I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
-=omid=-,abbas stannis,AdibTE,afshin2014,ahmady45,amir_24,aramis2800,arso,Barney Stinson,behnam-hbi,behzad_daniel,Being Amin,Charlie,darktime,Days of Heaven,dazraf,Detective,Dexter_171,eni,erfani,ESR,haven11,hesamdx,HMNN,hosseinf722,Hossein_124,ShInOdA,janloka,jay-z,K.Gatsby,kamy_12,karim_load,katy-ho,KING STANNIS,kingnessi,leon kennedy,Leonardo_D,Luca Brasi,M.Amir,mahdi20,MaMaLoM,mas5oud281,masoud 99,matiyo,MeHr@n,Mia_3D,Miss Harley,Mohammad Tz,mohammad1992,mr67,Nevah,Nora,pejmanmm,peyman_eun,pinklotus,pro_translator,raha_91,Raylan Givens,R_HURRICANE,S@eeD-Mj,saeedporreza9,shayan010,SKYPERSiA,Tha Real Nigga,TrUe.MadnesS,vahid-fcb,VIVA THE ROCK,wlh,zakhar2atishe,ŞłŁΞИҬ
هر چقدرم مشکل داشته باشه باز فرار از زندانه و بیشترا باهاش خاطره دارند و ازش لذت میبرند مثل خودم
قسمت یکشم خوب بود مخصوصا خالکوبی جدیدش و این که با تی بگ یک کارایی داره که دست هم براش جور کرد
بالاخره انتظارها ب سر رسید چقد دلم لک زده بود براش از روز اول امید داشتم ک دوباره میسازن و دوباره لذت میبرم اما کاش اون پارازیت های همیشگی ک هیجان میداد ب کار هم بود ولی خب ب همینم راضیم دیدن کرکترای نوستالژیک بعد 8 سال واقعا لذت بخشه ضمن اینکه شما وقتی ی کاری رو بعد اینهمه سال دوباره ادامه میدی قطعا نقص هایی هم داره ک امیدوارم در ادامه رفع بشه تم تیتراژ کمی عربی شده ک قابل درکه و اولین چیزی ک ناراحتم کرد چهره بازیگرا بود ک پیری رو ب اغوش کشیدن و قدرت جوونی شاید نداشته باشن میریم ک داشته باشیم 8 هفته نفس گیر رو...ی چیزی رو ک خیلی مطمئن هستم اینکه fox بعد 8 سال نمیاد 9 اپیزود بسازه و تمام قطعا فصل 6 هم درکاره اما امیدوارم ب سرنوشت این روزای واکینگ دد مبتلا نشه و خاطرات خوب فرار از زندان همیشه برامون زنده بمونه نمره این اپیزود 9.
I'm Justice
بازگشت خوبی داشت و اونقدرا هم که فکر میکردم بد نبود. تیبگ هم مثل همیشه عالی بود؛ فقط منتظرم در طول فصل، مسخرهبازی در بیاره و به بقیه رکب بزنه ولی تیتراژش خوب نبود؛ تیتراژ اصلیش حرف نداشت.
Paul Scheuring خالق سریال هم گفته که برنامهای برای ساخت فصول بعدی نداره، و فصل پنجم، فصل پایانی سریال خواهد بود.
مشاهده محتوا اسپویلر
به نظر من اشتباه کردن نباید ادامه شو میساختن
چون میخواستم با بهترین کیفیت ممکن این سریال رو ببینم منتظر موندم و امروز دیدم ( چه عذابی کشیدم من ! )
نگرانیم برای فصل جدید این بود که نکنه چون چندین سال گذشته و نمیتونن همه ی عوامل فصول قبلی رو دور هم جمع کنن این 9 اپیزود نتونه تم خودش رو از قبل حفظ کنه و تغیراتی توش احساس بشه که اوناایی که قبلا چهار فصل رو دنبال کردن با فصل جدید ارتباط برقرار نکنن، اما نگرانیم بیمورد بود چون عینا من اون فضای فصول قبل رو حس کردم و بسی لذت بردم .
مثل همه ی سریال های تاریخ این سریال هم با اپیزود اول معلوم شد ضعف ها و نقات قوتی داره که درکنار هم این سریال رو تشکیل میدن . از نظر من نقطه ضعفی در روند داستان پیدا نمیشد، نقاط ضعفی که من بیشتر احساس کردم در اون صحنه های اکشن بود ( مخصوصا اون سکانسی که لینکلن از ماشین پرت میشه بیرون ) و تنها مشکل من با داستان، خوشبختی بیش از حد سارا بعد از مرگ مایکل بود و اینکه نخواست بره دنبال مایکل و زنده بودن مایکل رو انکار میکرد . البته میشه اینطور برداشت کرد که انگار عشق مایکل درونش مرده .
منتقد " USA TODAY " میگه :
« They may be willing to jump to Michael’s aid the moment they learn he’s being held in a prison in Yemen, but the show seems to realize that viewers need some semisympathetic explanation for his behavior »
رفتم امتیاز IMDB رو چک کردم و خوشحال شدم که امتیاز به حقی گرفته [ 9.4 از 1,670 رای تا به این لحظه ] . اما توی متاکریتیک 48 گرفته که اصلا نقدهاشون رو قبول ندارم .
بالاخره بعد از مدتی یه سریال پخش شد که تمام هفته توی استرس این باشم که قسمت بعد چی میشه ! (البته بعد از TWD که تازگی تموم شد )
اخ اخ چقدر درست داشتم و دارم اين سريالو .... واسه ارتباط بيشتر دو قسمت اخر فصل قبل رو با قسمت جديد نگاه كردم خيلي چسبيد .... فقط يه تغييراتي رو مكان قبر و همينطور سنگ قبر و تاريخ مرگ ديدم كه بايد دوباره نگاه كنم
بعد قسمت اخر و نزخرف واكينگ دد اين سريال ديدنش لازم الوجود بود
چقد کلیشه ای شروع شد. حالا نمی دونم پنج شش سال پیش هم همینجوری بود و سطح سلیقه ما بالا رفته، یا نه، این اپیزود این مدلی بود. همه خاطرات خیلی خوبی از فرار از زندان داریم و امیدوارم این چند اپیزود، ناامیدمون نکنه. عشق من این به اصطلاح پارازیتای وسط سریال بود چرا آخه حذفش کردن.
شروع خوبی بود مثل همیشه ریتمی سریع و بدون اتلاف وقت. مایکل هم با نشون دادن کف دستش مشخص بود که میخواد غیر مستقیم یه چیزی بگه حتی موقع رفتن هم کف دستشو به سمت عقب گرفته بود تا دیده بشه عموما در حالت عادی کسی موقع راه رفتن دستشو اونجوری نمیگیره و بدون شک بعدا متوجه میشن. تئودور هم که مثل قبل عالی بازی کرده دست جدیدش هم مبارکش باشه. سارا هم که ازدواج کرده البته نمیشه سرزنشش کرد چون فکر میکرده که مایکل مرده و قطعا نمیشد که به خاطر مرگش تا ابد ماتم بگیره. در کل اپیزود خوبی بود لذت بردیم امیدوارم فصل های بعدی هم در کار باشه
تنها حدسی که میتونم بزنم اینه که مایکل از طریق خالکوبی کف دستش (چشم) میخواست به لینکولن بفمونه که ما رو زیر نظر دارن! اون چشم ها منو یاد چشمِ معروف پشت اسکناس یه دلاری میندازه که نماد ایلومیناتیهاست؛ پس میشه نتیجه گرفت پای سازمان بزرگی این وسط در میونه که قصدشون فقط کشتن مایکل نیستو میخوان ازش استفاده کنن! اگه این فرضیه رو در نظر بگیریم، رفتار مایکل با لینکولن قابل توجیهـه!
فرضیه در و داغونی هست خو ولی دور از ذهن نیست
گوش ما از این حرف ها پره. قبلا هم میگفتن فصل چهارم آخریه و دیگه ساخته نمیشه
بعله بعد از سالهای خیلی طولانی فصل 5 سریال فرار از زندان
اون همه اتفاقات و کمپانی و پدر و مادر مایکل و لینکن و در اخر مرگ مایکل .
و خب توی قسمت اول چیزی که جالب بود و هست این که ؛ فکر میکنم متوفق القول موافق باشیم فیلم التهاب قبل رو داره و همین اکشن ها و شروع جذاب و نشون دادن تقریبا تمامی شخصیت های مهم ؛ برگ برنده این قسمت هست .
یعنی شاید اگر تی بگ رو توی این قسمت از مقدمه با چهرش و وضعیتش شروع نمیکردن میشد گفت این قسمت اونقدر جذاب نمیشد ؛ مگه میشه کسی بعد این همه سال تی بگ رو دوباره ببینه و به وجد نیاد ؛ شخصیت منحصر به فرد فرار از زندان که به شدت همیشگی میمونه .
تفاوتی که این اپیزود فصل 5 با اولین اپیزود فصل 1 داره اینه که اون زمان هنوز نمیدونستیم شخصیت ها کی هستن و اشتیاق سرکش شناخت شخصیت ها و داستان توی بیننده زیاد بود ؛ اما توی فصل 5 و این اپیزود بیننده دیگه تمامی شخصیت ها رو کامل میشناسه و میدونه داستان چیه ؛ مطمن زندان و فراری دادن یک شخصیت با این تفاوت که چطور مایکل زنده است ؟ و چی شد که این همه مدت زنده بود و خبری ازش نبود ؟
این چرایی داستان مایکل مهمترین وضعیتیه برای واکنش بیننده ؛ چون بیننده اینبار میخواد به این چرایی برسه .
سریال یک کار مثبت دیگه هم کرده توی این اپیزود ؛ به نظر من واقعا باید سارا تانکردی پس بزنه لینکن باروز رو ؛ و این حرکت درستی توی داستان بود ؛یعنی چی ؟ 7 یا 8 سال گذشته و خب سارا دیگه یه عشق رو کمو بیش فراموش کرده و توی این مدت ازدواج کرده ؛ و به خاطر شخصیت سارا چون دکتر هست (اصولا دکترها رو روی منطق و عقل میشناسن تا روی احساسات) نمیتونه بپذیره که مایکل میتونه زنده باشه .
نکته دیگه ای که داستان فعلا این اپیزود رو خوب شروع کرده درگیری همه شخصیت ها با یک جریان هست ؛ یعنی اینکه تی بگ به واسطه شخصیتی از زندان ازاد میشه و به واسطه شخصیتی مجهول دستش عمل میشه و درگیر داستان مایکل و یا شخصیت جدید مایکل میشه ؛ در کنارش لینکن درگیر میشه و خب سارا تانکردی به دلیل سو قصد به جانش وارد داستان میشه و اون شخصیت سیاه پوست مسلمان که اسمش فراموش کردم هم به واسطه اعتقادش ؛ تنها نکته بد وارد شدن شخصیت سوکری هست به داستان ؛ یهو سرکلش پیدا میشه و این یکم توی داستان پردازی عجله ای شده .
در مورد اینکه چرا داستان توی یمن و زندان یمن پیش میره ؛ با اینکه ما ایرانیا کلا با وضعیت فیلمها و سریال هایی که امریکایی هستن ولی وارد لوکیشن های عربی میشن و زبون عربی دارن ؛ مشکل داریم ؛ اما تنها داستانی که به نظرم میتونست کشش داشته باشه همین بحث خاورمیانه و یمن و جنگ داخلی هست ؛ چون هر زندانی توی امریکا و اروپا رو انتخاب کنن به ورطه تکرار میوفتادن .
خیلی بحث میشه کرد روی داستان اما توی اپیزود اول خیلی نمیخوام مانور بدم روی احتمالاتی که احساس میکنم شاید پیش بیاد . ولی همین که داستان پیچیدگی داره به نظرم جذاب هست .
و خب صحنه اخر که مایکل اومد و گفت مایکل نیست و چشم کف دستش منو یاد فیلم « هزار توی پن » افتاد ؛ فعل از حوصله این بحث خارجه ؛ ولی خب صحنه ای به شدت خوبی بود و همین باعث شد منتظر اپیزود بعد باشیم که ببینم واقعا میخواد چی بشه .