدم‌های ساده‌لوح» رفتار کنند. آن‌ها به‌آسانی طعمه رذالت‌های فروشندگان می‌شوند. نه مولفان و نه خوانندگان این زخم‌زبان‌های پرشور نمی‌دانند که دکترین آن‌ها تلویحاً چنین معنایی می‌دهد: اکثریت ملّت کودن هستند، نمی‌توانند از پس امور خود برآیند و به‌شدّت نیازمند قیمی پدرمآب هستند. آن‌ها چنان مملو از حسادت و نفرت نسبت به صاحبان موفق کسبوکار هستند که نمی‌بینند توصیفشان از رفتار مصرف‌کننده‌ها با همه حرف‌های ادبیات کلاسیک سوسیالیستی درباره‌ی بلندمرتبه بودن کارگران در تضاد است. سوسیالیست‌های قدیمی‌تر به «مردم»، به «توده‌های کارگر و زحمتکش» و به «کارگران یدی» همه کمالات فکری و شخصیتی را نسبت می‌دادند. مردم در نظر آن‌ها «ساده‌لوح و کودن» نبودند، بلکه برعکس، هر آنچه در جهان نیکو و عظیم بود، به دست آن‌ها ساخته می‌شد؛ مردم به نظر آن‌ها سازندگان آینده‌ای بهتر برای نوع بشر بودند. قطعاً انسان عادی در بسیاری جهات نسبت به یک صاحب متوسط کسب‌وکار فروتر است؛ اما این فروتربودن خود را پیش از هر چیز در توانایی محدود وی برای اندیشیدن، کارکردن و در نتیجه مشارکت بیشتر در تلاش دسته جمعی و تولیدی نوع بشر ظاهر می‌سازد. اغلب انسان‌هایی که در مشاغل روزمره عملکرد راضی‌کننده‌ای دارند، در همه کارهایی که مستلزم اندکی ابتکار عمل و تأمل‌ورزی باشند، فرصت کارکردن دارند. اما آن‌ها آنقدر کندذهن نیستند که نتوانند به‌نحو شایسته از پس امور خانوادگی خویش برآیند. شوهرانی که زنان‌شان آن‌ها را «برای تکه‌ای نان به سوپرمارکت می‌فرستند و در بازگشت دستانشان پر است از هله‌هوله»، خیلی پرشمار نیستند. زن خانه‌دار هم که خریدهای غیرضروری می‌کند و «بسته دست مرد را دوست دارد»، چندان شخصیت معمولی‌ای نیست. همه عموماً قبول دارند که انسان‌های متوسط ذائقه‌ی فقیری دارند. در نتیجه کسب‌وکاری که سرتاسر به حمایت توده‌های چنین انسان‌هایی وابسته است، باید ادبیات و هنر فروتر را نیز به بازار بیاورد. (یکی از بزرگ‌ترین معضلات تمدن سرمایه‌دارانه این است: چگونه در محیطی اجتماعی که «انسان عادی» برتر است، می‌توان به موفقیت‌های با کیفیت بالا دست یافت؟) به‌علاوه، مشهور است آدم‌های بسیاری درگیر عاداتی می‌شوند که اثرات نامطلوب به بار میآورد. مشوقان کمپین بزرگ ضدسرمایه‌داری ذائقه‌ی بد و عادت‌های مصرفی ناامن و دیگر شرارت‌های دوران ما را صرفاً حاصل مناسبات عمومی یا فعالیت‌های فروش شاخه‌های گوناگون «سرمایه» می‌دانند. جنگ‌ها را صنایع تسلیحاتی یا همان «تجّار مرگ» به راه میاندازند؛ الکلیسم را نیز سرمایه [مربوط به صنعت] الکل، همان «تراست ویسکی» پرآوازه و کارخانه‌های آبجوسازی تولید می‌کنند. این فلسفه نه‌تنها مبتنی بر دکترینی است که آدم عادی را احمق‌هایی صادق می‌داند که به‌راحتی فریفته خدعه‌های رقابت میان فروشندگان حیله‌گر می‌شود، بلکه همچنین علاوه بر آن تلویحاً نظریه‌ای بی‌معنا نیز صادر می‌کند: فروش اقلامی که مصرف‌کننده به‌راستی به آن‌ها نیازمند است و در صورت هیپنوتیزم‌نشدن توسط فریب‌های فروشندگان آن‌ها را خواهد خرید، برای کسب‌وکار سودآور نیست و از سوی دیگر، فروش اقلامی که استفاده اندکی برای خریدار دارند یا اصلاً ندارند یا حتی برایش مضر هستند، سودهای کلان به بار میآورد. زیرا اگر کسی چنین چیزی را نپذیرد، دلیلی ندارد که در رقابت بازار فروشنده اقلام نامطلوب بر فروشنده اقلام مطلوب پیشی بگیرد. همان حقّه‌های پیچیده‌ای که می‌گویند تجّار مکّار از آن‌ها برای متقاعدکردن مردم به خریدن استفاده می‌کنند، از سوی کسان دیگری هم استفاده می‌شود که کالاها و اقلام ارزشمند را در بازار عرضه می‌کنند. اما آن موقع اقلام مطلوب و نامطلوب تحت شرایط برابر با یکدیگر رقابت می‌کنند و هیچ دلیلی برای بدبینی نسبت به بخت اقلام بهتر در این رقابت وجود ندارد. درحالیکه فروشندگان حقّه و فریب را برای فروش هر دو نوع کالا خوب و بد به یک اندازه به‌کار می‌برند، پس فقط کالای بهتر به‌خاطر بهتر بودن خود مزیت خواهد داشت. نیازی نیست به همه مسائلی توجه کنیم که ادبیات مفصل موجود درباره بلاهت کذایی مصرف‌کننده و نیاز وی به قرارگرفتن تحت قیمومیت حکومت پدرسالارانه پیش می‌کشد. مهم این واقعیت است: به‌رغم جزم مشهور «برابری همه ابناء بشر»، باز هم این تز که آدم معمولی شایستگی رتق‌وفتق امور معمولی زندگی روزمره‌اش را ندارد، از سوی بخش عظیمی از ادبیات «چپ‌گرایانه» عامه‌پسند حمایت و ترویج می‌شود.

واقعا برای من جالبه که چرا درک یه موضوع ساده و کوتاه انقدر پیچیده شده برای شما و دوست دارید اسمون ریسمون به هم ببافید و بحث های بی ربط رو اینجا مطرح کنید

من ابدا هیچ جا اشاره ای نکردم که دارن آب میبندن
خیلی واضحه ولی تکرار میکنم برای اخرین بار:
اعتراض من به عنوان یه مخاطب این نیست که کشش دارن میدن
اگه 20 فصل هم طول میکشید من مشکلی نداشتم چون داستان همینقدر پتانسیل داره
بحث من دروغی هست که به مخاطب گفتن
گفتن فصل چهار فصل اخره ولی نبود
گفتن فصل چهار دو بخشه ولی نبود (سه بخش شده تا حالا)
گفتن بخش نهایی امسال میاد ولی این بخش سوم هم بخش نهایی نبود حداقل (!) یه پارت دیگه مونده
بنابراین به این دروغگویی ها ( به هر دلیلی حتی بالا نگه داشتن هایپ) به نظر من باید اعتراض بشه در هر قالب ممکن، حالا نسبت به هرکسی که مسئول این دروغگویی ها بوده (همونطور که به هر بیزنس منی که مخاطب یا مشتری رو گول میزنه به هر نحوی اعتراض میشه)

لطفا اگر بحث های دیگه ای میخاید مطرح کنید من رو ریپلای نکنید، متن من رو بخونید (مطالعه بفرمایید) و صرفا اگه نظری در مورد حرفهای من داشتید بفرمایید

[wlh]

همین که سعی میکنی بحث رو از دایره خودش خارج کنی برام جالبه اون بخش کوت م نکن دیگه قشنگ دم خروس بود. از خدات هم باشه کوت ت کنند به نظرم بحث رو تموم کنیم شما از اولش هم این کاره نبودی. ولی برای دوستانی که علاقه مند هستند باید گفت، این بازار عرضه و تقاضایی که شما دارید توی بخش انیمه میبینید منتهای خوشی تونه. یادتون بیاد قبل از اتک شما رو مردان/زنان برنامه کودکی صدا میزدند و هر کی انیمه میدید مسخره می شد هر چند سینه چاکان پرمایه هم بینتون کم نبود ولی قبول کنید دنیای انیمه به قبل و بعد از اتک تقسیم میشه اگه احساس میکنید اینجور نیست حداقل باید قبول کنید دنیای انیمه از لحاظ تجاری به قبل و بعد از اتک تقسیم میشه و کلا اتک یعنی نقطه عطفی در تاریخ انیمه. ورود ابزارهای فناوری به این حوزه در آینده تاثیرش رو میذاره و این حاصل همین حضور پول توی انیمه و این بخش از صنعت سرگرمیه. باید بدونید همزمان با این تغییرات ورود پول بیشتر از همه چیز مهم تره اینا مشکلشون دقیقا همینجاست جوری بهشون آموزش دادند که با این قسمت نهایت اصطکاک رو دارند دلیلش هم واضحه. اما ببینید چطور به اینجا رسیدید شما تک تک تون دوستش داشتید هر چند در تولید یا به سود رسانیش نقش خیلی خیلی کمی داشتید ولی حداقل این قسمت از تاریخچه دنیایی که دوستش دارید رو تجربه کردید. این پرش تاریخی رو لمس کردید ولی بعد از این اینجور نظرات که از موضع اخلاقی سعی در محدود کردن آزادی حق انتخابتون رو دارند رو با شدت زیاد بکوبید نذارید جون بگیرند اینا اولش اینجورین بعدش همه چی رو خراب میکنند کما اینکه قبلا هم جاهای دیگه به روش های دیگه ای انجام دادند. براتون مهم نباشه که چقدر طولش میدن امیدوارم پارت سوم از بخش سوم از فصل چهارم با تاریخ پخش نامعلومی در کار باشه تا وضعیت از اینی هم که هست براشون سخت تر بشه.
مجمع الجزایر قومی با زندگی بدوی داره خرده به کسانی میگیره که ازش موفق ترند این طنز تلخشه. دروغ میگه و میگه دروغ نگید و با دروغ مبارزه کنید، اینا اینجورین یه هوچی گری خاصی هم توی منطقشونه دست خودشون نیست ولی شما کم نیارید بکوبیدشون که فرار کنند و دیگه برنگردند. خلاصه که به قول عزیزی هر کی دنبال آزادی باشه یه خرده برابری گیرش میاد اما هر کی دنبال برابریه همون آزادی رو هم از دست میده...

[kntu]

همین که سعی میکنی بحث رو از دایره خودش خارج کنی برام جالبه اون بخش کوت م نکن دیگه قشنگ دم خروس بود. از خدات هم باشه کوت ت کنند به نظرم بحث رو تموم کنیم شما از اولش هم این کاره نبودی. ولی برای دوستانی که علاقه مند هستند باید گفت، این بازار عرضه و تقاضایی که شما دارید توی بخش انیمه میبینید منتهای خوشی تونه. یادتون بیاد قبل از اتک شما رو مردان/زنان برنامه کودکی صدا میزدند و هر کی انیمه میدید مسخره می شد هر چند سینه چاکان پرمایه هم بینتون کم نبود ولی قبول کنید دنیای انیمه به قبل و بعد از اتک تقسیم میشه اگه احساس میکنید اینجور نیست حداقل باید قبول کنید دنیای انیمه از لحاظ تجاری به قبل و بعد از اتک تقسیم میشه و کلا اتک یعنی نقطه عطفی در تاریخ انیمه. ورود ابزارهای فناوری به این حوزه در آینده تاثیرش رو میذاره و این حاصل همین حضور پول توی انیمه و این بخش از صنعت سرگرمیه. باید بدونید همزمان با این تغییرات ورود پول بیشتر از همه چیز مهم تره اینا مشکلشون دقیقا همینجاست جوری بهشون آموزش دادند که با این قسمت نهایت اصطکاک رو دارند دلیلش هم واضحه. اما ببینید چطور به اینجا رسیدید شما تک تک تون دوستش داشتید هر چند در تولید یا به سود رسانیش نقش خیلی خیلی کمی داشتید ولی حداقل این قسمت از تاریخچه دنیایی که دوستش دارید رو تجربه کردید. این پرش تاریخی رو لمس کردید ولی بعد از این اینجور نظرات که از موضع اخلاقی سعی در محدود کردن آزادی حق انتخابتون رو دارند رو با شدت زیاد بکوبید نذارید جون بگیرند اینا اولش اینجورین بعدش همه چی رو خراب میکنند کما اینکه قبلا هم جاهای دیگه به روش های دیگه ای انجام دادند. براتون مهم نباشه که چقدر طولش میدن امیدوارم پارت سوم از بخش سوم از فصل چهارم با تاریخ پخش نامعلومی در کار باشه تا وضعیت از اینی هم که هست براشون سخت تر بشه.
مجمع الجزایر قومی با زندگی بدوی داره خرده به کسانی میگیره که ازش موفق ترند این طنز تلخشه. دروغ میگه و میگه دروغ نگید و با دروغ مبارزه کنید، اینا اینجورین یه هوچی گری خاصی هم توی منطقشونه دست خودشون نیست ولی شما کم نیارید بکوبیدشون که فرار کنند و دیگه برنگردند. خلاصه که به قول عزیزی هر کی دنبال آزادی باشه یه خرده برابری گیرش میاد اما هر کی دنبال برابریه همون آزادی رو هم از دست میده...

استاد متوجه هستی بحث اصلا چی بوده؟
من از خدام نیست کوتم کنند چون بیکار نیستم
و بله من اینکاره نیستم برخلاف شما

من این بحث رو اینجا ادامه نمیدم چون تاپیک به حاشیه رفته
فقط یه سوال
این اینها که گفتی کین دقیقا؟
توهم توطئه دیگه در چه حد؟
یه کاربر که مخاطب یه انیمه بوده اومده تو این فروم نوشته چرا کسی کمپین تشکیل نمیده در اعتراض به دروغگویی سازندگان این انیمه و توهین شون به مخاطبان
اونوقت شما ربطش دادی به چی؟ فراماسونرها؟ پای انگلیس وسطه یا داعش و جاعش؟

[ＳｈＩｎＯｄＡ]

ممنون از توضیحات تون ولی به بحث من ربطی نداشت
من نه اسمی از ماپا بردم نه گفتم دارن اب میبندن

موضوع اصلی همینه، حقوق مخاطب و مصرف کننده
اتفاقا مثال خوبی زدین، وقتی فروشنده ها میان مشتری رو گول میزنن و تخفیف های کاذب میذارن، اول یه سری ادم تو فضای مجازی موضوع رو طرح میکنن، بعد کار به تحقیق و تفحص خبرنگارها میرسه بعد مقالات اعتراضی شروع میشه
تا جایی میرسه که پارسال بی بی سی انگلیسی یه مقاله ی مفصل در موردش نوشت و به شدت ابروی تخفیف های بلک فرایدی رو برد (البته باکسینگ دی هم همینه) فروشنده ها از خطای ذهنی مقایسه ی کاذب (نه شرطی شدن) برای فروش بیشتر استفاده میکردن که اومدن و در موردش روشنگری کردن

اما اینکه اینجا سازندگان یه انیمه ی پرطرفدار اینجوری به شعور مخاطب توهین کنن و ادم برای خودش توجیه کنه که برای سود بیشتر از فروش مانگا یا بالا نگه داشتن هایپه، اینجا جاییکه باید گفت از ماست که برماست
یعنی با کمال احترام اعتراض نکردن طرفدارایی مثل شما باعث میشه که سازنده بتونه اینجوری بهمون توهین کنه
میتونستن خیلی راحت بگن فصل هفتم یا فصل هشتم و طبیعتا کسی مشکلی هم نداشت
اما اینکه اومدن چند سال پیش اسم فصل چهارم رو گذاشتن فصل پایانی
بعد یهو گفتن فصل پایانی دو بخشه
بعدش بعد از اتمام بخش دوم (دقت کنید بعد از اتمام بخش دوم!!!) اعلام کردن که نه دو بخش نیست سه بخشه
حالا دارن میگن بخش سوم خودش دو بخشه
که بخش دوم بخش سوم فصل چهارم در زمان نامعلومی از 2023 پخش میشه
یعنی چند بار حرفی که صراحتا خودشون زده بودن رو دارن نقض میکنن (این هم نبود فصل خودش یه معنایی داره، تفاوت معنای بخش و پارت و فصل چیه مگه؟)
این مدل گول زدن مخاطب و دروغ گویی علنی رو من یادم نمیاد جایی، اگه این مدلی سابقه داشته بگید ولی به هر حال بدجوری فریب دادن و توهین به مخاطبه
و وظیفه ی فن بیس ها بنظرم اعتراض به همچین رویه هاییه، مخصوصا الان که فضای مجازی هست و تریبون برای اعتراض کردن وجود داره
اگه از همینجا یاد نگیریم جلوی دروغ گفتن بهمون وایسیم و از حقوق مون دفاع کنیم، تو جاهای مهم تر و مسائل اجتماعی هم یاد نمیگیریم جلوی ظلم و دروغ اعتراض کنیم

دوست عزیز من آقا یا خانم kntu - مثل این‌که شما خشت اول رو یه کمی کج بنا نهادی.

اما اینکه اینجا سازندگان یه انیمه ی پرطرفدار اینجوری به شعور مخاطب توهین کنن و ادم برای خودش توجیه کنه که برای سود بیشتر از فروش مانگا یا بالا نگه داشتن هایپه، اینجا جاییکه باید گفت از ماست که برماست
یعنی با کمال احترام اعتراض نکردن طرفدارایی مثل شما باعث میشه که سازنده بتونه اینجوری بهمون توهین کنه

شما هی می‌گی توهین به شعور مخاطب! دقیقا چه چیزی و کجای این اتفاق، توهین به شعور مخاطب تلقی می‌شه؟؟
تو خط دوم به کلمه‌ی جالب «بهمون» رسیدم... دوست خوب من، شما و بنده و بقیه، به عنوان شهروندان ایرانی ج.ا، کلا در هیچ «مونی» قرار نمی‌گیریم. ما کلا برای هیچ بازار هدفی در این «صنعت» تعریف نشدیم. ما حتی به سختی، در دسته‌بندیِ دانلود کننده‌های غیرقانونی جای می‌گیریم. حالا یکی پیدا می‌شه می‌گه آقاااااا من اشتراک قانونی کرانچی رول می‌خرم... دم شما گرم که از پلتفورم پخش کننده حمایت می‌کنی، ولی باز هم هیچ اهمیتی نداری هیچ حق قانونی‌ای برای اعتراض به شیوه‌ی پخش، چند پارت شدنش، چهل تیکه شدنش و.. نداری. اگر از دیر قرار گرفتن انیمه‌ها در شبکه آزرده خاطر شدی، اگر با ساب سین‌ها مشکل داری، اگر دوبله‌ی مد نظرت دیر به سایت اضافه می‌شه... در نهایت شما اشتراکت رو کنسل می‌کنی، والسلام. آقای ایکس میاد می‌گه آقااااااااااا من مانگای اورجینال می‌خرم... دم شما گرم، شما مستقیما از تیم مانگاکا و ادیتورهاش، ناشر و کمپانی کودانشا حمایت کردی... آیا این به شما اجازه حق اعتراض به روند داستانی مانگا، آرت استایل و... می‌ده؟ اصلا و ابدا. شما نهایت می‌تونی برای شکایت پایین بودن کیفیت چاپ به ناشر اعتراض کنی تا برات تعویض کنه یا در صورت از دست دادن علاقه نسبت به مانگای ایکس، خریدش رو کنار می‌ذاری. والسلام. (این در مورد انواع مخاطب ایرانی با تبصره خرید اشتراک شبکه یا خرید والیوم اورجینال به زبان‌های مختلف)

حالا می‌رسیم به میزان تاثیرگذار بودن کامیونیتی غیرژاپنی؛ یک راست می‌ریم به بزرگ‌ترین و سودآورترین کشور... یعنی فرانسه. بعد از ژاپن، فرانسه دومین بازار هدف انیمه و مانگا در دنیاست. بقدری این بازار بزرگه، که ناشران فرانسوی، وقتی چپتر اول یه مانگایی رو می‌خونن (هر مانگای رندومی) در صورت علاقه‌مندی، سریع می‌برنش زیر خط چاپ. در صورتی که در بقیه کشورها، صبر می‌کنن تا والیوم‌های اون مانگا به یه حد نصابی برسه تا از سودآوری اطمینان حاصل کنن. چنین کشوری، با چنین بازار گردن کلفتی، با کلی رفت و آمد از مانگاکاهای مختلف، نشست هوادرای، جشنواره و ال و بل (بازی اخیر پاریس با بایرن تو پارک دو پرنس کیا دیدن؟طرح لوفی رو سکوها... که توییتر خود وان پیس هم ازشون تشکر کرد و کلی وایرال شد) می‌خوام بگم چنین کشوری با چنین هوادارانی هم هیییییییییییییییییییییییی یچ تاثیرگذاری در هیچ کتگوری‌ای مربوط به انیمه و مانگا در ژاپن ندارن.

همین یک سال و نیم پیش، یکی از بزرگ‌ترین یوتوبرهای انگلیسی زبان که تو پاندمی کرونا، جماعت زیادی رو هوادار مانگای وان پیس کرد، صبح که از خواب پا شد، دید کودانشا به وسیله تویی انیمیشن، در کانالش رو گل گرفته. در صورتی که این بابا هیچ قانون کپی رایتی از یوتوب رو زیر پا نذاشته بود. این بنده خدا با این وکیل و اون وکیل و... استخدام یه مترجم ژاپنی و نامه نوشتن به ایچیرو اودا و نامه نگاری با کمپانی و استودیو و... بعد از چندین ماه... نزدیک به نود درصد ویدیوهاش بطور کامل حذف شد و هیچ وقت برنگشت. چرا؟! این بابا که هیچ کپی رایتی رو زیر پا نذاشته بود چرا بازنده شد؟ آهااااااا جواب این‌جاست که این بابا رو طبق قانون داخلی خود ژاپن محکوم کردن. طرف در کشور خودش هیچ خطایی نکرده بود، ولی این موضوع در چهارچوب کشور آفتاب تابان، نقض قوانین و کپی رایت بود. چهار خط قصه حسین کرد نوشتم که بگم یک یوتوبر با سابسکرایب میلیونی هم به هیچ جای صنعت انیمه و مانگای ژاپن نیست. بله ژاپنی‌ها برای تبلیغ انیمه‌هاشون حتی تایمز اسکوئر رو هم اجاره می‌کنن، جلو بیگ بن آتیش بازی می‌کنن و کلی مارکتینگ عظییییییییم دیگه، ولی در نهایت، نظر و سلیقه مخاطب ژاپنی مهم است. ولاغیر.

یه مانگای جدید میاد مثلا تو شونن جامپ... مخاطبان غربی و غیرژاپنی دیوانه وار عاشقش می‌شن. تو ردیت، مای انیمه لیست و توییتر و هرجا که دست‌شون می‌رسه ازش تعریف و تمجید می‌کنن... چند هفته می‌گذره، ملت می‌بینن کنسل شده! چـــــــرا؟! مگه امکان داره؟!!!! بله مخاطبان اصلی مجله، یعنی ژاپنی‌ها بازخورد خوبی به این مانگا نشون ندادن. باورتون بشه یا نشه، مخاطب غیرژاپنی، عملا هیچ اثرگذاری‌ای در این حوزه‌ها نداره. قشنگ نیست، ولی همینه. ژاپن یه جاهایی شدیدا ایزوله‌ست. پس لطفا با بیان جمله‌ی «اعتراض نکردن طرفدارایی مثل شما باعث میشه که سازنده بتونه اینجوری بهمون توهین کنه» خودمون رو گول نزنیم.

* یه نمونه از اعتراضات موثر؛ پارت اول فصل چهارم همین اتک آن تایتان که ژاپنی‌ها به کیفیت انیمه شدیدا خرده گرفتن و اعتراض کردن. بخصوص سر بخش‌های سه بعدی و CGI انیمه. نتیجه‌ش؟ اصلاح بسیاری از صحنه‌ها در نسخه بلوری و افزایش کیفیت پارت دوم نسبت به پارت اول. اندازه‌ی یه نون خامه‌ای پای چشم‌های کارگردانش ورم کرده از بی‌خوابی. * --- اعتراض کامیونیتی ژاپنی ---

عزیزم تو خودت داری می‌گی اگه می‌گفتن فصل هفتم یا هشتم یا... کسی مشکلی نمی‌داشت. قربون دهنت، من هم دقیقا همین حرف رو زدم. مشکل فقط کلمه‌ست. در اجرا عملا هیچ تغییر و مشکلی وجود نداره. شما فکر کن این فصل هفتمه. به همین راحتی. بدون اعصاب خوردی و ناراحتی.

در خط بعدی گفتی که چرا هی می‌گن این پایانه، ولی باز پارت اضافه می‌شه؟! این اتفاقا خودش یه میم بامزه‌ای شده و این چند وقته وایرال شده و فان شده... آیا مشکلی پیش اومده؟! نه. حالا شما این‌قدر خشن با این موضوع برخورد کردی، به خودت مربوطه و هیچ بنی بشری جلوی شما و هیچ‌کسی رو نگرفته. در مورد مفهوم پایان بندی و فینال؛ وقتی انیمه معرفی می‌شه، یکی دو روز بعد، تعداد اپیزودهاش مشخص می‌شه و مخاطب متوجه می‌شه که با این تعداد اپیزود، قراره چند چپتر از مانگا انیمیت بشه. از همون اول هم مشخص بود که توی دو پارت قرار نیست این قصه به سرانجام برسه. من خودم فکر می‌کردم که این باقی مونده رو به صورت فیلم سینمایی درمیارن ولی کاملا خلاف انتظار عمل کردن.

اگه از همینجا یاد نگیریم جلوی دروغ گفتن بهمون وایسیم و از حقوق مون دفاع کنیم، تو جاهای مهم تر و مسائل اجتماعی هم یاد نمیگیریم جلوی ظلم و دروغ اعتراض کنیم

در مورد این خط هم، شما راه دور نرو، ژاپن و انیمه و این چیزهای رو کلا بریز دور. این‌جا تا چیزمون تو گِل فرو رفتیم. جلوگیری از دروغ و احقاق حق و ایستادگی جلو ظلم رو از همین طبقه‌ی هفتم جهنم شروع کن. ممنون.

[kntu]

تو خط دوم به کلمه‌ی جالب «بهمون» رسیدم... دوست خوب من، شما و بنده و بقیه، به عنوان شهروندان ایرانی ج.ا، کلا در هیچ «مونی» قرار نمی‌گیریم. ما کلا برای هیچ بازار هدفی در این «صنعت» تعریف نشدیم. ما حتی به سختی، در دسته‌بندیِ دانلود کننده‌های غیرقانونی جای می‌گیریم. حالا یکی پیدا می‌شه می‌گه آقاااااا من اشتراک قانونی کرانچی رول می‌خرم... دم شما گرم که از پلتفورم پخش کننده حمایت می‌کنی، ولی باز هم هیچ اهمیتی نداری هیچ حق قانونی‌ای برای اعتراض به شیوه‌ی پخش، چند پارت شدنش، چهل تیکه شدنش و.. نداری. اگر از دیر قرار گرفتن انیمه‌ها در شبکه آزرده خاطر شدی، اگر با ساب سین‌ها مشکل داری، اگر دوبله‌ی مد نظرت دیر به سایت اضافه می‌شه... در نهایت شما اشتراکت رو کنسل می‌کنی، والسلام. آقای ایکس میاد می‌گه آقااااااااااا من مانگای اورجینال می‌خرم... دم شما گرم، شما مستقیما از تیم مانگاکا و ادیتورهاش، ناشر و کمپانی کودانشا حمایت کردی... آیا این به شما اجازه حق اعتراض به روند داستانی مانگا، آرت استایل و... می‌ده؟ اصلا و ابدا. شما نهایت می‌تونی برای شکایت پایین بودن کیفیت چاپ به ناشر اعتراض کنی تا برات تعویض کنه یا در صورت از دست دادن علاقه نسبت به مانگای ایکس، خریدش رو کنار می‌ذاری. والسلام. (این در مورد انواع مخاطب ایرانی با تبصره خرید اشتراک شبکه یا خرید والیوم اورجینال به زبان‌های مختلف)

ممنون از توضیحات تون و ممنون از اینکه کاملا در مورد صحبت های من بود
بله اینجاش رو درست میگید از این نظر که ما جزو مخاطبین رسمی قرار نمیگیریم و این رو هم درست میگید که اعتراض ما تاثیری هم نداره
این رو میپذیرم

شما راه دور نرو، ژاپن و انیمه و این چیزهای رو کلا بریز دور. این‌جا تا چیزمون تو گِل فرو رفتیم. جلوگیری از دروغ و احقاق حق و ایستادگی جلو ظلم رو از همین طبقه‌ی هفتم جهنم شروع کن.

کرده ام، خیلی ساله شروع کرده ام....

[del@]

تموم شد
و
بالاخـــــــــــــره تموم شد!






سکانسهای درخشانی داشت ولی سازندگان یا نویسندگان اصرار به افتضاح کردنش داشتن!
حال و هوای اسرائیل هم داشت! نوزاد قرمز در فضایی سیاه و سفید شباهت با فهرست شیندلر!

اگر مقاله ای پیدا کردید، پیرامون چند تکه شدن فصل آخر و عوامل اقتصادی پارت آخر با دو قسمت سینمایی (قسمت اول 29 الی 31 و قسمت 32) لطفا بدهید.

همین