با سلام خدمت دوستان عزیز
در این تاپیک به بحث و گفتگو در مورد فصل دوم سریال زیبای Walking Dead خواهیم پرداخت.
موفق باشید
با سلام خدمت دوستان عزیز
در این تاپیک به بحث و گفتگو در مورد فصل دوم سریال زیبای Walking Dead خواهیم پرداخت.
موفق باشید
یه اتفاق جالب تو قسمت دوم سریال walking dead افتاده بوده که گویا ما دقت نکرده بودیم.
اون بنده خدا هست که همیشه با کمون زامبی میکشه و برادرش گم شده بود.یه جایی رفت سراغ کیسه مواد مخدر و داروهای برادرش و تو اون پلاستیک گویا یه چیز آبی بوده که طرفدارهای بریکینگ بد به خوبی باهاش آشنان. بله! شیشه آبی.همون شیشه ای که مختص مستر وایت بود.خود تهیه کننده ها هم بعدا در برنامه ای به این موضوع اشاره کردن.
در ضمن هر دوتا سریال محصول AMC هستن
آره دیده بودم من همون لحظه هم اتفاقا متوجه شدم چون خیلی تابلوئه فکر کنم تو امریکا همچین شیشه ای داره تولید میشه و دستور پخت والتر لو رفته که اینکارو کردن چون همش بر اساس علم شیمیه و درست کردن شیشه به اون رنگ غیر ممکن نیست
جالبه ! اسم دارو رو که آورد من متوجه شدم ولی به رنگش دقت نکرده بودم .. از اون جالبتر هم اینه که تولید کننده های مواد مخدّر هم از سریال الهام می گیرن برای رنگ مواد ِ تولیدیشون
البته همون طور که حامد گفت تو علم شیمی حتما می شه رنگ مواد رو تغییر داد . ولی بعید می دونم چیزی به عنوان ِ دستور ِ پختِ والتر وایت در واقعیت هم وجود داشته باشه..
God is a Concept, By Which We Measure our Pain
قسمت دوم جالب بود ولی نه به اندازه ی قسمت اول
اونجایی که زامبیه از پشت درخت یهو ظاهر میشه و به دیانا حمله میکنه پایه خنده بود!
قسمت بعدی باید جالب باشه!
خيلي خوب بود....حرفهاي دكتره را با ريك خيلي دوست داشتم،كلا حس جالبي بهم داده بود....آخرش كه ديگه كولاك بود،تصوير سياه شد و من گفتم كه حالا ادامش را مي ذاره ولي ديدم كه تموم شد و ما را توي خماري گذاشت
تيرخورده؟
منظورت از تيرخورده چيه؟
نميدونم ديل...
من اونجا نبودم...
فقط ميدونم يه جوجه سواركاري مثل زورو با اسب سروكله اش از ناكجاآباد پيدا شد و لوري را با خودش برد...
اين پسره خيلي باحاله
يك صحنه ي ديگه هم داشت كه زامبي توي جنگل ميخواد بلند بشه كه دريل با تيركمونش حسابش را ميرسه و ميگه خفه شو
اپیزود سوم رو هم همین الآن دیدم ...
اونجایی که شین رفته بود حمام و فلش بک هایی که زد ... خشکم زد پای کامپیوتر . عالی بود ...
ولی ببینین چقدر کارگردانی و روایت این سریال قشنگه . از شروع اپیزود و فرار شین و اوتیس و خاطره ی ریک بگیرید تا اون ماجرای حمام . یعنی فوق العادس .
بازی شین هم انصافا عالیه .
هر چی هم میگذره سریال تماشایی تر میشه . شدیدا منتظر قسمت بعد هستم ...
.
به نظر من قسمت دوم و مخصوصا سوم يه افت فاحشي نسبت به قسمت اول فصل دوم داشت (چي نوشتم) و قسمت سوم به نظر من خيلي صحنه پردازيش تاريك بود و بعضي وقتها به زور مي شد شخصيت ها رو تشخيص داد ولي كماكان يكي از جذاب ترين سريالهاست
آره به نظر من هم قسمت اول از همه تاحالا قشنگ تر بوده .. ولی این قسمت سوم با این حرکتی که از شین دیدیم به نظرم اپیزود ِ کلیدی ای بود ... چون بالاخره روی تاریک ِ شخصیتش خودش رو نشون داد . در کل با توجه به این که فصل زیاد خوبی رو پشت سر نمی زاریم این سریال و Dexter بهترین ها هستن به نظرم.
God is a Concept, By Which We Measure our Pain
ولی من تالا همین قسمت سه رو خیلی پسندیدم . از نظرم قشنگ ترین قسمت این فصل بوده .
یعنی شین میخواد اینجوری ادامه بده ؟؟
.