چقدر دارک و شاهکار... آدم نمیدونه چی بنویسه.
اون قاب سکانس اخر که مایک به جفتشون نگاه می کنه بی نظیره.
دوئل بدمنای این اپیزود انقدر بزرگ بود که انگار داشتم اپیزود فینالی میدیدم.
فوق العاده بود. با اینکه کاملا مشخص بود چه اتفاقی قراره بیافته بازم جذابیت داشت. اینکه گاس چطوری فهمید لالو نقشه اش چیه واقعا فابل درک بود غیر طبیعی نبود و هوشمندانه هم بود. نکته جالب این بود که کیم نو فرصت پیش اومده ذره ای به فرار فکر نکرد و حاضر بود کسی رو که نمشناسه به راحتی بکشه و این عمق رابطه اش با ساول رو نشون میده. بنظرم سریال در ادامه باید با همین ریتم بره جلو و روایت داستان باید خیلی سریع تر باشه حتی، وگرنه تو 5 قسمت فکر نمیکنم بشه به همه اتفاقات بخوبی پرداخت. هیچ ایده ای برای ادامه سریال ندارم و این خیلی جذابه، تنها نکته منفی این بود که الان اون جمله معروف ساول تو bb تو بیابون منطقش رو از دست داد. چون الان دیگه ساول باید بدونه لالو مرده هرچند مایک حرفی نزد!
الان موضوع مهمی ک میمونه
اینه شخصیت کیم چطوری قراره حذف بشه
ب نظر من اگ کیم از سال جدا بشه و بره جای دیگ
حداقل باید تو بریکینگ بد ساول اسمی ازش میبرد
این موضوع در حاله ای از ابهامه
در انتها میبینیم که جنازه لالو به همراه هاوارد در گودالی در آزمایشگاه مخفی دفن میشود. اینکه قاتل و مقتول در یک قبر و نزدیک به هم بپوسند از تلخترین لحظاتی بود که این قسمت نصیبمان کرد. نگاه پر از درد مایک به این صحنه نشان از این دارد که حتی او نیز دلش به حال هاوارد میسوزد
چرخش دوربین روی هاوارد به همراه موزیک بکگراند، از دلخراش ترین صحنه هایی بود که توی هر سریالی دیدم. وینس خیلی خوب تونسته اون حس بی گناهی بودن هاوارد و تراژدی رخ داده رو به بیننده انتقال بده. هاوارد حتی یه کارکتر خیلی پررنگ و دلنشین واسه ما نبود، اونقدرا که دارای اهمیت نبود واسه بیننده و حالا این. شاهکار همینه، بهتر از این نداریم.
اینکه امپراطوری خلافکاری گاس فرینگ دقیقن روی لالو سالامانکا و هاوارد (نماینده قانون) بنا شده هم نکته جالب و ارضاکننده ای بود.
کل اپیزود محو کارگردانی ، فیلمنامه و بازی ها بودم. تنها سریالی که فقط با خودش رقابت میکنه توی عالی بودن چون بقیه سریالا حتی نزدیک این سطح هم نمیشن. از کولد اوپن های هر اپیزود هم نگم دیگه. ماشین توی ساحل و کفش و امواج و حلقه روی کیف پول.
مشاهده محتوا اسپویلر
مشاهده محتوا اسپویلر
مگه میشه 10 نداد به این قسمت.
.it Never Happened
گفته بودن بعد از این فصل طور دیگه ای به بریکینگ بد نگاه میکنید؛ اونچه از مایک توی بریکینگ بد دیدیم منِ بیننده رو به این باور رسونده بود که مرگ خیلی ناجوانمردانه ای داشت ولی آیا بعد از دیدن این سریال هم همون تصور رو دارم؟ نه.
کلوزآپ مایک توی سکانس آخر خودش گویای همه چیز بود و البته هنوز راه درازی تا پایان مونده و هنوز میشه بدتر از اینم بشه.
از اول تا آخر این قسمت تعلیق و هیجان بود و دوربین و موسیقی خیلی کمک کردن.
وقتی میگم کارگردانی خوب منظورم اینه: سکانس هایی که میدونیم قراره چی بشه از دوربین روی دست استفاده میشه تا مثلا تعلیق ایجاد کنه (ورود مایک به خونه جیمی، ورود گاس به آزمایشگاه). این تعلیق مصنوعی بیننده رو آماده اونچه میکنه که کارگردان تا الان پنهان کرده بود، دوئل آخر.
تمام اون سکانس دوربین فیکسه و روی دست نیست.
قرینه سازی های این قسمت حرف نداشت. ماجرای کیم با اون ماجرای جسی؛ اونجا که جیمی میوفته زمین با اون سکانس بیادموندنی آزیمندیس.
نگاه آخر جیمی و کیم به همدیگه وقتی کیم رفت سراغ گاس عالی بود.
خب حالا چی میشه؟
اولین نکته اینکه بالاخره میدونیم اون دوتا جنازه که هنک توی خرابه های آزمایشگاه پیدا کرد مال کی ان. این شاید در نگاه اول مهم نباشه ولی کی میدونه شاید بود.
بعد از این پول زیادی از سندپایپر به جیمی و کیم میرسه و زندگی شیرین میشود، احتمالا یه پرش زمانی هم داشته باشیم. ولی سوال اینه که این ماجرا کیم و جیمی رو به هم نزدیکتر میکنه یا دورتر؟
و مهمترین سوال اینکه حالا که به نظر میاد هیچ تهدیدی برای کیم وجود نداره، چه اتفاقی قراره بیوفته؟
گاس میدونست که اگه میخواد امپراطوریش رو نگه داره خودش باید با ترسش(لالو) روبه رو بشه دقیقا همون حس غروری که لالو تو لحظات آخر داشت گاس هم بعد کشتن لالو بهش دچار میشه و تا مدتی باعث شکوفایی امپراطوریش میشه اما در نهایت والتر و البته هکتور رو رو دست کم میگیره و همه میدونیم آخرش چی میشه باورم نمیشه زمانی که هنک اون دو تا جنازه رو پیدا میکنه کارگردان داشته به سریالی که چند سال بعد میخواد بسازه فکر میکرده و از اون باحال تر هیچ کس حداقل تو انجمن نتونست این حدس رو بزنه و اصلا کسی به اون دو جنازه اشاره ای نکرد و باید وینس و پیتر گلد رو ایستاده تشویق کرد بابت این اپیزود خارق العاده.