برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 از مجموع 8
  1. #1
    کاش زندگی فست فوروارد داشت
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    محل سکونت
    Day-Dreamer
    ارسال ها
    363
    سپاس
    3,436
    از این کاربر 11,190 بار در 388 پست سپاس گزاری شده

    trash H



    موسسه ساندنس هر ساله برگزار کننده ی یکی از مهم ترین رویداد های سینمایی دنیا می باشد.در این جشنواره کارگردانان تازه فیلم و بازیگران جدید فرصت معرفی شدن به جهان سینما را دارند.قدمت این جشنواره 37 سال می باشد و هر ساله سهم فیلم های معرفی شده در این رویداد سینمایی در مراسم اُسکار زیادتر میشود، و مارکتینگ خرید پخش و امتیاز اکران فیلم های این جشنواره بسیار داغ می باشد.اشاره ای کنم به مثالی همچون فیلم تحسین شده ی Manchester By the Sea که پارسال در همین جشنواره برای اولین بار معرفی شد.


    منبع:سایت رسمی ساندنس



  2. #2
    کاش زندگی فست فوروارد داشت
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    محل سکونت
    Day-Dreamer
    ارسال ها
    363
    سپاس
    3,436
    از این کاربر 11,190 بار در 388 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Sundance Film Festival 2017



    Lady Macbeth
    بانو مکبث یکی از شخصیتهای نمایش مکبث اثر شکسپیر می‌باشد. او در این نمایش همسر شخصیت اصلی نمایش، مکبث ، نجیب‌زاده اسکاتلندی است، که پس از ترغیب و تحریک همسرش به قتل حاکم ، ملکه اسکاتلند شد ، اما بعد از این ماجرا دچار عذاب وجدان شد. مرگ او در پرده آخر با اقدام به خودکشی بیان می‌شود.در اولین فیلم بلند کارگردان William Oldroyd خبری از عذاب وجدان ملکه نمایش شکسپیر وجود ندارد.داستان در اسکاتلند قرن 18 رخ میدهد.تماشاگر با فیلمی روانشناختی،هیجانی، و گه گاهی در گیر کننده ذهن مواجه میشود.نقش اصلی فیلم بر عهده ستاره 19 ساله نو ظهور سینما Florence Pugh می باشد،که نقش بانو مکبث را بازی می کند،ملکه ای که به ازار و اذیت سادیسمی اطرافیانش می پردازد.



    Ingrid Goes West

    فیلم کمدی تاریکی در مورد نقش دنیای مجازی و تاثیر آن بر زندگی نسل جدید بخصوص نوجوان ها می باشد
    داستان فیلم در مورد یک دختر لجوج و آشفته به نام اینگرید با بازی Aubrey Plaza می باشد، که تحت تاثیر زندگی و استایل خاص بُت پر طرفدار اینستاگرام تیلور اسلم با بازی Elizabeth Olsen قرار می گیرد، که به نظر می رسد زندگی اش کامل،بی نقص و ایده آل می باشد،او تمام پول هایش را جمع می کند، ساکش را می بندند و راهی لس آنجلس میشود تا بتواند بت رویاهایش را از نزدیک ملاقات کند.پرسش اصلی فیلم،تحت تاثیر قرار گرفتن دنیای مجازی در اصل و خود دنیای واقعی در فرع می باشد،اینکه به روز بودن و فعال بودن در دنیای مجازی برای نسل جدید بسیار پر اهمیت تر از تجربه و لذت بردن از زندگی واقعی می باشد.


  3. #3
    کاش زندگی فست فوروارد داشت
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    محل سکونت
    Day-Dreamer
    ارسال ها
    363
    سپاس
    3,436
    از این کاربر 11,190 بار در 388 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Sundance Film Festival 2017



    Beach Rats

    نویسنده و کارگردان Eliza Hittman
    نوجوانی بی هدف و ناامید در حاشیه ی بروکلین نیویورک تصمیم می گیرد تا خانه و خانواده تاریکش را رها کند،
    و در سفری که به آشنایی با دوست دختری جدید و یک پیرمرد می انجامد،به دنبال خود شناسی می باشد



    Golden Exits
    نویسنده و کارگردان Alex Ross Perry

    زندگی دو خانواده ای که در بروکلین نیویورک زندگی می کنند همزمان با باز شدن پای یک دختر جوان به این دو خانواده از هم می پاشد.


  4. #4
    کاش زندگی فست فوروارد داشت
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    محل سکونت
    Day-Dreamer
    ارسال ها
    363
    سپاس
    3,436
    از این کاربر 11,190 بار در 388 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Sundance Film Festival 2017


    Landline

    علاقه مندان و مُشتاقان فیلم های کمدی دوره ای ( محصول یک بازه یا دهه ی زمانی خاص) باید بدانند که،هسته ی اصلی این جور فیلم ها بر روی برجسته کردن فرهنگ باب میل آن روزها، از مُد لباس و مو گرفته تا موزیک و حتی نحوه ی سر کشی و عصیان جوان ها متمرکز است.سال 2016 دو تا فیلم خوب در این ژانر تازه و اخیرا تاسیس شاهد بودیم یکی فیلم Everybody Wants Some و Twentieth Century Women دیدگاه انسان شناسی در هر دهه، و هر نسل از انسان ها،این واقیت را نشان می دهد که فرهنگ ها،عُرف ها،باید و نباید ها، بدون دخالت انسان دست خوش تغییر می شوند،نباید ها عُرف و باید ها تبدیل به تابو می شوند و این تغییر نگرش از یک نوع غذای خاص گرفته تا تفکر در مورد سوالات اساسی بشر، همه را در بازه زمانی خود نگه می دارد.

    همین نکات ریز و جزییات هر دوره و هر دهه است که اگر فیلمساز بتواندبه خوبی آنچه را در ذهن دارد،پشت دوربین هم، خوب به تصویر بکشد، آنوقت شاهد یک اثر فوق العاده خاص، و ماندگار می شویم.کارگردان فیلم Gillian Robespierre میباشد که از او فیلم دیگری با همین حال و هوا به نام Obvious Child سراغ داریم،داستان فیلم اواسط دهه ی 90 میلادی اتفاق می اُفتد، و در مورد دو خواهر است که یکی در دبیرستان مشغول تحصیل است و دیگری در مجله ای کار می کند،این دو خواهر علارغم تفاوت سنی،خوب توانسته اند به سرگرمی ها و لذت های مشابه و یکسانی دست پیدا کنند،آن هم در دوره ای که حس عاشقی،دوست داشتن،شیطونی کردن از پشت صفحه های مانیتور و اینترنت هنوز خلق نشده بود و همه چیز در آن دوره بدون دخالت دنیای مجازی به صورت واقعی واقعی اتفاق می اُفتاد.
    .

    Mudbound

    در چند سال اخیر فیلم هایی با مضمون سیاه پوستان و مسائل بردگی و نژاد پرستانه در فیلم های مختلفی به تصویر کشیده شده است.فیلم های خوبی که اغلب مورد تحسین منتقد ها و جز بهترین های اُسکار هم بوده اند، مثلا فیلم کارگردان تِیت تیلور The Help ، فیلم کارگردان استیو مک کوئین years a slave 12 ، یا فیلم Birth of Nation کارگردان نِیت پارکر که همین پارسال در جشنواره ساندنس بسیار خوش درخشید.امسال هم فیلم Mudbound با تِمی شبیه به فیلم های یاد شده در جشنواره ساندنس حضور دارد.

    بعضی از مردم با نگاه کردن به تفاوت های بدیعی بدو تولد و نژادی به دنیا می نگرند و مرزی خیالی اما خطرناک میان خود و انسان هایی با رنگ،پوست،مذهب متفاوت رسم می کنند.داستان فیلم در یک مزرعه کشاورزی در ایالت می سی سی پی در اوایل دهه ی پر التهاب 1940 میلادی رخ میدهد.این مزرعه کشاورزی مشترکا متعلق به یک خانواده سیاه پوست و یک خانواده سفید پوست می باشد،که هر دوی آنها کشاورز هایی سخت کوش هستند و علارغم بحث و حدیث های نژادی، این دو خانواده خوب توانسته اند با اتحاد همچون یک خانواده در کنار هم زندگی و کار کنند.زمانی که شعله های جنگ جهانی دوم افروخته می شود و دنیا تغییر می کند،
    رابطه و اخلاق و منش این دو خانواده از نژاد های مختلف نیز دست خوش تغییراتی می شود.کارگردان فیلم دی ریس می باشد که در سال 2011 با فیلم Pariah در همین جشنواره ساندنس خیلی مورد تمجید و تحسین قرار گرفت.


  5. #5
    کاش زندگی فست فوروارد داشت
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    محل سکونت
    Day-Dreamer
    ارسال ها
    363
    سپاس
    3,436
    از این کاربر 11,190 بار در 388 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Sundance Film Festival 2017



    The Hero
    دسته و پنجه با مرگ در کنار آغاز رابطه ای، عاشقانه و دیر هنگام
    سَم الیوت، بازیگر کهن سال این روز های فیلم های تازه شکفته مستقل،خاص و غیر متعارف می شود،این بازیگر این روز ها بیشتر علاقمند به هنرپیشگی در فیلم های کارگردان های جوان و تازه کار می باشد،شاید دوست دارد در کنار فرصت دادن و ارزش دادن به کار جوان تر ها،خودش را نیز درگیر ریسک ها و قلمرو های تازه و ناشناخته کند که منظور همان همکاری و بازیگری در فیلم های کارگردان هایی دو نسل جوانتر از خودش همچون Brett Haley می باشد.سال پیش نیز این دو نفر با هم پروژه I'll see you in my dreams را به جشنواره ساندنس پیشکش کردند.فیلمی رومانس و پر مایه همراه با بازی های خوبه الیوت و بلیث دَنر.امسال نیز کارگردان برت هیلی فیلم جدید خود ( قهرمان) را به جشنواره آورده است، که در همان روز دوم جشنواره (روز یکشنبه) حق پخش و اکران فیلم در آمریکای شمالی توسط کمپانی The Orchard خریداری شد.



    Laura Prepon & Sam Elliott The Hero Red Carpet (Sundance 2017)
    الیوت بازیگری توانمند و خلاق هست و از دید خیلی از منتقد ها استعداد و گنجینه ای است که دیر کشف شد و شاید انقدر که شایسته بازیگری بود، از او تقدیر و تمجدید به عمل نیامد،در فیلم قهرمان،او نقش یک پیرمرد ( لی هَیدن) منزوی،الکلی و خمار را در کلبه ای بازی می کند که با جامعه و زندگی در حال جریان، مسافت زیادی دارد.او قهرمان فیلم های وسترن در دوران جوانی خودش بوده است و حالا با رد کردن مرز سن بازیگری و سلیقه تماشاگران مجبور شده است در خانه ای محقر خود را اسیر الکل و ماری جوانا کند و تمام سعی اش بر این است که تا جای ممکن آن گذشته ی پر زرق و برق و تکرار نشدنی اش را به یاد نیاورد، درست مثل این است که می خواهد خود را با آن شخصیت قهرمان فیلم های وسترن که زمانی صدای تشویق همگان را در سال های سینما پُر می کرد، فاصله بگیرد و از خودش تا جای ممکن دور شود.اما زمانی که متوجه می شود مبتلا به سرطان بدخیم لوز المعده شده است تصمیم می گیرد تا یکسری کارهای اجباری و مهم را به اتمام برساند که شامل سر زدن و صحبت کرن با دخترش میباشد که سالها او را ندیده است که همین موضوع باعث درگیر شدندنش در یک رابطه ی عاشقانه با زنی جوان تر از خودش به نام چارلوت با بازی لارا پریپان ( Orange is the new black )می شود،فیلم از همان ابتدا کمربند ایمنی درامی دیدنی را بسته است و بیننده و تماشاگر را ملزم به تماشا ی فیلم تا آخر می کند،بر خلاف اینکه داستان فیلم شاید برای خیلی ها کلیشه ای باشد و تکرار موضوعی که در فیلم هایی نظیر The Wrestler, Crazy Heart می باشد،اما بازی های محکم و مسنجم، بخصوص نقش اول با بازی الیوت 72 ساله مطمعننا بیننده را تا آخر راضی در کنار خود نگه می دارد.




  6. #6
    کاش زندگی فست فوروارد داشت
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    محل سکونت
    Day-Dreamer
    ارسال ها
    363
    سپاس
    3,436
    از این کاربر 11,190 بار در 388 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Sundance Film Festival 2017


    To the bone

    با دوربین فیلمبرداری به فضایی باز مثل جنگل،زمین گلف یا پارک بروید،و دوربین را بر روی شخصی در فاصله ی دور تنظیم کنید،سعی کنید دوربین را ثابت و بی حرکت نگه داشته و همزمان به آن فرد در فاصله دور، پشت دوربین نگاه کنید،چه چیزی می بینید؟ یک چوب کبریت که هیچ شباهتی به انسان و آدمیزاد ندارد در حال حرکت،جنبش و جوش یا جست و خیز می باشد.این اولین سکانس فیلم می باشد که ما اِلن(با بازی Lily Collins ) را همچون شبحی می بینیم که از فاصله ای دور به سمت دوربین نزدیک می شود.الن در خانواده ای از هم پاشیده و داغون بزرگ شده است و از بچگی مبتلا به سندرم نادر بی اشتهایی و بی میلی به غذا شده است،او جوانی 20 ساله است و تقریبا اکثر عمر زندگی اش را در کلینیک های تحقیقاتی سپری کرده است.تنها جایی که شاید فقط آزمون و خطا به کمکش بشتابد.در فیلم متوجه می شویم که او وارد پنجمین کلینیک تحقیقاتی زندگی اش در لس آنجلس شده است و دکتری به نام ویلیام بکام(با بازی کیانو ریوز) که از روش های جدید غیر مرسوم استفاده می کند سعی دارد به اِلن و گروه دیگری از جوان هایی که مبتلا به این بیماری ناعلاج و ناشناخته هستند،کمک کند.اون این گروه غیر عادی را در خانه ای دور هم جمع می کند.اعضای این گروه شامل یک زن حامله که به دلیل کم اشتهایی در حال از دست دادن جنین چند ماهه اش است.دختری جوان که تنها با لوله از راه دهانش به زور غذا میخورد و پسری به نام لوک که رقاصی ماهر است و درگیر با این بیماری.در همان ابتدا متوجه می شویم که اِلن از هم گروه شدن با این افراد رضایت ندارد و به اصرار خانواده اش که اِمید دارند او به این بیماری غلبه کند،خودش را قاطی این گروه به مدت 6 هفته می کند.بر خلاف اطرافیانش او دیگر اُمیدی به زندگی و خوب شدن ندارد و حتی کمترین تلاشی در این کلینیک خانگی- تجربی نمی کند،تا جایی که میتوان گفت ساعت درونی مغزش به تدریج در حال پایان یافتن است.

    بعد از چند وقت او با لوک رابطه ای را بر قرار می کند که بیننده را امیدوار به معجزه خوب شدن از راه عشق و دوست داشتن می کند اما کارگردان فیلم Marti Noxon که اولین تجربه کارگرانی را در سینما تجربه می کند،فریب این تله یا موضوع کلیشه ای را نمی خورد،موضوعی که در فیلم هایی نظیر me earl and the dying girl و The fault in our stars خوب به آن پرداخته شده بود و ادامه دادنش میتوانست به شکست تجاری و ارزشی فیلم منجر شود.در فیلم کارگردان ناکسن، عشق و رابطه مجالی برای پیوند زدن با موضوع اصلی داستان پیدا نمی کند.کارگردان سعی داشته تجربه شخصی خودش در نوجوانی را به تصویر بکشد زمانی که او هم دچار کم اشتهایی شدید شده بود تا جایی که تا پای مرگ هم رفته بود.فیلم سعی دارد بیننده و مخاطبش را نسبت به این بیماری آگاه سازد،با اینکه فیلم در بخش رقابت برای جایزه بهترین فیلم درام با دیگر فیلم ها رقابت می کند،اما موضوع و نگاه فیلم همچون مستندی است که سعی دارد بجای راضی نگه داشتن مخاطبش پس از پایان فیلم،پیامی مهم اما دردناک راجع به این سندروم و اختلال کمتر بحث یا دیده شده بدهد.فیلم با نگاه مثبت منتقد ها همراه بوده و انقدر جنجالی بوده که در همان روز اول نمایش در جشنواره،حق پخش آن در آمریکای شمالی توسط Netflix به قیمت 8 میلیون دلار از صاحب فیلم خریداری شد.




    The Last Word

    اگر به دنیال فیلمی هستید که از ابتدا شما را با هیجانی غیرقابل وصف غافلگیر کند و در کنار این امر چند درس مهم در ارتباط با مفهوم زندگی به زبان ساده و در ژانر کمدی به شما بیاموزد،حتما باید این فیلم را ببینید.منتقد ورایتی با هیجانی که از قلمش مشهود است،فیلم آیکونیک Little Miss Sunshine را در مقابل این فیلم جدید،نپخته و خام وصف کرده است! شرلی مک‌لین 82 ساله که کارنامه ای بسیار درخشان و از آس های هالیوود و سینما است بازیگر نقش اصلی این فیلم است زنی به نام هریت که بازنشسته و مجرد است،دخترش را 20 سال است که ندیده و هیچ ارتباطی هم با شوهر سابق و با فامیل هایش ندارد و بجز چند مستخدم و یک باغبان که تمام وقت سر آنها نق و غر می زند با کسی رابطه ای ندارد.هریت در گذشته مدیر یک مغازه کارت های تبلیغاتی بوده است و زنی است که خوب فن سخنوری و بازی با کلمات را بلد است،زبانش نیش دار است و میداند در جواب آدم های حاضر جواب چه باید بگوید،و در واقع همین حاضر جواب و پرو بودنش باعث کناره گیری تمام کسانی بوده است که می شناخته،با این حال اون اصلا احساس تنهایی نمی کند و برعکس بسیار پر جنب و جوش سرزنده است،شبی او بدلیل زیاد نوشیدن اوردوز می کند و با یک معجزه به زندگی باز می گردد،در همین زمان به فکرش می رسد تمام کسانی را که رنجانده است،غافلگیر کند حتی آن کشیشی که در آخر صبرش تمام شد و مجبور شد به او بگوید نفرت انگیز .او تصمیم میگیرد آگهی مرگ خود را در روزنامه ای چاپ کند و ببیند که تمام کسانی که میشناخته با این موضوع چطور برخورد می کنند،وقتی که بفهمند هریت مرده است.او متن آگهی فوتش را می نویسد و سعی می دارد آگهی را به مسئول ستون فوت شده ها در روزنامه محلی شهر بدهد،و در انجا چاپ کند.مسئول آگهی های فوت روزنامه دختری جوان به نام آنا با بازی (Amanda Seyfried) است که در نهایت ناباوری، زمانی که از نیت هریت آگاه می شود با او در این توطئه خنده دار همراه می شود.


  7. #7
    کاش زندگی فست فوروارد داشت
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    محل سکونت
    Day-Dreamer
    ارسال ها
    363
    سپاس
    3,436
    از این کاربر 11,190 بار در 388 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Sundance Film Festival 2017


    A Ghost Story

    رستگاری کِیسی افلک با فیلمی غیر متعارف درباره روح

    بعضی وقت ها،هنگام خواب به این سوال فکر می کنم نسل انسان ها چطور منقرض میشود؟ با تغییرات آب و هوایی،جنگ های اتمی،یا گرسنه گی و قحطی؟ مطمئننا کارگردان فیلم David Lowery نیز به همچین چیز هایی فکر کرده است و در فیلم درام شاعرانه و تسلی بخش جدیدش برای ما داستان روح را بسیار متفاوت تر از فیلم روح کارگردان Jerry Zucker تعریف می کند.فیلم در جستجوی جواب دادن به سوال هایی نظیر زندگی انسان پس از مرگ می باشد و بدون دخل و تصرف و به بازی گرفتن ذهن مخاطب سعی دارد، بی رحمی زمان را نشان دهد که هرگز به عقب باز نمی گردد و همچون ساعت زمان شنی همه چیز در هر لحظه به پایانش نزدیک می باشد،کارگران فیلم سعی کرده با نگه داشتن بالانسی میان دید سیاه تاریک به زندگی و نگاه اُمیدوارانه به آن در حد معتدل و بین ،افکارش را برای مخاطبش به زبان فیلم و سینما بیان کند.


    داستان فیلم در مورد زوجی خوشبخت و عاشق با بازی های رونی مارا و کیسی افلک می باشد که با مرگ ناگهانی افلک همه چیز به هم می خورد،تماشاگر خیلی سریع به همراه رونی مارا به سرد خانه می رود و شوهرش بی جان زن را روی میز درازکش می بیند،سکوتی غیر قابل وصف و صورت غم زده ی همسر بر بالین شوهرش فضای اُتاق را پر می کند،ناگهان جسد به همراه ملافه رویش از تخت بلند میشود و شبیه به روحی که تنها در قصه های بچه ها از آن صحبت میشود از اُتاق خارج میشود و به خانه اش باز می گردد،و به تدریج و با گذشت زمان در فیلم به زندگی عادی اش با همان شکل و شمایل روح به هسمرش رونی مارا بر می گردد و زندگی اش را از سر می گیرد.



    L.A. Times
    سندرم سی سالگی به طور خلاصه به این موضوع اشاره داره که بعضی از آدم‌ها در آستانه سی‌سالگی، احساسات و تفکرات جدیدی را تجربه می‌کنند که تا پیش از آن زیاد برایشان دغدغه نبوده و مسئله زندگی به‌حساب نمی‌آمده است،با این پیش فرض و آگاهی میرسیم به موضوع اصلی فیلم کارگردان Michelle Morgan در مورد دو دختر جوانی که مرز سی سالگی را رد کرده اند و در دنیایی عجیب به سر می برند دنیایی که دیگر خبری از نئشگی و خماری های دنیای کالج نیست و با دنیای بزرگ شدن و مسئولیت پذیری نیز فاصله ی زیادی دارند.فیلم کمدی روانشناسانه ای در مورد این مسئله است که آیا ازدواج و داشتن همدم و غمخوار باعث خوشبختی می گردد و یا بالعکس تعهد و مسئولیت پذیری برای کسانی که تا بحال و بعد از سی سال زندگی هنوز آنرا جدی نگرفته اند می تواند ورود به دنیایی اسیر کننده و در نهایت باعث تباهی تفکر مستقل فرد در مورد جهان پیرامون خود شود،میشل مورگان کارگردان سی و پنج ساله ی این فیلم که خودش هم دغدغه،آشفتگی و بلاتکلیفی ذهن و جسم در تقاطع زندگی را لمس و تجربه کرده است،موضوع ناب سندرم سی سالگی را به خوبی تبدیل به یک فیلم قابل تامل و تفکر کرده است و بیننده های خاص مخصوصا محدوده ی سنی سی ساله ها را به خوبی راضی نگه می دارد.


  8. #8
    کاش زندگی فست فوروارد داشت
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    محل سکونت
    Day-Dreamer
    ارسال ها
    363
    سپاس
    3,436
    از این کاربر 11,190 بار در 388 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Sundance Film Festival 2017



    I don't feel at home in this world anymore
    نویسنده،بازیگر و کارگردان Macon Blair که با اولین فیلم فوق العادش Blue Ruin (با بازی خودش )تحسین همگان را در سال 2013 برای اولین تجربه سینمای اش بدست آورد امسال با فیلمی درام و با بازی بازیگر با استعداد نیوزیلندی Melanie Lynskey تحسین همگان را به همراه داشت،قبل از توضیح ادامه داستان باید بگم که فیلم همین 4 ساعت پیش برنده جایزه هیات دواران به عنوان بهترین فیلم درام ساخت امریکا در جشنواره ساندنس شد.داستان فیلم در مورد پرستاری با بازی ( Melanie Lynskey ) است که نه تنها به بیمارانش، (بلکه کمک و احساس مسولیتش) به جامعه و انسان های اطرافش را نیز در بر می گیرد.اما زمانی که خود دچار مشکل روحی و عصبی میشود،کسی را برای کمک به خودش پیدا نمی کند و همه چیز ، از جمله اعتقاد و انسانیتش دست خوش تغییرات اساسی میشود. این مسئله زمانی بدتر میشود که او در می یابد چند دزد خیابانی لپ تاپ و نقره جاتش که متعلق به مادر بزرگش بوده اند را دزدیده اند،با دزدی از خانه اش او وارد مرحله تازه ای از ویژگی های انسانی اش میشود و آن ویژگی انتقام است،او با کمک اَپلیکیشنی بر روی گوشیش اش که محل تقریبی لپ تاپ اش را نشان میدهد، شروع به تعقیب کردن دزدان می کند،که در نهایت و در کمال ناباوری این مسئله به خون و خونریزی ختم میشود.




    Crown Heights
    Crown Heights، منطقه ای در مرکز شهر نیویورک است و در محله بزرگ بروکلین، قسمتی از شهر که همیشه دچار بلای درگیری های خیابانی میان پلیس و سیاه پوستان بوده است.فیلم در مورد پسری جوان به نام کالین وارنر است که به اشتباه محکوم به قتل میشود او مجبور می شود بعد از ابلاغ جرمش، خانواده و دوستانش را ترک کند و به دنبال اثبات بی گناهی اش بگردد.در جستجوی عدالتی که بیش از 20 سال به طول انجامید،فیلم، جایزه بهترین فیلم جشنواره از نگاه تماشاگران را بدست آورده است و استودیو آمازون توانست در رقابتی سخت با دیگر کمپانی ها حق پخش و اکران فیلم در آمریکا را بدست آورد.




    Roxanne Roxanne
    داستان فیلم در مورد خواننده پر آوازه رپ Roxanne Shanté می باشد که در سن 14 سالگی و در سال 1984 شروع به رَپ خواندن کرد،در یکی از سینگل های جاودانه اش، این خواننده با آهنگی به نام " انقام راکسین " گروه U.T.F.O را دیس کرد و این مسئله در آن زمان بسیار بزرگ و پر اهمیت شد و این تک آهنگ زیر زمینی بسیار گُل کرد.داستان از جایی شروع شد که گروه U.T.F.O با آهنگی به نام " راکسین " شروع به دیس کردن این دختر نوجوان پرداختند،در این آهنگ آنها او را بچه ای نُنر و لوس خطاب کردند در جواب راکسین با ملودی درام و بدون تنفس در آهنگ " انتقام راکسین " گروه را در هم کوبید،انقدر این دیس سر و صدا به پا کرد، بطوری که آن زمان این دختر نوجوان بُت فعالان فمینیستی هم شد و در کوچه و بازار هم، مردم و جوان ها هم هیمشه قسمتی از شعر و لیریک این آهنگ را بر سر زبان هایشان داشتند و می خواندند.


 

 

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين ارسال: 03-09-2017, 10:27 PM
  2. Venice Film Festival 2016 | اعلام برندگان هفتاد و سومین جشنواره فیلم ونیز
    By Katy Perry in forum مراسم جوایز تلویزیون , سینما و موسیقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين ارسال: 09-11-2016, 01:32 AM
  3. [Sundance 2013] سیزده فیلمی که باید به آنها چشم دوخت
    By Joey in forum مراسم جوایز تلویزیون , سینما و موسیقی
    پاسخ ها: 2
    آخرين ارسال: 01-18-2013, 01:16 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.