لیدی گاگا به جمع بازیگران Machete Kills می پیوندد!

[rezarbn]

http://theceleb.co.uk/wp-content/uploads/2011/12/lady-gaga-in-USA-FRENCH-STYLE-33094794.jpg
گویا تیم بازیگری فیلم Machete Kills رابرت رودریگوئز ( Robert Rodriguez) که کاملا دستچین شده است،هنوز برای او راضی کننده نبوده ،زیرا او ستاره ی پاپ،لیدی گاگا (Lady Gaga) را نیز به تیم خود اضافه کرده است.

به گزارش بیت ریوی یوئرز،این فیلم که دنباله ای برای فیلم موفق Grindhouse throwback Machete ،با بازی دنی ترجو (Danny Trejo)خواهد بود،تا همین جا از حضور بازیگرانی همچون مل گیبسون،جسیکا آلبا و چارلی شین-که نقش رئیس جمهور آمریکا را بازی خواهد کرد-،بهره می برد.
کارگردان فیلم در پست توئیتر خود گفته که لیدی گاگا که تا بحال در یک فیلم سینمایی نقش آفرینی نکرده است،با بدست آوردن این نقش گزینه های مطرح زیادی را کنار زده است.
او همچنین پوستری را از لیدی گاگا در نقش یک هزارچهره گذاشته است که تفنگی را که از آن دود بلند می شود در دست گرفته و خود را در پوست گرگی پوشانده است.هیچ جزئیات دیگری از نقش او فاش نشده است.

او همچنین ترسی از درگیری ندارد،مخصوصا با حضور مل گیبسون که حضورش در هر فیلمی با وجود زندگی شخصی پر سر و صدایی که دارد،ممکن است باعث افت فروش فیلم شود،همچنین شین هم نشان داده که شخصیت چندان پایداری ندارد.

رودریگوئز معمولا فیلمش را با شخصیت های قوی زن پر می کند،فیلم Machete Kills هم از این قائده مستثنا نیست،سوفیا ورگارا از سریال محبوب Modern Family ،میشل رودریگوئز،جسیکا آلبا و ونسا هاجنز همه در این فیلم شرکت دارند.گفتنی الکسا وگا هم قرار است در فیلم و در شخصیت Killjoy بازی کند.

فیلم ،داستان مَچِت (Machete ) ،یک پلیس سابق فدرال است که به دولت آمریکا کمک می کند که یک قاچاقچی اسلحه را از بکارگیری یک اسلحه ی مرگبار ،بازدارد.
فیلم مَچِت می کشد (Machete Kills) ،همچنان مراحل فیلمبرداری را می گذراند و سال 2013 اکران خواهد شد.رودریگوئز پس از این فیلم می خواهد دنباله ای برای فیلم شهر گناه (Sin City) بسازد.

منبع :ریوی یوئرز

[Chandler Bing]

این رودریگرز هم کلا کم داره، فیلماش تو مایه های تارانتینوس، ثل اون خل وضعه.
این Machete هم فیلم بی خودیه، شماره یکش که اشغال بود، از دنی تروجو هم با اون قیافش خوشم نمیاد.
حالا این گاگا هم اضافه کرده، ببین دیگه چه چرتی میشه این.
ولی سین سیتی رو دوست دارم، متفاوت بود.

[prongz]

این رودریگرز هم کلا کم داره، فیلماش تو مایه های تارانتینوس، ثل اون خل وضعه.ببخشید ولی میشه بگی از چی همچین نتیجه ای گرفتی از تارانتینو؟کاری به رودریگز ندارم ولی تارانتینو جزء معدود کارگردانای 20 سال پیشه که صاحب سبکه.اینکه شما از سبکش خوشت نمیاد دلیل میشه بهش بگی خل وضع؟:-؟

[Chandler Bing]

ببخشید ولی میشه بگی از چی همچین نتیجه ای گرفتی از تارانتینو؟کاری به رودریگز ندارم ولی تارانتینو جزء معدود کارگردانای 20 سال پیشه که صاحب سبکه.اینکه شما از سبکش خوشت نمیاد دلیل میشه بهش بگی خل وضع؟:-؟

چرا داغ میکنی پرانگز جان؟
من کجا گفتم تاانتینو بده؟ اتفاقا فیلم هاش هم دوست دارم منظور از این که خل وضعه، حال و هوای خاصی هست که تو فیلماش جاری.
نمیدونم منظورم رو گرفتی یا نه؟ مثلا همین فیلم جدیدش که وسترن اسپاگتیه، اگه ندونی کارگردان کیه و بشینی تریلر رو ببینی و
با کارهای تارانتینو اشنا باشی، سر حدس میزنی که کارگردان تارانتینوس، خوب توضیح دادم؟

[Bill The Butcher]

كلا اين دوتا بهم كه ميرسن كم دارن به مقدار قابل توجهي! دت پروفو پلانت ترورو يادتونه كه! ديد جالبي دارن به سينما ولي خوب كلا حجم چرنديات خيلي بالاس تو كاراشون. منهاي پالپ، سگدوني و تا حدودي سين سيتي(اونم فقط بخاطر تكنيك) كلا حرف خاصي ندارن

[prongz]

چرا داغ میکنی پرانگز جان؟
من کجا گفتم تاانتینو بده؟ اتفاقا فیلم هاش هم دوست دارم منظور از این که خل وضعه، حال و هوای خاصی هست که تو فیلماش جاری.
نمیدونم منظورم رو گرفتی یا نه؟ مثلا همین فیلم جدیدش که وسترن اسپاگتیه، اگه ندونی کارگردان کیه و بشینی تریلر رو ببینی
با کارهای تارانتینو اشنا باشی، سر حدس میزنی که کارگردان تارانتینوس، خوب توضیح دادم؟
داغ نکردم اشکان جان:Smiley36:بعضی وقتا ادم حوصله استفاده از شکلکو نداره به خاطر همین نوع حس و حالش منتقل نمیشه:Smiley17:.ولی بازم در مورد خل وضعیش باهات مخالفم.متوجه منظورت شدم کاملا.اما این فقط یه سبک کاریه یه شناسنامه اس.دلیل نمیشه چون فیلمش بی قید و بنده اینو از خل وضعیش بدونیم.چیزی که ما ازش می بینیم این حسو میده در حالی که خیلی حساب شده تر از این حرفا فیلم می سازه.:Smiley35:یه نکته ی دیگه فکر کنم وسترن اسپاگتی برای فیلم هاییه که وسترن غیر امریکایین.این فیلم ژانرش وسترنه اگه اشتباه نکنم.و اینکه اسم من مجتباست:Smiley17:

اضافه شده در : 9 minutes


كلا اين دوتا بهم كه ميرسن كم دارن به مقدار قابل توجهي! دت پروفو پلانت ترورو يادتونه كه! ديد جالبي دارن به سينما ولي خوب كلا حجم چرنديات خيلي بالاس تو كاراشون. منهاي پالپ، سگدوني و تا حدودي سين سيتي(اونم فقط بخاطر تكنيك) كلا حرف خاصي ندارن
یه بار تو تاپیک اخرین فیلمی که دیدیم یه تحلیل ازت خوندم درباره درخت زندگی (اینم بگم تحلیلاتو خیلی دوست دارم و اصلا به خاطر اون پستت رفتم فیلمو دیدم)اونجا گفته بودی اگه به نظرتون سینما یعنی تارانتینو دنبال این فیلم نرید.این جمله چون خیلی جالب بود برام یادم مونده بود.یه جورایی این ذهنیتو داشتم از شما که از کارای تارانتینو خوشت نمیاد.اما دوباره یه نقل قول دیگه ازت یاداوری می کنم که گفتی سینما داره نابود میشه چون قبل از اینکه یه سرگرمی باشه یه هنر بوده.میشه به من بگی هنر بدون خلاقیت،بدون ایجاد تفاوت توی دیدگاه چه معنی ای میده؟شما دو فیلم از تارانتینو گفتی که من کنار اینها حرامزاده های لعنتی رو هم قرار میدم.مگه کلا تارانتینو چند تا فیلم بلند ساخته که بخوای بگی به غیر از اینا بقیه کاراش خوب نیست؟کسی نمی تونه بگه موسیقی سنتی زیبا نیست اما چون موسیقی سنتی خوب بوده هیچ وقت نباید به فکر تغییر باشیم؟

[Chandler Bing]

منم اشکان ام:Smiley36: اره فیلم اش وسترن و اسپاگتی هم به فیلم های وسترن غیر امریکایی میگن، my bad


سینما داره نابود میشه چون قبل از اینکه یه سرگرمی باشه یه هنر بوده.میشه به من بگی هنر بدون خلاقیت،بدون ایجاد تفاوت توی دیدگاه چه معنی ای میده؟

ببخشید دخالت میکنما، ولی مصطفی گفته سیتما داره نابود میشه چون تبدیل شده به صنعت سینما، شده سرگرمی، حالا سرگرمی میتونه شامل خلاقیت
باشه اما خلاقیت الزاما نباید سرگرم کننده باشه. پس حرفش تناقص نداره:Smiley36:

[pooya]

درباره تارانتینو و رودریگز بخوام صحبت کنم ، اگه بازی این تارنتینو هم ببینین خیلی کمک میکنه ، اگه فیلم Four Rooms دیده باشین این فیلم هم مثل گریند هاوس از چند بخش تشکیل شده ، که 2 تا از بخشاشو تارانتینو و رودریگز کارگردانی میکنن ونکته مهم بازی زیبا و چشم نواز تارانتینو در همون بخشیه که کارگردانی میکنه ( اشکان همون قضیه استیو مککوئین و فندک و قطع کردن دست رو داره) . جای دیگه ای که تقریبا بازیگر اصلیه ، فیلم From Dusk Till Dawn ( که کارگردان فیلم رودریگزه و نویسنده فیلم خود تارانتینو ) هست ، تو این فیلم در کنار جورج کلونی نقش یه قاتل سادیسمی رو بازی میکنه ، شروع فیلم زیبا ادامه زیباتر ولی متاسفانه انتهای فیلم یهو تغییر روند میده و کلا فیلم رو نابود میکنن و به حق به این جمله میرسی "كلا حجم چرنديات خيلي بالاس" که این جمله بیشتر تو فیلم ها رودریگز نمود پیدا میکنه و به مقدار کمتر تو فیلم ها تارانتینو . ولی کلا اگه با سبک تارانتینو آشنا باشین به جای چرندیات میتونیم بگیم دیدگاه جدید و خلاقیت . باز برای درک بیشتر کارای تارانتینو فیلم قاتلین بلفطره رو توصیه میکنم که نویسنده اثر تارانتینو هست و کارگردان الیور استون . درباره رودریگز هم بگم با ال ماریاچی و دسپرادو معروف شد و تنها کار قوی و با ارزشش همون شهر گناه است که اینم باز تازانتینو یه دستی توس داشته و گرنه اسپای کید و Faculty و همین ماچته اصلا فیلم قوی ای نیستن .

[UntouChable]

به نظرم که گاگا بازیگر خوبی از اب در میاد بعضی ویدیو کلیپ هاش هم تا نصفه فقط بازیگری میکنه ... توی Mtv اوارد هم قبل از اجرای آهنگ You And I هم یه نمه سخنرانی کرد که شبیه تائاتر اینا بود ... اونم قشنگ بود
گرچه نفهمیدم چی می گفت :Smiley39: به هر حال بنده معتقدم که می درخشه:Smiley41:

[prongz]

درباره تارانتینو و رودریگز بخوام صحبت کنم ، اگه بازی این تارنتینو هم ببینین خیلی کمک میکنه ، اگه فیلم Four Rooms دیده باشین این فیلم هم مثل گریند هاوس از چند بخش تشکیل شده ، که 2 تا از بخشاشو تارانتینو و رودریگز کارگردانی میکنن ونکته مهم بازی زیبا و چشم نواز تارانتینو در همون بخشیه که کارگردانی میکنه ( اشکان همون قضیه استیو مککوئین و فندک و قطع کردن دست رو داره) . جای دیگه ای که تقریبا بازیگر اصلیه ، فیلم From Dusk Till Dawn ( که کارگردان فیلم رودریگزه و نویسنده فیلم خود تارانتینو ) هست ، تو این فیلم در کنار جورج کلونی نقش یه قاتل سادیسمی رو بازی میکنه ، شروع فیلم زیبا ادامه زیباتر ولی متاسفانه انتهای فیلم یهو تغییر روند میده و کلا فیلم رو نابود میکنن و به حق به این جمله میرسی "كلا حجم چرنديات خيلي بالاس" که این جمله بیشتر تو فیلم ها رودریگز نمود پیدا میکنه و به مقدار کمتر تو فیلم ها تارانتینو . ولی کلا اگه با سبک تارانتینو آشنا باشین به جای چرندیات میتونیم بگیم دیدگاه جدید و خلاقیت . باز برای درک بیشتر کارای تارانتینو فیلم قاتلین بلفطره رو توصیه میکنم که نویسنده اثر تارانتینو هست و کارگردان الیور استون . درباره رودریگز هم بگم با ال ماریاچی و دسپرادو معروف شد و تنها کار قوی و با ارزشش همون شهر گناه است که اینم باز تازانتینو یه دستی توس داشته و گرنه اسپای کید و Faculty و همین ماچته اصلا فیلم قوی ای نیستن .
دقیقا...رودریگز واقعا نمیدونه دنباله چیه.کاراش یه تقلیده کوره.اما تارانتینو میدونه داره چیکار می کنه.:Smiley17:

اضافه شده در : 7 minutes


منم اشکان ام:Smiley36: اره فیلم اش وسترن و اسپاگتی هم به فیلم های وسترن غیر امریکایی میگن، my bad



ببخشید دخالت میکنما، ولی مصطفی گفته سیتما داره نابود میشه چون تبدیل شده به صنعت سینما، شده سرگرمی، حالا سرگرمی میتونه شامل خلاقیت
باشه اما خلاقیت الزاما نباید سرگرم کننده باشه. پس حرفش تناقص نداره:Smiley36:

سرگرمی می تونه شامل خلاقیت باشه.اما هنر الزاما باید شامل خلاقیت باشه چون غیر از این محکوم به نابودیه.از اولش دنبال تناقص نبودم.خواستم بگم اگه داریم سینما رو از دید هنر می بینیمش لازمه که به تفاوت هایی که دیگران توش ایجاد می کنن احترام قائل شیم:Smiley35:.دیدگاه جدید همیشه برای ادم ممکنه نامانوس باشه اما چون درکش سخته(به خاطر خاص بودنش)نمیشه بهش گفت چرند.نمی دونم منظورمو رسوندم یا نه

[Bill The Butcher]

مرسي كه نقدا رو خوندي. بحث راجع به زوال سينما بصورت يه كل تو اينجا جاش نميشه. ايشالا يه جايي كامل راجه به اين موضوع بحث كنيم. اما در خصوص برادر تارانتينو. همونطوري كه درست هم گفتي من باهاش حال نمي كنم و دلايلم هم هم سينمايي و هم غير سينماييه. دلايل غير سينماييش به كنار:
مهم ترين مسئله من باهاش دقيقاً نقطه مخالف نظرته. و اونم اينه كه بر خلاف اون چيزي كه تو ميگي من معتقدم كه تارانتينو به هيچ وجه از خودش سبك نداره حتي به نظر من رودريگز از اين نظر صاحب سبك تره. چرنده، اما سبك داره!

تارنتينو بجاي اينكه سبكي از خودش داشته باشه فقط باهوشه.خيلي هم باهوشه و مطمئنم خيلي خيلي فيلم ميبينه و موسيقي گوش ميده. همه نوع فيلمي هم ميبينه. از همه جاي دنيا و مال هر دوره و ‍‍ژانري. چه خوب و چه بد. بزرگترين نقطعه قوتش هم همينه.زياد ميبينه
و از ايده هاي ديگران به نهايت استفاده ميكنه و ابايي هم نداره كه به اين موضوع اعتراف كنه.بنابراين از نظر من يه سرگرمي سازه تا يه فيلم ساز

[prongz]

مرسي كه نقدا رو خوندي. بحث راجع به زوال سينما بصورت يه كل تو اينجا جاش نميشه. ايشالا يه جايي كامل راجه به اين موضوع بحث كنيم. اما در خصوص برادر تارانتينو. همونطوري كه درست هم گفتي من باهاش حال نمي كنم و دلايلم هم هم سينمايي و هم غير سينماييه. دلايل غير سينماييش به كنار:
مهم ترين مسئله من باهاش دقيقاً نقطه مخالف نظرته. و اونم اينه كه بر خلاف اون چيزي كه تو ميگي من معتقدم كه تارانتينو به هيچ وجه از خودش سبك نداره حتي به نظر من رودريگز از اين نظر صاحب سبك تره. چرنده، اما سبك داره!

تارنتينو بجاي اينكه سبكي از خودش داشته باشه فقط باهوشه.خيلي هم باهوشه و مطمئنم خيلي خيلي فيلم ميبينه و موسيقي گوش ميده. همه نوع فيلمي هم ميبينه. از همه جاي دنيا و مال هر دوره و ‍‍ژانري. چه خوب و چه بد. بزرگترين نقطعه قوتش هم همينه.زياد ميبينه
و از ايده هاي ديگران به نهايت استفاده ميكنه و ابايي هم نداره كه به اين موضوع اعتراف كنه.بنابراين از نظر من يه سرگرمي سازه تا يه فيلم ساز
اقا مصطفای عزیز قبل از اینکه جواب بدم اینو بگم که من صرفا طرفدار محض تارانتینو نیستم.یعنی اصلا همچین ادمی نیستم که از اسم طرفداری کنم.اما تارانتینو و کارهاشو قابل دفاع می دونم .خوب اگه منظور شما از صاحب سبک بودن اینه که الزاما باید روشی رو ابداع کنه که هیچ کدوم از مولفه های قبلی توش نباشه مثل (مثل هیچکاک یا جرج لوکاس یا همین اواخر مثل اینسپشن نولان) اونوقت حرفت درسته.اما من کاملا مخالف این موضوع هستم.یه معمار حتما لازم نیست برای ابداع یه یبک بشینه همه چیز رو حتی جنس مصالح رو عوض کنه.خلق یه سبک جدید می تونه وامدار سبک های قدیمی باشه.شما راست می گی ترکیب موسیقی فیلم با تم اکتیو و تا حدودی شاد روی یه فیلم پر خشونت قبلا انجام شده بود.نمونش فیلمای وسترن دهه 80.اما ترکیب این موضوع با چیزهای دیگه مثل دیالوگ های بلند و محاوره ای ومولفه های دیگه ی تارانتینو هیچ جا تا حالا استفاده نشده بود.همین که بدونی از چی کجا استفاده کنی می تونی معنی خلاقیت بده.از اسم کاربریت مشخصه از اون کشته مرده های اسکورسزی هستی.منم هم کاراش رو دوست دارم.اما اگه بهت بگم اسکورسیزی صاحب سبک نیست چه حسی پیدا می کنی؟اتفاقا منم معتقدم اسکورسزی صاحب سبکه اما چند وقت پیش یه مقاله خوندم که دقیقا بر مبنای تعریف شما از ارائه ی سبک جدید نتیجه گرفته بود که اسکورسیزی صاحب سبک نیست.بخون برات جالبه:Smiley36:

به نظر شما مارتین اسکورسیزی یک مولف است؟ یعنی دنیای خودش را دارد؟ تاریخ سینما به این سوال، محترمانه پاسخ مثبت داده است. اما مارتین اسکورسیزی، بر خلاف هم‌نسل‌هایش، همه بزرگان دهه هفتاد، از رابرت آلتمن و آلن جی پاکولا و جرج روی هیل که در فاصله‌ای دورتر از او طبقه بندی می‌شوند، تا همکاران نزدیک‌تر و هم طبقه‌‌اش؛ فرانسیس فورد کوپولا، استیون اسپیلبرگ، برایان دی‌پالما و جرج لوکاس، دنیای خودش را نساخته است. آقای اسکورسیزی، عاشق‌تر از این است که به سینما، شرک بیاورد. که گوشه‌ای‌ از آن را انتخاب کند. که خودش را به گستره «قابلیت‌های بیانی» هنری که از آن تغذیه می‌کند، ترجیح بدهد، و محدود کند. برای مارتین اسکورسیزی، سینما همه سینماست. همه مضامین و تم‌‌ها و استایل‌ها و سبک‌ها. برای سازنده راننده تاکسی و عصر معصومیت، سینما عزیزتر از آن‌ای است که او به عنوان یک مولف، گوشه‌ای و بخشی از آن را انتخاب کند. او پیش از آن که یک فیلمساز باشد، یک خوره فیلم و عشق سینماست. یک منتقد فیلم بالفطره. گفتم «پیش از»، و نه حتی «در کنار»

این لینکش اگه خواستی:

http://caffecinema.com/index.php?option=com_content&view=article&id=6149:----------q----------q&catid=40:aricles-inter&Itemid=59