اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم چهارم : احتمال باران اسیدی

[kingnessi]

█ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █

نام فیلم: احتمال باران اسیدی کارگردان: بهتاش صناعی‌ها نویسندگان: بهتاش صناعی‌ها ، مریم مقدم بازیگران: محمد شمس لنگرودی مریم مقدم پوریا رحیمی سام ژانر: درام کشور سازنده: ایران زبان: ایرانی مدت زمان: 105 دقیقه سال ساخت: 1393 احتمال باران اسیدی ، نخستین فیلم بلند سینمایی "بهتاش صناعی‌ها" کارگردان جوان و با استعداد ایرانیست که در بخش نگاهِ نوی سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر برنده جایزه بهترین فیلمنامه اورجینال شده است. این فیلم همچنین نامزد بهترین فیلم بخش هنر و تجربه نیز شده است. این فیلم در بیش از ۳۰ جشنواره ی خارجی شرکت کرده است که به عنوان بهترین فیلم جشنواره فیلم پراگ نیز دست یافته است. ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ نقش اصلی این فیلم سینمایی برعهده "محمد شمس لنگرودی" شاعر و نویسنده سرشناس و خوش قلم معاصر است. او را می توان یکی از چهره های مهم فرهنگی زنده و یکی از حلقه‌های اتصال جامعه روشنفکری به بدنه جامعه دانست. شمس در حال حاضر استاد دانشگاه است و "تاریخِ هنر" تدریس می کند. مریم مقدم و همسرش بهتاش صناعی‌ها ، در ساخت مستندی به نام "دیپلماسی شکست ناپذیرِ آقای نادری" نیز با هم همکاری کرده اند که یکی از تحسین شده ترین مستندهای چندسال اخیر بوده است. مریم مقدم در چندسال اخیر و در عرصه سینما بسیار پرکار بوده است و در فیلم سینمایی "پرده" (که برنده خرس نقره ای بهترین فیلمنامه از برلیناله شد) با "جعفر پناهی" و "کامبوزیا پرتوی" همکاری کرده است. بهتاش صناعی‌ها برای احتمال باران اسیدی ، برنده جایزه "استعداد درخشان" (بهترین فیلمساز اول) از نهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در سال ۱۳۹۴ شده است. ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ قوانین اکران اختصاصی (پیش از مشارکت، بخوانید) معرفی کننده: kingnessi ژانر فیلمهای پیشنهادی: ترسناک (Horror) تشکر ویژه از رضای عزیز @Rezaraki که هدر زیبای اکران را طراحی کردند. بازیگران: شمس لنگرودی مریم مقدم پوریا رحیمی سام خلاصه داستان "منوچهر" شصت سال سن دارد، او بازنشسته اداره دخانیات است ولی از سر بیکاری همچنان هر روز به اداره می‌رود. مادرش تا زنده بود آرزو داشت ازدواجش را ببیند، در حالی که منوچهر حتی دوستی هم در زندگی نداشته و ندارد به جز "خسرو". روزی منوچهر چمدانش را میبندد ، چترش را بدست میگیرد و ماجراجویی خود برای یافتن خسرو را آغاز میکند. زمان بندی برنامه: »»در ساعت صفر یکشنبه ۲۷ مرداد پست نظرسنجی اکران بعدی ایجاد می شود(لطفا در صورتی که با توجه و رعایت قوانین برنامه قصد پیشنهاد فیلمی را دارید نام فیلم مد نظرتان را حتما حداکثر تا چندساعت قبل از این زمان در انتهای پست نقد خود قرار دهید) »»تا پایان روز سه شنبه دو هفته آینده (۲۹ مردادماه) فرصت دارید تا در برنامه این اکران شرکت بفرمایید. »»چهارشنبه ۳۰ مرداد هم تاپیک جدید آماده خواهد شد.

█ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █ █

[Mikado]

باید کمی فکر میکردم تا یادم بیاد آخرین فیلم ایرانی که دیدم کدام بوده، سال هاست که فیلم های ایرانی را رها کردم. چون یا دربند اداهای روشنفکری هستند یا در بهترین حالت حرف خاصی برای زدن ندارند. اما امروز در تاپیکی @kingnessi درخواست کرده بود تا فیلم "احتمال باران اسیدی" برای اکران اختصاصی انجمن انتخاب شود، چون میدانم کینگ فیلم های خوبی معرفی میکند و سلیقه تصویری خوبی دارد سراغش رفتم. چهره بازیگر مرد آشنا بود اما تا انتهای فیلم که اسمش را دیدم باور نمیکردم که واقعا شمس لنگرودی باشد و واقعا بود! در مورد این فیلم و حاشیه های آن میتوانید در سایت های ایرانی بخوانید، پس خیلی کاری به نحوه پخش و حاشیه های آن ندارم و مستقیم میروم سراغ تجربه خودم از دیدن این فیلم. فیلم با یک کادر بسته از یک نانوایی در ابتدای صبح، هنگامی که هنوز خورشید طلوع نکرده شروع میشود و باید بگویم در همان صحنه اول یاد کادربندی برگمان افتادم، میدانم اغراق است، میدانم زیادی جو مرا گرفت، اما از صمیم قلب یاد کادربندی برگمان افتادم. ریتم بسیار کند فیلم باعث شد تا بروم روی مود فیلم های سینما اندیشه و با صبر تمام تمامی کادرها را دنبال کنم. فیلم برداری فیلم حرف نداشت. کادربندی هرکدام از قبلی بهتر میشد، بازی شمس لنگرودی ابتدا کمی شوکه کننده است، حرف زدن رسمی و ادیبانه اش کمی خنده دار به نظر می آید و پیش خود فکر میکنید مگر میشود اینقدر باادب حرف زد، شمس لنگرودی که از خانه و کاشانه اش جدا میشود و به تهران می آید فیلم جان میگیرد، مریم مقدم زیباست و در اولین صحنه ای که چهره اش را واضح میبینید کاملا دلرباست. پوریا رحیمی به غایت خودمانی است و مرز بین بازی و طبیعی بودن را چند جا به صورت کامل می شکند. صحنه های خوشی و کره خوری مرا شدیدا یاد دریمرز برتولوچی انداخت، شیطنت های آن سه و شباهت هایش، دنیایی از آن خود، شادی خالص و لذت لحظه در میان جهانی خشن و زشت و مُرده. انگار که تو هم از آنچه کشیده اند کشیده باشی و بعد در انتهای فیلم با آنها زمین بخوری. برگشت از دنیای خیال و وهم و لذت آنی به چاهک دنیا. چتر را نماد آنچه در قلب شمس لنگرودی مانده است این همه سال ها یافتم، چتری که تا به آخر، حتی آن لحظه که باید باز نمیشود. رازی که تا به آخر حفظ میکند و آخرش حتی برملا شدنش هیچ است. به آن دیالوگ خوب پوریا رحیمی برگردید " به گمونم تو زندگیت خیلی هم کاری نکردی، نه؟" شروع موسیقی، نگاهی از روی تعجب از شمس لنگرودی و جوابش: "نه". آنچه کرده ایم و نکردیم در زندگی، آنچه تمام عمر در قلب خود نگه میداریم و به هیچ کس نمیگوییم، چتری که تمام عمر برای محافظت از خود نگه میداریم، شاید فیلم پر از نماد باشد، شاید پر از سوال، اما شما آنچه در ابتدای فیلم بودید نیستید. با شمس لنگرودی سفری میکنید به یک عمر زندگی که آخرش باید از خود بپرسید برای چه بود، برای که؟ و از دیدن این تصاویر لذت میبرید انگار که تمام عمر دیگری را، در ساعتی زندگی کرده باشید.

[maani]

بنظرم شخصیت اصلی فیلم (منوچهر) همج.ن.سگرا بود..واسه همین تا انتهای داستان در جستجوی خسرو بود
این فیلم فوق العاده اس.. جز معدود فیلمهای چند سال اخیر ایران که ارزش دیدن داره! ولی ریتم فیلم خیلی کند ه!

[raha_91]

داستان فیلم احتمال باران اسیدى کند اما با ریتمى موزون است و سفرى است در تنهایى و رشته هایی که ما را به پیش میبرد و پیوند میدهد شایداین تنها فیلم ایرانى است که در آن مردى سالخورده ماری جوانا میکشد، با آن سرخوش می شود و تمام شب غذا میخورد.احتمال باران اسیدی ساخته بهتاش صناعی از ان دست اثاری ست که نمیتوان دوست ش نداشت ،به نظر می آید؛ اکثر نماها به شکل دوربین ثابت انجام گرفته و همین عامل سبب بی روح بودن فیلم شده است .بازیگری شمس لنگرودي نه به عنوان شاعري برجسته بلكه به عنوان شخصیت پردازی منوچهر كه در فيلم «احتمال باران اسيدي» به زواياي پنهان زندگي او سرك كشيده مي شود، از ويژگي هاي منحصر به فرد فيلم بوده كه در قابل درک شدن اين شخصيت نقش بسيار مهمي داشته است.

گویی این فیلم نقد تنهایی انسان معاصر است.

مشاهده محتوا اسپویلر

"این اثر در سی و سومین جشنواره‌ی فیلم فجر در بخش نگاه نو حضور داشت و نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین فیلم در بخش “هنر و تجربه” و برنده‌ی جایزه‌ی بهترین فیلمنامه در بخش نگاه نو این جشنواره شد. فیلم احتمال باران اسیدی در نهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی نیز در سه رشته‌ی بهترین کارگردانی فیلم اول، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد دریافت جایزه شد و جایزه‌ی بخش خلاقیت و استعداد درخشان را کسب کرد.
این فیلم سینمایی همچنین پیش از این موفق شده بود جایزه‌ی نتپک جشنواره‌ی استرالیا و جایزه‌ی ویژه هیات داوران جشنواره کلمبو را از آن خود کند. این فیلم همچنین در فستیوال‌های متعددی چون گوتنبرگ، بمبئی، زوریخ، استکهلم، پونا، پرت، فیلم‌های ایرانی پاریس، کلن، سیدنی، بوستون، واشنگتن و دانشگاه یو سی ال ای حضور داشته است."

نمره ارزشیابی از ده :5


معرفی فیلم در ژانر ترسناک :Kwaidan از سینمای ژاپن https://www.imdb.com/title/tt0058279/?ref_=fn_al_tt_1

[тнor]

از معرف عزیز تشکر میکنم برای انتخابش حقیقتش الان خیلی وقته اصلا دنبال دیدن فیلم ایرانی نیستم نه اینکه بد باشه ها ولی مثل این نزاد پرستا اسرار دارم که نبینم
این فیلم رو هم با دو دلی دانلود کردم و دیدم
حالا سوای اون بحثی که ایشون مکنه گرایش خاصی داشته باشن که از نگاه اخرشون به نظر معلوم بود که داشتن
ولی خب یه پیرمرد تنها وقتی هیچی دیگه براش نمونده شروع میکنه به دنبال دلیلی برای زنده بودن گشتن دلیل ش هم قدیمی ترین دوستش
یه سفری رو اغاز میکنه که این سفر غیر از خودش توی زندگی دو نفر دیگه هم تاثیر میزاره اینکه ایشون تصمیم میگیرن به اون خانم کمک کنن درحالی که این خانوم مشکل روانی داتن و نباید همیچین کاری میکردن ولی سیر داستان طوری شد که بیننده حس همدردی بکنه و بگه کار خوبی کرده و این پیرمرد اینطور که درگیر این دو نفر هست رفته رفته این دو نفر مخصوصا اون دختر دلیل زنده بودنش میشه و وابستگی ایجاد میشه که در اخر به جای میرسیم که طبق قانون این زندگی دختره بهش میگه برو دیگه از دیدگاه من شخصیت اصلی منتظر بود که ایشون دلیل برای موندن بهش بده اما گفت برو نه از سر بد طینتی ولی خب باید میرفت و ضربه اخر رو هم دوست قدیمی دلیلی که ایشون رو به تکاپو انداخته بود با یک عدد داف وارد شد و شخصیت ما رو دوباره به دنیای نا امیدی که درش گیر کرده بود کشوند و تنها در میان حیا هوی زندگی دیگران که ایشون براشون ارزشی نداشت رها کرد.
اینکه به چه سادگی دیگران از ما استفاده میکنن و وقتی کارشون تموم شد میندازنمون بیرون یا برعکسش خوب به تصویر در اومده بود
به شخصه از سیر داستان و نحوه فلیم برداری به شدت لذت بردم واقعا عالی بود کار تیم سازنده

امتیازی که به فیلم میدم 8

برای دور بعد هم اهل سینمای وحشت نیستم ولی با این حال یک فیلمی به ذهنم رسیده و معرفیش میکنم خدمت تون Daybreakers 2009

[del@]

علی از اول بهت مشکوک شده بودم .. اول هادی فعلا هم میکادو

واقعا ما انقلاب کردیم که این فیلمها را ببینیم .. چرا میخوای این سایت وزین را به منجلاب بکشی؟

اون از فیلم اولی که انتخاب کردی که مامان بابای کارگردانش هم فیلم پسرشون رو ندیدند، اینم از احتمال باران اسیدی!

اگر مسائل جن.سی فیلم رو فاکتور بگیرم، فیلم خوبی بود .. ضرباهنگ فیلم خوب بود، 100 دقیقه خوب گذشت.

شمس لنگرودی به خودی خود، باعث جاذبه بود که ببینی میخواد چکار کنه ... / خوب هم بازی کرد ولی واقعا چرا با چنین نقشی شروع کرد (دوستان میفرمایند فیلم اول ایشان نیست) .. عجیبه!
مهسا (مریم مقدم) هم خوب بود ... کاوه (پوریا رحیمی) هم خوب بود/

من هفته پیش سرخپوست رو دیدم، میتونم بگم فیلم بهتر از سرخپوست بود و
در طول فیلم باران اسیدی به این فکر میکردم انقدر بازیگر جوان شناخته نشده داریم که انگار لابی وجود داره که جوانها دیده نشن !

نمره من 7 هست.

و نکته آخر، فکر دارم مبکنم آیا وجه همج«نس"گرایی برای فیلم نیاز بود؟
واقعا نه .. احساسم اینه روی چنین خطوط قرمزی پا میگذارن،تا کف و سوتهای اون ور آبی ها را ببینند.

فیلم پیشنهادی : 2002 28Days Later

[kingnessi]

بعضی فیلمها ، بعضی کتابها ، بعضی ترانه ها ، خلاصه بعضی چیزا هستن که بعد از دیدن و شنیدن و خوندن و لذت بردن ازشون یه احساسی رو توی آدم ایجاد میکنن ، اینکه برعهده شماست که این حس خوب رو به بقیه هم معرفی کنید ، اینکه شما حلقه بعدی زنجیر هستین و این زنجیر نباید پاره بشه. احتمال باران اسیدی یکی از همون چیزاست. برای اولین بار که دیدمش احساس کردم حتما باید در موردش حرف بزنم ، حتما باید به بقیه نشونش بدم ، حتما باید بگم که آب دستتونه بذارید زمین و این فیلمو ببینید و چه جایی بهتر از انجمن خودمون. اولین باری که توی انجمن چند جمله در مورد فیلمی نوشتم ، در مورد همین فیلمه. اولین باری که احساس کردم باید نظرمو درمورد یه فیلم به انجمن بگم. حس و حال اولین بار و تازگی دیدار باعث شده اون چند جمله تا همین الان هم بهترین پستی باشه که توی انجمن نوشتم واسه همین چیز جدیدی نمینویسم و به همون چند جمله اکتفا میکنم. اینجا فقط یه چیزی رو فراموش نکنید ، شما حلقه بعدی این زنجیرید چالش معرفی کننده hosseinf722 : The Others ARCTIC : The Thing 1982

[sarkhail]

امروز صبح فیلم رو دیدم و باید بگم به نظرم بین فیلم های ایرانی خوب و تو بعضی از بخش ها هم خیلی خوب بود
دوستان اشاره کرده بودن و نمیخوام تکرار مکررات کنم، اما نقطه قوت فیلم بی هیچ صحبتی فیلمبرداریش بود. به خصوص چند دقیقه ابتدایی که نه داستان مشخصه و نه شخصیت ها آشنا، این فیلمبرداری خوبه که بیننده رو به خودش جذب میکنه
برعکس خیلی ها که از بازی شمس لنگرودی تعریف کرده بودن، من از بازیش لذت نبردم. پتانسیل نقش منوچهر خیلی بالا بود و فکر میکنم میتونست به مراتب بهتر باشه. البته که بازی شمس لنگرودی از سطح توقعات خیلی بالاتره اما بی نقص نیست و مطمئنا یه بازیگر حتی نیمه حرفه ای میتونست خیلی بهتر از این کار کنه و بازی زیرپوستی بهتری برای این شخصیت ارایه کنه.
شخصیت پردازی تو داستان هم واسم خیلی جالب بود. نمیدونم شاید دارم بزرگنمایی میکنم، اما بیشتر از نود درصد دوستانم شباهت عجیبی به شخصیت پسر جوون فیلم دارن. در حال حاضر هیچ چیزی ندارن و تنها راه علاج مشکل رو هم در رفتن به یه جای دیگه میدونن. و دخترای دور و اطراف هم دقیقا همینجوری هستن. انگار تو گذشته یه تیکه ای از خودشون رو جا گذاشتن و هر چقدر هم که حالشون خوب باشه و بخندن خیلی ساده میشه گفت بازم یه جای کار میلنگه
با ماهیت رابطه منوچهر و خسرو و این که ج ن س ی بوده یا نبوده کاری ندارم، و بیشتر برای من وجه تنهایی این شخصیت جذاب بود. اوج این تنهایی رو تو همون سکانس ابتدایی و سر صحنه لباسشویی میشه دید که لباسشویی به صورت اتومات کار میکنه و منوچهر هم داره نگاهش میکنه، چون کار دیگه ای نداره انجام بده و چون جای دیگه ای نداره که باشه
خیلیا عقیده دارن کسایی که از تنهایی لذت نمیبرن برای اینه که بلد نیستن ازش لذت ببرن، اما همیشه آینده ای که در این زمینه برای خودم و بلدترین افراد متصورم یه چیزی بوده شبیه به منوچهر. تعبیر کاربر میکادو در مورد چتر این بشر هم خیلی جالب و خوب بود.
به عنوان یه فیلم ایرانی بهش میدم هشت

پ.ن: شناخت زیادی از ژانر پیشنهادی ندارم، اما چون هنوز get out 2017 رو ندیدم، فرصت خوبیه که پیشنهاد بدم و اگه رای اورد به صورت دسته جمعی با دوستان ببینم.

[kingnessi]

این دوره از اکران های انجمن نیز به پایان رسید.

احتمال باران اسیدی مورد استقبال خوب کاربران قرار گرفته و نمره 7.6 را کسب کرد. تشکر صمیمانه از همه دوستانی که در این امر مشارکت کرده و نظرات خود در مورد این فیلم را با دوستان به اشتراک گذاشتند.

معمولا دیدگاهی بین فیلمبازان و سینمادوستانِ ایرانی وجود دارد که فیلمهای ایرانی کیفیت ندارند و یا قابل دیدن نیستند ، امیدوارم "احتمال باران اسیدی" تا حدی هر چند اندک، این عقیده را تغییر داده باشد. این فیلم را از بین پنج فیلم انتخاب کردم و فیلمهای دیگر "پرویز" ساخته مجید برزگر ، "پرده" ساخته جعفر پناهی ، "مثل یک عاشق" ساخته عباس کیارستمی و "پرده آخر" ساخته واروژ کریم مسیحی هستند. همه این فیلمها آثاری درخور ، باکیفیت و قابل بحثند که دیدن آنها را به همه دوستان توصیه میکنم.

در ضمن تاپیک همچنان باز خواهد بود و اگر در آینده به تماشای این فیلم نشستید میتوانید نظر خود را اضافه کنید و یا از نظرات دوستان بهره ببرید.

[wlh]

[محل قراردادن عکس]*

عجب فیلم خوبی و عجب نظرات کاملی هم لذت بردم و هم حسرت خوردم که اونموقع چرا اینو ندیدم و سریع بیام یه چیزی بنویسم که الان منم سهیم باشم. تصویربرداری رو دوستان گفتند و منم تاکید کنم که واقعا قشنگ بود یعنی یه جاهایی با تصویر و بدون دیالوگ منظور رو به واضح ترین شکل ممکن می‌رسوند ولی فکر نکنم بشه فیلمبرداری رو نقطه ضعف اثر دونست و نمیشه هم گفت فیلم کُنده بلکه بسیار فیلم روون و خوش ساختیه. فقط یه نکته بگم که توی فیلم سعی شده تمام نماها و وسایلی که توی اون قرار می گیرند تا حد ممکن قدیمی(کلاسیک) باشه و به جز چند صحنه همه چیز یه جورایی خاصه. بازی بازیگرها هم که دیگه نگم شمس لنگرودی و اون یواش صحبت کردنش با ادب بودنش جنتلمن بودنش و اون چتر لامصبش که تهشم بازش نکرد... بسیار فیلم خوبی بود همین که توی اکران یه نفر پیدا شده این فیلم رو پیشنهاد بده خیلی خوبه چه برسه به اینکه همه تقریبا راضی بودند از تماشای این فیلم. خلاصه که امیدوارم این سری که مسئولیتش با کینگی بوده به عنوان آخرین سری اکران اختصاصی انجمن لقب نگیره که بسیار ناراحت کننده ست نسل جدیدی که ورود کردند به انجمن به نظرم دست به کار بشن و تا تابستون سال آینده یه کارهایی بکنند که اکران داشته باشیم ... خدایی هم گیر ندید پست ها رو خوندم قشنگ سمپاشی بوده

* : کینگی چقدر بی جنبه ای اینهمه عکس گذاشتی خب یکیش رو هم میذاشتی بقیه بذارند مومن در اعتراض به این حرکت کولی‌وارانه‌ت اون بالا عکس نذاشتم