Irag
08-16-2014, 10:22 PM
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
http://picoup.ir/images/28609000766619212692.jpg
در بيستم فوريهي 1943 در سالفورد منچستر انگلستان متولد شد. در آكادمي سلطنتي هنرهاي دراماتيك كه بورسيهاش را در 1960 برده بود تحصيل كرد. در اوايل دههي 1960 نقشهاي كوچكي در چند فيلم انگليسي و يك سريال شبكهي بيبيسي بازي كرد. از اواسط همان دهه، كارش را به عنوان نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر آغاز كرد و در دهه 70 به تلويزيون رفت. اولين فيلم سينمايياش را در 1971 ساخت و در پي سالها كار در تلويزيون، پس از هفده سال دومين فيلم سينمايياش را نوشت و كارگرداني كرد و از آن پس بيشتر به سينما پرداخته است. ستايششدهترين فيلمهاي او "برهنه (1993)"، برندهي جايزهي كارگرداني جشنوارهي كن و "رازها و دروغها (1996)" نامزد سه جايزه مهم اسكار، و "ورا درك (2004)" بودهاند. لي را بهخاطر گرايش خاصش به رئاليسم اجتماعي و پرداختن به تنشهاي ساده و معمولي زندگي روزمرهي آدمهاي معمولي با "كنلوچ" مقايسه كردهاند. يكي از جالبترين ويژگيهاي حرفهايي لي اين است كه فيلمهايش را بدون در دست داشتن فيلمنامه شروع ميكند! و با هيچ فيلمنامهنويسي هم هرگز همكاري نكرده است. او اجازه ميدهد تا ايدهها در جريان كار بداههاش با بازيگران كه به كندوكاو در شخصيتشان ميپردازند، توسعه و پرورش پيدا كنند.
از زبان كارگردان: حرفي نيست كه زمانه، زمانهي افتضاحي است، داريم كرهي زمين را نابود ميكنيم و همديگر را از بين ميبريم. ولي با وجود اين، مردم اساسا با اين مساله كنار آمدهاند، و دارند زندگيشان را ميكنند.
پ.ن »» قبل از هر چيز بايد اعتراف كنم براي فيلمهاي "بهتر" (نه فوقالعاده) مايكلي مثل "رازها و دروغها" و يه چندتايي ديگه (كم فيلم نساخته ...) به منبع قابل ملاحظهايي دسترسي نداشتم و اگه يه وقت براي فيلمهايي كه اينجا معرفي شد لينك يا زيرنويس درست و درموني پيدا نكرديد بنده بيتقصير هستم كلا كارگردان مظلومي تشريف دارند حالا اين ميتونه بخاطر ريتم خستهكننده يا پرديالوگ بودن فيلمهاي اين پيرمرد انگليسي باشه!
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Bleak Moments 1971
»» سيلويا كمي اضافه وزن دارد. او منشيگري ميكند و تا حالا شانس و اقبالي در زمينهي عشق نداشته است. در خانه با خواهر عقبماندهاش زندگي و از او مراقبت ميكند. سيلويا چندي است با معلمي به اسم پيتر آشنا شده و اميدوار است كه پيتر به او پيشنهاد ازدواج بدهد، ولي ... مايكلي كه كارنامهي سينمايياش با همين فيلم شروع شد، با اين درام رئاليستي دربارهي زني معمولي كه در جستوجوي راهي براي بخشيدن شور و حرارت به زندگي بيرنگ و بويش است از همان ابتدا خودش را به عنوان يك از جالبترين كارگردانهاي سينماي انگليس تثبيت كرد. لي فيلم را براساس نمايشنامه نوشتهي خودش ساخت و به همان شيوهاي كه عادت هميشگياش شد، داستان را در همكاري و ارتباط نزديكي با بازيگران فيلمش پروراند و به آن شكل داد.
http://picoup.ir/images/50218413450161341749.jpg
Nuts in May 1976
»» كيت و كنديس مري سفري به يك اردوگاه توريستي در نواحي روستايي انگلستان ميكنند. آن دو گياهخوارند و به خواندن آوازهاي محلي علاقه دارند ولي كيت شخصيتي بسيار سلطهجو دارد و كنديس مري هم به شيوهي بچگانهاش خيلي راحت فريب ميخورد. روند معمولي زندگي آنها با سر رسيدن يك دانشجوي زمينشناسي به نام "ري" به هم ميريزد ...
ديوانگان در ماه مه را لي به عنوان قسمتي از سريال "نمايشي براي امروز" شبكهي بيبيسي نوشت و كارگرداني كرد. البته كلمهي "نوشتن" احتمالا در اينجا زياد مصداق ندارد چون بخش عمدهي فيلم را لي با بداههپردازي سر صحنه و از طريق همان ارتباط دوطرفه و خلاقهاش با بازيگران از كار درآورد. اليس استدمن مثل فيلم قبلي لي و مثل خيلي ديگر از فيلمهاي بعدياش در اينجا هم حضور دارد و از سال 1973 همسر لي هم شد.
http://picoup.ir/images/43717869530567932276.jpg
Naked 1993
»» جاني آدم بيكار و بيعاري است كه براي خودش ديدگاهي فلسفي دارد و مايههايي از شرارت هم در وجودش هست. او از زني هتك حرمت ميكند و اتومبيلي را ميدزدد تا از منچستر بگريزد و به خانهي دوستي قديمي در لندن برود. جاني در گشت و گذارهاي بيهدفش در لندن با آدمهاي مختلفي مواجه ميشود ...
نگاهي گزنده به انگلستان دورهي پس از تاچر. قهرمان يا در واقع ضدقهرمان فيلم، با بازي تحسينشده عالي ديويد تيوليس، آدمي است كه كاملا خارج از چارچوب سيستم زندگي ميكند. او به خواستهها و توقعهاي هيچكس تن نميدهد؛ از جمله به خواستههاي خودش. فيلم عملا خط داستاني مشخص و قابل روايتي ندارد ولي تلخ و كوبنده است؛ بهخصوص در پايان.
http://picoup.ir/images/74976380523763266276.jpg
Topsy-Turvy 1999
»» شرح حال دو تصنيفكنندهي اپراهاي كميك: دبليو.اس. گيلبرت و آرتور ساليوان. گيلبرت ترانهسرايي است كه گرچه زودخشم است ولي از اين گذشته به لحاظ عاطفي كاملا تاثيرناپذير است او با ساليوان آهنگسازي همكاري ميكند؛ آدم خوشخلقي كه عاشق تفريح استو نوشتن اپرتهاي سبك او را اقناع نميكند. گيلبرت و ساليوان پس از رويارويي با اولين شكستشان دلسرد و افسردهاند و ساليوان اعلام ميكند كه اپرت را رها كرده است با اين حال ديدار از نمايشگاهي از آثار هنري ژاپني، ميكادو ...
بخش عمدهي فيلم به جريان روي صحنه بردن اثر كلاسيك گيلبرت و ساليوان اختصاص يافته است. فيلم به خاطر كندوكاو عميق و صميمانه در وجود شخصيتهايش در خور توجه است و اين كندوكاوها نيز حاصل همكاري بسيار نزديك و خاص لي با بازيگرانش بود. "بيسروته" به دلايل مختلف، تنوعي در كارنامهي لي به حساب ميآيد؛ هم به لحاظ مضمون و هم به لحاظ ساختار. جيمبرودبنت به خاطر بازي در اين فيلم، جايزهي بهترين بازيگر ار از جنشوارهي ونيز 1999 دريافت كرد.
http://picoup.ir/images/92033863317350733075.jpg
All or Nothing 2002
»» زندگي يك خانوادهي آشفتهي متوسط رو به پايين انگليسي. فيل و پني يك زوج معمولي هستند. فيل راننده تاكسي است و پني در يك خواربارفروشي صندوقدار است. آنها زندگي پرملال و بيروحشان را همينگونه ميگذرانند تا اين كه بالاخره به خلاْي كه در رابطهشان به وجود آمده پي ميبرند. با اين حال بروز يك وضعيت اضطراري نامنتظر در خانواده آنها را دوباره به هم نزديك ميكند ...
مايكلي كه با فيلم "بيسروته" تغيير جهت خودخواسته و آگاهانهاي را در مسير حرفهاياش تجربه كرده بود با "همه يا هيچ" دوباره به همان دنيا و سبك و سياق ماْلوف و آشنايش بازگشت. فيلم در بخش رقابتي جشنوارهي كن 2002 به نمايش درآمد و اين اميدواري وجود داشت كه با نگاه غمگنانهاش بتواند نخل طلايي را كه لي با "رازها و دروغها" در سال 1996 گرفته بود دوباره از آن او بكند ولي اينطور نشد.
http://picoup.ir/images/57946131793360675768.jpg
Vera Drake 2004
»» انگلستان دههي 1950. ورا دريك خالصانه و بيدريغ خود را وقف خانوادهاش كرده و اين را در شر كارگرياش همه ميدانند. ولي در اين شهر فقط مادر پير او و همسايهي بيمارش نيستند كه به او متكياند. با اين در دههي 50 سقط جنين غيرقانوني بوده ولي ورا وقتي زناني را ميبيند كه گرفتار حاملگيهاي ناخواسته ميشوند نميتواند كاري در اين زمينه انجام ندهد! ...
ورا دريك يكي از موفقترين فيلمهاي لي بوده است. فيلم نامزد سه جايزهي اسكار كارگرداني، فيلمنامه و بازيگر زن اول شد. بازي ايملدا استانتن در نقش اصلي فيلم خيرهكننده است و بهحق ستايش شد. با اين كه فيلم در بخشهاي مختلفش استعداد گرايش به ملودرامي رقيق داشته، لي هوشمندانه از اين دام گريخته است.
http://picoup.ir/images/52651815440287196099.jpg
Happy-Go-Lucky 2008
»» پاپي ديوانهي زندگي است، هميشه خوشحال و بشاش است. او معلم مقطع ابتدايي است و 30 ساله،مجرد و بينهايت خوشبين. پاپي با آغوش باز از همه چيز استقبال ميكند. او با بهترين دوستش به نام زويي در يك خانه در لندن زندگي ميكنند. او به كلاس رانندگي ميرود و مربي بسيار بداخلاقي دارد. پاپي سعي ميكند به او كمك كند تا از اين حال دربيايد. او با افراد زيادي روبهرو ميشود و بر همه آنها تاثير ميگذارد؛ مردي بيخانمان خواهر باردارش و كارمند خدمات اجتماعي كه يكي از شاگردهاي او را راهنمايي ميكند.
جيمز براردينلي: اغلب مايكلي را شاهزاده بدبختي لقب دادهاند. فيلمهاي او در دنياي طبقه كارگر ميگذرد و البته تروتازه بودن و كيفيت بالاي فيلمهاي او را نميشود ناديده گرفت. يك نكته غيرقابل بحث در مورد فيلمهاي او وجود دارد؛ اين كه بعد از ديدن فيلمي از او ديدتان نسبت به "دنيا" تازهتر ميشود! فيلم تحسين شده او "ورا دريك" مشتي است نمونه خروار. اما فضاي غمزده آن فيلم كجا و فضاي فيلم جديد او يعين "بيخيالباش" كجا.
http://picoup.ir/images/55686971753680947303.jpg
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
http://picoup.ir/images/28609000766619212692.jpg
در بيستم فوريهي 1943 در سالفورد منچستر انگلستان متولد شد. در آكادمي سلطنتي هنرهاي دراماتيك كه بورسيهاش را در 1960 برده بود تحصيل كرد. در اوايل دههي 1960 نقشهاي كوچكي در چند فيلم انگليسي و يك سريال شبكهي بيبيسي بازي كرد. از اواسط همان دهه، كارش را به عنوان نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر آغاز كرد و در دهه 70 به تلويزيون رفت. اولين فيلم سينمايياش را در 1971 ساخت و در پي سالها كار در تلويزيون، پس از هفده سال دومين فيلم سينمايياش را نوشت و كارگرداني كرد و از آن پس بيشتر به سينما پرداخته است. ستايششدهترين فيلمهاي او "برهنه (1993)"، برندهي جايزهي كارگرداني جشنوارهي كن و "رازها و دروغها (1996)" نامزد سه جايزه مهم اسكار، و "ورا درك (2004)" بودهاند. لي را بهخاطر گرايش خاصش به رئاليسم اجتماعي و پرداختن به تنشهاي ساده و معمولي زندگي روزمرهي آدمهاي معمولي با "كنلوچ" مقايسه كردهاند. يكي از جالبترين ويژگيهاي حرفهايي لي اين است كه فيلمهايش را بدون در دست داشتن فيلمنامه شروع ميكند! و با هيچ فيلمنامهنويسي هم هرگز همكاري نكرده است. او اجازه ميدهد تا ايدهها در جريان كار بداههاش با بازيگران كه به كندوكاو در شخصيتشان ميپردازند، توسعه و پرورش پيدا كنند.
از زبان كارگردان: حرفي نيست كه زمانه، زمانهي افتضاحي است، داريم كرهي زمين را نابود ميكنيم و همديگر را از بين ميبريم. ولي با وجود اين، مردم اساسا با اين مساله كنار آمدهاند، و دارند زندگيشان را ميكنند.
پ.ن »» قبل از هر چيز بايد اعتراف كنم براي فيلمهاي "بهتر" (نه فوقالعاده) مايكلي مثل "رازها و دروغها" و يه چندتايي ديگه (كم فيلم نساخته ...) به منبع قابل ملاحظهايي دسترسي نداشتم و اگه يه وقت براي فيلمهايي كه اينجا معرفي شد لينك يا زيرنويس درست و درموني پيدا نكرديد بنده بيتقصير هستم كلا كارگردان مظلومي تشريف دارند حالا اين ميتونه بخاطر ريتم خستهكننده يا پرديالوگ بودن فيلمهاي اين پيرمرد انگليسي باشه!
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Bleak Moments 1971
»» سيلويا كمي اضافه وزن دارد. او منشيگري ميكند و تا حالا شانس و اقبالي در زمينهي عشق نداشته است. در خانه با خواهر عقبماندهاش زندگي و از او مراقبت ميكند. سيلويا چندي است با معلمي به اسم پيتر آشنا شده و اميدوار است كه پيتر به او پيشنهاد ازدواج بدهد، ولي ... مايكلي كه كارنامهي سينمايياش با همين فيلم شروع شد، با اين درام رئاليستي دربارهي زني معمولي كه در جستوجوي راهي براي بخشيدن شور و حرارت به زندگي بيرنگ و بويش است از همان ابتدا خودش را به عنوان يك از جالبترين كارگردانهاي سينماي انگليس تثبيت كرد. لي فيلم را براساس نمايشنامه نوشتهي خودش ساخت و به همان شيوهاي كه عادت هميشگياش شد، داستان را در همكاري و ارتباط نزديكي با بازيگران فيلمش پروراند و به آن شكل داد.
http://picoup.ir/images/50218413450161341749.jpg
Nuts in May 1976
»» كيت و كنديس مري سفري به يك اردوگاه توريستي در نواحي روستايي انگلستان ميكنند. آن دو گياهخوارند و به خواندن آوازهاي محلي علاقه دارند ولي كيت شخصيتي بسيار سلطهجو دارد و كنديس مري هم به شيوهي بچگانهاش خيلي راحت فريب ميخورد. روند معمولي زندگي آنها با سر رسيدن يك دانشجوي زمينشناسي به نام "ري" به هم ميريزد ...
ديوانگان در ماه مه را لي به عنوان قسمتي از سريال "نمايشي براي امروز" شبكهي بيبيسي نوشت و كارگرداني كرد. البته كلمهي "نوشتن" احتمالا در اينجا زياد مصداق ندارد چون بخش عمدهي فيلم را لي با بداههپردازي سر صحنه و از طريق همان ارتباط دوطرفه و خلاقهاش با بازيگران از كار درآورد. اليس استدمن مثل فيلم قبلي لي و مثل خيلي ديگر از فيلمهاي بعدياش در اينجا هم حضور دارد و از سال 1973 همسر لي هم شد.
http://picoup.ir/images/43717869530567932276.jpg
Naked 1993
»» جاني آدم بيكار و بيعاري است كه براي خودش ديدگاهي فلسفي دارد و مايههايي از شرارت هم در وجودش هست. او از زني هتك حرمت ميكند و اتومبيلي را ميدزدد تا از منچستر بگريزد و به خانهي دوستي قديمي در لندن برود. جاني در گشت و گذارهاي بيهدفش در لندن با آدمهاي مختلفي مواجه ميشود ...
نگاهي گزنده به انگلستان دورهي پس از تاچر. قهرمان يا در واقع ضدقهرمان فيلم، با بازي تحسينشده عالي ديويد تيوليس، آدمي است كه كاملا خارج از چارچوب سيستم زندگي ميكند. او به خواستهها و توقعهاي هيچكس تن نميدهد؛ از جمله به خواستههاي خودش. فيلم عملا خط داستاني مشخص و قابل روايتي ندارد ولي تلخ و كوبنده است؛ بهخصوص در پايان.
http://picoup.ir/images/74976380523763266276.jpg
Topsy-Turvy 1999
»» شرح حال دو تصنيفكنندهي اپراهاي كميك: دبليو.اس. گيلبرت و آرتور ساليوان. گيلبرت ترانهسرايي است كه گرچه زودخشم است ولي از اين گذشته به لحاظ عاطفي كاملا تاثيرناپذير است او با ساليوان آهنگسازي همكاري ميكند؛ آدم خوشخلقي كه عاشق تفريح استو نوشتن اپرتهاي سبك او را اقناع نميكند. گيلبرت و ساليوان پس از رويارويي با اولين شكستشان دلسرد و افسردهاند و ساليوان اعلام ميكند كه اپرت را رها كرده است با اين حال ديدار از نمايشگاهي از آثار هنري ژاپني، ميكادو ...
بخش عمدهي فيلم به جريان روي صحنه بردن اثر كلاسيك گيلبرت و ساليوان اختصاص يافته است. فيلم به خاطر كندوكاو عميق و صميمانه در وجود شخصيتهايش در خور توجه است و اين كندوكاوها نيز حاصل همكاري بسيار نزديك و خاص لي با بازيگرانش بود. "بيسروته" به دلايل مختلف، تنوعي در كارنامهي لي به حساب ميآيد؛ هم به لحاظ مضمون و هم به لحاظ ساختار. جيمبرودبنت به خاطر بازي در اين فيلم، جايزهي بهترين بازيگر ار از جنشوارهي ونيز 1999 دريافت كرد.
http://picoup.ir/images/92033863317350733075.jpg
All or Nothing 2002
»» زندگي يك خانوادهي آشفتهي متوسط رو به پايين انگليسي. فيل و پني يك زوج معمولي هستند. فيل راننده تاكسي است و پني در يك خواربارفروشي صندوقدار است. آنها زندگي پرملال و بيروحشان را همينگونه ميگذرانند تا اين كه بالاخره به خلاْي كه در رابطهشان به وجود آمده پي ميبرند. با اين حال بروز يك وضعيت اضطراري نامنتظر در خانواده آنها را دوباره به هم نزديك ميكند ...
مايكلي كه با فيلم "بيسروته" تغيير جهت خودخواسته و آگاهانهاي را در مسير حرفهاياش تجربه كرده بود با "همه يا هيچ" دوباره به همان دنيا و سبك و سياق ماْلوف و آشنايش بازگشت. فيلم در بخش رقابتي جشنوارهي كن 2002 به نمايش درآمد و اين اميدواري وجود داشت كه با نگاه غمگنانهاش بتواند نخل طلايي را كه لي با "رازها و دروغها" در سال 1996 گرفته بود دوباره از آن او بكند ولي اينطور نشد.
http://picoup.ir/images/57946131793360675768.jpg
Vera Drake 2004
»» انگلستان دههي 1950. ورا دريك خالصانه و بيدريغ خود را وقف خانوادهاش كرده و اين را در شر كارگرياش همه ميدانند. ولي در اين شهر فقط مادر پير او و همسايهي بيمارش نيستند كه به او متكياند. با اين در دههي 50 سقط جنين غيرقانوني بوده ولي ورا وقتي زناني را ميبيند كه گرفتار حاملگيهاي ناخواسته ميشوند نميتواند كاري در اين زمينه انجام ندهد! ...
ورا دريك يكي از موفقترين فيلمهاي لي بوده است. فيلم نامزد سه جايزهي اسكار كارگرداني، فيلمنامه و بازيگر زن اول شد. بازي ايملدا استانتن در نقش اصلي فيلم خيرهكننده است و بهحق ستايش شد. با اين كه فيلم در بخشهاي مختلفش استعداد گرايش به ملودرامي رقيق داشته، لي هوشمندانه از اين دام گريخته است.
http://picoup.ir/images/52651815440287196099.jpg
Happy-Go-Lucky 2008
»» پاپي ديوانهي زندگي است، هميشه خوشحال و بشاش است. او معلم مقطع ابتدايي است و 30 ساله،مجرد و بينهايت خوشبين. پاپي با آغوش باز از همه چيز استقبال ميكند. او با بهترين دوستش به نام زويي در يك خانه در لندن زندگي ميكنند. او به كلاس رانندگي ميرود و مربي بسيار بداخلاقي دارد. پاپي سعي ميكند به او كمك كند تا از اين حال دربيايد. او با افراد زيادي روبهرو ميشود و بر همه آنها تاثير ميگذارد؛ مردي بيخانمان خواهر باردارش و كارمند خدمات اجتماعي كه يكي از شاگردهاي او را راهنمايي ميكند.
جيمز براردينلي: اغلب مايكلي را شاهزاده بدبختي لقب دادهاند. فيلمهاي او در دنياي طبقه كارگر ميگذرد و البته تروتازه بودن و كيفيت بالاي فيلمهاي او را نميشود ناديده گرفت. يك نكته غيرقابل بحث در مورد فيلمهاي او وجود دارد؛ اين كه بعد از ديدن فيلمي از او ديدتان نسبت به "دنيا" تازهتر ميشود! فيلم تحسين شده او "ورا دريك" مشتي است نمونه خروار. اما فضاي غمزده آن فيلم كجا و فضاي فيلم جديد او يعين "بيخيالباش" كجا.
http://picoup.ir/images/55686971753680947303.jpg