The Midnight Gospel | بحث و تبادل نظر پیرامون فصل اول

[Julie]

The Midnight Gospel عنوان انیمیشن بزرگسالی است که توسط سازنده Adventure Time یعنی Pendleton Ward و کمدین Duncan Trussell ساخته شده و از تاریخ 20 آپریل 2020 روی شبکه نتفلیکس قرار گرفته است. این سریال در بعد "The Chromatic Ribbon" اتفاق می‌افتد و راجب یک فضانورد به‌نام کلنسی گیلروی است که یک شبیه‌ساز ممنوعه جهان‌های چندگانه دارد. با استفاده از این دستگاه کلنزی به نقاط مختلف جهان سفر می‌كند و برای برنامه‌فضایی خود با موجودات سیاره‌های مختلف مصاحبه می‌کند. این مصاحبه‌ها بر اساس مصاحبه‌های واقعی که در برنامه The Duncan Trussell Family Hour ضبط شده‌اند هستند. در اصل این سریال یک پادکست است که به صورت انیمیشن درآمده و خط داستانی مشخصی ندارد. مفاهیم این مجموعه بیشتر در مورد عرفان، فلسفه، موادمخدر، معنویت، مرگ و ... هستند که به فرم خاص و عجیبی اجرا شده‌اند. در این تاپیک می‌توانید پیرامون فصل اول این مجموعه بحث و گفتگو نمایید. لطفا اگر می‌خواهید در مورد قسمت خاصی بحث کنید، در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید.

[MrP]

Midnight Gospel یا همون "انجیل نیمه شب" همانطور که گفته شد در واقع یه برنامه پادکست است که به بررسی مسائل عرفانی و فلسفی می‌پردازه، صرفا" برای دیدن یه انیمیشن بزرگسال سن بالای ۱۸ سال کافی نیست، midnight Gospel در طول ۲۵ دقیقه اپیزود به بررسی تخصصی مسائلی میپردازه که تا به حال حتی ذهن شما رو قلقلک هم نداده و اگر اطلاعات کافی در مورد موضوع مورد نظر نداشته باشید حتما" مجبور میشید چندین بار سریال رو نگه دارید و از گوگل برای درک بهتر دیالوگ‌ها و اصطلاحات استفاده کنید، برای من بعضی اپیزودها دیدنش شاید به بیشتر از یک ساعت طول کشید مثل قسمت دوم یا سوم که از نظر فلسفی اونقدر پیچیده بود که لازم شد بعدا" بشینیم خلاصه وار یه دور فلسفه بودائیسم و مدیتیشین رو مرور کنم. نکته جالب سریال اینه که علاوه بر دیالوگ‌ها تصاویر هم اونجور که باید زبان گویایی ندارند و پر از کنایه و استعاره‌هایی هست که نیاز به موشکافی و تفکر داره و بیشتر مواقع دیالوگ‌هایی که همان لحظه گفته میشه ربطی به تصاویر نداره و باید شش دانگ حواستون علاوه بر موضوع مورد بحث به سیر اتفاقات اپیزود هم باشه تا چیزی از قلم نیفته. چیزی که به طور قاطع در مورد "انجیل نیمه شب" میتوان گفته اینه که این مجموعه اصلا" با هدف سرگرم کردن بیننده ساخته نشده پس اگر آدم کم حوصله‌ای هستین اصلا" سمت این انیمیشن نرید، این مجموعه بیشتر با هدف تولید محتوایی آموزشی ساخته شده و سعی داره با موشکافی موضوعاتی بیشتر عرفانی به بیننده کمک کنه درک بهتری از مسائلی داشته باشه که در طول زندگی باهاش سر و کار داره. امتیاز 8.5

[Daisy]

اگه امکان داره یک تایپیکی ایجاد کنید و این جور سریال ها و حتی فیلم ها با محتوای پیچیده که مخاطب خاص داره معرفی کنید، تا بتونیم با انواع مختلف شون اشنا شیم، خیلی ممنون

[Julie]

قسمت اول وقتی کلنسی وارد زمین 169-4 میشه (که توش زامبی اپاکلیپس رخ داده) اولین چیزی که باهاش مواجه می‌شیم صحنه زیره: که یه سری معترض دارن میگن وید رو آزاد کنید. همین اول اپیزود رئیس جمهور میگه که نمیخوام راجب زامبیا حرف بزنم. و وقتی کلنسی ازش در مورد معترضا صحبت می‌کنه رئیس جمهور یه حالت آزادی بیان و حق انتخاب آمریکایی رو بیان می‌کنه که معلومه همش از روی سیاسته. بعد کلنسی راجب داده‌هایی در مورد خوب بودن وید و جنبه درمانی و کاهش مرگ و میر باهاش صحبت میکنه و رئیس جمهورم تحقیقات دیگه ‌ای رو راجب این مسئله میگه. مفاهیم اصلی‌ای که تو این اپیزود بيان ميشه عموما راجب اثرات مختلفیه که موادمخدر روی آدما میزاره، اینکه ممکنه چه تاثیراتی روی ذهن و بدن آدما بذارن و فرد چه ارتباطی باهاش برقرار می‌کنه. اکثر دراگایی که تو این اپیزود راجبش حرف میزنن از خانواده بنزودیازپام هستن اثرات به شدت مخربی روی بدن و مغز آدم داره و خب ترکیبش با الکل موجب سنگکوب و اوردوز میشه. جلوتر توی این اپیزود نشون میده این زامبی اپاکلیپس در اصل یه حالت اسیدی داره و هر کسی که زامبی میشه خوشحاله و حال خوبی داره. در کل ارتباط برقرار کردن بین دیالوگا و انیمیشن کار سختیه، دیالوگا همیشه یه ربطی به مدیتیشن و مایندفول نس هم دارن. انیمیشن هم به شکل خودش جذاب و جالبه.

[Julie]

قسمت چهارم به نظرم اپیزود چهارم زیباترین اپیزود تا به اینجا بود، شبیه‌ساز به‌طور اتفاقی کلنسی رو به یه سیاره دیگه که انتخاب نکرده میفرسته و کلنسی با یه شوالیه که میخواد انتقام معشوقشو بگیره همراه میشه و اینبار در مورد تنهایی و پیدا کردن کسی که بتونی باهاش همراه بشی بحث و دیالوگ برقرار میشه، این اپیزود اولین اپیزودی بود که یه داستان پیوسته و فهمیدنی داشت. اون گلی که تو دهن شوالیه هم بود خیلی نماد زیبایی بود و از ایدش لذت بردم.

[Julie]

We think we exist therefore we suffer زیرنویس قسمت پنجم هم منتشر شد و باید بگم عجب اپیزود محشری بود، تک تک لحظات این اپیزود رو دوست داشتم، ایده، طرح، اجرا، مصاحبه، ویژوال آرت همه چی با هم ترکیب فوق‌العاده‌ای داشت و سریال برام وارد یه لول دیگه‌ای شد. دیالوگا تو این اپیزود برام خیلی واضح بودن و بحث بوداییسم خیلی خوب پیشرفت و بالای ده تا کوت تاثیر گذار میشد از تو این اپیزود درآورد و محتواش خیلی غنی بود و خیلی تحت تاثیر قرارم داد. ما دنيايی رو باور داريم که زمان توش وجود داره و برای همين همه چيز تجزيه ميشه و از بين می‌ره و زجر اين روند غيرقابل تحمله این آهنگ زدناشونم با قاشق و کلنزی خیلی باحال و فان بود و اون آهنگ آخرش قشنگ همه چی رو تموم کرد. اولین اپیزود این فصل که بهش 10/10 می‌دم.

[smh2011]

به شخصه هیچوقت نتونستم اونطور که باید با پادکست گوش دادن ارتباط برقرار کنم. فرقی نمیکنه راجب چه موضوی باشه. آیا پادکست خوب هست یا خیر. جنس پادکست یا کتاب صوتی با علاقه من سازگار نیست.
دیشب سریال رو بدون هیچ پیش زمینه ای راجبش شروع کردم. با شروع سریال ناخودآگاه ذهن به سمت سریال انیمیشن های دیوانه واری از دسته و تبار ریک و مورتی یا gravity falls هدایت میشه. موجودی بنام کلنسی که با در جهان های مختلف با ورژن های مختلف سفر میکنه. گرا و سیگنال هاش تا زمان ملاقات با رئیس جمهور و شروع دیالوگ هاش هم ادامه پیدا میکنه و دقیقا همینجا هست که ماهیت پادکستی سریال با سخنرانی طولانی رئیس جمهور فاش میشه. علیرغم مسائل جذاب و عمیقی که مطرح میشه من نتونستم جذب سریال بشم. دقیقن بخاطر همین ماهیت پادکستی بودن. برای من دراماتیزه شدن مفاهیم و در بستر قرار گرفتن علی الخصوص در فیلم و سریال بسیار مهم هست. چیزی که اینجا وجود نداشت ( حداقل تا اینجا) علیرغم پرمحتوا و پرمغز بودن مفاهیمی که مطرح میشه نتونستم قسمت اول رو تموم کنم و بعید میدونم سریال رو حداقل در شرایط کنونی ببینم و ادامه بدم. و این بخاطر تفاوت دیدگاه و سلیقه من هست.