اختصاصی تیم انیمیشن: فاکتورهایی که یک انیمه را ماندگار می‌سازد | بحث و تبادل نظر

[peyman_eun]

از اسم تاپیک هم مشخص هست که قرار هست در این تاپیک به بحث و تبادل نظر در مورد فاکتورهایی که یک انیمه را ماندگار می‌سازد بپردازیم. اما به راستی اولین اولویت شما برای انتخاب و تماشای یک انیمه جدید چیست؟ چه فاکتورهایی اهمیت بیشتری دارند؟ به نظرم نمیشه به این سوال یک جواب خیلی صریح داد! چون اولویت‌ها برای هر کسی ممکنه متفاوت باشه. اما چیزی که بارها اثبات شده این هست که نمیشه نقش کلیدی و تأثیرگذار کارگردان انیمه را نادیده گرفت. بارها دیده‌ایم که کارگردانی مطرح با یک استودیو تازه‌کار همکاری میکند و نام آن استدیو را مطرح می‌کند. به عنوان مثال، آقای Masayuki Kojima کارگردان انیمه‌هایی همچون Monster و Hanada Shounen-shi با ساخت انیمه Made In Abyss استدیوی تازه‌کار Kinema Citrus را بیش از پیش مطرح ساخت. بد نیست نیم نگاهی به کارگردان‌های موفق انیمه‌های سریالی بیاندازیم: Tetsurou Araki تتسورو آراکی کارگردان صاحب نام ژاپنی کارگردانی انیمه‌هایی همچون دفترچه مرگ/Death Note، حمله به غول/Attack on Titan و گلیتی کراون/Guilty Crown را در کارنامه خود دارد. Masayuki Kojima ماسایوکی کوجیما کارگردان انیمه‌هایی همچون هیولا/Monster، ساخته شده در آبیس/Made In Abyss، جنگل پیانو/Piano no Mori و Hanada Shounen-shi بوده است. Shinichiro Watanabe شینیچیرو واتانابه کارگردان انیمه‌هایی همچون کابوی بیباپ/Cowboy Bebop، سامورایی چامپلو/Samurai Champloo، کارول و تیوزدی/Carole & Tuesday و ترور در توکیو/Zankyou no Terror بوده است. این تاپیک بیشتر مرتبط با انیمه‌های سریالی هست ولی اگر بخواهم به تعدادی از کارگردان‌های موفق انیمه‌های سینمایی اشاره کنم، بد نیست یادی از هایائو میازاکی/Hayao Miyazaki کنم که کارگردان انیمه‌های سینمایی همچون شهر اشباح/Spirited Away (معروف‌ترین انیمه سینمایی تاریخ سینما)، قصر متحرک هاول/Howl's Moving Castle (یکی از عمیق‌ترین آثار این کارگردان)، قصر در آسمان/Castle in the Sky، باد می‌وزد/The Wind Rises همسایه من توتورو/My Neighbor Totoro و شاهزاده مونونوکه/Princess Mononoke بوده است. به ایسائو تاکاهاتا/Isao Takahata کارگردان انیمه‌های سینمایی قبرستان کرم‌های شب‌تاب/Grave of the Fireflies (جزو برترین آثار ضد جنگ تاریخ سینما) و افسانه شاهدخت کاگویا/The Tale of Princess Kaguya اشاره میکنم که در سال 2018 درگذشت. به ساتوشی کن/Satoshi Kon کارگردان انیمه‌های سینمایی آبی کامل/Perfect Blue (تاریک‌ترین انیمیشن تاریخ سینما) و پاپریکا/Paprika اشاره میکنم که در سال 2010 درگذشت. و در انتها به کارگردان جویای نام ماکوتو شینکای/Makoto Shinkai کارگردان انیمه‌های سینمایی نام تو/Your Name، پنج سانتیمتر در ثانیه/5Centimeters per Second و باغی از کلمات/The Garden of Words اشاره میکنم که جدیدترین اثر او یعنی Weathering with You نیز یکی از شانس‌های اصلی نامزدی در اسکار است. اما بسیاری از شاهکارهای انیمه‌ای با ترکیبی از دو عنصر مهم "کارگردان مطرح" و "استودیو مطرح" شکل گرفته‌اند. طرفداران انیمه همواره در انتخاب انیمه‌هایی که می‌خواهند همراه با پخش هفتگی ببینند به استودیو سازنده انیمه توجه می‌کنند. در ادامه به تعدادی از استودیوهای موفق انیمه‌سازی و انیمه‌های معروف آنها اشاره شده است. Madhouse Wit Studio Studio Ghibli Kiseijuu: Sei no Kakuritsu و Death Note و Hunter x Hunter 2011 و Hajime no Ippo و One Outs و Hellsing Ultimate و One Punch Man Attack on Titan و Vinland Saga و Kabaneri of the Iron Fortress و Mahoutsukai no Yome Spirited Away و Howl's Moving Castle و Princess Mononoke و Grave of the Fireflies و Arrietty و The Wind Rises و When Marnie Was There و ... Bones White Fox A-1 Pictures Fullmetal Alchemist: Brotherhood و Boku no Hero Academia و Mob Psycho 100 و Darker than Black و Gosick و Noragami Re:Zero kara Hajimeru Isekai Seikatsu و Steins;Gate و Katanagatari و Akame ga Kill! و Shoujo Shuumatsu Ryokou و Jormungand Boku dake ga Inai Machi و Shigatsu wa Kimi no Uso و Sword Art Online و Fairy Tail و Shinsekai yori از طرف دیگر نقش کلیدی منبع الهام انیمه را نمی‌توان منکر شد. منبع الهام یک انیمه می‌تواند یک مانگا، رمان و یا حتی اورجینال باشد. تقریبأ هیچ انیمه‌ای با سورس بسیار ضعیف را نمی‌توان یافت که ماندگار باشد. معمولأ کارگردان‌های معروف همواره به دنبال سورس‌های قوی هستند. البته گاهی یک سورس قوی دست یک کارگردان یا استودیو ضعیف میافتد و همه خاطرات را نابود میسازد! مانگاهای زیادی بوده‌اند که با استقبال مردم روبرو شده‌اند اما در بین آنها آثاری ماندگاری بیشتر داشته‌اند که دارای یک ایده جدید (نوآوری!) و یا داستان پرکشش بوده‌اند. به خصوص داستان‌های روانشناختی (همچون مانستر/Monster) و یا ماجراجویانه (همچون وان پیس/One Piece و یا مانگای ماجراجویانه دارک‌ فانتزی همچون برسرک/Berserk) در این زمینه موفق‌تر بوده‌اند. از جمله داستان‌هایی که به شدت نوآورانه بوده‌اند می‌توانم به داستان مانگای کلیمور/Claymore اشاره کنم. یک مانگای با داستان به شدت غافلگیرکننده و خشونت‌بار! با طراحی واقعأ جذاب. در جهانی که مانگای کلیمور به تصویر میکشه هیولاهایی وجود دارد که به آنها "یوما" گفته میشه. این هیولاها در کنار انسان ها زندگی میکنند و با تغذیه از انسان و تصاحب بدن انسان به حیات خود ادامه میدهند. سازمانی ناشناس شروع به تربیت افرادی با مهارت بسیار بالا با عنوان "کلیمور" برای مقابله با یوماها میکند. این کلیمورها قدرت مافوق بشری دارند و نیمی آنها انسان و نیمه دیگرشان یوما است! و وظیفه‌شان نجات جان انسان‌ها و مبارزه با یوماهاست. در واقع جهان مانگای کلیمور چهار قشر عمده را در برمیگیرد: 1- انسان‌ها 2- یوماها 3- کلیمورها 4- سازمانی ناشناس با اهداف مرموز. کلیمورها جنگجویانی هستند که هر دو قشر انسان‌ها و یوماها را می‌توانند درک کنند و در این بین تعدادی از آنها دست به خیانت می‌زنند و به یوما تبدیل می‌شوند (البته عاقبت همه آنها همین تبدیل شدن به یوماست و روزی باید با سرنوشت خود روبرو شوند) و یا با یک سازمان مرموز روابط مخفیانه برقرار می‌کنند. بعدها مانگای دیگری به نام حمله به غول/Attack on Titan با کمی الهام گرفتن از مانگای کلیمور، مفاهیم روانشناسانه و فضای آخرالزمانی خود توانست موفقیت دیگری بیافریند و محبوبیت زیادی در بین مخاطبان پیدا کند. این مانگا سبک روانشناختی دارد و جزو خشن‌ترین مانگاها محسوب می‌شود. اگر بخواهم مقایسه‌ای داشته باشم باید بگویم تئوری‌های داستانی مانگای حمله به غول به مراتب بیشتر از مانگای کلیمور بودند ولی هر دو مانگا بسیار غافلگیرکننده هستند. به عبارت دیگر، مانگای حمله به غول ذهن شما را به کار می‌گیرد و حالت معماگونه دارد درحالی که مانگای کلیمور بیشتر جنبه داستانی و ماجراجویانه دارد. در هر دو مانگا از شیوه روایت تدریجی و با زمینه‌چینی‌های بی‌شمار استفاده شده است تا مخاطبین در لحظه مناسب شوکه شوند. در مانگای حمله به غول نیز هیچ کدام از این دو قشر"انسان‌ها" و "غول‌ها" بی‌گناه نیستند. این مانگا تقریبأ در تمام چپترها ذهن مخاطب را درگیر کشف حقیقت و بیرون کشیدن مفاهیم این انیمه می‌کند و به تدریج پرده از حقایق و رمز و رازهای داستان برمی‌دارد. مبارزات حماسی و فلش‌بک‌‌های متعدد، شخصیت‌پردازی‌های بی‌نظیر، طراحی نسبتأ خوب، نمادهای مخفی و رازآلود و ... همگی نشان از نبوغ مانگاکای این اثر دارد. داستان به شدت گستردگی دارد و مانگاکا یک جهان با ویژگی‌های منحصر به فرد را به تصویر کشیده است. یکی از بهترین مانگاهایی که هم از نظر طراحی و هم از نظر داستان جذب‌کننده‌ست مانگای Made In Abyss هست. این مانگا جهان ساده کودکانه‌ای را به سمت جهانی مرموز و خشونت‌بار هدایت میکند! آنچه از "آبیس" دور شده است به آبیس برمی‌گردد!! آبیس یک گودال بسیار بزرگ است. در طول زمان انهایی که جسارت کافی برای کشف این گودال خطرناک را داشتند با نام "غارنورد" شناخته شدند. در اورث، شهری در لبه گودال آبیس، کودک یتیمی به نام "ریکو" زندگی میکند که آرزو دارد غارنورد بزرگی مثل مادرش شود و راز بزرگ آبیس را کشف کند. یک روز به طور اتفاقی در حال اکتشاف اعماق تیره آبیس به پسر کوچکی به نام "رگو" برمیخوره که بعدأ معلوم میشه یک روبات است. کاراکترهای داستان یعنی ریکو و رگو قصد دارند به پایین‌ترین لایه‌های این گودال عمیق راه یابند. در این بین با حقایق بیشتری از این گودال روبرو میشن و جو مانگا به تدریج تاریک‌تر و خشن‌تر میشه. داستان به سمتی پیش میره که ریکو احساس میکنه مادرش هنوز زنده‌ست و منتظره تا ریکو برگرده پیش خودش! موجودات مرموز و خطرناک زیادی در لایه‌های مختلف این گودال عظیم وجود دارند که رگو و ریکو با آنها مواجه خواهند شد و باید با آنها مقابله کنند ولی آنها فقط دو تا بچه هستن! به طور کلی طراحی‌های مانگاکای این اثر بسیار خوب است. همچنین بد نیست به مانگای ناکجاآباد موعود/The Promised Neverland اشاره کنم که ایده داستانی آن بسیار جالب و خاص بود. این مانگا قبلأ توسط تیم انیمیشن نقد شده است که می‌توانید از اینجا بخوانید. در این پست مجال اینکه به همه مانگاها پرداخته شود وجود ندارد ولی هرگز نمی‌توان در مورد مانگا صحبت کرد و چیزی از مانگای معروف و پرفروش وان پیس/One Piece نگفت. مانگای وان پیس با یک ایده نسبتأ ساده ولی به شدت پرکشش توانسته است مخاطبان را درگیر داستان ماجراجویانه پسری به نام لوفی کند که آرزو دارد روزی پادشاه دزدان دریایی شود. مهمترین ویژگی این مانگا شخصیت‌پردازی‌های بی‌نظیر کاراکترهای داستان و فلش بک‌های جالب به گذشته آنها، روایت چگونگی پیوستن این کاراکترها به داستان و نقش هر یک از آنها در داستان است. یکی از مهمترین مفاهیمی که در جای جای این مانگا به چشم می‌خورد، جوانمردانگی و از خودگذشتگی، درس گرفتن از اشتباهات گذشته، تسلیم نشدن و تلاش برای رسیدن به هدف است. شخصیت‌های داستان بارها و بارها شکست می‌خورند و در وضعیت‌های بسیار سختی قرار می‌گیرند و در انتها پیروز می‌شوند اما انگار هیچگاه این ماجراجویی پایانی ندارد و داستانی دیگر در راه است! مجال معرفی همه مانگاهای ماندگار در این پست نیست اما اگر بخواهم جمع‌بندی کنم، یک مانگا جذاب از ترکیبی از طراحی‌های خوب، روایت خوب و ایده‌های داستانی جدید حاصل می‌شود و یک مانگای جذاب می‌تواند یک سورس مناسب برای ساخت انیمه‌هایی باشد که بعدها ماندگار شوند و به یاد بمانند. شما چه فاکتورهایی را موجب ماندگاری یک انیمه می‌دانید؟ کدام فاکتور برای شما مهم‌تر است؟ کارگردان انیمه؟ سورس داستانی (مانگا، رمان و ...)؟ یا استودیو سازنده؟ همچنین در این تاپیک می‌توانید به معرفی انیمه‌ها، مانگاها، رمان‌ها، استودیوها و کارگردان‌های مورد علاقه خود بپردازید.

با تشکر از Xotaz عزیز بابت پوستر

[del@]

سلام
من چندتایی انیمه دیدم مثلا ری زیرو تا اشتاین گیت، دث نوت، اتک، مید این ابیس، ایریزد و مانستر و چندتا دیگه

مانگا نخوندم .. و نمیتونم خیلی مقایسه کنم بین انیمه و مانگا ..

نکته جالب برای من، شخصیت سازی انیمه هاست، من در انیمه اشتاین گیت، ادا و اصول های شخصیت اصلی رو یادم نمیاد ولی " دود دو دود " کردن شخصیت دختر هنوز تو ذهنمه .. با این که اسمشون هم یادم رفته
به نظر شخصیت سازی خیلی مهمه ولی فیلم نامه اگر اقتباسی از انیمه هست، اون خیلی مهم تره

خمیرمایه انیمه به نظرم داستان هاست، داستانی که شخصیت پردازی میکنه، روایت میکنه و سپس کاگردانی و تکنولوژی انیمیشن و رنگ و غیره

یک داستان خوب رو خیلی سخته گند بزنی ولی یک داستان ضعیف رو میشه با استودیو، کارگردان و غیره بهتر و خوش ساخت کرد.

[kingnessi]

اول از همه ممنون از پیمان عزیز که زحمت زیادی برای جمع کردن این اطلاعات کشیده و تاپیک درجه یکی که آماده کرده دمت گرم پیمان

من چندتا از انیمه های معروف رو دیدم و به این نتیجه رسیدم که انیمه بدرد من نمیخوره و اصلا نمیتونم با این مدیوم ارتباط برقرار کنم. از بین انیمه هایی که دیدم از سایکوپس گرفته تا فول متال الکمیست و Death Note و Steins;Gate و مانستر و چندتا دیگه ، تنها دوتا انیمه بوده که تا حدودی دوست داشتم یکی Cowboy Bebop و یکی دیگه Hellsing Ultimate که توصیه میکنم ببینید بخصوص اولی رو.

پ ن1: دکتر هنوز منتظر معرفی اون انیمه خوب خوبا هستیم.
پ ن2:بهترین سریال تاریخ بشریت یعنی Attack on Titan رو هم ندیدم.
پ ن3: این "وان پانچ من" اورریت ترین پدیده ایه که تا حالا دیده و شنیدم. این انیمه بازا چنان ازش تعریف میکنن که کُلک و پَر آدم میریزه ولی به نظر من که مزخرف خالصه

بازم دستت درد نکنه پیمان بابت تاپیک

[86471181]

اول از همه ممنون از پیمان عزیز که زحمت زیادی برای جمع کردن این اطلاعات کشیده و تاپیک درجه یکی که آماده کرده دمت گرم پیمان

من چندتا از انیمه های معروف رو دیدم و به این نتیجه رسیدم که انیمه بدرد من نمیخوره و اصلا نمیتونم با این مدیوم ارتباط برقرار کنم. از بین انیمه هایی که دیدم از سایکوپس گرفته تا فول متال الکمیست و Death Note و Steins;Gate و مانستر و چندتا دیگه ، تنها دوتا انیمه بوده که تا حدودی دوست داشتم یکی Cowboy Bebop و یکی دیگه Hellsing Ultimate که توصیه میکنم ببینید بخصوص اولی رو.

پ ن1: دکتر هنوز منتظر معرفی اون انیمه خوب خوبا هستیم.
پ ن2:بهترین سریال تاریخ بشریت یعنی Attack on Titan رو هم ندیدم.
پ ن3: این "وان پانچ من" اورریت ترین پدیده ایه که تا حالا دیده و شنیدم. این انیمه بازا چنان ازش تعریف میکنن که کُلک و پَر آدم میریزه ولی به نظر من که مزخرف خالصه

بازم دستت درد نکنه پیمان بابت تاپیک

میگم چرا حالا Cowboy Bebop و Hellsing Ultimate تو بین انیمه هایی که اسم بردی دیدی نیست؟ ندیده خوشت اومده ازشون؟

عجیبه از فصل اول سایکوپس و دث نوت خوشت نیومده، بگذریم!


به نظر من اگه پشتوانه ی یه انیمه یه مانگای استخون دار باشه یه شمشیر دولبه هست، از یه طرف حداقل از نظر داستان و موضوع و ... کار راحت تر جلو میره ولی از طرف دیگه سطح انتظارات زیاده، مثل همین برسرک که دنباله ای که براش ساختن ظاهرا مزخرف از آب دراومد با اینکه مانگاش خیلی معروف و محبوبه ( جدا از گشاد بازی های مانگاکارش)

حالت عکسش برا من انیمه ی attack on titan هست که به نظرم از مانگاش خیلی جلوتره،نمیدونم شاید اگه انیمش بیرون نیومده بود انقدر سر و صدا به پا نمیکرد

من بیشتر برام جالبه بدونم نحوه ی انتخاب مانگا برای اینکه ازش انیمه بسازن چجوریه؟ ساز و کار کنسل کردن و ادامه دادن یه انیمه رو چه حسابیه؟ تا چه حد مجازن که بر خلاف مانگا یه انیمه رو جلو ببرن؟نحوه ی انتشار مانگا به چه صورته؟ کمپانی ای پشتشون هست یا هر کی از ننش قهر کنه میتونه دست به قلم و نقاشی شه؟ ( مثل همین وان پانچ من)

من خودم وقتی بخوام یه انیمه رو انتخاب کنم بیشتر برام مهمه داستانش من رو جذب میکنه یا نه ( و امتیازش رو هم چک میکنم ) و بعدش آرتش، زیاد به استودیو و مانگا و اینا توجهی ندارم، یعنی بخوام توجه داشته باشم هم نمیتونم چون نمیشناسمشون :D فقط این یه مدتی که خودم دارم مانگا میخونم یه مقداری باعث شده نسبت به مانگاها کنجکاوتر بشم و شاید ( اونم شاید) برم یه سرچی در مورد مانگای انیمه بکنم!

البته کلا یکی از سخت ترین کارای دنیا برای من پیدا کردن انیمه ی خوبه برخلاف ظاهر قضیه که دنیای گسترده ای داره و ممکنه انتخاب های زیادی داشته باشی

[kingnessi]

نحوه ی انتشار مانگا به چه صورته؟ کمپانی ای پشتشون هست یا هر کی از ننش قهر کنه میتونه دست به قلم و نقاشی شه؟ ( مثل همین وان پانچ من)

نامبر دقیقا همونجوریه که تو ادامه گفتی. کلا مانگا تو ژاپن مث اینکه مشابه راننده تاکسی بودن تو ایرانه، اکثر جوونای بیکار و علافشون میشینن مانگا تولید میکنن
یه سری دفترای انتشاراتی محلی هم دارن (در کنار دفاتر اصلی و بزرگشون) که "هر کی از ننش قهر کنه میتونه دست به قلم و نقاشی بشه" اونجا.

این اطلاعات گرانبها و ارزشمندو از این فیلم دریافتم، فیلم خوبی هم هست.

واسه اینکه اسپم نباشه یه انیمیشن سریالی معرفی میکنم که البته از این انیمه های ژاپنی نیست و آمریکاییه.
Superjail از لحاظ کیفیت و گرافیک ریک و مورتی رو میذاره جیب ساعتیش و البته از نظر خلاقیت داستانی هم میشه گفت به مراتب ازش جلوتره. خلاصه اینکه حتما ببینید.

[S@eeD-Mj]

با سلام و عرض ادب و احترام
خدمت تمامی دوستداران تی وی ورلد

چقدر دلم تنگ شده بود واسه خونه ام ، واسه بحث های فیلمی و سریالی و انیمه ای .

اولاً تقدیر و تشکر ویژه ام رو از پیمان عزیز داشته باشم که همیشه ارادتمون واسش خاصه .
که واقعاً برای جمع آوری مطالب این تاپیک زحمتای زیادی کشیده ، دست مریزاد پسر ... فوق العاده ای .

دوماً بریم سر اصل مطلب ...

شما چه فاکتورهایی را موجب ماندگاری یک انیمه می‌دانید؟ کدام فاکتور برای شما مهم‌تر است؟ کارگردان انیمه؟ سورس داستانی (مانگا، رمان و ...)؟ یا استودیو سازنده؟

قطعاً برای ماندگار شدن یا بیشتر دیده شدن یک انیمه ،فاکتور :داستان قوی و پرکشش همراه با کارگردانی عالی . بیشترین تاثیر رو میذاره .
انتخاب انیمه میتونه برای هر شخصی متفاوت باشه میتونه با انواع و اقسام الگو و سلیقه همراه باشه .
برای من یکی که انتخابم هرازگاهی میتونه پیچیده باشه ...
البته چون شناخت زیادی به اسم های مطرح کارگردانی و نویسنده اینا ندارم درجا میرم سراغ استودیو ... (که با راهنمایی پیمان عزیز شناخت خوبی پیدا کردم)
و بعد نظر بیننده ها ... اینم بگم که امتیاز واسه من خیلی نمیتونه
در انتخاب انیمه ام تاثیرگذار باشه ... بخاطر اینکه انیمه ای با امتیاز 6 یا 7 دیدم که خیلی ام از دیدنش لذت بردم .

این فاکتورها قبل انیمه ای بود ولی با شروع به دیدن , خیلی فاکتور های مهمی به سراغ آدم میاد که براحتی نمیشه ازشون گذشت .
مانند: آرت , موسیقی متن , خط داستانی , شخصیت پردازی که نکته خیلی مهمی در ادامه دادن انیمه هس .
و بقیه ...

مانگا

[Mahdi Razor]

یک تاپیک بسیار پربار و جذاب و عالی، برای من بزرگترین فاکتوری که انیمه رو ماندگار میکنه اول شخصیت هاش هستن، شما اگه بهترین داستان تاریخ رو هم بنویسی اما نتونی شخصیت پردازی درستی برای شخصیت ها انجام بدی اون داستان بیهوده میشه چون بیننده نمیتونه به شخصیت ها اهمیت بده و وقتی شما نتونی به شخصیت اهمیت بدی قطعا به داستان هم نمیتونی اهمیت بدی!

تنها انیمه ای که تو تاریخ بهش نمره کامل میدم انیمه Gintama هست، یک شاهکار به تمام معنا این انیمه همه چیز رو با هم داره، کمدی فوق العاده که تو تاریخ رو دستش نمیاد، مبارزات استثنایی، شخصیت های بیاد موندنی و خاطره انگیز و دوست داشتنی، داستان اصلی فوق العاده درگیر کننده و میخکوب کننده مخصوصا وقتی به آرک های اصلی انیمه میرسی، باز هم بزرگترین نقطه قوت این انیمه شخصیت پردازی محشرش هست به طوری که شما میتونی شخصیت ها رو همینیجوری بیخودی بزاری تو یه اتاق برای یه اپیزود کامل فقط چرت و پرت بگن، اما همین خودش جذاب تر از اپیزود های حماسی بعضی از انیمه های دیگست، چرا؟، چون شما وقتی با شخصیت ها ارتباط برقرار کنی خود به خود بهشون وابسته میشی و میخوای بشنوی چی میگن، چیکار میکنن حتی اگه چرت و پرت باشه ، حداقل برای من که اینطوریه

پس اصلی ترین اولویتی که برام یک انیمه رو ماندگار میکنه شخصیت پردازی هست و بعدش داستان نویسی و موسیقی متن.

تشکر ویژه از پیمان عزیز که همچین تاپیک پرباری رو زده

[bbas]

اول از همه ممنون از پیمان عزیز که زحمت زیادی برای جمع کردن این اطلاعات کشیده و تاپیک درجه یکی که آماده کرده دمت گرم پیمان

من چندتا از انیمه های معروف رو دیدم و به این نتیجه رسیدم که انیمه بدرد من نمیخوره و اصلا نمیتونم با این مدیوم ارتباط برقرار کنم. از بین انیمه هایی که دیدم از سایکوپس گرفته تا فول متال الکمیست و Death Note و Steins;Gate و مانستر و چندتا دیگه ، تنها دوتا انیمه بوده که تا حدودی دوست داشتم یکی Cowboy Bebop و یکی دیگه Hellsing Ultimate که توصیه میکنم ببینید بخصوص اولی رو.

پ ن1: دکتر هنوز منتظر معرفی اون انیمه خوب خوبا هستیم.
پ ن2:بهترین سریال تاریخ بشریت یعنی Attack on Titan رو هم ندیدم.
پ ن3: این "وان پانچ من" اورریت ترین پدیده ایه که تا حالا دیده و شنیدم. این انیمه بازا چنان ازش تعریف میکنن که کُلک و پَر آدم میریزه ولی به نظر من که مزخرف خالصه

بازم دستت درد نکنه پیمان بابت تاپیک

دلیل اضلی که وان پانچ من اینهمه محبوب شده به خاطر اینه که سایتاما هیچ قدرت ماورایی نداره مثل بتمن، تمام شخصیت های این انیمه قدرت هایی مثل جاذبه یا تغییر شکل و غیره دارن ولی این بشر نداره و به قول خودش دلیل اصلی قدرتش اینه که روزی هزار تا دراز نشست میرفته، روزی هزارتا شنا میزده
دوم اینه که تنها شخصیت ابر قهرمانی هست که سرش کچله و مو نداره که اونم به قول خودش به خاطر تمرین زیادی که میکرده موهاش ریخته
و سوم این که بر عکس تمام سوپر هیروها فقط به خاطر این که حوصلش سر رفته و میخواد محبوب بشه داره ادای سوپر هیرو ها رو در میاره....

مثلا کاراکتر اصلی وان پیس میخواد رییس همه دزدای دریایی بشه، فول متال میخواد مادرش رو زنده کنه، اتک آن تایتان میخواد تمام غول ها رو از بین ببره و غیره ولی میبینیم سایتاما(وان پانچ من) تمام فاکتور هایی که یک شخصیت اصلی انیمه باید داشته باشه رو نداره و همین دلیل محبوبیتش هست.

و البته اینکه با توجه به انیمه هایی که ازش خوشت میاد معلومه که اگر برات فیلم Citizen Kane یا Rashomon یا Vertigo رو بزاریم یک دقیقه هم نمیتونی تحملشون کنی، پس به نظرم بری سراغ انیمه هایی مثل Attack on Titan مطمئنا حال میکنی حتما ببینش، Made in Abyss هم به نظرم برات عالی باشه.

از نظر من یکی از دلایلی که انیمه ها و کلا فیلم های ژاپنی از قبیل کوراساوا رو ترجیح میدم به کل هالیوود شخصیت پردازی هاشون هست. چیزی که توی کمیک و فیلم های ابر قهرمانی هالیوودی به ندرت پیدا میشه.
دوم اینکه ژاپنی ها خیلی به اغراق آمیز کردن یک شخصیت اهمیت نمیدن و ترجیح نمیدن شخصیت انیمه هاشون توی همه شرایطی پیروز میدان باشن و کاراکتر اصلی انیمه ها خیلی اوقات بازنده هستن و کاراکتر و بیننده باید یه غم سنگینی رو وقت از دست دادن کاراکتر محبوبشون بچشن و تحملش کنن. توی هالیوود تمام سوپر هیرو ها همیشه برنده ی بازی هستن و این بار نمیدونم چی شد که همچین اتفاقی افتاد و بالاخره بعد سال ها تونستم این فاکتور رو توی آخرین قسمت اونجرز ببینم.
از همه مهم تر حس تعلیق توی بیشتر آثار ژاپنی ها دیده میشه و هیچکاک هم خیلی به این موضوع اهمیت میداد و میبینیم بهترین اتر ها رو تولید کرد و با کوراساوا هم یک فیلم مشترک ساخت.
یادتون نره فیلم آواتار و ماتریکس هم از روی انیمه های ژاپنی الهام گرفته شدن و تاریخ ساز شدن و چند تای دیگه که الان حضور ذهن ندارم.

[bbas]

یک تاپیک بسیار پربار و جذاب و عالی، برای من بزرگترین فاکتوری که انیمه رو ماندگار میکنه اول شخصیت هاش هستن، شما اگه بهترین داستان تاریخ رو هم بنویسی اما نتونی شخصیت پردازی درستی برای شخصیت ها انجام بدی اون داستان بیهوده میشه چون بیننده نمیتونه به شخصیت ها اهمیت بده و وقتی شما نتونی به شخصیت اهمیت بدی قطعا به داستان هم نمیتونی اهمیت بدی!

تنها انیمه ای که تو تاریخ بهش نمره کامل میدم انیمه Gintama هست، یک شاهکار به تمام معنا این انیمه همه چیز رو با هم داره، کمدی فوق العاده که تو تاریخ رو دستش نمیاد، مبارزات استثنایی، شخصیت های بیاد موندنی و خاطره انگیز و دوست داشتنی، داستان اصلی فوق العاده درگیر کننده و میخکوب کننده مخصوصا وقتی به آرک های اصلی انیمه میرسی، باز هم بزرگترین نقطه قوت این انیمه شخصیت پردازی محشرش هست به طوری که شما میتونی شخصیت ها رو همینیجوری بیخودی بزاری تو یه اتاق برای یه اپیزود کامل فقط چرت و پرت بگن، اما همین خودش جذاب تر از اپیزود های حماسی بعضی از انیمه های دیگست، چرا؟، چون شما وقتی با شخصیت ها ارتباط برقرار کنی خود به خود بهشون وابسته میشی و میخوای بشنوی چی میگن، چیکار میکنن حتی اگه چرت و پرت باشه ، حداقل برای من که اینطوریه

پس اصلی ترین اولویتی که برام یک انیمه رو ماندگار میکنه شخصیت پردازی هست و بعدش داستان نویسی و موسیقی متن.

تشکر ویژه از پیمان عزیز که همچین تاپیک پرباری رو زده

خیلی خوب گفتی دمت گرم....هیچ انیمه ای نمیتونه جا پای گینتاما بزاره. آخه کاراکتر کدوم فیلم یا انیمه ای شخصیت ابر قهرمانش قند خون داره که گینتوکی قند خون داره متاسفانه
جالب تر این که تمام انیمه هایی که ماها باهاش کیف میکنیم به طرز عجیب و دقیقی توی گینتاما به شوخی گرفته میشن مثل موقعی که گینتوکی داره دراگون بال رو تمرین میکنه، هامه...هامه دا (فن مخصوص گوکو)

[1919]

خیلی خوب گفتی دمت گرم....هیچ انیمه ای نمیتونه جا پای گینتاما بزاره. آخه کاراکتر کدوم فیلم یا انیمه ای شخصیت ابر قهرمانش قند خون داره که گینتوکی قند خون داره متاسفانه
جالب تر این که تمام انیمه هایی که ماها باهاش کیف میکنیم به طرز عجیب و دقیقی توی گینتاما به شوخی گرفته میشن مثل موقعی که گینتوکی داره دراگون بال رو تمرین میکنه، هامه...هامه دا (فن مخصوص گوکو)

اگه گینتاما رو خیلی دوست داری sket danse رو هم ببین ، مانگاکاش شاگرد هیده اکی سوراچی بوده خیلی نزدیکه به گینتاما ، بهش گینتامای مدرسه ای هم میگن ، حتی مثل گینتاما اخرش چند تا ارک داره که فضا انیمه عوض میشه