Shogun| بحث اپیزودیک | فصل اول , اپیزود ششم

[yaser63]

Season 1, Episode 6,Ladies of the Willow World خلاصه داستان اين قسمت : بانو "اوچیبا" به اوساکا باز می گردد تا به کمپین "ریجنت" ها بر ضد "یوشی توراناگا" شتاب بخشد.درآجیرو, ارباب"توراناگا" نیز وفاداری "ماریکو" به آرمانش را مورد آزمایش قرار می دهد. تاریخ انتشار: سه شنبه هفتم فروردین 1403

[eric]

مقایسه کردن این سریال با یه سریال دیگه اشتباهه...سریال داره به آرومی داستان خودش رو میگه و پیش میره...ایراداتی که هم دوستان اشاره کردن برای من یکی که ملموس نیست...حتی اون سکانس مربوط به نبرد و فرار بونتارو[خطاب به نامبر: شما خودت که انیمه بازی، شما دیگه چرا؟ امضاتون انیمه وان پانچ من هست یارویی که فقط و فقط با یه مشت حریفاشو میفرسته سینه قبرستون!]

اگه دوست دارین سریال تمام و کمال بهتون بچسبه بهتره که خودتون رو به مسیر رودخونه بسپارین و از تماشای مناظر زیبا و چشم نوازش لذت ببرین...دوستانی که با آداب و رسوم و فرهنگ سینمای ژاپن اخت دارن بیشتر لذت خواهند برد

[wlh]

مقایسه کردن این سریال با یه سریال دیگه اشتباهه...سریال داره به آرومی داستان خودش رو میگه و پیش میره...ایراداتی که هم دوستان اشاره کردن برای من یکی که ملموس نیست...حتی اون سکانس مربوط به نبرد و فرار بونتارو[خطاب به نامبر: شما خودت که انیمه بازی، شما دیگه چرا؟ امضاتون انیمه وان پانچ من هست یارویی که فقط و فقط با یه مشت حریفاشو میفرسته سینه قبرستون!]

اگه دوست دارین سریال تمام و کمال بهتون بچسبه بهتره که خودتون رو به مسیر رودخونه بسپارین و از تماشای مناظر زیبا و چشم نوازش لذت ببرین...دوستانی که با آداب و رسوم و فرهنگ سینمای ژاپن اخت دارن بیشتر لذت خواهند برد

پایه استدلالات رو گذاشتی بر عدم مقایسه بعد خودت با مقایسه درام و انیمه صحبت از ملموس بودن می‌کنی رفیق
بیشتر صحبت های نامبر درسته سلیقه ش اینطوریه ولی اینکه بیای بگی همش اشتباهه که نشد حرف، سپاس های هدفدار هومن فقط

[eric]

دوست عزیز گفتم که از نظر من ملموس نیست...این جسارت رو نکردم که نظرات ایشون به کل اشتباهه
ایضا خودم هم متوجه نشدم که انیمه و درام رو مورد مقایسه قرار دادم
ولی اگه حضرت عالی میفرمایین حتما همین طوره

[86471181]

مقایسه کردن این سریال با یه سریال دیگه اشتباهه...سریال داره به آرومی داستان خودش رو میگه و پیش میره...ایراداتی که هم دوستان اشاره کردن برای من یکی که ملموس نیست...حتی اون سکانس مربوط به نبرد و فرار بونتارو[خطاب به نامبر: شما خودت که انیمه بازی، شما دیگه چرا؟ امضاتون انیمه وان پانچ من هست یارویی که فقط و فقط با یه مشت حریفاشو میفرسته سینه قبرستون!]

اگه دوست دارین سریال تمام و کمال بهتون بچسبه بهتره که خودتون رو به مسیر رودخونه بسپارین و از تماشای مناظر زیبا و چشم نوازش لذت ببرین...دوستانی که با آداب و رسوم و فرهنگ سینمای ژاپن اخت دارن بیشتر لذت خواهند برد

حالا وان پانچ من رو گفتی که نظرم در موردش تو تاپیکش هست، تو تاپیک مانگا هم نوشتم از یه جایی به بعد ادامه اش ندادم، فقط یه توضیح تکمیلی و مختصر بدم ( انقد این توضیحی که میخوام بدم رو تکرار کردم خودم شرمنده ی خودم میشم )، ببین وقتی اتفاقی تو یه سریال یا فیلمی میفته که اون اتفاق تو اون دنیایی که داره به تصویر کشیده میشه منطقی باشه، ایرادی که نمیتونی بهش بگیری که، ممکنه اون رخداد یا اتفاق تو عالم واقعی تخیلی و بعید و غیرممکن باشه یا تو یه سریال دیگه بی معنی باشه، اما تو اون دنیای فیلم و سریال منطقیه، وان پانچ من هم همینه، دقیق تر بخوام توضیح بدم مگه تو سریال گات، تعجبی داشت برات اژدها وجود داره؟ مثالت برای رد حرفای من مثال خوبی نبود و اینکه با این مثالت کدوم بخش از حرفهای من رو میخواستی رد کنی هم متوجه نشدم. حالا این مثالت رو کجا میتونستی بزنی، برای انیمه ی وان پیس که اتفاق هایی که میفته توش با قوانینی که دنیای اون انیمه داره براساس اون میچرخه، متضاده.

حالا تو این سریال، تو پست قبلیم هم گفتم، مثلا همون سکانسی که شوهر ماریکو رو محاصره کردن تو پایتخت امپراطوری، بعد یهو زارتی یارو میبینی زنده است با یه دلیل مسخره ( یعنی یارو میگفت من دستگیر شدم و فرار کردم خیلی منطقی تر بود یا اینکه بیاد جلوتر بگه ببین یه سری قدرت ماورایی هم اینجا دارن من الان دارم بهتون میگم، این پرواز کرده از بین اون آدما، نجات پیدا کرد، ولی تا الان به نظر میرسه همه انسان های عادی ان، خب این با منطق دنیای سریال نمیخونه دیگه) و حتی گفتم من اومدم برای خودم سناریو ساختم که احتمالا این یارو نفوذیه مثلا که بعد دیدن کشته شدن یکی از اعضا شورا سلطنتی حداقل به این نتیجه رسیدم که زیادی تحویل گرفتم داستان رو وقتی داری از ابهت شورای سلطنت صحبت میکنی و مرتب بهش اشاره میکنی ولی تو چیزی از این ابهت نمیبینی و یکیشون رو یارو به ضایع ترین شکل ممکن میزنه میترکونش، اینجا خب داستان تو ذوق میزنه، میگی چیزی که حداقل میخوای تو چش من فرو کنی با چیزی که داری نمایش میدی و روایت میکنی هم خوانی نداره.


اینم اضافه کنم، وقتی تو این سریال میخواد باهوش بودن و حیله گر بودن یه کاراکتر رو نشون بده و دست به دامن کاراکترهای دیگه میشه که هی چپ و راست بگن فلانی باهوشه، حیله گره و انیا، دیگه من به عنوان بیننده که نمیتونم بیام بگم یارو باهوشه و شخصیت ها دارن شطرنج بازی میکنن، منچ هم نیست این، شطرنج چیه؟ یه جا شیرجه زدن رو یاد میگیره مگه اینکه از رو اون نتیجه بشه گرفت این آدم باهوشه.
حتی قدرتمند بودن این آدم رو همون سکانس چایخونه زیر سوال میبره، ببین سریال چی میگه؟ میگه توراناگا نفر اول این منطقه هست و اربابشونه، همه هم ازش حساب میبرن، بعد اینا میرن چایخونه، طرف به یه ورش هم نمیگیره که توراناگا نامی یه خواسته ای داره، نمیدونم چطوری مودبانه اینجا رو جمع جور کنم، میخوام بگم یارو پیش فاحشه کش اون شهر هم بٌرش نداره، چه قدرتی آخه؟ بعد بیای زوری از چای خوردن و چای ریختن یارو و اشاره به خالی بودن قوری فلسفه در بیاری! ( یاد جک ارتباط فلسفه و منطق با آکواریوم و خواهرش افتادم)

تو این پست هایی که دیدم هم همین بخش حرف شما که میگی " از تماشای مناظر زیبا و چشم نوازش لذت ببرین" به نظرم تا الان پوینت مثبت سریال بوده، یعنی همین بوده دیگه دار و درخت و آب و رودخونه و اینا، خلاصه محیطش زیباست