Camp X-Ray | با بازی Kristen Stewart و پیمان معادی

[arso]

http://8pic.ir/images/p8cs1009kr6nym0kdqlg.jpg




Camp X-Ray فیلمی آمریکایی در ژانر درام است که بر اساس موقعیت و بازداشتگاهی به همین نام ساخته شده است . ( Camp X-Ray Guantanamo (http://en.wikipedia.org/wiki/Camp_X-Ray_%28Guantanamo%29) ) کارگردان و نویسنده آن Peter Sattler (http://www.imdb.com/name/nm0972104/?ref_=tt_ov_dr) می باشد . Kristen Stewart (http://en.wikipedia.org/wiki/Kristen_Stewart) به عنوان بازیگر اصلی در این فیلم ایفای نقش می کند . نکته جالب توجه حضور پیمان معادی به عنوان یک زندانی آسیایی در این فیلم است . پیمان معادی به خاطر بازی در نقش نادر , در فیلم جدایی نادر از سیمین و همچنین درباره الی و حضورش در مجامع معتبری همچون مراسم اسکار و جشنواره برلین، در صحنه بین‌المللی چهره شناخته شده‌ای است و باید دید در ادامه حضورش در عرصه بین‌المللی چه کارنامه‌ای خواهد داشت.تاریخ اکران این فیلم در 2014 , 17 October است و کمپانی تولید کننده آن نیز IFC Films (http://en.wikipedia.org/wiki/IFC_Films) می باشد .





http://8pic.ir/images/v1skbic9grf1go4m66to.jpg




قرار بود کار فیلم برداری این مجموعه در چند کشور دیگر از جمله فنلاند و سوئیس نیز انجام بگیرد . کار فیلم برداری و عکس برداری این فیلم از July 17, 2013 شروع و تا ماه August نیز به طول انجامید . فیلم برداری صحنه های زندان در منطقه Fred C. Nelles Youth Correctional Facility (http://en.wikipedia.org/wiki/Fred_C._Nelles_Youth_Correctional_Facility) واقع در Whittier, California (http://en.wikipedia.org/wiki/Whittier,_California) ضبط شده است . جلوه های ویژه این فیلم توسط Comen VFX company انجام گرفته و کار موسیقی آن بر عهده The Antlers band (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Antlers_%28band%29) بوده است . این فیلم در جشنواره Sundance Film Festival (http://en.wikipedia.org/wiki/2014_Sundance_Film_Festival) مورد پسند بسیاری از منتقدین قرار گرفت و نقد های مثبتی از مردم دریافت کرد .






http://8pic.ir/images/gnniwgox5bg4epg5kzjt.png






http://8pic.ir/images/elqlvldhzf6vemmf88mw.png
خلاصه داستان : داستان فیلم درباره Amy Cole زن جوانی است که برای فرار از شهر خود به ارتش پناه می برد . اما او متوجه می شود همه چیز آن طور که فکر می کرد نیست . او به بازداشتگاه X-Ray منتقل می شود و در آنجا محافظ زندان است . در این زندان افرادی خطرناک و جهاد گرا وجود دارند . در این بین او با Ali Amir زندانی آسیایی آشنا می شود و رابطه ی عجیبی را با او آغاز می کند
_________________________________________

http://picoup.ir/images/85204180616130347974.png (http://www.imdb.com/title/tt2994190/)

Wiki (http://en.wikipedia.org/wiki/Camp_X-Ray_%28film%29)

_________________________________________



Download (http://expressleech.com/xygkadvai548.html)
Trailer (http://www.youtube.com/watch?v=V602GMSSo0Y)








http://8pic.ir/images/6jjsi1uec1b1aqra03ah.png





بازیگران :



Kristen Stewart (http://www.imdb.com/name/nm0829576/?ref_=tt_cl_t1)

http://8pic.ir/images/li80w08xk1w503nq3qch.jpg
Lane Garrison (http://www.imdb.com/name/nm1460812/?ref_=tt_cl_t3)

http://8pic.ir/images/n3oklmc6fug9e600xy6w.jpg
Peyman Moaadi (http://www.imdb.com/name/nm1818216/?ref_=tt_cl_t9)

http://8pic.ir/images/s5gxk5jv0zr0pw5szsud.jpg





Cory Michael Smith (http://www.imdb.com/name/nm5754425/?ref_=tt_cl_t7)

http://8pic.ir/images/jo3y4r1ov8o7hc07idla.jpg
John Carroll Lynch (http://www.imdb.com/name/nm0002253/?ref_=tt_cl_t2)

http://8pic.ir/images/hve6vieymglm8zk3y1qk.jpg
Tara Holt (http://www.imdb.com/name/nm2849965/?ref_=tt_cl_t4)

http://8pic.ir/images/e2656sjsbcl1fs9kbela.jpg

[mas5oud281]

توضیحه خوبی بود ممنون.
راستی این آقای معادی مثله خانم گلشیفته فراهانی کلا تشریف شونو از ایران بردن یا ن؟

[Admini3trator]

توضیحه خوبی بود ممنون.
راستی این آقای معادی مثله خانم گلشیفته فراهانی کلا تشریف شونو از ایران بردن یا ن؟

معادی خودش متولد آمریکاست ، نیازی نیست از ایران بره !

[checha]

ممد جون دمت گرم معرفیت عالی بود.:Smiley30:
با توجه به بازیگرا و امتیازش امیدوارم فیلم خوبی باشه:Smiley36:

[arso]

ویدیویی از صحبت بازیگران و کارگردان فیلم



http://8pic.ir/images/ywjjjcd7da0hq3ap8kxc.png







Downlaod (http://hexupload.com/9mwgawzl1gqt)

youtube (http://www.youtube.com/watch?v=RMngbdcmEjk)

[arso]

http://8pic.ir/images/581gwyqxtz9honlaneyn.jpg




2014 , 17 October

[fatima-b021]

توی مصاحبه و ... که خوب انگلیسی حرف می زد!
ببینم توی فیلم از عمد با اون لهجه ضایع انگلیسی می حرفه نه؟!
چندتا از منتقدا از بازیش تعریف کردن. حتی کریستن هم که این چند وقت خیلی از بازیاش انتقاد میشده این نقشش انگاری چشم خیلی از منتقدارو گرفته!


http://8pic.ir/index.php?module=thumbnail&file=1aotba4h4f50lkt7ljui.jpg (http://8pic.ir/images/1aotba4h4f50lkt7ljui.jpg)

[B 13]

افتتاحیه فیلم "کمپ ایکس ری" با بازی پیمان معادی و کریستین استوارت در نیویورک - دوشنبه 6 اکتبر

http://8pic.ir/images/w4qfk37mssed1tvb0ehl.jpg

[fatima-b021]

بالاخره فیلم و دیدم، به نظر شخصی من فیلم بیشتر روی بازیِ بازیگرا می چرخه!
خصوصا سه تا بازیگر اصلی و به اضافه ی اون فرماندهه (جان کارول) ! وگرنه از لحاظ داستانی به غیر از یه سری دیالوگ خاص که حالا خیلی هم خفن نبودن و نکته های ریز و جالب، یه سیر معمولی داره.
با این حال شروع و پایانش جالبه. فقط من چون با این مدل شخصیت ها آشنا نیستم نمی تونم درست راجع به شخصیت پردازی ها نظری بدم. مثلا زندانی های عرب و افغان و مثلا تروریست و... سربازهایی که ازشون نگهداری میکنن. (نگهداری؟!! خب نمی دونم از چه واژه ی دیگه ای میشه استفاده کرد!)
اما چیزی که از زندان های گوآنتانامو نشون دادن با تصورات ذهنی من زمین تا آسمون می فرقید! حالا تصورات من هیچی با اسناد و مدارکی که توی همین نت هم از اون زندان پخش شده به شدت فرق داشت! اینطوری که اینا نشون دادن اونجا بهشت زندانیا یا به قول خودشون بازداشتیا بود! (هه هه بازداشتی...!!! دیگه آدم چند سال می تونه لقب یه بازداشتی و داشته باشه و بازداشت باشه؟ اینم یکی دیگه از نکته های جالب توجه فیلم بود... همین که حق نداشتن به اونا بگن زندانی!)
اون یارو که فارسی حرف می زد مثلا افغان بود دیگه نه؟ ایرانی که نبود چون توی اون زندان اصلا ایرانی نداریم. قیافشو شبیه این طالبانی ها درآورده بودن.

بازی پیمان معادی خیلی خوب بود! یعنی از چیزی که راجع بهش فکر می کردم بهتر و راحت تر ظاهر شد. اون حسِ شوخ طبعی + ناامیدی توی شخصیتش و بسی دوست داشتم.
کریستین استوارت هم بازی قابل قبولی داشت. کلا نقش شخصیت های هیستریک و عصبی و جدی خیلی بیشتر بهش میاد. خوب یه همچین شخصیت هایی و درمیاره...

من مثل خیلیا که میگن فیلم پیامای بدی داره و میخواد مسلمونارو وحشی و چی و چی نشون بده... خیلی این قضایارو توی فیلم ندیدم ولی به نظرم اومد کارگردان با این فیلمنامه سعی می کنه به هر دو طرف به یک اندازه حق بده! چه اونی که بی گناه بیش از 8 سال توی اون زندان هست و بهش گفتن با وجود اینکه می دونن بی گناه ولی هچ وقت آزاد نمیشه... چه اون زندانبانا!
توی هر دسته هم چندتا شخصیت متفاوت گذاشته، سرباز خوب و سرباز بدجنس... مسلمون افراطی و متوسط و مسلمونی که توی اون اتاق کوچیک ناامید و از باورهاش زده شده! (یه جا گفت که دیگه به بهشت و شهادت اعتقادی نداره.)
کارگردان سعی کرده میانه رو باشه و یه جورایی انگاری پیام اصلی فیلمش اینه که دو طرف باید با هم حرف بزنن تا بهتر همدیگه رو بشناسن! ما حتی نمی تونیم با هم بحرفیم...!! یا همچین چیزی! می دونید فیلم خیلی روی سیاست یا حتی مذهب مانور نمیده! فیلم بیشتر روی روابط می چرخه!
به نظرم کارگردان از قصد فیلم و طوری تموم می کنه که بیننده حس کنه هنوز دوست داره بیشتر بدونه! یا هنوز هیچی نمی دونه مگه چقدر نشون دادید! و بعدش اون چرخه ی گشت زنی سربازها جلوی ورودی هر زندان... که تا آخر فیلم همینطوری ادامه داشت. من و یاد پایان فیلم جدایی نادر از سیمین انداخت!
بعضی از دیالوگ هارو به شدت دوست داشتم مثل دیالوگی که علی به امی گفت راجع به زنده بودن و زندگی کردن و اینکه مگه داره اونجا زندگی می کنه؟ یا اونطوری که خودش میخواد زندگی میکنه؟ یا اصلا زنده س؟ دیالوگ دقیقا یادم نمیاد اما خوشم اومد.
در کل فیلم خوبیه یه سری سکانس های خوب هم داره که دوستش داشتم و بازی بازیگرها هم بدجور به دلم نشست. تقابل شخصیت علی و امی هم جالب بود و به خاطر بازی خوب بازیگرا و بازی حسی و بازی چشمشون (بازی نگاه) خوب از آب دراومده!


راستی یه چندتا سکانس بود که برام عجیب بود چون کاملا متوجه ی منظور کارگردان از تقابل این پلان ها کنار هم نشدم!
مثلا اونجا که زندانیا دارن نماز جماعت می خونن از اون طرف هم بالا رفتن پرچم امریکا و احترامشون به پرچم توسط سربازها نشون داده میشه.
یا جای دیگه وقتی تیکه های رفتاری و کارای امی و علی و کنار هم میذارن یعنی همون غذا خوردن و جمع و جور کردن.
توی اولی اولین حدسی که به ذهنم می رسه اینه که شاید کارگردان خواسته به بیننده ی طرف خودشون بگه برای اینا نماز خوندن در برابر خدا مثل همون احترامیه که یه سرباز به پرچم و کشورش میذاره! نمی دونم!
توی دومی هم شاید قصد داشته بگه سربازای اونجا هم مثل زندانیا می مونن!

پ.ن: اول فیلم می خواستن نشون بدن علی دزدی کرده یا همچین چیزی؟متوجه نشدم! فیلم و یه بار بیشتر ندیدم شاید لازمه دوباره ببینم.

[MILANO]

منم فیلمو دیدم
یه اثر خیلی ی ی معمولی بدون ویژگی خاص!
داستانش از دو خط خلاصه اش فراتر نمیره!
روایت کند و کسل کننده...
کارگردانی معمولی بدون هیچ نکته و ویژگی قابل توجه...
تنها نکته مثبتش حضور پیمان معادی بود که خوب ظاهر شد. امیدوارم تو این فیلم دیده بشه و تو فیلمای بزرگتری شرکت کنه!
کریستین استوارت هم مثل همیشه نشون داده با ستاره شدن خیلی ی ی ی فاصله داره!
اگه جای پیمان یه بازیگر ناشناس بازی میکرد به نظر من نمیشد بیشتر از 30، 40 دقیقه فیلمو نگاه کرد.

[saeed_iri]

به نظرم زمان فیلم به نسبت داستان خیلی زیاده، ما ایرانی ها که مطمئنن کیف میکنیم از دیدن پیمان معادی ولی نمیدونم کسی که دیدن پیمان معادی براش جذاب نیست میتونه چند دقیقه فیلم رو ببینه ؟(تحمل کنه ) شاید بگن لوکیشن ها محدوده و دسته کارگردان بسته بوده ولی ما تو همچین فضایی یک شاهکار به تمام معنا دیدیم" green mile " پس فیلم تو خیلی زمینه ها ضعف داره-

[fatima-b021]

نظر برخی از منتقدان فیلم:
واکنش منتقدان به فیلم تقریبا مثبت بوده است.

راب نلسن در ورایتی چنین می نویسد: «کریستن استوارت و پیمان معادی, کلاریس استارلینگ و هانیبال لکتر را در این درام تعلیقی سیاسی وقابل قبول ایفا می کنند.» راب نلسن در ادامه نقدش چشم انداز اقتصادی فیلم را محدود می بینند. او در بخشی از نقد خود نقش آفرینی های فیلم را تحسین می کند و درباره پیمان معادی چنین می نویسد: «معادی با نقش آفرینی تقریبا وِیژه و با صورت ریشوی خود که از طریق پنجره سلول دیده می شود ؛ آمیز ه ی شوخ طبعی، خشم، نومیدی و شکیبایی شخصیت را به طور ارزشمندی منعکس می کند.»!!!

اریک کوهن، منتقد سینمایی ایندی وایر، آن را "نمایش اخلاقی و گاه ساده لوحانه از شرایط فاجعه آمیز بازداشتگاه زندانیان سیاسی ارتش آمریکا" خواند.

استیون هولدن، منتقد سینمایی نیویورک تایمز می نویسد: "فیلم کمپ ایکس ری به تماشاگر نشان می دهد که بازداشتگاه نیروی دریایی آمریکا در خلیج گوانتاناموی کوبا، چه برای زندانی و چه برای زندانبان یک جهنم است. اما نه جهنمی بدیهی و آشکار. " وی افزوده: "کمپ ایکس ری اولین فیلمی است که در آن خانم استوارت ثابت می کند می تواند بازیگر جدی خوبی باشد. او در این فیلم چهره عبوس و پیچیده دختری ازشهرکی خفقان آور را که در آن احساس زندانی بودن می کرده است با مهارت ارائه می دهد
." همین منتقد درباره بازی پیمان معادی می نویسد: "آقای معادی از تمام امکاناتی که به عنوان یک بازیگر به او داده شده استفاده کرده و توانسته ابعاد گوناگونی به نقشی که عمدا هر گونه سابقه پیشین آن حذف شده ببخشد. شخصیتی خشن، به ناچار فرصت طلب و به شدت خشمگین، در عین حال با جنبه هایی انسانی عمیق و دوست‌داشتنی."









پیمان معادی: "فکر می کنم او بیشتر از هزاربار قرآن را خوانده و مرور کرده است. اما کم کم حالت شک و تردیدی در او به وجود آمده. شک و تردید نسبت به همه چیز. شاید هم بخاطر تنهایی و فکرکردن زیاد است که باورهایش به تدریج رنگ باخته اند. او کم کم از حضور در جمع نمازخوانان هم خودداری می کند. بدترین چیز برای آدمی که به همه چیز دور وبرش مشکوک است همین است که نمی داند واقعا به کجا و یا به چه چیزی دست بیاویزد. این مسئله برای خیلی از زندانی هایی که مدت زیادی را در بیکاری می گذرانند پیش می آید. اما من فکر می کنم علی بعد از این واقعه به حالت طبیعی و به زندگی عادی بازخواهد گشت." پیمان معادی درباره نقش آفرینی اش می گوید: برای آمادگی نقش «هر روز چند ساعتی را در سلول انفرادی » گذراند: «در زندان دور افتاده ایی در منطقه ی ویتی کالیفرنیا.»



پیتر ستلر: سوژه فیلم کمپ ایکس ری، ضمن پژوهش های ساتلر، با دیدن عکسی از چرخ حامل کتاب های مورد درخواست زندانیان بازداشتگاه گوانتانامو به سراغش آمد. چرخی پر از ترجمه کتاب های "هری پاتر" به زبان عربی: "برای من برخورد قوانین سخت و تشریفات قراردادی ارتش با اموری که به صورتی بنیادی با این مسائل بی ارتباط است خیلی جالب بود. اموری مثل تاسیس کتابخانه در چنین زندان مخوفی و یا رساندن کتابی مثل هری پاتر به دست زندانیان. به نظرم واقعا شگفت‌انگیز آمد." اما همین مسئله در خط داستانی فیلم، بهانه ای می شود برای ملاقات اولیه دو قهرمان اصلی، امی، محافظی که مشغول پخش کتاب بین زندانیان است و علی، زندانی عرب - تونسی بزرگ شده آلمان که زندانبانش را بخاطر نداشتن تازه ترین جلد "هری پاتر" به شدت سرزنش می کند. در واقع کتاب هری پاتر در فیلم، سمبلی است از نیاز مبرم زندانیان به گریز از دنیای واقعی و گشت و گذاری هر چند خیالی و محال در قلمرو جادو و افسانه. کتاب در عین حال قصه ای است دنباله دار، حجیم و طولانی "با تعداد صفحاتی به اندازه یک کتاب آسمانی". در فیلم پیمان معادی و کریستن استوارت در انتخاب کتاب علاقه ی مشترک پیدا می کنند. ستلر نقش کریستن استوارت را برای یک مرد نوشته بود اما جنسیت نقش را تغییر داد تا تضادها بیشتر شود....



کریستن استوارت: "این برای من فرصتی بود تا بتوانم خودم را از چهره کلیشه ای که هالیوود برایم ساخته نجات بدهم. برای همین هم وقتی فرصت مناسب پیش آمد، هرچند ریسک بود اما پیشنهاد بازی در این نقش را با کمال میل قبول کردم. " «آیا قرار است فیلم نسل خودمان از سربازان زن را بسازیم؟ اردوگاه اشعه ایکس این ایده را فراتر می برد. ولی تحمیلی وجود ندارد. اردوگاه اشعه ایکس یک موضوع روز دیوانه کننده است.»





اضافه شده در : 5 minutes








اردوگاه اشعه ایکس نام بازداشتگاهی در گوانتانامو واقع در کشور کوبا می باشد که پس از حملات تروریستی به برج های دوقلو در ایالات متحده به محلی برای نگهداری مظنونان به حملات تروریستی تبدیل شد؛ بازداشتی هایی که گفته می شد از جمله خطرناک ترین موجودات روی کره زمین هستند و بهتر هست که در این محل به شدت تحت مراقبت باشند. به افراد زندانی شده در این مکان به دلیل مسائل حقوقی ، بازداشتی گفته می شد چراکه با این این عنوان به راحتی می شد از حق و حقوق قانونی آنان که به زندانیان تعلق می گرفت، چشم پوشی شود و به عبارت ساده تر با این ترفند می شد که به راحتی هر بلایی که زندانبانها تشخیص می دادند، سر بازداشتی ها بیاورند! در نهایت اردوگاه اشعه ایکس در آپریل سال 2002 بطور رسمی بسته شد و زندانیانی که در این اردوگاه حضور داشتند به اردوگاه دیگری به نام « دلتا » منتقل شدند.

فیلم « اردوگاه اشعه ایکس » البته ارتباط چندانی با ماهیت سیاسی توضیحاتی که ذکر شد ندارد و قرار نیست یک موشکافی سیاسی درباره این زندان مخوف و مسائل مختلف آن باشد. فیلم داستان انسانهایی معمولی است که هر کدام به نوعی قربانی جامعه و بازی های سیاسی شده اند که سبب شده در شرایط بدی گرفتار باشند.

کول ( کریستن استیوارت ) سرباز تازه کاری است که به همراه گروهی از سربازان به گوانتانامو و اردوگاه اشعه ایکس آمده اند تا در این محل کار خودشان را آغاز کنند. وظیفه کول در این محل جلوگیری از خودکشی زندانیان به وسیله بررسی لحظه ای وضعیت آنان در سلول هایشان می باشد. علی ( پیمان معادی ) یکی از زندانیان این بخش است که به نظر می رسد نسبت به زندانیان دیگر داناتر و با سواد تر باشد و میل به ارتباط و همصحبتی دارد. به همین دلیل سعی می کند با کول ارتباط برقرار کند و...

« اردوگاه اشعه ایکس » با اینکه جسته و گریخته انتقاداتی را به سیاست های ایالات متحده مطرح می کند اما صرفاً اثری سیاسی نیست و علاقه ای ندارد که در این وادی قدم بردارد. فیلم داستان دختری تنها از شهری کوچک است که برای تجربه های بزرگتر پا به ارتش گذاشته و مصرانه به دنبال اهداف بزرگتری در زندگی اش می باشد.

وی در زندان با علی آشنا می شود که یکی از زندانیان اردوگاه اشعه ایکس به شمار می رود. زندانی که برخلاف دیگر همتایانش که ظاهرا از زندگی تنها عربده کشیدن را به ارث برده اند، عاشق کتاب خوانی هست و اتفاقاً چند باری هم تمام قصه های هری پاتر به جز قسمت آخر را خوانده است. علی همچنین تنها زندانی است که قادر به صحبت به زبان انگلیسی هست و بدش هم نمی آید که با زندانبانان اختلاط داشته باشد.

مسیری که « اردوگاه اشعه ایکس » از بدو آشنایی کول و علی ترسیم می کند بر پایه دیالوگ های متقابل این دو بنا شده است و می توان گفت که بخش زیادی از مدت زمان فیلم نیز در راهروی زندان با دیالوگ های میان علی و کول سپری می شود که خوشبختانه قابل تحسین است و در آن شعارزدگی به چشم نمی خورد. صحبت های مشترک این دو ریشه ای انسانی دارد و از درد مشترکی پدید می آید که هر دوی این افراد به آن دچار هستند یعنی تنهایی.

علی سالهاست که در گوانتانامو زندانی شده و تنهایی و فشار به حدی به او فشار آورده که در مواجه با کول که دختری جوان است با سرسختی در پی یافتن موضوعی مشترک و صحبت با کول که او را « بلوندی » خطاب می کند می باشد. کول هم اگرچه در ظاهر سرسخت و خشن به نظر می رسد اما بدش نمی آید با این زندانی که اتفاقا باسواد هست و از او بیشتر می داند ، ارتباط برقرار کند.

پیتر ستلر کارگردان فیلم که « اردوگاه اشعه ایکس » اولین تجربه بلند سینمایی او محسوب می شود، به خوبی موفق شده تا تنهایی دو انسان را در شرایطی کاملاً متضاد به خوبی نمایان کند و ارتباط میان کول و علی را با تمام پارادوکس هایی که در میان است برای تماشاگر قابل هضم کند.

اما پیتر ستلر اگرچه در شکل دادن به دو شخصیت اصلی داستانش کم و بیش به توفیق رسیده اما « اردوگاه اشعه ایکس » ایرادات مشخصی هم دارد که یکی از آنان محل رخداد داستان است که بطور باورنکردنی ابدا شبیه به گوانتانامو نیست. فیلم بطور شگفت انگیزی، تصویری ملایم از زندان گوانتانمو به تصویر کشیده که در آن غذای خوبی به زندانیان داده می شود و زندانبانها هم برای رفتارشان اغلب توجیهات انسانی دارند و در واقع هیچ خلاف مشخصی از آنان سر نمی زند جز مواقعی که زندانیان رفتارهای زشتی از خود بروز داده باشند. این نگاه ملایم به گوانتانامو و زندانی که ستلر در « اردوگاه اشعه ایکس » به تصویر کشیده ابداً ارتباطی با واقعیت خشن اردوگاهی که گفته می شود مخوف ترین زندان دنیاست ندارد و به نظر می رسد که ستلر خیلی در این مورد مستقل عمل نکرده است.

مدت زمان دو ساعته فیلم را نیز می توان یکی از ضعف های « اردوگاه اشعه ایکس » عنوان کرد زیرا فیلم علناً کشش دو ساعته ای برای مخاطب ندارد چراکه محیط داستان کاملاً محدود بوده و اغلب زمان فیلم در داخل راهروی زندان سپری می شود و افزایش طول مدت زمان فیلم با دخیل کردن موضوعات مختلفی از جمله اختلاف کول با مافوقش بر سر مسائل مختلف و مسائلی از این دست هم باعث نشده تا در ریتم کند فیلم تغییری ایجاد گردد.

با اینحال نقطه قوت فیلم را می توان 20 دقیقه پایانی آن دانست یعنی جایی که کول و علی برای آخرین بار با یکدیگر صحبت می کنند و بازی قدرتمندی از دو بازیگر فیلم در این لحظات شاهد هستیم. کریستین استیوارت که شاید سالها زمان خواهد برد تا از او با نقش نقش بلا در سری فیلمهای « گرگ و میش » یاد نشود، در « اردوگاه اشعه ایکس » بازی فراتر از انتظار از خود نشان داده و شکنندگی اش در 20 دقیقه پایانی فیلم تحسین برانگیز است. استیوارت در « اردوگاه اشعه ایکس » ثابت می کند که می تواند بازیگر خوبی هم باشد به شرط آنکه به خوبی هدایت شود. اما ستاره فیلم بدون شکل پیمان معادی است که در نقش علی تلفیقی از غرور و تنهایی و نیاز را به تصویر کشیده است. پیمان معادی در نقش علی مرموز است و فیلم هم هرگز به مخاطب نمی گوید که او به چه جرمی به زندان افتاده است. ما هرگز نخواهیم فهمید که علی آیا گناهکار بوده یا نه و آنطور که خودش هم در فیلم بیان می کند، توضیح این مسئله برای کول اهمیتی نخواهد داشت چراکه او در نهایت باور نخواهد کرد! معادی در 20 دقیقه پایانی فیلم که فروپاشی احساسی را تجربه می کند، یکی از بهترین بازیهای دوران بازیگری اش را به نمایش گذاشته است.

« اردوگاه اشعه ایکس » در ارائه یک دیدگاه انسانی درباره ارتباط انسانها به یکدیگر فارغ از ملیت و سیاست، تا حدود زیادی به هدفی که داشته می رسد اما شاید بهتر می شد بستر این داستان در جایی فارغ از گوانتانامو روایت می شد. اصولاً توصیف یک داستان احساسی در زندان گوانتانامو شاید آخرین مکانی باشد که یک فیلمساز بخواهد داستان فیلمش را در آن روایت کند اما بهرحال پیتر ستلر اینکار را انجام داده و اتفاقاً نتیجه کار با در نظر نگرفتن محیط رخداد داستان که بیشتر شبیه به یک زندان ایده آل در نروژ است تا گوانتانامو ، قابل قبول است.

منبع نقد: moviemag.ir (http://moviemag.ir)

[fatima-b021]

یه سری عکس از پیمان از رو فیلم گرفتم که آپ میکنم کیفیتش بد نیست!
ولی اونایی که فیلم و می خوان ببینن و ندیدن عکسارو هم نبینن!



http://s5.picofile.com/file/8147251900/Camp_X_Ray_1_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147251992/Camp_X_Ray_2_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252084/Camp_X_Ray_3_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252176/Camp_X_Ray_4_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252226/Camp_X_Ray_5_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252284/Camp_X_Ray_6_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252426/Camp_X_Ray_7_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252492/Camp_X_Ray_8_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252526/Camp_X_Ray_9_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252634/Camp_X_Ray_10_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252784/Camp_X_Ray_11_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252884/Camp_X_Ray_12_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147252950/Camp_X_Ray_13_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147253100/Camp_X_Ray_14_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147253134/Camp_X_Ray_15_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147253234/Camp_X_Ray_16_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147253268/Camp_X_Ray_17_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147253368/Camp_X_Ray_18_.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147253434/Camp_X_Ray_19_.jpg








Payman Maadi on working with Kristen on Camp X-Ray: Kristen said, “Let’s rehearse and talk. Tell me about your style of working or let’s create something together.” People come to me and ask, “How is she on the set? Is she friendly at all?” And she is. She was very thoughtful, very hard-working, full of energy, very eager to do something great. She was never satisfied with whatever she did, she was always asking for another take, saying “Let’s do it the other way.” I liked that very much. It was very, very important to me because most of my performance was dependent on my partner. It was all dialogue between Kristen and me, it was like ping pong. I couldn’t be a good actor unless I had a good partner in this film. So I was glad we rehearsed a lot trying different versions.




Kristen: "His (Payman’s) energy was very contagious which was good because my whole thing on that set was very tight."

[Vic Mackey]

موزیک ویدیویی از میثم صادق خواننده ایرانی برای فیلم Camp X-Ray منتشر شده که کار بسیار زیباییه و دیدنش خالی از لطف نیست.


.:HDTV.720p:. (http://dl.iranmusic.biz/Music/Persian/2014/December/12/Meysam%20Sadegh%20-%20Camp%20Xray/720/Meysam%20Sadegh%20-%20Camp%20Xray%20[HubMusic.ir]%20HD.mp4)