شفا بایدت داروی تلخ نوش...
پاسخ : Bosch:بحث و تبادل نظر پیرامون فصل هفتم
Everybody counts or Nobody counts
---------------------------------------------
Bosch : goddamn it, Jerry. this is all on me.
Jerry : What is?
Bosch : What you did that night. You would never gotten to that place if you hadn't known me
Jerry : F*** you. I make my own mistakes. you don't get to take all the credit all the time for
everything ------------------------------------------------ اپیزود اول به دنباله داستان فصل قبل سرک کشیده و همه شخصیتها رو معلوم الحال کرد. "مدی" و رابطهاش با "Chandler" تقریبا توی مسیر ازهم گسیختگیه مخصوصا با این پرونده ـی جدید، "جی.ادگار" ابتدایِ مسیر سیاهی ـیه که "باش" تا حالا ازش جون سالم به در برده البته فکر نکنم پایان خوشی در انتظارش باشه. "ایروینگ" هنوز درگیر مسائل فصل قبله و داستانش از این بیشتر کشش نداره. سایر شخصیتها هم هنوز در لابهلای این داستانها روزگار میگذرانند.
اما شروع داستان این فصل با سورپرایز بزرگی همراه بود (مواد، مهاجران، گنگهای مدرن در کلانشهرها و اندرکنشِ متمدنین با این مسائل) و به نظرم داستان خیلی جلوتر بره و بزرگتر بشه اینکه چجور بخواد اینارو به هم چفت و بست کنه برام سواله ولی خب بعد از 6 فصل موفق اعتماد کاملی به "باش" دارم. |
Dyke Slut
اپیزود دوم آن چنان که باید روند درگیری برای دستگیری رو پیچیده نکرد، حتی انتظار درگیری شدیدتری داشتم ولی همیشه اضافه کردنِ هیجانِ کاذب خوب پیش نمیره و حق رو به سریال میدم. الان مشخص شد که آتیش سوزی کار کیه و چرا، البته تقریبا، چون به نظرم طرح بزرگتری درجریانه. اینکه پرونده جدید هانی(مانی) چندلر چه ربطی به این قضیه پیدا میکنه رو نفهمیدم ولی حدس میزنم وصل بشه به عامل اصلی پاکسازی ساختمون ها توی محله های لاتین نشین (شهرداره یا رقبای شهردار ؟!)، جی.ادگار به تنهایی داره به اندازه کل سریال میره رو مخ باش و این خوب نیست، اینکه تا کی بتونه تحملش کنه معلوم نیست ولی امیدوارم یه پایان تلخ و سرد و تاریک نصیب جی بشه، این پسر حقش بیشتر از یه بازگشت ناامید کننده به زندگیه عادیه. اینکه "هری باش" اینقدر درگیر پروندههاش میشه رو واقعا می پسندم دوست دارم بدونم توی ذهنش بیشتر مقتول ها رو تصویرسازی میکنه یا باهاشون همزادپنداری میکنه؟ برعکس تصورم از اپیزود اول شاید ایروینگ هم به خط داستانی شهردارشدن که در فصل قبل توییست شده بود، برسه ...
|
Get your Fu**ing Head in the Game
اپیزود سوم سریالی از گندزدنهای بالا تا پایین بروبچههای پلیس داستانمون بود. یه خورده کلاف داره پیچیده میشه میترسم اصلا پرونده مانی/مدی به آتیش سوزی ربطی پیدا نکنه ولی این شهرداره چه بد زد تو فاز ایروینگ، قطعا ایروینگ حرکتش رو شروع کرده و اون رانندهه جزوی از نقشه ـست. خلاصه که وضعیت پرونده، باش،ادگار، ایروینگ و ال تی اصلا خوب نیست. اینکه مدی تو خطر باشه باش رو از اینی که هست کفری تر میکنه... |
Give The Devil her Due
-She Works the System
- No she playes the system . Like a Billiard Table. every angle
اپیزود چهارم خب به خیر و خوشی گذشت، تعلیق آنچنانی بهش ندادند، هیجان بیشتری هم دلم میخواست ولی خب . فصلهای قبل به مشکلات داخلی پلیس به این سبک پرداخته نشده بود به نظرم یه خورده زیادهرویه، انتظارم از "سریال باش" این بود که زیاد نره تو نخ مسائل سطحی روزمره که مدام توی سریالهای دیگه هم میبینیم ولی خب چه میشه کرد اینم جزوی از سریاله و باید تماشا کرد. جدی جدی هوس یه همچین خونهای کردم عجب ویویی و یه دونه از این دستگاههایی که باش باهاش موزیک پخش میکنه و صد البته موزیکهاش...
|
A Cancer of the Soul
اپیزود پنجم، چندان سرحال نیست باش، شاید چون فصل آخرشه، تقریبا یه وداع زیرپوستی هم با کاراکترهایی که ازشون خبری نبود داره انجام میده، دکتر و جولیا. بالاخره موضوع آتیش سوزی داره ربط پیدا میکنه به پرونده وینسنت ولی حلقه مفقوده همون شهرداره و البته دستیارش که به نظرم ایروینگ یه دفعه وارد ماجرا میشه... |
Greater Good
اپیزود ششم، از اون اپیزودای خوبِ سریال بود، امیدوار بودم جی.ادگار توی فاز بمونه ولی خب باش عادت نداره بدحالمون کنه، خیلی آروم و آهسته زمینهچینی میکنه و آماده میشیم که جی رو ببخشیم درست عین "هری باش". داستان سروته خودش رو پیدا کرد ولی "هری باش" هنوز دنبال جوابه و این میتونه یه تغییر ناگهانی باشه یا همون چیزی که الان میدونیم. سیستم سازشگر با این که میدونه چه بلایی سر بیگناهان اومده بازم به حیات چرکین خودش ادامه میده، بخش ال.تی هم کماکان با هنرمندی آکینو ادامهداره ولی اون بخش زیاد مورد علاقه من نیست هرچند به نسبت آثار مشابه بازم دیدگاه قابل قبولتری ارائه میده. ایروینگ کم کم به سمت قدرت پیش میره و حالا فکر کنم سر دوراهی استفاده از قدرت برای عدالت یا زندگی راحت یکیو انتخاب کنه... |
Put a Candle in the Window
اپیزود هفتم و هشتم، راستش اوایل قسمت هشتم امیدوار شدم که پیش بینی فصل قبلم راجع به مدی درست دراومد بعد دیدم نه فصل آخر میخوان هر کاری که دوست دارند با خاطراتمون بکنند، گریزی نیست بالاخره بعد از 7 سال باش هم تموم شد و من هم راضیم معمولا فصل آخرها بهترین فصل نیستند البته چند استثنا ماندگار نیز وجود داره ولی باش جزو اونا نیست... پیش بینیم راجع به چفت و بست دو داستان اشتباه دراومد و اصلا درست نبود و جریان چیز دیگه ای بود |
پایان فصل هفتم |