The Walking Dead | بحث اپیزودیک | فصل پنجم, اپیزود چهاردهم

[AdibTE]

http://picoup.ir/images/39346687406666792792.jpg (http://picoup.ir/images/79873471028267592399.jpghttp://picoup.ir/images/93492942314735603112.jpg)
(.Click for full size)





The Walking Dead: Season 5, Episode 14
"Spend"



.:IMDB:. (http://imdb1.ir/title/tt3853924/?ref_=ttep_ep14) .:dl-topic:. (http://tvworld.info/showthread.php?t=44250&goto=newpost)
http://picoup.ir/images/34522099072824072119.png



نمره ی کاربران تی وی ورلد: 8.7







خلاصه داستان: گروهی از گروه ریک همراه با گروه جدید به دنبال تجهیزات به مکانی میروند که...


پ.ن: بـــــــــــــه بـــــــــــــه! این است واکینگ دد! 10
پ.ن2: نظر سنجی اضافه شد.

[Artin_PM]

این قسمت هم عالی بود ولی واقعا دلم برا نوآه سوخت بیچاره بدجوری تیکه پاره شد نمیدونم این نویسنده ها تو این سریال چه علاقه ای به حذف کاراکتر ها پیدا کردن:Smiley15:...تو اون لحظه یه لحظه فکر کردم گلن هم میمیره!
ولی این آخری هم گابریل شورشو درآورد آخه مردک نفهم تو خودت به اون آدما راه ندادی بیان تو کلیسا بعد به افراد ریک میگی خطرناک؟ اگر ریک نبود تو الان زنده بودی؟ من اگه جای ریک بودم یه گلوله تو مغزش حروم میکردم...مرتیکه قدرنشناس
به این قسمت 8/5 میدم

[.Ven0m.]

عالی عالی
پشـــمــام ریخت !
خیلی اپیزود خشن و خوبی بود بعد مدت ها خشونت :xxxx
داستان هم خیلی خوب گذشت: D
تدوین سریال هم مخصوصا آخراش خیلی خوب بود
خلاصه این دو قسمت آخری گل کاشتن!
10/10

[Dr. HANNIBAL LECTER]

خوب بر خلاف قسمت قبل که درام بود بیشتر این قسمت اکشن بود و اخر قسمت هم اینجور که پیش رفت احتمال خیلی زیاد ریک بزنه شوهر زنه رو ناکار کنه و درگیری شروع بشه

[AdibTE]

باور کنید از اوایل فصل 3 قسمت به این خوبی ندیده بودم:Smiley35: خیلی لذت بردم. اول که شروع کردم گفتم حتما بازم یه اپیزود درام دیگس ولی به جایی رسید که حس فصل 2 رو گرفت و از اونجا ژانر "ترس" هر چند کم بود پدیدار شد.
از همه بیشتر با عکس و العمل آبراهام حال کردم. دمش گرم. یک تنه همه رو حریف شد و مثله قسمت اول فصل اولِ ریک، زیر تانک(!)(شاید ایده دزدی :دی ) از زیر ماشین اومد که حرکت خوبی رفت حس اون موقه بهم دست داد.
بعدش اینکه گلن رهبریه خوبی میکنی اما ناکامه. بیچاره هر کاری خواست بکنه به در بسته خورد. یکی توی اون دروازه که شک مرگ گلن بهم وارد شد و یکی قسمت نارنجک که خیلی باحال بود خداییش.:Smiley35:
من هنوز نفهمیدم این گروه(کمپ یا همون جامعه) چشونه! کلا خیلی مشکوکا! چه اینور چه اونور :| حالا اینا به جدا آخه گابریل ********** :| دوست داشتم اون لحظه خفش کنم :|
ریک هم دست به کار میشه قسمت بعدی میره اون مرده رو بکشه ولی قبلش سم(پسر همون مرده) باباشو میکشو :Smiley69: بعدشم آشوب بپا میشه حتما :d چ قسمتی شود پیشبینی من :d
خلاصه این قسمت فعلا به TOP 3 اپیزود برتر پیوست :Smiley35:
http://picoup.ir/images/59660016505184723885.jpg

[Alex Vause]

کاملا با ادیب موافقم ... یکی از بهترین قسمت های سریال از فصل 3 تا اینجا بود ... :Smiley19:
فوق العاده بود ... ایکاش حداقل تو هر فصل 5-6 قسمت تو این سطح داشت ...

صحنه ی مرگ نوآ عالی بود ... خیلی لذت بخش بود :d
کلا ایده های نابی تو این قسمت به کار برده شده بود

ولی یه چیزی ناراحتم میکنه ... سازنده ها گذاشتند
قسمت های خوب رو فاصل آخر فصل که دوباره تو خماری
فصل 6 بمونیم ... این جرکتشون خیلی نا جوان مردانه است :d

امتیاز من 10/10 ...

[Yellow King]

:Smiley39: این چیش عالی بود؟؟!!!! :||||||||
یه اپیزود کاملا معمولی بود! فقط با صحنه اولش که Daryl سوار Harley-Davidson ـه حال کردم!

[_BEHZAD_]

اين قسمت فوق العاده بود . از شروعش كه دووباره كشيش رو نشون مي داد خوشم نيو مد ولي در ادامه قسمت روند بهتري رو دنبال كرد . جالب ترين موضوعي كه تو اين قسمت به نظر من بود ،‌ كتك زدن پيت و تفنگ خواستن پسره بود . شايد دقت نكرديد ولي اين موضوع با يك پيش زمينه ي ساده مثل كلوچه درست كردن پيش اومد بعد رسيد به درخواست كردن پسره از كارول براي تفنگ و نا تموم گذاشتن صحبت بينشون توسط پسره ... در آخر هم كارول كه رفت پيش پيت و تو اون صحنه يجورايي داد مي زد پيت يك دائم الخمر هست كه زنش رو كتك مي زنه . كارول هم كه در آخرين صحنه هاي قسمت آب پاكي رو ريخت رو دست ريك و گقت كه بايد بكشيش :d اي ... تو روح اين كشيشه . چه قدر ريك و گروهش بهش كمك كردن اون وقت اومد ر.ي.د تو آرامش شهر .به هر حال مژده ي دو قسمت پاياني عالي رو بهتون مي دم .


موفق باشيد .:Smiley17:

[KING STANNIS]

برا نواه ناراحت شدم چون با بث خاطراتی داشت امااین اخونده رو باید دهنشو گچ بگیرن مگی انگار بارداره خیلی بی حس بازی میکنه این په گفتن طوفان اغاز میشود بنظرم واسه هفته بعده...کلا نمره 7.5 میدم.

["Ross Geller"]

باز خوبه یه قسمت خوب دیدیم این نیم فصل :| هیجان خوبی داشت چون فکرشو نمیکردم کسی بمیره سوپرایز خوبی هم داشت 8.5 از 10 میدم
ولی خدایی به حرفه من رسیدن ؟ تا 2تا شخصیت جدید اضافه شد قبلیا حذف شدن :| نمیدونم خوب این چه کاریه هی شخصیت بیاری حذف کنی , شاید میخوان یه جورایی ادا Game Of Thrones رو در بیارن :Smiley14: روند کند سریال رو اعصاب بود اما این قسمت سرعت خوبی داشت امیدوارم همینجور بهتر شه . :Smiley35:

[:MHR:]

گابریل یه آدم روانی و خل و چله :Smiley35: چون از اول به هیچی اعتقاد نداشته ( حتی انسانیت ) خودش و وارد کلیسا کرده بوده به نون و نوایی برسه :|
سکانس اول دیدیم که کتاب و پاره پاره میکنه خوب نشون میده که چقدر معتقده و انقدر شعورش کمه که میگه اینجا بهشته این ها رو بیرون کنید :|
سکانس مرگ نوا خیلی خوب بود مخصوصا وقتی داشتن دهنش و پره میکردن خیلی طبیعی بود .
کارول داره مثل جادوگرهای میشه که بچه ها رو گول میزنن :Smiley14:

ممنون از پدرام برای زیرنویس :Smiley17:
مرسی برای زدن تاپیک :Smiley17:

[AdibTE]

:Smiley39: این چیش عالی بود؟؟!!!! :||||||||
یه اپیزود کاملا معمولی بود! فقط با صحنه اولش که Daryl سوار Harley-Davidson ـه حال کردم!

داداش مطمئنی قسمت رو درست دیدی؟ این قسمت اصلا دریل نداشت :d

خب امروز که چک کردم، ریت تغییر کرده بود. ولی هنوز توی سه اپیزود برتره:Smiley17:
http://picoup.ir/images/14950371122590585679.jpg

پ.ن: نظرسنجی اضافه شد، نمره هاتون رو بدین :d

[Alex Vause]

چرا ادیب همون اول دریل سوار موتور شد و از دروازه خارج شد ... سوار بر Harley-Davidson Motor :Smiley36:

http://www.harley-davidson.com/content/dam/h-d/images/h-d1-customization/img-landing-article-feature-2.jpg

[Yellow King]

داداش مطمئنی قسمت رو درست دیدی؟ این قسمت اصلا دریل نداشت :d


من باید ازت بپرسم که مطمئنی که اپیزود رو دید یا نه! :|
اول اپیزود پس کیه سوار موتور؟؟!! عمه من که نیست دریل ـه دیگه :دی

[Marlon Brando]

اول بگم که بود و نبود دریل تو این قسمت هیچ فرقی نمیکرد.....و اینکه دریل و اون چند نفر کجا رفتند و چی سرشون میاد,تو قسمت بعد بهش پرداخته میشه.....(البته فکر کنم رفتند,عضو جدید پیدا کنند)
این قسمت هم جزو چند قسمتی بود از کل سریال که من خیلی خوشم اومد....:Smiley19:....دفعه های قبل همینجوری ۱۰ میدادم ولی ایندفعه واقعا ۱۰ داشت:Smiley36:
یه چیزی,یادتون میاد که تو یکی از قسمت های سریال نواه و بث میخواستند که از اون بیمارستان فرار کنند,وقتی که به زیرزمین بیمارستان رسیدند,چقدر چرت از تاریکی اومدند بیرون....تو این قسمت هم گروه گلن به همون صورت وارد تاریکی شدند...ولی به فرقشون یه دقتی بکنید,یه خرده عامل ترس وارد سریال شده,صحنه ایی که یوجین میخواست از توی انبار بیاد بیرون و با زامبی ها روبرو میشد....بینظیر بود,:Smiley19:....
این قسمت واقعا زیبا بود....میشه این اپیزود رو به چند قسمت تبدیل کرد:
۱- ریک و کارول و قضیه شکلات و اسلحه و کتک خوردن....
۲-جناب کشیش و مگی و اون خانم رییس , و حرف های دروغین و چرت اقای کشیش......
۳-ابراهام و نجات اون زن در حالیکه همگروهی های خودش رهاش کردند , و قضیه تقویت دیوار .....
۴-گلن و یوجین و کشته شدن پسر اون خانم رییس و نواه که توسط اون همجنس باز اشغال صورت گرفت,باز دم یوجین گرم..... مطمین باشید مرگ پسر رییس پناهگاه باعث دیوانه شدن پدر و مادرش میشه و شاید بعدا گلن رو مقصر بدونند,حالا میفهمم که درگیری گلن با پسر رییس پناهگاه بیخودی نبود......
این نواه هم واسه ما فکر بلند مدت از خودش در میکنه.....:Smiley14:
مرگ و میر هم تو این نوع ژانرها جذابیت سریال رو بالا میبره.....من که بعد از مرگ بث:Smiley19:......اگه ریک هم بمیره ککم هم نمیگزه.....:Smiley35:
در کل بگم که یک اپیزود بی نقص بود......:Smiley35:

MHR گل گفتی......پدرام کارهاش حرف نداره.....دستش درد نکنه....زیرنویس هاش عالیه.....من امریکن هارور استوری رو هم با زیرنویس پدرام دیدم.....خیلی کارش خوبه این پدرام:Smiley17:

[mohammad1992]

مثل همیشه نمره 10 میدم ولی این کمپ اگه کسی تو خطر باشه کمکش نمی کنند. برای نوآه خیلی ناراحت شدم گلن هم نتونست نجاتش بده واقعا موندم چرا كشيش رو حذف نمی کنند

[New_Sense]

سلامی دوباره به دوستان عزیزم


جا داره تشکر کنم از همه نظراتتون و اینکه پس از یکی یا 2 قسمت متوسط و درام به یک قسمت قوی و هیجان انگیز برخوردیم که من به دلیل قوی بودن این قسمت به خودم اجازه دادم یه نقد کوچیک در موردش بنویسم . امیدوارم تا اخر نقد با من همراه باشید .


همانطور که یاران ریک به این بهشت جادویی به قول کشیش وارد شدن خودشون رو وارد ماجراهای تازه ای کردن که به نظر من بسار جدید و جالب بود چون میدونید در فصل های قبل ریک در زندان یا جهنم بودن و باقی به مرور به زندان حمله میکردن و خیلی ها هم به همین مناسبت عضو گروه ریک شدن ولی الان ما دقیقا به مورد منعکس با زندان طرفیم مکانی که عده ای دیگه توش قرار دارن و گروه ریک به این مکان وارد میشن و جالبی مساله اینجاست که تفکرات یک جامعه آرمانی به واسطه شهروندان خوب مطرح میشه (چیزی که در شهرسازی و جامعه شناسی در موردش بحث میشه) و در ادامه گروه ریک پس از خستگی مداوم بیرون از این کمپ دوباره به ریلکسیشن اول (اشاره به ریش زدن ریک و شستشو کردن خودشون) میرسن با این تفاوت که فرماندار جدیدی که همون پیرزنه هست باز هم وجود داره و این خطر رو باید در نظر بگیرید در جامعه اینچنینی باز فرماندار جدیدی و بد طینتی مثل فصلهای قبل به وجود نیاد البته تا اینجا کاملا خوب بودن و با سیاست بودن این فرماندار زن رو نشون داده شده .


همانطور که در ادامه داستان دیدید هر کدوم از آدمای گروه ریک بسته به کارهایی که در گذشته (قبل از به وجود اومدن زامبی ها) و یا کارهایی که در فصل های قبل تواناییش رو داشتن یه شغل داده شد .

و اما این قسمت در سکانس اول ما کشیش رو میبینیم که هنوز خودخوری و درگیریهای خودش رو داره و انگار بین برزخ گیره کرده و پاره کردن انجیل نشان از اعتقادات این کشیش و اینکه ذات درونی اون داره و در سکانس آخر نیز باز این چرخه درگیری ذهنیش با دیدار با فرماندار خانم ادامه پیدا میکنه ...

همانطور که میبیند یک جامعه که هر کسی کار خودش رو میکنه و دریل با دوستان عضو گیر به دنبال آدمای دیگه بیرون میرن ...

نواه برای یادگیری ساخت و ساز و معماری این کمپ با پرفسور دیدار میکنه و دفترچه آغاز رو دریافت میکنه ...


ریک با اون خانم سر مساله اون جغد دست ساز صحبت میکنه و به دنبال عامل اصلی خراب شدن اون هست ...


و گروه گلن برای پیدا کردن کیت های برق به سمت انبار یا کارخونه متروک حرکت میکنن و میبینم اوج و هیجان این سکانس ها چطور مو رو بر تن آدم سیخ میکنه یکی از زیبایی های این قسمت در این انبار متروک به چشم میخوره و صحنه اومدن 1 زامبی نظامی با این تفاوت که کلاه سرش هست و زره داره که باز از نبوغ نویسنده این سریال هست و شلیک شدن به نارنجک هرچند در این صحنه کمی اغراق شده به نظر من چون لحظه منفجر شدن نارنجک و مسافت این زامبی تا اون فنس که زامبی ها داخلش گیر کرده بودن مسافت زیادی بود و با یک نارنجک فکر نمیکنم در این فنس باز بشه البته صحنه سازی خوب ساخت پرداخته شد و این احساس رو با اون درگیری ها از یاد میبره .

اینجا 2 نفر زخمی میشن و 2 تا شاخصه مهم این قسمت رو برای بیننده به تصویر میکشن که اگر دقت کنید خیلی پر معنی هست زخمی شدن سر اون دختر و مراقبت یوجین ازش (براساس دیالوگهایی که از قبل با هم داشتن) و جلوگیری کردن از ترسش یوجین یکی از شاخصه های گروه رو نشون میده یعنی از خودگذشتگی و دوم شاخصه زخمی شدن اون ادمی که آهنها در بدنش فرو رفته و کمک برای رهایی اون که اون دوستش با گفتن اینکه ما اون دوستامون رو نجات ندادیم پرده از آدمهای این کمپ و ترسو بودنشون رو برمیداره همانطور که میبینید که لحظه به شدت وحشتناک تیکه پاره شدن همین پسر که نفس در سینه حبس میشه .
و در ادامه قرار گرفتن گلن و نواه در بین درهای چرخشی در سمت راست و اون پسر دیگه در سمت چپ که باز هم برای تاکید بیشتر از نامرد بودن و ترسو بودن این ادمهای کمپ با اشتباه و نامردی خودش نواه رو فدا میکنه و باز هم صحنه های خیلی خیلی نفسگیر و هیجان انگیز از تیکه پاره شدن نواه توسط زامبی ها .

در ادامه این موضوع میبینیم که کارول هم مثل فصلهای قبل موضوعیتش با بچه ها شروع میشه و جالب هست حرفهایی که در فصل های قبل به بچه های گروه (اشاره به یاددادن استفاده از چاقو در زندان به بچه ها ) یاد داد اینجا هم پسربچه ای به واسطه کلوچه با شخصیت کارول درگیر میشه و داستانی به وجود میاد اینجا که این بابای بچه دچار مستی زن و فرزندش رو کتک میزنه (البته صحت این موضوع در قسمت بعد مشخص میشه)


در ادامه موضوع با پرش های جالب (به سبک سریال بازی پادشاهان) میرسیم به موضوعیت کار ابراهام و اون سیر اتفاقات و باز هم ترسو بودن رهبر گروه و از خودگذشتگی ابراهام برای کارگرا و صحنه های ترکوندن سر زامبی ها خیلی جالب و زیبا بود .


بازهم پرش هایی ما در سریال داریم داستان مگی و شغلش که قرار مشاور یا فرماندار آینده این کمپ بشه .


و در سکانس یکی مونده به آخر همانطور که در سکانس اول دیدیم چرخش اولیه و اخریه سکانس یا به هم پیوستگی که در سینمای هالیوود زیاد به چشم میخوره و حرفهایی به شدت ناراحت کننده به فرماندار که نشان از نفرت کشیش نسبت به این گروه داره (اشاره به قسمت کشتار ادم خوارا توسط ریک و میشون و ابراهام در کلیسا که با چاقو تیکه پاره کردن اونارو) و اینکه براساس اون تفکر مذهبی خودش اینجارو بهشت میدونه و ریک و گروهش رو شیطانهایی میدونه که به اینجا هجوم آوردن .

خب ناگفته نماند ما باید اینجا کمی به قسمتهای قبل تر این فصل فلاش بک بزنیم زمانی که ریک به این کمپ اومد در 2 صحنه حرف کلیدی زد اولین صحنه زمانی بود که در جلو دوربین فیلمبرداری به اون خانم (فرماندار من اسمش رو گذاشتم) گفت که شما هرکسی رو راه میدین و این باعث میشه باقی اینجا بیان و شما رو نابود کنن و خودشون اینجا رو در دست بگیرن و در صحنه دوم در سکانسی که لباس فرم پوشیده بود به یارانش گفت که اگر اینا نخوان با ما کنار بیان پس ما اینجارو میگیریم و خودمون حکومت میکنیم .

این 2 صحنه با حرفای کشیش مطابقت پیدا میکنه که از هوش و ذکاوت دست اندرکاران این سریال باید بدونیم .

در سکانس اخر هم که درخواست مرگ اون پدر خانواده توسط کارول به ریک که درخواست عجیبی بود و نمیشه الان در موردش صحبت کرد


امیدوارم از این نقد کوتاه من لذت برده باشید .

[rmKasra]

اپیزود خیلی خوبی بود میشه اینو از تعداد کامنت ها و ریت اپیزود دید.

این تکنیک پایشدن خون به لنز دوربین هم تازه مد شده، مدام دارن استفاده میکنن!

این قسمت تو سکانس هایی که کرکترها گیر زامبی ها میفتن، از خشونت بیشتری استفاده شده بود طوری که قشنگ میشد زنده زنده خورده شدنشون رو دید.

مرگ نواه هم صحنه ی دلخراشی بود. باید دید چطور با اون پسر احمق برخورد میشه، به نظرم باید یه دادگاه مانندی تشکیل بدن و حکم تبعیدش رو صاد کنن :دی

به نظرم یه پیشبینی که میشه از اپیزودهای بعدی داشته باشیم اینه که درنهایت ریک و گروهش میزنن کل این کامیونیتی رو به چیز میدن!

[r-stark]

بخشی از سریال که مربوط به رفتن گلن و بقیه برای درست کردن برق بود با تدوین بَد و سکته ای که به اتفاقات در حال جریان دادن هیجان رو به بدترین شکل کشتن ، لابه لای او اوضاع و هیجان چند بار رفتن توی الکساندریا آخه واسه چی ؟

اپیزود خوبیه بود ولی بود ، اپیزود های بهتر از این ، دو اپیزود اول همین فصل 5 بد بود ؟ کم لطفیه بگیم از فصل 3 تا الان هیچ اپیزودی به خوبیه این یکی نبوده .

بدترین چیز برای یه گروه و جامعه کوچیک حس بد گمانی و شک به همدیگه هست که این کشیش بذرش رو توی ذهن اعضای الکساندریا کاشت از اونور گروه ریک به طور عادی به همچی مشکوک هستن حالا باید دید این گی نکبت (گابریل) چطور ماجرا رو تعریف میکنه و باعث میشه این شک و تردید افزایش پیدا کنه .

نواه هم حیف شد ولی اگه بخوان هیشکی رو حذف نکنن که تا اینجا حساب کنین چند نفر میشدن همین الانش هم نزدیک به 15 نفری بودن تایریس و نواه و بث حذف شدن حالا اگه حذف هم نکنن چطور توی 45 دیقه همه رو به تصویر بکشن تازه این اپیزود میشون هم نبود .

استدلال کارول تو حلق نویسنده و کارگردان اخه کدوم ادم عاقلی یه نفر رو برا کتک زدن زنش میره میکشه ؟!

["Ross Geller"]

استدلال کارول تو حلق نویسنده و کارگردان اخه کدوم ادم عاقلی یه نفر رو برا کتک زدن زنش میره میکشه ؟!
عالی بود این جمله نشد فقط یه تشکر بزنم :Smiley14::Smiley14::Smiley14:

[hamed224]

قسمت خوبی بود ، هم استرس و هم روند سریال عالی بود ، این سوء تفاهم هایی هم که بین گروه ریک و اونا پیش میاد خیلی دوست دارم، این کشیشه

خیلی قشنگ زیراب زد. لعنتی موزمار ، این همه جونشو نجات دادن حالا اومده میگه فلان و بلان ، تو این اپیزود چیزی که برام جالب بود نشون دادن

جامعه ایی که افرادش روحیه خودخواهی دارن چجوری میتونه در لحظات بحرانی برای همدیگه مشکل ساز بشن. که به بهترین شکل در قسمت در گیری

با والکرا در اون سوله دیدیم

[Hilary1370]

این قسمت نشون داد که واقعا چقدر اعضای الکساندریا بی تجربه و ناشی هستن...هم صحنه هایی که گلن باهاش مواجه شد هم آبراهام...!!
واقعا فاز کارول نمیدونم چیه توی این سریال...دیالوگهای خیلی مزخرف...سر هیچی بره یارو رو بکشه الکی شر به پا کنه..انگار خونه خاله س..اه اه اه اصلا ولش کن...!!:Smiley39:
کشیش هم که هیچی..اوج نمک نشناسی رو میرسونه...سر و صورت اینو باید بیارن پایین...!!:Smiley10:

[Tha Real Nigga]

سریال داره به زمان اوجش میرسه خوب بود این دو قسمت اخری مخصوصا قسمت چهارده من به این قسمت 9/10 میدم

[anzalichi]

فکر کنم همه ی بینندگان درپایان اپیزود ؛ آرزو میکردن که "کشیش" قصه بمیره :) سازنده به هدفش رسید.. قبل از شروع فصل خونده بودم که نقش مهمی داره و میتونه سرنوشت گروه رو تغییر بده ولی نمیدونستم این ایفای نقشش قراره درجهت منفی باشه.. درابتدای اپیزود انجیل رو پاره میکنه در پایان اپیزود نقش یک نمک نشناس درجه یک رو بازی میکنه. به قول یاسر "فضاش نیست :d " خیلی هم ریک داره سریع به الکاسندریا میرسه.. یکی نیست به کارگردان بگه این بهانه های الکی واسه چیه؟ شوهر الکاسندریا کتکش میزنه و ریک باید بره نجاتش بده؟؟ Really؟؟:Smiley15: این مسائل عشق و عاشقی رو دیگه باید میزاشتن کنار یا انقدر کلیشه ای دونفر رو بهم نزدیک نکنن... امروز 15 اومد هفته ی بعد 16 و من خوشحال ازینکه TWD رو دیدم و رفتم اردبیل :)

نمره اپیزود : 8

[arian24dexter]

سریال داره به زمان اوجش میرسه خوب بود این دو قسمت اخری مخصوصا قسمت چهارده من به این قسمت 9/10 میدم
اوج؟! واقعا؟!!!! :Smiley10:
:Smiley15::Smiley15::Smiley15::Smiley15::Smiley15: :Smiley15::Smiley15:

[arbabevafa]

دوستان فصل بعدی کی میاد؟!

[Yellow King]

دوستان فصل بعدی کی میاد؟!
اواسط مهر ماه