Game of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم, اپیزود دوم

[HMNN]

Season 7, Episode 2, Stormborn فصل هفتم، قسمت دوم، طوفان‌زاد خلاصه داستان اين قسمت: دنریس میزبان بازدید کننده‌ی سرزده‌ای است. جان با بلوا مواجه می شود. تیریون فتح وستروس را طرح‌ریزی می کند. قوانین تاپیک: 1-این تاپیک مخصوص بحث پیرامون قسمت نخست از فصل هفتم سریال می باشد پس اگر این قسمت را مشاهده نکرده اید لطفا جهت جلوگیری از آشکار شدن محتوای اپیزود بدون خواندن پست ها,تاپیک را ترک نمایید درغیر اینصورت مسئولیت اسپویل شدن این اپیزود بر عهده خواننده مطلب می باشد. 2-از قرار دادن هرگونه مطلب و اسپویلر مرتبط با قسمت های آتی سریال در این تاپیک,چتباکس و... خودداری نمایید.اسپویلرهای فصل هفتم سریال صرفا و فقط در این تاپیک قرار خواهد گرفت. 3-از قرار دادن مطالب به صورت کپی/پیستی از سایر سایت های پارسی زبان,لینک دانلود اپیزودهای مجموعه,تصاویر میمیک, خنده دار,تبلیغات,اسپم... در این تاپیک خودداری نمایید. 4-لطفا به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از تبدیل بحث و گفتگو به مشاجره خود داری نمایید.هرگونه مطلب حاوی توهین و تمسخر سایر اعضا بدون اخطار توسط تیم مدیریت پاک خواهد گشت.

[saeedporreza9]

ندید 10 دادم

[:: ERFAN ::]

جان که رفت برای ملاقات عمه اشملاقات تارگرین ها با هم جالب میشه این سانسا رو هم که جایگزین خودش کرد حالا وقتی برگرده اصلا شمال رو بهش پس میده؟با وجود بیلیش احتمال هر حرکتی از سانسا هست!انصافا یکم مسخره میشه اگه دنی رضایت بده از اژدهاهاش برای نبرد با وایت واکرا استفاده کنن,خیلیا از همون فصل دوم منتظر حمله وایت واکرا به دیوار و جنگشون با شمالی ها بودن حالا یهو سه تا اژدها پیدا شن زارت همشون رو آتیش بزنن پس این همه مقدمه چینی برای اینا و حملشون به دیوار چی بود آخه؟!
آریا هم که تغییر مسیر داد حیف شد میرفت کینگز لندینگ جالب تر میبود,نایمریا هم که دار و دسته تشکیل داده دیگه تحویلش نمیگیره
سرسی هم که برنامش برای مهار اژدها منجنیقه خودم اتتظار یه چیز عجیب تری رو داشتم ولی خب شیپور اژدها تو سریال احتمالا وجود نداره هدیه یورون به سرسی هم که مشخص شد قاتل دخترش یعنی الاریا ست ,هر چند با جنگشون زیاد حال نکردم به غیر از اونجایی که تیون دید زبون طرف رو درآوردن تو این مورد به کتاب پایبند بودن,بنده خدا خواهره به آلاریا میگفت این محافظمه تا دید اوضاع خرابه پرید تو آبنمره هم هشت دادم مثل قسمت اول,فقط پنج قسمت مونده!




اینجاست که میگن حلال زاده به داییش میره حالا هی به جان بگن bastard!!!

[naafas]

عالی بود این قسمت. چقدر روند اتفاقات تند و سریع بود. سمول حرکت باحالی زد میدونستم یه کاری برای جوراه میکنه. آریا هم تغییر مسیر داد به سمت وینترفل فکر کنم به ضررش بشه اون دایرولف واقعا نایمریا بود؟ به نظرم دایرولف جان گوست بود چون خیلی وقته گوست رو نشون ندادن. جان هم داره میره پیش دنریس شاید توی راه آریا رو ببینه. فقط اینکه سانسا با بیلیش تنها مونده جای نگرانی داره. جمله آریا که گفت از سرسی هیچی بعید نیست واقعا درسته میترسم آخرش بزنه دنریس و کل دار و دستشو نابود کنه. به نظرم لرد واریس قابل اعتماد نیست احتمال خیانت و پشت کردن به دنریس رو داره تیریون میخاد همه چیز رو مسالحت آمیز انجام بده ولی به قول اولنا دنریس باید مثه اژدها رفتار کنه. تیکه آخر این قسمت هم جنگ تو دریا به نظرم خیلی سریع پیش رفت یورون مثه دیونه هاس فکر کنم هدیه ش به سرسی الاریا سند و یارا باشه. تیون هم که هیچی.. فقط برن رو نشون ندادن این قسمت

[diavolo]

دنریس:
شاید لوس شده این حرفا ولی با وجود اینکه از شخص امیلیا کلارک خوشم میاد و دوست داشتنیه ولی به هیچ عنوان بلد نیست به عنوان یه ملکه مقتدر ظاهر بشه.تلاش بی نتیجه ش واسه اینکار تو بازیش دیده میشه.شاید اگه دنریس واسه همیشه یه دختر ضعیف و آسیب پذیر باقی میموند به درد این نقش میخورد.از مکالمات دنریس و وریس خیلی خوشم اومد و تفاوت های وریس و بیلیش به عنوان دوتا سیاست باز اصلی سریال اینجا معلوم میشه.
سم:
برخلاف خیلی ها من از خط داستانی سم لذت میبرم شاید به این خاطر که با سم همذات پنداری میکنم هردومون آدمایی هستیم که فقط ممکنه از راه درس خوندن به جایی برسیم و تو زمینه های دیگه استعدادی نداریم این استادی که گویا جای استاد ماروین حاضر در کتاب هارو گرفته گویا جاه طلبیای ماروین رو نداره و زیاد ازش خوشم نیومده تا اینجا.در ضمن فکر میکنم(تا حدودی مطمینم)روش سم روی جورا جواب میده.حال بد جورا حال منو بد میکنه
شمال:
این لرد های شمالی و خدم و حشمشون چرا نمیرن خونه شون؟وینترفل یه قلعه بیشتر نیست جا واسه این همه آدم از کجا میاره؟بیرون هم که سرده!راستش از این جلساتشون هم خسته شدم دیگه باز خوبه جان داره میره جنوب کمتر اینارو میبینیم.
سرسی:
خیلی ابلهانه س اگه لرد تارلی پیشنهاد سرسی و جیمی رو بپذیره.اصلا با شخصیت تارلی نمیخونه همچین کاری ولی خب واسه برابری کفه ترازو بین سرسی و دنریس باید یه کاری کرد.اونجا هم که سرسی رفت به اون زیرزمین یه لحظه فک کردم استاده شیپور اژدهایی چیزی اونجا پیدا کرده که به همین خاطر دیدن اون کمان بیشتر خوشحالم کرد تا ناراحت.
آریا:
خیلی عجیب بود که آریا هنوز نمیدونست جان شاه شمال شده!اصولا همچین خبری کل ریورران رو پر میکنه.صحنه برخوردش با نایمریا هم جالب و از اینکه نایمریا همراهیش نکرد هم استقبال میشه
سکانس آخر:
عالی!کم کم داره از یورون خوشم میاد هرچند با اون یورون فوق العاده کتاب فاصله داره.فقط نمیدونم لعنتی چرا مار های شنزار هرکاریش میکردن آخ نمیگفت!حرکت تیون هم خیلی مضحک بود.بدبخت انگار تجلی رمزی رو تو عموش دید گرخید
در مجموع حالا میتونیم بگیم این فصل وارد فاز اوج خودش شده و هر هفته تشنه تر از هفته قبل باید منتظرش بود
9/10

[raymond]

سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز. این قسمت عالی بود و به شخصه لذت بردم از تک تک لحظاتش. برای من بهتزین لحظه ها توی این فصل داخل شمال بوده . لحظه کوبیده شدن بیلیش تو دیوار واقعا خوب بود و خوشم اومد . اریا هم داره برمیگرده ولی فکر میکنم پیشمون شد بعد از دیدن گرگش. دنریس هم که جان رو خواست به شخصه فکر نکنم جان زانو بزنه . جورا هم که احتمال خوب شدنش بسیار بالاست . از سپردن شمال به دست سانسا خیلی شوکه شدم ولی حدس میزدم و تنها راه بود که میشد انتخاب کرد .این قسمت خیلی از جان شخصیت های مختلف صحبت کردن و برام جالب بود که خط داستان های کاملا جدا کم کم کاملا دارن به هم پیوند میخورن. یورن هم که زد همه رو ترکوند. در اخر بگم یک هفته دیگه تا قسمت بعدی

[nasim777]

سربال شتاب گرفته و خیلی زود داره به اوج نزدیک میشه
تعجب میکنم که چرا هیچ خبری از برن نیس حتی دریغ از یه کلاغ که بفرسته برا خوانوادش

نقطه قوت این اپیزود بازم شمال بود و البته یورون که داره بیشتر شخصیت و توانایی هاشو رو میکنه و نقطه ضعف این اپیزود هم میساندی و گری ورم بودن که به نظر من واقعا ضرورتی نداره بین این همه موضوع مهم بهش پرداخته بشه!

یورون مسلما اعتماد سرسی را به دست میاره و متحد میشن و شاهد جنگ های بیشتری خواهیم بود

به نظر من بهترین کاراکتر این اپیزود واریس بود که بالاخره با دیالوگ هاش خودی نشون داد

[vampire_sh17]

این اپیزود هم عالی بود
واقعا دیالوگ های وریس به دنریس خیلی خوب بود
ملاقات جان و دنریس هم باید خیلی جالب باشه تکرار جمله "همه کوتوله ها به چشم پدرشون حرومزاده هستن"در نامه تیریون تجدید خاطره خوبی بود
صحبت های سرسی هم خیلی خفن بود ._. واقعا تخت اهنین بهش میاد :/
امیدوارم سر جورا درمان بشه خیلی دلم واسش سوخت
با اون اسلحه سرسی رسما یکی دوتا از اژدها ها به فنا رفتن
تیریون ترکوند این قسمت
لبخند اولنا وقتی تیریون نقشه حمله به وستروس گفت عالی بود
با اون نگاهی که بیلیش و سانسا به هم کردن معلوم نیست بعد از برگشت جان چه بلایی سر وینترفل بیاد -_-
کاش نایمریا با اریا میرفت خیلی خوب میشد
سکانس حمله یورون به یارا هم خیلی خفن بود
امیدوارم یارا یورون نکشه خیلی خوب بود اون سکانس که تیون پرید تو اب یاد king of potatoes افتادم
نمره من به این اپیزود 9.5 از 10

[KEVIN GARVEY]

آقا من متوجه نمیشم. من 480 وی ریپ دان کردم. اصلا یورون نبود توش.
چطور شما میگید الاریا رو گرفته....
توروخدا جواب بده یه دوست

[nasim777]

آقا من متوجه نمیشم. من 480 وی ریپ دان کردم. اصلا یورون نبود توش.
چطور شما میگید الاریا رو گرفته....
توروخدا جواب بده یه دوست

وا یعنی اصلا جنگی رو کشتی در نگرفت؟زمانش چقدر بود؟ نسخه Hdtv من 58 دقیقه بود