Dexter | بحث اپیزودیک | فصل هشتم، اپیزود چهارم

[Joey]

http://picoup.ir/images/42633849192756927558.jpg

Season 8, Episode 4: "Scar Tissue"
فصل هشتم، قسمت چهارم: "بافت زخم"


تاریخ پخش: 21 جولای 2013
خلاصه ی داستان: دب تحت مراقبت دکتر وگل قرار می گیرد. وگل سعی می کند دب را متقاعد کند که او در کشتن لاگوئرتا انتخاب دیگری نداشته است. دکستر یکی دیگر از بیماران سابق دکتر وگل را که احتمال می دهد جراح مغز باشد، زیر نظر می گیرد. دکس متوجه می شود وگل تمام گفتگوهای بینشان را ثبت کرده و خود را همانند موش آزمایشگاهی برای وگل می بیند. دب با دیدن ویدئویی قدیمی از آخرین گفتگوی پدرش و دکتر وگل، متوجه دلیل مرگ پدرش می شود و سعی می کند کاری را که به نظرش هری ناتمام گذاشته، پایان دهد...



.:dl-topic:. (http://www.tvworld.info/showthread.php?t=41682&p=124074&viewfull=1#post124074) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2578762/)



زیرنویس فارسی (کاری از حمزه دکستر) (http://s1.farsisubtitle.com/downloadz/index.php?act=view&id=34300)

صحبت های مدیر اجرایی سریال در مورد اپیزود چهارم (http://www.tvworld.info/showthread.php?t=40491&p=124111&viewfull=1#post124111)

[Gallow]

خوب با اجازه دوستان من شروع می کنم به نوشتن.

این قسمت بر خلاف قسمت های دیگر شروع خوب و پایان هیجان انگیزی داشت. و اتفاقات زیادی در طی این اپیزود شاهد بودیم و روند سریال در طول این قسمت سرعت به سزایی را به خود گرفته بود.

مثل همیشه شاهد ایفای نقش چشمگیر دب بودم،سعی و تلاش دکتر وگول برای بهبود دب و بهتر شدن رابطه میان دکستر، که بعد از گذشت زمان در جریان سریال متوچه قضایای گوناگونی می شویم که باعث رسوا شدن

چهره واقعی دکتر وگول و اعصبانی شدن دکستر از آن و فاصله گرفتن از او شد. بهتر شدن حال دب پرداختن به ورزش و اجتناب از خوردن نوشیدنی های (چیز دار) :Smiley36: و سرحال قبراق شدن او را مشاهده می کنیم.

دب با دیدن ویدئویی قدیمی از آخرین گفتگوی پدرش و دکتر وگلبه به همان حال قبل خود بازگشت و تصمیم ناگهانی گرفته که تعجب آور بود .


_________________________________________________

"دب" برای من یه تکیه گاه نیست، مثل پدرِ "بیتز" برای پسرش.

اون چیزی بیشتر از یه آیندست.
اون خانوادمه.

اگه من یه هدف، ارزش و حقی برای زندگی دارم ...

پس احساساتم برای "دب" هم واقعی هستن.

_________________________________________________

امتیاز 10 از 10

[JenabPargaar]

عالی بود این قسمت
خیلی از اپیزودهای قبلی این فصل بهتر بود.
دوست داشتم لحظه ی به هوش اومدن دبرا و عصبانی شدنش و جرو بحثش با وگول رو ببینم، ولی داستان از چند روز بعد اون قضیه شروع شد متاسفانه (احتمالاً به خاطر ضیغ وقت)
ولی در کل خیلی از این قسمت راضیم، حتی قبل از اون حرکت انتحاری دبرا واقعاً راضی بودم. اون صحنه هم دیگه هیجان رو به اوج رسوند. 9 دادم :Smiley35:

[Chandler Bing]

کاری نکرده که انگشت به دهن باشیم! 4 قسمت گذشته و اتفاقی نیافتاده! اصلا راضی نیستم از این پایان یافتن! تقی به توقی میخوره دکستر میاد وضعیت بقیه رو با دبرا مقایسه میکنه! دیگه زیادی تو ذوق میزنه. تنها نکته ی مثبتش اونجا بود که شیرجه زدن تو اب، با اینکه میدونستم قراره همچین اتفاقی بیافته، اما اصلا فکرش رو نمیکردم تو این قسمت باشه، به خاطر همین چسبید.
فقط از بیشتر شدن نقش کوئین و باتیستا و ماسوکا لذت میبرم! سه تاشون عالی ان.
8 میدم

[86471181]

تقریبا این قسمت رو یه جورایی قسطی دیدم :Smiley36:
این 50 دقیقه رو ، تقریبا تو 3 تا 17 دقیقه دیدم ، حالا یا خوابم میبرد یا به کاری مشغول میشدم
بدی این سریال اینه که میدونه تا قسمت آخر قرار نیست سر دکستر اتفاق خاصی بیفته ( دیگه اینا هم گندش رو درآوردن با این حاشیه امنیتی که واسه دکس درست کردن) ، اون سکانسی هم که تو آب افتادن ، گفتم الان تابلوئه که میره نجاتش میده ( اصلا با توجه به اون سکانسی که تو رویاش دکس رو با تیر میزنه به نظر من مشخص بود میخواد هم چین کاری کنه دبرا ، اما منم حدس نمیزدم این قسمت باشه )
این جوری که داستان پیش میره ، این دکتره از سریال حذف میشه به احتمال زیاد هم شاید بشه مهمون میز دکستر ، بعد حذف این هم اون دختره پیداش میشه
تو این 4 قسمت ، یه مقدار قسمت قبل به نظر من خوب بود
واسه بهتر شدن به نظر من باید دبرا و دکستر رو با هم بیشتر درگیر کنن ، مثل قسمت قبل که یهو رفت اعتراف کنه
زیادی سریال گل و بلبلی داره جلو میره
پ ن : اینا رو نوشتم داشتم با خودم فکر میکردم چیزی جا نذاشتم ، یهو یاد این قاتله افتادم . حداقل واسه من چقد تو حاشیه بود این قاتله که اصلا بهش نتونستم فکر کنم و بنویسم:Smiley15:

اضافه شده در : 32 minutes

آهان الان یه چیز دیگه یادم اومد
نمیدونم حافظم درست یاری میده یا نه
نمیدونم کدوم فصل بود ( احتمالا اول) که هری میره بیمارستان ، بعد متوجه میشه پرستاره خودش داره بیمارهاش رو میکشه ، اونجا بود که به دکس میگه این پرستاره رو بکش تازه اگه اشتباه نکنم ایده ی اتاق پلاستیکی هم واسه خود هری بوده ، در ضمن بعد کشته شدن پرستاره هری هم تا یه مدتی بعدش هنوز زنده هست
حالا سوالم اینه که هری خودش دستور کشتن رو میده ، بعد تا یه مدتی کلا عین خیالش نیست و زندگی میکنه ، بعد یهو میمیره و میگه من طاقت ندارم و همه انسان هستن و اینا ، به نظرتون اصلا این با عقل جور در میاد؟ ( حس میکنم اونی که داستان رو نوشته سوتی داده شاید هم اصلا این ایده ی دکتر وگل تو ذهنش اصلا نبوده یهو خواستن وارد داستان کننش ، من این گمانه ی دوم حس میکنم احتمالش بیشتره)
خواه ناخواه یاد رمان هری پاتر میفتم ، دوستانی که خوندن میدونن ، اتفاقهایی که تو جلد اول کتاب میفته ، بعضی هاشون تازه مثلا تو جلد آخر میفهمی که چرا این اتفاقها افتاده
یعنی نویسنده ی کتاب از همون اول یه پیوستگی منظمی واسه کتاب در نظر گرفته بود ، از همون اول میدونسته که این ماجرا رو باید چجوری تمومش کنه
اما واسه سریال دکستر من اصلا هم چین حسی ندارم مخصوصا این فصل ، یجورایی انگار آنلاین ایده میرسه به ذهنشون و سعی میکنن داستان رو زوری به هم بچسبونن

[WalTer WhiTe]

خوب بلاخره توی این قسمت چند تا سکانس و حرکات مهیج دیدیم وباعث شد من دیگه از اون حالت 6 و 7 دادن به این سریال بیام بیرون و 9 بدهم و یکمی بنویسیم

1-با ماسوکا به شدت حال کردم وقتی قضیه دختر دار بودنش رو فهیمید.خنده هاش هم که حرف نداره.موجود بامزه ای هست واقعا
2-از اولین قسمت این فصل همش توی ذهنم این بود که دبرا بلاخره یک بلایی سره این دکستر مادر مرده میاره که آورد. دلیلش هم فقط حرف های پدرش بود که شنید و خون جلوی چشم هاش رو گرفت و خودش رو این جوری تخلیه کرد.ولی یک حسی بهم میگه دبرا باز هم کنترلش رو از دست خواهد داد و ممکنه باز هم از این حرکات بکنه و این بار ولی وجدان درد نخواهد گرفت و نمی رود دکستر رو نجات دهد
3-به نظر من این دکستر همون دکستر با هوشه فصل های قبل نیست چونکه خیلی راحت نفهمید که قاتل توی خونه اش و در جلو در دوربین گذاشته حتی از نوع کوچکش .این دکستر حتی متوجه نشد یک نفر دارد نزدیکش می شد و نفهمید قاتل داره نفس نفس می زنه.به نظرم یکمی زیادی دارن دکستر رو معمولی میکنند تا اخر این فصل بلاخره به فناش بدهند
4-دکتر وگل باید بمیرد. ولی به دست کی اش مهمه ؟ من فکر میکنم اگر پاپیچ دکستر بشه و زیاده روی کنه مثل سوتی هایی که تو این قسمت ازش دیدم که یک سری نوشته در مورد دکستر توی خاطراتش داشت ممکنه دکستر خودش دست بکار بشه ولی از یک طرف دیگه هم به جز این قاتل که دنبال وگل هم هست و ممکنه کاری بکنه باید به دبرا هم فکر کرد. دبرا هم از نظر من انگیزه این رو دارد که به خاطر پدرش و به خاطر کاری که با دکستر کرده بیایید دکتر وگل رو بکشد.هیچ چیزی بعید نیست.
5-به نظرم اصلا این فصل جوری نیست که آدم احساس کنه فصل آخره. باید یکمی هیجانش رو می بردن بالا نه اینکه همه اتفاقات رو بگذارند برای قسمت آخر. هنوز من از این فصل ناراضی هستم هرچند این قسمت واقعا بهتر از 3 قسمت قبل بود

امتیاز :9

[Why Me ?]

این قسمت هم برام اسپویل شده بود:Smiley19:

خدا نیامرزه نفس اماره ما ها رو با اینکه برادر محمد و بقیه دوستان تو تایپیک جداگانه اسپویل می کنند ، باز ماها گول می خوریم و میریم می بینیم و اینجوری :Smiley15: میشویم!
باز هم صد رحمت به دکستر که اسپویل هاش تایپیک جداگانه داره! توی سریال گیم او ترون که تو همون تایپک سریال اسپویل می کردند و..... خلاصه ر..ده شد به گیم او ترون دیدنم
--------------------------------------------------------
اما این قسمت:

تا دبرا گفت بیا یک چرخی بزنیم فهمیدم داستان شیرجه تو آب رو داریم!

کلا خوب بود، همه چیز داشت : هیجان، حالگیری، دعوا ، قاتل، خلاصه از رییس دبرا گرفته تا لاگورتای مرحوم و متیوس و حتی اسپرم ماسوکا:Smiley14: همه بودند و نقش خودشون رو خوب بازی کردند. ولی یک چیزی کم داشت : دکستر! من دکستر خودم رو می خوام:Smiley104: سریال از یک سریال پلیسی- جنایی- درام شده یک سریال روانشناسی !

.................................................. .
چون قسمت خوبی درومده بود 9 میدم

[Gallow]

.این دکستر حتی متوجه نشد یک نفر دارد نزدیکش می شد و نفهمید قاتل داره نفس نفس می زنه.به نظرم یکمی زیادی دارن دکستر رو معمولی میکنند

دیگه زیادم سخت نگیر ، بلاخره باید یه موضوعی باشه که ادامه پیدا کنه، اگه همون موقع متوجه میشد می کشتش یه مقدار جذابیت کمتر میشه تا دکس دنبالش کنه و واسه کشتنش تلاشه کنه. این جوری هم ببنده مشتاق میشه هم در طول جریان سریال شاهد اتفاق های جدید هستیم . :Smiley34:

[Joey]

اپیزودی با محوریت شخصیت دب رو شاهد بودیم. شاید بخش های روانشناسی و گفتگوها کمی خسته کننده بود، ولی به نظرم لازم بود مطرح بشه. بی رودروایسی بعضی سکانس های این اپیزود واقعا خوب در نیومده بود، مثل سکانسی که دب در خیالش به دکس شلیک میکنه به شخصه انتظار پرداخت خیلی بهتری رو داشتم، یا سکانسی که دکس وارد خونه ی اون قاتل میشه اصلا شبیه اون چیزی که از دکس و دقت عملش سراغ داریم نبود (موضوعی که خیلی وقته داره اذیت میکنه)؛ اما چند سکانس خیلی خوب رو هم شاهد بودیم که به قول معروف اپیزود رو نجات داد. مطمئنا سکانس چپ کردن ماشین سکانس زیبایی بود، مخصوصا اگه ازش بی خبر می بودی و سورپرایز می شدی که لذتش دو چندان میشد. این سکانس هرچند از بعد تکنیکی به نظرم می تونست خیلی بهتر کار بشه،‌ ولی از بعد احساسی خیلی خوب بود و هنوز شاید بخش احساسی تر رو در اپیزود بعدی شاهد باشیم. سکانس جالب دیگه خشم دکس در مقابل دکتر وگل بود. وقتی دکس سر وگل داد زد "answer the question" حداقل برای یک لحظه همون دکس فصل های ابتدایی در نظرم مجسم شد. سکانس دیگه ای که خیلی دوست داشتم لحظه ای بود که دکس با صدا و لحن "دیوید فیشر" ی (شش فوت زیر زمین) به اون قاتل گفت خبر بدی براتون دارم و پدرتون در وضعیت بدی قرار داره. همون لحظه ی اول که اون تن و لحن صدای خاص و زیبا رو شنیدم یک ارتباط ذهنی جالب برام ایجاد شد که لذت خیلی خاصی داشت. سکانسی که دب پرونده ها رو مثل وقتی که یک کاراگاه فوق العاده بود، روی زمین دور خودش چیده بود رو هم دوست داشتم نوستالوژی خوبی داشت. لحظه ای که دکس در ماشین به دب گفت ما همیشه در کنار هم می مونیم هم با اینکه می دونستم یک آرامش لحظه ای هست، زیبا بود.

در نهایت اینکه از شنیدن خنده های ماسوکا سیر نمیشیم، مخصوصا حالا که یک دختر هم پیدا کرده که خیلی شبیه خودشه و مثل خودش می خنده :Smiley14: اون سکانس خیلی خوب بود :Smiley35:

تم این فصل شاید خیلی بیش از اندازه روانشناسی شده. موضوعی که باعث میشه گروهی خیلی از این فضا خوششون بیاد، و در نقطه ی مقابل گروهی خیلی نتونن با این روند کنار بیان. به هر حال انتظار از فصل آخر همیشه زیاده، ولی باید دید داستان چه مسیری رو ایجاب میکنه که طی بشه و آیا نویسنده ها در نهایت پایان بندی خوبی از شخصیت دکستر می تونن ارائه بدن یا نه.

میخواستم 8 بدم ولی به دلیل همون چند لحظه ی خیلی دوست داشتنی که برام داشت، 9 میدم.

[justUnited]

اول از همه اینو بگم من دیگه غلط بکنم برم تو تاپیک اخبار و اسپویلرهای یه سریال!چون بعد از دیدن کلی سریال اونقدر حرفه ای شدم که با دیدن یک عکس کل سکانس رو حدس بزنم.

بی خود نیست که به دلم ننشست چون اوج این قسمت که انتهای اون بود خیلی زود برای من روشن شد و هیچ سورپرایزی نداشت متاسفانه.:Smiley15:

ولی جالب شد! دکستر تنها تکیه گاهش رو هم از دست داد و حالا ممکنه طغیان کنه!و چه خونهای که ریخته نخواهد شد البته بدون هیچ کدی!!!!!!!!

[Joey]

حالا سوالم اینه که هری خودش دستور کشتن رو میده ، بعد تا یه مدتی کلا عین خیالش نیست و زندگی میکنه ، بعد یهو میمیره و میگه من طاقت ندارم و همه انسان هستن و اینا ، به نظرتون اصلا این با عقل جور در میاد؟

هری تا وقتی وارد اتاق مرگ دکستر نشده بود و با چشمان خودش هیولایی که خلق کرده رو ندیده بود، به حقیقت کاری که کرده پی نبرده بود و اون لحظه ای بود که هری دیگه نتونست با کاری که کرده کنار بیاد و تصمیم به خودکشی گرفت...

[86471181]

هری تا وقتی وارد اتاق مرگ دکستر نشده بود و با چشمان خودش هیولایی که خلق کرده رو ندیده بود، به حقیقت کاری که کرده پی نبرده بود و اون لحظه ای بود که هری دیگه نتونست با کاری که کرده کنار بیاد و تصمیم به خودکشی گرفت...

آخه مشکل اینه که اینا کد خود هری بوده
یعنی اتاق پلاستیکی و مخلفاتش ، و ایضا این که اولین قتل دکس رو هم اون خودش بهش پیشنهاد داده ، دیالوگی هم که میگه اینه که اینا به هر حال انسانند نباید کشته شن
اگه این اعتقاد رو داشت که تو همون قتل اول باید خودش رو میکشت
حالا جدا از اینا هم به نظر من اصل شخصیت وگل رو اینا از اول در نظر نگرفته بودن فک میکنم واسه همین فصل پایانی چنین ایده ای رو دادن

[Possessed]

.
اساساً اونقدر هم که دوستان اغراق میکنند، در برابر قسمت های فصل های قبلی چیز بزرگی نبود.
تو این 4 قسمت فقط موضوع داستان دبرا و ترسش از قبول کردن احساساتش نسبت به دکستر، به تصویر کشیده شد. دکستر رسماً از نقش اول بودن و کنترل کننده ی اوضاع کنار گذاشته شده.

اکثر اغراق ها هم بخاطر دقایق تأثیرگذار و هیجانی آخر هر قسمت هست. همون چیزی که تو فصل های قبلی زیاد ازشون دیدیم. باید گفت بیشترین تأثیری که بیننده هارو برای ادامه دادن سریال، مخصوصاً موقع هایی که داستان چیز خاصی رو دنبال نمیکنه، همین سیاست هیجان اضافه کردن به پایان هر قسمت ـه.

از نظر من یکی که تا به اینجا انتظارات از شروع فصل هشت اونطوری که میبایست، برآورده نشده.

7 از 10.

[nokhbeh]

تبریک!!! :Smiley17:
دب رکورد جدید زد:d استفاده از 7 تا f word تو 4 دقیقه!


Deb: Why the MOTHERF*CK do you even care?!
Dr.Vogel: Are you upset?

جواب سنگینی بود :|

صحنه تصادف رو باهاش حال نکردم به چند دلیل:
- قبلا دیده بودمش :|
- چرا یهو باید ماشین جیمی خراب بشه که دکس بخواد یه ماشین از اداره برداره!؟ یعنی حیفشون میومد اون ماشین suv گرون قیمت رو بندازن تو آب! یا به خاطر این بود که این ماشین ایربک نداشت تا دکس بعد از تصادف راحت تر بیرون بیاد از ماشین!
- عملیات نجاتش رو نشون ندادن . در اکثر فیلم یا سریال ها خیلی کم پیش میاد کسی از ماشین بیرون بیاد
- آخریش هم با دب مشکل دارم که چطوری تو 20 ثانیه نظرش در مورد دکس عوض شد

بعد از این تصادف درگیری دکس با خودش بر سر اعتماد به دب میتونه جالب باشه

چه همسایه ی خوبی :d اصن کلن این بشر خوش شانسه تو این زمینه ها! هریسون که دیگه نگو (هم همسایه هم بیبی سیترش)
فک کنم ورود هانا هم همراه باشه با همنشینی دکس و خانم همسایه :Smiley35: یعنی اساس انتقامش از دکس هم همین میتونه باشه (جدا از انداختنش تو زندان چون خودش همونجا گف بخشیدمت و اصن اگه نبخشیده بود تو دادگاه دکس رو لو میداد)

در عجبم از جنس دستکش دکستر که چطوری باهاش تونست تلفن بزنه! تو این فصل هم اگه دقت کرده باشین زیاد از محصولات ایفون استفاده می کنن

هفته ی قبل گفتم چرا از زندگی ماسوکا خبری نیس تو این قسمت یه کمی بهش پرداخت حالا میخوام بگم از استر و کدی خبری نیست ببینیم استر با ماریجوانا اوردوس کرد یا نه :Smiley14: شاید خدا خواست و اومدن تو قسمت های اینده (البته بعیده چون تو imdb نگا کردم تا قسمت آخر پیداشون نمیشه!)

قسمت نسبتا خوبی بود
8 از 10

[Joey]

http://picoup.ir/images/10127599706491673150.jpg



Harrison: She's nice.
Dex: But does she have a kissy-neck?

[بردیا]

یعنی اتاق پلاستیکی و مخلفاتش ، و ایضا این که اولین قتل دکس رو هم اون خودش بهش پیشنهاد داده ، دیالوگی هم که میگه اینه که اینا به هر حال انسانند نباید کشته شن

هری نگفت اینا انسانن و نباید کشته بشن
فکر کنم گفت هیچ کس سزاوار این نیست که قطعه قطعه بشه.

[Irag]

اساساً اونقدر هم که دوستان اغراق میکنند، در برابر قسمت های فصل های قبلی چیز بزرگی نبود.

سخت تایید میشه به اضافه ی اینکه ...
»» قسمت متوسطی بود فقط مجموعه ایی بود از چندتا اتفاق مهم توی یه قسمت متوسط. همین.
آخی یکی با این "دب" حرف حساب زد دم "وگل" گرم. از جدیت و حرف هاش خوشم اومد.

»» بدی سریال دکستر اینکه به مرور زمان فصل به فصل اون هیجان مربوط به یه سریال "جنایی"
رو از دست داد حالا دقیقا نمی دونم بخاطر "شیکی" فضای سریاله یا محیط کار "دکستر"ه من که اصلا
احساس "ترس" و یه تعلیق "خوفناک" ندارم.

»» لحظه ی گیرانداختن "ییتز" به افتضاح کامل بود. ایده ی دکستر با اون هوش سرشارش واقعا افتضاح بود
کات خوردنش و انتخاب پلان بعدی هم خیلی بد بود.

http://picoup.ir/images/68626335946258383073.jpg

»» من این تیکه رو اینقدر توی مانیتور فرو رفتم که باور نمی کنید
تصویر داشت از زوم خارج میشد من همون لجظه داشتم با نهایت دقت زوم می کردم!

http://picoup.ir/images/83278413524382952965.jpg

»» یا ابر ... فرز! (من عاشق این زیرنویس های حمزه دکسترم) :Smiley35:

[Boronka]

خیلی فصل بدی شده ها خیلی ها
فصل های قبل خیلی بهتر بود این افتادن ماشین توی آب هم اصلا جذابیتی نداشت و همینکه اسپویل شده بود قبلا
شاید اگر این اتفاقات توی فصل سوم افتاده بود همین الان دکستر رو می بوسیدم میگذاشتم کنار
5 هم زیادش هست برای این قسمت و این فصل:Smiley101:

[nokhbeh]

این چنتا عکس هم قابل توجه هستند :

http://picoup.ir/images/24193585563442598466_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=24193585563442598466.jpg)


http://picoup.ir/images/97367706411585591938_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=97367706411585591938.jpg)

http://picoup.ir/images/63504689338674379389_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=63504689338674379389.jpg)

خودتون قضاوت کنید اینا با هم رابطه ای ندارند یا فقط اتفاقیه!؟
======================
The Walking Deb :Smiley14:

http://picoup.ir/images/77338788352025877883_thumb.jpg (http://picoup.ir/viewer.php?file=77338788352025877883.jpg)

[Batlaghi]

فکر نمی کردم از این جمله که برا تروبلاد هم استفاده کردم، برا دکستر هم استفاده کنم.
واقعا این فصل "ر..ن اونم ا....ی":Smiley36: . این خاله زنک بازی ها چیه دیگه برا ما در میارن؟
فکر کنم جلو افتادن سریال از پاییز به تابستون و عجله در جمع و جور کردن کار، هر چی این چندساله رشته بودن، پنبه کرد.
عجله در ساختن قسمت ها موج میزنه، کارگردانی ضعیف، دیالوگ های ضعیف و تکراری، یکنواختی که تو ذوق آدم میزنه.
واقعا شورشو دیگه در آوردن، یک سوم از سریال رفته و هر جهار قسمت نشستیم و این
چرت و پرت های دبرا و دکستر رو گوش دادیم و نگاه کردیم، شده برا من "گاسیپ گرل".
فکر نکنم اگه کسی این فصل رو ندیده باشه چیزی از دست داده باشه، همه میدونستیم که دبرا قراره اینجوری بشه، حالا انقدر تاکید چیه؟
سریال درباره یه قاتل زنجیره ایه، اینقدر احساس گناه رو به تصویر کشیدن اصلا همخونی نداره باهاش.
و این حرف زدن های پدر دکستر جلو دوربین فقط میتونم بگم:Smiley14::Smiley14::Smiley14: دیگه بازش نکنم بهتره.
قسمت بعدی هم از همین الان مشخصه دیگه، بلا بلا بلا......
من از فصل سه با پخش هفتگی دیدم سریالو، همیشه میگفتم یکی از بهترین هاست،
ولی بعد از فصل چهار سریال سرپایینی رفت و الان هم داره با کله میخوره زمین، فکر نکنم بتونن جعمش کنن دیگه
تنها نقطه قوت این فصل، رییس دبراست. خیلی خوشم میاد ازش، آخرم میرن تو کار هم
من 6 میدم به این قسمت با ارفاق.:Smiley19:

[Barkeep]

خیلی جالب نبود آقا. تا به اینجا که دکستر دو فصل پیش نیست! چه برسه به بهتر بودن.

دوست نداشتم این حرفو برای این سریال به کار ببرم، اما چه کنم که باید گفت!
این حقه ای که سازنده های انواع سریال ها با بکار بردن صحنه های هیجانی در دو-سه دقیقه ی آخر سریالهای مختلف به کار میبرن، اکثراً برای راضی نگه داشتن مخاطب ـه.
فصل های قبلی هم از اینا زیاد داشت، اما درکنار داستانهایی که هر اپیزود باهاشون سر و کله میزدیم، ترکیب خوبی میشدن.

اما از خوبی های سریال میشه به دیالوگ ها و افکار درون ذهن دکستر نام برد. اون افکار + صدای آشنای دکستر از high point های سریال به حساب میاد و تا حالا خیلی خوب روشون کار شده.

فقط تنها گله ای که دارم اینه که کش دادن موضوعات دبرا تا این اندازه چیزی بود که حداقل ما از پرداختن به اونها در شروع فصل، انتظار نداشتیم.
اما باید دید سازندگان چه چیزهایی زیر آستین دارن که برملا کنن.

7 از 10.

[amingeneral]

نه، هنوز دلمو نگرفته. اون دکستر قبل نیست! یه چیزی کم داره...
بازی هری توی اون فیلما واقعا ضعیفه. تعجب میکنم چطور اینطوری بازی کرده!

صحنه بیمارستان هم واقعا ضعیف بود. قبلا دکستر هیچوقت اینطور گول نمیخورد. اصلا اگه قاتله این کارو نمیکرد و لوله اکسیژن پدرش هم قطع نمیکرد، خیلی کارای دیگه برای فرار میتونست بکنه.
مثلا داد بزنه یا حتی با دکس درگیر شه. اصلا منطقی نبود که دکستر بخواد توی اون شرایط قاتل رو بیهوش کنه. گیرم بیهوشش هم کرد. چطوری میخواد از بیمارستان بیرون ببرش! ضعیف بود!
تغییر عقیده ناگهانی دبرا هم خیلی بد بود. دب کاملا با هدف اومده بود تا این کارو بکنه و براش نقشه کشیده بود که مثلا فلان جا ماشین رو بندازه پایین. بعد یه دفه با دیدن دکستر نظرش عوض میشه. خب خیلی مسخره ست این. به نظرم اگه میذاشتن همون ماهی گیره نجاتش بده خیلی بهتر میشد. رابطه شون پیچیده تر میشد قسمتای بعدی.

کلا تکراری شده برام... اتفاقا، دیالوگا، لوکیشن ها. حتی با اینکه صحنه غرق شدن ماشین رو توی اسپویلر ها نخونده بودم ولی باز اصلا هیجان زده نشدم!

یه نکته ریز که شاید من اشتباه میکنم البته. به نظرم اومد مایکل و تیم کارگردانی یه اشتباه بچه گانه انجام دادن. مطمئن نیستم ولی.
دقیقه 10:22 رو ببینین. اونجایی که دکستر میخواد با ماشین حرکت کنه. نگاه عقب میکنه که مثلا میخواد دنده عقب بگیره ولی ماشین رو به جلو حرکت میکنه!!! :Smiley36:
دنده رو فکر کنم اشتباهی جا میزنه!!!:Smiley10:

http://axgig.com/images/57656966932209028296.jpg


پ.ن: امتیاز 7.5 :Smiley17:

[Joey]

در طول عمر تقریبا تمام سریال های موفق که برای مدت زیادی پخششون ادامه پیدا میکنه، همیشه زمانی فرا میرسه که حتی سرسخت ترین طرفدارای سریال هم مجبور میشن به جای صحبت از یک "فصل" عالی از "تک سکانس" های عالی حرف بزنن و سعی کنن خودشون رو به نحوی با کارکترهایی که سال ها با اون ها زندگی کردن، همراه نگه دارن. حکایت دکستر هم حداقل برای من همین حکایته. واقعیت اینه دکستری که از فصل 6 داریم می بینیم بیش از "یک چیز" کم داره. از بعد تکنیکی که نیاز به بحث و تحلیل نیست کافیه فقط یک اپیزود از چهار فصل اول رو دوباره ببینیم تا با خودمون بگیم چه بلایی سر اون کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین فوق العاده اومد. از جهت نویسندگی، نحوه ی روایت و پیچش های داستانی هم پس از فصل چهار دیگه هیچ وقت نتونستیم از "کل یک فصل" نهایت لذت رو ببریم و حداکثر تونستیم به بعضی"اپیزود" ها بگیم "خیلی خوب بود" و حالا در این فصل پایانی خیلی هایمان مانده ایم که باید با چه سطح انتظاری از دکستر خداحافظی کنیم؟...

نمیدوونم چقدر دکس و دب و این دنیای خاصشون رو دوست دارم، ولی به همون اندازه که از هر سکانس ضعیفی که می بینیم، بهم میریزم، ترجیح میدم در این فصل پایانی از هر لحظه ی خوب،‌ از هر دیالوگ زیبا و از هر احساس قشنگی که هست لذت ببرم و نسخه ی ذهنی خودم رو با بخش هایی که اون ها را "دکستری" نمیدونم، جایگزین کنم ...

[VIVA THE ROCK]

سریال کمی ضعیف شده اما بازم خوبه .حداقل کمک کرد فاجعه ای به اسم فصل سوم گیم آو ترونز رو از یاد ببرم .

[MaMaLoM]

دکستر این پیرهن صورتیه رو از فصل اول داره :Smiley14::Smiley14::Smiley14::Smiley14:

فصل اول 2006 بوده / الان 2013 ـه

پیرهنه نپوسید ؟!:Smiley10::Smiley10::Smiley10:

اول بگم که 10 دادن به یه اپیزود کاری احساسیه چون 10 دادن یعنی سریال بی نظیر بوده و هیچی کم نداشته
و این غیر ممکنه/حتی امتیاز کلی هیچ سریالی هم 10 نبوده
ولی این اپیزود 9 رو داره.

قسمت مسخره این قسمت:دکستر همیشه غایم میشه بعد از پشت به یارو سرنگ میزنه اینجا تو بیمارستان از جلو میاد طرف یارو انگار میخاد مرغ بگیره:Smiley14::Smiley14:

http://imgiran.com/images/qpv02zpn0x5od5235ju.jpg

خدا کنه سریالو جوری تموم کنن که پشیمونی به بار نیاره:Smiley19:

[Joey]

مقایسه ی جالب دبالوگ های بین دب با دو روانشناس فصل ششم و هشتم

تکرار الگوهای قبلی در موقعیت های مشابه

( Tim Schlattmann نویسنده ی هر دو اپیزود بوده است )




Dexter S08E04
Dexter S06E11


http://picoup.ir/images/07732831111531115550.jpg

http://picoup.ir/images/14035882388725859811.jpg

http://picoup.ir/images/65835754055946223154.jpg

http://picoup.ir/images/22966185735865551503.jpg

[justUnited]

قربونش بشم که همیشه upset میشه! :Smiley41:

میگم شاید این یک شیوه معمول در روانکاوی هست که این سوال باید همیشه پرسیده بشه ؟
وگرنه که خاک تو سر نویسنده با این ذهن بسته اش :Smiley36:

[pooya]

قسمت قوی ای نبود مهم ترین چیزی که من منتظرش بودم برخورد اولیه وگل و دبرا باشه که خیلی سریع از رو این موضوع پریدن ، کلی منتظر f-word های دبرا بودم :Smiley104: بعدش هم سه سوته با وگل رفیق شد :|
بدترین سکانس این قسمت فرار ییتز بود ، نویسنده ها میخواستن یه جوری ییتز رو فراری بدن ولی حداقل میشد 10 تا روش دیگه بکار ببرن که متاسفانه بدترین شیوه رو انتخاب کردن . قسمت قبل که دبرا داشت وراجی میکرد رو یادتون بیارین چه سریع دکستر واکنش نشون داد این سکانس هم ببینین اصلا قابل هضم نیست .
اونجوری هم که تا اینجا مشخصه اکثر بیمارای خاص وگل یه چیزیشون هست اون یکی آدم خواره این یکی هم آدم کشه ولی خیلی خیلی بعید میدونم ییتز همون قاتل مورد نظر باشه ، اصلا به استایلش نمیخوره ، با اون سوتی هم که وگل در مورد زخم ییتز داد دیگه من مطمئنم یه ریگی به کفشش هست! اصلا امکان داره هری هم خودکشی نکرده باشه و کار همین وگل باشه چون همون جور تو فصول قبلی نشون داد خود دکستر هم نمیدونسته هری خودکشی کرده .
فقط تو این قسمت سکانس مربوط به ماسوکا خوب بود یه دختر هم پیدا کرده که خنده هاشون دوبل شده :Smiley14:
در مورد پایان قسمت هم آنچنان چیز عجیبی نیست دب یه لحظه تصمیم گرفت همه چی رو تموم کنه ولی بعدش منصرف شد ، البته نجات دکستر توسط دب یه خورده تریپ فیلم هندی هم بود ولی اصل قضیه خیلی موردی نداشت. البته این حرکت دب چه تاثیری تو رابطه اش با دکستر داره تو قسمت های بعد مشخص میشه و قطعا قضیه رو از اینی که هست پیچیده تر میکنه ، حالا اگه وگل به دکستر بگه دب رو بکش دیگه خیلی شیر تو شیر میشه .
برای نظر دادن درباره کل فصل و زیر سوال بردن کل سریال با توجه به اینکه فقط 4 قسمت گذشته ، خیلی زوده ولی سریال هرچه سریعتر به یکی دو قسمت نیاز داره که دوباره به اوج برگرده


حالا سوال مهمی که ذهن منو مشغول کرده اینه که هانا کِی وارد میشه و چه نقشی تو داستان داره :Smiley39:

[micro]

تقریبا همه نکته ها رو بچه ها گفتن
ولی در کل من به عنوان فصل آخر راضیم
درسته افت کرده ولی بازم تاثیر گذار و خوبه
سطح توقعمون رو اگه اینقدر بالا نبریم خیلی خوب میشه
افت کردن تو همه ی سریالا تقریبا هست
سریال با این عظمت بالاخره ممکنه یه جاهایش خوب در نیاد
واسه اظهار نظر کردن هم خیلی زوده تازه 4 اپیزود پخش شده
ولی بازم من به این قسمت به خاطر ضعف هایی که داشت و بچه ها گفتن 9 میدم به کله فصل تا اینجا 8