Silo:اسرار پناهگاهی در اعماق زمین,معرفی,بحث

[yaser63]

Silo درام آخرالزمانی علمی-تخیلی می باشد که بر اساس مجموعه کتبی به همین نام به قلم هیو هاوی و به سفارش اپل تی وی پلاس تولیدشده است.گراهام یوست که دست اندرکار ساخت آثار شناخته شده ای همچون Justified و Band of Brothers بوده,سازنده و شورانر این سریال می باشد.ضمن آنکه ربکا فرگوسن علاوه بر ایفای نقش اصلی از مدیران اجرایی مجموعه می باشد.انتشار اپیزودهای فصل اول این اثر در ده قسمت از پنجم ماه می 2023 (جمعه 15 اردیبهشت 1402)آغاز می شود.+++ خلاصه داستان: داستان سریال درباره آخرین ده هزار انسان باقیمانده کره زمین می باشد.مردمی که جهت حفاظت از خود دربرابر دنیای آلوده و خطرناک بیرون مجبور به زندگی در یک پناهگاه زیرزمینی(سیلو) شده اند.با این حال هیچ کس نمی داند که در چه زمانی و به چه علت این پناهگاه ساخته شده است.تمام افرادی هم که قصد پی بردن به رازهای این مکان را داشته اند جان خود را از دست داده اند.در این میان مهندسی به نام ژولیت در تلاش برای پی بردن به راز قتل یکی از نزدیکانش می باشد.با این حال پای او به طور ناخواسته به اسراری باز می شود که پرده از دروغ های بزرگی برداشته و حقایق بهت آوری را برایش آشکار می کند.++ بازیگران: Rebecca Ferguson در نقشJuliette David Oyelowo در نقشHolston Lonnie R. Lynn در نقشSims Tim Robbins در نقشBernard Rashida Jones در نقشAllison Iain Glen در نقشPete تریلر رسمی سریال: تماشا دریافت

[wlh]

اپیزود سوم فکر کنم اگه با جزئیات بیشتری راجع به هر اپیزود بنویسم کمتر یادم میره در مورد چی بودند. این اپیزود یه شاهکار بود نه از اونایی که بگیم در تاریخ ماندگار میشن، نه، تعمیر یه ژنراتور به خودی خود چندان نمیتونه داستان جالبی باشه ولی جوری به تصویر کشیده شد که سیلو و زندگی درون اون رو بهتر نشون داد. یه تفاوت های اساسی بین بخش دوم کتاب و این اپیزود بود شاید بعدها نشون بدند که چی شد ولی ملاقاتی میانه ی این سفر اتفاق میفته که توی کتاب حداقل ۴۰ صفحه توضیح داده میشه و کمابیش در مورد نحوه اداره سیلو و نظام حکومتی ش هست که بیشتر به بحث قضات و تقابل شون با شهردار و برنارد می پردازه. داستانی که به تصویر کشیده میشه ریشه در مسائل متفاوتی داره که اگه بخوایم اون ها رو از پس زمینه ذهنی مون حذف کنیم یا بهشون نپردازیم بعد از چند قسمت سریال و محتوایی که داره عرضه میکنه برامون بی معنی میشه هر چند شروع بحث اینجوری یه ذره سخته و دامنه ی اون جوری افزایش پیدا میکنه که شاید منجر به سقوط تاپیک بشه/ پس من ترجیح میدم فعلا به اون بخش نریم و فقط به تعریف و تمجید بپردازیم... نکته مهم اول این بود که زمانی که ژنراتورها خاموش شدن یک لحظه (در عرض یک ثانیه) فضای بیرون سرسبز نشون داده شد! نمیدونم شما هم دقت کردید یا نه. مشاهده محتوا اسپویلر من تعجب کردم که چرا مردم اون طبقات که این صحنه رو دیدن چیزی در این مورد نگفتن! یعنی یکی از ابزارهایی که دست اندرکاران محترم برای فریب این مردم تدارک دیدن با همین برق، انرژیش تامین میشه. مشاهده محتوا اسپویلر فکر کنم آخرین کسایی که حق تعجب دارند دقیقا ماییم... ساده ست که چرا مردم طبقات چیزی نگفتند و این برمیگرده به شرایطی که توی داستان تعریف شده / زندگی در سیلو و حتی فکر درباره بیرون از سیلو وابسته به کلینینگ شده که اونم هر بار اتفاق افتاده چیزی غیر از ناامیدی به همراه نداشته/ این بخش فریب رو میتونی به همه چی تعمیم بدی جوری که مفهوم زندگی توی سیلو عوض بشه با یه حقیقتی روبرو شدن که اینقدر ترسناک بوده که ترجیح دادن خودکشی کنن. گفتم بهت از اون مهمترواکنش به اون حقیقت ترسناک بود اما اول باید تکلیف اون شکی که در مورد اون اتفاقات افتاده صحبت کرد بعد میشه نظر کلی داد البته سریال داره بیننده رو وادار به شک میکنه... به نظرم در هر دو مورد باید گفت که درسته حقیقت ترسناک بوده ولی هر دو نفر میل به زندگی نشون دادند چه روث چه جرج تئوری مختلف میتونی بگی ولی چیزی که به بیننده نشون دادند اینه که فعلا نمیشه گفت خودکشی کردند ولی درسته فرض کن جرج اون نامه رو قبل از پیدا کردن حقیقتِ اون چیزی که دنبالش بود(فکر کنم اپیزود اول گفت دنبال اون تونله و وقتی تونل رو پیدا کرد دیتا دیگه ای به ما نداده...) برای جولیت نوشته و وقتی حقیقت پشت او چیزی که میخواست پیدا کنه رو فهمید از فرط ناامیدی خودشو کشت حتی اینکه ... یا...هم به طور قطعی مشخص نشده میتونیم اینجوری بگیم که روث تصور زندگی با مارنز توی اون مزرعه رو با تکرار همه این سالها مخلوط کرد و نتیجه گرفت چندان نمیتونه به زندگی در سیلو ارزش بذاره(هر چند من با مسمومیت موافقم) دلایل هم مشخص هستند مختصات حکومت سیلو هر چیزی از سمت قضات رو فراهم میکنه حتی برنارد هم که مسئول ارتباطات سیلو هست به روث گفت که تو با جولیت معامله کردی و روث پرسید تو از کجا میدونی؟ وقتی مارتا واکر از انتهای طبقات سیلو و بخش مکانیکی میتونه دفتر روث توی بالاترین بخش سیلو (احتمالا ۲۰۰ طبقه بالاتر) رو شنود کنه فکر کن قضات و برنارد از بخش ارتباطات چه توانایی هایی دارند... خیلی دوست دارم بدونم که کلانتر قبلی... این یک نشونه جدید بود که شاید فقط ... مهمترین بخش داستان همینجاست/ تکنولوژی دستکاری تصاویر لایو رو دارن ولی اون بخش داستان همواره باید راز بمونه همونه که بیننده رو تا آخر میکشونه...

[peyman_eun]

چند تا نظریه دیگه هم دارم که البته وقوع‌شون بستگی به این داره که فرضیات‌مون چی باشه.

مشاهده محتوا اسپویلر

فرض اول:
نمیدونم با یه سریالی مثل وست‌ورلد یا سری فیلم ماتریکس روبرو هستیم یا نه ولی احساس میکنم اینها با ذهنشون درون سایلو زندگی میکنن و جسم واقعی‌شون یه جای دیگه ست. نمیدونم شاید مثل عالم رؤیا میمونه که انگار ذهنشون درون سایلو زندانیه.
فرض دوم:
اینکه همه اینها واقعیه اما در این صورت هم باز با دو تا سناریو محتمل‌تر مواجه هستیم:
سناریو اول اینکه افرادی که میرن بیرون و داوطلبانه میتونن پاک‌سازی رو انجام بدن، اگر پاک‌سازی رو انجام ندن زنده میمونن یعنی مثلا با پاک‌سازی اون دوربین اتفاقی براشون میفته. تا به حال هم کسی نبوده که بیرون رفته باشه و پاک‌سازی رو انجام نده که بتونیم این نظریه رو نقض کنیم.
سناریو دوم همینی هست که ولشه گفت یعنی اونا توانایی دستکاری و تغییر تصاویر لایو رو داشته باشن. ولشه حتما یه چیزی خونده که میگه:دی

[MrP]

دوست ندارم بعد از چند ماه اولین چیزی که می نویسم این باشه ولی چرا آسانسور ندارن؟؟؟!!!! چرا جولز تو اون محفظه مثل تخم مرغ آب پز نشد؟؟؟!!

[Daisy]

دوست ندارم بعد از چند ماه اولین چیزی که می نویسم این باشه ولی چرا آسانسور ندارن؟؟؟!!!! چرا جولز تو اون محفظه مثل تخم مرغ آب پز نشد؟؟؟!!

سریال خیلی خوبیه ولی نکاتی که شما گفتید دقیقا درسته قطعا باید اسانسور داشته باشن با توجه به تکنولوژی که باعث ساخت سیلو شده، نمیدونم چرا ندارن ولی قطعا در سریال دلیلش نمیگن تا اخر سر کار هستیم

این که چرا جولز اونجا اب پز نشد هم از نکات سریال هست دیگه نمیشه اسمش گذاشت سوتی قطعا به عمد این کارو کردن ولی اینقدر قسمت نکات جذاب داشت که این اتفاق اهمیت زیادی نداره ولی منم همش داشتم فکر میکردم چرا نمیمره،

اون نکته ای که دوستان گفتن تصویر سبز شد بعد از قطع و وصل برق، به نظرم سوالی برای مردم ایجاد میکنه که بعدا بیشتر در موردش میبینیم، مثل بذری که الان کاشتن بعدا برداشت میشه

[peyman_eun]

اسپویلر رو دریابید:

مشاهده محتوا اسپویلر

این سکانس اپیزود دوم رو دوباره ببینین. به نظر میاد که واقعأ کلانتر داره میمیره یعنی احتمالأ یه سمی داخل این کلاه محافظ فضانوردی‌شون هست که مثلأ بعد از دو سه دقیقه فعال میشه که مجبور شد کلاه محافظش رو دربیاره. اینکه استفاده از واقعیت مجازی باشه یا تصاویر لایو رو دستکاری کرده باشن هم محتمله.


این یکی سکانس اپیزود سوم رو هم دقت کنین که این پرستار گوش وایستاده بود و یه نوشته در دستش هست که احتمال میدم روش نوشته شده باشه که شهردار رو مسموم کن! یعنی احساس میکنم عامل مرگ شهردار این پرستار باشه.


جالب اینکه سریال سایلو یه وجه اشتراک با انیمه اتک آن تایتان داره. اینکه یکی از حقایق اصلی سایلو قطعأ توی تونل زیرزمینی نهفته باشه که جورج در موردش تحقیق کرده بود. همونطوری که یکی از حقایق اصلی انیمه اتک آن تایتان هم توی زیرزمین خونه ارن نهفته بود. قطعأ سریال به اتفاق‌هایی که برای جورج توی تونل زیرزمینی سایلو افتاده بوده (که در نهایت منجر به کشته شدنش شد!) فلش بک خواهد زد و اون فلش بک‌ها خیلی جذاب باید باشه (احتمال اینکه خودکشی کرده باشه از نظر من خیلی خیلی کمه).

[peyman_eun]

اپیزود چهارم به نظرم بیشتر شبیه وقت تلفی بود. یعنی بجز چند دقیقه آخرش بقیه اش چندان ارزش دیدن نداشت. کارگردان هم که عشق کلیف هنگر هست. البته خیلی خوبه ها ولی به شرط اینکه اینطور نباشه که کل مدت زمان اپیزود معمولی و حوصله سربر باشه و فقط چند دقیقه آخرش یکم هیجانش رو زیاد کنی. اپیزود قبلی با وجود اینکه داستان پیشرفت خاصی نداشت ولی هیجانش از این قسمت بیشتر بود.
داستان رو واقعا دارن قطره چکانی تحویلمون میدن. هفتگی دیدن اینجور سریالا همراه پخش خیلی عذاب آوره! بهترین کار اینه که بذاریم کل قسمتاش بیاد و بعد بینج واچ کنیم.

[Nora]

Silo
#حقیقت#

اگر ندیدید، نخونید... منم متاسفانه یا خوشبختانه به پخش رسیدم. حس واقعا خوبی داشت که ۴ قسمت رو پشت هم دیدم و برام خسته کننده هم نبود. حالا هم که باید بشینم و منتظر بشم تا قسمت بعد بیاد :/ رمز و رازش رو دوست دارم اما مغزم دیگه کشش این همه معما رو نداره. ربکا فرگوسن توی این نقش خیلی عوض شده، کلا نقشش متفاوته و با مدلی که قبلا ازش دیدم خیلی فرق داره، یه ذره انگار نمیاد بهش ولی مشکلی ندارم و دوستش دارم. اولین قسمتو که دیدم فک میکردم شهردار آدمی خوبی نیست اما زود نظرم عوض شد و حس کردم که به زودی باید باهاش خداحافظی کنیم و مرگش واقعا ناراحت کننده بود خصوصا که تصمیم داشت یه زندگی جدیدو شروع کنه. درباره بیرون فرستادن و تمیز کردن هم همون طور که همه گفتن احتمالا تصاویر دستکاری شده ‍ن ولی یکم ابلهانه نیست که فکر نمیکنن چرا هیچ اتفاقی بیرون نمیوفته و این همه وقت یه تصویر ثابت رو دارن میبینن؟! درباره اونایی هم که بیرون افتادن به نظرم یا یه گازی از طریق کلاهشون وارد میشه که یا کلا میمیرن یا بیهوش میشن. هر چند نمیدونم اونقدر گنجایش داره که این همه وقت اون ماده رو بفرسته و بیهوششون نگه داره. از طرفی هم مردنشون یکم مسخره میشه یعنی نباید بمیرن و اینطوری بهتره. شایدم بعد از یه مدت بیدار میشن و میرن سر کارشون ولی به خاطر اینکه یه تصویر تکراری رو دارن نشون میدن کسی متوجه نمیشه. خلاصه که معما و رازو رمزش زیاده و هر قسمت بیشتر هم میشه. قسمتی که جولیت از طناب پایین رفت و به آب رسید - ای کاش میرفت و لااقل یه کشفی چیزی می کرد - حس واقعا بدی بود. من جای اون قالب تهی کردم. واقعا این همه آب چیه؟ خیلی دوست دارم زودتر بفهمه که جورج چی پیدا کرده ولی حالا که کلانتر شده و به قول پیمان با شیوه ی قطره چکانیشون برای دادن اطلاعات، بعیده که بتونه بره اون پایین و به کارش برسه!! یا قضیه اون تونلی که توی عکسای سیلو بود چیه؟ درباهر لوکاس که همش نشسته جلوی این تصویره. احتمالا نقش مهمی در سریال و فهمیدن حقایق داره... شاید نشسته اون جلو تا دوباره تصویر سبز بیرونو ببینه :/ بلخره از اونجا نشستن باید یه چیزی نصیبش بشه... چون هر سری که نشون داد جولیت اومده کافه تریا اونجا نشسته بود. چند تا سوال این کسی که رفتن ببین و شوهرش گفت یک ساله مرده، همونی بود که شاکی بود که بچه دار نمیشه و با آلیسون حرف زد یا یکی دیگه بود؟ اون مردی که اومد سم رو بکشه همون پاتریک کندی بدون ریشه؟ - یه چیز بی ربط اینکه عاشقِ برنارد گفتنشونم D: -

[Daisy]

قسمت خوبی بود ولی انتظارم بیشتر بود، داستان به جای اون همه فلش بک میتونست بیشتر جلو بره
حالا میدونیم که جولیت چه گذشته ای داشته و این سرسختیش به خاطر چیه

یه تئوری در مورد سیلو به نظرم رسید میتونه این باشه که،
تصویر دارن از بیرون کنترل میکنن، نمیخوام تئوری توطعه بگم ولی چون بعد از 140 سال هیچ اتفاقی خاصی جلوی تصویر نیفتاده و هیچ حیون و ادمی یا حتی طوفانی نزده تصویر عوض کنه، میتونه کنترل از بیرون نشون بده که این خروجی سیلو داخل یه محوطه بسته است مثل سالن نمایش یا یه ازمایشگاه بزرگ و یه عده اینا رو برای ازمایش یا هر چیز دیگه ای فرستادن اون پایین، با توجه به این که سن سیلو مشخص نیست فقط از تاریخ شورش 140 سال میگذره و قبلش کسی نمیدونه چی شده میشه این تئوری هم در نظر گرفت، چون وقتی کلانتر رفت بیرون جنازه زنش اونجا نبود و یکی اونو برده بود، ولی توی تصویر همه جنازه زنش میدین، توی تصویر جدید هیچ جنازه ای نیست!!!

البته این مثال اینجا نقض میشه که وقتی برق رفت و دوباره وصل شد تصویر تا کنترلش بگرده 1 ثانیه تاخیر داشت و همه تصویر رنگی دیدن ولی اهمیت ندادن، به خاطر همین هم میشه گفت تصویر از داخل کنترل میشه

[alimori]

یکی از معضلاتی که سریال های معمایی مثل silo و from دچارش میشن اتلاف وقت برای گره گشایی و پیشبرد داستان هست. بدین شکل که چند قسمت اول قوی شروع میشه. چند قسمت آب بندی و در جا زدن و یکی دو قسمت آخر دوباره پیشبرد داستان و کلیف هنگر برای فصل بعد. خصوصا سریال from اگه کسی دنبال میکنه میدونه چی میگم. قوی شروع شد و به نظرم فصل یک خوبی داشت. فصل دو شروع کرده به در جا زدن و آب بندی تا یکی دو قسمت آخر دوباره داستان جون بگیره. امیدوارم سیلو به این معضل دچار نشه. هر چند که توی قسمت 4 نشونه هایی از این قضیه داشت.

[alimori]

شاید اگه کل قسمت ها یه جا میومد میدیدیم لذت بیشتری میبردیم. روند قسمت 5 بهتر از اپیزود قبلی بود ولی هم چنان قطره چکانی اطلاعات میده . نکات مهم این قسمت : نور در آسمان شب که طبق یک الگو حرکت میکنن / اون در مرموز سیمز که معلوم نیست پشتش چه خبره و چه کسانی هستن / طبق پیمان ، درست کردن آسانسور و ذره بین قوی ممنوعه و مجازات مرگ داره.