True Detective:نکاتی که شاید درباره فصل اول سریال نگرفته باشید!

[Marlon Brando]

خب از اونجاییکه نمیتونم نقدی رو در مورد این سریال هنوز در اینجا بنویسم چونکه فقط یکبار این سریال رو دیدم و به نظر من برای دیدن دقیق این سریال باید ۳ بار این سریال رو دید تا به عمقش پی برد پس تصمیم گرفتم که از یکی از سایت ها مطلبی رو براتون ترجمه کنم.در واقع این مطلب می پردازه به ۱۵ سرنخ و چیزهایی که ممکن هست شما با دیدنش متوجه نشده باشید.


۱- سمبل و نشان حلزونی شکل




http://upload7.ir/uploads//0992297daf1b648c400bbc217a4d770d84bc6ec5.png

این شکل حلزونی شکل یکی ازاولین نشانه های هست که در پیکر نگاری این سریال به نمایش در می اید.یک خالکوبی که به همین شکل در پشت بدن قربانی,دورا لنگ قرار گرفته.گاهی اوقات این شکل بارها تکرار و بازبینی میشه,یک بار در شکل حرکت پرندگان و بار دیگر در یکی از نقاشی های خونه مارتی.


http://upload7.ir/uploads//6fa2909cb5b3a930d796df36d5d5283b61f0050a.jpg

http://upload7.ir/uploads//2b5fd151ad233056180c5a3faf3c6113ece8623f.jpg


تمام اینها سعی میکنه بیننده رو به یک سری هدف هایی هدایت کنه تا مارو به سمت یک نتیجه گیری خاصی ببره.در نهایت معلوم میشه که این نشانه تنها یکی از معدود نشانه هایی هست که توسط خانواده تاتل و همچنین توسط پیروان کارکوسا بارها و بارها به کار گرفنه میشه.
















2 - اون چوب های کوچکی که به مانند چادرهای سرخپوستی بهم چسبیده شده بودند.




http://upload7.ir/uploads//dc804d7b1d29f05c0f908f6774a7c0f05e40947d.png


در میان این شکل مارپیج مانند و در میان این مینیاتور یک افسون با نام esque قرار داره و درش نگه داشته میشه. ما این شکل رو اولین بار در اولین صحنه ی قتل میبینیم همچنین در مدرسه متروکه که تعداد زیادی از این اشکال درش وجود داره.این اخری که راست اون رو در مدرسه پیدا میکنه به کاراگاه ها کمک کرد تا بتونند طوری این قضیه رو به خانواده تاتل ربط بدن تا بوسیله اون به قاتل اصلی برسند.














3 - هیولای اسپاگتی شکل




http://upload7.ir/uploads//b39354da737daef49bb3269dd20f3865fb7b050e.jpg


در جریان تحقیقات,راست و مارتی طرح یک مردی رو میکشند که دارای گوش های سبز و شکلی به مانند یک هیولای اسپاگتی شکل داره این شکل کسی هست که یک دختر کوچک رو در میان انبار هیزم تعقیب کرده.اما نکته قابل بحث در اینجا وقتی هست که اونها نمیتونند هیچ مقایسه ایی رو با این شکلی که در دست دارند داشته باشند به این خاطر که بیشتر این شکل شبیه به یک هیولاست تا یک انسان.در نهایت داستان این کشف میشه که این هیولا در واقع
Errol Childress بوده.مردی که صورتش از زخمی پوشیده شده و کسی که کارش نقاشی کردن هست.(در واقع میشه این رو گفت که اون شکلی رو کارگاه ها از مشاهدات دیگران بدست اوردن ناشی از ترس شاهدان بوده که به صورت یک هیولا دراومده در حالی که امکان داره که گوش سبز,رنگی باشه که Errol Childress درهنگام نقاشی به صورتش ریخته باشه مخصوصا به قسمت گوشش و یا اینکه اصلا ممکن هست از قصد گوشش رو رنگ کرده و اما در مورد صورت اسپاگتی شکل در واقع این هم میتونه زخم هایی باشه که صورت Errol Childress رو پوشونده )














4 - مرد قدبلند




http://upload7.ir/uploads//4a7b3481d0899aa8825b0232c6192994339c9e64.png


وقتی که کارگاه ها وارد چادر کلیسا میشند در اونجا اولین اطلاعات رو از قاتل قربانی,دورا لنگ بدست میارند.کسانی که در چادر کلیسا بودند میگند که دورا معمولا با یک مرد قدبلند که صورت براق و درخشان داشته به اونجا میومده.پس این ایا همون
Errol Childress بوده.کسی که راست و هارت اون رو به زودی در قسمت های بعد میبینند. Errol Childress صورتی پوشیده از زخم و براقی رو داشته که اتفاقا با گفته های دختری که این دو رو در چادر دیده بود,شباهت زیادی رو داشت.














5 - رجی لودو,سومین همدست




http://upload7.ir/uploads//28ff9b92c59a3cbe7915ba53dff557e859d4fe55.jpg


نخستین مظنون پرونده,رجی لودو.معلوم شد که او یک شاه ماهی قرمز هست.که با تمام توصیفاتی که کاراگاه ها داشتند از جمله کسی که صورتش پر از خراش و زخم هست رو دارا نبوده.اما در خونه لدو در بازدیدی که انجام دادند تونستند که چند بچه رو پیدا بکنند و اونها رو از اونجا نجات بدند.راست متوجه شد که لودو و دوستش یک شریک سومی هم دارند اون کسی هست که برطبق صحبت های اون دختر یک صورت خراشیده داشت (Errol Childress)اما یکدفعه بوم ...















6 - پادشاه زردپوش




http://upload7.ir/uploads//03f47cd456cba2781c4022324e303ac053e4d090.jpg


بعد از اون قضیه بالا راست و ماری با یک مرد دیگری در پرونده شون اشنا شدند که نامش پادشاه زرد پوش بود.
بعد از اپیزود ۲ اونها متوجه شدند که یک سوالی در مورد یک هویتی در اینترنت در زمان طوفان به طور مکرر تکرار شده و[B] اون سوال این بود که پادشاه زردپوش کی هست.راست به این فکر میکنه که (پادشاه زرد پوش) اون شخصی هست که این زنها رو کشته؟ و اساسا رهبر این نمایش کدوم گوری هستش؟
حتی این نکته باید روشن بشه که مرد قدبلند,هیولای اسپاگتی شکل و پادشاه زردپوش ایا تمام اینها یک شخصیت و فرد هستند یا حداقل به طرزی بهم ربط دارند.با پایان شتاب زده ی سریال,طرفداران این سریال به این فکر میکنند که باید این حرکت ها یک رهبر بزرگتری رو داشته باشه یک مقصودی که بعدها باید در این سریال برای مخاطب روشن بشه.(در واقع داره میگه که به احتمال زیاد پادشاه زردپوش هنوز مشخص نشده که چه کسی هست و این باید در سیزن های بعد سریال مشخص بشه)














7 - کارکوسا




http://upload7.ir/uploads//4dc40c2ea13db8a3fa64e81d543aae68fec480d8.jpg


در میان اشاراتی که به پادشاه زردپوش در این سریال شد.حرف هایی هم راجع به کارکوسا زده شد.احتمالا کارکوسا مکانی هست که پادشاه اعمال شنیع خودش رو در اون مکان انجام میده.ما میدونیم که کارکوسا کلمه خیلی مهم و ترسناکی هست.به این خاطر اینرو میگم چونکه تنها ذکر این کلمه باعث این میشه که یک پیرزن با گفتنش از خود بی خود بشه و مشکلاتی براش ایجاد بشه(اشاره به جایی داره که راست و مارتی از خدمتکار خانواده تاتل که یک پیرزن هست بازجویی می کردند)
کارکوسا,بر اساس کتاب پادشاه زرد پوش اثر رابرت چمبرز,مکانی هست که پادشاه زردپوش متعلق به اون هست و از اونجا می اید و کسانی که به اون کانگاه (محل معدن کاوی و محل حفاری) برده میشند در مدت زمانی که در اونجا هستند بهشون یک پاداش خوبی داده میشه و در قسمت های بعد روشن میشه برای ما که کارکوسا نام پرستشگاه مخروبه ای هست که تمام اتفاقات پایانی درش پیش میاد.(راست هم زمانی که در قسمت اخر به کارکوسا وارد شد یک چیز عجیبی رو دید در واقع این هدیه ای بود که کارکوسا به کسانی که درش وارد میشند,میده)



http://upload7.ir/uploads//c28b9aee7ec82f7063e79b375ebcbc3f7e2574fa.png














ادامه دارد....

[The Vaiper]

عزیز ممنون بابت تایپک . نکات جالبی بود که اشاره کردین

عکس اخری که گذاشتید خیلی منو درگیر کرد. هرچی فکر کردم چی می تونه باشه به جایی نرسیدم

وهم یا خیال راست. یا شاید واقعا یه همچین منظره ای بود باشه

یا .....

لطفا این نکته را هم توضیح بدین

[Marlon Brando]

اولش باید یک پوزشی رو از دوستان بطلبم به نظرم ترجمه ای که کردم,بد شده و نامفهوم
برای بیشتر فهمیدن این سریال باید بیشتر سریال رو دید و نقد هاش رو خوند که متاسفانه تو ایران نقد خوبی ازش نشده,
اما در مورد سوالتون باید بگم,خودتون میدونید که وقتی راست وارد اون معبد اصلی شد قبل از اینکه مورد حمله Errol قرار بگیره,با صحنه ی عجیبی روبرو شد که این تصویر بود,جالبیش هم این بود که فقط خودش این تصویر رو دید و کس دیگه ای از جمله مارتی چیزی رو ندیدن,طبق چیزهایی که در بالا من در مورد کارکوسا گفتم,این مکان در واقع یک پرستشگاهی بوده برای پادشاه زرد پوش (که در مورد اینکه پادشاه زرد پوش کی هست هم شک های بسیاری وجود داره که بسیاری معتقدند که پادشاه زرد پوش Errol نیست حتی من جایی دیده بودم که می گفتند پادشاه زرد پوش خود راست هست.)
در واقه میشه گفت مکانی که ما در اخر سریال میبینم همون کارکوسا هست که در واقع یک مکان مقدسی برای اون فرقه بوده,کسانی که به اون فرقه اعتقاد دارند میگند که وقتی که شما وارد کارکوسا میشید,کارکوسا چیزی رو بهتون نشون میده(مثل زمانی که ما مسلمون ها وارد مکه میشیم و بعضی هامون دچار حالاتی میشیم)شاید چیزی که راست دیده همون چیزی باشه که کارکوسا بهش داده, در مورد اینکه این شکل چی هست,واقعا نمیدونم چیه.(بیشتر شبیه به ستاره ها و کهکشان واینطور چیزهاست:Smiley36:) این نکته رو هم بگم که وقتی که این سریال در امریکا پخش میشد امار فروش کتاب پادشاه زردپوش به بالاترین حد خودش رسید و پرفروش ترین کتاب ماه شد,اونم کتابی رو که چند دهه قبل نوشته شد,اینجاست که میبینیم که چقدر تاثیر این سریال زیاد بوده,اما برای اینکه دقیق تر بفهمیم که راست اون زمان چی رو دیده سعی میکنم,بعدا مفصل تر براتون توضیح بدم.
فقط اینرو هم بگم که یکبار دیگه اگه میتونی دقیقه ۴۸ قسمت اخر رو نگاهی بنداز.زمانی که راست و مارتی بیرونند و راست داره سیگار camel رو میکشه

[Marlon Brando]

۸-نگهبان زندانی با نام چیلدرس

http://upload7.ir/uploads//bd9a5cbe89c2a678b457737fde7615a6ef2e621a.jpg
یک صحنه ای در سریال بود که تنها افرادی که بسیار دقیق و نکته بین بودند تونستند که متوجه این قضیه بشوند.ایا اون فردی رو که داروساز رو در قسمت ۵ کشته بود رو یادتون میاد همون کسی که توسط راست بازجویی شد و برای اینکه از راست تخفیف بگیره اطلاعاتی رو از پادشاه زرد پوش بهش داد.بعد اینکه او پادشاه زردپوش رو لو داد چه اتفاقی براش افتاد؟خودکشی کرد درسته.اما نکته اینجاست که وقتی راست از مامور ها پرسید اون دو افسری که با اون فرد صحبت کردند چه چیزی رو به اون فرد گفتند و ایا صحبتشون ضبط شده پلیس ها بهشون گفتند که صدایی اصلا ضبط نشده بعد هم راست ازشون پرسید که اسم اون دو مامور چیه؟فکر میکنید که اونا چی گفتند,درسته گفتند چیلدرس(مورد ۳) و موهانی.


۹-تاتل ها از نخستین افرادی هستند که تو این پرونده مداخله میکنند

http://upload7.ir/uploads//db765f323fd5247852691a2bbc9083187e09676d.jpg
در ابتدای سیزن فرماندار لوییزینا از دوست و شریکش بیلی تاتل حمایت میکنه چرا؟وزارت خونه ی مسیحیان توسط فردی به نام بیلی لی تاتل مدیریت میشده(فرزند سام تاتل و پسر عموی همین فرماندار لوییزینا و همچنین سناتور اینده ادی تاتل).بیلی تاتل کسی که تلاش میکنه تا به هر نحوی راست و مارتی رو از پرونده کنار بکشونه به این خاطر که ادعاهایی بوجود اومده بود که بعضی اعماله خاص جنایتکارانه ضد مسیحی توسط دولت انجام میگرفته و راست و مارتی هم به این حقیقت واقعی پی برده بودند که این باعث خشم افراد قدرتمندی شد بود که تو این بازی جریان داشتند(در واقع در اینجا هنوز راست و مارتی نمیدونستند که تمام این کار ها زیر سر همین اقای تاتل هست).اما راست و مارتی خیلی معقولانه در خواستی رو ازش(بیلی تاتل) کردند که چرا اینقدر این پرونده برای اقای تاتل اهمیت پیدا کرده و چرا اونها میخواند که هرجور که هست اونها رو از پرونده کنار بکشونند در حالی که به سر نخ هایی رسیده بودند و فقط زمان میخواستند.


۱۰-بنیاد تاتل

http://upload7.ir/uploads//366284e3a2a843912a384be5037f2d135c17582a.png
بیلی تاتل به شخصیت بزرگی رسیده بود,به این خاطر که چندین انجمنی که اون کسب و کارش رو بر عهده داشت رشد زیادی رو کرد بود در حالی که حرف و حدیث هایی در پشتش گفته میشد و همچنین در کسب کارش مواردی قتل بوجود اومده بود که اتفاقا زیاد در عموم هم جلب توجهی پیدا نکرده بود.
جاییکه راست اون شکل های مارپیچ مانند رو پیدا کرد(مورد ۲ در این تاپیک)در واقع مدرسه ای بود که متعلق به بنیاد تاتل بوده.
و کلیسایی که توجه دورا لنگ رو به خودش جلب کرده بود و لنگ زیاد به اون کلیسا رفت و امد میکرد توسط یک اتیش سوزی نابود شده بود.
اما یک اشتباه هم از تاتل ها باعث شد که شک کارگاه ها بیشتر بشه و بفهمند که این سازمان کاسه ای زیر نیم کاسه داره و اون هم زمانی بود که راست از تاتل درخواست کرد که گزارش های مالی اون مدرسه رو بهش بده که تاتل بهش گفت که همه ی اونها متاسفانه تو اتیش سوخته.بله تمام مدارک دبیرستان در اتیش سوزی کلیسایی رخ داده بود که هم دورا لنگ درش رفت وامد داشته و هم اون شکل های مارپیچ مانند عجیب توسط کارگاه ها در اون مدرسه پیدا شده بود.(مدرسه و کلیسا توسط یک تیم هدایت میشده و با هم ربط داشتند)


۱۱-پنج سوارکار و ...

http://upload7.ir/uploads//514934024af94a71a4a976368d826365e44df3bd.jpg
وقتی که کارگاه ها مادر دورا لنگ رو ملاقات کردند.اون خانم یک عکسی عجیبی رو بهشون نشون داد از جوانی های دورا که درش ۵ سوار کار بر روی اسب هاشون به صورت عجیبی در کنارش قرار گرفته شده بودند(که اگه با دورا جمع ببندیم میشه عدد ۶ ).اما با این حال راست و مارتی میل زیادی به این عکس نشون ندادند و با بی توجهی از کنارش رد شدند.به احتمال زیاد این عکس ثابت میکنه که دورا درست در اون زمان گرفتاریش تازه با اجتماع و طرفداران گروه کارکوسا شروع شده بود و این اسب سواران حتی از زمان بچگی دورا هم اون رو به عنوان یک طعمه یا هر چیزی انتخاب کرده بودند.اما این عکس خودش یک نظریه رو بوجود میاره که این ۵ نفر کی هستند و اینکه ایا اون ابجو فروشی که راست براش کار میکرده یکی از همون ۵ نفر بوده(در این مورد هم سعی میکنم بعدا توضیح بدم که این ۵ نفر چه کسانی هستند)
این چند عکس هم باز هم همون رویه ۵ بعلاوه یک قربانی رو دنبال میکنه که در جاهای مختلف استفاده شده.

http://upload7.ir/uploads//b64a1b01e98c07e8ade741ea36af5169c21cc201.jpg
http://upload7.ir/uploads//7ae87f6ef0fc03f77f484ef642d7818bb3625360.jpg

[Clay Morrow]

در کل به نظرم این سریال انقدر پیچیده بود که حتی میتونستن برای یک فصل و شاید هم بیشتر داستان رو ادامه بدن
به نظر من متن بالا فقط سوال هارو تکرار کرد چون چیزی نشون ندادن که بخوایم راجبش بحث کنیم بیشتر گذرا به موضوعاتی اشاره کردن
این سریال اگر بازیگراش نبودن به یه شکست تمام عیار برای hbo تبدیل می شد شما نگاه کنید چند مورد از قضایا رو شروع کردن که خیلی هم
پیچیده و جذاب بود اما نیمه کاره رها شد برای مثال اون فرقه که افراد سرشناسی توش بودن اون عکسها که راست از خونه یکی از بزرگان فرقه دزدید
اون همه داستان پیچیده برای یه قاتل معمولی! بازهم میگم بیشتر بینندگان سریال جذب بازی های بی نطیر بازیگرها شدن تا داستان !

[Marlon Brando]

۱۲- زمان وفضا به صورت دایره ای مسطح به نظر میایند

http://upload7.ir/uploads//92db1e9498881807d8d4ff10916425669c3629b9.jpg
یکی از مهمترین نقل قول های موجود در فیلم همین نقل و قول هست.یک مثال بارزی که باعث شد که راست گرایش بهش پیدا کنه و همچنین تغییر جهت بده و وارد بشه به قلمرو فلسفه ی غرب.فکر میکنم طنز نهفته در این دیالوگ در صحنه ای نهفته باشه که دو کارگاه سیاه پوست از مظنون اصلی پرونده که رو ی ماشین چمن زنی هست اطلاعاتی رو میخواند و سوالاتی رو ازش میپرسند و خیلی ساده هم از کنارش رد میشند درست مثل راست و مارتی که ۱۰ سال پیش هیچ توجهی به همین مظنون نکردند و اون رو هم در حالی که سوار بر ماشین چمن زنی بود رها کردند.این دو اتفاق به خوبی نشون میده که زمان در سریال کاراگاهان حقیقی به صورت دایره واری شکل گرفته و در حال تکرار و حرکته.

۱۳-گوش های سبز

http://upload7.ir/uploads//0dba3c4b2823993f7b720a43917159e7d3cadec4.jpg
ایا این تصویر رو یادتون هست؟ویژگی های مرد اسپاگتی رو یادتون میاد.جزییات کوچکی وجود داشت که نشون میداد که اون همون پادشاه زرد پوش هست.مارتی متوجه شده بود که خانه ی نزدیک به مقتول پرونده دورا لنگ در همون زمان تازه به رنگ سبز نقاشی شده و این نقاشی هم اتفاقا توسط همین مظنون اصلی پرونده هم انجام گرفته بود با گوش هایی به رنگ سبز.

۱۴-ماشین چمن زنی

http://upload7.ir/uploads//d3668b3d727a81d24f09f9a8613fef9178a17ab8.jpg
خب با تمام این سرنخ هایی که بدست اومده میشه گفت که اکثر اونها به مردی ختم میشه که بر روی ماشین چمن زنی کار می کرده.یعنی Errol Childress.چه کسی بوده که از قدیم در لوییزیانا تو خانواده اش این افراد حضور داشتند:کلانتر ها,نگهبان زندان,داشتن یک خانواده عالی رتبه(تاتل ها).همه ی این موارد که در مورد قتل دختر های جوان و بچه ها بوده برای به جا اوردن یک مراسم شیطانی بوده که مارو متصل میکنه به یک شخص.بله راز حل شد.پادشاه زرد پوش Errol Childress است.
اما فراموش نکنیم که چمن زن داستان ما میتونه از یک طریق خیالی یک فرد دیگه ای هم باشه.درسته,میتونه راست باشه به این دلایل که:
ایا یادتون میاد که اولین باری که مارتی به راست مشکوک شد کی بود.زمانی بود که راست بدون اجازه مارتی وارد خونه اش شد و با خانومش صحبت کرد ایا یادتون میاد چه محبتی رو در حق مارتی کرد.درسته چمن های خونه اش رو زد.(در واقع راست درست مثل مظنون اصلی پرونده کار چمن زنی رو انجام داده بود براش.به نظرتون کارگردان این صحنه رو همینطوری واسه خنده و وقت تلف کردن گذاشته)اون در واقع هم میبایست مظنون پرونده باشه.پس از عشق بازی که بین همسر مارتی و راست انجام شد سبب شد که رابط دوستانه بین دو دوست بهم بخوره و مارتی از زنش جدا بشه.پس از اون اتفاق هیچ عکس العملی رو راست انجام نداد و خیلی راحت از دوستش جدا شد و از کارش استعفا داد(انگار از خدا خواسته بود)(در ادامه سعی میکنم دلایل محکمتری رو بیارم برای اینکه متوجه بشید که ایا ممکن هست راست پادشاه زردپوش باشه)


ترجمه شده از سایت mic
ویرایش:در مورد گزینه ۷ کارکوسا از این لینک میتونید بهتر متوجه بشید که راست چی رو دیده
http://giphy.com/gifs/true-detective-matthew-mcconaughey-TZiyUVRxArbMI

[.Ven0m.]

خیلی عالی ـه تاپیک ، دستت درد نکنه:Smiley17:
اتهام های خیلی سنگینی به راست زده بد تو این تاپیک ،مو به تنم سیخ شد! امیدوارم دلایل دیگه ای هم بیاری که بگه راست همون چمن زن هست! :Smiley10:
و این که در مورد این که چرا اون آبجو فروش یکی از 5 سوارکاره بیشتر بگو:Smiley17:

[anzalichi]

خب تاپیکِ خوبیه.تشکر بابت رنجشِ انگشتانت:Smiley17:

یک نکته ای که من درست متوجهش نشدم اینه که این متن ترجمه شده س؟ اگه آره چرا بصورت اول شخص ترجمه شده؟


(در ادامه سعی میکنم دلایل محکمتری رو بیارم برای اینکه متوجه بشید که ایا ممکن هست راست پادشاه زردپوش باشه)

این بخش پررنگ که مشابهش تو بقیه قسمتا هم هست منظورمه..!!

دومین نکته ای که به چشم میخوره اوجِ نبوغ نمایشنامه نویسیِ پخته که به قلم Nic Pizzolatto نوشته شده رو تنها در 8 اپیزود شاهدیم.این نکاتی که اشاره شد 70 درصدش بااولین بار تماشا کردن برداشت میشد ولی این وسط یه گریزی به "متهم بودنِ" راست کوهل داشت..اگر ممکنه این بخش رو بیشتر بشکافید. یه نکته ی دیگه اینکه من هنوز واسم سواله.. راست کوهل در یکی از اپیزودها از متهم ؛ تنها در اتاقه بازجوئی اعتراف میگیره‌(بازیه مک کانایی موهای تنم رو اون سکانس سیخ کرده بود.). متهم در پاسخ بهش میگه پادشاهِ زرد پوش.. !! بعد از گفتن این کلمه راست کوهل از کوره درمیره.. علتِ این رفتارش رو یا من متوجه نشدم یا نویسنده تمایلی به توضیحش نداشت. اگه یه اشاره ای به این بخش هم بکنید ممنون میشم.:Smiley17:


باتشکر....!:Smiley69:

[Marlon Brando]

-
خب اول این مورد رو بگم که قرار نبود این تاپیک به صورت مجزا ایجاد بشه در واقع میخواستم این تاپیک رو در همون تاپیک خود true detective قرار بدم.که یکی از دوستان(شرمنده که اسمش الان تو ذهنم نیست:Smiley17:)به این خاطر که من نمیتوستم تاپیک جدید ایجاد کنم زحمتش رو کشید و این تاپیک رو ایجاد کرد و گرنه اگه من میخواستم این تاپیک رو ایجاد کنم اسم دیگه ای رو براش انتخاب میکردم مثلا اسمش رو میزاشتم سرنخ هایی از سریال true detective و یا ... با گذاشتن این اسم توسط دوستمون باعث شد که یه خورده توقعات در مورد تاپیک بره بالا که به حق هم هست.
اما در مورد سوال که دوستمون اقای anzalichi عزیز کردند باید بگم که اون قسمت هایی که تو پرانتز هست رو خودم اضافه کردم به این خاطر که اگه نتوستم مطلب رو خوب ترجمه کرده باشم با مواردی که خودم تو پرانتزها مینویسم هم توضیح بیشتری رو داده باشم و هم در بعضی جاها عقیده ی خودم رو بنویسم.
در مورد سوال هایی که اقایان anzalichi و Samu3L در مورد سریال کردند هم باید بگم به مرور به سوالهاتون خود به خود جواب داده میشه. :Smiley17:

[Marlon Brando]

از اونجاییکه که TRUE DETECTIVE نام یک روزنامه یا مجله کاراگاهی بوده.پس یکی از سایت های خارجی یک کار جالبی رو انجام داد تمام افرادی که میشد که پادشاه زرد پوش باشند رو درکنار هم قرار داده و از هر کدام از مظنونین یک پوستر برای صفحه اول اون روزنامه درست کرده بعد هم با توضیحات کوتاهی رو که داده از کاربر ها خواسته تا اونها نظر بدند که کدوم فرد احتمال بیشتری رو داره تا پادشاه زرد پوش باشه.

Errol Childress





http://upload7.ir/uploads//2f6d0a641368e62cc18460cc91cccf32e6ebb8e5.jpg

یک مرد غول پیکر,اولین بار ما او رو به طور خیلی خلاصه در اپیزود ۳ سوار بر ماشین چمن زنی دیدیم اما در اپیزود ۷ بود که احتمال داده شد که قاتل دورا لنگ او باشه.به نظر شما میتونه که ارول پادشاه زرد پوش باشه.وقتی که سریال به پایان رسید تنها مرد بزرگ بدی که مشخص شد همین فرد بود.ارول ممکن شخص مورد نظر شما باشه.













Reverend Billy Lee Tuttle







http://upload7.ir/uploads//a1cd0d17e0dc22e1463d027d1d98f71803d0c855.jpg

بعد از ارول,کشیش تاتل هم میشه این احتمال رو بهش داد که پادشاه زردپوش باشه.شاید هم که شخص تاتل رو بشه بیشتر از یک احتمال برای پادشه زرد پوش بودن دونست.اگه دقت کنید در چه مکانی بود که اون نوارها رو مارتی پیدا کرد.این فرد کسی بود که خیلی علاقه داشت تا راست و مارتی رو از تحقیقاتشون کنار بزنه.اگه تاتل هم پادشاه زرد پوش باشه ما تعجبی نخوایم کرد.














Jake Herbert





http://upload7.ir/uploads//cdcd702ced179024de53bd27b98ced99352dc7de.jpg


پدر مگی,کسی که فقط تنها در یک قسمت سریال نشون داده شد اما در همون زمان کوتاهی که حضور داشت کلمه ی جالبی رو گفت:همه چیز بر پایه س*س هست.او این جمله رو وقتی گفت که با دامادش مارتی در حال قدم زدن تو حیاط خونش بود و از این دوره و زمونه انتقاد میکرد.خونه ی خیلی بزرگش و حیاط شیکش ادم رو به فکر فرو میبره که ایا او کسی هستش که این سازمان رو رهبری میکنه و بازیگر نقش مگی هم در مصاحبه اش با Daily Beast گفته که خانواده من افرادی هستند که قصد دارند تا قسمتی از یک توطیه رو به سمت جلو به پیش ببرند.
[/td]














Marty Hart




http://upload7.ir/uploads//8a52d90cea83ff19835222cb56b9842b359e6125.jpg

شبکه HBO در اولین پوستری رو که از سیزن ۱ این سریال به بیرون فرستاد.تصویر بزرگ مارتی با موهایی به رنگ زرد رو نشون داد.(به نظر شما چرا مارتی رجی لودو که دو زانو روی زمین ایستاده بود رو در حالی که هیچ خطری نداشت.کشتش.شاید اگه لودو دستگیر میشد یکسری چیزهایی رو لو میداد که باعث بشه که یکسری از سرنخ هایی گیر پلیس میومده) در هر اپیزود از سریال ما بیشتر متوجه میشیم که مارتی یک شیطانی رو در درون خودش کنترل میکنه و سعی میکنه تا جلوی نفرت خودش رو از زن ها بگیره و خشونت خودش رو بروز نده(که موفق هم نمیشه مثل صحنه ی که دخترش رو سیلی میزنه یا در صحنه ای که مارتی متوجه میشه که دختر مورد علاقه اش با یک مرد دیگه همراه هست پس به خونه ی اون دختر میره...)














Rustin Cohle





http://upload7.ir/uploads//861a40771f731b8085e337ab81b7bade9609e372.jpg

ایا واقعا راست پادشاه زرد پوش هست؟ Gilbough و Papania (دو کاراگاه سیاه پوست) که اینطور فکر میکردند و راست جزو مظنونین اصلیشون بود.تمام دغدغه و دل مشغولی راست زنانی بود که در لوییزنا گم شده بودند. راست یک فرد اشفته و نامتعادل بود.دو چیز مهم رو در وجودش داشت یک خشونت زیاد و دیگری یکسری افکار فیلسوفانه خاص.در راست یک تاریکی وجود داره حتی اگر اون دورا لنگ رو نکشته باشه شاید که در خلال این سال ها شیطان دورنش تمام وجودش رو فرا گرفته باشه.














با تمام این تفاسیر به نظر شما پادشاه زرد پوش کی میتونه باشه و دلیلتون برای این انتخاب چیه؟

[Clay Morrow]

از اونجاییکه که TRUE DETECTIVE نام یک روزنامه یا مجله کاراگاهی بوده.پس یکی از سایت های خارجی یک کار جالبی رو انجام داد تمام افرادی که میشد که پادشاه زرد پوش باشند رو درکنار هم قرار داده و از هر کدام از مظنونین یک پوستر برای صفحه اول اون روزنامه درست کرده بعد هم با توضیحات کوتاهی رو که داده از کاربر ها خواسته تا اونها نظر بدند که کدوم فرد احتمال بیشتری رو داره تا پادشاه زرد پوش باشه.

با توجه به قضایایی که اتفاق افتاد کلیسا و مدارک سوخته, اون عکسها و نوار ویدیویی که راست از خونه تاتل دزدید و دخالتهای گاه بی گاه در روند پرونده به نطرم Billy Lee Tuttle میتونه یه پادشاه زردپوش به تمام معنا باشه.

[ahmady45]

واقعا که عجب سریالی بود!!!!!!
من که کلا هنگم!
پستمو ویرایش کردم:d:به تاتل بد جور شک داشتم و دارم ! که توی سریال خیلی مشکوک بود به نظر من!:Smiley39:
توی یکی از قسمتا که راست رفته بود پیش این تاتل که عکسشم توی صفحه ی قبل هست اگه دقت کرده باشین تاتل هم ساعتش هم کرواتش هم جیب کت ش و کلا ته م لباسش یه جورایی انگار زرده:Smiley26:
بعدش هم به خود راست خیلی شک دارم کلا بدجور از اول تا آخر سریال مشکوک بود ..
ای کاش میفهمیدیم کی پادشاه زرد پوشه :Smiley95:

[Marlon Brando]

شاید که اصلا پادشاه زرد پوش شخص نباشه,شاید که یک شی باشه
یک شی......باور میکنید:Smiley10:

[ahmady45]

شاید که اصلا پادشاه زرد پوش شخص نباشه,شاید که یک شی باشه
یک شی......باور میکنید:Smiley10:
هر چیزی که بگی از این شاهکار شدنیه !!من که میخوام از اول سریالو دوباره ببینم و تمام حرفا و نکاتشو یادداشت کنم:|:|:| شاید به نتیجه ای برسم!

[Marlon Brando]

دو تا عکس میزارم از سریال,شاید که متوجه نشد باشید

تو این تصویر ما با لغت notice king روبرو میشیم

http://upload7.ir/uploads//f986837ffab93473d6ff4ae4aa7804338d4193e8.png

در این تصویر هم ما یک تاج زرد رو در پشت ماشین راست میبینیم

http://upload7.ir/uploads//1018d19b825f60d3bc16597616af67c21fbd5dec.png

[Matin VT]

شاید که اصلا پادشاه زرد پوش شخص نباشه,شاید که یک شی باشه
یک شی......باور میکنید:Smiley10:
توصیه میشه که حتما کتاب The King In Yellow نوشته ی رابرت ویلیام چمبرز رو بخونید که پادشاه زرد TD به احتمال زیاد همین پادشاه زرد این کتابه.تو این کتاب پادشاه زرد,مرگ معرفی شده.پس همونطور که گفتید هم میتونه یه شی باشه و یا حتی یک نیروی ماورایی:Smiley10:

[Marlon Brando]

پادشاه زردپوش در واقع یک کشتی کوچک هستش نه یک شخص,یک وسیله ای بوده,که برای حمل و نقل کودکان استفاده میشده و متعلق به خانواده تاتل و کلیسا بوده.
۱- کوهل به این نکته اشاره میکنه که بیشتر کودکانی که گم شدند از محل هایی بودند که در اطراف رودخانه ها قرار داشتند.کوهل نمیدونه که چرا این اتفاق بیشتر در این مناطق افتاده اما حالا ما میدونیم چرا؟به خاطر اینکه اون کشتی کوچک در اون مناطق رفت و امد داشته.
۲-یک کشتی کوچکی در اخر اپیزود ۷ درست پس از اینکه ارول در حال چمن زنی هستش به تصویر در میاد در اونجاست که دیگه قسمت ۷ پایان پیدا میکنه(درست در عدد ۷)

http://upload7.ir/uploads//df745da3143b6d0d729f7768aaf466bc00fa3482.png
اگه شما در گوگل پادشاه زرد پوش و کشتی رو سرچ بکنید دو چیز جالب براتون اتفاق می افته:

در ابتدا,مصاحبه ای از Cary Fukunaga,او در جایی از مصاحبه اش به این نکته اشاره میکنه,در مورد رفت و امد کشتی های کوچک در نزدیکی منطقه ای که در کنارش یک قبرستان هم هست که اتفاقا ما این تصویر رو در اخرین لحظه ی اپیزود ۷ میبینیم(شاید که قتل ها یک رابطه ای با قبرستان داشته باشند به این صورت که بعضی از قربانی ها در اون مکان دفن میشدند یا در شب ها به مکانی برای به جا اوردن ایین شون تبدیل میشده)
دومیش هم تصویری هستش که Cary Fukunaga در اینستاگرامش قرار داده که باعث میشه که بیشتر به فکر فرو بریم به این خاطر که اون عکس تصویری از یک قایقی هستش که اتفاقا روی اون قایق نام دورا کسی که برای اولین بار در سریال به قتل رسیده بوده نام داره.

http://upload7.ir/uploads//09dc2979e25a725e990af96e92f7f9cd9fd571ea.jpg



















به متن اهنگی که در پایان قسمت اخر گذاشته شده خوب دقت کنید ما برای رسیدن به کاراکوسا باید که خیس بشویم.
در واقع میشه گفت که کاراکوسا یک ساحل هستش که ما برای رسیدن به اون باید بوسیله ی پادشاه زرد پوش که یک کشتی هست به اون مکان وارد بشیم

The emptiness that we confess
In the dimmest hour of day
In Automatown they make a sound
Like the low sad moan of prey
The bitter taste the hidden face
Of the lost forgotten child
The darkest need the slowest speed
The debt unreconciled
These photographs mean nothing
To the poison that they take
Before a moment's glory
The light begins to fade
The awful cost of all we lost
As we looked the other way
We've paid the price of this cruel device
Till we've nothing left to pay
The river goes where the current flows
The light we must destroy
Events conspire to set afire
The methods we employ
These dead men walk on water
Cold blood runs through their veins
The angry river rises
As we step into the rain
These photographs mean nothing
To the poison that they take
The angry river rises
As we step into the rain














دانلود اهنگ The Hat The Angry River
http://www.myfreemp3.biz/mp3/The+Angry+River#

[Marlon Brando]

Five Horsemen





Cohle,پنج عدد قوطی ابجو رو به شکل دایره ای فرم در کنار هم قرار داد....


http://upload7.ir/uploads//8cab0e76e155752fbdb181b6ba93f8652848c083.png

Audrey دختر Marty هم به همین شکل عروسک هاش رو در کنار هم گذاشت.
http://upload7.ir/uploads//e5eea079cf02475613606ddd3e590460b6ec5a18.jpg

مادر Dora Lange هم در خونه اش تصویری از 5 سوارکار داشت.(شاید این افراد خودشون رو برای مراسم Mardi Gras که یک مراسم مذهبی هم هستش و اتفاقا در لوییزینا برگزار میشه اماده میکردند و حتی لباس ها و ماسک های مراسم capuchon رو پوشیده بودند,که اون هم مراسمی هستش که مسیحیان معتقد برای تجلی و ظهور هر چه زودتر عیسی مسیح لباسهایی خاصی میپوشند و در شهر های متفاوت کارناوال هایی رو تشکیل میدند)


http://upload7.ir/uploads//c79c6da34cd9d7760f132c20990ad4a9125e9191.jpg
















تمام اینها این سوال رو بوجود میاره که این 5 سوارکار کی هستند و در اینجاست که تیوری Five Horsemen بوجود میاد...نظریه هایی که در این مورد وجود داره,این هست که این افراد کسانی هستند,که درگیر سو استفداه از کودکان و ازار دادن به اونها بوده اند...ستاره هایی که بر روی سر اون قوطی هایی که Cohle به شکل ادمک دراورده بود میتونه که یک تاج باشه (یا شاید درجه و نشان پلیس)... Dewalleو Ledoux هر رو دو از کسانی بودند که در تیراندازی کشته شدند.به نظر میرسه که این دو افرادی بودند که میتونستند این 5 نفر رو شناسایی کنند.این ذو افرادی بودند که میتوستند قربانی ها رو برای این فرقه به ساذگی تهیه کنند,برای کسانی که Ledoux اونها رو یکبار rich men توصیف کرد.پس با تما اینها دست کشیش Tuttle به نظر نمیرسه که در این قضیه کاملا تمیز بوده باشه.
Cohle یک تصویری از یک قتل رو در اون بازجویی به نمایش گذاشت...قوطی های ابجویی yellow Lone stars رو تبدیل به افرادی کرد,که یک فرد رو کشتند....تاج ها!(ستاره ی رو سر ادمک ها رو به تاج شبیه دونسته)دسته ای از پادشاهان زردپوش در یک صحنه ای از قتل,به صورت دایره ای شکل....اونها,به نظر میرسه که افرادی هستند که به شدت از همدیگه محافظت میکنند....Horsemen در واقع پلیس های بد هستند....به همین خاطر هم هست که به شدت خودشون رو مخفی میکنند.(هر فردی در جامعه به پلیس ها اعتماد لازم رو داره)وقتی که در مورد این موضوع فکر میکنیم شاید که عجیب به نظر بیاد ولی Cohle در اون بازجویی سعی کرد تا به بازجوها این مسیله رو به این شکل بفهمونه و بهشون هشدار داد که پشت این قضیه یکسری از دوستان(good ole boys ) قرار دارند...














پس بر این اساس:




کشیش تاتل : Yellow King

http://upload7.ir/uploads//f0dd7dbf93eb9e8e7f96781f051a2ea819fce815.jpg














Five Horseman




Detective Lutz


http://upload7.ir/uploads//8b1ffddc2c63c0916342daadae175d9ac1efe169.jpg

Major Ken Quesada

http://upload7.ir/uploads//3571873b190a15456bacbee2853051bafb73039e.jpg


Detective Demma


http://upload7.ir/uploads//125091a44c11bf2a54923fd66b8372b7ffd59457.jpg


Detective Favre


http://upload7.ir/uploads//90fce3137318eeb00e3164f37203d4508857518b.jpg


Detective Mark Daughtry

[AsHi]

آقا من دیگه مخم رد داد !!! :Smiley21: اون پنج نفر اینا شدن ؟؟؟؟ :Smiley108: پس یعنی "راست" دیگه مظنون نیست ؟؟:Smiley22:

[Marlon Brando]

این پنج نفر که مظنون هستند برای یک موضوع دیگه هستش,در واقع این ها پنج سوارکاری هستند که عکسش رو در خونه ی دورالنگ,اولین مقتول پرونده میبینیم...در واقع میشه گفت,پادشاه زرد پوش رییس یک فرقه ای هست که در اون فرقه از افراد پر نفوذی که منصب های قضایی و سیاسی دارند,تشکیل شده(که این ۵ نفر هم که در بالا گفته شده شامل همین فرقه میشند)...این افراد هم دارای افکار,خشک مذهبی هستند مثل مارتی....در کل باید بگم که سریال هدفش این هست که اصلا بیننده براش مشخص نشه که چه کسی پادشاه زرد پوش هست....مثلا یک عکسی رو از راست در یکی از صحنه های قتل نشون میدهه به طوریکه بیننده شک کنه که او پادشاه زرد پوش هست...یا فیلمی از خونه ی تاتل توسط راست پیدا بشه که شک ما به سمت کشیش تاتل بره...یا اینکه یک شخصیت غول مانند و قاتل رو نشون بده که باز بیننده فکر کنه که او پادشاه زرد پوش هست...پس هدف کلی سریال هم همین هستش که گیج کنه بیننده رو.....اما اگه نظر من رو بخوای در مورد اینکه چه کسی پادشاه زرد پوش هست...از نظر من که Errol خط میخوره...چون از هوش بالایی برخوردار نیست و به نظر من فقط میتونست نقش ابدارچی و جلاد رو برای این فرقه بازی کنه....اما راست,افکارش به نظر من خود به خود برای اینکه پادشاه زرد باشه,نمیخوره,چون یک شخصیتی داره که از دین گریزان هست...همیشه انسان ها دوست داشتند,که قهرمان هاشون افرادی مثل راست باشند اما در دنیای واقعی اینگونه نیست....
براتون یک مثال از یک فیلم میزنم,مظنون همیشگی(اگه کسی این فیم رو ندیده پس این مطلب رو نخونه)
توی فیلم مظنونین همیشگی,یک شخصیت به نام کایزر شوزه وجود داشت که تا حالا کسی اون رو ندیده بوده,یک قاتل حرفه ای و خطرناک که به خانواده اش هم رحم نکرد...همه مون این پیش فرض برامون بود که کایزر شوزه شاید Dean Keaton هستش,یک پلیس بد که تو کارش فوق العاده حرفه ای و خشنه و رییس گروه هم هست,اما تو لحظه ی اخر ورق برگشت و کایزر شوزه,Kevin Spacey از اب در اومد....یک فرد به نظر دست و پا چلفتی و احمق و چلاق.....
هیچ موقع به این فکر نکنیم که راست چون یک فرد همه فن حریف هست پس اون پادشاه زرد پوش هستش....پس با این حساب از نظر من هم راست,پادشاه زرد پوش نیست.....
حالا سه شخصیت میمونه....کشیش تاتل,مارتی و پدر مگی......در مورد پدر مگی(پدر زن مارتی) اطلاعات زیادی داده نشد ولی واقعا تو این لحظات کمش خیلی مشکوک میزد,ولی از اونجاییکه مانوری نشد و زیاد توضیحی ندادند,من بحثی نمیکنم,شاید هم این کلک کارگردان بوده که ما فکر کنیم او با توجه به عقایدش و ثروتش ,شاید پادشاه زرد پوش باشه.....
اما میمونه مارتی و کشیش تاتل.....من بیشتر فکر و ذهنم روی تاتل هست,اما یک مقاله رو بعدا ترجمه میکنم براتون با این عنوان که قطعا,۱۰۰ درصد مارتی پادشاه زرد پوش هستش(همین فرد دست و پا چلفتی که ما فکرش رو میکردم که بازیچه ی راست هست)...اما با توجه به سابقه ی تاتل و قدرت و نفوذی رو که داره و پیدا کردن اون ویدیو ها در خونه اش و همچنین اصرارش بر کنار گذاشتن راست و مارتی از پرونده و اینکه قبلا یک مدرسه مذهبی با افکار خاص داشته که اتفاقا در همون مدرسه,راست اون افسون رو که به شکل خیمه بوده پیدا میکنه و اینکه بیشتر افراد درگیر پرونده از اعضا و اشنا های تاتل بودند....پس به نظر من کشیش تاتل پادشاه زرد پوش هست....
البته میشه گفت که هالیوود در این چند ساله تلاش زیادی رو کرده تا وجه دین رو خراب کنه و بی دینی رو جایگزین کنه,تو این فیلم هم به نظر من هیچ موقع نمیاد که یک فرد بی دین رو خراب کنه(راست)...بلکه میاد فردی مثل تاتل که یک کشیش هست و مذهبی هم هست رو خراب میکنه.....اینها نظرات من هستش که صد در صد هم میتونه غلط باشه و دیگر دوستان حتما فکر و نظر بهتری رو داشته باشند......

[A_TWD]

از دوست عزیز بخاطر زحماتش ممنونم ، با این همه توضیح حس میکنم هیچی از سریال نفهمیدم:Smiley39: باید دوباره ببینمش :Smiley35:

[Marlon Brando]

دلایلی که شاید,مارتی را پادشاه زرد پوش بداند...


http://upload7.ir/uploads//d20b1cfbeb56e1da592be3e805e6f282f3223759.png





در اولین باری که در سریال از the Yellow King حرفی زده شد,توسط فردی بوده که Cohle ازش بازجویی میکرده.در اون موقعیت و لحظه Cohle حضور داشت(پس Cohle نمیتونه که the Yellow King باشه.....چون اگه بود که اون مرد تشخیص میداده)....من فکر میکنم که به این خاطر Marty در اون صحنه حضور نداشته چون که اگه در اون بازجویی حضور میداشت,شناسایی میشد....
(یه چیز دیگه هم هست.بعد از اینکه اولین بار ما اسم پادشاه زرد پوش رو در اون بازداشتگاه میشنویم...در اون صحنه عصبانیت Cohle رو میبینیم چونکه او فکر میکرده که مظنونین اصلی پرونده رو دستگیر کرده...... ولی درست در نقطه ی مقابل بعد از چند ثانیه از این صحنه,بیننده Marty رو با یک حالتی از قدرت در چهره اش میبینیه....انگار که کارگردان خواسته که او the Yellow King به نظر بیاد.....)
در یک صحنه ی دیگه وقتی که Cohle میره تا Errol رو در اون مدرسه ببینه,Marty تو ماشین میمونه,چونکه نمیخواسته توسط Errol شناسایی بشه.....حتی وقتی که Marty و Cohle به خونه ی Ladoux رفته بودند. Marty به Cohle میگه که باید این موضوع رو به پلیس گزارش داد(که با این کارش سبب میشد تا این دو مجرم بتونند که فرار کنند)......وقتی که مارتی,Ladoux رو دستگیر کرد و به پیش Cohle اورد,Marty پشتش به Ladoux بود و Ladoux نتونست که چهره ی Marty رو ببینه....اما بعد از چند دقیقه که چشمش به مارتی خورد با تعجب خاصی بهش نگاه کرد ولی Marty بهش فرصتی رو نداد و قبل از اینکه بخواد بشناستش,کشتش....



نکته ی دیگه ایی که میشه بهش اشاره کرد,این هست که هم Marty و Tuttle هر دو از انگشتر هایی در دست راستشون استفاده میکنند که درشون یک یاقوت قرمز رنگ وجود داره....(این نوع یاقوت رو افراد دین دار و مذهبی استفاده میکنند)

















http://upload7.ir/uploads//251ebd9c93b24ed3aca21e1a4de221494120ea2e.png
http://upload7.ir/uploads//811354a4c9b2cc8af8703c06c29edc75605d58ae.png


















روی در یخچال خونه ی Marty نقاشی یک درختی هست که بسیار شبیه به درختی هست که جسد Dora Lange,در کنارش بوده...



موهای Marty , هم زرد رنگ هستش....



دختر Marty نقاشی رو از یک شی مارپیچ مانند میکشه که اتفاقا همون تصویر هم در پشت کمر Dora Lange قرار داره...(نقاشی رو میتونید در
سمبل و نشان حلزونی شکل ببینید.)

















http://upload7.ir/uploads//776732b08b86e204b021cf73f8492caa8a490b57.jpg
















وقتی که Marty و Cohle به محل زندگی Ladoux رسیدند.....Cohle از Marty این سوال رو میکنه که ایا تا به حال به شکار رفته...... او هم در جوابش میگه که,یک بار سال پیش به شکار گوزن رفته و یک گوزن رو هم شکار کرده,ولی ما در خونه ی Marty چیزی به عنوان شاخ گوزن ندیدیم,چونکه اون شاخ,بر سر دورا لنگ(اولین مقتول پرونده) بوده........




وقتی که در سال 2012,Marty در حال صحبت با کاراگاهان هست,بهشون اینرو میگه که تمام مدت دنبال سرنخ اشتباهی میرفتند,چونکه حقیقت درست در نزدیک شون قرار داشته(حقیقت درست در زیر بینیمون بود)....در واقع داره خودش رو به طرز خنده داری لو میده....




بعد از اینکه اون فرد به Cohle میگه که the Yellow King رو میشناسه....Marty و یا کس دیگه ایی از اون فرقه بعنوان یک وکیل از یک تلفن عمومی در یک جای برهوت بهش زنگ میزنند و هشدار های لازم رو بهش میدند و حتی اون دو پلیس هم بعد از رسوندش به سلول حرف هایی بهش میزنند که بعدا,تمام این اتفاقات منجر به خودکشی او میشه....(به چهره ی Marty وقتی که کاراگاه ها به Cohle میگند که یک وکیل در ساعت 7 به زندانیشون در سلول زنگ زده دقت کنید,حالتی از ترس و اضطراب وجودش رو فرا گرفته.....حتی کارگردان با هم با گرفتن کلوز اپی از چهره اش این ترس رو بیشتر نشون میده)



















http://upload7.ir/uploads//e92e146dc923403bcca3166484b50ec208adfbba.png
http://upload7.ir/uploads//a6d4c0f3d5ebdcc307c1d161c0d704bbbb984de8.png












پایان ناگفته های سریال تکرار نشدنی True Detective.......

[anzalichi]

آقا عالی بود . :Smiley19:انقدر کالبدشکافی کردی که من فکر کنم اصلاً سریالو ندیدم :Smiley10::Smiley10: این سریالو باید دوسه بار رو حالت آهسته دید تا به این نکات پی برد . این قسمته آخر درمورده مارتی الان نزدیکه 2 ساعته منو به فکر فرو برده :Smiley10::Smiley19: کل این مقاله ت رو هم باید دوسه بار دیگه بخونم.:Smiley104::Smiley19::Smiley41: امیدوارم فصل دومش هم اینهمه ریزه کاری داشته باشه و شما بری سراغش .. دمت گرم و خسته نباشی:Smiley17:

[alichoopa]

من یه چیز فهمیدم که ممکنه فصل دومو اسپویل کنه اینکه دختر مارتی مقتول بعدی خواهد بود و پدر زن مارتی هم عضو این فرقه هست چرا؟؟! یک اینکه ما در کودکی آدری دیدیم که با اسباب بازیهاش اون صحنه رو درست کرده بودن (یعنی اینکه از بچگی مقتول رو زیر نظر میگیرن) مثل کی؟؟ آها دورا لنگ که اون عکس از بچگیش تو اتاقش بود (پنج سوار و یک قربانی) دوم اینکه دختر مارتی تو بچگی با خواهرش داشتن سر یه تاج دعوا میکردن که آدری اون تاجو روی درخت میندازه اگه دقت کرده باشین دوربین با یه حرکت هوشمندانه به بالای درخت حرکت میکنه و تادا!!ما اون شکل حلزونی رو روی تاج میبینیم سوم اینکه چرا دختر مارتی بیکدفه خوب شد؟؟ واسه اینکه توی اون کلیسا رفت و عضو این فرقه شد مثل کی؟؟ آره دورا لنگ که اونم فاحشگی رو کنار گذشته بود و پس از چند وقت قربانی شد چهارم اینکه چی باعث شد که مارتی نفهمه و مشکوک نشه ؟؟ اینکه میگفت دو سال بود زن و بچشو ندیده بود ؟؟ ارتباط با یه فاحشه (آخریه) یادتون میاد در اون لحظه که ص..ک....ص میکردن دوربین یه عروسک رو نشون میده و در پایان روی عروسک به سمت دیگس یعنی اینکه اون فاحشه اجیر شده بوده تا زندگی مارتی رو بهم بزنه و عکسشو توی گوشیه مارتی میذارن تا زنش بفهمه و باعث بشه که جدا بشه همه ی این حرفها یه چیز رو نشون میدن اونم اون شکل حلزونیه که هی میچرخه یعنی تکرار تاریخ و این داستان ادمه دارد.........

[Marlon Brando]

یه مقاله ایی رو تو یکی از سایت های خارجی خوندم,از اونجایی که دیدم,خیلی مطالب محشری رو تو خودش جا داده,گفتم برای شما هم بزارم,تا باز هم بیشتر به عمق سریال پی ببرید.....




شب گذشته,اخرین قسمت از این سریال پخش شد.سریال True Detective,سریالی که پر از اشارات متعدد و ادای احترام های گوناگون به ژانر ها و فیلم های متعدد از Texas Chainsaw Massacre بگیر تا Twin Peaks بوده.اپیزود هشتم این سریال پر از ارجاعات جور واجور بود,که ما,این احتمال رو دادیم که شاید شما اون ها رو از دست داده باشید.در اینجا,پنج تا از اشارت ادبی و فرهنگی رو که,در خلال این اپیزود بوده(اپیزود پایانی) رو,براتون قرار میدم.........














1) شاید Errol ,پادشاه زردپوش نباشه , اما, او ErlKing هست.......


http://upload7.ir/uploads//11c2bb71baab232a97f93c7f3baad4f3efded07f.jpg


اگر چه که تاریخ تولد و نام او در هیچ جا ثبت نشده,اما, Errol پسر کلانتر Childress هست, در یک کتاب افسانه ایی و قدیمی المانی,با نام
Grimm's Fairytales شخصیتی با همین نام وجود دارد,که دارای پیچیدگی های خاصی میباشد.........اسم "Earl" ( که در واقع یک لقب اشرافی میباشد),یک کلمه ی انگلیسی میباشد,که در زبان المانی هم,همین کلمه مترادف با "Erlking" میباشد. در فرهنگ فولکلور و عامیانه ی المان ها "Erlking" را به معنی پادشاه Elves (الف ها) میدانند.



یک تصویر خیالی از "Erlking"......

http://upload7.ir/uploads//6fd80db9c3f2eca9fe62f9c0bd2a1df7e09cae84.jpg


"Erlking"با توجه به تصنیف مشهور (Der Erlkoenig) شاعر بزرگ المانی گوته,به معنی شیطان,قاتل و صیادگر کودکان میباشد....در این تصنیف Erlking کودکان رو فریب میده و سپس با خشونت با پسران کوچک برخورد میکنه و انها رو اسیر خودش میکنه,به این قسمت از شعر توجه کنید:



Do you want to come with me, pretty boy?
My daughters shall wait on you finely;
My daughters will lead the nightly dance,
And rock and dance and sing you to sleep.


اما این تنها توصیف سرد از مراسم های تشریفاتی Erlking بوده, او با دیگر قربانیان خود از جمله Rust هم به همین شیوه (که در شعر بالا گفته شده) برخورد میکنه و اونها رو به همین شیوه هست,که به سمت مرگ میکشاند,او به همین شکل Rust را به درون جنگل پر پیچ و خم Carcosa هدایت میکنه,جوری که ذهن او رو به اعماق این جنگل فرو میبره.او,Rust رو "Little Priest" صدا میکنه و ازش میپرسه,
ایا میخواهی این رو متوجه بشی که من چه بلایی بر سر دختران و پسران می اورم؟
همه ی اینها این رو نشون میده که او,خودش را چیزی بیشتر از یک انسان می پندارد.(اگه دقت کنید زن Errol هم به cohle حرف هایی زده بود:
اون سراغت میاد, حتی بدتر از دیگران)

تصاویری از Erlking به همراه قربانیان خود......

http://upload7.ir/uploads//a3516a03875d66731b1c506ad55ab168e506e901.jpg
http://upload7.ir/uploads//8d21330a94b9930b6e0751140fab4a4c9b91c485.png


2) همه ی ما از ساکنان Carcosa هستیم........


http://upload7.ir/uploads//44a956830b7831a85fd0411b856dde70363bb0ec.png

بسیاری از لحظات و ارجاعات سریال True Detective,از کتاب افسانه ایی و مرموز The King in Yellow اثر Robert W. Chambers' 1895 اقتباس شده است...... در لحظات پایانی سریالTrue Detective,راست صحنه ایی رو میبینه,که برای یک بار در کتاب The King in Yellow ازش توصیفاتی شده است و به نام به درون بارگاه اژدها هم در این کتاب ازش نام برده شده......
شرح کتاب از لحظه ی دیدن بارگاه اژدها:



چشمان خشکیده ی من به سوی تابش بی انتهای تو قرار گرفت و من تو رو در ستاره های سیاهی که در اسمان ها حلق اویز(معلق) شده اند,دیدم:و انگاه بود که,باد مرطوبی از سمت دریاچه ی Hali وزید(نام دریاچه ایی در سرزمین Carcosa ) و صورت مرا سرد و خنک نمود.....



اما در کتاب دیگری که اثر Ambrose Bierce میباشد,او داستان کوتاهی را با نام "An Inhabitant of Carcosa" (http://www.sff.net/people/doylemacdonald/l_carcos.htm) مینویسد,که تصویر واضحتری رو برای ما که بیننده هستیم,از اتفاقی که برای Rust در اون زمان و مکان افتاده,روشن میکنه.(Ambrose Bierce یک ژورنالیست بوده که برای داستانش Carcosa را از کتاب The King in Yellow قرض میگیره).....در این کتاب راوی(منظور کسی هست که اون صحنه رو در کتاب دیده,مثل Rust در سریال)خودش را از انسانیت رها میکنه(جدا میکنه) و به جستجوی شهری به نام Carcosa میپردازه.در زمان اوج داستان,راوی به اسمان ها نگاه میکنه و در لحظه ی کوتاهی, قدرت عظیمی رو درک میکنه,که سبب میشه,وجودش را ترس احاطه کند......

توصیفاتی راوی در داستان کوتاه,AN INHABITANT OF CARCOSA از لحظه ی دیدن CARCOSA:



به سمت بالا نگریستم,از میان شکاف ابرها,ستاره های Aldebaran و Hyades ( ستاره ی Hyades: گروهی از ستارگان به شکل ۷ که از نزدیکی Aldebaran شروع می‌شوند،Hyades نام دارند و صورت ثور را درست می‌کنند. در این صورت، می‌توان بینی و پوزهٔ ثور را مجسم‌نمود.Aldebaran یا پس‌رونده : درخشان‌ترین ستارهٔ صورت فلکی گاو است.Aldebaran در اصل یک غول سرخ است و در قدیم به عنوان چشم سرخ گاو خشمگین این صورت فلکی پنداشته می‌شد. ستاره سَدویس که در اوستا از آن نام برده شده را با Aldebaran یکی دانسته‌اند.) را دیدم,در میان انها,در ان تاریکی,چیزی نمایان بود---یک سیاه گوش( نام یک حیوان),یک مرد به همراه یک مشعل و یک جغد....هنوز هم میبینم,من حتی ستاره هایی را که در میان تاریکی محو شده اند را میبینم,میبینم.....اما در ظاهر,انها نه دیده میشوند و نه شنیده,چه طلسم مهیب و وحشتناکی وجود مرا فرا گرفته است......


http://upload7.ir/uploads//2cf02fe7bc15b095fdc6794703be557e7a297116.jpg
http://upload7.ir/uploads//6a54afb4f0e7a3cec0b4622d1ccb45765d84effd.jpg
http://upload7.ir/uploads//b89f5a8782f2bd7d1fd6dbb555c41766bd66d4fe.jpg


بله,این در واقع چیزی بوده که Rust انرا در ان بارگاهی که در اعماق زمین قرار داشت,دیده بود,او Carcosa را پیدا کرده بود...........














این مقاله ادامه دارد......

[Matin VT]

اما این تنها توصیف سرد از مراسم های تشریفاتی Erlking بوده, او با دیگر قربانیان خود از جمله Rust هم به همین شیوه (که در شعر بالا گفته شده) برخورد میکنه و اونها رو به همین شیوه هست,که به سمت مرگ میکشاند,او به همین شکل Rust را به درون جنگل پر پیچ و خم Carcosa هدایت میکنه,جوری که ذهن او رو به اعماق این جنگل فرو میبره.او,Rust رو "Little prince" صدا میکنه و ازش میپرسه,
واقعا TDیکی از وحشت ناکترین و ترسناک و نکته دار ترین سریالهایی ایه که جهان به خود دیده:Smiley19:
فقط علیرضا جان یه مشکل توی متن بالا هست...ارول راست رو Little Priest صدا میزنه نه Little Prince.گفتم که ویرایش شه:Smiley69:

[Marlon Brando]

3)?Who Watches the Dark




در سیزن اول سریال True Detective اشارات زیادی به کمیک سیاه و کلاسیک و تحسین شده ی The Watchmen که انرا Alan Moore نوشته,شده است. The Watchmen داستانهایی رو از فساد های گسترده که توسط دولتمردان صورت گرفته رو,در خودش روایت میکند.نحوه ی روایت ها و همینطور نحوه ی داستان های این کمیک,به صورت داستان هایی عامه پسندانه و همینطور موضوعاتی فوق العاده مرموز و ترسناک هست,که رو به جلو میبره و خواننده ها را با کمک این موضاعات هست,که محو خودش میکند....اما بیشترین استفاده ایی که از این کمیک در سریال True Detective صورت میگیره,در قسمت پایانی این سریال میباشد.......


پوستر کمیک The Watchmen

http://upload7.ir/uploads//7830346b08b08efe43ddd7e8a7410d80b5b68db0.jpg



درست در قسمت پایانی سریال, Rust مکالمه ای در مورد مقابله ی تاریکی و نور میزنه,که این صحبت او از کمیک "Top Ten" (http://en.wikipedia.org/wiki/Top_10_%28comics%29) که این هم,اثر Moore هست,نقل و قول گرفته شده......این کمیک تحسین شده که در سال 1999 نوشته شده, تم علمی و تخیلی رو در خودش داره.....


Top Ten comic

http://upload7.ir/uploads//d450d723ac77e244a82317e460bda62850ac32bd.jpg


در این کمیک انسان ها با گونه ی وسیعی از بیگانه ها,تعاملی را پیدا میکنند و انها را کشف میکنند,در حالی که بعد از این اشنایی,در جامعه ی هر دو نژاد,یک دید مغرضانه ایی( برتر بودن نژاد) نسبت به همدیگر بوجود میاد.......میشه گفت که,Rust در این کمیک,به جای موجود فضایی به نام Kapela قرار میگیره,Kapela به همسرش Nebula,این جمله رو میگه:
این فضا و مکانی که ما درش هستیم,یک صحنه ی بی اندازه وسیع هست,که در پایانش,این روشنایست که پیروز میشود.....


http://upload7.ir/uploads//39b35c2b994018f3d685c71499d6b77914ce9ec8.jpg

مکالمه ی Rust و Marty در پایان سریال



Rust : ميدوني، داري به آسمون اشتباه نگاه ميکني...
Marty :چطور؟
Rust :.خب، يه زماني فقط تاريکي و سياهي بود,اگه از من بپرسي,.ميگم که روشنايي داره پيروز ميشه.......



اگه میخواید بیشتر به موضوع پی ببرید و اتفاقات کاملی که در اون لحظه ایی که,در کمیک رخ داده را متوجه بشید,
قسمت "the whole moment" (http://crisisonearthprime.blogspot.com/2013/06/monday-memories-24-top-ten-8.html) را حتما بخونید.......














4) Rust is Jesus.....




واقعا,کمی در مورد این تیتر تامل کنید,در قسمت پنجم این سریال Rust در یکی از دیالوگ های سریال به Marty میگه که, به زمانیکه حضرت عیسی در باغ Gethsemane قرار داشته, فکر میکنه و اینکه چطور مسیح تونسته,این تصمیم را بپذیره که به صلیب کشیده بشه......



من دارم به لحظه ی در باغ بودن فکر میکنم و در اندیشه اینم,که به خودم اجازه ی به صلیب کشیدنم را بدم......


لحظه ایی که مسیح در باغ Gethsemane قرار داشته.......
http://www.axgig.com/images/66053268255788009326.jpg (http://www.axgig.com/)


اگه به Rust بعد از ورودش به Carcossa نگاه کنید,میبینید که طرز تفکر او بعد از این اتفاق عوض میشه و دیگه حرفی را برای گفتن نداره و تمام اون عقایدی را که در طول عمرش داشت,رو برعکسش میبنه .در تصاویر پایین,ما عکس هایی از او را که شبیه به حضرت عیسی میباشد,قرار میدهیم تا متوجه شباهت زیادRust ,در ان لحظات به حضرت عیسی بشید.....

http://www.axgig.com/images/37403375440986310308.jpg (http://www.axgig.com/)

در این نقاشی که توسط Frank Covino کشیده شده ما مریم مقدس را در کنار حضرت عیسی مشاهده میکنیم, ترکیب قرار گیری ایندو ( Marty و Rust )هم درست به مانند این نقاشی به شکل در امده....


اینهم یک نقاشی دیگه,از مسیح و مریم مقدس
http://www.axgig.com/images/81938073323020669725_thumb.jpg (http://www.axgig.com/viewer.php?file=81938073323020669725.jpg)


صورت ضرب دیده و خون الود....(بله....شباهت های زیادی در این تصویر بین Rust و مسیح به چشم میخوره....اتفاقا یک شکل صلیب مانندی هم,در این تصویر بر روی پیشانی Rust قرار داده شده است )


http://www.axgig.com/images/79811665490950601082.jpg (http://www.axgig.com/)

البته در این صحنه هم Marty به مانند Simon of Cyrene, که در این تصویر صلیب را جا به جا میکند و همراه حضرت عیسی میباشد.او هم در حال کمک و حمل کردن Rust میباشد........

http://www.axgig.com/images/35991862424191762411.jpg (http://www.axgig.com/)

باید به این نکته هم توجه داشت که, Rust به مانند مسیح در فیلم چاقو میخوره و باز هم به طرز معجزه اسایی,همانند مسیح هست که از مرگ نجات پیدا میکنه......

[Marlon Brando]

5) ....Which might make him the new Yellow King




http://upload7.ir/uploads//1af296055544e157e36c32493a64995d00ad9f9e.jpg

اگه شما میخواید به عمق اعقاید و تصوراتی را که در مورد اسطوره شناسی در the Yellow King هست,پی ببرید.باید مجموعه داستان های "The Repairer of Reputations" که اثر Chambers هست رو بخونید,روای داستان پس از صحبت هایی که در جمع,در مورد
The Yellow King انجام میده,دچار یک دیوانگی میشه و عقلش رو از دست میده.
در واقع داستان بدین صورت هست که,پس از شکست خوردن The Yellow King در یک توطیه ی وحشتناک و شیطانی,او(راوی)اخرین ایستادگی و مقاومتش رو برای حفظ
The Yellow Kingانجام میده.او,در ان لحظات,بوسیله ی دوستان سابقش,که حالا به او خیانت کردند,احاطه میشه و این جملات پایانی رو بهشون میگه:



هنوز هم خروشانم(در اوج خشمم هستم). خونریزی و اتشی که شما پدیدار کرده اید,به بیش از یک پاسبان نیاز دارد,تا طعم خیانت را به شما بچشاند.بعد از اینکه نتوانستم بیش از این به سمتشان حرکت کنم(منظور خانواده ی سلطنتی میباشد).انها به سوی من امدند و نزدیک شدند.....من Hawberk پیر را دیدم و در پشت او,برادرزاده ام Louis که چهره اش رنگ پریده بود,قرار داشت, در فاصله ایی بسیار دور,در گوشه ایی,Constance در حال ارام گرییستن........
اه.... اکنون هم میبینمشان( منظور در ذهنش هست)! ضجه میکشم.شما تاج و تخت امپراطوری را به تصرف خود دراورده اید,وای بر..... وای بر شما!ننگ بر شما.....شما کسانی هستند که تاج,پادشاه زرد پوش را بر سر خود قرار داده اید......


خطوط پایانی این داستان گنگ و ناواضح هستش,به این خاطر که مشخص نمیشه که چه کسی پادشاه زرد پوش جدید میشه.اما اگه بخوایم کمی نکته بین باشیم,میبینیم که اکثر سو ظن ها به طرف Constance هست,با اینکه خواننده ها در داستان گریستن وحشتناک او رو اینجور تشخیص میدند,که بیگناه هستش,اما او,تمام تلاشش رو در داستان انجام میده,تا به هر نحوی,اون تاج پادشاهی رو از سر Louis بدزده.Constance ممکن هست که به خاطر کارهایی که کرده مورد غضب تاج واقع شده باشه.میشه در این داستان Constance رو برابر با شخصیت Rust دونست,چونکه بعد از اتفاقی که برای Rust میافته,یک تقابلی برای او بین مرگ و جهان هستی,بوجود میاد.در این صحنه های پایانی سریال,ما Rust را میبینیم,که درست به مانند Constance دچار یک وحشت میشه و درست مانند Constance هم,در لحظات پایانی سریال,شروع به اشک ریختن میکنه.....

در درون تالار Carcossa,یک skeleton king وجود داره, به نظر میرسه که او روی یک تختی نشسته و در حال جلوس هست....وقتیکه یک بررسی دقیقتری رو انجام بدیم,متوجه میشیم که این اسکلت سمبل و نماد یک ایین دینی میباشد.بر روی این نماد یک جمجمه به رنگ زرد وجود داره,که بر روی پیشانیش,همون نماد مارپیچ مانند معروف,حکاکی شده.در اینجا,ما یک عکسی رو در اختیارتون قرار میدیم که در یک طرف Rust و در طرف دیگرش هم,اون اسکلت قرار داده شده,به نظر میرسه که پیشانی Rust هم به همین شکل مزین شده.......


شما چی فکر میکنید,ایا Rust میتونه,the new Yellow King باشه؟:Smiley26:

http://upload7.ir/uploads//a68047254336a81e2530cee6c5dcf1547f070053.jpg















http://upload7.ir/uploads//ed63eb907fd54acb0910ee10474f2540bd0e5e5b.jpg


Joshua Walsh هنرمندی هست که,این قربانگاه رو میسازه. او در مورد عناصری که برای ساختن این اثر الهام گرفته,صحبت میکنه:
من این اجسام رو طوری بهم متصل کردم,تا سلسله کارهای مهیب قاتل در این نماد,به خوبی به چشم بیاد...... حتی برای دست های این نماد سعی کردم,از driftwood (چوبهایی که ساحل اونها رو به کنار میزنه) استفاده کنم.

http://upload7.ir/uploads//26c20750ec543fd91bebd6ed9ffae597c5450bdd.jpg

برای اینکه بخوام این شکل رو از حالت طبیعیش خارج کنم,تا کیفیت بهتری رو داشته باشه و جذابتر به نظر بیاد,از ستون فقرات گاو در این نماد استفاده کردم.....


http://upload7.ir/uploads//acbeb523809c0743bd5df9ed10c4710e9d868391.jpg


برای رنگ زردی که بر روی جمجه وجود داشت,به این نتیجه رسیدم که از زردچوبه استفاده کنم.....

http://upload7.ir/uploads//42bcde4ca8f2c4c304512bc5d60addcdbd9f53a1.jpg

ما یک گردنبند هم بر روی نماد قرار دادیم,به این منظور که مثلا,قاتل اون رو از حیاط مدرسه پیدا کرده بوده.....

http://upload7.ir/uploads//f99aed1003600a8001d3215dfc1204d62f6ce139.jpg

پوسته ی صدف در همه جای New Orleans وجود داره.عطر و بوی صدف,وقتیکه با زردچوبه قاطی میشه,یک بوی جالبی رو بوجود میاره....

http://upload7.ir/uploads//6ae55b51f338b9a6508d70550e1c8f6ac2231105.jpg

ستاره ایی که بر روی سنگ قربانگاه ساخته شده,هم بوسیله ی driftwood سوخته و به این شکل قرار داده شده.در واقع این سبک, میتونه اشاره ایی به این باشه,که قاتل به charcoal art اشنایی داشته....













پایان........

منبع : dailydot.com

[3ina]

یه سوال در مورد یک صحنه از سریال در قسمت آخر داشتم البته میدونم یکم که نه خیلی با تاخیره

صحنه ای که در قسمت آخر مارتی بعد از صحبت با زن ارول چیلدرس از خونه بیرون آمد و وارد اتاقی در اون سمت حیاط شد که اونجا یک شخص رو بسته شده به تخت دید این صحنه :


http://8pic.ir/images/kebhjtb2taw2yn1hnb3q.jpg

من که انتظار داشتم اونجا بچه ای گروگان گرفته شده باشه اما این شخص به نظرتون چه معنی ای داره ؟ و اینکه خیلی شبیه راستین کوهل هست به نظرتون اون نیست ؟

[armina90]

یه سوال در مورد یک صحنه از سریال در قسمت آخر داشتم البته میدونم یکم که نه خیلی با تاخیره

صحنه ای که در قسمت آخر مارتی بعد از صحبت با زن ارول چیلدرس از خونه بیرون آمد و وارد اتاقی در اون سمت حیاط شد که اونجا یک شخص رو بسته شده به تخت دید این صحنه :


http://8pic.ir/images/kebhjtb2taw2yn1hnb3q.jpg

من که انتظار داشتم اونجا بچه ای گروگان گرفته شده باشه اما این شخص به نظرتون چه معنی ای داره ؟ و اینکه خیلی شبیه راستین کوهل هست به نظرتون اون نیست ؟

نه این ویلیام چیلدرس، پدر ارول‌ه که ارول بعد از مرگش اونا در حال پوسیدن نگه داشته.

[amayana]

یچیزی رو نفهمیدم اون قسمتی ک راست داره از یکی بازجویی میکنه و طرف میخواد تخفیف بگیره و میگه اطلاعاتی از پادشاه زرد پوش دارم چرا راست از کوره در میره و میگیری طرفو میزنه؟

[Moham2ad00]

چون فکر میکرده پرودنرو حل کرده اما متوجه میشع که پرونده هنوز ادنامه داره و میره دنبال بقیه داستان