هرچند سخته که همه تحسین و ستایشی که برای این سریال قائلم رو جمع کنم و تبدیل به جملاتی مختصر کنم، اما با آوردن 5 دلیل زیر معتقدم که Bloodline بهترین سریال درام شبکه نتفلیکسـه. نگران اسپویلر هم نباشید، چراکه هیچ پلات داستانی مهمی اسپویل نخواهد شد.
1. خط داستانی آشنایی دارد اما عمیقا فکر شده است
داستان اصلی Bloodline درباره خانواده بزرگ نسبتا ثروتمند و خوشبختی است که زندگیشان زمانی از این رو به آن رو میشود که پسر بزرگ خانواده -که نقشش را Ben Mendelsohn همیشه فوقالعاده بازی میکند- پس از سالها که در نظر همه بجز مادر خانواده به عنوان فرزند مایه ننگ خانواده بوده است، به خانه برمیگردد. اما چگونه تبدیل به چنین آدمی شده است؟ بقیه خانواده چه احساسی از بازگشت او دارند و چگونه بر زندگی آنها تاثیر میگذارد؟ و قضیه آن جسدها چیست؟ Bloodline به همه این سوالها و خیلی سوالهای دیگر جواب میدهد اما فقط وقتی خودش بخواهد، تا مطمئن شود همیشه از آنچه میبینید، کاملا آگاهی ندارید.
2. تیم بازیگری فوقالعادهای دارد
در مورد قبلی به Ben Mendelsohn که در نقش دنی ریبورن بداقبال درجه یک است، اشارهای شد. اما او فقط یکی از بازیگران چیره دست این سریال است. Sam Shepard و Sissy Spacek نقش بزرگترهای خانواده ریبورن، رابرت بدخلق و سالی دلپذیر را بازی میکنند. Kyle Chandler نقش کارآگاه جان ریبورنِ ازنظر احساسی سرکوبشده را بازی میکند. Norbert Leo Butz نقش کوین ریبورن تندمزاج را بازی میکند و Linda Cardellini نقش مِگ ریبورن وکیلی که درگیر روابط رمانتیک است، را بازی میکند. علاوه بر نقشهای اصلی، نقشهای فرعی نیز به بازیگران خوبی سپرده شده است.
3. بشکل افسردهکنندهای میشود با این خانواده ناکارآمد و مشکلاتشان ارتباط برقرار کرد
شاید همه نتوانند با داشتن یک خانواده ثروتمند که مهمانخانه ساحلی زیبایی را اداره میکنند، ارتباط برقرار کنند، ولی همهی ما با درگیریها و اختلافات بر سر پول، گرفتاریهای زناشویی، رقابت و چشموهمچشمیهای برادر و خواهرها و میل به قرار گرفتن در سمت مثبت نگاه پدر و مادر آشنایی داریم. خانواده ریبورن، خانوادهای نیستند که برای رسیدن به نتیجه بحث کنند، آنها خانوادهای با گذشتهای تراژیکــَند، گذشتهای که همه با یکاندازه اعتماد به آن نگاه نمیکنند و عدمصداقت بسیار رواج دارد. در این بین روابط مستحکمی هم شکل گرفته، اما آن روابطی که آنقدر ضعیف شده که دیگر امیدی به اصلاحش نیست تبدیل به جذابترین رابطهها میشوند.
4. ریتم و لحن در طول سریال همیشه دراماتیک و مرموز باقی میماند
بخش عظیمی از اینکه Bloodline اینقدر تماشاییـست را مدیون اینـست که نقاط عطف و انگیزههای شخصیتها را بشکلی چیده است که بلافاصله واضح و مشهود نمیشوند. در صحنهای میبینیم که ذهن شخصیتی مشغول خاطرهای شده و تازه چند اپیزود بعد متوجه اهمیت آن صحنه میشویم.
شاهد لحظات خندهدار هم هستیم اما این سریالی است که خیلی از روایت تاریکـش جدا نمیشود و بیشتر ترجیح میدهد شما را به فکر وادار کند تا با شوکها و تعلیقهای پرجلوه غافلگیرتان کند.
5. بسیار چشمنواز است
با وجود اینکه Bloodline گروه کارگردانی بینام و نشانی -البته بااستعدادی- دارد، اما غیرممکن است که کسی بتواند از این لوکیشن زیبای جزایر فلوریدا تصاویری کمتر از شگفتانگیز ارائه کند. حتی زمانیکه خط داستانی درباره خطرها و جنبههای منفی زندگی در ساحل است هم همه چیز زیبا و تازه است، البته برای اینکه تصاویر، زیادی توی دید نباشند، تمهید کم طراوت کردن رنگها بکار برده شده است. به اینها نحوه پردازش "سکانسهای رویابینی در بیداری" را اضافه کنید و آنوقت سریالی دارید که به همان اندازه به زیباشناسی وابسته است که به کاراکترها، بازیها و فیلمنامه.