Chandler Bing
07-14-2013, 11:17 PM
http://picoup.ir/images/27152778448678390730.jpg
اولین فیلم دانکن جونز به جای این که در مورد یک بیگانه باشد، در مورد از خود بیگانگی است.
دانکن جونز (پسر دیوید و آنجلینا بویی) فیلمش را با تبلیغ شرکت Lunar Industries شروع میکند؛ شرکتی که در تبلیغات خود حل مشکل گرم شدن کرهی زمین به واسطهی استخراج هلیوم سه (ایزوتوپی از هلیوم که منبع بیپایانی از سوخت غیر آلاینده است) از سطح ماه را جشن میگیرد. این تبلیغ آغازین، تیلرهای دیستوپیایی فیلمهایی چون روبوکاپ (1987) و جنگاوران اخترناو (1997) را به ذهن بینندگان فیلمهای علمیتخیلی میآورد. گرچه بسیاری از صحنههای فیلم «ماه» یادآور فیلمهای مختلف علمیتخیلی تاریخ سینما است، اما «ماه» در واقع کاری مستقل و مبتکرانه از استعدادی تازهکار است. این فیلم از میان تمامی مشکلات جهانی، به ماجرای «گرم شدن کرهی زمین» میپردازد که مورد بیاعتنایی کشورهای جهان قرار دارد.
از آنجایی که ماه سطحی مرده دارد (این فیلم قبل از کشف آب بر روی سطح ماه ساخته شده است!)، Lunar Industries نگران حفاظت از محیط معادن سطحی ماه نیست. ولی عنصر انسانی مبحثی جداگانه است. جونز فیلم را با صحنهی دویدن سم بل بر روی تردمیل (مثل فیلم 2001: یک ادیسهی فضایی) در فضای سفید و خشن ایستگاه فضایی سارانگ ادامه میدهد. گرتی (با صدای گیرای کوین اسپیسی)، کامپیوتر هوشمند پایگاه، نسخهای مشابه Hal9000 داستان 2001: یک ادیسهی فضایی است؛ ولی گرتی در اینجا با شکلکی زرد و خندان که بنا به موقعیت، احساساتش را با خط صاف دهانش نشان میدهد، لطیفتر و انسانیتر از هال9000 است.
کارگردان فیلم (دانکن جونز)، در جایی از علاقهی وافرش به فیلمهای مشهور علمیتخیلی چون Silent Running، سولاریس، Outland و Blade Runner یاد میکند. از این میان شاید آخرین فیلم ذکر شده، یعنی اقتباس سینمایی ریدلی اسکات از رمان فیلیپ کی. دیک بیشترین بازتاب را در«ماه» داشته باشد. دیک به طرزی وسواس گونه دائما در مورد شکنندگی طبیعت انسان و این که چطور خاطرات، هویت، خانواده، عشق و امید میتوانند بازیچه قرار گرفته و از بین بروند، داستان مینوشت.
سیستم حاکم بر داستان «ماه» نیز همانگونه است؛ نظام از خود بیگانهای که حتا نظریهی بیگاری کارل مارکس خوابش را هم نمیبیند. ولی بر خلاف حکومت ظالمانهی ماشینها در سه گانهی ترمیناتور، طبیعت ظالم این داستان کاملا انسانی است.
«ماه» معمایی را بیان میکند که راهحلش به حقایق و پارادوکسهای آزار دهندهای در مورد هستی منجر میشود. جونز داستان واضح و روشنش را در لفافهی سخنان مبهم و زرق و برقهای علمیتخیلی پنهان نمیکند؛ بلکه آن را با زبانی ساده، با تصاویر بیرونی تهی و خشن، و تصاویر درونی خیره کننده و کلاستروفوبیک بیان میکند. او به جای استفاده از جلوههای ویژهی سرگیجهآور، راکول را در نقش انسانی معمولی میآورد که میفهمد پی بردن به حقیقت، مساوی گلاویز شدن با خودش و سیستم حاکم است.
بخشهایی از بررسی فیلم ماه، بوستون فونیکس، پیتر کیاف
منبع + (http://old.fantasy.ir/plugins/content/content.php?content.1170)
http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?t=2292&p=123170&viewfull=1#post123170)http://www.picoup.ir/images/23423472445132953874.png (http://www.imdb.com/title/tt1182345/)
اولین فیلم دانکن جونز به جای این که در مورد یک بیگانه باشد، در مورد از خود بیگانگی است.
دانکن جونز (پسر دیوید و آنجلینا بویی) فیلمش را با تبلیغ شرکت Lunar Industries شروع میکند؛ شرکتی که در تبلیغات خود حل مشکل گرم شدن کرهی زمین به واسطهی استخراج هلیوم سه (ایزوتوپی از هلیوم که منبع بیپایانی از سوخت غیر آلاینده است) از سطح ماه را جشن میگیرد. این تبلیغ آغازین، تیلرهای دیستوپیایی فیلمهایی چون روبوکاپ (1987) و جنگاوران اخترناو (1997) را به ذهن بینندگان فیلمهای علمیتخیلی میآورد. گرچه بسیاری از صحنههای فیلم «ماه» یادآور فیلمهای مختلف علمیتخیلی تاریخ سینما است، اما «ماه» در واقع کاری مستقل و مبتکرانه از استعدادی تازهکار است. این فیلم از میان تمامی مشکلات جهانی، به ماجرای «گرم شدن کرهی زمین» میپردازد که مورد بیاعتنایی کشورهای جهان قرار دارد.
از آنجایی که ماه سطحی مرده دارد (این فیلم قبل از کشف آب بر روی سطح ماه ساخته شده است!)، Lunar Industries نگران حفاظت از محیط معادن سطحی ماه نیست. ولی عنصر انسانی مبحثی جداگانه است. جونز فیلم را با صحنهی دویدن سم بل بر روی تردمیل (مثل فیلم 2001: یک ادیسهی فضایی) در فضای سفید و خشن ایستگاه فضایی سارانگ ادامه میدهد. گرتی (با صدای گیرای کوین اسپیسی)، کامپیوتر هوشمند پایگاه، نسخهای مشابه Hal9000 داستان 2001: یک ادیسهی فضایی است؛ ولی گرتی در اینجا با شکلکی زرد و خندان که بنا به موقعیت، احساساتش را با خط صاف دهانش نشان میدهد، لطیفتر و انسانیتر از هال9000 است.
کارگردان فیلم (دانکن جونز)، در جایی از علاقهی وافرش به فیلمهای مشهور علمیتخیلی چون Silent Running، سولاریس، Outland و Blade Runner یاد میکند. از این میان شاید آخرین فیلم ذکر شده، یعنی اقتباس سینمایی ریدلی اسکات از رمان فیلیپ کی. دیک بیشترین بازتاب را در«ماه» داشته باشد. دیک به طرزی وسواس گونه دائما در مورد شکنندگی طبیعت انسان و این که چطور خاطرات، هویت، خانواده، عشق و امید میتوانند بازیچه قرار گرفته و از بین بروند، داستان مینوشت.
سیستم حاکم بر داستان «ماه» نیز همانگونه است؛ نظام از خود بیگانهای که حتا نظریهی بیگاری کارل مارکس خوابش را هم نمیبیند. ولی بر خلاف حکومت ظالمانهی ماشینها در سه گانهی ترمیناتور، طبیعت ظالم این داستان کاملا انسانی است.
«ماه» معمایی را بیان میکند که راهحلش به حقایق و پارادوکسهای آزار دهندهای در مورد هستی منجر میشود. جونز داستان واضح و روشنش را در لفافهی سخنان مبهم و زرق و برقهای علمیتخیلی پنهان نمیکند؛ بلکه آن را با زبانی ساده، با تصاویر بیرونی تهی و خشن، و تصاویر درونی خیره کننده و کلاستروفوبیک بیان میکند. او به جای استفاده از جلوههای ویژهی سرگیجهآور، راکول را در نقش انسانی معمولی میآورد که میفهمد پی بردن به حقیقت، مساوی گلاویز شدن با خودش و سیستم حاکم است.
بخشهایی از بررسی فیلم ماه، بوستون فونیکس، پیتر کیاف
منبع + (http://old.fantasy.ir/plugins/content/content.php?content.1170)
http://www.picoup.ir/images/46038445451646621273.png (http://tvworld.info/showthread.php?t=2292&p=123170&viewfull=1#post123170)http://www.picoup.ir/images/23423472445132953874.png (http://www.imdb.com/title/tt1182345/)