Dexter | بحث اپیزودیک | فصل هشتم، اپیزود هفتم

[Joey]

http://picoup.ir/images/74186326727358613746.jpg

Season 8, Episode 7: "Dress Code"
فصل هشتم، قسمت هفتم: "تشریفات پوشش"


تاریخ پخش: 11 آگوست 2013
خلاصه ی داستان: دکستر متوجه می شود هانا با فرد ثروتمندی به نام "مایلز" ازدواج کرده تا به کمک او بتواند هویتی جعلی پیدا کند. هانا به دکستر می گوید قصد کشتن او را نداشته و می خواسته از او برای کشتن مایلز کمک بگیرد. "زک" به سختی می تواند کشش های خود را کنترل کند و دکستر مرتب به او می گوید باید صبور باشد. مایلز که از گذشته ی میان دکس و هانا با خبر است، دکستر را تهدید می کند که از هانا دوری کند. مایلز متوجه گفتگوی هانا و دکس می شود و تصمیم می گیرد هانا را همراه خود با قایق از میامی خارج کند. هانا با مایلز درگیر می شود و او را می کشد. دکستر و هانا به کمک هم جسد مایلز را در دریا می اندازند. دکستر به صحنه ی جرمی در ساختمان محل سکونت خود فراخوانده می شود و متوجه می شود "کسی" همسایه ی او به قتل رسیده است. دکستر که حدس می زند زک این قتل را انجام داده، فکر می کند نمی تواند معلم خوبی برای زک باشد.



.:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=41682&p=126571&viewfull=1#post126571) .:IMDB:. (http://www.imdb.com/title/tt2578776/)

[NOjAN]

از شخصیتی مثل دکستر که قانون اولی که باهاش زندگی می کنه "گیر نیافت" ـه, بعید می دیدم دردسری مثل "زک" رو به زندگی خودش اضافه کنه. حالا باز نکشتن و کمک کردن به "هنا" قابل توجیهه. طرف خیلی دافه.
در کل این قسمت خیلی به نظرم جالب نبود. ولی قسمت بعد در پی شکار "زک" و همزمان کمک به "هنا" در برابر دبرا باید خیلی جالب باشه.

7 می دم به این قسمت.

[shantia762]

آقا من الان تازه دوزاریم افتاد!
الان ب این نتیجه رسیدم که دوستان حق داشتن انتقاد می کردن به این فصل
من فصل های قبل رو که می دیدم واقعا استرس داشتم ی جورایی با این که می دونستم قرار نیس چیزی بشه (چون باقی قسمتاش تو جیبم بود دیگه البته )
ولی الان اصا استرس ندارم هیجان هم اصا ندارم خیلی روتین هس داستان و کاملا قابل پیش بینی
همه می دونستن کیسی قراره بمیره
با پریویو ک آخر قسمت قبل هم مشخص بود قاتل زکه
کلا با زک حال نمی کنم ی جوریه می شد شخصت پردازیش ی جور دیگه باشه نمی دونم ولی نچسبه حیفه ی دو سه قسمت که دور این داره می چرخه
ولی در مورد هانا

حالا باز نکشتن و کمک کردن به "هنا" قابل توجیهه. طرف خیلی دافه.
کاملا نقطه نظر کاملی بود
دکستر بدجور پاش شل می شه وقتی اینا تو ی سکانس با همن
خدایی 5 قسمت مونده یعنی می خان چ جوری اون پایان راضی کننده رو به خورد ما بدن
امیدوارم این جوری نشیم 6 هفته دیگه :Smiley101::Smiley101:

[Joey]

هر چقدر یوان استراوسکی رو بازیگر توانایی میدونم، ولی هیچ وقت نتونستم کارکتر هانا رو هضم کنم و همیشه در نظرم یک وصله ی ناجور برای سریال بود که هیچ جوری در چارچوب دنیای دکستری که می شناختم برایم تعریف نشد. تحمل روایت داستانی هانا برای دومین بار خیلی سخت بود، ولی در کمال تعجب این داستان هانا نبود که بیشترین عذاب رو در حین دیدن این قسمت منتقل می کرد، بلکه کل قصه ی پیش بینی شده ی کارکتر زک بود. متاسفانه نویسنده ها در این فصل پایانی فقط به پرداخت روی یک جنبه ی کار یعنی روایت خط اصلی داستانی که مدنظرشون بوده اون هم به سر راست ترین شکل ممکن روی آوردن و طوری در هر اپیزود این مسیر رو تکرار کردن که شاید اگر کسی نمی دونست باور نمی کرد این همون شویی هست که زمانی با رازآلود و غیر قابل پیش بینی بودنش شناخته می شد. اگر قراره مفهومی منتقل بشه، باید در دل این پیچش های داستانی قرار بگیره، نه اینکه اینقدر آشکار و دم دستی با چند دیالوگ به مخاطب عرضه بشه.

شاید کمی اغراق آمیز به نظر بیاد ولی در حال حاضر تنها قسمت های زیبا و دوست داشتنی سریال تک لحظه های طنزش هست. مثل زمانی که دبرا به دکس میگه وقتی هانا رو می بینی یک احمق تموم عیار میشی و بعد هریسون هم یهو از اون طرف میاد و هانا میخواد! و دب میگه:

?Both of you? Jesus...Really :Smiley14:

چقدر با دب احساس همدردی کردم در این لحظه :Smiley36:


چقدر عجیبه که در بحث اپیزودیک دکستر حس بحث در مورد داستان دکستر اون هم در فصل پایانی نیست ! :Smiley19:

نمره دادن به دکستر در چنین اپیزود هایی خیلی سخته
7 دادم اونم شاید تنها به این خاطر که کلا نمی تونم به دکستر کمتر از این بدم

[MaMaLoM]

مثه فصول قبل
اپیزود 1تا 5 : تحت تاثیر ماجرای تموم شده فصل قبل و شروع ماجرای فصل جدید
اپیزود 6تا 9 : پیدا کردن سوژه اصلی فصل و رسیدگی به برنامه های متفرقه (کسل کننده)
اپیزود 10 تا 12: بالاخره دکستر هدفو پیدا کرده یا داره بهش خیلی نزدیک میشه که نهایتا تو سکانسای پایانی فصل قضیه فیصله پیدا میکنه و ... بِلا بِلا بِلا . . .:Smiley15:

کل سریال رو این سه محور میچرخه
ولی این فصل اخری دیگه نوبرشه
با این حال سریال محبوبمه و چون دوستش دارم 8 میدم:Smiley17:

[Gallow]

اولین موردی که می تونم بهش اشاه کنم اینه که منم کاملا با نظرات محمد هم عقیده ام، و یه موضوع دیگه با تمام اون خاطرات و دیالوگ ها و سکانس های ماندگار سریال در زمان های گذشته که به یادشون دارم این امکان برام وجود نداره که کمتر از 7 بدم.
حس ترس و دلهره و هیجان انگیزی سریال از بین رفته و فقط نمایش موضوعات مختلف از طرف کارکتر های سریال هست که هر کدوم به نوب خودشون درگیری قضایی شدن، ولی خوب بازم قانع کننده و قابل قبوله.
تمام این داستان و سکانس ها جدا، قسمت هایی که هریسون ضاهر میشه یه حس حال دییگست به خصوص زمانی که داشت تلویزیون میدی دبرا آومد :Smiley14:
این قدر فکر بد به ذهنم خطور کرد که همسایه مشکوکه این پسر ریغی کشتش خیلی ناراحت شدم. :Smiley19:
دبرا هم که دوباره پا کار ایستاده تا قسمت های بعد ببنیم چی میشه، من کلا یکی از شخصیت مورد علاقم در سریال دبراست خیلی با نقشش حال می کنم. این قسمت هم به نوبه خوش خیلی عالی بود.

[nokhbeh]

این قسمت مثه قسمت های قبلی این فصل اکشن نداشتیم و فقط احساس بود! نه اینکه مخالف احساسی بودن و این چیزا باشما ولی...

تا حدودی با تقسیم بندی mamalom موافقم حداقل تو این چن فصل اخیر

نکشتن هانا هم اصلا به خاطر خوشگلیش نیست چون اگه یادتون باشه لیلا هم که تو فصل 2 بود خیلی خوب بود ولی دکس تا کجا برای کشتنش رفت!

بابا هانا چه زوری پیدا کرده که دکسترو تو حالت بیهوشی تونسته حمل کنه! (البته ما که چیزی ندیدیم!)

شوهر هانا هم اگه اشتباه نکنم همون بریکو تو سریال 24 بود . ازش خوشم اومد . خیلی وقت بود دکس کتک نخورده بود باید یه کمی ادب میشد!

دلم واسه "کسی" سوخت . نمیدونم چرا ولی فک نکنم که زک اونو کشته باشه! یعنی دلیلی نداشت که بخواد اونو بکشه ! حتی به برایان که باهاش بود بیشتر شک دارم تا زک!

این حرف دب دلمو به درد اورد
http://picoup.ir/images/58345906839982709980.jpg


بک گراند صحنه چیه الان!
http://picoup.ir/images/25086182298272803710.jpg


و همچنان منتظر قسمت 9 و از سرگیری قضیه جراح مغز چون هنوز رو مخمه...
امتیاز 7.5

[VIVA THE ROCK]

آقا من هنوز منتظرم این فصل آخری همه چیز به هم بریزه اما همه چیز داره به منظم ترین شکل ممکن پیش می ره :Smiley104:

[Irag]

من که دیگه متوجه سریال نمیشم!
الان دیگه خواجه حافظ شیرازی خدابیامرز هم از راز و رمز دکستر باخبره! فقط کم مونده دکستر با همین سابقه در انتخابات میامی شرکت کنه.
ریتم سریال یه افتضاح به تمام معناست
الان بعد از 7فصل زندگی (به اضافه‌ی این چند قسمت) با سریال فقط منتظر تمام شدن سریالم. هیچ دلهره و ترس و تعلیقی حس نمی‌کنم.

[Chandler Bing]

اصلا پایان نیست این. یه فصل معمولی دیگه است. تمومش کنید لامصبا. دکستر رو بندازید تو مخصمصه. اون وقته که دکستر دکستر میشه. من 7 میدم. واقعا نامیدم. واقعا.
برکینگ بد خیلی بهتر داره تموم میشه. اما اینجا دکستر همچنان درگیر عشق هاناست. باید تاریک ترش میکردند.
اه اه اه

[86471181]

مشکل این سریال اینه که اول اومدن از روکتاب دکستر شروع به ساخت کردن ، این جوری که حمزه دکستر زده بود ، فصل اول خیلی شباهت به کتاب داره و فصلهای بعدی نه
واسه همین دو یا چن تا طرز تفکر شروع کردن به نوشتن این سریال ( یعنی ایده ی اصلی واسه یکی دیگه بود اینا اول ایده رو گرفتن بعد خودشون خواستن بسط بدن و الان هم میخوان به ضایع ترین حالت ممکن تمومش کنن)
در مورد این قسمت ( حالا جدا از لاپوشونی های این قسمت که مثلا چطوری با اون بادیگاردها جنازه رو آورد بیرون و اینا هم شک نکردن که رییسشون همین جوری بلند شده رفته نیویورک و قس علی هذا ) به نظر من باز در قیاس با قسمت های قبلی یه مقدار بهتر بود ، چیز خاصی هم نداره در موردش بشه حرف زد
به نظر من اگه میخوان همین جوری ادامه بدن سریال رو ، جون عزیزشون یه قسمت فقط مختص هریسون درست کنن ، یعنی این بچه رو بذارن رو یه صندلی یا اسباب بازی بدن دستش یه قسمت 40 50 دقیقه ای ازش پر کنن، دیالوگ هم نخواستیم ( ترجیحا اگه دیالوگ هم خواستن بذارن فقط یه خورده التماس کنه واسه دیدن کارتون ) باور کنین این کار رو انجام بدن خدایی دکستر رو از یکی از منفورترین سریالهام به رتبه ی دوم یا سوم انتقالش میدم ( دیگه خدایی زشته بالاتر از سانز و سوپرانوس این رو بذارم :Smiley36: )

[SaRaL]

به نظر من اگه میخوان همین جوری ادامه بدن سریال رو ، جون عزیزشون یه قسمت فقط مختص هریسون درست کنن
منم موافقم با این قسمت. :Smiley35:

اضافه شده در : 5 minutes

ولی جدی جدی اگه دکستر بیاد و زک رو بکشه یکی از بدترین ایده های ممکنه! چند قسمت رو بیان اختصاص بدن به شخصیت زک، اول دکستر نکشتش، بعد که زن همسایه رو کشت حالا نظرش عوض بشه و بخواد زک رو بکشه، اونم توی فصل پایانی! اگه اینطور بشه و زک نقش مهمی نداشته باشه به نویسنده ها باید شک کرد...

[Bill The Butcher]

حالا باز نکشتن و کمک کردن به "هنا" قابل توجیهه. طرف خیلی دافه

:Smiley14: بيخود نيس ميگن مرد جماعت با ...ش فكر ميكنه!

[[JOKER]]

بيخود نيس ميگن مرد جماعت با ...ش فكر ميكنه!
:Smiley14:

هانا که گناهکاره خالصه! یعنی فکر نکنم بیش تر از این لایق میز دکستر باشه! خوشگلی و معصومیش و توجیه های مسخرش پیش دب( "گاهی وقتا زندگی مجبورت میکنه.... :Smiley10:)

دقیقا این جمله ی شما بهترین جمله ـست :Smiley14:

[NOUSHIN007]

بهترین قسمت تا حالا بود...بسیار خندیدم مخصوصا وقتی زک و هانا و دکس باهم بودن...مخصوصا که تازگیا دکس کمتر هری رو میبینه یا با خودش حرف میزنه...
ولی آخرش یهو شک150درجه دادن بهم..چون واقعا داشت از زک خوشم میومد که طرف مغزش 2نیم شده بود بدبخت...:( :( :(