برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 از مجموع 10
  1. #1
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    ارسال ها
    1,196
    سپاس
    25,320
    از این کاربر 20,370 بار در 1,374 پست سپاس گزاری شده

    معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر!

    کاراکترها



    اِما
    کاراکتر اصلی - پسربچه یتیم





    رِی
    کاراکتر اصلی - پسربچه یتیم


    اطلاعات ساخت و انتشار مانگا
    مانگای معمایی، مهیج و شونن ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland که با نام Yakusoku no Neverland نیز شناخته می‌شود توسط Kaiu Shirai نوشته شده و در سال 2016 توسط مانگاکایی به نام Posuka Demizu مصور شده است. انتشار این سری مانگا بر عهده Shueisha بوده است و تاکنون 6 جلد از این مانگا منتشر شده است. این مانگا از سایت MAL تاکنون امتیاز بالای 8.6 را کسب کرده است و مهمترین نامزد بخش بهترین مانگای سال 2017 در مراسم Manga Taishō محسوب می‌شود. این مانگا در رتبه 12ام فروش در بین تمام مانگاهای سال 2017 (مانگای وان پیس در رتبه اول) و در رتبه اول فروش در بین مانگاهای جدید قرار گرفته است. این سری در سال 2017 توسط Viz Media به زبان انگلیسی نیز ترجمه و منتشر شد. این مانگا در سال 2017 توسط تیم ترجمه‌ی انجمن دنیای انیمه/Animworld با عنوان "خیال آباد موعود" و همچنین توسط تیم ترجمه سایت کرونکو/Kuroneko به زبان فارسی ترجمه شده است.

    خلاصه داستان
    در یتیم‌خانه‌ی گریس فیلد، زندگی بهتری برای بچه‌های یتیم مهیا نمی‌شود! اگرچه آنها هیچ پدر و مادری ندارند، همراه با بچه‌های دیگر و یک مادر (سرپرست) مهربان! که مراقب آنهاست، یک خانواده بزرگ و شاد را تشکیل می‌دهند. هیچکدام از کودکان هرگز نادیده گرفته نمی‌شوند. زندگی روزمره آنها با آزمون‌های خیلی سخت سپری می‌شود. اما بعد از آن، آنها مجاز به بازی در خارج از خانه (درون حیاط یتیم‌خانه) هستند. تنها یک قانون است که باید اطاعت کنند: یتیم‌خانه را ترک نکنید. اما یک روز، دو فرزند یتیم با بالاترین رتبه‌ در آزمون‌ها، اِما و نورمن، از دروازه عبور می‌کنند و واقعیت وحشتناکی را در ارتباط با حقیقت وجودی زندگی‌شان درمی‌یابند: تمام این مدت برای این پرورش یافته بودند تا روزی خورده شوند! همه آنها به مَثَل حیوانات هستند و یتیم‌خانه آنها یک مزرعه برای پرورش غذا برای یک نژاد اسرار آمیز از شیاطین است. کودکان باید با تنها چند ماه زنده باقی ماندن برای کشیدن یک نقشه‌ی فرار، سرنوشت مقدرشده‌ی خود را تغییر دهند.

    کاراکترها



    نورمن
    کاراکتر اصلی - پسربچه یتیم





    ایزابلا
    کاراکتر نقش مکمل - مادر

    از دوستان و همراهان همیشگی تیم انیمیشن sh2012 و Nora و Nicolas Brown صمیمانه تشکر میکنم بابت وقتی که صرف خواندن این مانگا کردند و اینکه نقدها و نظرات ارزشمند خود را در ارتباط با این مانگا با ما در میان خواهند گذاشت.

    نقد و بررسی
    از اینجا شروع کنیم که احساس وظیفه کردیم یک معرفی اجمالی در قبال مانگای ارزشمند "ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland" تهیه کنیم و دیگران را در لذتی که از این مانگا برده‌ایم شریک کنیم. این مانگا جزو پرفروش‌ترین مانگاهای سال‌ 2017 بوده است (رتبه اول فروش در بین مانگاهای جدید) و بازخوردهای مثبت و امیدوارکننده‌ای داشته است. اعضای تیم انیمیشن تصمیم گرفته‌اند نظرات خود را در مورد ابعاد مختلف این مانگا و در 5 بخش با شما در میان بگذارند.



    آنها باید راهی برای فرار از تقدیرشان پیدا کنند.
    دنیای بیرون منتظر آنهاست.


    نمره‌ها بر اساس چهار جلد از مانگا می‌باشند (تا چپتر 32).

    1- داستان: 9.5/10
    این مانگا هرچند ممکنه الهامات زیادی از داستان‌هایی مثل "حمله به غول" (کشف دنیای بیرون) و "دفترچه مرگ" (جنگ افکار و حدس حرکات بعدی حریف مقابل) گرفته باشه اما ایده‌های داستانی منحصر به فرد زیادی هم داشت که خواننده رو بارها غافلگیر میکرد. به نظر من مانگا شروع خوبی در چپتر اول داشت به طوری که ابتدا خواننده رو با روایت زندگی روزمره این بچه‌های یتیم مشغول میکنه و یه جورایی خواننده رو فریب میده! سپس متحول میشه و برگ برنده‌اش و غافلگیری‌هایش را رو میکنه. اما در ادامه‌ی جلد اول، نحوه‌ی روایت داستان در بعضی از بخش‌ها کمی کندتر میشه هرچند خواننده رو پس نمیزنه و بازم غافلگیری‌هایی برای مخاطبش داره. یک مشکل اساسی مانگا، تأکید بیش از حد روی بعضی از دیالوگ‌ها هست و خیلی اوقات فرضیه‌ها و نظریات این سه بچه یتیم خیلی کش پیدا میکنه. داستان مانگای "ناکجا آباد موعود" آنچنان روانشناسانه نیست و بیشتر معمایی هست. داستان مانگای "ناکجا آباد موعود" جذابیت‌ها، غافلگیری‌ها و ایده‌های زیادی داره و بارها سعی میکنه که خواننده رو دچار شک کنه و هر دفعه حقایق بیشتری از روحیات کاراکترها آشکار میکنه. سکه برمیگرده و شخصیت‌ها تغییر میکنن و حتی گاهی جای خیر و شر عوض میشه (در جلد اول متوجه نخواهید شد!) و این یعنی یک داستان فکرشده و منسجم که از همان ابتدا حقایقی از خواننده مخفی میشه و پس از مدت زیادی سرگرم کردن و فریب دادن به یک باره مخاطب رو غافلگیر میکنه! ایده داستانی بسیار جالبه، یتیم‌خانه‌ای که در واقع رستورانی‌ست برای نژادی از شیاطین! این بچه‌ها مثل زندانیان شماره‌گذاری شدن و فرستنده‌هایی در بدن همه‌شون جاسازی شده. اینطور که پیداست که این شیاطین مغز این بچه‌ها رو میخورن و هر دفعه تعدادی از بچه‌ها رو برای بارگیری (منظور از زمان بارگیری، زمان تحویل دادن بچه‌های یتیم به شیاطین هست) میفرستن. هر کدوم از این غذاها طعم متفاوتی دارن و اون بچه‌یتیم‌هایی که باهوش‌ترن مغزشون خوشمزه‌تره و کیفیت بالاتری دارن. این بچه‌ها تمام مدت در زیر سایه‌ی یک مادر به ظاهر مهربان پرورش پیدا میکنن تا روزی محصول برسه و نوبتشون فرا برسه. روزی که خورده بشن! سه نفر از این بچه‌ها بعد از فهمیدن دلیل پرورش و حقیقت وجودشان تصمیم به فرار میگیرن و داستان از اینجا شروع میشه. در ادامه همه‌ی وقایع مربوط به شناخت دشمن میشن. اونا باید شرایط رو بسنجن تا نقشه‌ی فرارشون شکست نخوره. اولین دشمنشون هم سرپرستشون هست که ابهت زیادی هم داره و گاهی اوقات جوری چشماش خیره میشدن که به خواننده ترس القا میکرد. تا جایی قدرت داره که خواهر کرون رو هم به راحتی از قدرت دور میاندازه. برای همین حالات مادر/سرپرستشون رو با دقت زیر نظر میگیرن و مثل بازی شطرنج حرکات بعدی رقیبشون رو حدس میزنن. بعد از خواندن چهار جلد از مانگا باید بگم که این مانگا وقایع شوکه‌کننده هم داره و نشون میده این یک مانگای عادی نیست! از نکات جالب دیگر داستان فرضیه‌های بی‌شماری هست که در ارتباط با این مانگا وجود داره مثلأ مادر با وجودی که میفهمه که این بچه‌ها قصد فرار دارن و باهاش مبارزه میکنن و حتی خیلی جاها گیرشون میاندازه، رفتارهایی از خودش نشون میده که در نگاه اول شاید عجیب به نظر برسن. به جایی میرسه که به هیچ کسی رحم نمیکنه و یکی یکی اطرافیان اِما رو ازش میگیره حتی بهترین دوستش نورمن رو هم ازش جدا میکنه ولی هیچوقت اِما رو برای بارگیری نمیفرسته! اون رو از همه بیشتر دوست داره و به اِما بیشتر از بقیه‌ی بچه‌یتیم‌ها محبت میکنه. یه دلیل مهم برای این کارش وجود داره. آیا اونم یه روزی مثل اِما یک دختربچه یتیم بوده؟ و آیا میخواد اِما رو تبدیل به یک ماما (سرپرست بچه‌های یتیم) کنه؟ این بچه‌ها همش به دنبال پیدا کردن راز دنیای بیرون بودن، در واقع اونا به دنبال ناکجا آباد موعود بودن! دوستان تیم انیمیشن به درستی روی نظریه‌ها و فرضیات داستان دست گذاشتن و خیلی از حرف‌هایی که میخواستم بگم رو اونا خیلی بهتر از من گفتن، حالا به زودی نقدهای ارزشمند خودشون رو توی تاپیک ارسال میکنن. مانگا هرچی جلوتر میره نه تنها از جذابیتش کم نمیشه بلکه به‌خاطر داستان گسترده‌اش جذابیتش بیشتر هم میشه (به خصوص در جلد چهارم مانگا اوج میگیره). نکته‌ی جذابی که در مورد این مانگا وجود داره این هست که داستان بسیار مرموز روایت میشه به طوری که خواننده به راحتی نمیتونه دوست را از دشمن تشخیص بده و خیلی چیزهایی که حتی ممکنه به ذهنتون خطور نکنه و بعدأ متوجه بشوید فریبی بیش نبودند.




    2- آرت: 8/10
    من از طراحی‌ کاراکترها راضی بودم و طرح‌های جالبی در مانگا دیدم که نشان از یک ذهن خلاق و یک مانگاکای خوش ذوق داشتن. مانگاکا تونسته حس‌های مختلف کاراکترها رو به خوبی به خواننده القا کنه به طوری گاهی حتی متوجه نشوید دارید انیمه میبینید یا مانگا میخوانید. از نظر ظاهری، مانگای بسیار منظمی بود. نکته‌ی مهم اینکه خیلی از کاراکترهای فرعی (خصوصأ شیاطین) هنوز پس از 4 جلد وارد عمل نشدن و این مانگا کاراکترهای متنوعی داره. مانگا وقتی به شیاطین رجوع میکنه تاریک‌تر میشه و تفکیک فضاها به خوبی انجام شده. طراحی صفحه‌ها به اندازه‌ای جذاب بوده که خیلی جاها خواننده میخکوب میشه و با حالات کاراکترها همذات‌پنداری میکنه. نمونه‌ای از سکانس‌ها و طرح‌های ماندگار مانگا در این 4 جلد رو میتونید در زیر ببینید:

    سکانس‌ها و طرح‌های ماندگار:

    جلد اول - چپتر 1 صفحه‌های 36 و 38
    مشاهده محتوا اسپویلر




    جلد اول - چپتر 3 صفحه‌ 13
    مشاهده محتوا اسپویلر


    جلد دوم - چپتر 13 صفحه‌ 5
    مشاهده محتوا اسپویلر


    جلد دوم - چپتر 14 صفحه‌ 8
    مشاهده محتوا اسپویلر


    جلد سوم - چپتر 22 صفحه‌‌های 18 و 19
    مشاهده محتوا اسپویلر




    جلد سوم - چپتر 25 صفحه‌‌های 16 و 17
    مشاهده محتوا اسپویلر



    جلد چهارم - چپتر 30 صفحه‌‌ 12
    مشاهده محتوا اسپویلر


    جلد چهارم - چپتر 32 صفحه‌‌ 19 از نظر ایده بهترین صفحه‌ای که تا به حال از این مانگا خوندم
    مشاهده محتوا اسپویلر





    3- کاراکترها و شخصیت‌پردازی: 8.5/10
    شخصیت‌پردازی کاراکترها هم خیلی خوب صورت گرفته و هر نوع کاراکتری که میتونست به جذابیت داستان اضافه کنه توی این مانگا موجوده! مثلأ کاراکتری که حس ترس رو القا کنه و ازش متنفر بشوید (مادر) و همینطور بدمن‌های دیگر (شیاطین)، کاراکتری که قلب مهربونی داشته باشه و دوست داشتنی باشه (اِما)، کاراکتری که هوش و ذکاوت بالایی داشته باشه (نورمن) و کاراکتری که مرموز باشه (رِی).

    کاراکترهای اصلی واقعأ به خوبی شخصیت‌پردازی شدن، به عنوان مثال:

    اِما همونطور که گفتم دختر شاد و مهربانی هست که فقط به فکر خودش نیست و میخواد همه رو نجات بده. اِما دوست‌داشتنیه. مادر بیشتر از همه به اِما اهمیت میده و میخواد اون رو تبدیل به شخصی مثل خودش (ماما/سرپرست) کنه. اِما بزرگترین بچه این یتیم‌خونه‌‌ست و آدمی نیست که ریسک کنه و بیشتر وابسته به نورمن هست و هر تصمیمی نورمن بگیره بهش اعتماد میکنه. در بخشی از داستان این کاراکتر دچار دوگانگی میشه و باید یک تصمیم خیلی سخت بگیره. اینکه تبدیل به ماما بشه و جان خودش رو نجات بده یا اینکه ریسک فرار کردن با بقیه‌ی بچه‌ها رو بپذیره. اِما خیلی احساسی تصمیم میگیره و زود هم از کوره در میره.
    به خصوص اینجاها "اِما" شوکه میشه (سه تا از بهترین بخش‌های میخکوب‌کننده داستان هستند):
    مشاهده محتوا اسپویلر
    1- وقتی لحظه‌ی جدایی اِما و نورمن فرا میرسه و نورمن رو برای بارگیری میفرستن، انگار اِما از نظر ذهنی فروپاشی میشه و نمیتونه تصمیم درست رو بگیره و حتی یک عمل ناگهانی و احساسی هم انجام میده که نورمن جلوش رو میگیره.
    2- وقتی اِما میفهمه که رِی جاسوس و منبع شخصی ماما هست. اِما جوری جیغ میزنه که توجه همه رو به خودش جلب میکنه! و بعدش پشیمون میشه و میگه: "آه... متأسفم، یکدفعه مخم سوت کشید! خیلی شوکه‌کننده و یهویی بود، مخم نتونست طاقت بیاره..."
    3- رِی میخواد خودش و یتیم‌خونه رو باهم به آتش بکشه تا مادر برای نجاتش بیاد! و همه بچه‌ها رو به بهونه آتش‌سوزی از یتیم‌خونه خارج کنن. اینجا اِما شوکه میشه!!

    نورمن باهوش‌ترین بچه یتیم‌خونه‌ست که تصمیم‌های معقولی میگیره، خیلی بامعرفته و اِما رو به شدت دوست داره. وابستگی شدیدی به اِما داره و هر کاری میکنه تا اون رو خوشحال کنه و به همین دلیل با شخصیت "رِی" خیلی جاها جدال میکنه. زمانی که رِی ازش میخواد تا اِما رو فریب بده و فقط خودشون رو نجات بدن و بچه‌های کوچیک رو رها کنن، نورمن باهاش مقابله میکنه چون میدونه اِما دوست داره همه رو نجات بده. نورمن خیلی دوست داره شبیه اِما بشه و روحیات صاف و پاک اون رو تحسین میکنه. اما یکی از شکننده‌ترین و غم‌انگیزترین بخش‌های داستان مربوط به جدایی نورمن و اِما میشه... جایی که نورمن سعی میکنه ظاهر خودش رو عادی و شاد نشون بده تا اِما ناراحت نباشه و نگرانیش رو کم کنه. اون یه دوست واقعیه... نورمن با ذکاوت بالایی که داره حرکات بعدی حریفانش رو به خوبی حدس میزنه و اولین کسی بود که به وجود جاسوس و ماهیتش پی برد.

    رِی به نظر من جذاب‌ترین کاراکتر این مانگا هست! فقط کافیه جلد دوم رو خونده باشین تا متوجه بشین چقدر این شخصیت ریسک‌پذیر و مرموزه. از طرفی در عین اینکه مانگا سعی میکنه اون رو خیلی خیانت‌کار و جاسوس جلوه بده اما با معرفت‌تر از این حرفاست و تمام مدت در حال کشیدن نقشه بوده برای همین به نظر مشکوک میزنه. رِی به هیچکس اعتماد نمیکنه حتی به نزدیک‌ترین دوستاش هم اعتماد نمیکنه و برای رسیدن به هدفش تنهایی و مخفیانه وارد عمل میشه و سعی میکنه هر دو طرف (مادر و بچه‌های یتیم‌خونه) رو فریب بده و متقاعد کنه که دوستشون هست اما توی دلش فقط به یک طرف پایبنده. برای رسیدن به اهدافش ریسک میکنه، کارهای غافلگیرکننده‌ای انجام میده و از ذکاوتش به خوبی استفاده میکنه. رِی شاید به باهوشی نورمن نباشه اما زیاد مطالعه میکنه و گنجینه‌ای از اطلاعات هست. این شخصیت نقطه مقابل شخصیت "اِما" هست. چون رِی تلاش میکنه اِما رو فریب بده تا فقط خودشون رو نجات بدن. به این دلیل که از دیدگاه رِی نجات همه‌ی بچه‌ها معقولانه به نظر نمیرسه و ممکنه گیر بیفتن. اما زمانی که میبینه هیچ جوری نمیتونه نورمن رو قانع کنه که اِما رو فریب بده، تصمیم میگیره با یک حرکت خلاقانه، خطرناک و شوکه‌کننده! همه رو نجات بده و بزرگ‌ترین ریسک زندگیش رو انجام میده. خلاصه این کاراکتر به شدت جذاب و باحاله.

    مادر یا همون ایزابلا رو مطلقأ نمیشه یک کاراکتر بدمن به حساب آورد، البته کاراکتر خوبی هم نیست و خیلی جاها هم نفرت‌انگیز میشه اما دلیلی وجود داره که خواننده بتونه حتی این شخصیت رو درک کنه چون خود این شخص نیز قربانی این ماجرا شده، اون خودش قبلأ یه بچه یتیم مثل اِما بوده و مجبور شده بوده که ماما/سرپرست بشه تا به این طریق جان خودش رو نجات بده. مادر شخصیت دوگانه مانگا هست و به‌خاطر همین هوش و ذکاوتی که داشته تبدیل به ماما شده. ایزابلا شخصیتی نفرت‌انگیز و در عین حال آرام هست و خیلی جاها با نگاهش حرف میزنه و شخصیت مرموز و ترسناکی هست. ابهت خاصی هم داره و در اوج قدرت هست تا جایی که وقتی به خیانت خواهر کرون پی میبره، به راحتی خواهر کرون رو از دور خارج میکنه. با وجودی که اِما رو خیلی دوست داره ولی به هیچ وجه نمیخواد از اهدافش دور بشه و دختری که 12 سال پرورش داده رو از دست بده حتی زمانی مجبور میشه پای اِما رو بشکنه تا نگذاره فرار کنه. به این دلیل میخواد اون رو تبدیل به ماما کنه که دختر عزیزش رو تحویل شیاطین نده و جانش رو نجات بده! همذات‌پنداری کردن با این کاراکتر خیلی سخته ولی این مانگا شما رو به سمتی سوق میده که قدری بتونید درکش کنید.




    4- لذت‌بخشی: 10/10
    از امتیازی که به این بخش دادم هم کاملأ مشخص هست چقدر از این مانگا لذت بردم اما حقیقتأ اوج لذتی که بردم به‌خاطر جلد دوم و به خصوص چهارم بود. چون جلد اول با وجودی که شروع خوبی داشت ولی در ادامه روند کندی پیدا کرد اما جلد چهارم کاملأ طوفانی بود. جلد چهارم دو تا واقعه شوکه‌کننده داشت. جدایی نورمن از اِما خیلی سخت و دردناک بود و از اون بدتر و شوکه‌کننده‌تر کاری که رِی میکنه و یتیم‌خونه رو به آتش میکشه تا به اهدافشون برسن! واقعأ جلد چهارم نقطه اوج داستان بود. منم مثل دوستان دیگر تیم انیمیشن خیلی دوست دارم انیمه‌ای برای این مانگای لذت‌بخش ساخته بشه. چه از نظر داستان چه از نظر آرت چه از نظر کاراکترها از این مانگا لذت بردم و مانگایی بود که به شدت درگیرم کرد.




    5- جمع‌بندی: به طور کلی مانگایی هست که ارزش دیده شدن داره و در بین مانگاهای جدید غنیمتی محسوب میشه. تیم طراح و نویسندگی این مانگا موفق شدن تا خواننده‌های بسیاری رو با دنیایی که به تصویر کشیدن همراه کنن ولی هنوز پس از چهار جلد، اون دنیای بیرون و ناکجا آبادی که وعده داده بودن رو مخفی نگه داشتن! یعنی این مانگا حالا حالاها تموم نمیشه و پتانسیل داستانی بالایی داره.

    در انتها جا داره از دوستان بسیار خوب تیم انیمیشن تشکر کنم که با لطف و محبت بی‌انتهاشون مثل همیشه همراهی کردن و نقدهای بسیار مفیدی برای این مانگا نوشتن که بزودی در تاپیک ارسال میکنن و همینطور از دوستانی که وقت گذاشتن و نوشته‌های تیم انیمیشن رو در مورد این مانگا دنبال میکنن قدردانی میکنم.
    منتظر نقدهای دوستان تیم انیمیشن (Nicolas Brown ،Nora و sh2012) هم باشید.

    دوستان عزیز می‌توانند در این تاپیک پس از ارسال نقدهای تیم انیمیشن، نظرات خود را در ارتباط با این مانگا با ما در میان بگذارند.
    Can't find yourself. Lost in your lies


  2. #2
    Ignorance is bliss, isn't it
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    ارسال ها
    424
    سپاس
    5,552
    از این کاربر 6,032 بار در 517 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر



    حقیقت همیشه ظالمه...
    اینجا یه مزرعه ـست و من یک غذام!



    1- داستان: در یک کلام - oh my GOD - فکر کنم اینطوری عمق قضیه رو بهتر متوجه بشید. داستان به شدت جذاب ، درگیر کننده و جدیده. به نظرم خیلی خوب روش کار شده و این میتونه یکی از نقاط مثبت این مانگا باشه. خیلی خوبه که ما رو سریع وارد فاز اصلی داستان کرد و وجود چاشنی معما در داستان این مانگا جذابیتش رو افزایش داده به طوری که از همون اول که شروع به خوندن میکنید، ذهنتون به صورت ناخود آگاه سوال سازی میکنه و همین باعث میشه نتونید داستانو رها کنید.

    امتیاز: 9/10





    2- آرت: به نظرم طراحی خوبی داره. همون طور که مهدی گفت حالت های مختلف چهره مادر واقعا جالب بود و هر لحظه چهره جدیدی ازش آشکار میشد و خوبیش این بود که به راحتی ترس رو بهم القا میکرد. به علاوه طراحی دیگر کاراکتر ها هم جذاب به نظر میرسید. در کنار مادر نورمن هم خیلی خوب بود. عاشق اون موقع هایی بودم که یهو خیلی جدی میشد و ناگهان به حالت ریلکس خودش برمیگشت. این خیلی مهمه که طراحی مانگا به صورتی باشه که انگار شما واقعا دارین اون صحنه رو به صورت زنده میبینین و میشه گفت این مانگا در این مورد سربلنده و قطعا در آینده اگه انیمه ـش رو هم بسازن من به شدت ازش استقبال میکنم.


    امتیاز: 8.5/10

    مشاهده محتوا اسپویلر







    3- کاراکترها و شخصیت‌پردازی: کاراکتر ها و شخصیتشون هم طوری طراحی شده بود که از همون اول درگیرشون میشید و میخواید جنبه های بیشتری ازشون رو بشناسید. اِما یک دختر شاد و مهربونه که به خانواده ـش خیلی اهمیت میده و سلامتی اونا براش در اولویته. نورمن، کاراکتر دوست داشتنی من، پسر ریلکس و باهوش داستانه و من به شدت عاشق جدی شدنش شدم. ری هم که پسر غُد و به ظاهر خشن داستان و همین طور دایره المعارف سیّار ـه. مادر هم که نفرت انگیزترین شخصیته که واقعا بعضی جاها لج منم در میاورد در حدی که میخواستم تیکه تیکه ـش کنم. هر چند از همون اول و حتی همون صفحات اول میشد فهمید یه ریگی به کفششه.

    امتیاز: 8/10




    4- لذت‌بخشی: چی بگم از این بخش که هر چی بگم کم گفتم. من کلا خیلی مانگایی نیستم و دلیلمم اینه که به سختی باهاش ارتباط برقرار میکنم. آخه یه مانگا چطور میتونه عمق یه داستان رو به آدم القا کنه؟! ولی خب به لطف پیمان که منو توی عمل انجام شده قرار داد این مانگا رو خوندم و بعد به صورت رگباری یه جلد رو تموم کردم. اونقدر هیجان زده بودم که میخواستم بعد از خوندن هر صفحه بیام درباره ـش بنویسم. فکر کنم عمق لذت بخشی این مانگا برای من رو خیلی خوب متوجه شدید.

    امتیاز: 9/10





    5- جمع بندی: نگاه کلی دیگه یعنی چی؟ این همه حرف زدم من... خب اگه بخوام یه جمع بندی بکنم باید بگم این مانگا از هر جهت میتونه براتون لذت بخش و سرگرم کننده باشه به طوری که خیلی سریع اصل داستان رو بفهمید، یا کاراکتر آشنا شید، حسابی معما توی ذهنتون شکل بگیره که در هر صفحه دنبال جوابتون بگردید و خیلی موارد دیگه که میتونه شما رو وادار کنه خیلی سریع تا جایی که منتشر شده رو بخونید.




    *یه بخشم خودم اضافه میکنم که یکم درباره مانگا و سوالاتی که برام پیش اومده و چیزایی که کشف کردم صحبت کنم ^_^ خب من درباره شماره های روی گردن بچه ها خیلی کنجکاوم. من خیلی دلم میخواست کشف کنم که این شماره ها چین؟!

    اِما: 63194
    نورمن: 22194
    ری: 811194
    مادر:73584

    194 آخر این 3 تا که مشترکه و علتشو نمیدونم ... توی چپتر آخرم که مادر داشت با به اصطلاح مادربزرگ حرف میزنه گفتن کارخانه 3 که من اول فکر کردم اون عدد 3 مشترک بین مادر و اما و اون بچه ای که تازه اومد شماره کارخونه رو نشونه میده که وقتی به شماره ری و نورمن نگاه کردم رد شد.
    مساله دیگه مال وقتیه که جنازه کنی رو دیدن و یه چیزی مثل گل توی قلبش بود... همون گلی که توی چپتر آخر دست شیاطین دیدم. اینم یه سوال توی ذهنم ایجاد کرد.

    مشاهده محتوا اسپویلر










  3. #3
    دایبرت
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    محل سکونت
    قزوین
    ارسال ها
    31
    سپاس
    210
    از این کاربر 284 بار در 35 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر

    امیدوارم به سرنوشت Tokyo Ghoul re دچار نشه

  4. 9 کاربرِ زیر از PouryaKht بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  5. #4
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    ارسال ها
    489
    سپاس
    18,552
    از این کاربر 5,414 بار در 510 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman_eun نمایش پست ها
    این مانگا هرچند ممکنه الهامات زیادی از داستان‌هایی مثل "حمله به غول" (کشف دنیای بیرون)
    تا اینجای مانگا که من دارم میخونم، از مانگای " حمله به غول ها" بیشتر دوسش داشتم به نظرم از اون سرتره

    باقی توضیحات رو کامل ( زیادی کامل ) دادی!


    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman_eun نمایش پست ها
    جلد چهارم - چپتر 32 صفحه‌‌ 19 از نظر ایده بهترین صفحه‌ای که تا به حال از این مانگا خوندم
    به شدت موافقم، عالیه اینجا

    کوتاه و مفید بگم، در صورتی که ژانر رازآلود و وحشت رو دوست دارین، این مانگا رو به هیچ وجه از دست ندین، یه جورایی ترکیب دو تا کار" دفترچه مرگ" و " حمله به غول" ها هست!

  6. 15 کاربرِ زیر از 86471181 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  7. #5
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    ارسال ها
    489
    سپاس
    18,552
    از این کاربر 5,414 بار در 510 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر

    یه کله تا اینجایی که اومده خوندم مانگا رو
    یا ایها المانگاخون و انیمه بین چرا نمیخونین آخه این رو؟ چی میخواین یه مانگا داشته باشه که این نداره؟
    داستان نداره که داره، شخصیت های خوبی نداره که داره، آرتش خوب نیست که هست
    البته یه مشکل خیلی بدی داره به نظرم اونم اینه که بر خلاف ظاهر مانگا و چیزی که میخواد نشون بده، مانگاش به شدت دلرحمه، یعنی :
    مشاهده محتوا اسپویلر
    کلا تو مرامش حذف کردن شخصیت نیست، یعنی هر چی تا الان تصور کردین حذف شدن بدونین تو داستان هستن مگه اینکه شخصیت منفی باشن یا هم حیوون باشن


    و مشکل دیگه اش اینه که یه جاهایی یه گره ای تو داستان میندازن ( منظورم اینه شخصیت های داستان رو تو یه مخمصه ای میندازن ) یا یه اتفاقی میفته که ناچار میشن برای حل اون گره یه اتفاق عجیب تری رخ بده

    از این تاکیدهای تو مخی " ما می تونیم با هم موفق باشیم" ،" ما باید همه رو نجات بدیم" و از این دست چرندیات که از انیمه ی فوتبالیست ها بوده تا الان هم میگذریم یه جورایی شبیه امضا پا کار این جور مانگاهاست


    نقل قول نوشته اصلی توسط Nora نمایش پست ها
    194 آخر این 3 تا که مشترکه و علتشو نمیدونم ... توی چپتر آخرم که مادر داشت با به اصطلاح مادربزرگ حرف میزنه گفتن کارخانه 3 که من اول فکر کردم اون عدد 3 مشترک بین مادر و اما و اون بچه ای که تازه اومد شماره کارخونه رو نشونه میده که وقتی به شماره ری و نورمن نگاه کردم رد شد.
    مساله دیگه مال وقتیه که جنازه کنی رو دیدن و یه چیزی مثل گل توی قلبش بود... همون گلی که توی چپتر آخر دست شیاطین دیدم. اینم یه سوال توی ذهنم ایجاد کرد.
    تا اینجایی که من خوندم اعداد چندان ارتباطی با هم ندارن، یعنی چیز مهمی نبوده تو روال داستان

    اون گل هم یه جورایی جزیی از مراسم شیاطین! هست، ذبح اونا محسوب میشه

    جمع بندی تا الان :

    تا الان که خیلی به دلم نشسته این مانگا، ولی حس میکنم با این اتفاق هایی که داره میفته تو روند داستان ممکنه بره به همون سمتی که مانگای حمله به غول ها رفت - مانگای حمله به غول ها از نظر من واقعا نچسب شده - یعنی تباه شده رساما دقیقا حسی که الان نسبت به اتک آن تایتان دارم اینه که اصلا رغبت نمیکنم مانگاش رو ادامه بدم
    امیدوارم این اتفاق برای این مانگا نیفته و پتانسیلی که داره رو نسوزونه

  8. 12 کاربرِ زیر از 86471181 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  9. #6
    Ain't No Such Things As Halfway Crooks
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    محل سکونت
    The Oswald State Correctional Facility, Level 4
    ارسال ها
    1,194
    سپاس
    14,953
    از این کاربر 18,646 بار در 1,392 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر

    مثل سابق وقت نمیکنم نظر کاملی در مورد این مانگا بدم(یا هر چیز دیگه ای)! با این که قبلا هم انچنان توی نظر دادن قهار نبودم و نیستم، ولی این نظر من برای جلد اول مانگا هست که خیلی وقت پیش نظرم رو نوشتم ولی نمیدونم چرا فراموش کرده بودم توی تایپک بزارم

    دلیل این که مانگا رو ادامه ندادم تایید ساخت انیمه بود با این که مانگا زیاد میخونم و خیلی هم مانگا دوست دارم ولی انیمه بیشتر به دلم میشینه برای همین ادامه ندادم تا داستان برام لو نره ولی صبر میکنم اگه انیمه خوبی نبود میچسبم به همین مانگا


    1- داستان

    داستان مانگا که حرف نداره و از همون خلاصه داستان اولیه مشخصه که ایده خیلی جالبی داره و توی همین یه جلد هم خیلی خوب بهش پرداخته شد، داستان یه یتیم خونه که در حقیقت یه مزرعه تولید گوشت ممتاز برای نژادی بیگانه که عاشق گوشت بچه های 6 تا 12 ساله هستن، غافلگیری های داستان رو خیلی دوست داشتم، مخصوصا شخصیت مادر که مثل این که قبلا یکی از همین بچه ها بوده و جوون ترین مامایی هست که تا حالا به این مرتبه رسیده، خیلی دوست دارم بدونم گذشته این شخصیت چجوری بوده و چطوری به همچین مرتبه ای رسیده، داستان پر از غافلگیریه و فکر میکنم جلوتر که برسه با تعریف هایی که پیمان عزیز کرد جالب تر هم میشه


    2- آرت

    بخش مورد علاقه من در مورد این مانگا طراحی خیلی خوبش بود، مخصوصا جاهایی که شخصیت مادر جدی میشد و یا جلوی راه شخصیت های اصلی ظاهر میشد خیلی خوب میشد ترس رو تو چهره شخصیت های اصلی خوند و فکر میکنم یکی از عامل های اصلی موفقیت مانگا همین طراحی بی نظیر مانگا بوده، طراحی شخصیت ها و محیط خیلی خوب بود و طنز مانگا هم خوب بود.

    یه نمونه از آرت خیلی خوب این مانگا که به نظرم فوقالعاده است.

    مشاهده محتوا اسپویلر



    3. کاراکترها و شخصیت‌پردازی

    اما:
    کاراکتر دختر اصلی یه دختر شاد و شنگول که کمک دست اصلی ماما هم هست، همه بچه های یتیم خونه عاشقش هستن و بزرگترین بچه یتیم خونه هم هست و سخصیتیه که به همه اهمیت میده و فقط به فکر خودش نیست، هوش بالایی داره (البته نه به اندازه دو شخصیت دیگه) همچنین امادگی بدنی بالا و .....،

    دختری فداکار که خیلی وقته توی این یتیم خونه بوده و عاشق بچه های این یتیم خونه است شخصیتی که وقتی برای اولین بار با بیگانه های ادم خوار مواجه شد به فکر فرار نیفتاد و به دنبال راهی برای فراری دادن کل یتیم خونه گشت.

    نورمن:
    باهوش ترین بچه یتیم خونه که عاشق اما هست و از بچگی با هم بزرگ شدن و میخواد به هر طریقی اما رو خوشحال کنه شخصیتی منطقی و استراتژیست که در کوتاه ترین زمان ممکن شرایط رو میسنجه و طبق اون عمل میکنه، به نظرم این شخصیت و شخصیت ماما مبارزه های ذهنی زیادی تا زمان فرار از یتیم خونه با هم داشته باشن.

    ری:
    شخصیت مغرور مانگا(کمی مغرور) که توی همه داستان های ژاپنی حداقل یه شخصیت اینجوری داریم، یکی دیگه از شخصیت های اصلی و باهوش انیمه که به اندازه نورمن هوش بالایی نداره ولی به خاطر خوندن کتاب های زیاد نِرد یتیم خونه محسوب میشه و اطلاعات بسیار زیادی داره.

    مادر:
    شخصیت خاکستری مانگا که هنوز دلیل خدمتش به بیگانه های فضایی مشخص نشده و این که چطوری از یه یتیم که زمانی یکی از همین بچه ها بوده تبدیل به یه ماما یا پرورش دهنده غذا برای بیگانه ها شده، و به همین دلیل مشخص نشده که شخصیت کاملا منفی داستان باشه چون دلایلش برای این کار مشخص نشده و حتما دلیلی برای تقدیم کردن همنوعان خودش به این بیگانه های فضایی ادم خوار داره، اینطور که مشخصه شخصیت فوقالعاده باهوشی هست و همیشه یه قدم از بقیه جلوتره و یکی از دلایل این که در سن کم تبدیل به ماما شده همین هوش و ذکاوت فوقالعاده بالا این شخصیت بوده.


    4- لذت‌بخشی

    اول که جلد اول رو گرفتم قصد داشتم یکی دو چپتر بخونم و بقیه اش رو فردا بخونم به علت خستگی که اون موقع از شب داشتم، ولی بعد از خوندن 30 صفحه ابتدایی غرق داستان شدم و نتونستم گوشی رو بزارم زمین و به نظرم همین که داستان انقدری خوب باشه که نتونی بزاریش زمین یعنی مانگا فوقالعاده لذت بخشی بوده


    5- نگاه کلی

    من توی رویو نویسی خیلی خوب نیستم و نمیتونم مثل پیمان یا بقیه بچه ها نقد و نظرم رو بنویسم ولی در کل میتونم بگم که از خوندن این مانگا پشیمون نمیشید اگر انیمه باز هستید و تا حالا سراغ مانگا نرفتید شروع خوبی میتونه برای شما باشه پس هر چه سریعتر جلد اول رو بگیرید و غرق در داستان بشید که با یکی از بهترین مانگا های چند سال اخیر طرف هستید.



    اگه به خوبی نظرات دیگر دوستان نیست عذر میخوام

  10. 15 کاربرِ زیر از Tha Real Nigga بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  11. #7
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    ارسال ها
    196
    سپاس
    355
    از این کاربر 1,963 بار در 195 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر

    اگه بخوایم یک دید کلی از این مانگا داشته باشیم ، میشه گفت مانگای اتک ان تیتان به زبان دیگه ای ه ، انسانها و دنیای خارج! ویژگی مهم دیگه ای که هر دو مانگا دارن اینه که علی رغم خونریزیهای بالا و ماهیت مبارزه ای شخصیتهای اصلی تقریبا کاملا مصون اند! با استثناهای کوچک البته
    داستانشون به شدت شباهت به دو روی یک سکه داره
    فرقش اینه که اتک هر چی جلو رفت ، یعنی دقیقا بعد چپتر زیرزمین ، از دست نویسنده خارج شد و داستانش دیگه جذابیت نداشت یعنی نتونست دنیای واقعی رو خوب دربیاره ، اما نورلند به خوبی تونست جذابیتشو بعد دنیای بیرون حفظ کنه ، حداقل تا اخرین چپتری که اومده
    بهرحال اونقدر جذابیتش بالاست که اولین باری که شروع کردم حدود 9 شب بود و هی گفتم این اخرین چپتره ، این اخریه ، تا اینکه 7 صبح شد و مجبور شدم برم سرکار

  12. 12 کاربرِ زیر از 1919 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  13. #8
    人の夢は!!!終わらねェ!!!!
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    ارسال ها
    570
    سپاس
    5,151
    از این کاربر 7,474 بار در 571 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر

    یکی از بزرگ ترین بدی‌های توییتر این هستش که شما سرچ می‌کنی مثلا رئال مادرید، بعد با کلی مطلب پرت و پلا مواجه میشی که فقط از هشتک این کلمه برای دیده شدن بیشتر استفاده کردن. محصولات آرایشی بهداشتی پوپک و مش ماشالا با هشتک رئال مادرید!
    این رو گفتم چون دقیقا این بلا سرم اومد و من با یک اسپویل بسیار بزرگ از مانگا مواجه شدم! در صورتی که من فقط انیمه رو دیده بودم! سریع اسکرول کردم، درسته که از جلوی چشمام رفت ولی از توی ذهنم که خارج نشد! مثل یک خوره به جونم افتاد و نتونستم مقاومت کنم و رفتم سراغ مانگا! نکته مثبت قضیه اینجا بود که فهمیدم مانگا تموم شده و می‌تونم با خیال راحت و بدون هیچ‌گونه استرس و تاخیر، بخونمش!
    در کمتر از 48 ساعت از چپتر 37 - 38 (اونجایی که فصل اول انیمه تموم شده) شروع کردم و چند ساعت پیش تمومش کردم! تازه من زیاد اهل خوندن مانگا نیستم، ولی نتونستم از پای خوندنش بلند شم!

    اسپویل اسپویل اسپویل! اگه مانگا رو کامل نخوندید به اینجا دست نزنید!!
    مشاهده محتوا اسپویلر
    اولین چیزی که به ذهنم رسید شباهت های بسیار زیادش به «فول متال» بود. (فارغ از نماد‌ها) به خصوص پایانش. قضیه‌ی معامله اِما با اون موجود خداگونه که کاملا منو یاد چشم پوشی کردن ادوارد از قدرت کیمیاگری‌ش انداخت. وقتی اون موجود بهش گفت تو من رو شکست دادی و دقیقا عین این ماجرا در این مانگا اتفاق افتاد جایی که اِما حافظه و خاطراتش رو قربانی آزادسازی بچه‌ها کرد ولی اون گردنبدی که موزیکا بهش داده بود باعث شد که در آخر خاطراتش به صورت رویا و محو باقی بمونن و با اون صحنه پایانی، جمع شدن بچه ها و حرفاشون با اِما، اینجا هم اون موجود خداگونه یک جورایی شکست خورد! هیچ موجودی در این جهان هستی، حریف ما انسان‌ها نیست!

    یکی دیگه از شباهت ها برمیگرده به کاراکتر ملکه رگلاوالیما با کاراکتر پدر در فول متال. منظورم وجه طماع بودن اوناست که همه چیز رو واسه خودشون میخواستن به نوعی دنبال این بودن که خدا بشن. و چشم هر جفت‌شون با خاک گور پر شد!

    با اینکه نزدیک به 130 چپتر از کاراکتر ایزابلا (به هیچ وجه برای من قابل درک نبود) خبری نبود، ولی خیلی خوب تونستن به سرانجام برسوننش. بعد از دیدن فصل اول، فقط یک تعداد علامت سوال بزرگ جلوی روی من ظاهر شد و همش منتظر بودم که ببینم سرنوشت این کاراکتر چطوری رغم میخوره. اون چپتری که بهش میگن از الان تو مادربزرگ اینجا هستی و ما بهت آزادی واقعی رو می‌دیم و اون قبول کرد و در جای بعدی که با دیو‌ها به گریس فیلد برگشت، با خودم گفتم یک نفر دیگه به لیست کاراکترای منفورم اضافه شد! ولی ادامه داستان نشون داد که واقعا این این بشر بالای اون دیوار (طناب‌های بچه‌ها رو از بالای دیوار جمع کرد و براشون آرزوی موفقیت کرد) متحول شده بود و این من رو خیلی خیلی خوشحال کرد. چون اگه دوباره به چرخه قبل بر می‌گشت، تبدیل به یک باگ بزرگ برای این مانگا می‌شد. سرنوشتی هم که باهاش مواجه شد هم قهرمانانه بود (حس مادرانه‌ی واقعی) و هم نوعی کفاره اعمالش.

    این که خوندم که گفته شد مانگا علی رغم ظاهر و فضای دارک و ترسناکش دل رحمه، حرف درستیه، ولی خب من از این منظر بهش نگاه کردم که ما در این داستان با بی‌شمار قربانی مواجه بودیم فارغ از کاراکتر های فرعی‌ای که کشته شدن، ما با مزارع و کشتارگاه‌هایی طرف بودیم که روزانه بی‌شمار انسان رو سلاخی میکردن و میخوردن! از کشته، پشته ساختن! البته من منتظر بودم که یکی از سه کاراکتر اصلی، کشته بشن، ولی خب این اتفاق نیوفتاد، از این موضوع واقعا خوشحالم! ولی پایانش منو یاد این شعر انداخت که "وسط خنده غمی، کنج جهانم افتاد" با اینکه به نوعی هپی اند بود ولی باز اون رگه‌ی تلخیش رو به همراه داشت.

    مفاهیمی از این دست مثل: دنیا رو باید خودمون بسازیم، نباید منتظر معجزه باشیم تا بیاد ما رو بغل کنه! خودمونیم که باید اون دنیایی که می‌خوایم رو بسازیم، هیچ وقت تسلیم نشیم، مهربانی، عشق، دوست، خانواده و... چیزایی که در اکثر انیمه‌ها، مانگا‌ها و رمان‌ها پیدا می‌کنید؛ در قالب یک داستان پرکشش و به‌شدت جذاب، همه و همه، باعث موفقیت این اثر شد. خودتون می‌دونید چقدر پرفروش و محبوب و پر سر و صدا بوده.

    پ.ن: از اونجایی که فصل اول حدودا 4.5 جلد از مانگا رو پوشش داده بود، به نظر میاد حالا حالا‌ها باید منتظر اتمام انیمش بمونیم (20 جلد = 181 چپتر) به همه‌ی این‌ها، موارد غیر مترقبه‌ای مثل کرونا و هزار یک مشکلی که می‌تونه به‌وجود بیاد و باعث تاخیر‌های پی در پی پخشش هم بشه رو هم اضافه کنید! پس اگه طرفدار ناکجاآباد موعود هستید، برید سراغ مانگا. من خودم قطعا انیمه‌ش رو هم دنبال می‌کنم چون بالاخره دیدن و شنیدن، یک لذت و حض دیگه‌ای داره.

  14. 14 کاربرِ زیر از ShInOdA بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  15. #9
    Smoke WeeD EvEryDaY
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    محل سکونت
    021
    ارسال ها
    1,049
    سپاس
    1,907
    از این کاربر 13,614 بار در 1,062 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر




    یک بار توئیتی رو خوندم که نوشته بود : اون زمانی که دیزنی پرنسس هایی رو پرداخت شخصیتی میکرد که منتظر بودن تا یه پرنس بیاد و اونا رو نجات بده هایو میازاکی دخترهایی رو پرورش میداد که رو پای خودشون می ایستادن تا دنیاشونو خودشون بسازن. این فرق دیزنی و پیکسار و ... با استدیوهای انیمه سازی هست

    هیچوقت فکرش رو نمیکنید پس زمینه ی یک پرورش گاه با کلی بچه ی گوگولی مگولی و ناناز و محیطی گرم و صمیمی یک دنیای بشدت تاریک و مخوف و شیطانی باشه! هیچ وقت فکرش رو نمیکنید که اون پرورشگاه در واقع یک محیط آزمایشگاهی باشه! و تمام اون بچه ها تحت نظر و آزمایش باشن تا وقتی که زمانش رسید...!!

    با اینکه لوکیشن داستان خیلی خیلی محدود و تقریبا میشه گفت تمامی نماها بسته است +تعداد کاراکتر ها خیلی کمه(با توجه به اینکه سیل عظیمیشون خرد سال هستن) اما هسته ی اصلی داستان آنچنان نو و مغز پخت هست که از همون اپیزود 1 شما رو درگیر میکنه | انیمه The Promised Neverland نه الکی داستان رو کش میده و نه خیلی سریع کارت های آس ـشو رو میکنه! بلکه با هنرمندی در اوج ظرافت و پختگی ذره ذره در دز مناسب تعلیق رو به داستان اضافه میکنه و اینطور میشه که چشم باز میکنید و میبینید از وقتی دانلودش کردید ناخواسته حداقل 4-5 اپیزودشو دیدید



  16. 12 کاربرِ زیر از Luca Brasi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  17. #10
    Smoke WeeD EvEryDaY
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    محل سکونت
    021
    ارسال ها
    1,049
    سپاس
    1,907
    از این کاربر 13,614 بار در 1,062 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : معرفی اختصاصی مانگا [ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland] - مبارزه با مادر

    خواستند ما را دفن كنند غافل از آنكه ما بذر بوديم - اين جمله بهترين توصيفي كه ميشه از محتوي انيمه ي ناكجا آباد موعود داشت ، كاراكتر ماما نماد نااُميدي مطلق است! به قول خودش : اگر ميخواهي زجر نكشي سرنوشت را قبول كن ، فضايي مسموم با پس زمينه اي تاريك و شوم! اما كرم ابريشم زماني پروانه ميشود كه تمام تاريكي ها و سختي ها را به جان ميخرد و و درست لحظه اي كه خبر ندارد به پروانگي ميرسد

    اين فرايند دقيقا سرنوشت تمام بچه هاي مزرعه اي بود كه در آن "ري" | " اما" | و " نورمن" قرار داشتند


    انيمه ناكجا اباد موعود رو ميشه ديد و فقط لذت برد ، ميشه ديد و درس گرفت ، شكست اين نيست كه ادم زمين بخوره! شكست اينكه زمين بخوره و هيچگاه از زمين بلند نشه براي فرار از مزرعه ري و اما و نورمن(كه هر كدوم نماد قشري از جامعه بودن) تلاش كردن ، اما هوش انچنان بالايي نداشت بشدت هيجاني بود ولي تلاش و پشت كار فراووني داشت ،


    ري هوش بالايي داشت اما بشدت احساساتي بود اما نورمن نقطه مقابلش بود هوش بالايي داشت ريزبين بود و بشدت منطقي و اروم و اين تركيب بود كه كه در نهايت بچه ها رو به سعادت رسوند ، لازمه ي سرانجام پيروزي صبره! هرچقدر هم كه هوش و فراست اين وسط باشه تا زماني كه چاشنيش صبر نباشه به بار نميشينه

    (جا داره اينجا يادي از رستگاري شائوشنك بكنم :-) )


  18. 10 کاربرِ زیر از Luca Brasi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.