برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید

نمایش نتیجه ی نظرسنجی: شما چه امتیازی را برای این قسمت سریال در نظر می گیرید:

رأی دهندگان
90. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • 1

    0 0%
  • 2

    0 0%
  • 3

    0 0%
  • 4

    1 1.11%
  • 5

    2 2.22%
  • 6

    4 4.44%
  • 7

    8 8.89%
  • 8

    14 15.56%
  • 9

    28 31.11%
  • 10

    33 36.67%
صفحه 4 از 6 اولیناولین ... 23456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 از مجموع 60
  1. #1
    F*ck the spoiler
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    ارسال ها
    316
    سپاس
    7,172
    از این کاربر 6,732 بار در 334 پست سپاس گزاری شده

    Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم



    Season 7, Episode 5, Eastwatch


    خلاصه داستان اين قسمت: دنریس خواستار وفاداری از سربازان زنده لنستری است؛ جان به هشدار برن توجه می کند؛ سرسی عزم می کند هر کسی یا هر چیزی که سر راهش باشد را در هم بکوبد.



    قوانین تاپیک:
    1-این تاپیک مخصوص بحث پیرامون قسمت چهارم از فصل هفتم سریال می باشد پس اگر این قسمت را مشاهده نکرده اید لطفا جهت جلوگیری از آشکار شدن محتوای اپیزود بدون خواندن پست ها,تاپیک را ترک نمایید درغیر اینصورت مسئولیت اسپویل شدن این اپیزود بر عهده خواننده مطلب می باشد.
    2-از قرار دادن هرگونه مطلب و اسپویلر مرتبط با قسمت های آتی سریال در این تاپیک,چتباکس و... خودداری نمایید.اسپویلرهای فصل هفتم سریال صرفا و فقط در این تاپیک قرار خواهد گرفت.
    3-از قرار دادن مطالب به صورت کپی/پیستی از سایر سایت های پارسی زبان,لینک دانلود اپیزودهای مجموعه,تصاویر میمیک, خنده دار,تبلیغات,اسپم... در این تاپیک خودداری نمایید.
    4-لطفا به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از تبدیل بحث و گفتگو به مشاجره خود داری نمایید.هرگونه مطلب حاوی توهین و تمسخر سایر اعضا بدون اخطار توسط تیم مدیریت پاک خواهد گشت.


  2. #31
    تاریخ عضویت
    May 2016
    ارسال ها
    70
    سپاس
    283
    از این کاربر 506 بار در 68 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    یک زمینه سازی عالی برای اپیزود طوفانی بعدی
    یکی از بهترین تیم های ممکن وستروس به رهبری جان راهی آنسوی دیوار شد برای یک ماموریت غیر ممکن

    به نظر میرسه لیتل فینگر هوشمندانه عمل کرد و آریا کاری رو کرد که اون میخواست ! چون اگه دقت کرده باشید همون موقع که بیلیش داشت با اون دختره حرف میزد متوجه حضور آریا شد و اقدامات بعدیش احتمالا از روی عمد بود
    در هر حال معتقدم بیلیش با حضور آریا و برن داره روی لبه تیغ راه میره و به حول و قوه الهی همین فصل دخلش اومده
    البته اگه هاند بتونه جون سالم از اونطرف دیوار به در ببره و به وینترفل بیاد که قطعا کار بیلیش تمومه چون اون شاهد زنده ی خیانت لیتل فینگر به ند استارک بود

    رفتار اژدها با جان اونم در حضور دنریس بی دلیل نبود و احتمالا به زودی هویت تارگرینی جان مشخص میشه البته امیدوارم تا اون موقع زنده بمونه
    چیزی به پایان فصل نمونده و دارم نهایت لذت رو از بهترین سریالی که به عمرم دیدم میبرم ... ولی وقتی فکرشو میکنم برای فصل پایانی باید بیش از دو سال صبر کرد ...

  3. 5 کاربرِ زیر از wishtasp بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #32
    تاریخ عضویت
    May 2014
    محل سکونت
    تهران.اسلامشهر
    ارسال ها
    76
    سپاس
    2,624
    از این کاربر 6,613 بار در 909 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    نقل قول نوشته اصلی توسط jon_snow71 نمایش پست ها
    ولی من هنوز منتظرم استنیس برگرده

    در کل قسمت فوق العاده ای بود
    این انگشت کوچیکه خیلی منو میترسونه , معلوم نی میخواد چه گ*وهی بخوره ,اعصابمو خورد میکنه
    نه گلم نایت کینگ نیستش. یه وایت هست. میشه گفت رفیق سیخ و سنگ نایت گینگ هستن ایشون بعلاوه چند تا وایت دیگه

  5. کاربر زیر از KEVIN GARVEY بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده است :


  6. #33
    حافظه دستان من پر شده از دامان تو
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل سکونت
    Shiraz
    ارسال ها
    312
    سپاس
    293
    از این کاربر 4,218 بار در 329 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    « زمزمه های شیطان در وینترفل ؛ هفت متحد وستروس در آنسوی دیوار ؛ صلح موقت ملکه ها »


    واقعا باید به جی آر آر مارتین تبریک گفت و کلا به تیم نویسندگی سریال ؛ علارقم اینکه گفته میشه فیلمنامه این فصل با ذهنیت مارتین پیش نمیره ولی مطمنا مارتین نظارت داره و مورد پسندش بوده که ساخته شده پس باید بگیم عملا فیلمنامه این سریال پر از نکات طلایی و پر از بازگردانی وقایع پس از فصل ها رو داره ؛ بعنی امکانش هست نکته ای در فصل اول یا فصل چهارم گفته بشه و دیده بشه ولی الکی و سرسری ازش گذر نمیشه ؛ و ما شاید یک فصل یا دو فصل از اون نکته دور باشیم ولی باز اون بازگردانی وقایع رو به ما نشون میده ؛ و این نکته قابل اهمیت دقیقا توی شیوه پردازش داستان و نوشتن فیلمنامه رعایت میشه که سریال گات به خوبی اونو رعایت کرده ؛ شاید اگر بخوایم مثال مشابهی تنها در داستان پردازی با این سبک و نوع بگیم بتونیم سریال موفق لاست رو نام ببریم .

    اما نکات جالب این فصل جدا از داستان پر از کش و قوس و خوب اون ؛ در مرحله اول نابود شدن هر خاندان پس از دیگری رو باید مثال بزنیم ؛ چیزی که در فصول قبل کمتر با اون مواجه میشدیم مرگ یک پادشاه و یا رییس یک خاندان در واقع در تقابلش جنگ بین فرزند اول ذکور و انتقام جویی اون خاندان رو در پی داشت ؛ مثلا پس از مرگ ند استارک در فصل اول ما شاهد این بودیم که اولین فرزند پسر اون یعنی راب استارک جانشین پدر شد و عملا برای انتقام جویی جنگهایی در پیش گرفت و یا پس از مرگ رابرت باراتیون ؛ این برادرش استنیس باراتیون بود که انتقام گیری و جنگ رو در پیش گرفت و یا در ادامه پس از مرگ جافری این تایون لنیستر بود که انتقام و جنگ رو برای بقای خاندان ادامه داد و به همین ترتیب ؛ اما در فصل 7 نکته بسیار قابل اهمیت پیدایش یک نفر حتی اگر حرامزاده باشه برای یک خاندان کفایت میکنه .

    اگر یادتون باشه در فصل 5 بود که پسر حرامزاده رابرت بارتیون از طریق سر داووس فراری داده شد ؛ و خب اینبار دوباره باز میگرده به داستان اون هم با شمایل یک قهرمان و اون چکش جالب . نکته ای که باید بهش توجه کرد هم هدف شدن شخصیت های مختلفی که زمانی یا پدرانشون و یا رهبرانشون با هم در دشمنی قرار داشتن ؛ در کنار هم هست .

    جان اسنو = به عنوان یکی از نمایندگان استارک ها و حتی تارگرین ها

    سر جوراه مورمنت = به عنوان نماینده خاندان مورمنت

    گاندری = به عنوان نماینده خاندان باراتیون

    دانداریون و سر تورس = به عنوان نماینده خدای نور

    سندر کلگین یا هاوند = به عنوان نماینده کینزلندیگ و یا حتی لنیستر ها

    تورمند = به عنوان نماینده وحشی ها

    این هفت نفر جدا از کاری که میخواهند بکنند یک نماد اتحاد خاندان های وستروس در مقابله با نایت کینگ هست در واقع اینجا ما میبینیم از هر خاندانی مطرحی حداقل یک نفر هست .

    در این قسمت پس از مرگ پدر و پسر تارلی ها ؛ باز هم یک شخصیت از یک خاندان رو ما میبینیم که حتی اگر مورد قبول خاندان نباشه وجود داره ؛ سم تارلی که میراث به جا مانده تارلی ها هست .

    نکته قابل اهمیت در فصول قبل حداقل در پنج فصل اول دیسیپلین نظامی و درگیری های شسته رفته ارتش های خاندان های مختلف بود ؛ که البته بر آمده از تجارب رئسای خاندان های بزرگ می بود .

    شما دقت کنید دنریس تارگرین در فصل اول یک دختری بود که فروخته شد و تجاوز بهش شد .

    و یا تیریون لنیستر یک کوتوله بود که خاندانش زجرش دادن و اذیتش میکردن و اصلا قبولش نداشتن

    جان اسنو یک حرامزده ای بود که حتی برادرش رابرت و حتی مادرخواندش کتلین باهاش رفتاری خوبی نداشتن

    سم تارلی یک پسربچه چاقی بود که خانوادش طردش کردن و وارد نایت واچ شد

    جوراه مورمنت یک مزدور فراری بود که پدرش باهاش مشکل داشت و تا حد خیانت به دنریس هم رسید و تبعید شد

    و همانطور که میبینم دیگه جنگ ها اونچنان دیسیپلین پدرانشون رو نداره و حتی هدف ها برای جنگ تغییر میکنه ؛ شما میبینید در ایپزود شماره 4 جنگ بین دنریس و جیمی یک جنگ بدون دسپلین هست و هدف مرگ هست به هر شیوه ای میخواد باشه .

    یا حتی در اپیزود 2 جنگ بین یورون و برادرزاده هایش دقیقا هدف مرگ و اسارت هست و نه یک جنگ منظم و خاص و یا یک مرگ افتخار آمیز در جنگ .

    در این اپیزود چیزی که باور بیننده بود از جنگ اصلی کمی تغییر میکنه شاید اگر به لطف پروموهای قسمت های بعد و لو نرفتن داستان های هر اپیزود بود خیلی از دوستانی که امروز ادعا میکنن که پیشبینی هاشون درست از آب در اومده اینطور نمیشد و اصلا نمیشد پیشبینی کرد .

    چرا که در اینجا هم جیمی و هم سرسی به این پی میبرن که دودمان خاندان لنیستر با یک فوت و نفس اژدهای دنریس به خاکستر تبدیل میشه ؛ ترس واقعی در چشمان جیمی به خوبی مشهود هست در زمان برخورد با سرسی اون لحن و بیان در مورد اژدهای دنریس تاکید بر همین داره ؛ و خب اینبار به واسطه سم تارلی هست که سرسی و شاید خاندان لنیستر از جهنم دنریس نجات پیدا میکنن . حالا چرا سم تارلی ؟

    سم تارلی دقیقا نقطه عطف گره داستانی سریال در فصل هفت میشه ؛ زمانی که سم تارلی به اولدتاون میرسه و پس از تجربه هایی که با مشقت کسب میکنه با پیدا کردن یک کتاب و نقشه به این پی میبره که در زیر مجموعه دراگون استون یک کوه از شیشه اژدها موجود هست و همین نامه ای میشه واسه جان ؛ و خب جان هم به سراغ دنریس میره و همین میشه حمایت دنریس و جلوگیری از جنگی که فعلا هدف ثانویه هر دو ملکه هست .

    سرسی و جیمی به خوبی به این پی میبرن و خب در اینجا مساله خاملگی سرسی و باز شروع بزرگ خاندان لنیستر با وجود یک بچه مطرح میشه و جمله بسیار تامل برانگیز « یه شیر خودش رو نگران نظرات بره ها نمیکنه » در واقع این نشان از قدرت طلبی یک شیر یا یک لنیستر رو داره که حتی با وجود ملکه اژدها باز هم در سلطنت و قدرت میخواد خودش رو در جایگاه اول بدونه .

    جیمی در اینجا جدا از شخصیتی که هم میتونه محبوب باشه و هم نامحبوب ولی در قامت یک پدر قرار میگیره ؛ که این فرزند مهر و محکمی بر عشق جیمی بر سرسی داره ولی خب تا پایان راه مطمنا در یک درام عاشقانه باید تراژدی نهفته باشه که خواهیم دید و شاید تجربه ثایت کنه آریا به عنوان no one در قالب جدیدی بازگردانی تاریخ عروسی خونین رو و مرگ همسر برادرش و فرزند در شکم او رو دوباره به جا بیاره و تاریخ دوباره نشون داده بشه انبار در قالب مرگ سرسی و فرزندش .


    مطمنا لرد بیلیش هدفی رو دنبال میکنه که سانسا از درک اون عاجزه و آریا مطمنا لرد بیلیش در لیستش قرار داره ؛ ولی زمزمه های شیطان وینترفل چیزی نهفته رو در بر داره که باید منتظرش باشیم ؛ البته به نظر من شاید در اون نامه حرفی از اصل و نسب جان اسنو بیان شده باشه که در واقع برای خلع پادشاهی جان اسنو کافی باشه .

    لرد بیلیش مصداق بارز حزب باد بودن و نون به نرخ روز خوردن و سوار هر موجی شدن بسیار از انسان های امروزیه ؛ در واقع در سیاست و در بازی تاج و تخت لرد بیلیش این رو پی برده برای زنده موندن و برای پیشرفت کردن باید در هر موقعیت و در هر زمانی بسته به وضعیت موجود با یک خاندان بیعت کنه و همینطور با خاندان های دیگه هم دوستی خودش رو از دست نده ؛ اگر سیاست رو به عنوان یک کثافت بیان بشه لرد بیلیش مصداق بارز سیاست هست و شیطان نهفته در سیاست ؛ و اینبار در وینترفل .



    در اینجا با مرگ بسیار تلخ و وحشتناک تارلی ها ؛ فکر میکنم باید این رو بگم که پس از اتمام فصل بعد یعنی فصل 8 ؛ کارگردان ها و نویسنده های سریال باید اسپین آف و یا حداقل سری مینی سریال هایی در مورد هر خاندان در گذشته و راه و روش و ذهنیت و دلایل و هدفشون ساخته بشه ؛ به شدت سریال توانایی فصل های زیاد تری برای نشون دادن ریز جزییات هر خاندان و دلایل و گذشته های اونها و جنگهای اونها رو بیان کنه .


    مثلا ما از والریای قدیم که نابود شده هیچ اطلاعات تصویری نداریم و چیزی غیر از خرابه های نمیدونیم و یا مثلا در مورد فرزندان جنگل و انسانهای اولیه غیر از چند مورد جزیی اونجنان اطلاعتی نداریم و یا حتی اصلا ساخت دیوار و فرماندهان گذشته دیوار .
    به شدت سریال قابل ادامه دادن در اسپین آف هست .


    ولی خب تا دوشنبه هفته آینده منتظر میمونیم .



  7. #34
    تاریخ عضویت
    May 2014
    ارسال ها
    92
    سپاس
    3,351
    از این کاربر 753 بار در 90 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    از نظر روند داستانی به نظرم بهترین قسمت فصل بود و اطلاعات زیادی رو به بیننده داداون برگه احیانا همون نامه ای نیست که سانسا تحت فشار و اجبار سرسی در مورد پدرش به راب فرستاد؟نکنه سانسا بره تو لیست آریا؟هر چند با حضور برن کلا بیلیش بهتره تو وینترفل نقشه نکشهبنظر سرسی مقداری اعتمادش رو به برادرش از دست داده و اون حامله بودن سرسی هم یحتمل دروِغی بود که سرسی باهاش نسبت‌ به جیمی اعتماد مجدد داشته باشه،چون میدونه که اگه وارثی در کار باشه مطمئنا جیمی هم برای حفظ تاج و تخت انگیزه فراوانی پیدا میکنه و باهاش تو این راه تا آخر همراهه،در ضمن اون پیشگویی رو هم فراموش نکنیم سرسی فرزند دیگه ای نخواهد داشت،دنریس هم داره سریال رو یکم لوس میکنه نمیدونم فقط من این احساس رو دارم یا نه ولی جلوی جان رفتارش با سر جورا یجوری بود که انگار میخواد حسادت جان رو تحریک کنه یا نگاهاش به جان،در کل جمع کنید این دختر رواولش میگه من برای قتل نیومدم دو دقیقه بعدش میگه زانو نزنید میمیرید! خط داستانی نبرد ملکه ها و پایتخت هم با این اتش بس موقت دیگه تو این فصل احتمالا پروندش بسته شده و بیشتر دو قسمت بعد رو به شمال اختصاص بدن که خیلی مهمتره و جذاب تره،همینطور مشروعیت جان و بازگشت گندری که تو برخوردش با جان از رابطه خوب پدرانشون میگه!بنده خدا نمیدونه پدرش پدر جان رو کشته

  8. 6 کاربرِ زیر از :: ERFAN :: بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  9. #35
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    ارسال ها
    59
    سپاس
    730
    از این کاربر 292 بار در 55 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    خود شخصیت های قصه نمیدونن ولی ما میدونیم دنریس عمه جان اسنو هست پس چرا بیشترتون احتمال میدین عاشق شدن!!؟؟ اون سکانس های اهمیت دادن بهمم نشون دادن رابطه خونی شونه و محبتی که اعضای خانواده بهم دارن
    سومین سوار اژدها هم بالاخره یه اژدها رو لمس کرد
    1- دنریس که از قبل سواری کرده
    2- همچنین اژدها ها تو فصل قبل با تیریون ارتباط خوبی بر قرار کردن و گذاشتن بهشون دست بزنه
    3- تو این قسمتم سوار سوم مشخص شد و اژدها با جان هم ارتباط خوبی بر قرار کرد

  10. 4 کاربرِ زیر از koresh92 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  11. #36
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    محل سکونت
    GNBD
    ارسال ها
    75
    سپاس
    714
    از این کاربر 686 بار در 82 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    نقل قول نوشته اصلی توسط koresh92 نمایش پست ها
    خود شخصیت های قصه نمیدونن ولی ما میدونیم دنریس عمه جان اسنو هست پس چرا بیشترتون احتمال میدین عاشق شدن!!؟؟ اون سکانس های اهمیت دادن بهمم نشون دادن رابطه خونی شونه و محبتی که اعضای خانواده بهم داره
    اولا همونطور که گفتی دنریس خبر نداره که جان برادرزاده اش هست و برای اولین باره که داره عاشق یه مرد میشه (قبلا دوستان اشاره کردن که اواخر زندگیش با کال دروگو فقط کمی تونست دوستش داشته باشه و با داریو ناهاریس هم فقط بخاطر خالی تبودن عریضه معاشقه میکرد.)
    دوما ازدواج خواهر و برادری توی خاندان تارگرین یه امر رایج بوده برای خالص نگه داشتن خون خودشون (حالا به نظرت ازدواج عمه با برادرزاده از نظر یه تارگرین مشکلی داره؟ من که فک کنم اگه دنریس بفهمه جان همخون خودشه بیشتر عاشق جان میشه)


  12. 13 کاربرِ زیر از Star of GT بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  13. #37
    تاریخ عضویت
    May 2014
    محل سکونت
    تهران.اسلامشهر
    ارسال ها
    76
    سپاس
    2,624
    از این کاربر 6,613 بار در 909 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    اینم اضافه کنیم که چکش یا پتکی که گاندری با خودش داره یادآور سلاح مخصوص رابرت باراتیون هستش.

  14. 6 کاربرِ زیر از KEVIN GARVEY بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  15. #38
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    ارسال ها
    127
    سپاس
    1,093
    از این کاربر 1,328 بار در 130 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    داره يواش يواش مشخص ميشه كي قراره بر تخت حكمراني بشينه ديگه رجز خوني ها داره محو ميشه و همه دارن از ابهت به خودشون مي لرزن
    و به فكر نجات جون شون افتادن....

  16. 5 کاربرِ زیر از modern_gesprach بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  17. #39
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    محل سکونت
    تهران
    ارسال ها
    12
    سپاس
    48
    از این کاربر 96 بار در 12 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    احتمالا از این هفت نفر چند نفر بمیرن

  18. کاربر زیر از mohammad_rfr بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده است :


  19. #40
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هفتم , اپیزود پنجم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Star of GT نمایش پست ها
    اولا همونطور که گفتی دنریس خبر نداره که جان برادرزاده اش هست و برای اولین باره که داره عاشق یه مرد میشه (قبلا دوستان اشاره کردن که اواخر زندگیش با کال دروگو فقط کمی تونست دوستش داشته باشه و با داریو ناهاریس هم فقط بخاطر خالی تبودن عریضه معاشقه میکرد.)
    دوما ازدواج خواهر و برادری توی خاندان تارگرین یه امر رایج بوده برای خالص نگه داشتن خون خودشون (حالا به نظرت ازدواج عمه با برادرزاده از نظر یه تارگرین مشکلی داره؟ من که فک کنم اگه دنریس بفهمه جان همخون خودشه بیشتر عاشق جان میشه)
    البته به نظر من واقعیت اینه ایجاد این حس بین این دو کاراکتر فقط یه ترفنده برای دردناک تر کردن مرگ یکی از این دو نفر(احتمالا دنریس) وگرنه توی داستان هیچ اجباری نبود بر اینکه ثابت بشه جان حرامزاده نیست.پس معنیش اینه هر دو نفر صلاحیت نشستن روی تخت رو دارن و اگر فکر کردین هر دو میرن تو کینگز لندینگ و با خوبی و خوشی در کنار هم پیر میشن پس احتمالا سریال اشتباهی رو دارید میبینید
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  20. 5 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 4 از 6 اولیناولین ... 23456 آخرینآخرین

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 72
    آخرين ارسال: 06-16-2015, 12:30 AM
  2. پاسخ ها: 114
    آخرين ارسال: 06-12-2015, 02:18 PM
  3. پاسخ ها: 17
    آخرين ارسال: 06-06-2015, 04:02 PM
  4. پاسخ ها: 7
    آخرين ارسال: 05-25-2015, 01:51 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.