House of the Dragon :بازگشت به عصر اژدها,معرفی,بحث

[yaser63]

با اینکه اخیرا مسئولان شبکه HBO و شورانرهای سریال محبوب Game of Thrones اعلام کرده اند که در حال حاضر تمرکزشان بر روی ساخت سریال متمرکز می باشد و فعلا برنامه ای برای ساخت اسپین_آف یا مجموعه ای که به روایت داستان هایی پیش از رخ دادن حوادث زمان کنونی سریال بپردازد ندارند.با این حال انتشار اخبار تایید نشده و غیر قطعی درباره احتمال پایان یافتن سریال در فصل هشتم, به بحث ها در این مورد شدت بخشیده است و به نظر می رسد George R. R. Martin نویسنده مجموعه کتب حماسی A Song of Ice and Fire که سریال بر اساس آن ساخته شده است,در در گفتگو با وبسایت EW این باره می گوید: مسلما بدون داستان نخواهیم ماند.هر اپیزود سریال N*ked City(سریال جنایی که در اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت میلادی پخش میشده و George در کودکی آن را تماشا می کرده است) با گفتن این جمله به اتمام می رسید که فقط یک داستان رو (در این اپیزود) روایت کردیم و هنوز هشت میلیون داستان دیگر در Nak*d City باقی مانده است.سرزمین وستروس هم همانند Nak*d City داستان های فراوانی دارد و حتی داستان های بسیار بیشتری در Essos (قاره پهناورو درعین حال کم جمعیتی در دنیای شناخته شده که توسط دریای Narrow sea از وستروس جدا شده است) و سرزمین های آن سوی دیوار وجود دارد.دنیایی با داستان هایی مختلف در انتظار روایت شدن است...البته اگر شبکه HBO به ساخت چنین اثری علاقه مند باشد. اما حالا سوال اصلی این است کدامیک از این میلیون ها داستان روایت نشده می تواند موضوع اصلی ساخت این اثر باشد.داستان شورشی معروف وستروس ,Robert's Rebellionیا داستانی که روایتگر دوران پس از ماجراهای کنونی سریال باشد؟ George R. R. Martin نظر دیگری دارد و می گوید منطقی ترین داستان برای ساخت چنین پروژه ای اقتباس از مجموعه داستان های Tales of Dunk and Egg می باشد که تاکنون سه جلد از آن در درون دنیای A Song of Ice and Fire و نود سال پیش از رخ دادن حوادث آن مجموعه منتشر گشته و George R. R. Martin نسبت به ادامه این کتب ابراز علاقه کرده است.داستان این کتب نیز حول شخصیت شوالیه ای به نام Duncan the Tall که بعد ها به عضویت گارد شاهنشاهی Kingsguard در می آید و اربابش Egg که بعدها به مقام پادشاهی وستروس دست می یابد می باشد.George درباره علت این انتخابش می گوید: هرکدوم از این کتاب ها می تواند تبدیل به یک فیلم تلویزیونی مجزا دوساعته گردد که ساخت آن برای مسئولان شبکه نسبت به ساخت سریالی با پخش هفتگی آسان تر است.The Hedge Knight(نخستین کتاب از این مجموعه کتب) و کتاب های پس از آن بیان روانتری نسبت به A Song of Ice and Fire دارند و داستان های آن بیشتر در ژانر اکشن-ماجراجویی قرار می گیرد. George در ادامه می افزاید که برای ساخت چنین سریال مسئولان شبکه باید به دوران گذشته وستروس بازگردند و اشاره احتمالی به جنگ داخلی Dance of the Dragons یا حوادث تاریخی بیان شده در کتاب The World of Ice & Fire داشته باشند.با این حال خود George نیز معتقد است هنوز برای صحبت جدی برای ساخت سریالی مرتبط با Game of Thrones بسیار زود میباشد. نظرشمادرباره ساخت اسپین_آف یا ادامه ای برای سریال Game of Thrones چیست؟ لطفا از قرار دادن خبر به صورت کپی/پیستی در تاپیک به هر شکل (حتی با ذکر منبع)خودداری کرده ودر صورت ترجمه خبر لینک به منبع ترجمه نیز قرار داده شود [منبع]

[wlh]

سریال و فیلم دیدن هم مثل زندگی کردن و پیر شدنه. هرچقدر که آدم پیر تر میشه و درک و شعورش نسبت به جهان و اطرافیانش بیشتر و کامل تر میشه. ولی به همون اندازه هم افسوس هاش و ای کاش گفتن هاش بیشتر میشه.
فیلم و سریال هم همینطوره برای من. هر چقدر که بیشتر سریال و فیلم میبینی و ببشتر از ساز و کارشون مطلع میشی و از طرفی هم به صورت تجربی و حتی آکادمیک سواد سینمایی و بصری ت بیشتر میشه افسوس میخوری که ای کاش فلان سریال رو با دیدگاه کنونی ت میدیدی. گیم آف ترونز هم همچین سریالی هست. متاسفانه فصول پایانی کم کیفیتش به دوره باسوادی من مصادف شد و در کناز اون دسته آثاری برای من قرار میگیره که دوست دارم یک باره دیگه ببینمش و بهتر بفهممش.
خوشبختانه خاندان اژدها همچین فرصتی رو تاحدودی برای من فراهم کرد و این امکان رو بهم داده که یک بار دیگه به دنیای وستروس پا بزاریم و اون پالت و داستان گویی رو شاهد باشیم. حس میکنم مثل رابطه بتر کال و برکینگ بد طوری رو بازهم شاده هستیم و خاندان اژدهانسبت به got آهسته و پیوسته تر پیش میره. دنیای محدود تر و کوچیکتری داره. ابتدا و انتهای داستانش مشخصه. نویسنده ها تااینجای کار داستان رو فدای خواسته های فن ها و مدیران شبکه ها نکردن. داستان سیر طبیعی خودش رو پیش برده و هرجا هر اتفاقی که لازم بوده افتاده حتی اگر نیاز به تغییر دو بازیگر بعد از یک فلش فوروارد بوده تا چهره های معصوم آلیسنت و رینیرا جای خودش رو به چهره های مصمم تر نسخه های 10 سال پیرترشون بده و بقیه کاراکتر ها که تغییر عقیده ای و درونی نکردن بازیگرشون ثابت بمونه.
خاندان اژدها رو توی تعطیلات نوروز 403 بصورت اکران شبانه دیدم. (هر شب یک قسمت) از همون اول هم قصد داشتم فصل اول رو نزدیک به فصل دوم ببینم تا داستانش و شخصیت هاش بیشتر توی دهنم بمونه و به سرنوشت got دچار نشه.
منتظریم تا یک دو ماه آینده فصل دوم بیاد به امید اینکه روند خوب فصل اول ادامه دار باشه و البته که ای کاش موسیقی متن تیتراژ اول سریال رو هم تکراری کار نکرده بودن.

گات با همه‌ی نوآوری‌هایی که داشت درست ساخته نشد به غیر از دو فصل اول شاید هیچوقت سعی نکرد به متن کتاب وابسته بشه و محصول تجاری و عامه پسند شد. خاندان اژدها هم با اینکه تراژدی خاندان تارگرین هست ولی نمیتونه به اندازه‌ی کافی ما رو به دنیای نغمه وصل کنه. داستانی که میتونه این تجربه رو برای ما به ارمغان بیاره قصه شوالیه‌ی تنها و شاهزاده‌ای خوش شانسه. اونجاست که شما میتونید درباره جزئیات رسوم زندگی مردمان دنیای نغمه اطلاعات جمع کنید میتونید بفهمید جنگ به معنای واقعی کلمه چه بلایی سر بازماندگان میاره و همزمان با جادوی دنیای نغمه ارتباط برقرار میکنید. هنوز هم فرصت هست و به نظرم دنیای نغمه با داستان دانک و اگ روح اصلی خودش رو برامون به نمایش میذاره.