PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نقد فیلم Ghost Dog | به قلم راجر ایبرت ...



Marlon Brando
04-13-2015, 02:08 AM
https://picoup.ir/images/18994361593447884036.jpg (https://picoup.ir/)

hadi2006mi
04-13-2015, 02:26 AM
یک فیلم خوب که من بارها از دیدنش لذت بردم البته اون زمانها اشکان واینترننت پرسرعت نبود که فیلم با زیرنویس دوستان ببینیم فکر کنم شبکه چهار پخش کرد جیم جارموش در این فیلم و فیلم مرد مرده بخوبی معنا ها و جهانبینی فردی خود رو وارد روح و روان تماشاچی میکنند و کاری میکنه که این تعبیرهای جهانشمول در همه زندگی با شما همراه شود دیدن این فیلم به دوستان خوره سینما پیشنهاد میدم در کنار فیلم مرد مرده هر چند جیم جارموشی که الان فیلم ومپایر بسازد رو اصلن دوست ندارم

Days of Heaven
04-15-2015, 01:50 PM
ممنون بابت تاپبک:Smiley17:
چون مدت زمان زیادی از دیدن فیلم میگذره زیاد درباره خود فیلم صحبت نمیکنم!
همه مون قطعا میدونیم که جارموش سمبل سینمای مستقل معاصر آمریکاست (مثل جان کاساوتیس در دهه های 60-70) و یکی از بزرگان سینمای پست مدرن در کنار کوئن ها و تارانتینو
گوست داگ فیلمیه در ادامه ی راه مرد مرده... همین که شخصیت اصلی فیلم یک سیاه پوسته و کتاب میخونه و تنها رفیقش زبونش رو نمیفهمه! در دنیای جارموشی کلی میشه صحبت کرد در موردش
فیلم بسیار خوب با فضاسازی زیبا و عالی و هوشمندانه از درون جامعه ی مافیایی آمریکا سخن میگه. فیلم از سامورایی ای میگه که کتاب میخونه و همه رو به کتاب خوندن دعوت میکنه! و این بار جارموش مولف و ساختار شکن دنیای مافیا و گانگسترها رو رو به هجو میکشه!
به همه ی دوستان خوندن کتاب "زندگی در جهان متن" در رابطه با این فیلم رو پیشنهاد میکنم

اظهار نظرهای جالب جارموش درباره فیلم:

-من عاشق دو آدمکش در تاریخ سینما هستم. یکی آدمکش فیلم سامورایی (ساخته ژان پی یر ملویل) با بازی آلن دلون و شخصیت اصلی یک فیلم گنگستری ژاپنی ساخته سیجون سوزوکی به نام Branded to Kill. در فیلم هم ارجاعاتی به این دو فیلم دارم مثلاً شخصیت اصلی فیلم، پیش از هر قتل، دستکش سفیدی دستش می کند، درست مثل آلن دلون سامورایی.

-خود من هم مثل کاراکترهایم تنها و افسرده هستم و این یک قسمت از زندگی است. من یک جورهایی حس می کنم که یک جدا افتاده ام، یک بیگانه. البته کاراکترهای من در عین تنها بودن، شوخ طبع هم هستند. آنها معمولاً روابط صمیمانه ای با دیگران ندارند. در واقع از برقرار کردن ارتباط با بقیه عاجزند.

-بسیاری از کاراکترهای تو خارجی و مهاجر (غیر آمریکایی) هستند. به چند دلیل. یکی اینکه آمریکا در اصل یک کشور مهاجر نشین است. اروپایی های سفید پوست به اینجا مهاجرت کردند و سعی کردند نسل ساکنان بومی اینجا را نابود کنند. من خودم چند رگه هستم. هم خون ایرلندی دارم، هم خون بوهمی (چکی) و هم خون آلمانی. دلیل دیگر ش این است که من مسافرت و رفتن به کشورهای خارجی و قرار گرفتن در مکان های غریب و مواجه شدن با فرهنگ های غریب و غیرقابل فهم را خیلی دوست دارم و شاید به همین دلیل است که دوست دارم شخصیت هایم را در چنین موقعیت هایی قرار بدهم.

-در حقیقت از ابتدا دلم می خواست فیلمی با حضور فارست ویتاکر بسازم و در واقع روند رسیدن به شخصیت گوست داگ را از بازیگرم آغاز کردم.