برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 از مجموع 6

موضوع: اژدها | dragon

  1. #1
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    ارسال ها
    254
    سپاس
    4,655
    از این کاربر 2,867 بار در 263 پست سپاس گزاری شده

    اژدها | dragon





    اژدها سالهاست که به یکی از شخصیتهای اصلی و فرعی دنیای فیلم وسریال تبدیل شده است. در ابتدا به تفاوتهای اژدهایان و دایناسورها میپردازیم؟ آیا اژدها واقعی هستند؟ از حضور اژدها در اقصی نقاط جهان تا در ادبیات فارسی نگاهی اجمالی خواهیم داشت و در پستهای بعدی به دنیای فیلم و سریال اژدهایان نگاه میکنیم.

    ببرم پی اژدها را ز خاک
    بشویم جهان را ز ناپاک، پاک
    (1)



    تفاوت بین دایناسور و اژدها چیست؟ برخلاف اژدهایان، دایناسورها تا 65 میلیون سال پیش وجود داشتند که همه آنها در پایان دوره کرتاسه (2) در تاریخ منقرض شدند. اژدها موجودات خیالی هستند که درباره آنها نوشته شده است (ادبیات و متون تاریخی) و شکل و اندازه آنها در فرهنگ های مختلف در اروپا، خاورمیانه و چین متفاوت است.

    ● دایناسورها موجودات واقعی هستند که روزگاری با سلطه در جهان پرسه می زدند. اژدها فقط افسانه هستند. برخی از دانشمندان بر این باورند که اژدها با مشاهده مردم از فسیل های دوران ژوراسیک، پیتون ها، آناکونداها و ترس ذاتی انسان از مارها به وجود آمده است.
    ●اگرچه ما فسیل های ثبت شده زیادی از دایناسورها داریم ولی هیچ فسیلی از اژدها وجود ندارد.
    ● دایناسورها بسته به گونه آنها در نقاط مختلف زمین زندگی می کردند. از سوی دیگر اژدها بیشتر در بالای کوه ها، دریاچه ها، مرداب ها، استخرها و رودخانه های بزرگ زندگی می کردند.
    ● زمانی که دایناسورها در زمین پرسه می زدند، بشریت بخشی از دنیای تحت سلطه دایناسورها نبود. با این حال، اعتقاد بر این است که بیشتر اژدهایان در زمان وجود نسل بشر زندگی می کردند. اکثر ادبیات جهان تعامل انسان با اژدها را به تصویر می کشد.
    ● هیچ یک از گونه های دایناسور قادر به تنفس آتش نبودند. با این حال، اعتقاد بر این است که اکثر اژدهایان، در فرهنگ ها و مذاهب مختلف، دارای ظرفیت مخرب تنفس آتش هستند.
    ● دایناسورها به دلیل اندازه ظرفیت مغزشان به عنوان موجودات خزنده غیرهوشمند در نظر گرفته می شوند. با این حال، بیشتر اسطوره های اژدها، اژدهایان را موجوداتی عاقل، آگاه و هدفمند نشان می دهند. برخی از اژدهایان حتی می توانستند با انسان ها به طور قابل فهم صحبت کنند.
    ● دایناسورها همگی موجوداتی شبیه خزنده بودند. با این حال، برخی از اژدها مخلوطی از حیوانات مختلف از جمله شیر، شاهین، مارهای غول پیکر بودند و چشمان خرگوش مانندی داشتند.(3)

    شباهت های اصلی دایناسورها و اژدهایان

    ● اژدها و دایناسورها همگی موجوداتی خزنده با فلس های غول پیکر بودند.
    ● هم اژدها و هم دایناسورها، غول‌پیکر با دم‌های عظیم بودند.
    ● چند اژدها روی چهار پا راه می رفتند و نمی توانستند پرواز کنند. همین امر در مورد برخی از گونه های دایناسورها نیز صدق می کند.
    ● برخی از دایناسورها گیاهخوار و موجودات مطیع و برخی شکارچیان و جانوران مهاجم بودند. به همین ترتیب، برخی از اژدها موجوداتی صلح‌جو بودند که انسان‌ها یا دام‌هایشان را شکار نمی‌کردند. با این حال، برخی از اژدهایان برای خوردن دام، کودکان و کل جمعیت شناخته شده بودند. (3)

    سرش هفت، هم چون سر اژدها
    تو گفتی ز بند آمده ستی رها

    اژدها در دنیای جانواران افسانه ای جایگاه ویژه ای دارد. آنها ابتدا به شکل مار بودند، سپس تبدیل به هیولاهای پرنده‌ای شدند که آتش از دهان آنها خارج می‌شد و هر دوی این موجودات در عین اینکه برای ما ترسناک بودند اما ما را مجذوب خود می‌کردند.


    کهن‌ترین تصویر موجود از اژدها بر روی دروازه بابل واقع در موزه پرگامون. (4)

    اولین افسانه های اژدها با افسانه های سومری در مورد مادر خدایی تیامات که خود را به مار پا دار و شاخدار تبدیل می کند. اسطوره‌ای‌ است متعلق به تمدن بین النهرین در وصف آفرینش جهان و درباره تیامات "نخستین مادر عالم" و آپسو (آبزو) "نخستین پدر عالم" که با یکدیگر اولین سلسله خدایان را تشکیل میدهند.
    اژدها در افسانه های چینی و هندی در حدود 2700 سال قبل از میلاد ظاهر می شود و در مصر افسانه ای خلقت اژدها آپپ یا آپوفیس را توصیف می کند.


    یک متن چینی می گوید اژدها دارای شاخ گوزن، سر شتر، چشمان خرگوش، گردن مار، شکم تمساح، پنجه های عقاب، پنجه های ببر و گوش های گاومیش است. اژدهای آسیایی اغلب خوشخیم هستند؛ باران می‌آورند، گنج‌ها را آشکار می‌کنند یا آرزوها را برآورده می‌کنند.

    افسانه های یونانی که حدود 4000 سال پیش پدید آمدند پر از اژدها هستند: نگهبان خواب پشم طلایی، دندان هایی که به جنگجویان تبدیل شدند، هیدرا که 9 گردنش را هرکول سوزانده بود، مار دریایی که پرسئوس آندرومدا را از دست او نجات داد.

    نقاشی کناری، تصویر هرکول در خان دوم در حال مبارزه با هیدرا (4)
    اژدها در ادبیات فارسی

    واژه اژدها از ترکیب اژی و دهاک ساخته شده است؛ اژی به معنی مار می‌باشد؛ چه بسا از اژی یک جانور اهریمنی اراده شده است، درست به همان معنایی که امروز از کلمه اژدها با اژدر فارسی بر می‌آید و بخش دوم واژه اژی دهاک یعنی دهاک به معنی ده عیب است؛ زیرا اک در زبان فارسی به معنی عیب، ند و آفت به کار رفته است؛ دلیل که می‌آورند، این است که ضحاک ده آفت و پلیدی و عیب در جهان آورده است.
    اژدها جانوری است تنومند، بزرگ و بسیار قوی. در شاه نامه بسیار خطرناک و آسیب رسان معرفی شده است؛ به طوری که یک اژدها به تنهایی می‌تواند مایه گزند عده زیادی از مردمان شود؛ به همین سبب بیش از نیمی از کاربرد آن در شاهنامه در مبارزه پهلوانان دلیری چون گرشاسب، گشتاسب، رستم، اسفندیار، بهرام و... با این جانور تنومند خطرناک بر می‌گردد


    رستم و اژدها





  2. 15 کاربرِ زیر از del@ بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  3. #2
    شفا بایدت داروی تلخ نوش...
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    ارسال ها
    1,535
    سپاس
    14,681
    از این کاربر 19,957 بار در 1,358 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اژدها | dragon

    سوالی که به ذهنم رسید اینه که فرض کنیم اژدها افسانه‌ست، علت بوجود اومدنش چی بوده؟! یعنی زندگی مردمان باستان چه نیازی به تولید این افسانه داشته؟!
    بدون منبع صرفا اولین حدسی که به نظرم میرسه اینه که اژدها واقعا وجود داشته و احتمالا باقی مونده‌ی نسل دایناسورهایی بودند که از اون حادثه‌ی بزرگ نجات پیدا کردند، حالا یه نژاد جدید اومده بود و قلمروشون رو میخواست تصرف کنه این شده که شروع به از بین بردن دشمناشون کردند و اینجوری اولین برخورد بشر اولیه و ساختن افسانه آغاز شده. یه نکته اینه که اژدها معمولا به گنج گره میخوره این گنج در اصل میتونه همون منابع مورد نیاز انسان بوده باشه یا در فرم کلی احساس امنیت یا زندگی کردن. در اصل این بشر میتونه حمله به قلمرو اژدها رو به یه جور داستانی تبدیل کرده باشه که خودش رو قربانی این نبرد بدونه ولی در اصل گونه‌ی در حال انقراضی آخرین تلاش هاش برای زندگی رو با انسان شریک بوده و این بشر دو پا دوباره برنده روایت شده
    ولی توی مناطق کوهستانی زاگرس اسم اژدها بیشتر میشه همون مارهای خطرناکی که اتفاقا اینجا هم مراقب گنجها هستند یعنی تو کسی که تو کار گنج باشه بپرسی همشون حداقل در یه مرحله ای(ماقبل کشف) به اژدها اعتقاد داشتند.

    یه نکته دیگه خون اژدها و خاصیت اونه. بیشتر افسانه‌هایی که ما میشناسیم به رویین‌تنی می‌انجامه، مثل زیگفرید

    کلا موضوع جالبی مطرح کردی امیدوارم دوستان ادامه بدن

  4. 11 کاربرِ زیر از wlh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  5. #3
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,836
    سپاس
    21,951
    از این کاربر 49,389 بار در 2,813 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اژدها | dragon

    تاپیک جالب و خوبیه.

    اژدها در اساطیر ایران احتمالا سابقه ای بیش از چهار هزار ساله داره.
    در اوستا اشاره های زیادی به اژدها ها میشه که به عنوان نماد اهریمن یا نماینده هاش هستن. تاریخِ دقیق نگارش این مطالب مشخص نیست ولی در بازه زمانی چهار هزار سال تا دو هزار و پونصد سال پیش میتونه تقریب خوبی باشه.

    معروف ترین اژدهای ایرانی ضحاکِ ماردوشه که البته در اوستا یه اژدهای سه سره و توی متون بعدی و در نهایت شاهنامه به عنوان انسانی ماردوش معرفی میشه.
    در ایران باستان اژدها بیشتر به مار شبیهه و اون شکل چینی رو نداره.

    بعد از حمله مغول اژدهای چینی وارد نگاره های ایرانی میشه و حتی یه معبد اژدها توی زنجان هست که نقش اژدهاش معروفه.

    پ ن:
    درباره اژدها و گنج چیزی نمیدونم ولی در دوره عیلام (حدودا پنج هزار سال پیش) موجود دیگه ای نگهبان گنج بوده.
    "شیر دال" یکی از موجودات افسانه ای ایرانی ایه که اتفاقا شباهتی هم به اژدها های چینی نداره (اژدها در چین باستان وجود پررنگی داره و بعد از نمونه ی سومریش قدیمی ترین اژدها محسوب میشه).
    نمونه مصریِ شیر دال میشه همون ابولهول (که معروف ترینشون همون ابولهولِ نگهبان اهرام جیزه ست).
    رابطه بین این موجودات بالدارِ غول پیکر و نگهبانی از گنج چیه؟ این سوالِ خوبی بود.

    تشکر از تاپیک خوب و مفید.



  6. 10 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  7. #4
    شفا بایدت داروی تلخ نوش...
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    ارسال ها
    1,535
    سپاس
    14,681
    از این کاربر 19,957 بار در 1,358 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اژدها | dragon

    مستند، چیزی راجع به اژدها و گنج پیدا نمیکنی ولی از لغات و اصطلاحات میتونی یه چیزایی بفهمی. مثلا گنج‌ها توسط مارهایی محافظت میشن که بهشون "حفین" میگن. حالا اینکه اصلا حفین چیه و کارکردش چیه مهم نیست. گنج ها دفن میشن، مارها هم زیر زمین زندگی میکنند و چال هایی در کوه دشت دارند. ببین اینا تفکرات انسانهای پیچیده نیست پس داستان‌هاشون هم باید همونقدر ساده باشه. این مارها باز هم اسم های مختلفی دارند ولی اگه بری بپرسی قصه‌هایی که دارند و مشخصاتی که گوینده میگه نزدیکه به تعریف ما از اژدهایی که مارشکله. اینکه این وارد شده به داستان های ایرانی یا اصالت داشته معلوم نیست ولی این بین مردم عادیه و جایی ثبت نمیشه. نفرین‌ها و طلسم‌های غیراسلامی وجود داره که صراحتا از حفین برای نابود کردن مال و اموال یه نفر استفاده میکنند... دیگه خودت تا تهش رو برو... اینم مربوط به وجود یهودی‌ها تو قسمت‌های زاگرس نشین بوده شاید...

    دیگه کوت هم نمیکنم (:

  8. 10 کاربرِ زیر از wlh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  9. #5
    شفا بایدت داروی تلخ نوش...
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    ارسال ها
    1,535
    سپاس
    14,681
    از این کاربر 19,957 بار در 1,358 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اژدها | dragon

    مشاهده محتوا اسپویلر
    یک حکایت بشنو از تاریخ‌گوی
    مارگیری رفت سوی کوهسار
    گر گران و گر شتابنده بود
    در طلب زن دایما تو هر دو دست
    لنگ و لوک و خفته‌شکل و بی‌ادب
    گه بگفت و گه بخاموشی و گه
    گفت آن یعقوب با اولاد خویش
    تا بری زین راز سرپوشیده بوی
    تا بگیرد او به افسونهاش مار
    آنک جویندست یابنده بود
    که طلب در راه نیکو رهبرست
    سوی او می‌غیژ و او را می‌طلب
    بوی کردن گیر هر سو بوی شه
    جستن یوسف کنید از حد بیش
    هر حس خود را درین جستن بجد
    گفت از روح خدا لا تیاسوا
    از ره حس دهان پرسان شوید
    هر کجا بوی خوش آید بو برید
    هر کجا لطفی ببینی از کسی
    این همه خوشها ز دریاییست ژرف
    جنگهای خلق بهر خوبیست
    خشمهای خلق بهر آشتیست
    هر زدن بهر نوازش را بود
    بوی بر از جزو تا کل ای کریم
    هر طرف رانید شکل مستعد
    همچو گم کرده پسر رو سو بسو
    گوش را بر چار راه آن نهید
    سوی آن سر کاشنای آن سرید
    سوی اصل لطف ره یابی عسی
    جزو را بگذار و بر کل دار طرف
    برگ بی برگی نشان طوبیست
    دام راحت دایما بی‌راحتیست
    هر گله از شکر آگه می‌کند
    بوی بر از ضد تا ضد ای حکیم

    جنگها می آشتی آرد درست مارگیر از بهر یاری مار جست
    بهر یاری مار جوید آدمی غم خورد بهر حریف بی‌غمی
    او همی‌جستی یکی ماری شگرف گرد کوهستان و در ایام برف
    اژدهایی مرده دید آنجا عظیم که دلش از شکل او شد پر ز بیم
    مارگیر اندر زمستان شدید مار می‌جست اژدهایی مرده دید
    مارگیر از بهر حیرانی خلق مار گیرد اینت نادانی خلق
    آدمی کوهیست چون مفتون شود کوه اندر مار حیران چون شود
    خویشتن نشناخت مسکین آدمی از فزونی آمد و شد در کمی
    خویشتن را آدمی ارزان فروخت بود اطلس خویش بر دلقی بدوخت
    صد هزاران مار و که حیران اوست او چرا حیران شدست و ماردوست
    مارگیر آن اژدها را بر گرفت سوی بغداد آمد از بهر شگفت
    اژدهایی چون ستون خانه‌ای می‌کشیدش از پی دانگانه‌ای
    کاژدهای مرده‌ای آورده‌ام در شکارش من جگرها خورده‌ام
    او همی مرده گمان بردش ولیک زنده بود و او ندیدش نیک نیک
    او ز سرماها و برف افسرده بود زنده بود و شکل مرده می‌نمود
    عالم افسردست و نام او جماد جامد افسرده بود ای اوستاد
    باش تا خورشید حشر آید عیان تا ببینی جنبش جسم جهان
    چون عصای موسی اینجا مار شد عقل را از ساکنان اخبار شد
    پارهٔ خاک ترا چون مرد ساخت خاکها را جملگی شاید شناخت
    مرده زین سواند و زان سو زنده‌اند خامش اینجا و آن طرف گوینده‌اند
    چون از آن سوشان فرستد سوی ما آن عصا گردد سوی ما اژدها
    کوهها هم لحن داودی کند جوهر آهن بکف مومی بود
    باد حمال سلیمانی شود بحر با موسی سخن‌دانی شود
    ماه با احمد اشارت‌بین شود نار ابراهیم را نسرین شود
    خاک قارون را چو ماری در کشد استن حنانه آید در رشد
    سنگ بر احمد سلامی می‌کند کوه یحیی را پیامی می‌کند
    ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم با شما نامحرمان ما خامشیم
    چون شما سوی جمادی می‌روید محرم جان جمادان چون شوید
    از جمادی عالم جانها روید غلغل اجزای عالم بشنوید
    فاش تسبیح جمادات آیدت وسوسهٔ تاویلها نربایدت
    چون ندارد جان تو قندیلها بهر بینش کرده‌ای تاویلها
    که غرض تسبیح ظاهر کی بود دعوی دیدن خیال غی بود
    بلک مر بیننده را دیدار آن وقت عبرت می‌کند تسبیح‌خوان
    پس چو از تسبیح یادت می‌دهد آن دلالت همچو گفتن می‌بود
    این بود تاویل اهل اعتزال و آن آنکس کو ندارد نور حال
    چون ز حس بیرون نیامد آدمی باشد از تصویر غیبی اعجمی
    این سخن پایان ندارد مارگیر می‌کشید آن مار را با صد زحیر

    تا به بغداد آمد آن هنگامه‌جو تا نهد هنگامه‌ای بر چارسو
    بر لب شط مرد هنگامه نهاد غلغله در شهر بغداد اوفتاد
    مارگیری اژدها آورده است بوالعجب نادر شکاری کرده است
    جمع آمد صد هزاران خام‌ریش صید او گشته چو او از ابلهیش
    منتظر ایشان و هم او منتظر تا که جمع آیند خلق منتشر
    مردم هنگامه افزون‌تر شود کدیه و توزیع نیکوتر رود
    جمع آمد صد هزاران ژاژخا حلقه کرده پشت پا بر پشت پا
    مرد را از زن خبر نه ز ازدحام رفته درهم چون قیامت خاص و عام
    چون همی حراقه جنبانید او می‌کشیدند اهل هنگامه گلو
    و اژدها کز زمهریر افسرده بود زیر صد گونه پلاس و پرده بود
    بسته بودش با رسنهای غلیظ احتیاطی کرده بودش آن حفیظ
    در درنگ انتظار و اتفاق تافت بر آن مار خورشید عراق
    آفتاب گرم‌سیرش گرم کرد رفت از اعضای او اخلاط سرد
    مرده بود و زنده گشت او از شگفت اژدها بر خویش جنبیدن گرفت
    خلق را از جنبش آن مرده مار گشتشان آن یک تحیر صد هزار
    با تحیر نعره‌ها انگیختند جملگان از جنبشش بگریختند
    می‌سکست او بند و زان بانگ بلند هر طرف می‌رفت چاقاچاق بند
    بندها بسکست و بیرون شد ز زیر اژدهایی زشت غران همچو شیر
    در هزیمت بس خلایق کشته شد از فتاده و کشتگان صد پشته شد
    مارگیر از ترس بر جا خشک گشت که چه آوردم من از کهسار و دشت
    گرگ را بیدار کرد آن کور میش رفت نادان سوی عزرائیل خویش
    اژدها یک لقمه کرد آن گیج را سهل باشد خون‌خوری حجاج را
    خویش را بر استنی پیچید و بست استخوان خورده را در هم شکست
    نفست اژدرهاست او کی مرده است از غم و بی آلتی افسرده است
    گر بیابد آلت فرعون او که بامر او همی‌رفت آب جو
    آنگه او بنیاد فرعونی کند راه صد موسی و صد هارون زند
    کرمکست آن اژدها از دست فقر پشه‌ای گردد ز جاه و مال صقر
    اژدها را دار در برف فراق هین مکش او را به خورشید عراق
    تا فسرده می‌بود آن اژدهات لقمهٔ اویی چو او یابد نجات
    مات کن او را و آمن شو ز مات رحم کم کن نیست او ز اهل صلات
    کان تف خورشید شهوت بر زند آن خفاش مردریگت پر زند
    می‌کشانش در جهاد و در قتال مردوار الله یجزیک الوصال
    چونک آن مرد اژدها را آورید در هوای گرم خوش شد آن مرید
    لاجرم آن فتنه‌ها کرد ای عزیز بیست همچندان که ما گفتیم نیز
    تو طمع داری که او را بی جفا بسته داری در وقار و در وفا
    هر خسی را این تمنی کی رسد موسیی باید که اژدرها کشد
    صدهزاران خلق ز اژدرهای او در هزیمت کشته شد از رای او

    توصیفات از اژدها در شعر کاملا به سمت ورژن چینی اون میره که شبیه ماره. میتونید توی گنجور کلمه اژدها رو سرچ کنید و بیشتر راجع به اژدها در شعر آگاه بشید. ولی به نظر من بدون منبع، داستان اژدها در واقع نوعی از وحشت و ترس برای انسان بازآفرینی میکنه و شاید بهترین نمونه همون داستان فردوسی باشه.

  10. 8 کاربرِ زیر از wlh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  11. #6
    اگه بارون بباره
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    محل سکونت
    تربت حیدریه
    ارسال ها
    786
    سپاس
    13,833
    از این کاربر 7,979 بار در 806 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اژدها | dragon

    جالبه همه فیلمهای سینمایی که راجع به اژدها بودن متوسط رو به پایین بودن به جز هابیت شاید!
    ولی سریالهایی که توشون اژدها بوده همیشه جذاب و دیدنی از کار دراومدن.مثل مرلین،گات،خاندان اژدها و ...
    فکر نکنم به عمر ما قد بده دیدن سریالی از شاهنامه

  12. 8 کاربرِ زیر از saeedporreza9 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 40
    آخرين ارسال: 04-16-2024, 03:20 PM
  2. House of the Dragon | راز خاندان تارگرین
    By abbas stannis in forum House of the Dragon
    پاسخ ها: 5
    آخرين ارسال: 02-14-2023, 10:30 PM
  3. پاسخ ها: 2
    آخرين ارسال: 08-23-2022, 09:07 PM
  4. Birth Of The Dragon | بازگشت بروس لی به سینما
    By anzalichi in forum معرفی فیلم های گروه A-D
    پاسخ ها: 2
    آخرين ارسال: 06-02-2014, 09:18 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.