PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : Breaking Bad | فلش فوروارد: سرنوشت کارکترها در 10 سال بعد



Joey
10-01-2013, 11:11 PM
http://picoup.ir/images/43008823544621229947.jpg

باورتون بشه یا نه، ولی بعضی ها واقعا تونستن از اپیزود پایانی سریال بریکینگ بد زنده بیرون بیان. با اینکه نمی‌تونیم زندگی اونها رو ببینیم، ولی این نجات یافته ها هنوز یه زندگی (احتمالا) بدون مواد رو پیش روی خودشون دارن. چی بعد از این سرشون میاد؟ اگه توی بخش اول زندگی اونها هایزنبرگ، کلی بیابون و خیلی بیشتر مواد بوده، بخش دوم (یا سوم) زندگی اونها چطور خواهد بود؟ در اینجا ما آینده ای که از بزرگترین کارکترهای نجات یافته سریال برای 10 سال بعد تصور می کنیم رو آوردیم:


"باجر" و "پیت لاغرمردنی"
بعد از اینکه تمام پولی رو که والتر برای لیزر اندازی درست بهشون داد، هدر دادن، "باجر" و "پیت لاغرمردنی" تصمیم گرفتن مواد کشیدن رو کنار بذارن. به علاوه اینکه دیگه خبری از شیشه ی آبی نبود و باقی چیزها در مقایسه با اون اصلا حال نمی داد. بعد از ترک مواد، "باجر" ایده های دیوانه وار خودشو به هالیوود برد، جایی که تهیه کننده ها فکر کردن اون کاملا عقلشو از دست داده، ولی "باجر" موفق شد یه تیم کمدی پیدا کنه که اونو به عنوان نویسنده استخدام کنن. "باجر" فکر میکنه این یه گروه درام ـه، ولی ندونستن این موضوع باعث نمیشه تو کارش مشکلی پیش بیاد.

"پیت لاغرمردنی" بعد از ترک مواد، غذا رو جایگزین مواد کرد و الان وزنش بیشتر از 136 کیلو شده، ولی دوستانش هنوز اونو "پیت لاغرمردنی" صدا میکنن. اون همراه "باجر" به هالیوود رفت و الان متصدی بار در کافه ی "هارد راک" ـه. این دو (با دوست دختـرهاشون) توی یه خونه ی مشترک زندگی میکنن. اونا هرشب بازی های ویدئویی میکنن و پیتزا سفارش میدن. ولی اونا الان مجبورن دو تا پیتزا سفارش بدن، چون "پیت لاغرمردنی" خیلی میخوره.


"براک" و "جسی"
بعد از اینکه جسی از کمپ نازی ها فرار کرد، مستقیم به پاسگاه پلیس رفت. اون همه چیز رو گزارش داد و با DEA همکاری کامل کرد و بدون اینکه حتی رنگ زندون رو ببینه، آزاد شد (اون چشم های معصوم و نادمش بی تاثیر نبودن) و وقتی توی پاسگاه پلیس بود،‌ "باجر" و "پیت لاغرمردنی" رو مامور انتقال پولهاش به یه جای امن کرد. وقتی همه چیز سر و سامون گرفت، جسی رفت تا "براک" رو ببینه. معلوم شد مادر "آندریا" به علت سکته ی قلبی اخیرا فوت کرده، بنابراین جسی رسما "براک" رو به فرزندی قبول کرد. این دو الان توی ایالت "فینیکس" زندگی میکنن، جایی که جسی کار و کاسبی نجاری خودشو به پا کرده. اون روزاشو صرف ساختن جعبه های چوبی فوق العاده و خیلی چیزای دیگه میکنه و همچنین در کنارش، نقاشی هاش رو هم می فروشه. "براک" هم فوتبالیست خوبی شده و دانش آموز شاگرد اولی ـه که توی مدرسه فقط به خاطر تکرار زیاد واژه ی "Bi*tch" توی دردسر میفته. صبحونه ی مورد علاقه ی اون "گرند اسلم" ـه.


"اسکایلر" و "ماری"
اسکایلر بعد از اینکه با سرطان ریه دست و پنجه نرم کرده، اخیرا حالش رو به بهبودی گذاشته. او استرس همسر والتر بودن رو در سیگار کشیدنش مقصر میدونه، تقریبا همونطوری که "ماری" در پروژه ی اخیر سرقت از مغازه ش، دلتنگی زیادی که هنوز از نبود "هنک" داره رو مقصر میدونه. ولی با وجود همه ی اینها، دو خواهر زندگی خوبی دارن. اونا پیش هم در یک خونه ی زیبا در کالیفورنیا زندگی میکنن. اسکایلر صبح هاشو با شنا کردن آغاز میکنه و باقی روزشو به نویسندگی می پردازه (و هنوزم یه کم زیادی مشروب میخوره) اون در حال حاضر مشغول نوشتن دومین کتابش هست، که دنباله ی داستان معلم شیمی ای هست که به ساخت شیشه روی آورد تا برای خانواده ش پول در بیاره. کتاب اول در جایی تموم شد که کارکتر اصلی با سردسته ی تولیدکنندگان مواد مشارکت کرد، و کتاب دوم با فلش فورواردی از تصادف هواپیماها آغاز میشه. اون اسم سری کتابهاشو "بریکینگ بد" گذاشته و با هر کتابی شهرتش بیشتر میشه.

در همین حین، ماری هنوز یه پرستار ـه. اون بالاخره به پوشیدن لباس ارغوانی برگشته، ولی اسکایلر استفاده از رنگ ارغوانی در خونه رو به اتاق شخصی ماری محدود کرده. در گوشه ی اتاق ارغوانی ماری، مجموعه ی سنگ های (کانی های) اختصاصی ماری مخفی شده.


"والتر جونیور" و "ساول"
حالا جونیور بعد از تموم کردن کالج، به طور مستقل زندگی میکنه (اون توی جشن هجده سالگیش کلی پول گیرش اومده) اون با دوست دختـرش در نبراسکا خونه و زندگی ای دست و پا کرده، جایی که به عنوان یه وکیل مشغول کاره. استاد و راهنماش کیه؟ مردی که خیلی شبیه "ساول گودمن" ـه.


"هالی"
پیش مادرش و ماری در کالیفورنیا زندگی میکنه. "هالی" (جای تعجب نداره که) یه نخبه ی علمی ـه. اونا مردد هستن که "هالی" در سن شونزده سالگی با تامین کامل هزینه و امکانات از سوی دولت به کالج بره. ولی چه اون از دانش خودش در راه خوب یا بد استفاده کنه، دیدنی خواهد بود. فقط بیاید امیدوار باشیم که اون سهم خودش رو از یه کمپانی بیلیون دلاری با پنج هزار دلار واگذار نکنه تا باقی عمرش حسرتشو بخوره. بعد از تموم این ماجراها، همه مدام میگن که چقدر "هالی" اونا رو یاد والت میندازه. اون حتی از اسکایلر میخواد که دور سفت نون ها رو از ساندویچ هاش ببره.

فلش فورواد به توان 2: "هالی" و "براک" با همدیگه برای ساخت یه امپراطوری مواد متحد میشن! خیلی دیگه زیاده روی شد؟


"هیول" و "کوبی"
"کوبی" بالاخره "هیول" رو از اون اتاق هتل خلاص کرد، جایی که اون برای هیول یه راز کوچیک رو شرح داد: کوبی در تعقیب نازی ها (جک و دار و دسته ش) بوده و میدونه کل پول های والت کجا قرار داره. پس "هیول" و "کوبی" با داشتن چند تا بشکه پر از پول در بانک، به یه جزیره ی کوچیک نزدیک سواحل امریکای جنوبی نقل مکان کردند. اونا روزاشون رو بدون اینکه واقعا هیچ کاری بکنن، میگذرونن، و بله، اونا گاه و بی گاه روی یه کپه ی بزرگ پول چرت میزنن.


"گرچن" و "الیوت"
اونا پولهای والت رو به فلین دادن، و حالا سرشون گرم کاری هست که توش مهارت دارن: پولدار بودن و در نتیجه گرفتن جشن تولدهای پر زرق و برق.


و فراموش نکنیم که "کیلی ارمانترات" (نوه ی مایک) حالا داره به یه فرد خیلی خفن تبدیل میشه. اون میخواد یه پلیس بشه، حداقل برای شروع.





نظر شما چیه؟ شما چه آینده ای رو پیش روی این کارکترها می بینید؟






منبع: popwatch.ew.com (http://popwatch.ew.com/2013/09/30/breaking-bad-flash-forward/)

اختصاصی تی وی ورلد

Raylan Givens
10-01-2013, 11:46 PM
ممنون جالب بود :Smiley69:



وی مدرسه فقط به خاطر تکرار زیاد واژه ی "Bi*tch" توی دردسر میفته

خیلی باحال بود :Smiley14:

justUnited
10-02-2013, 12:12 AM
عاشق اون نظریه هالی شدم! یعنی میشه ادامه دهنده راه پدرش باشه چه شود :Smiley14:

راستی کسی میدونه علت جدایی والتر از گرچن و الیوت چی بود ؟ هیچوقت درست به این سوال جواب داده نشد

VIVA THE ROCK
10-02-2013, 02:05 AM
آقا چه تاپیک باحالی .کلی حالمون رو خوب کرد :Smiley35:

tr64
10-02-2013, 11:31 AM
دوست عزیز مگه آندریا رو نازی ها نکشتن(تاد)؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

pro_translator
10-02-2013, 12:35 PM
دوست عزیز مگه آندریا رو نازی ها نکشتن(تاد)؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مادر اندریا...

یعنی مادربزرگ براک...

:Smiley17:

osture
10-02-2013, 12:41 PM
الان هالی یه جیگر خوشکل شده - خیلی ناز بود :Smiley35::Smiley41:
جسی هم که همش پیش پلیس میره :| - وجدانش پاک شده انگار
ما نفهمیدیم پولا کجاس خودمون بریم برشون داریم !
مرسی Joey جان تاپیک هات حرف نداره :Smiley17:

Amin03
11-14-2013, 01:33 AM
عاشق اون نظریه هالی شدم! یعنی میشه ادامه دهنده راه پدرش باشه چه شود :Smiley14:

راستی کسی میدونه علت جدایی والتر از گرچن و الیوت چی بود ؟ هیچوقت درست به این سوال جواب داده نشد

تو فصل اول فکر می کنم سربسته به رابطه گرچن و والتر اشاره میکنن


عاشق اون نظریه هالی شدم! یعنی میشه ادامه دهنده راه پدرش باشه چه شود :Smiley14:

راستی کسی میدونه علت جدایی والتر از گرچن و الیوت چی بود ؟ هیچوقت درست به این سوال جواب داده نشد

تو فصل اول فکر می کنم سربسته به رابطه گرچن و والتر اشاره میکنن

MIPERB
11-14-2013, 11:21 PM
خیلی سریال محشری بود
ولی یه سوال مگه براک رو عمو جک نکشته بود ؟ :Smiley10:
اخه اخرش به جسی گفت : هنوز پسره مونده :Smiley36:

Joey
11-15-2013, 12:12 AM
خیلی سریال محشری بود
ولی یه سوال مگه براک رو عمو جک نکشته بود ؟ :Smiley10:
اخه اخرش به جسی گفت : هنوز پسره مونده :Smiley36:

با این حرف جسی رو تهدید کرد که دیگه فکر فرار به سرش نزنه.

S.O.Amir
03-02-2014, 04:21 PM
براک و جسی بهترین بخش بود.