PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : Sons of Anarchy | بحث اپیزودیک | فصل پنجم , اپیزود ششم



NOjAN
03-19-2013, 03:22 PM
http://picoup.ir/images/31472455773307577755.jpg

Season 5, Episode 6, Small World
فصل پنجم, قسمت ششم, دنیای کوچیک

.:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2315090/)

خلاصه داستان اين قسمت : اول صبح تارا از جما می خواد تا در طول روزا پسرا مراقبت کنه, جما در مورد اتفاقی که برای ریتا روزولت افتاده خبردار می شه و جکس هم پیشنهاد خطرناکی رو در کلاب مطرح می کنه...

.:dl-topic:. (http://tvworld.info/thread19608.html) .:sub-topic:. (http://tvworld.info/thread40903.html)

Irag
03-19-2013, 03:53 PM
به نظرم عنوان این قسمت بهتر بود "عوارض جانبی" میشد بجای "دنیای کوچیک"!
البته هر دو مربوط به یک سکانسه ولی من اولی رو بیشتر دوست داشتم
خیلی بهتر می شد سکانس توی خونه ی اون یارو رو در بیارن ولی به هر حال بدم نبود.
این قسمت کشت و کشتار بود
اول که زن ریس پلیس رفت و دومی هم اون رئیس زندان و زنش باهم رفتن به درک! سومی هم که خواهر ناتنی اون یارو مدیره! من نمی دونم این شهر چارمینگ چجور شهریه اندازه ی دو تا جنگ توش ادم کشته میشه! از دکستر هم بیشتر!
خوب داره پیش میره بدک نیست.
ماجرای کلی هم تا آخر همینطور بدون حرف باقی موند و با واکنش کلی همه چی رو شد رو بیشتر دوست داشتم.
7 دادم.

Irag
03-19-2013, 08:20 PM
یه دیالوگ باحالم توی این قسمت بود که برای اولین بار این بچه سوسول جکی بوی!
یه چیزی بامحتوا فرمودن:

" از وقتی رئیس شدی کلی دردسر درست شده!"
"جکس: من این لعنتی رو به ارث بردم!"

jokarsanaye
03-22-2013, 06:51 PM
تا اینجای این فصل این قسمت از همه راضی کننده تر بود
باز دوباره این کلی جون گرفت و داره آتیش به پا میکنه ... آخرش یک کاری دست کلاب میده با این کاراش
آتو هم که انگار هیچ رقمه از خر شیطون پایین نمیاد ولی فکر کنم تارا یک نقشه هایی براش چیده باشه
بیچاره زن اون زندانبانه هم شد جزء خسارات جانبی شهید اوپ:Smiley36:

در کل خوب بود و من 8 دادم

justUnited
03-22-2013, 11:51 PM
این پوپ برای خودش یه پا فیلسوفه ها!چه حرفا که نمیزنه باید یاداشت برداری کنیم :Smiley35:

کلی هم راه برگشتی نزاشته واسه خودش میدونم که آخرش جکس دخلشو میاره !!

جما هم که به یاد روزای جوونیش افتاده.اون صحنه ای که دختره مجبورش کرد بستنی نیرو بخوره حسابی خندیدم:Smiley14:

تا اینجا همه چیز مثل آرامش قبل از طوفان بوده تا ببینیم چی میشه.