▬ بحث و گفتگو پیرامون فصل دوم انیمه Attack on Titan ▬

[Being Amin]

← در این تاپیک به بحث و گفتگو پیرامون فصل دوم انیمه "حملـه بـه غـول" می‌پردازیم که بلاخره و بعد مدت‌ها انتظار در تاریخ 1 آپریل، قسمت اولش پخش خواهد شد. +لطفا کسایی که مانگا رو خوندن مواظب باشن اسپویل از خودشون در ندن! +لطفا شماره قسمتی که قصد دارین در مورد اون صحبت کنین رو بالای پست‌تون بنویسید! به امید یک فصل خشن و خونی‌تر!

[Being Amin]

قسمت اول

با اینکه این قسمت رو تو مانگا خونده بودم و از داستان باخبر بودم ولی بازم دیدنش توی انیمه لذت بیشتری داشت مخصوصا دقیقه های پایانی!
هیچ افتی توی انیمه احساس نکردم و همون هیجان و لذت فصل اول رو دوباره واسم زنده کرد. در کل عالی بود

اُپنینگ و اِندینگ انیمه هم بشدت جالب و فلسفی بود

[Raylan Givens]

این امین نذاشت ما OVAها رو ببینیم و یه راست رفتیم سراغ فصل دوم گرافیکش خیلی خوب بود. هیجان هم مثل همیشه، به‌مقدار لازم. لیوای‌مون یه خودی نشون داد. میکاسا هم بود اپنینگش نسبت به فصل قبل، اصلاً خوب نبود و حال نکردم ولی. این دیگه چی بود خدایی. به زبان انسان‌ها هم حرف می‌زد. اونجایی که غول‌ها موجی شدن و سرعت گرفتن، تـه خنده بود اون آخر هم که زدن کاپیتانه رو سلاخی کردن، خیلی خوب بود ببینیم در 11 قسمت باقی‌مونده، چی دارن برامون.

[S@eeD-Mj]

هرچقدر سعی کردم امروز 13 رو یه جوری بپیچونم و قسمت اولو ببینم نشد که نشد .
تا الان که تازه تمومش کردم .



Ep 1

قسمت اول به همون هیجانی و خشونتی و غافلگیری فصل اول بود و همینطور گرافیکش خیلی عالی تر شده بود .

از نظر تیتراژ ابتدایی و انتهایی ... حرفی واسه گفتن نبود . (البته op ـیش رو بیشتر پسندیدم / موسیقی خوبی داشت)

داستان هم از همون جایی شروع شد که فصل اول تموم شده بود ...

همش منتظر بودم شخصیت های اصلی داستان رو ببینم ...
اونام فکر کنم بی دلیل بهشون پرداخته شد ، در متن آغازین داستان جایی نداشتن .

غول جدیدمونم آخر غافلگیری بود با این صحبت کردنش ... (از هوش خوبی ام برخوردار بود )

منتظر قسمت بعدی هستم شدید ...
امیدوارم تو 11 قسمت خلاصه اش نکنن و به همه چی قشنگ بپردازن .

[afshinvatan]

تا حالا به داستان اینجوری نگاه کردید شاید انسان ها بدهای داستان باشند اگه دقت کنید غول ها در دیوار ها زندانیند انسان های گذشته اونارو زندانی کرده باشند و غول ها برای نجات اونها به انسان ها حمله می کنند نظر شما چیه؟

[peyman_eun]

تا حالا به داستان اینجوری نگاه کردید شاید انسان ها بدهای داستان باشند اگه دقت کنید غول ها در دیوار ها زندانیند انسان های گذشته اونارو زندانی کرده باشند و غول ها برای نجات اونها به انسان ها حمله می کنند نظر شما چیه؟

من مانگا رو نخوندم ولی حدس منم دقیقأ همین هست. گرچه اینجور انیمه‌ها مثل اتک آن تیتان و توکیو غول بیشتر سعی میکنن حد وسط رو رعایت کنن یعنی هم انسان‌ها رو مقصر جلوه بدن و هم غول‌ها رو...اینطور نیست که فقط انسان‌ها بدهای داستان باشند ولی با این انیمه میخواد انسان‌ها رو هم به فکر وادار کنه که شما هم مقصرید...توکیو غول که کاملأ سیاسی هم بود یعنی غول‌ها نماد یک کشوری بودن و انسان‌ها هم نماد یک کشور دیگه، توی اتک هم همینطور.

[Hossein_124]

قـسمت دوم ------------- قسمت خوبی بود ولی تب و تابش نسبت به قسمت اول کمی کمتر بود، گرافیک و موسیقی متن انیمه عالـیه، سکانس ها هم عالـی کار شدن ولـی برای من این فصل هنوز جا نیـوفتاد، مثل فصل اول لذت نمیبرم و ارتباط برقرار نمیکنم آنچنان. شـاید بخـاطر کم بودن تعداد قسمت ها کمی تو ذوقـم خورد ولـی حداقل انتظار داشتم وقتی فصل دوم رو نصف فصل اول کردن عـوضش دوبرابر همه چیز بهتر باشه ولی تا الان اینطور نبود. دو قسـمت گذشت و دریـغ از یه مبارزه ی خوفناک، یه خودنمایی از ارن، میکاسا، لیـوای و ... . یه غول جدید که حرف میزنه انداختن تو انیمه که خیلی هم خوب وبجـا بود به نظرم، وقتش بود یه پیشرفت برای غول ها هم ببینیم و بدون شک تو اپیزود های بعدی بهش پرداخته میشه. این قضیه ی غولِ توی دیوار هم همه رو کمی ترسونده، ایـن کشیشه هم با حرف نزدنش فقط رو اعصابه و بس. شخصیت سـاشـا برام خیـلی گُـنگ بود، خداروشکر این اپیزود خیلی واضح شد برام که این شخصیت کیه و چطور فکر میکنه. صحنه ای که برگشت با غول مبارزه کنه با اون موسیقی متنِ حمـاسیِ اون لحظه خیلی خفن و لذت بخش بـود، کـلاً دیالـوگ هایی که تو ذهنش مـرور میکرد رو هم خیلی دوس داشتم.

[peyman_eun]

حاوی اسپویل قسمت 2: این قسمت هم خیلی خوب بود. قسمت عجیبی بود، به خصوص سکانسی که دخترکی میبینه که یک غول داره مادرش رو زجر میده ولی انگار نه انگار اتفاقی افتاده! کاملأ بی‌تفاوت شده انگار کاملأ براش عادی هست، انگار این غول جزو خانواده‌شون شده. توی این سکانس احتمالأ معمایی وجود داشت که بعدأ با شناخت ماهیت به وجود آمدن غول‌ها این حقیقت آشکار میشه اما به نظرم این قسمت خیلی مرموز بود، کشیش هم فعلأ روزه‌ی سکوت گرفته. از طرفی چشم‌های این دخترک هم یه جوری بود حتی یک پلک هم نزد، یک حقیقتی رو دیده که شوکه شده... این قسمت ماجرای "ساشا" و گذشته‌اش رو روایت میکنه و بعد نوبت به "کنی" میرسه و در آخر غولی رو روی خانه‌اش نشون میده که نمیتونسته هیچ حرکتی کنه! چیزی که اینجا برای من واضح میشه این هست که شاید این غول‌ها قبلأ انسان بودند! حداقل یک حدس هست. حالا اینکه انسان‌ها چجوری تبدیل به غول میشن برمی‌گرده به قضیه‌ای که حقیقتش در زیرزمین خانه‌ی "ارن" نهفته هست. آهنگ اندینگ این قسمت هم خیلی خوب بود و در کل هم اپنینگ انیمه رو دوست داشتم و هم اندینگش رو. امتیاز من به قسمت 2: 9.2/10

[Hossein_124]

این قسمت هم خیلی خوب بود. قسمت عجیبی بود، به خصوص سکانسی که دخترکی میبینه که یک غول داره مادرش رو زجر میده ولی انگار نه انگار اتفاقی افتاده! کاملأ بی‌تفاوت شده انگار کاملأ براش عادی هست، انگار این غول جزو خانواده‌شون شده. توی این سکانس احتمالأ معمایی وجود داشت که بعدأ با شناخت ماهیت به وجود آمدن غول‌ها این حقیقت آشکار میشه اما به نظرم این قسمت خیلی مرموز بود، کشیش هم فعلأ روزه‌ی سکوت گرفته. از طرفی چشم‌های این دخترک هم یه جوری بود حتی یک پلک هم نزد، یک حقیقتی رو دیده که شوکه شده.

فکر نکنم این مات بردن این دختر ربطی به ماهیت غول ها داشته باشه، واضح بود. وقتی ساشا نجاتش داد حتی رمق نداشت فرار کنه، و دلیلش رو هم خودش گفت؛ وقتی همه ی مردم شهر فرار کردن در حالی که میدونستن مادرش توانایی فرار نداره برای کمکش نیومدن و به راه خودشون ادامه دادن و مادر و دختر رو رها کردن و دختر هم قطعاً دیگه هیچ امیدی به زندگی نداره و مادرش رو هم وقتی میبینه که داره جلوش تیکه تیکه میشه هیچ کاری از دستش بر نمیاد و ماتش میبره، بعدش هم که ساشا نجاتش داد و به دست پدر ساشا رسید کم کم داشت خودشو پیدا میکرد که گفت برگردن و ساشا اونجاست و بقیه قضایا.

[peyman_eun]

فکر نکنم این مات بردن این دختر ربطی به ماهیت غول ها داشته باشه، واضح بود. وقتی ساشا نجاتش داد حتی رمق نداشت فرار کنه، و دلیلش رو هم خودش گفت؛ وقتی همه ی مردم شهر فرار کردن در حالی که میدونستن مادرش توانایی فرار نداره برای کمکش نیومدن و به راه خودشون ادامه دادن و مادر و دختر رو رها کردن و دختر هم قطعاً دیگه هیچ امیدی به زندگی نداره و مادرش رو هم وقتی میبینه که داره جلوش تیکه تیکه میشه هیچ کاری از دستش بر نمیاد و ماتش میبره، بعدش هم که ساشا نجاتش داد و به دست پدر ساشا رسید کم کم داشت خودشو پیدا میکرد که گفت برگردن و ساشا اونجاست و بقیه قضایا.

حرفات رو قبول دارم ولی باور کن خیلی عجیب بود، اون غولی که آخر نشون داد و روی خانه‌ی "کنی" افتاده بود و هیچ حرکتی هم نمیتونست بکنه رو هیچ جوری نمیشه تفسیر کرد بجز اینکه قبلأ انسان بوده باشه و تبدیل به غول شده باشه (اگه تونستین جور دیگه‌ای معما رو حل کنید حتمأ بگید)...اینجا هم من حدس زدم اون غول که توی خونه‌ی دخترک بود شاید در واقع پدر واقعی دخترک باشه! نمیدونم

[Hossein_124]

حرفات رو قبول دارم ولی باور کن خیلی عجیب بود، اون غولی که آخر نشون داد و روی خانه‌ی "کنی" افتاده بود و هیچ حرکتی هم نمیتونست بکنه رو هیچ جوری نمیشه تفسیر کرد بجز اینکه قبلأ انسان بوده باشه و تبدیل به غول شده باشه (اگه تونستین جور دیگه‌ای معما رو حل کنید حتمأ بگید). اینجا هم من حدس زدم اون غول که توی خونه‌ی دخترک بود شاید قبلأ انسان بوده... نمیدونم

درمورد اون غول که رو خونه افتاده بود نظری ندارم واقعا، همونطور که خودت گفتی خیلی عجیب بود؛ شایدم واقعاً اول انسان بود و تبدیل به غول شد و اگر اینطوریه چرا پس نمیتونه تکون بخوره ؟ ارن مگه تبدیل به غول میشه تکون نمیخوره؟! اگرم بگیم گیر کرده تو اون خونه و نمیتونه تکون بخوره هم فکر نکنم درست باشه، غول به اون عظمت نمیتونه بلند بشه؟ یه چیزی هست که ما نمیدونیم بدون شک