PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: درخشش ابدی یک ذهن پاک



Chandler Bing
04-21-2013, 10:22 PM
http://up.vbiran.ir/uploads/136656238828649_0Eternal.jpg

میشل گوندری Michel Gondry، فیلمساز فرانسوی الاصل 40 ساله با ساخت کلیپ های آوانگارد و پیشرو به شهرت رسید. او ذهن سوررئالیستی خارق العاده خود را با همین کلیپ ها به نمایش گذاشت. از سال 2001 فعالیت مشترکش را با چارلی کافمن، فیلمنامه نویس نابغه آمریکایی آغاز کرد که حاصل آن دو فیلم طبیعت بشری و درخشش ابدی یک ذهن پاکEternal sunshine of the Stopless Mind بود که به همراه کافمن اسکار بهترین فیلمنامه اریجینال را برنده شد.
دو فیلم بعدی او، بدون حضور کافمن، از درخشش لازم برخوردار نبودند. به همین خاطر، گروهی از منتقدان، نقش کافمن را برای موفقیت گوندری پر رنگ تر از آنچه حدس زده می شود، می دانند.
درخشش ابدی یک ذهن پاک!
وقتی با یک نفر دعوا می گیرید، گاهی آن قدر از دستش عصبانی می شوید که حتی می خواهید او را بکشید. اما به خوبی می دانید که این کشتن، مشکلات بیشتری برای شما به همراه می آورد مثلاً ترس از دستگیرشدن توسط پلیس یا بدتر از آن عـــذاب وجدان. این دلایل شما را از انجــام چنین حمــاقتی بـــاز می دارد.پس چاره چیست؟ در حالی که دارید از عصبانیت منفجر می شوید، چه کاری می توانید بکنید؟
چارلی کافمن، فیلمنامه نویس مشهور آمریکایی، راه حل بهتری ارائه می کند که اگر در طی سالهای آینده تحقق یابد ظاهراً مشکلات و عواقب منفی کمتری در پی دارد. شما تمام خاطرات مربوط به طرف مقابل را از ذهن خود پاک می کنید و حتی عمل پاک کردن را هم به یاد نخواهید آورد؛ یعنی، همه چیز را فراموش می کنید، به عبارتی فراموشی ابدی یک ذهن پاک!


منبع + (http://www.naghdefarsi.com/world-movies-review/6648-eternal-sunshine-of-the-spotless-mind.html?start=3)

http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/thread849-2.html#post114058)http://www.picoup.ir/images/23423472445132953874.png (http://www.imdb.com/title/tt0338013/?ref_=sr_1)

Mikado
04-23-2013, 12:25 AM
How happy is the blameless vestal's lot
The world forgetting, by the world forgot
Eternal sunshine of the spotless mind
Each pray'r accepted, and each wish resign'd





http://www.picoup.ir/images/15505492330906454370.jpg





چه شادند، راهبان معصوم
دنیا را فراموش کرده اند و دنیا هم آن ها را
آفتاب ابدی یک ذهن بی آلایش
هر دعایی اجابت می شود و هر خواسته ای مقبول

hadi2006mi
04-23-2013, 01:01 AM
ایده و پرداخت فیلمنامه بسیار عالی داره +بازیهای درجه یک از جیم کری و کیت وینسلت سالها بعد یکی از افسوسهای اسکار خواهد بود که این فیلم رو زیاد تحویل نگرفتند

WalTer WhiTe
04-23-2013, 04:20 AM
مرحوم (فریدریش نیچه) فیلسوف، شاعر و آهنگساز بزرگ قرن 19 از کشور هم قوم مون میگه :
خوشا به سعادت فراموشکارانی که حتی خطاهایشان به فرجامی نیک میرسد.




نقد فیلم با کمترین استفاده از کی بورد :
آیا فیلم خوبی بود ؟
امتیاز : 4


فیلم هایی که حرفه ای ها دوست دارند این شکلی هست ....
منظورم نقاشی درون فیلم The Intouchables هست که ماه قبل دیدیم

http://www.picoup.ir/images/07499495860255092863.jpg


فیلم هایی که عام مردم دوست دارند این شکلی هست

http://www.picoup.ir/images/83393122418277735189.jpg







چند وقت پیش یک خانمی توی این انجمن قلم می زد اسمش اگر اشتباه نکنم فریدا بود
خیلی دوست دارم ایشون این فیلم زیبا رو نقد کنند.



درخواست :
لطفا فیلم های عام پسند بگذارید تا این جمع 10 الی 15 نفره که می نویسند به 30 الی 50 نفر افزایش یابد
یک بچه وقتی میخواد راه رفتن یاد بگیره نه نه باباش یک دفعه ای نمی یان ببرنش کوهنوردی
بلکه یواش یواش باهاش مدارا می کنند تا بچه بزرگ بشه و بعد آروم آروم بهش همه چی رو یاد می دهند
اینکه بیاییم یک دفعه ای چنین فیلمی رو برای یک جمع 10 نفره رو کنیم و بخواهیم که همه بیان فیلم رو نقد کنند اشتباه محض هست
باید کاری کرد این جمع افزایش یابد
نه اینکه کاهش یابد

ببخشید توی کارتان فضولی کردم
چون کاملا روک هستم این جوری نقد کردم فیلم رو
این فیلم برای من از فیلم های گروه تناسخ هم واقعا سخت تر بود

شرمنده همه بزرگان انجمن هستم
لطفا من رو که کوچیک ترین عضو این انجمن هستم ببخشید

یا حق

:Smiley17:

Chandler Bing
04-23-2013, 10:41 AM
شما دلیل هات رو بنویس، نه که با 4 تا کلمه فیلم رو تخریب کنید! بنویسید فیلم چرا بده تا ما هم صدتا دلیل بر ضدش بنویسیم. فیلم اون قدر ها هم که فکر میکنید سنگین نبود، خیلی فیلم شیرین و صمیمانه ایه، هرکسی هم میتونه اندازه فهم خودش از فیلم لذت ببره!
بذارید هر سه فیلم رو نشون بدیم بعد بیاید نقد کنید، شاید دوتای دیگه همه پسند بود. و اینکه ما باید همه سلیقه ها رو راضی نگه داریم، نه فقط شما رو.
============================
میکادو عالی بود، من یه مدت همین جمله یا شاید شعر امضام بود. فیلم هم دوبار دیدم، یه بار چند سال پیش که خوب چیزی نفهمیدم، یه بار 6 ماه پیش که داشتم فیلم رو ترجمه میکردم، خیلی خوب بود، حالا یه بار دیگه میام نگاه میکنم و میام حتما یه چیزی مینویسم.

kingmiladkh
04-23-2013, 11:31 AM
شما این لطیفه ای که برای بد بودن فیلم نوشتی (انتظار نداری که اسمشو نقد بذارم؟!) به قدر همون "دست نیافتنی هایی" که بهش استناد کردی ساده لوحانه است، نمیبخشمت که اومدی حرکت رو نقد کردی، چون در حقیقت نقدی اتفاق نیفتاده یه سری مزه پرونی ها صرفا مشاهده شده، اگر اینجا دوستان علم خواب گندری رو انتخاب کرده بودند من این حرف رو ازت میپذیرفتم که انتخاب سنگینی صورت گرفته، اما آفتاب ابدی یک ذهن پاک کاملا گندری رو در حال گذر به سمت سینمای عامه پسند هالییود نشون میده، گندری ای که در انتها هم فیلم گرین هورنت که کاملا غرق شده در اصول کمپانیهاست رو میسازه.
چند چیز باید گرد هم بیاد که مخاطب عام به یک اثر جذب بشه، یک بازیگر های مشهور در مرحله اول، که این اثر تمام و کمال به این شرط ادای دین کرده، یکی داستان ساده و جذاب، من نمیدونم، داستان پسری که دوست دخترش از خاطرش حذفش میکنه و اون تصمیم میگیره مقابل به مثل کنه و در شرایطی که دستش از همه جا کوتاست پیشمون میشه و سعی میکنه خاطرات عشقش رو محفوظ نگه داره کجاش پیچیده است؟! صرفا این فیلم در ستایش عشقه با یک داستان پرداخته و خوب و یک تخیل باور پذیر، هیچ نکته ی مبهم یا قابل کشفی برای کسانی که قصد لذت بردند دارند مخفی نمیذاره و از طرف دیگه ساختار دقیق اش کسانی که بهای بیشتری به سینما میدند رو هم راضی نگه میداره. کافمن کسی است که بی نهایت عالی حرفهای خودش رو در قالب یک داستان ساده روایت میکنه، جان مالکوویچ بودن رو ببینید.

prongz
04-23-2013, 11:58 AM
بابا بنده ی خدا نظرشو گفت خوب.چرا اینقدر جبهه می گیرید؟خوشش نیومده این دوستمون .به همین راحتی.اتفاقا من فکر می کنم ایشون تقصیر ندارن بلکه اونایی که از فیلم رضایت دارن باید بنویسن تا با نوشته هاشون کمک کنن به دید بهتر بقیه نسبت به فیلم.شاید می شد با یه سری نقد از طرف بچه ها این سنگینی ای که ایشون احساس کردن (که به نظر منم این فیلم کاملا عامیانه هست و نه سنگین) رو یکم بهتر کنیم.با این صحبتا که چیزی درست نمیشه

فیلم هایی که عام مردم دوست دارند این شکلی هست
مردم عامه هم باید یاد بگیرن خودشونو تو شرایط سخت قرار بدن دیگه.اصلا هدف این برنامه همینه که یکم کمک کنیم به ارتقاع سواد سینمایی.یکم به خودت سختی بده.سینما خودش می تونه یه کلاس درس باشه نه فقط یه سرگرمی محض.(البته بازم می گم این فیلم واقعا خیلی از اون مرحله فاصله داره)

اضافه شده در : 2 minutes

پ.ن :اتفاقا اون نقاشی تو فیلم intouchables فوق العاده بود:Smiley14: کلی گشتم عکسی ازش پیدا کنم نشد

kingmiladkh
04-23-2013, 12:14 PM
وقتی سوالی مطرح میشه در قالب همون سوال پاسخ داده میشه، وقتی لحن شکل بگیره دنباله هاشم به همون طریق خواهد بود، در همون حدی که از موضوع انتقاد شده بود و حتی خیلی فراتر از اون من دلایل عامه پسند بودن این فیلم رو نوشتم، مطلقا دیدگاه غلطیست که من یک چیزی رو بدون دلیل نقد کنم و انتظار داشتم باشم دیگران با دلیل برای من توضیح بدند، اگر چیزی رو نمیدونم، میگم نمیدونم و سوال میپرسم و مسلما جواب خواهم گرفت، اما اگر وانمود میکنم که میدونم و به موضوع نقد دارم، اون موقعست که باید دلیل بیارم، نه اینکه از روی باد شکم حرف بزنم.

prongz
04-23-2013, 12:34 PM
وقتی سوالی مطرح میشه در قالب همون سوال پاسخ داده میشه، وقتی لحن شکل بگیره دنباله هاشم به همون طریق خواهد بود، در همون حدی که از موضوع انتقاد شده بود و حتی خیلی فراتر از اون من دلایل عامه پسند بودن این فیلم رو نوشتم، مطلقا دیدگاه غلطیست که من یک چیزی رو بدون دلیل نقد کنم و انتظار داشتم باشم دیگران با دلیل برای من توضیح بدند، اگر چیزی رو نمیدونم، میگم نمیدونم و سوال میپرسم و مسلما جواب خواهم گرفت، اما اگر وانمود میکنم که میدونم و به موضوع نقد دارم، اون موقعست که باید دلیل بیارم، نه اینکه از روی باد شکم حرف بزنم.

سوالی مطرح نشد برادر.فقط نظری داده شد و یه درخواست.منم بی احترامی ای ندیدم تو این در خواست.شما انتظار داری کسی که به قول خودش مثل یه بچه اس که می خواد یواش یواش بزرگ شه برات با استدلال سینمایی فیلم رو نقد کنه؟راحت گفت براش سنگین بوده.اتفاقا همین موضوع که دنبال یه نقد خوب از فریدای عزیز هست نشون میده دوست داره فیلم براش تشریح بشه چون نتونسته درک کنه.به نظر من که همین موضوع یه حرکت مثبته.همیشه که نباید دنبال تقابل عقاید بود بعضی وقتا هم باید دنبال تشریح عقاید رفت. خیلی از مسائل از دیده نشدنه.:Smiley69: بحث منحرف شد از موضوع تاپیک شرمنده

WalTer WhiTe
04-23-2013, 12:38 PM
سوالی مطرح نشد برادر.فقط نظری داده شد و یه درخواست.منم بی احترامی ای ندیدم تو این در خواست.شما انتظار داری کسی که به قول خودش مثل یه بچه اس که می خواد یواش یواش بزرگ شه برات با استدلال سینمایی فیلم رو نقد کنه؟راحت گفت براش سنگین بوده.اتفاقا همین موضوع که دنبال یه نقد خوب از فریدای عزیز هست نشون میده دوست داره فیلم براش تشریح بشه چون نتونسته درک کنه.به نظر من که همین موضوع یه حرکت مثبته.همیشه که نباید دنبال تقابل عقاید بود بعضی وقتا هم باید دنبال تشریح عقاید رفت خیلی از مسائل از دیده نشده.:Smiley69: بحث منحرف شد از موضوع تاپیک شرمنده


ببخشید میدونم اینجا جاش نیست
ولی میشه لطفا شما صندوق پیام هاتون رو خالی کنی تا من برای شما پیام خصوصی بفرستم
متشکرم
:Smiley17:

kingmiladkh
04-23-2013, 12:44 PM
سوالی مطرح نشد برادر.فقط نظری داده شد و یه درخواست.منم بی احترامی ای ندیدم تو این در خواست.شما انتظار داری کسی که به قول خودش مثل یه بچه اس که می خواد یواش یواش بزرگ شه برات با استدلال سینمایی فیلم رو نقد کنه؟راحت گفت براش سنگین بوده.اتفاقا همین موضوع که دنبال یه نقد خوب از فریدای عزیز هست نشون میده دوست داره فیلم براش تشریح بشه چون نتونسته درک کنه.به نظر من که همین موضوع یه حرکت مثبته.همیشه که نباید دنبال تقابل عقاید بود بعضی وقتا هم باید دنبال تشریح عقاید رفت خیلی از مسائل از دیده نشده.:Smiley69: بحث منحرف شد از موضوع تاپیک شرمنده


مجتبی جان شما اگر پست بنده رو کامل میخوندی این حرف رو در جوابم نمیدادی در آخر پست قبلیم نوشتم، اگر چیزی را ندانیم و سوالی صورت بگیره، مسلما پاسخ داده خواهد شد و مطلقا ایرادی نداره، اما وقتی نقد صورت بگیره، باید با دلیل باشه، که این دوستمون در جای جای پستش هم اشاره کرده که داره مطلب رو نقد میکنه. اتفاقا دقیقا مشکل همینجاست سوالی پرسیده نشده، حکم داده شده.

نمونه ای از گفته های دوستمون:


نقد فیلم با کمترین استفاده از کی بورد :
آیا فیلم خوبی بود ؟
امتیاز : 4


چون کاملا روک هستم این جوری نقد کردم فیلم

در این مجموعه ای که ایشون گرد هم آورده، اشاره به نام فریدا یه نوع تمسخر به حساب میاد، تا جویای حق بودن ...

پ.ن: اینجا هم چیزی نمونده تبدیل به تابلوی اعلانات بشه، مجتبی عزیز اگر حرف دیگری در باب نقد رفتار بنده داشتی برای منحرف نشدن موضوع این بحث در پروفایلم بنویس ...

man98
04-23-2013, 08:48 PM
در این که این فیلم یکی از بهترین‌های دهه 2000 و از متفاوت‌ترین عاشقانه‌های-خاطره، رابطه- تمام دوران‌هاست حرفی نیست.
پر از ایده و خلاقیت.
اما مسئله اینجاست که آیا باید خودمون رو به صرف ستایش و تحسین فیلمی مالک و صاحب‌ش بدونیم؟ چیزی که من زیاد راجع به بچه‌هایی که بیشتر و جدی‌تر اهل فیلم خوب دیدن هستند می‌بینم.
من گه گاه تاپیک‌های اکران رو دنبال کردم ولی فضا این‌قدر صفر و صد و زد و خورد و پر تحقیر بوده که آدم جرات نمی‌کنه نظری بده.
انگار یه عده منتظرن تا حرفی خلاف سلیقه و نظرشون بخونن تا فوری در قامت فیلسوف، اندیشمند و منتقدی کارکشته فرو برن و صاحب نظر مخالف رو بکوبن.
نقد با دلیل؟؟
اوه دوستان همه چی که نقد نیست گاهی یه نظر ساده‌ست.
در ضمن؛‌ در ضمن نظرات و ریویو‌هایی که اینجا نوشته میشه رو نقد ندونیم بهتره! نقد اصولی داره که...
بیشتر می‌شد بنویسم ولی همین حالاشم باید منتظر باشم تا جواب‌ها! رو نوش جان کنم :Smiley103:

فقط با زیاد و خوب دیدن و خوندن‌ه که ذائقه و سلیقه آدم پیشرفت می‌کنه. به دعوا و عصبیت که نیست :Smiley69:
پس پیش به سوی این فیلم معرکه!

Chandler Bing
04-23-2013, 08:54 PM
حرف تون کاملا درسته دوست عزیز، ما اینجا جمع شدیم که دور هم یه فیلمی ببینیم و چهار خط درباره اش بنویسیم، اما وقتی به فیلمی نمره ی 4 میدی و مینویسی که ارزش نوشتن نداره و برید فیلم های بهتری انتخاب کنید باید دلیل بیاری، نمیشه بیای پیش زمینه ی ذهنی همه رو با دو خط تغییر بدی و نظری هم ندی. الان خیلی ها فکر میکنند این فیلم یه فیلم هنری و سنگینه که فابل دیدن نیست و این ذهنیت کاملا غلطه. کسی هم کسی رو تحقیر نمیکنه و نکرده، کرده باشه بگید تا برخورد کنم، تمام حرف ما اینکه نظر بدید و با دلیل، هرچقدر هم ساده و پیش پا افتاده.

man98
04-23-2013, 09:10 PM
یکی از نکات جذاب فیلم که الان به ذهنم رسید وقتی‌ه که جوئل و کلمنتین دوباره کودک میشن یا درست‌ترش به کودکی جوئل برمی‌گردن!
در واقع جوئل که وسط پروسه پاک‌سازی خاطرات منصرف شده داره با تمام توان مقاوت می‌کنه ولی فایده‌ای نداره پس تصمیم می‌گیره کلمنتین رو به کودکی‌ش ببره، به پس ذهن‌ش به عمیق‌ترین لایه‌های خاطره و ذهن‌ش تا اونجا نگه‌ش داره! که خاطره‌ای ساخته شه پاک نشدنی اما خب...

راستی یه سوال: ما واقعا عاشق چی می‌شیم؟
منظورم اینه که با وجودی که پاتریک همه‌ی کارها و حرفهای دوست داشتنی‌ای که کلمنتین-جوئل گفتن و تجربه کردن رو می‌کنه اما چرا کلمنتین هرگز عاشق‌ش نمی‌شه؟ باز از نو این جوئل هست که توجه‌شو جلب می‌کنه.
ما عاشق اعمال و کارهایی که آدما می‌کنن مگه نمی‌شیم؟
یا عشق تصوری‌ه که ما دوباره و دوباره می‌سازیم‌ش؟

فیلمنامه دقیق و پر پیچ و خم این فیلم جواهره.

justUnited
04-24-2013, 03:01 AM
من میگم بزاریم همه هر طور که دوست دارند نظر بدهند.بالاخره هرکس متناسب با ظرفیت و سواد و منطق و دانش عمومی خودش از یک موضوع برداشت میکنه.الان مشکل ما شده اثبات خودمون به همدیگه!نمیگم بحث کردن بده اما موضوع چیز دیگست
چرا همینقدر که زحمت نوشتن انتقاد از همدیگه رو میکشیم نمیایم نقد و نظرات مورد پسند خودمون رو بنویسیم اینطوری چه بسا همون شخصی که باهاش تفاوت نظر داریم با خوندن حرفهای شما به خودش بگه عجب پس این چیزها هم بود و من نمیدونستم !؟
اینطوری هم به موضوع اصلی پرداخته میشه و هم کدورتی بوجود نمیاد.پایین هر پست هم با استفاده از تشکر یا عدم تشکر موافقت و مخالفت خودمون رو اعلام میکنیم.

این فیلم رو من دوست دارم بخاطر داستان ساده ای که داره یا همین داستان عاشقانه اش.درسته که توی ذهن نویسنده اش با کلی پیچیدگی همراه شده اما خط اصلی اون داستان همیشگی دلدادگیست.
و چه ماجرای جالبی رو هم درنظر گرفته تا بگه که برای رهایی از عشق راه فراری نیست. هر چقدر شدید تر اون رو از خودت دور کنی به همان شدت هم به سمت برمیگرده و این ویژگی تلخ و شیرین عشقه.
جوئل مردیه که اسیر روزمرگی شده یا به قول خودش زندگیش در رفتن سرکار و منزل خلاصه شده. حالا اون کسی رو دیده که 180 درجه با خودش تفاوت داره و این هم برای اون جذابه و هم ترسناک.وبا اینکه میدونه کلمنتاین درست در نقطه مقابل او قرار داره با اینحال دلش رو به دریا میزنه.
کلمناین هم با تغییر مداوم رنگ موهاش شخصیتی شاداب اما بی ثباتی رو از خودش بروز میده و نوع تفکر و بینش کاملا متفاوت اون نسبت به جهان رو شاهد هستیم.
حالا جوئل هر قدر با کلمنتاین خو میگیره بیشتر به این تفاوت ها پی میبره و این همیشه با عث آزارش میشه و سعی میکنه اون رو به شکلی دربیاره که مورد پسنده خودشه ولی همین عاملی میشه برای اختلافات بعدی بین این دو.
در نوارهایی هم که در انتهای فیلم پخش میشه هر دو طرف به این قضیه اشاره میکنند جوئل از زندگی به ظاهر بی بندبار کلمنتاین خسته شده و کلم هم از تلاش جوئل برای تغییر دادن اون با اینحال هنوز این علاقه کاملا از بین نرفته.
در سمت دیگر داستان ماجرای عشق بین ماری و اون دکتر قرار داره که حالا از ذهن ماری پاک شده.و جالب اینکه هر دو این عشق های مهار شده و خاموش باز در پایان فیلم دوباره شعله ور میشود.و نویسنده بر جاودانگی عشق تاکید میکنه.
استن و پاتریک تقریبا نقش مشابهی رو در داستان دارند با این تفاوت که استن برعکس پاتریک از ماری خوشش میاد و یه جورایی عاشقش شده و پاتریک در نقش بد داستان تنها کاری رو که بلده دزدیدن عشق دیگریست چون خودش در ابراز عشق ناتوان هست.
ولی در پایان هر دو از عشقی قوی تر و قدیمی تر شکست میخورند.


در انتها هر دو طرف(جو/کلم) با کناز گذاشتن انتقاد ها از همدیگه سعی میکنن تا با تکیه بر نقاط مشترک خودشون این عشق رو نجات بدهند.
و برای جوئل و کلمنتاین مهمترین نقطه اشتراک ساحل مونتاک هست که همچون اسم رمزی توسط کلمنتاین در گوش جوئل زمزمه میشه تا دوباره همه چیز رو از سر بگیرند اما اینبار به نحوی دیگر.
از نکات جالب دیگری که فیلم داشت صحنه ای هست که جیم کری با دو تا پلاستیک خاطره به دفتر دکتر میره و میبینه که خیلی های دیگر هم مثل اون با کلی خاطره اومدند و همه میخواهند از شر اونها راحت بشن. ولی غافل از اینکه همین خاطره هاست که در آخر برای ما میماند.

و اینکه خسته شدم از بس نوشتم وگرنه هنوز دل پری دارم.


http://www.picoup.ir/images/24327370732233121052.jpg

WalTer WhiTe
04-24-2013, 02:28 PM
بعد از گذاشتن 2 تصویر مختلف از 2 نقاشی در پست قبلی ام که کاملا حالت طنز رو داشت و از نوع بسیار تلخش هم بود
تصمیم گرفتم یک کمی هم برای اینکه فضا عوض شود در مورد اطلاعت این فیلم که در سایت های مختلف دیده بودم بنویسم
تا شاید دوستان معترض کمی کمتر ما رو مورد نکوهش قرار دهند
و مطمئن شوند که قصد ما تخریب نبوده بلکه فقط پیشنهاد بوده که با تلخی آمیخته شده بود


موارد مهم فیلم

یک مورد مهم رو جناب میکادو در پست خود اشاره کرده اند و یک مورد هم من در پست خود اشاره کرده ام که کسی اصلا این دو مورد رو متوجه نشد
پس یکمی توضیح برای این دو مورد رو لازم میدونم تا متوجه اثر چارلی کافمن عزیز بشید

در فیلم 2 تا نقل قول از 2 تا شخصیت مهم میشه که نقل قول اول رو جناب میکاد به زیبایی تمام ترجمه کرده بودند
ولی کاش می نوشتند که این نقل قول از کیست؟...نقل قول دوم هم من در سر تیتر پستی که ارسال کردم نوشته ام

حالا یکمی در مورد این نقل قول ها و اون دو شخصیت می نویسم

نقل قول اول از الکساندر پوپ :

چه شادند، راهبان معصوم
دنیا را فراموش کرده اند و دنیا هم آن ها را
آفتاب ابدی یک ذهن بی آلایش
هر دعایی اجابت می شود و هر خواسته ای مقبول

ترجمه عزیز دلم میکادو رو گذاشتم چون در جاهای دیگه ترجمه خوبی نشده بود و ایشون خیلی زیبا ترجمه کرده بود

الکساندر پوپ کیست ؟

یک شاعر و منتقد انگلیسی هست که در بین سال های 1688 تا 1744 می زیسته . او از شاعران نامدار بریتانیا بود که
شهرت او بیشتر به خاطر اشعار طنزش است و همچنین ترجمه اثار هومر رو در کارنامه خود دارد
الکساندر پوپ پس از شکسپیر و تنیسون سومین نویسنده‌ای است که فرهنگ گفتاوردهای آکسفورد از او نقل قول کرده‌است.
پوپ به خاطر دوبیتی‌هایش که مضمون قهرمانی دارند معروفیت دارد


نقل قول دوم از فریدریش ویلهام نیچه :
نقل قول ایشون رو در فیلم قبلا نوشته بودم وباز هم می نویسم

خوشا به سعادت فراموشکارانی که حتی خطاهایشان به فرجامی نیک میرسد.


فریدریش ویلهام نیچه کیست ؟

فیلسوف و شاعر و آهنگساز بزرگ آلمانی هست که از مشهورترین عقاید وی نقد فرهنگ، دین و فلسفهٔ امروزی بر مبنای سؤالات بنیادینی دربارهٔ
بنیان ارزش‌ها و اخلاق بوده‌است. نوشته‌های وی سبک تازه‌ای در زبان آلمانی محسوب می‌شد؛ نوشته‌هایی بسیار ژرف و پر از ایجاز،
آمیخته با افکاری انقلابی که نیچه خود روش نوشتاری خویش را گزین گویی‌ها می‌نامید.
یک جمله زیبا هم دارد که میگوید : همیشه آن چه هستی باش




و اما جوایزی که فیلم گرفته هست و دارای ارزش زیادی هست رو هم بدونید بد نیست

دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی/غیراقتباسی در سال ۲۰۰۵ میلادی
نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر زن برای کیت وینسلت در سال ۲۰۰۵ میلادی
دریافت جایزه آکادمی فیلم بریتانیا به خاطر بهترین تدوین
دریافت جایزه آکادمی فیلم بریتانیا به خاطر بهترین فیلمنامه اصلی/غیراقتباسی (چارلی کافمن)
نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم کمدی/موزیکال
نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم کمدی/موزیکال (جیم کری)
نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم کمدی/موزیکال (کیت وینسلت)
نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین فیلمنامه (چارلی کافمن)
این فیلم در فهرست فیلمهای برتر سایت IMDB در رده 59 قرار دارد.
(( البته به شخصه در تمام ادواری که فیلم و سریال دیدم هیچ گاه این سایت IMDB رو قبول نداشته و ندارم ))
دلیلش رو هم ننویسم بهتره چون ممکنه دردسر درست بشه دوباره


نقد های بی شماری در وب از این فیلم شده است و همگی رو خیلی راحت می تونید سرچ کنید و بخونید
در نتیجه احتیاجی به نقد بنده نیست و مخصوصا که بنده هم فیلم هایی که نمی پسندم رو اصلا نقد نمی کنم

در مورد پست اولم هم باید بگم که هر کسی یک جور فیلم رو می بیند و دید ها و سلیقه ها به شدت با هم فرق دارد
یکی مثل من می بیند و امتیاز 4 رو هم با سلام و صلوات میدهد
و یک هم امتیاز 10 میدهد و در نقد خود سعی میکند فیلم رو به زیبایی تعریف و تمجید کند
پس این اختلاف سلیقه هست که گاهی دست آدم رو می بند و باعث جدل بین دوستان می شود
اگر من از فیلم زیاد خوشم نیومد و 4 دادم دلیل بر بد بودن فیلم نیست
و اگر هم یک نفر 10 بدهد هم دلیل بر خوب بودن فیلم نیست
همیشه تفاوت ها و سلیقه ها هست که باعث می شود انسان ها با هم تفاوت داشته باشند
پس اگر دیروز من جواب دوستان رو ندادم رو دلیل بر بی ادبی بنده نگذارند
چون احساس کردم دوستان دارند زیاده روی میکنند سعی کردم جواب ندهم تا بهشون احترام گذاشته باشم و حرمت ها حفظ شود

ولی یک انتقاد هم از کسانی که این حرف ها رو برای بنده زدند دارم
دوستان سعی کنید به نظرات یکدیگر احترا م بگذارید و سعی نکنید یکدیگر رو به چالش بکشید و علم و فهم یکدیگر و نوع نقد هایی که می شود رو مورد بازخواست قرار دهید
هر کسی هر جور دلش بخواهد می نویسد چرا سعی می کنید نوع نوشتن افراد رو تغییر دهید
به نظر خودم اون 2 عکس از هزار نقد برای فیلم بهتر بود
چون عکس اولی که گذاشتم شلوغی بیش از حد فیلم رو در این جور آثار نقاشی به نمایش میگذاشت
که در فیلم هم خودتون شاهد شلوغی و افراط کارگردان در صحنه های درهم و برهم بودید
و عکس دوم هم نشان دهنده فیلم های عادی بود که بیننده رو میخ کوب می کند

پس لطفا بحث های این جور فیلم ها رو به حالت غیر عادی هدایت نکنید
چه ارزشی دارد که شما بیاید از 4 دادن بنده به این فیلم به اون شدت و به اون وضع گله کنید
آیا چیزی تغییر میکند ؟
نه
به نظرم اگر هر کسی سرش به کاره خودش باشد و برایش مهم نباشد که دیگری چی نوشته هست و چرا این طور نوشته است بهتر هست
چون با این رفتار که همدیگر رو به چالش بکشیم چیزی عاید هیچ کس نمی شود

همگی موفق باشید
:Smiley17:

Mikado
04-24-2013, 04:42 PM
آقای مهرداد یا CasT!el عزیز (اگر اسمتون دُرست خاطرم باشه)

من امیدوار بودم، همون قدری که خود شما از ایهامات و شلوغی این فیلم گله کردید، یه مقدار خودتون واضح تر برای ما توضیح می دادید تا نوشته هاتون رو درک کنیم. قصد ندارم قضاوتی بکنم، فقط من به عنوان خواننده این تاپیک با خوندن نوشته های شما بیشتر گیج میشم و نمی فهمم چرا اینقدر در لفافه حرف می زنید. اگر میشه بیشتر برای من توضیح بدید که از دید شما استفاده از شعر الکساندر پوپ یا نیچه به چه منظور بوده، آیا با توجه به نوشته شما منظور نویسنده/کارگردان به نقد کشیدن یا مسخره کردن فراموشی یا فراموشکاران بوده؟

در مورد پست اول شما هم، می خوام بگم که شما یه مقدار سخت گرفتید، چون به نظر من اصلاً فیلم سختی برای دیدن نبود، داستان دو نفر عاشق که میخوان بعد از شکست عشقی خاطره هاشون از همدیگر رو پاک کنن، اما این پروسه و عوارض اون باعث میشه وجه دیگه ای از عشق و دوست داشتن و شخصیت های خودشون رو هم ببینند.

یک نقدی هم وارد کردید همراه دو تا نقاشی که فکر میکنم اصلاً مناسب این تاپیک و این بحث نبود، فکر می کنم منطقی که برای استدلال استفاده کردید می تونه بر ضد خودتون استفاده بشه، مثلا همین فیلم با میانگین چهارصد هزار رای از کاربران ثبت شده IMDB ریت 8.4 گرفته، اما شما به شخصه به اون 4 می دید، خوب پس شما در اینجا جز قشر خاص هستید و شما کسی هستید که تابلو مونولیزا به قول خودتون رو اثر بی ارزشی در نظر می گیرید نه ما و تیم انتخابی.
البته من اصلاً نمی خوام قضاوتی بکنم و یا در مورد چرایی و خوب و بد بودن یک اثر هنری با به قول شما عام و خاص بودنش حرف بزنم، فقط می خوام دوستانه بهتون بگم، اون دو عکس و اون پست اول شما، بر خلاف منطق شماست. اگر به این اعتقاد دارید که سلیقه ها متفاوته، پس قبول کنید در این یک مورد، شما قشر خاص بودید، ما به سلیقه عموم این فیلم رو انتخاب کردیم.

و به هر حال دوست من، وقتی شما نظری بر خلاف اکثریت دارید، فکر می کنم هم وظیفه سختری، هم کار بیشتری در پیش رو دارید تا نظر خودتون رو توضیح بدید. وقتی چیزی می نویسید یعنی می خواهید نظر خودتون رو به ما بگید! خب خیلی خوبه! پس بیشتر در موردش به ما بگید و گله نکنید از بقیه که به شما حمله می کنند! چون حمله اول از طرف شما بوده! این یه پروسه طبیعیه! اما وقتی بتونید نظر خاص خودتون رو خوب توضیح بدید، اون موقع است که افراد بیشتری سمت شما جذب میشند و می تونید کاری کنید تا بقیه هم مثل شما نکات ریزی که از دید بقیه پنهان مونده ببینن و اون موقع است که گفتگویی بدون قضاوت و پیش داوری و بر اساس سلایق گوناگون شکل میگیره.

به هر حال امیدوارم نقدی های شما با توضیحات بیشتر و وضوح بیشتر، همیشه در تاپیک های اکران باشه تا همه با سلیقه های مختلف در کنار هم بتونیم یک اثر هنری رو ببینیم.

درضمن از لطفی هم که در مورد ترجمه داشتید ممنونم. :Smiley17:

WalTer WhiTe
04-24-2013, 11:40 PM
آقای مهرداد یا CasT!el عزیز (اگر اسمتون دُرست خاطرم باشه)


ممنون از لطفی که به من دارید:Smiley17:
باید خدمت شما عرض کنم که در مورد اسم و شبهات وارد شده نسبت به بنده کاملا در اشتباه هستید
پس باید پله به پله با هم این مشکل رو حل کنیم تا به نتیجه مثبتی برسیم
اسم من محمد هست
و فامیلی من میری هست
اگر دلتان میخواهد هم حاظرم کپی کارت ملی خود رو خدمت شما ارائه دهم تا شبهات رفع شود
شما ابتدا ثابت کن که با کس دیگری اشتباه نگرفتی تا بتوانیم پله پله اختلافات رو حل کنیم

در مورد بقیه صحبت ها باید بگویم که شما در حال نقد شخصیت بنده هستید در این تاپیک
پس فکر میکنم که تاپیک رو اشتباه گرفته اید
پس لطفا به قول سیاست مدار ها گام به گام با هم بریم جلو تا مشکل حل شود

پس
بسم الله

بفرمایید و ثابت کنید

:Smiley17:

WalTer WhiTe
04-25-2013, 02:17 AM
آقای مهرداد یا CasT!el عزیز (اگر اسمتون دُرست خاطرم باشه)

این که نه در اینجا و نه در چت باکس اثبات نشد و زیاد هم مهم نبود و چون در چت باکس هم به نتیجه ای نرسیدیم
پس من می بخشمت :Smiley36: چون تقصیر اشکان بود که شایعه پراکنی کرد:Smiley14: اون رو هم می بخشم :Smiley34:


من امیدوار بودم، همون قدری که خود شما از ایهامات و شلوغی این فیلم گله کردید، یه مقدار خودتون واضح تر برای ما توضیح می دادید تا نوشته هاتون رو درک کنیم. قصد ندارم قضاوتی بکنم، فقط من به عنوان خواننده این تاپیک با خوندن نوشته های شما بیشتر گیج میشم و نمی فهمم چرا اینقدر در لفافه حرف می زنید. اگر میشه بیشتر برای من توضیح بدید که از دید شما استفاده از شعر الکساندر پوپ یا نیچه به چه منظور بوده، آیا با توجه به نوشته شما منظور نویسنده/کارگردان به نقد کشیدن یا مسخره کردن فراموشی یا فراموشکاران بوده؟


شما هم از شعر اون والا مقام ها استفاده کرده ای
پس من هم چون شما استفاده کرده ای باید بگویم که شما هم مسخره کردی ای فیلم رو
نه
من می گویم شما خواستی به اون شعر اشاره کنی
و بقیه هم استفاده کنند
فقط من شعر و نویسنده اش روهم معرفی کردم که شما نکردی
چه ربطی داره که شما بگی من دارم مسخره میکنم؟


در مورد پست اول شما هم، می خوام بگم که شما یه مقدار سخت گرفتید، چون به نظر من اصلاً فیلم سختی برای دیدن نبود، داستان دو نفر عاشق که میخوان بعد از شکست عشقی خاطره هاشون از همدیگر رو پاک کنن، اما این پروسه و عوارض اون باعث میشه وجه دیگه ای از عشق و دوست داشتن و شخصیت های خودشون رو هم ببینند.


حق میدهم بهت که فکر کنی سخت گرفتم ولی از نظر خودم اصلا سخت گرفته نشد چون 4 کلمه نوشتم وفقط یک درخواست کردم
چون من وقتی فیلم رو می بینم می روم هر چی نقد باشه میخونم
بعد یک چیزی مینویسم
ولی چون قبلا هم در این جور تاپیک ها نوشته ام و برخورد خوبی با من نشده بود (( نمیخوام مسئله رو باز کنم .اشکان کاملا میدونه چی میگم از اون بپرس ))
من هم این بار زحمت نقد کردن رو به خودم ندادم و با طنزی که از فیلم قبلی یادم بود یک جورای به این فیلم شلوغ و پلوغ اشاره کردم



یک نقدی هم وارد کردید همراه دو تا نقاشی که فکر میکنم اصلاً مناسب این تاپیک و این بحث نبود، فکر می کنم منطقی که برای استدلال استفاده کردید می تونه بر ضد خودتون استفاده بشه، مثلا همین فیلم با میانگین چهارصد هزار رای از کاربران ثبت شده IMDB ریت 8.4 گرفته، اما شما به شخصه به اون 4 می دید، خوب پس شما در اینجا جز قشر خاص هستید و شما کسی هستید که تابلو مونولیزا به قول خودتون رو اثر بی ارزشی در نظر می گیرید نه ما و تیم انتخابی.
البته من اصلاً نمی خوام قضاوتی بکنم و یا در مورد چرایی و خوب و بد بودن یک اثر هنری با به قول شما عام و خاص بودنش حرف بزنم، فقط می خوام دوستانه بهتون بگم، اون دو عکس و اون پست اول شما، بر خلاف منطق شماست. اگر به این اعتقاد دارید که سلیقه ها متفاوته، پس قبول کنید در این یک مورد، شما قشر خاص بودید، ما به سلیقه عموم این فیلم رو انتخاب کردیم.


دلیل 2 تا نقاشی رو که گفتم
در مورد IMDB میگم
یادته چند وقت پیش این سایت یک چیزی منتشر کرده بود که از نظر کاربرانش سریال ومپایر در سال 2012 جایگاه 5 یا 6 بود
آیا شما اون نظر رو قبول داری یانه ؟
مثال دیگه
فیلم جدایی آقا اصغر فرهادی در جایگاه 70 الی 80 هست اگر اشتباه نکنم
آیا سیاست باعث نشده این فیلم در اون جایگاه قرار بگیره ؟
چرا خودمون رو با اون سایت به اصطلاح مهم گول می زنیم

هر وقت این سایت به نفع ما بگه سریع پرچم این سایت برفراز آسمانها برافراشته میشه
هر موقع هم به ضرر ما بگه پرچم پایین هست و همه اون سایت زیر سوال هست
یک مقدار باید واقع بین بود گاهی
نمیگویم 8.4 در اون سایت اشتباه هست ولی شما همه مسائل حول و حوش فیلم ها رو که نمیدونه که
در مورد 4 دادن هم در پست دوم گفته ام که هر قشری این فیلم رو نمی پسنده
کاش این 100 نفر کاربر فعال انجمن میدید فیلم رو بعد می شد قضاوت کرد که همه می پسند یانه
شما و بزرگان سایت خودتون رو با بقیه مقایسه نکنید
این اکران ها رو زیاد زیاد ببیند 20 نفر الی 25 نفر هست
که از این بین 20 نفرتون از کاربران رسمی سایت هستید که سال هاست در این جا هستتید و سلیقه تان تقریبا یکی شده است
پس من نمیتونم سلیقه ام رو با شما وفق بدهم و مطمئن هستم اگر تعداد کسانی که میدیدند و می اومدند نظر میدادند 100 نفر بود حرف شما درست بود
و اونوقت من قشر خاص میشدم
ولی در اینجا اکثریت با قشر خاص که اعضای رسمی هستند هست که تعداشان حدودا 20 نفر هست
یک مورد دیگه اینکه من در درخواست گفته ام که سعی کنید تعداد رو زیاد کنید نه کم کنید که اصلا گوش ندادید و من رو محاکمه کردید





و به هر حال دوست من، وقتی شما نظری بر خلاف اکثریت دارید، فکر می کنم هم وظیفه سختری، هم کار بیشتری در پیش رو دارید تا نظر خودتون رو توضیح بدید. وقتی چیزی می نویسید یعنی می خواهید نظر خودتون رو به ما بگید! خب خیلی خوبه! پس بیشتر در موردش به ما بگید و گله نکنید از بقیه که به شما حمله می کنند! چون حمله اول از طرف شما بوده! این یه پروسه طبیعیه! اما وقتی بتونید نظر خاص خودتون رو خوب توضیح بدید، اون موقع است که افراد بیشتری سمت شما جذب میشند و می تونید کاری کنید تا بقیه هم مثل شما نکات ریزی که از دید بقیه پنهان مونده ببینن و اون موقع است که گفتگویی بدون قضاوت و پیش داوری و بر اساس سلایق گوناگون شکل میگیره.
به هر حال امیدوارم نقدی های شما با توضیحات بیشتر و وضوح بیشتر، همیشه در تاپیک های اکران باشه تا همه با سلیقه های مختلف در کنار هم بتونیم یک اثر هنری رو ببینیم.


والا من حمله نکردم من فقط یک نظر کوچیک دادم و درمورد خواست هم آقای پرونگز هم گفته که چیز بدی نمی بینه
در صورتی که آقای میلاد با لحن بدی مثل باد شکم و از این جور چیز ها یا نمی بخشمت بیا دلیل 4 رو بگو صحبت کرده
در مورد نکات هم انشالله در فیلم های بد بیشتر با هم آشنا خواهیم شد وخواهیم نوشت


من دلیل این چیزها رو فقط در سوء تفاهم می بینم
چون لحن من طوری هست که طنز درونش همیشه هست و گاها اکثرا جدی می گیرند شاید باعث اختلاف شده
من که به کسی توهین نکردم که
توهین هم که به ما شد ما جواب ندادیم تا مشکلی پیش نیاد
در پست دومم هم توضیح دادم


درضمن از لطفی هم که در مورد ترجمه داشتید ممنونم.
:Smiley17:


باور کن ترجمه ات رو در سریال سانز قبول دارم و همیشه داشته ام
اگر فکر میکنی مسخره کرده ام در اشتباهی
اگر ترجمه شما یا اشکان رو قبول نداشتم اصلا سریال رو نمیدیدم
مثل چند سریالی که وسطش رها کرده ام وهمین طور مونده رهایش میکردم

امیدوارم سوء تفاهم رفع شده باشد

موفق باشی
:Smiley17:

Irag
04-25-2013, 09:32 PM
http://www.picoup.ir/images/54597299007234648811.jpg http://www.picoup.ir/images/50475196631679663949.jpg

يه چندتايي نكته كه بعد از تماشاي فيلم به ذهنم رسيد: (به ترتيب نيست)

*همين كه فيلم از قالب "رمنس و عاشقانه"‌ايي كه هميشه تكراري و سطحي بوده يه چيز جديد ساخته اين خودش اولين گام موفقيت فيلمه. يه ديد جديد و يه حرف جديد با يك اجراي فوق‌العاده سخت و پيچيده كه شايد بخاطر همين موضوع يه سري از بينندگانش رو حتي در اواسط فيلم از دست بده!

*دو تا چيز خيلي براي من جذاب بود:

يكي: مقاومت كردن "جویل" و مبارزه براي متوقف‌كردن فرايند پاك شدن ذهنش

دومي: تسليم‌شدن و دل دادن به لحظه‌ايي بودن خاطرات

*اينكه برخي از فيلم خسته مي‌شن چند تا دليل خيلي روشن داره اوليش بخاطر طولاني بودن "فرآيند پاك شدن ذهن جویل" و "خل‌بازي و ري‌اكشن‌هاي غيرطبيعي و پرانرژي شخصيت‌ها" مثل: رقصيدن بالاي سر جول و يا حركات و رفتار غيرآشناي "كلمنتاين" سومي هم ميشه ربطش داد به حركات "ديوانه‌وار دوربين" و قاب‌بندي‌هاي درشت و ترسناك از آشوب‌هاي ذهني شخصيت جویل! به نظرم مجموعه‌ي اين چيزها باعث ميشه بيننده در اواسط فيلم يواش يواش كم بياره و به اين فكر كنه كه يه كم "استراحت" وسط فيلم هم چيزه خوبيه! ولي خوب همه‌ي موارد بالا فقط يه سري دليل براي اون "خستگي برخي بيننده‌هاست" و نميشه فيلم رو بدون اين چيزها درنظر گرفت اصلا اين فيلم يعني "يك ذهن ..." با همه‌ي اين "خل‌بازي‌هاي كارگردانش" زنده است.

*ضربه‌ي تقريبا پاياني فيلم كه از دل رابطه‌ي بين "مري و هاوارد" متولد شد به نظرم هم يك انگيزه‌ايي بود براي ادامه‌دادن فيلم تا پايان و هم يه "بازي با ذهن بيننده" كه در هر فيلمي واقعا لازم و ضروريه. خيلي خوب بود. همين قدر كه از اين ضربه خوشم اومد حالم از قضيه‌ي "نيچه" و "جملات قصار" بهم خورد گاهي اوقات بدسليقگي مخاطب‌كش و هلاك‌كننده است! كاش بيخيال اين نقل قول‌ها و اين جور چيزها مي‌شد.

*اصلا فيلم رو دوست نداشتم ولي اين هيچ ربطي به "بد" بودنش نداره.

*از بين ديالوگ‌ها فيلم دو تا رو خيلي دوست داشتم كه ساده ولي دلنشين! (Nice) بودن:

*جويل: چرا هر زني كه ذره‌ايي به من توجه نشون ميده من عاشقش ميشم!

*جويل: يادم مياد همون موقع (كنار ساحل) هم جذبت شدم ... با خودم گفتم: "واو، چه عجيبه كه جذب كسي شدم كه پشتش به منه"

امتياز: 8

saman_pd09
04-27-2013, 12:26 AM
فیلم رو امروز دیدم . نکاتی هست که بیان میکنم :

سفر در رویاهای جول فضایی را در فیلم بوجود اورده بود که بسیار به اثار سورئالی دیوید لینچ شباهت داشت . یکی از علل خستگی مخاطب به دلیل فضای فیلم هست . پرش از فضایی به فضای دیگر بیننده را بدون استراحت رها می کند . اینجاست که بیننده فکر می کند در فیلمی غرق شده که ساخته یک ذهن اشفته هست . و همین ذهن اشفته مخاطب را مجاب به مشاهده ی ادامه ی داستان می کند . کشش ایجاد می کند . در واقع کارگردان در این فیلم در ابتدا معما را طرح کرده و در حالی که بیننده معما را فراموش کرده کارگردان سعی در پاسخ دادن دارد . خاصیت گیج کنندگی سکانس های ابتدایی فیلم به دلیل معما گونه بودن انهاست .

رگه هایی از مفهوم تقدیر نیز در سکانس های فیلم دیده می شود . در واقع کارگردان سعی در این دارد تا عشق را وابسته به تقدیر معرفی کند . تنها تقدیر هست که می تواند شما را در قطاری قرار دهد تا عشق فراموش شده ی خود را به یاد اورید . دلیل نبود عشق در رابطه ی پاتریک هم می تواند همین عامل باشد . با این که پاتریک تمام کار های جول را تکرار می کند اما رابطه ای که مورد نظر پاتریک هست شکل نمی گیرد . تقدیر گونه ی دیگریست .

تضاد شخصیتی در یک رابطه ی عشقی در این فیلم بسیار زیبا به تصویر کشیده می شود . جول پسریست که به ضوابط احترام میگذارد و عیب او در زود قضاوت کردن هست . قضاوت های زود هنگام جول رو در چندین سکانس بخوبی میتوان مشاهده کرد . سکانس هایی که کلمنتاین را متهم به مشکل روبط جنسی میکند و حتی سکانسی که یاد داشت (Thank You) را بر ماشین همسایه میگذارد . کسی که سعی دارد کلمنتاین را انگونه که می خواهد درست کند . از طرف دیگر کلمنتاین دختری هست که به قول خودش بی فکر است و نیاز به خوب بودن ندارد بلکه تنها دنبال نیمه ی گمشده ی خود می گردد . کسی که او را کامل کند نه درست . این تضاد ها مشکلاتی را به همراه می اورد که پیکره فیلم را می سازد . عشق رابطه ایست برای قبول کردن و پذیرفتن شخصیت نه قبولاندن ان .

نتیجه گیری کارگردان به نظر من چنین است که شرط شروع رابطه جدید فراموش کردن رابطه ی گذشته نیست فرار از عشق نیست . بلکه قبول تفاوت ها و تطبیق دادن خود با انها در رابطه است . تنها کاری که پاک کردن حافظه میکند این است که باعث تکرار اشتباهات گذشته می شود . شاید بهتر باشد برای پی بردن به این نتیجه بار دیگر سکانس نهایی فیلم را مشاهده کنید تا متوجه شوید که دو طرف چگونه راحت می شوند وقتی پذیرفتن تفاوت ها حاصل میشود .



I'm not a Concept . I'm just a f*cked up girl who's looking for my own piece . I'm not perfect

kingmiladkh
04-28-2013, 02:16 AM
ترجمه ی تخیل کافمن به زبان تصویر، وظیفه ای بود که گندری از عهده آن به خوبی برآمد، این اثر یکی از شاخص ترین نمونه ها در به تصویر کشیدن عالم رویا و فضای خوابگون می باشد، تغییر مکان های متوالی، ارتباط موقعیت های نامربوط به یکدیگر و به تصویر کشیدن فضاهای نا متعارف خلاقانه کمک بسیار به خلق این فضا کرده است، شاید بهترین گزینه کارگردانی برای این اثر، کارگردانی باشد که فیلمی نظیر علم خواب در پرونده کاری اش به چشم میخورد.
فیلم در حقیقت با بخشی از پایان خود آغاز میشود، اما انتخاب این "بخش" به قدری هوشمندانه است که تماشا کن آن را به عنوان یک آغاز جعلی میپذیرد و تنها با کلید هایی که در فیلم به او داده میشود در مورد این آغاز جعلی دچار سوال میشود.
نقش "نیچه" در فیلم به چند نقل قول و اشاره ختم نمیشود بلکه قابل رد یابی در تک تک سکانس های اثر است، در اثر یک شخصیت کمتر مورد توجه قرار گرفته شده، به اسم "نائومی" وجود دارد، که به تعمد حتی در فیلم هم به او بی اعتنایی شده، در تفکرات نیچه این موضوع پیروزی اصلح چیزی است که فیلم ابتدا به بررسی آن میپردازد و این خود محوری و مالکیت طلبی در عشق چیزی است که در سکانس های ابتدایی با آن روبرو هستیم، "نائومی" در حقیقت همین ضعیف محکوم به شکست است، در فیلم هوشمندانه به بی وفایی "جول" نسبت به نائومی اشاره میکند، اما هیچگاه او را بر اساس اخلاقیات محاکمه نمیکند، "کلمنتاین" نسبت به نائومی برتر برای ما تعریف شده، برای همین خالق اثر، این را حق جول میداند که بهتر را برای خود برگیزند.
بر اساس تفکرات "نیچه" این انسان فانیست، و همه چیز در همین دنیا خلاصه میشود، و سوال او چگونه زیستن در این دنیای مادی و چیستی هدف در این دنیای بی خداست، که شاید ساده ترین پاسخی که بتوان به آن داد این است که عمرمان را به بهترین وجه در این دنیا زندگی کنیم، این تفکر فانی بودن به همه چیز بسط داده شده، در فیلم حتی عشق نیز فانیست و بر سر این فانی بودن توافق صورت میگیرد، این فیلم به طور کامل "در ستایش عشق فانی" شکل گرفته است، شما را ارجاع میدهم به سکانس پایانی فیلم، جایی که کلمنتاین و جول بعد از پی بردن به حقایق روبروی یکدیگر ایستاده اند، کلمنتاین به جول میگوید که این رابطه سرانجامی ندارد و با استناد به نوار های ضبط شده، آنها به زودی از یکدیگر خسته میشوند و جز عادت چیزی رابطه ی آنها را نگاه نمیدارد، در حقیقت کلمنتاین دارد نقطه ی پایان رابطه را به جول نشان میدهد، همچون انسان که میداند روزی خواهد مرد و آن را ناگریز میپذیرد و دلبستگی به زندگی خود پیدا میکند، در اینجا برخورد جول با مسئله به همین صورت است، او فانی بودن را میپذیرد، "نیچه" معتقد است که اتفاقات در دوره های تاریخی عظیم باز هم تکرار میشوند و باز هم تکرار میشوند، در حقیقت رجعت دوباره جول و کلمنتاین را به هم میتوان اشاره ای به این تفکر دانست در مقیاس ساده ی یک عشق، کارگردان هوشمندانه محل قرار مجدد با کلمنتاین را به جول تلقین میکند، در صحنه ی پایانی پاک کردن خاطرات جول در کلبه قدیمی، کلمنتاین به جول میگوید، اگر اینبار نروی و مرا ترک نکنی چه؟! اینجاست که جول در حقیقت با ماندن، پا را از عرصه خاطرات فراتر مینهد و وارد حوزه رویا میشود، فروید در کتاب تفسیر خواب میگوید در خصوص رویاهای فراموش شده، با گرفتن نشانه هایی در زندگی روزانه ممکن است دوباره به فرد یادآوری شوند، اینجاست که با فریاد زدن اسم ایستگاه مورد نظر در بلند گو در ناخودآگاه جول رفتن به نقطه ی آغاز مجدد شکل میگیرد، کلمنتاین نام میوه است بسیار شبیه به نارنگی، این نکته از آنجا حائز اهمیت است که میتوان رنگ موهای کلمنتاین را با سیر تکامل یکی کرد، کلمنتاین قبل از اشنایی و در روز اشنایی با جول، موهای سبز رنگ داشت، یاد آور میوه ی کال و نرسیده، در عین سرزندگی اما به کمال نرسیده، در حین رابطه با رنگ موهایش به نارنجی که همان کمال یا پختگیست تغییر میکند و در پایان آن به آبی فاسد.
این نکته که نقل قول نیچه از زبان چه کسی در فیلم خارج شد، کسی که این جمله در حقیقت شرح حال مسلم خود اوست و به چه قصدی، که همانا جلب توجه محبوب است نیز نکته قابل تاملیست.
نکته های اینگونه در مورد فیلم بسیار است، اما در این ساعت گفتنشان از حوصله من خارج، شاید مدتی دیگر در پستی دیگر به آن نکته هم پرداختم.

--------

چند نکته هم ضروری میدونم در مورد موضوعاتی که اخیرا در موردش بحث صورت گرفته بیان کنم.

نکته شماره یک: در روزگار حاضر و با پیشرفت ارتباطات ، قداست از بسیاری از کلمات خیلی وقت هست که گرفته شده، یکیش همین نقد، این کاری که ما اینجا میکنیم، بِه گزینی، تحیلیل فیلم و امتیاز دادن، نزدیک ترین تعریفی که ازش وجود داره همین نقد هست.

نکته شماره دو: فرق یک انجمن با دفترچه خاطرات در این هست که ما در انجمن نظراتمون رو در دسترس و به قضاوت عموم میذاریم و اگر فکر میکنیم حرفی داریم که ارزش خوانده شدن از طرف دیگران رو داره و در یک انجمن عمومی قرار میدیم، یعنی برای دیگران این متن نوشته شده و اون دیگران حق دارند که در مورد متن نوشته شده نظر بدند، اگر میخواید کسی در مورد نوشته هاتون نظر نده، از این به بعد اونها رو توی دفترچه خاطراتتون بنویسید.

نکته شماره سه، احترام بذاریم تا بهمون احترام گذاشته بشه، اینکه تفکر عده ای رو به استهزا بگیریم و شخصی که الان فعالیتی هم در سایت نداره به تمسخر نامش رو بیاریم و وقتی باهامون برخورد میشه، سعی کنیم با سفسطه کردن بحث رو منحرف رو کنیم، اصلا درست نیست.

نکته شماره چهار، من بر اساس اقناع طرف مقابل نظر اون رو نقد نمیکنم، اساسا بحث در اینچنین مباحثی بیشتر برای قضاوت کردن خواننده های دیگر اون مطالبه تا شخص های درگیر، پس طبیعتا انتظار پاسخی از طرف مقابل ندارم، ولو اینکه اگر حرفی ارزش دفاع داشته باشه، برای روشن کردن ذهن مخاطب مبحث از طرف شخص دیگر باز خواهد شد.

نکته شماره پنج، حرفی بزنیم که ارزش خوانده شدن داشته باشه، وقتی چهار تا پست در یک مبحث ارسال میکنیم و حتی یک خط نمیتونیم برای بد بودن فیلم و دفاع از حرف خودمون بنویسم، تکلیف کاملا مشخصه، برای کسی مهم نیست، فلانی فیلم از نظرش خوب بوده یا بد، بلکه مهم دلیل پشت خوب یا بد بودن نظر اونه.

نکته شماره شش، imdb سایتیست بر پایه نظرات عوام، وقتی در لیست 250 تایی اون شاوشنگ اول باشد و دارک نایت جزو ده تا باشد و بیشتر معطوف بر سینمای آمریکا، تکلیف مشخصه، اینکه یکی از دوستان به ریت بالای این فیلم در این سایت اشاره کرده بود، نه به خاطر معتبر بودن این سایت، بلکه به خاطر ذکر این نکته که از نظر عوام این فیلم مورد توجه قرار گرفته.

در پایان هم دوست دارم با یک شعر از شکسپیر متنم رو خاتمه بدم:

وجدان چیزی نیست جز واژه ای که ترسوها به کار میبرند،
و از ابتدا ساخته شده تا قدرتمندان را بترساند،
بگذار بازوان نیرمند ما، وجدان ما باشد و شمشیرهایمان، قانون ما!

javadth
04-28-2013, 02:08 PM
فیلم خوبی بود
ترکیب تکنولوژی و ملودرام در این فیلم یک حرکت خوب بود

alireza s
05-01-2013, 09:07 PM
واقعا ممنونم!این سایت زندگیه....

shlp
05-01-2013, 10:14 PM
مرسی از معرفی این فیلم
داستان خلاقانه ای داشت بازی ها حرف نداش و فیلنامه هم که بیشک بینظیر بود... آهنگ آغازین فیلم ناخودآگاه آدمو جذب خودش میکرد...فکر مبکنم ما هم در طول فیلم گاهی فراموش میکردیم و اینکه دوباره به اول فیلم برمیگشتیم مارو یکجورایی جزئی از فیلم میکرد
بازم ممنون از معرفیش :Smiley35:

parvazpd
05-01-2013, 10:23 PM
فیلم جالب بود واقعا صحنه های پوچ شدن خاطرها منو میخ کوب کرد.
هرچی حساب می کنم این از اون فیلمهاست که رمانش رو نباید از دست داد.
داستان خوب بود کارکترها کمی بنظرم مجهول بودن (منظورم اینه که اصل داستان مربوط به اتفاقات بود کمتر در مورد کارکترها توضیح داده شده بود) از نظر فنی کارگردان قشنگ سردرگمی رو با جلوهای ویژه بتصویر کشیده بود. لوکیشنها یمقدار همجای فیلم تاریکن که خوب مربوط به داستانه ولی خوب می شد بهتر باشه حتی کنار صاحلم انگار خبری از روز نیست انگار همه خاطرها هم مربوط بشب بود.

جمع بالا پایین 8
ولی در کل خیلی فیلم هنری قشنگیه پیشنهاد دارم به کلاسیک بینا و معنا گراها فیلمو از دست ندن

9353980174
05-02-2013, 02:00 AM
:|
عشق ابدی ذهنی معصوم
شاید ترجمه بهتری باشه
تعریف عشق همونی بود که دیده شد
ولی
معصومیت به تصویر کشیده شده در این فیلم برای من تفسیر دیگه ای داشت
معصومیت نبود، ضعف و سردرگمی بود
اول فیلم با دو شخصیت با نامهای جوئل و کلمنته روبرو میشی که شبیه شخصیت for ever alone هستند
یکی افراطی و یکی با تفریط، احساسات درون خودش رو ابراز میکنه
صحنه ای جدید که همبستگی فیلم رو از هم میپاشونه که همون گریستن جوئل با آهنگیه که داره پخش میشه و نوار کاست توسط جوئل دور انداخته میشه که میتونه نشان از خستگی روحی و یا شروع عزمی برای تغیر باشه
بعدش یهویی میبینی اصلا همه اینا سرچشمه در جای دیگه داره و هرچی تا حالا دیدی فلش بک بوده
چقدر بد روی مفهومی مثل دژاوو کار کرده بودند، من اغلب مقالات در مورد دژاوو رو خونده بودم و واقعا از لحاظ علمی نتونسته بودند قوام مطلب رو حفظ کنند و از هم پاشیدگی زیادی داشت
(جالبه بدونید دانشمندا هنوز نفهمیدن انسان برای چی میخوابه، چون در خواب فعالیت بدن به حداقل ولی فعالیت مغز به دو برابر تغییر میکنه که اگر فرض کنیم خوابیدن برای استراحته، پس چرا با بستن چشمها و دراز کشیدن و عدم تحرک خستگی ار تنمون در نمیره و حتما باید به خواب بریم)

تا آخرین لحظه سعی کردم چشم از تصویر بر ندارم و حتی فیلم رو با حجم 4.36 گیگ پیدا کردم که با کیفیت باشه ولی باز هم حتی جذب کیفیتش هم نشدم
سلیقس دیگه، بعضی مواقع مثه فیلم reader کیت وینسلت میشه تمام هنر بازیگری و یه زمانی جیم کری در فیلم yes man به زور تا 20 دقیقه اول فیلم پای تصویر نگهت میداره و بعد پلیر رو میبندی و از این کار احساس رضایت میکنی
یه موقع یکی میدرخشه و یه موقع ...
همه آهنگای یک آلبوم مورد علاقه یک فرد نیست
با تشکر

EMINENT
05-03-2013, 03:51 PM
I could die right now, Clem. I'm just... happy
I've never felt that before
I'm just exactly where I want to be

http://www.picoup.ir/images/18117473164346556912.jpg

آرزوی هر انسانی این لحظه س
این فیلم رویاست...

freeda
07-03-2013, 05:43 PM
در مورد خود فیلم حرف نگفته ای باقی نمونده که اضافه کنم اما در دفاع از عامه پسند بودنش باید به مواردی اشاره کنم


سفر در رویاهای جول فضایی را در فیلم بوجود اورده بود که بسیار به اثار سورئالی دیوید لینچ شباهت داشت . یکی از علل خستگی مخاطب به دلیل فضای فیلم هست
درسته که صحنه های درهم و پیوستگی زمانی نامنظم باعث میشه دنبال کردن کار برای مخاطب کم حوصله تر سخت باشه(یا دست کم برداشت من از پست های دوستان این بود) اما باید توجه کرد که این در هم ریختگی نه در خدمت به وجود آوردن مفهومی ضمنی که در جهت بازآفرینی یک بخش از طبیعت زندگی انسان ها صورت گرفته.آدم های کم حوصله هم خواب می بینند.صحنه هایی که حین پاک شدن حافظه ی جوئل می بینیم صحنه های بزرگراه گمشده ی لینچ نیست که نیاز به تاویل ها و بحث های چندین صفحه ای داشته باشه که از حوصله ی مخاطب عام خارجه،ما فقط داریم یه رویای عاشقانه رو تجربه می کنیم و کیه که بدش بیاد توی بیداری خواب ببینه؟
از طرفی درخشش ابدی به نظر من چندان از محدوده قواعد فیلم های هالیوودی خارج نشده برای نمونه نگاه کنید به نقش کلمنتاین،عمده ی حضورش در فیلم در خاطره های جوئله،در سایر قسمت ها هم کلمنتاین برای ما به واسطه ی رابطه با پاتریک تعریف می شه و این تکرار قاعده ی زن به عنوان تصویر و مرد به عنوان نگاه کننده ست.

اما مسئله اینجاست که آیا باید خودمون رو به صرف ستایش و تحسین فیلمی مالک و صاحب‌ش بدونیم؟ چیزی که من زیاد راجع به بچه‌هایی که بیشتر و جدی‌تر اهل فیلم خوب دیدن هستند می‌بینم.
همون طور که چند خط بالا تر گفتم چون پیچیدگیه مفهمومی به اون معنا که باعث عقب کشیدن مخاطب عام بشه وجود نداره به نظرم میاد بیشتر افراد می تونن به صرف آزاد گذاشتن غریزه ی تماشادوستیشون از دیدن این فیلم لذت ببرند. اما یکی از مواردی که باعث ایجاد علاقه به هر اثر هنری میشه اینه که مخاطب بعد از کشف ابعاد مختلف و کندوکاو و بازآفرینی اون در ذهنش(اگر مثل من معتقد باشید بیان هر روایت نقد هر روایت خودش روایت تازه ایه) روی اثر حس تملک می کنه این نقطه ایه که سطح جدید و بالاتری از لذت بردن از فیلم رو تجربه می کنیم. چون مخاطب هم جزئی از آفرینش یک اثره و منفعل نیست این حس تملک طبیعیه. من مالک نسخه ای از درخشش ابدی هستم که تجربه ی دیدنش همراه با آمیختنش با تفکر و احساس و برداشت خودم از فیلم ایجاد کرده و وقتی شما از فیلم حرف می زنید من از نسخه ی ذهنیه خودم دفاع می کنم. بر همین اساس به نظرم به تعداد ببینده های هر فیلمی نسخه های روایی از اثر وجود داره این اصلا نکته ی منفی ای نیست،تملک و شخصی کردن اثر یه بخش طبیعی از یه تجربه ی هنریه.:Smiley35:

اما در مورد اون بخش از گفته های دورک عزیز (جداً امیدوارم هنوز به اینجا سر بزنن ) که از مجهول بودن علت خوب برای دانشمندان می گفت باید اضافه کنم بر پایه ی دانسته های اندک زیستیم می دونم اینطور نیست که از حوصله ی این بحث خارجه و اگر لازم بود منابع مرتبط رو بهشون معرفی می کنم.